eitaa logo
محمد رضا مصباح 🇮🇷
1هزار دنبال‌کننده
88 عکس
37 ویدیو
6 فایل
✓منبرک,کشکول,کلیپ,پادکست,سخنرانی ها, و اطلاع رسانی جلسات .. ✓متن کامل سخنرانی,تفسیر قرآن و شرح نهج البلاغه, داخل کانال بارگزاری می شه. ⚠️انتشارِ #متنیِ مطالبِ کانال #شرعا بدون نام و #لینک کانال جایز نمی باشد. مشهد مقدس @m_r_mesbah
مشاهده در ایتا
دانلود
هر دو رو شامل میشه در حضور یا غیبت ۲)کلمه همز بیشتر جنبه دارد اگر کسی با زبان و کلمات و مطالب دیگران را مورد هجمه و حمله قرار میده و مورد توهین و تحقیر و عیب جویی قرار می‌دهد. اما لمز یعنی کسی با# رفتار چنین کاری را انجام میده نه با گفتار یعنی ممکن است با ممکن است با به کسی تحقیر و توهین کند. و چنین انسانی لمزه است. 🔰الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ ﴿٢﴾ یکباره لحن و سیاق آیه رو احساس می کنیم فرق میکنه. 🔅دومین کسی که مورد نفرین خدا واقع می شود کسی که جمع میکند مال را و کاملا حسابرسی می‌کند و آن را آمار گیری میکند و صفرهای آن را می شمارد و به شدت بر آن تکیه میکند. ▫️خب چی شد که یکباره سخن از این مسئله به یه مقوله و آفت کشیده شد؟ اینجا بسیار قابل تامل است، گویا کسانی که به جان مردمان می‌افتند و این جسارت رو به خودشون میدن که حمله به حیطه و محدوده شخصیت انسان‌ها بکنند و حرمت انسان ها را زیر سوال ببرند و با توهین و تحقیر با بندگان خدا عمل کنند کسانی‌اند که به نوعی برای خودشون چنین حقی رو قائل اند یعنی خودشون رو و از دیگران می‌دانند. به دلیل این که نسبت به خویش دارند و خودشیفتگی و خود برتری که می‌بینند این رخصت رو به خودشون میدن که هرگونه که می‌خوان با دیگران رفتار کنند و اعتبار و آبروی دیگران را به سخره بگیرند. 🔰عوامل خود برتر بینی ➖۱) داشتن پایگاه قدرت مقتدرانه و جبارانه به دیگران توهین میکند تحقیر میکند و آبروی انسان ها رو لکه دار و به تعبیر ما لجنمال می‌کند. ➖۲) پایگاه و موقعیت علمی یعنی یه کسی به دلیل موقعیت علمی که پیدا کرده است البته بدهی است این علم از آن علومی است که با همراه نیست با تهذیب جان و وجود همراه نیست. به دلیل اینکه یه جایگاه برتر علمی که برای خودش قائله و خودش رو صاحب نظری میداند متفکری میداند، تئوریسینی میداند، صاحب نظری میداند، دیگه اینجا گستاخانه برای خودش این حق رو قائل میشود که قلم رو بردارد زبان رو باز کند و آزادانه هر کسی رو که میخواد مورد حمله هجمه توهین و تحقیر قرار دهد. ➖۳) حسب و نسب
یعنی نسبت‌ها، قبیله‌ها، شرافت‌ها، و این طبقات اجتماعی،باعث بشه انسان برای خودش جایگاهی رو قائل بشه که به دیگران با تحقیر و توهین سخن کند بگوید و دیگران را مورد زجر و ناراحتی قرار بده. ➖۴)برتری‌های سیاسی برتری‌های حزبی حالا این ممکنه پدیده باشد. ممکنه پدیده باشد ممکنه پدیده باشد همه اینها ممکنه باشد. و به این دلیل و این جایگاه‌ها و این محاسبات میان و دیگران را مورد هجمه و تحقیر و توهین قرار میدن طبقه بندی های سیاسی باشد، کشورهای پیشرفته و توسعه یافته باشد. همه اینها عواملی است که خداوند دقیقا ریشه های آن را مطرح میکنه و این دقیق و سرمنشا یابی اخلاقی در قرآن از زیبایی های کلام الهی است. 