#حضرت_معصومه
#ولادت
عُمری غُبارِ حضرتِ معصومهایم ما
تا در جوارِ حضرتِ معصومهایم ما
هرچند بارِ حضرتِ معصومهایم ما
در سایه سارِ حضرتِ معصومهایم ما
اهلِ دیارِ حضرتِ معصومهایم ما
اي آرزویِ پنجره فولاد آمدیم
اي قبلهگاهِ طاقِ گوهرشاد آمدیم
بر خاک بوسه داده و بر باد آمدیم
بابُالجَواد حاجتِ ما داد آمدیم
حالا کنارِ حضرتِ معصومهایم ما
تا نور میدَمی به تمامِ چراغها
رَد میشویم مثل نسیم از رواقها
معراج می رویم به دوش بُراقها
فریاد میشویم از این اشتیاقها
دل بیقرارِ حضرتِ معصومهایم ما
ما راکه عُمرِ نوح دَمی نیست پیشِ تو
ما گَشتهایم هیچ غَمی نیست پیشِ تو
شاه و گدا زیر و بَمی نیست پیشِ تو
یادِ بهشت جُرمِ کَمی نیست پیشِ تو
مَحوِ بهارِ حضرتِ معصومهایم ما
روحُ الاَمین که حاجِبِ دولتسَرایِ توست
از خادمانِ کعبهيِ دارالشفایِ توست
تو کیستی که صحنِ رضا در هوایِ توست
ایوان طلا هواییِ گنبد طلایِ توست
شُکرَش دُچارِ حضرت معصومهایم ما
با لطفِ مادرانهات اِحیا شدیم شُکر
بِرکه نَه ؛ رود نَه ؛ دریا شدیم شُکر
مولا نگاه کرده و آقا شدیم شُکر
ذُریههاي حضرت زهرا شُدیم شُکر
ایل و تبارِ حضرتِ معصومهایم ما
بانو ! گرچه پیش تو خِشتِ مُحَقَریم
از خِشتهایِ خانهيِ موسی بنِ جعفَریم
عُمریست از کنارِ شما لُقمه می بریم
از صحنِ جامع آمدهایم و کبوتریم
سُجده گذارِ حضرتِ معصومهایم ما
ما را نشان گرفت اگر چه مَلالِ غَم
هرچند پُر شده همه یجا قیل و قالِ غَم
ما را گِره زدند به پَرهایِ بالِ غَم
ما را گِره زدند ولی بی خیالِ غَم
تا خاکسارِ حضرتِ معصومه ایم ما
تا سر سپردهي عَلَم زینبیهایم
سر میدهیم و مَردِ غَمِ زینبیهایم
ما از غبارِ ارجمندِ زینبیهایم
ما کُشته مُردهيِ حرمِ زینبیهایم
چون ذوالفقارِ حضرتِ معصومهایم ما
🖋حسن لطفی
#حضرت_معصومه
#ولادت
دلم هوای تو کرده هوای تو بانو
تمام ایل و تبارم فدای تو بانو
منم که ریزه خور درگه شما هستم
همیشه شامل من شد عطای تو بانو
دوباره مثل گذشته رسیده سائل تو
ببین که خالیه دست گدای تو بانو
خداکند که مرا از خودت جدا مکنی
که بوده روی سر من لوای تو بانو
به یک اشاره یتان خاک هم طلا بشود
و این که کاری ندارد برای تو بانو
شما کجا و منه کم کجا که میگویند
در آسمان همه ی مدح و ثنای تو بانو
بیا و بر منه بیچاره پس دعایی کن
که مستجاب میشود هر دعای تو بانو
زبانزد است کریمیـــــه خانِــــدان شما
ز خاطـــــرم نرود نام جـــــاودان شما
#حضرت_معصومه
#وفات
سلام خواهر قرآن، سلام دختر دین
سلام مادر عصمت، سلاله یاسین
سلام دختر طاها و نور و طور سلام
سلام ای گهرِ هفت بحـر نور، سلام
تو وارث شرف و احتـرام فـاطمه ای
تو دختِ موسیِ کاظم تمام فاطمه ای
عجیب نیست که بابا به تو سلام کند
و یـا امـام رضـا در بـرت قیـام کند
تو پـاره ای ز تـن پاک احمدی، بانو
تـو مــادرِ قــمِ آل محمّـدی، بـانو