🔰نکته مهم: از میان تمام عوامل برتری انگاری که برای انسان‌ها متصور میشه که بعد به دلیل این جایگاهی که برای خودشون قائلن آبرو و اعتبار دیگران رو له می‌کنند و خرد می‌کنند تبر رو برمی‌دارند و به حیثیت جان انسان‌ها می‌کوبند و به دو نیم می‌کنند شخصیت اخلاقی انسان ها رو، از مهمترین عوامل چیزی است که خداوند در اینجا به دلیل اهمیت و کثرتش مطرح میکند و اون نیست مگر تکیه بر و . اینکه هنگامی که انسان ها به موقعیتی و ثروتی به انباشتی میرسند، این برتری مالی و اقتصادی چنان تفاخر و تکبر و جباریتی در وجود انسان‌ها ایجاد می‌کند، چنان خود را تافته جدا بافته می‌دانند که دیگران را به هیچ می انگارند و این اختیار و این آزادی رو برای خودشون قائل اند که هرگونه که می‌خوان هر توهینی که میخوان نسبت به دیگران بخصوص اقشار جامعه که به لحاظ اقتصادی سطح فروتنی دارند لب باز کنند و آنگونه که میخواهند عمل کنند. ▫️ این همزه لمزه قاعدتاً کسی است که: جمع مالا و عدده. 🔰نکته مهم: خب اینجا من این نکته رو بگم تا جایی که می فرماید الذی جمع مالا مشکلی نیست ♻️سوال: ما در اسلام جمع آوری ثروت داریم یا نداریم؟ آیا اسلام نهی کرده است ما را از اینکه ما صاحب موقعیت مالی باشیم؟ ♻️جواب: خیر، نه تنها منع نکرده است بلکه به به و به اینکه انسان موقعیت مالی برای خودش و دیگران ایجاد کند توصیه شده است. ✓اساساً فراتر از این، خداوند در قرآن وقتی میخواد بگه ما بندگانمان را مدد و یاری میکنیم می فرماید: نمدهم باموال و بنین بحث امداد و مدد به مال و فرزند رو قدرت به این ثروت و قدرت رو خداوند سبحان مطرح میکند. ✓ مال از اسباب یاری رساندن حضرت پروردگار به آدمیان. ✓ جمله زیبای امیرالمومنین فرمودند: از بهترین کمک‌هایی که به انسان متقی وجود دارد مال و سرمایه است که در اختیار اون هست. 🔅پس اینجا مشکلی نیست و ما در اسلام هیچ خط کشی نداریم عزیزان تعیین نشده است نگاه نیست در اینجا که آیا ما یه حد و اندازه ی ثروت داریم یه کسی نمیتونه یه خونه بیشتر داشته باشد، نمیدونم دو تا ماشین نمیتونه داشته باشه، نه. ما این حرفا رو نداریم در اسلام. 🔅هنگامی که ثروت از با رعایت حق خدا و خلق به دست می‌آید منعی برای اون نیست و مشکلی در این جهت وجود نداره. ❌ اما اینجا قرآن در ادامه الذی جمع مالا اما فرمود: وعدده این مال و گردآوری می‌کند و عجیب حسابگری آن میکند و طمع ورزانه دل به آن میدهد مشکل کار اینجاست!! ✅ اساساً در نگاه به دنیا و در نگاه به ثروت دنیا و در نگاه به اموال دنیا انسان ها گاه دچار محاسبات غلط و اشتباهات جدی میشن. یعنی به جایی میرسد که و جای خودش را عوض می کند یعنی و برای انسان هدف میشه و غایت و تمام تلاش انسان خلاصه میشه در گردآوری مال و ثروت و انباشت اون و از همه امور فارغ می‌ماند. ‼️جایی که انسان میکنه و اشتباه میکند را و را. ✓ یعنی برای انسان رسیدن به ثروت مقصد نیست مسیری است بهره‌مندی از دنیا کسب ثروت و اموال
واینکه انسان به خواسته‌های معقول به حیات طیبه و پاکیزه برسد و تامین سعادت دنیا و آخرت بکند از طریق . ✅یعنی جای و جای به اصطلاح اون عوض میشه. جای مسیر و مقصد و منزل عوض میشه برای انسان. ✓ اینجاست که شکل میگیره اینجاست که مال و ثروت می شه ارزش اساسی برای انسان. و با این مبنا انسان ها ارزش گذاری میکنند بعد دیگه طبقات شوم اجتماعی شکل می‌گیرد اختلافات اجتماعی دست میده یک گروه‌هایی مطرح می‌شن در جامعه که اینها خودشون رو حاکمان مقدرات بشریت می‌دونن به دلیل اموال و ثروت‌ها و آنچه را که امروز در جامعه سرمایه‌داری دنیای خودمون و در نظام می‌بینیم. ✓ یه معدود انسان‌هایی بودجه ی بیش از نیمی از کره زمین را در اختیار دارن. خب بدیهی است که اینها دیگه چه جایگاهی دارند این و بدیهی است که اینها اهل قدرت اند. ▫️ يَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ ﴿٣﴾ وقتی آدمی به این حد می‌رسد یعنی به این نگاه میرسد و