حریـم تـو حـرمِ یازده امام هُداست
مزار گمشده فاطمه در آن پیداست
تو شوی نکـرده بـرای تمام خلق، امی
تو زینبِ دگرِ فاطمه، به شهر قمی
به حُرمت حَرَمت انبیـا قیـام کنند
زیــارتِ حــرمِ یــازده امـام کنند
تـو چـون امـام رضـا دُرّ هفـت دریایی
بـه چشم آل محمــد همیشـه زهــرایی؟
سزد که اهل سماوات، خاک پات شوند
خوش آمدی به قم ای اهل قم، فدات شوند
خوش آمدی بـه دیار قـم، عمـه سادات
قـدم قدم به قدومت ز اهل قم صلوات
به این مقام و به این شوکت و به این اجلال
سـزد امـام رضــا آیـدت بـه استقبـال
عجـب نبــود اگــر بــود از ره تجلیـل
زمـامِ ناقــه تــو روی دوشِ جبـرائیل
عجب نبـود کــه آن روز از فـراز فلک
به خـاک بوسیَت آیند، فـوج فـوجِ ملک
عجب نبـود کـه گوینـد اهل قم، یکسر
که گشته حضرت صــدّیقه وارد محشر
عجب نه اهـل قـم ار افتخـار می کردند
به جـای شـاخه گل، سر نثار می کردند
زنان شهـر قـم از هـر طرف، مقـابل تو
ز روی بـام فشاندنـد گـل به محمل تو
ز نـاقـه ات همگـی احتـرام مـی کردند
نهـاده دست به سینه، سلام می کردند
به احترام تو قم شاخه شاخه گل آورد
جنـایت و ستـم شــام را تـلافی کرد
به محفلِ تو فشاندند اشک، جای گلاب
زدند ناله که زینب کجا و بـزم شراب؟
به هـر قـدم صلـواتت نثـار می کردند
تو را به خانه «موسی بن خزرج» آوردند
به بند ناقه تو، دسته دسته چنگ زدند
ولی به محمل زینب ز بام، سنگ زدند
قسم به عـزّت تو، ای به مقدمِ تو درود
که جای عمـه سـادات در خرابه نبود
به سوی عمه تو شامیان چو رو کردند
به جای گل، سرِ نی، هیجده سر آوردند
به اجر این همه ارضِ ادب، کرامت کن
به روز حشر، تو از اهل قم، شفاعت کن
#حضرت_معصومه
#وفات
ای غبــــار آستــــانت، آبـــروی اهــــل قــم
داده زینت خــاک زوارت بــه روی اهــل قــم
وصف تو محفل به محفل، گفتگـوی اهل قم
روز و شب چشم عنایاتت به سوی اهل قم
آفتــاب و مــاه، تـا در چـرخِ گیتیپرور است
سایۀ گلدستههایت بر سرِ اینکشور است
دخت موسایی وصد موسی مقیمِ طور توست
وسعت ملک خـدا، غـرق شعـاع نــور توست
عصمت و تقوا و پاکی و شرف،منشور توست
قم اگر گردیده مشهور جهان،مشهور توست
نه فقط«موسیبنجعفر»را سرورِ سینهای
چـارده معصــوم را ســر تــا قــدم آیینـهای
نخـل موسـای ولایت، بــر نـدارد مثـل تـو
بعـد زینب فاطمــه، کوثــر نـدارد مثـل تـو
هفتمین بحر شـرف، گوهر ندارد مثـل تـو
حجت هشتم، رضا، خواهر ندارد مثـل تـو
چارده خورشیدِ خورشیـد آفرین را کوکبی
بر سر دست پدر، هم فاطمه، هم زینبی
ای بـه جـان و پیکـر پاکت، سلام فاطمه
بضعــــه پیغمبـــر اکـرم، تمــــام فاطمه
از دهانـــت ریختــــه دُرِّ کـــلامِ فاطمــه
بر تو چون زهرا برازنده است، نامِ فاطمه
🦋🌸 استفاده بهینه از کانال با قابلیت جستجو🔍🔍🔍
☘☘هشتک های استفاده از مناسبتها☘☘
#پیامبر_اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