دیدگاهش به گونه‌ای میشه که مال برای او به جای آنکه باشد پیدا می‌کند. به جای اینکه باشد میشه به جای اینکه باشه میشه وقتی انسان به اینجا رسید این دیدگاه رو پیدا میکنه یحسب ان ماله اخلده به دروغ گمان می‌کند به باطل گمان می‌کند ان ماله اخلده که مالش او را به و می‌رساند. جالب این است که قرآن رو مضارع میارد یعنی این پندار استمرار دارد اما فعل بعدی را را به کار میبرد! به دلیل قطعیت این فکر در نزد صاحبانش لذا فعل ماضی (گویا شده است) به کار میبرد. یعنی میپندارد که مالش او را جاودان کرده است. خیلی نکته عجیبی است زیبایی است که قرآن به کار میبره. 🔰خب اینجا دو معنا دارد: این انسان تصور می‌کند که این ثروت اوست که به او و می‌بخشد و او رانگاه میدارد و حفظ میکند. ✓ خوب متاسفانه باید بگوییم که آیا واقعاً این دیدگاه نمی‌خوام بگم حالا قالب اما بالاخره یه دیدگاه شایعی در میان جامعه بشری نبوده است؟ چرا دیروز و امروز چه در ابعاد چه در ابعاد آن چه در ابعاد تر آنچه تر اون. ✓ ما این سخن را چقدر شنیدیم و می‌شنویم که جان من پول مشکل همه چیز را حل میکند. ✓ قدیمی‌ها می‌گفتن بذارین پول رو سنگ سنگ را آب میکنه! همینه یحسب ان ماله اخلده یعنی انسان به جایی برسد که تکیه خودش رو به مال و سرمایه قرار بدهد. را بر اساس مال و سرمایه قرار بدهد. ✓ این آفتی است که در طول تاریخ بوده است و چقدر را به هم زده است که یه گوشه‌ اش اینه ویل لکل همزه لمزه، چه آبروها رفته است، چه جان‌ها رفته است، چه نوامیس رفته است به دنبال این آفات این چنینی و این وارونگی ارزش‌هایی که در جامعه پیش آمده است. ✓ اینکه تصور شده است کسانی که صاحب ثروتند کسانی که صاحب اقتدار مالی و اقتصادی هستند اینها برجستگان جامعه این‌ها موفق‌های جامعه‌ان اینا خوشبخت‌ها و کامیابهای جامعه و کار به جایی کشیده است که وقتی مراجعه می‌کنیم به دامن ادب و گله ی این عاقلان و عالمان و شاعران و نخبگان و عارفان را می شنویم جای آن است که: جایِ آن است که خون موج زَنَد در دلِ لعل زین تَغابُن که خَزَف می‌شکند بازارش بلبل از فیضِ گل آموخت سخن، ور نه نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش ای که در کوچهٔ معشوقهٔ ما می‌گُذَری بر حذر باش، که سر می‌شکند دیوارش ✅ جوری زندگی و جامعه را درست کردند که وقتی انسان موقعیت اجتماعی و مالی کمی دارد در نزد مردمان نه در نزد و خودش هم جایگاه او به زیر می‌آید و شکسته می‌شود شخصیت او!! 🔅این شعر خیلی جالبِ. فصـاحة سـحبـان و حکمـــة لقمـــان و خط ابن مقـــلة و زهــد ابن ادهـــم اذا اجتمعت فی المـــرء و المـرء مفلـــس، فلیـس لـه قـــدر حتی بمقدار درهـــم. ➖اگر فصاحت اون ادیب بزرگ سحبان بن وائل قدرتمندِ صاحب نطق و بیان را، واگر حکمت لقمان، اگر هنر شش خط ابن مقله رو که موسس خط است خطوط ششگانه از نسخ و نستعلیق و غیره اگر اون قدرت و هنر ابن مُغلَه رو، اگر حکمت لقمان حکیم را و اگر زهد ابراهیم ادهم را در یه انسان جمع کنید اما موقعیت مالی نداشته باشد فلیـس لـه قـــدر حتی بمقدار درهـــمی در نزد گروهی از جامعه پایگاه و جایگاهی ندارد. خب اینها دردهایی بوده است که در دل این بزرگان انباشت میشده و گاهی با امواج شعر و ادب برون می‌دادند و بازگو می‌کردند، چیزی که خداوند سبحان در قرآن بازگو میکند. 🔅نکته: در اینجا به نظر میاد که و فی هذه العباره قلب یعنی چه؟ یعنی اینکه یحسب ان ماله اخلده در حقیقت معناش اینه که گمان میکند که مال او پایدار است نه اینکه مالش او را جاودان میکند خوب میداند که مالش جاودان نمی‌کند.
اینطور بگیم یعنی مبالغه داریم میگیم یعنی به حدی رسیده است که گمان میکنه پول و ثروت عامل جاودانگی است خب این یه نوع مبالغه است اما اگر غیر مبالغه باشد یحسب ان ماله اخلده معناش این میشه گمان می‌کند که مالش جاودان است و حال اینکه می‌دانیم که هیچ تکیه‌گاه جاودانی وجود ندارد در هستی و آفرینش مگر و توکل علی الحی الذی لایموت مگر خداوند حی لایموت و اسماء و صفات الهی است که باقیست و ثروت او که باقیست که لله میراث السماوات والارض همه چیز در نهایت به دست اوست و کل من علیها فان. ✓ خب این انسانی که به این موقعیت مالی رسیده است و بتی شده است به لحاظ ثروت و به لحاظ تکیه و موقعیت و این گونه دنیا او شده است این گونه به جای تکیه بر ذات احدیت به مال و ثروت تکیه کرده است و به منزله واقعی و به معنای واقعی به تمام رسیده است به مشرک تمام عیاریست این انسان هیچ و برای دیگران قائل نیست دهان چاک دهان رو باز میکند و هرچه بخواهد به دیگران توهین میکند ناسزا می‌گوید سب می‌گوید فحاشی میکند توهین میکند، تحقیر می‌کند، اتهام میزند در و با و و می‌شود ویل لکل همزه لمزه. ▫️كَلَّا ۖ لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ ﴿٤﴾ خب کلمه کلا را آشنا هستید هنگامی که یه مطلبی رو ، موضوعی رو، ادعایی رو، که تصور باطلی است جلوی اون گرفته بشه و رد بشه و پس زده بشه، کلمه کلا به کار برده میشه. ▫️در سوره مبارکه مومنون وقتی که یکی از اینها فرا میرسد می‌گوید: حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ خدایا منو برگردان باشد که شایسته عمل کنم. خطاب می‌رسد کلا انها کلمة هو قائلها و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون کلا برو سخن نگو، تمام، هرگز چنین سخنی و ادعایی پذیرفته شده نیست. این یه سخنی است که به لفظ بر زبان جاری میکنه اما باید بروی به جلو. و پیش روی اینها برزخی است که تا روز بعث و قیامت آنان را می‌رساند. اینجا هم فرمود: کلا یحسب گمان میکند که چنین است. کلا هرگز چنین نیست هرگز این چنین نیست که مال و ثروت بتواند باقیِ بر انسان باشد جاودانِ برای انسان باشد. انسان را به بقا برساند عامل فضیلت و شخصیت انسان باشد. ✓ ضمن تشکر از همراهی شما عزیزان؛ ادامه تفسیر دوشنبه۲۴ دیماه به شرط حیات در کانال گذاشته خواهد شد🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸ @mesbah_online 🔰تشکر از دیگران ▫️همان گونه که انسان ها باید شکرگزار خداوند به جهت نعمت هایش باشند، باید شکرگزار و مردم نیز بود. ✓ در واقع، شکرگزاری و تشکر از مردم، به جای آوردن است. ▫️امام رضا علیه السلام فرمود: مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ المَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ(۱) هر کس از کار نیک مخلوقی تشکر نکند، سپاس خداوند را به جا نیاورده است. 🔅پیامبر اکرم (ص) نیز در روایتی می فرماید: روز قیامت بنده ای را می آورند و در پیشگاه خداوند قرار می دهند، خداوند امر می کند تا او را در آتش اندازند. آن بنده می گوید: پروردگارا! آیا می فرمایی که مرا به آتش اندازند، در حالی که قرآن می خواندم؟ خداوند می فرماید: ای بنده من! من به تو نعمت دادم، ولی تو شکر آن را به جا نیاوردی! می گوید: خدایا! این نعمت را دادی این شکر را کردم، آن نعمت را دادی آن شکر را کردم. پس مرتب نعمت های الهی را می شمارد و از شکر آنها یاد می کند. خداوند می فرماید: راست گفتی، ولی از کسی که نعمتم را با دست او به تو رساندم، تشکر نکردی...!! وَ اِنِّی قَدْ آلَیْتُ عَلی نَفْسِی أَنْ لا أَقْبَلَ شُکْرَ عَبْدٍ لِنِعْمَهٍ أَنْعَمْتُها عَلَیْهِ حَتّی یَشْکُرَ مَنْ ساقَها مِنْ خَلْقی إِلَیهِ (۲) و من سوگند یاد کرده ام شکر نعمت بنده ای را که به او نعمتی داده ام، نپذیرم تا از کسی که نعمت را به او رسانده است، تشکر کند. 