#حضرت_زهرا علیهاسلام
#امام_علی عليه السلام
#امام_حسن عليه السلام
#امام_حسین عليه السلام
#ورودیه
#شب_جمعه
#مقتل
#شب_عاشورا
#عصر_عاشورا
#گودی_قتلگاه
#شام_غریبان
#روز_یازدهم
#زیارت_ناحیه
#کوفه
#شام
#دفن_امام
#علی_اصغر عليه السلام
#علی_اکبر عليه السلام
#حضرت_زینب عليها سلام
#طفلان_زینب
#حضرت_اباالفضل_العباس عليه السلام
#ام_البنین عليها السلام
#حضرت_سکینه علیهاسلام
#حضرت_رقیه علیهاسلام
#قاسم_بن_حسن عليه السلام
#عبدالله_بن_حسن عليه السلام
#مسلم_بن_عقیل عليه السلام
#حر_بن_یزید_ریاحی عليه السلام
#عَون_بن_عبد_اللّه عليه السلام
#محمد_بن_عبد_اللّه عليه السلام
#اربعین
#امام_سجاد عليه السلام
#امام_باقر عليه السلام
#امام_صادق عليه السلام
#امام_کاظم عليه السلام
#امام_رضا عليه السلام
#امام_جواد عليه السلام
#امام_هادی عليه السلام
#امام_عسکری عليه السلام
#صاحب_الامر🌻🌹 عجل الله تعالی فرجه الشریف
#سرآغاز_امامت_امام_زمان
مناسبتهای خاص؛
#شب_قدر
#شهید_اردهال
#مناجات_با_خدا
#مناجات_با_اهلبیت
#ماه_مبارک_رمضان
#ماه_شعبان
#ماه_محرم
#ماه_صفر
#ورودیه
#مناجات_شعبانیه
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#عید_قربان
#عید_غدیر_خم
#روز_عرفه
#عید_مبعث
#دفاع_مقدس
#شهیدان
#شلمچه
#آشنایی_با_بزرگان_شیعه
#آشنایی_با_کتب_شیعه
#عمار_یاسر
#عید_فطر
#عید_نوروز
#ائمه_بقیع
#حضرت_معصومه علیها السلام
#حضرت_خدیجه علیها السلام
#قم
#عبدالعظیم_حسنی علیه السلام
#امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
#حضرت_حمزه
#ازدواج_حضرت_علی_و_فاطمه
#ازدواج_پیامبر_و_خدیجه
#مقتل
#توسل
#شهید_جمهور
نکته :
اینکه مثلا در مورد حضرت زهرا می بایست روی این لینک
#حضرت_زهرا
ضربه بزنید که موارد زیادی را می آورد و به هر کدام که رسیدید دقت کنید که در پایین آن یکی از این موارد ذکر شده یا شعر آمده یا #مقتل و یا #مدح و یا #میلادیه و حتی موارد دیگری ذکر شده که متناسب با آن فایل را استفاده نمایید.
@marsieha
#حضرت_معصومه
#مدح
بر درگهی سلام که ذلت ندیده است
آن را خدا چو عرش عزیز آفریده است
بر حضرتی سلام که از حُسنِ تربیت
در روزگار از عظمت یک پدیده است
بر نخلهای سلام که در لالهزار علم
از شاخه شاخهاش گل عرفان دمیده است
بر هاجری سلام که در کعبۀ عفاف
اوصاف او ز قبلۀ هفتم رسیده است
بر مریمی سلام که موسای اهل بیت
او را به نور عشق و دعا پروریده است
بر دختری سلام که چون جدهاش بتول
او را خدا ز رجس و پلیدی بریده است
معصومهای که پاس حریمش دهد فلک
معصوم نیست لیک به عصمت رسیده است
بر ماه آسمان امامت ستاره است
بر نور دیدگان علی نور دیده است
در اهل بیت فاطمۀ دیگر است او
او را خدا ز خیل زنان برگزیده است
خورشید تابناک خراسان عشق را
این ماه قم به چرخ وجاهت سپیده است...