🔰حکایت: یک کسی خدمت امام رضا (علیه السّلام) رسید، گفت: آقا من فقیر هستم، مشکل دارم، از جهت مالی چطور هستم و خانواده‌ی من چطور هستند، شروع به گفتن کرد. یک سینی انگور در مقابل امام رضا (علیه السّلام) بود، یک شاخه‌ی انگور برداشت و به او داد. این شخص متعجّب شد. گفت: آقا من انگور می‌خواهم چه کار بکنم. زن و فرزند من گرسنه هستند، انگور چه فایده‌ای برای من دارد. این انگور را کنار گذاشت. امام هیچ چیزی نگفت. یک چند لحظه گذشت، یک کسی دیگر آمد وارد اتاق شد، آقا سلام علیکم. حضرت جواب سلام او را دادند. یک دانه‌ی انگور به او تعارف کرد. برق خوشحالی در چشم آن تازه وارد جهید. گفت: آقا از شما ممنون هستم، من آمده بودم شما را ببینم امّا شما چقدر کریم هستی، یک دانه‌ی انگور را می‌گیرم و به خانه می‌برم و در یک ظرف آب می‌چکانم همه بخورند و خانواده تبرّک بشوند. امام شاخه‌ی انگور را به او داد. گفت: آقا همان کافی بود، از شما ممنون هستم، شما چقدر کریم هستید، شاخه را گرفت. امام سینی انگور را به او داد. گفت: آقا من اصلاً آمده بودم خود شما را ببینم، دل من برای شما تنگ شده بود، شما چقدر کریم هستید. امام فرمود: یک کاغذی یک چیزی بیاورید. نوشت باغ‌های انگور خود را به این بخشیدم. گفت: آقا زبان من لال شد، دیگر اصلاً نمی‌دانم چطور می‌توان تشکّر تو را بکنم. من آمده بودم شما را ببینم. امام فرمود: و آن زمین‌های اطراف آن را. گفت: آقا من دیگر هیچ چیزی نمی‌توانم بگویم. این طرف اوّلی که آن گوشه نشسته بود، دید عجب من محتاج بودم، امام همین‌طور خروار خروار دارد به این می‌بخشد. بلند شد گفت: آقا مثل این‌که ما محتاج بودیم، این آمده بود فقط شما را ببیند، دل او تنگ شده بود، من محتاج بودم. چرا به او این‌قدر دادی؟ امام زیر آن نوشته اضافه کرد: لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدیدٌ (۳) من اوّل یک شاخه‌ی انگور به تو دادم، تو اعتراض کردی، قدر ندانستی. یک دانه‌ی انگور به او دادم، قدردانی کرد می خواهی اضافه شود؟! سنّت خدا این است که برکات خود را برای آن کسی می‌فرستد که باشد. 🔅البته تشکر از نباید انسان را از شکر غافل کند، بلکه سپاس گزاری باید به گونه ای باشد که نه رنگ به خود گیرد و نه سبب سپاس گزار شود. 🔰منابع: ۱.وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۵۴۲ ۲.وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۵۴۱ ۳.سوره‌ی ابراهیم، آیه ۷   | 5⃣2⃣1⃣ 🌱 | عضو شوید👇 @mesbah_online
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح خطبه متقین چهارشنبه ۱۹ دیماه در ادامه مباحث گذشته بعد از نماز مغرب وعشا در مسجد حضرت اباالفضل ع ایراد گردید. ▫️ اشاره شد در خطبه ۱۹۳ (متقین) امام اصل سخن را چنین آغاز فرمودند که: متقین اهل فضائلند، اینها در پی آنند که به وجود خویش بیفزایند و از داده‌هایی که خداوند به ایشان داده است بهترین استفاده را کنند نه اینکه وجود خودشون رو به و و مبتلا کنند. 🔅اما خصوصیت این جماعت این است که آشنای به مهارت گفتنند. منطقهم الصواب ▫️می دانند: ✓چه بگویند، ✓چه مقدار بگویند ✓کجا بگویند. ✅ اگر این نکته را عمل کردیم سخن ما است نه راست و صدق بلکه صواب است. 🔅 توضیح داده شد که ممکن است انسان بگوید اما نگوید اینکه و و و و کلام را رعایت کنیم مهارت بسیار مهمی است که نام این است. 🔅امیرالمومنین فرمود: و ملبسهم الاقتصاد پوشش اینها اعتدالی است میانه‌روی است نه خود رو ژنده پوش و پشمینه پوش می‌کنند و نه آنکه عمرشان را صرف می‌کنند در اینکه چه پوشیدند و چه نپوشیدند یه میانه‌ای رو پیش می گیرند و بدان عمل می‌کنند. 