بر خواهری سلام که گردون مثال او
جز زینبش به عاطفه دیگر ندیده است
زینب قدش ز داغ برادر شکسته شد
او هم قدش ز هجر برادر خمیده است
بر هجرتش سلام که هجر برادرش
او را ز شهر وحی به ایران کشیده است
آمد برای دیدن روی رضا ولی
او را ندید و بر لب او جان رسیده است
ای در حجاب نور خود از دیدهها نهان!
کو دیدهای که روی تو بیپرده دیده است؟
دامان سبز هر ملکی باغ گل شده است
از چشم زائرت چو گل اشک چیده است
امشب به شوق بوسه به درگاه عزتت
مرغ دلم به سوی حریمت پریده است
خوانم تو را به زمزمۀ «إشفعی لنا»
لطفی که بر ولای تو ما را عقیده است
بر درگهت نهاده «مؤید» سر نیاز
جایی ز درگه تو که بهتر ندیده است
🖋سیدرضا موید
#حضرت_معصومه
#مدح
با نگاهت، میزنم با قدسیان پر، در بهشت
میگذارم سر، بر این خاک معطر، در بهشت
آب سقاخانهات را هر زمان نوشیدهام
گوییا نوشیدهام از حوض کوثر، در بهشت
خوانده بودم: «با کریمان کارها دشوار نیست»
باز مبهوتم، در آوردم چرا سر در بهشت؟
خوب و بد، با هم، میان صحن تو، پر میزنند
نیست قانونِ «کبوتر با کبوتر...» در بهشت
کوه خضرم، ایستاده نه، که میآیم به سر
با هوای عطر تو، چون روز محشر، در بهشت
شهد سوهانهای شَهرت، برده است از خاطرم
طعم آن گندم که خوردم، شام آخر، در بهشت
رفتم از قم تا به مشهد، با قطار واژهها
تا که خواندم از برادر، پیش خواهر، در بهشت
گر چه دور از آن بهشت زیر پای مادرم،
جای مادر، سوی دختر، میکشم پر، در بهشت
چشمهی تسنیم و نهرند، اشکهای چشم من
پیش چشمم رد شد آخر، روضهی در، در بهشت
میشود یعنی بخوانی در قیامت هم مرا؟
تا بخوانم از شکوهت، بار دیگر در بهشت
ما به جای قبر پنهان، زائر صحن توایم
فاطمه! ما را شفاعت کن، چو مادر، در بهشت
🖋قاسم صرافان
#حضرت_معصومه
#وفات
و دانه ريخت بيايي کبوترش باشي
دوباره آينهاي در برابرش باشي
نه اينکه پر بکشي و به شهر او نرسي
ميان راه پرستوي پرپرش باشي
مدينه شهر غريبي براي فاطمه هاست
نخواست گم شدهاي مثل مادرش باشي
خدا تو را به دل بی قرار ما بخشيد
و خواست جلوهاي از حوض کوثرش باشي
به قم رسيدي و گم کرد دست و پايش را
چو ديد آمدهاي سايهي سرش باشي
اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد
و تا هميشه تو ياس معطرش باشي
نگاه تو همه را ياد او مياندازد
به چهرهات چه ميآيد که خواهرش باشي
خدا نخواست تو هم با جوادِ کوچکِ او
گواه رنج نفسهاي آخرش باشي
نخواست باز امامي کنار خواهر خود ...