🔅سومین ویژگی را هم گفتیم و مشیهم التواضع شیوه راه رفتن و حرکت اینها در زندگی دنیا متواضعانه است و از رذیله ی جان به در بردند که این خیلی مهم بود که ظاهراً باید چاره‌ای کرد این قضیه در وجود و در جان آفتی است که ما رو به زمین می‌زند و از همه رشد ها محروم می سازد. 🔅صفت بعدی امام فرمود: متقین: غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَیْهِمْ همانگونه که و ما حاجت به تغذیه دارد. و ما آدمیان هم باید آن به آن شود. خصوصیت آدمی همین است که خدای سبحان این روح و جان پرورده رو به آدمی داده است که در حال و است. ▫️ از راه های تغذیه ای که در جان و روح ما آدمیان وجود دارد ماست. یعنی راه های ارتباطی ما با دنیای خارج من جمله ماست. ✓ اما در میان این ۵ حسی که خدا به ما داده است نقش اساسی تر و کلیدی‌تر در ساختن شخصیت انسان دارد حس است و است. مجموعه دیدنیها و مجموعه شنیدنی‌های ما، و ماست که نقش بسزایی در ساختن وجود ما آدمیان دارد. ✅ به همین خاطر در کلام الهی میبینید همیشه خدا همین حس رو مطرح میکند  إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا این گوش است و این چشم است که مجموعه اطلاعات را به (قلب) می دهد. وما در نزد خداوند در قبال این دو حس مسئولیت داریم. ✓ به همین خاطر امیرالمومنین از همین جا آغاز می‌کند همین دو نکته رو این دو حس رو به نوعی به می‌گیرد کارکَرد درست اون رو مطرح می‌کند. ✓ متقین کسانی هستند که: غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَیْهِمْ. کلمه غض به معنای نقصان ، کاهش دادن، پایین آوردن است ▫️در مورد چشم‌ها دو واژه ممکن استفاده کنیم یکی یکی . غمض العین، غض البصر كلمه « غضوا » از ماده " غض " است. غض و غمض دو لغت است كه هر دو در مورد چشم به كار مي رود و برخي آن دو را باهم اشتباه مي كنند. غمض به معناي برهم گذاردن پلكها است. مي گويند: غمض عين كن. كنايه است از اينكه صرف نظر كن. اين لغت با كلمه عين همراه مي شود نه با كلمه بصر. ولي در مورد كلمه غض مي گويند: غض بصر و يا غض نظر و يا غض طرف. غض به معناي كاهش دادن است و غض بصر يعني كاهش دادن نگاه. در قرآن كريم سوره لقمان آيه ۱۹ از زبان لقمان به فرزندش مي گويد: « و اغضض من صوتك » يعني صداي خودت را كاهش بده، ملايم كن، فرياد نكن : همان است که چشم را می‌بندید بعد می گویید که فرمودند، چشم پوشی کردند، این غمض البصر است. : اینطورنیست. کنترل نگاهِ. یعنی نگاه رو به اختیار گرفتن آنجا که باید دوخته شود آنجا که نباید زمین گرفته شود. چنین حالتی که انسان بر نگاه و دیدن خویش دارد این حالت را می گویند. ✓ غض: نگاه همراه با و . غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَیْهِمْ اینها چشمشون رو به کنترل و قاعده در میاورند از آنچه خدا بر ایشان حرام کرده است. ✅ امام می‌گیرد عین کلمه قرآنی را و در اینجا به کار می‌برد. قل للمومنین یغضوا من ابصارهم. آیه بعدی: قل للمومنات یغضضن من ابصارهن. پیامبر به مردان مومن و زنان مومن بگو که دیدگاهشان را و نگاهشان را غض کنند، بگو اینها دیدگاه و نگاهشان را کنترل کنند و به قاعده و فرمان درآورند. 🔅 این تعبیر تعبیر قرآنی است با این که در قرآن خداوند نفرمود از چه! غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ... عَمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَیْهِمْ
بگو اینها و را به اختیار درآورند و تیز بینی و خیره بینی نکنند این جمله گفته شد. ✅ اما از چی در قرآن نیامد؟! از چه چیز باید دید رو کنترل کرد؟ به شکل عام گفت قرآن. ✓ اینجا امیرالمومنین کلام خدا را تفسیر می کند که از چه چیزی باید این چشم را کنترل کرد؟ 🔅فرمود: عَمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَیْهِمْ از آنچه که خداوند بر ایشان ممنوع است. حرام: یعنی ممنوع، از آنچه خداوند برای آن منع قرار داده است. در نگریستن و چشم دوختن اینها خیره چشمی نمی‌کنند، خیره نظری نمی‌کنند. ✓ خب این ظاهر کلام بود. ▫️اما به طور کلی می‌دانید این که ما را شکل می دهد این که ما را نقش می‌بندد. که ما را تصحیح یا تکذیب میکند. ✓ اثر دیدن و نقشی که دیدن در اندیشه انسان و سیر تحولات فکری دارد شگرف و بسیار فوق العاده است. ‼️ یعنی آنچه به چشم در می‌آید در اندیشه انسان می‌کند. ممکن نیست آدمی صحنه ای رو ببیند و در او اثر گذاری نکند. به همین خاطر طبیعی است انسان آگاه انسانی که میخواهد به اصول تربیت و کمال نفسانی و تقوا راه پیدا کند با چاره‌ای برای دیدنی‌های خودش بکند نمی شه چشم رو رها کند آزادانه هر سو برود. 🔰نتیجه آن می‌شود که تشویش و اضطرابی در خانه دل و ذهن انسان دست می دهد. * این دیدنی‌ها مگر ما را راحت میگذارد؟ * مگر به دنبال اون نمیاد؟ * مگر به دنبال اون و مسائل بعدی شکل نمی‌گیرد در خانه ؟ پس بهترین راه آن است که: ای سلیم آب ز سرچشمه ببند که چو پر شد نتوان بستن جوی ✅ بهترین راه این است که انسان را ابتدا صافی بنهد و کنترل کند آنچه باید ببیند ببیند به تمام وجود ببیند، و آنچه نباید ببیند به تمام معنا نبیند ♻️نتیجه ی ندیدن ها: دوری از تلاطم روحی، آرامش و تسکین فکری و روحی برای انسان به ارمغان می‌آورد. 🔅به همین خاطر مشاهده می‌فرمایید امام این جمله رو فرمود: غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَیْهِمْ چه چیزی رو خدا بر ما منع کرده است که بر او ننگریم؟ ✅ نسبت به دیگران بر ما حرام است. جان، مال، ناموس دیگران بر انسان مسلمان ممنوع و حرام است. ✓ ۱) چشم دوختن به دیگران. به دنبال آن تصمیم و مخاطرات بعدی می‌آید این نکته‌ای است که ممنوع است. ✓ ۲) ، شکوه و شوکت و ظاهر اموال و ثروت و موقعیت دیگران که آدمی چشم خیره بدان باشد که حالت در قبال دیگران پیدا کند ضعف شخصیت پیدا کند و بسا افکار دیگری هم در ذهن بیاید و دستی هم به مال دیگران دراز کند. ▫️ خدا به پیامبر گفت یا رسول الله: وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکْ چشم نکنه بدوزی بمال دیگران. بین ظواهری که می بینی زرق و برقی که ممکنه بسا دیگران داشته باشند اون اصالت شخصیت و باور خودت رو و داشته‌های خودت رو پاس بدار و چشم ندوز خیره که خوب طبعاً این چشم دوختن ممکنه مقدمه تصمیم و تفکرات بعدی شود. ✓۳) به ناموس دیگران چشم رو کنترل کردن. ➖ این سه نکته ایست که اصولی و دقیق از کلام امیرالمومنین استفاده میشود. ✓ می دانیم که ، بهداشت دیدن، واقعا میشه گفت از شئونات است. ✓ آدمی رو به وادار می‌کند. ✓ آدمی رو به می‌برد. اونجا که نباید ببینیم اگر دیدیم چه خواهد شد؟ فکر ما می‌رود اونجا که نباید برود! ✓ آنچه را که باید ببینیم اگر ببینیم فکر ما سامان پیدا میکند اندیشه ما در همان جهت می شود ▫️حقیقتاً این رو باید به عنوان همین مقدمات کار حساب کرد. 🔰ببینید یکی از نکاتی که در وجود انسان مسلمان جزو یعنی اگر نباشه ما نیست لا دین لمن لا حیا له دین ندارد کسی که حیا ندارد. ▫️لذا از عوامل عمده‌ای که را از بین می‌بردهمین . آنچه را که ندیدن، دیدن است. ✓ وقتی این چشم دوخته میشود انسان میبیند که این صحنه ها در نهایت در نهایت و در نهایت و انسانی است طبعاً دیگه از چشم می‌رود. و باید شاهد خیلی از مسائل در صحن عمومی جامعه هم بود. ✓ اینها نیست مگر به خاطر که ای کاش تبدیل میشد به .
🔅حديث: الإمامُ عليٌّ عليه السلام : مَن أطلَقَ ناظِرَهُ أتعَبَ حاضِرَهُ ، مَن تَتابَعَت لَحَظاتُهُ دامَت حَسَراتُهُ . امام على عليه السلام : كسى كه [عنانِ] چشم خود را رها كند، زندگى اش را به زحمت اندازد؛ كسى كه نگاه هايش پياپى باشد حسرت هايش بپايد. ‼️ویژگی های گناه با چشم: ۱.خسته نمی شه ۲.آسانِ ۳.پنهانِ ۴.عذاب وجدان ندارد (به جهت تکرر،عادت می شه) ۵.سرعت تاثیر و برانگیخته گی اش بالاست. 🔅حديث: رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : إيّاكُم و فُضولَ النَّظَرِ ؛ فإنَّه يَبذُرُ الهوى ، و يُوَلِّدُ الغَفلَةَ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : از نگاه هاى زيادى بپرهيزيد؛ زيرا كه آن تخم هوس مى پراكند و غفلت مى زايد. 🔅حديث: الإمامُ عليٌّ عليه السلام : لَيسَ في الجَوارِح أقَلُّ شُكراً مِنَ العَينِ ، فلا تُعطُوها سُؤلَها فَتَشغَلَكُم عن ذِكرِ اللّه ِ امام على عليه السلام : در ميان اعضاى بدن ناسپاس تر از چشم وجود ندارد ؛ پس ، خواسته هاى آن را برآورده مسازيد كه شما را از ياد خدا باز مى دارد. 🔅حضرت علی (ع) چه بسا درختان شهوتی که با نگاه ریشه گرفتن.  الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَر: دل لوح ديده است، يعنى هر آنچه كه ديده مى بيند در دل مى گردد. 🔰نگاه کردن به چه چیزهایی ثواب دارد؟ ✓ رسولُ اللّهِ(ص): النَّظَرُ إلَی العالِمِ عِبادَةٌ، و النَّظَرُ إلَی الإمامِ المُقسِطِ عِبادَةٌ، و النَّظَرُ إلَی الوالِدَینِ بِرأفَةٍ و رَحمَةٍ عِبادَةٌ، و النَّظَرُ إلَی الأخِ تَوَدُّهُ فی اللّهِ عَزَّ و جلَّ عِبادَةٌ. پیامبر خدا(ص): نگاه کردن به عالِم عبادت است، نگاه کردن به پیشوای دادگر عبادت است، نگاه کردن مهر آمیز به پدر و مادر عبادت است و نگاه کردن به برادری که به خاطر خدا دوستش داری عبادت است. ✓ رسولُ اللّهِ (ص): النَّظَرُ فی ثَلاثَةِ أشیاءَ عِبادَةٌ: النَّظَرُ فی وَجهِ الوالِدَینِ، و فی المُصحَفِ، و فی البَحرِ. پیامبر خدا(ص): نگریستن در سه چیز عبادت است: نگاه کردن در روی پدر و مادر، و در قرآن، و در دریا. ✓ رسول اللّه(ص): النَّظَرُ إلَی الکعبَةِ عِبادَةٌ. پیامبر خدا(ص): نگاه به کعبه، عبادت است. ✓ الإمامُ الصّادقُ(ع): لَمّا سُئلَ عَن قَولِ النَّبِی(ص): النَّظَرُ فی وُجوهِ العُلَماءِ عِبادَةٌ: هُوَ العالِمُ الّذی إذا نَظَرتَ إلَیهِ ذَکرَک الآخِرَةَ، و مَن کانَ خِلافَ ذلک فَالنَّظَرُ إلَیهِ فِتنَةٌ. امام صادق(ع) در پاسخ به پرسش از این سخن پیامبر(ص) که: نگریستن به چهره علما عبادت است فرمود: منظور عالمی است که چون به او بنگری، تو را به یاد آخرت اندازد و کسی که بر خلاف این باشد، نگاه کردن به او فتنه (گمراهی) است. ✅ خداوند به همه ما توفیق دهد که بتوانیم چنین عمل کنیم. امیر فرمود: پس این متقین کسانی هستند که نگاهشان و چشمشان را کاملا به فرمان و اختیار دارند. ✅ گاه می‌بینید یک نگاه انسان رو عوض میکند. تا تو نگاه می‌کنی کار من آه کردن است ای بفدای چشم تو این چه نگاه کردن است می بینید یه نگاه مسیر رو می بره اونجا که خاطرخواه اوست. .. 9⃣1⃣ 🌱 📍مسجد حضرت اباالفضل (ع) شهرک غرب نبش شاهد ۵۷ | عضو شوید👇 @mesbah_online