نخواست زينبِ يک شام ديگرش باشي
قاسم صرافان
#حضرت_معصومه
#وفات
در مجلس عزاي شما گريه مي كنم
امشب فقط براي شما گريه مي كنم
عطر گلاب مرقدتان بر مشام خورد
در گوشه ي سراي شما گريه مي كنم
چون اشك بين روضه به هر درد مرهم است
با نيت شفاي شما گريه مي كنم
با بال هاي بي رمق اشك ديده ام
در مشرق هواي شما گريه مي كنم
من هم مسافرم، وطنم مشهد الرضا ست
دنبال رد پاي شما گريه مي كنم
خواندم چگونه پير شدي در جواني ات
دارم ز غصه هاي شما گريه مي كنم
عمري براي هجر پدر گريه كرده اي
امشب منم به جاي شما گريه مي كنم
وحید قاسمی
#حضرت_معصومه
#وفات
برای بار غمت سوگوار باید شد
تمام عمر از این غصه زار باید شد
برای خضرشدن در کنارصحن تو با
غلام و نوکر تو همجوار باید شد
نوشته اند برای زیارت زهرا
بسوی مرقد تو رهسپار باید شد
برای مثل سلیمان شدن فقط بی بی
به روی فرش حریمت سوار باید شد
برای اینکه امام رضا مرا بخرد
ز داغ روضه ات ابر بهار باید شد
ندیدی آخر کاری برادر خود را
از این مصیبت تو غصه دار باید شد
نوشته اند: کریمه، به مصحف نامت
به شوق دانه رسیدم دوباره بربامت
تو آمدی و همه آمدند دیدن تو
بهار شد همه جا با تب رسیدن تو
شبیه خیمه و گودال کربلا که نبود
کریمه،پشت امام رضا دویدن تو
اگرچه از نفس افتادی و شدی پرپر
ولی نبود چو زینب نفس بریدن تو
تو آمدی و در این شهر دلسپرده کسی
به تازیانه نیامد برای چیدن تو
تو را نبرد کسی بر دهانه بازار
فقط فراق شده علت خمیدن تو
عنان ناقه ی تو دست محرمان بود و
نیامدند برای اسیر دیدن تو
ولی زسینه ی زینب زبانه بالا رفت
به هرکجا که رسید تازیانه بالا رفت
سه ساله دخترکی زیر دست و پا افتاد
به روی گونه ی این تک ستاره جا افتاد
هزار مرتبه جای همه کتک زدنش
هزار مرتبه از ناقه بی هوا افتاد
به تازیانه کتک خورد و پاشد از جایش
ولی دو مرتبه با ضربه های پا افتاد
زمین که خورد سه ساله کنار او عمه
به یاد صحنه گودال کربلا افتاد
کنار دیده درخون نشسته اش صد بار
سر عموی رشیدش ز نیزه ها افتاد
شبی که گم شد و آن زجر رفت دنبالش
به روی ناقه روان بود و بی صدا افتاد
ولی به عمه پر از بوی فاطمه برگشت
به سوی قافله زخمی تراز همه برگشت
مهدی نظری
#حضرت_معصومه
#وفات
سلام خواهر قرآن، سلام دختر دین
سلام مادر عصمت، سلاله یاسین
سلام دختر طاها و نور و طور سلام
سلام ای گهرِ هفت بحـر نور، سلام
تو وارث شرف و احتـرام فـاطمه ای
تو دختِ موسیِ کاظم تمام فاطمه ای
عجیب نیست که بابا به تو سلام کند
و یـا امـام رضـا در بـرت قیـام کند
تو پـاره ای ز تـن پاک احمدی، بانو
تـو مــادرِ قــمِ آل محمّـدی، بـانو
حریـم تـو حـرمِ یازده امام هُداست
مزار گمشده فاطمه در آن پیداست
تو شوی نکـرده بـرای تمام خلق، امی
تو زینبِ دگرِ فاطمه، به شهر قمی
به حُرمت حَرَمت انبیـا قیـام کنند
زیــارتِ حــرمِ یــازده امـام کنند
تـو چـون امـام رضـا دُرّ هفـت دریایی
بـه چشم آل محمــد همیشـه زهــرایی؟
سزد که اهل سماوات، خاک پات شوند
خوش آمدی به قم ای اهل قم، فدات شوند
خوش آمدی بـه دیار قـم، عمـه سادات
قـدم قدم به قدومت ز اهل قم صلوات
به این مقام و به این شوکت و به این اجلال
سـزد امـام رضــا آیـدت بـه استقبـال
عجـب نبــود اگــر بــود از ره تجلیـل
زمـامِ ناقــه تــو روی دوشِ جبـرائیل
عجب نبـود کــه آن روز از فـراز فلک
وفات حضرت معصومه سلام الله علیها.pdf
2.16M
#حضرت_معصومه
ویژه نامه وفات حضرت معصومه سلام الله علیها