eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
35.1هزار دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
11.1هزار ویدیو
278 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 کپی آزاد💐 ارتباط👇 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c کانال عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
مادر بزرگش میگفت، پسرم هرسری از برمیگشت از در وارد میشد و میگفت: مامان جون ، لیاقت برگشتم. اخرین باری که اوردنش؛ بهش میگفت دیدی این سری با برگشتی.. (راوی همرزم شهید)   ولادت 👈۱۳۷۳/۳/۵ شهادت 👈۱۳۹۶/۳/۶ نام_جهادی👈  مسئول 👈اطلاعات تیپ  تیپ (س)    نحوه شهادت👈در جریان گشت شناسایی در منطقه «الطنف» مرز اردن و عراق بر اثر انفجار  به درجه رفیع شهادت نائل آمد. مزارمطهر👈۵۰ ردیف۱۳۸ (س)  روح🌺صلوات🌺
از به شما : الو.........📞 صدامونو میشنوید!؟؟؟...📢 قرارمون این نبود....😔 قرارمون نبود... نبود.... قرار شد بعد از ماها « » رو ادامه بدید...💔 اما دارید « راحت » ادامه میدید... چفیه هامون شد 😭 تا خاکی نشه... عکس ماها رو میبینید... ولی❌عکس ما عمل میکنید...😞 ما شهید نشدیم که مرغ و میوه ارزان بشه... ما شهید شدیم که حیایی ارزان نشه... حرف آخر : این نبود....😓😣😰 😭😭 😭😭 @modafeaneharaam
یه عده الان یاد حرفای حضرت آقا میفتن........ به کسی رای بدین که چشم و امیدی به خارج از کشور نداشته باشه کشور سوریه الان ۷ساله تو جنگه اما بلایی که سر پول ما اومد سر اونا نیومد ارزش پول ملی ما داره روز ب روز پایینتر میاد این یعنی تورم یعنی اینکه پول هیچ اعتباری نداره....... بی مسئولیتی یعنی اول هفته طلا زیر ۴۰۰هزار تومن باشه و الان بالای ۵۰۰هزار تومن وای بر اوناییکه رای دادن به ...... نمیدونم میخوان چطور جواب بدن معنی ارزش شدن پولمون رو وقتی میفهمیم که برای زیارت اربعین بریم عراق.....
📚 📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 به روایت برادرشهید💚 🍂 خـودشکنـے مثل آب خوردن شکسته بود خودش را به راحتی شکست،در این خصوصیت اخلاقی در اوج بود.☺️👌 بدون اغراق می گویم که به جز مقابل وآدمهای_زورگو،مقابل همه بندگان خدا☝️ این جور بود، و و ادعا.👌❤️ آن قدر تمرین کرده بود که برایش آسان شده بود.🙂 وقتی اولین بار بعد از حدود بیست سال مربی اش،استاد علی برپور را که سال۱۳۷۰با هم پیش ایشان تعلیم می دیدیم ملاقات کرد🙂، شد و دست ایشان را ☺️،کاری که من هیچوقت برای مربـیانم نکرده بودم.☹️ حتی در برخورد با مردم عادی که شاید بسیجی اش را قبول نداشتند هم همین طور بود.☺️❤️ اولیل دوره در تهران،از این جور برخوردهایش با مردم زیاد تعریف می کرد🍃،برخورد هایی که موجب مردم به می شد.❤️ 🍂 صاف صاف ازهم قرض میگرفتیم، هروقت پول لازم داشتیم🍃 اگرهیچ طوری جورنمی شد،به زنگ میزدیم جور میشد.😊 این طور نبودالبته که همیشه پول داشته باشد، اما با این همه نمی گفت .☺️ همیشه میگفت ،یه بده وبعدازیک ساعت پیامک می دادکه واریز شد.😉👌 می دانستم که اینجور وقتها ازکسی برایم گرفته است.🙂 این ازخصوصیاتش بود به دفعات پیش آمده بود،هیچ وقت هم نشد که را بخواهد☹️ .یکی دوهفته قبل ازآخرین سفرش به پیامک داده بود که مبلغی پول لازم داردوآخرش هم نوشته بود زود برمی گرداند.🍃 چند ماه قبلش من کمی بیشترازاین مبلغ ازاو قرض گرفته بودم وقراربودتا آخر خرداد۱۳۹۳برگردانم.🍃 برایش نوشتم نمی خواهد برگردانی بگذارمن باتو کنم😒، بعدا درجوابم نوشت درحالی که نبودیم.🙁 واقعا از دنیای خودش صرف نظر کرده بود.🍃❤️ ... @modafeaneharaam
📚 📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 به روایت برادرشهید💚 🍂 مـرد کـار زیاد درباره از او سوال نمی کردم.اما می دانستم که پرکاراست.🙂 به قول خودمان توی کار اهل دو درکردن نبود.👌 کارش را واقعا دوست داشت.وقتی تهران باهم بودیم از تماس های تلفنی زیاد،📞از که اغلب خواب و بود از اکتفا کردنش گاه به دوسه ساعت خواب در شبانه روز،ازصبح خیلی زود سرکار رفتن هایش یا گاهی دو سه روز خانه نرفتنش می دیدم🙂 که چطور برای کارش مایه می گذارد.👌 دریکی از جلسات اداری در محل کارش به مستقیمش اصرار کرده بود☹️ که روزهای کارش تعطیل نشود.در آن جلسه این موضوع را به رسانده بود.😊 در سفری که قبل از سفر آخربه داشت به خاطر تخلیه شدیدی پیدا کرده بود🙁 طوری که وقتی برگشت نمی توانست پشت بنشیند.🙂 می گفت:آنجا برای این کمردرد رفتم دکتر،مسکنی بهم زد که گفت این مسکن فیل را از پا می اندازد ولی فرقی به حال کمردرد من نکرد.🙁 سفر آخر راهم باهمین کمردرد رفت و در که به رسید😔 را به خاطر وزن آن به تن نکرده بود.🍃 درحد خودش و کار برای را ادا کرد و رفت من اعتقاد دارم شهادتش اش بود.👌 بعد از 💔 دوبار به پادگان محل کارش در تهران رفتم.با یکی از همکارانش به اتاقی که کمدوسایل شخصی در آن بود رفتیم🍃.روی کمدش این ای را با فونت درشت تایپ کرده و چسبانده بود: اسلامی_هرجاکه_قرار گرفته اید همان جا را دنیا بدانید👌 و آگاه باشید که همه ی کارها به شما است.☝️ 🍂 هـمه مـان را رنـگ کـرد و رفت هیچ وقت دعا نمی گفت☺️:یادم نمی آید این لفظ را از او شنیده باشم🙂. هیچ وقت باشه هم از او نشنیدم.می دانستم است🕊. برای همین یکی دو باری از او کردم😔.اما سکوت کردو هیچوقت حتی از سرشکسته نفسی نگفت مثلا ما نیستیم .یا ما را چه به این حرف ها.🙂 هیچ وقت از حرف نمی زد🍃.تا جایی که می توانست آدم را می پیچاند که حرفی از زبانش راجع به نکشی.👌 معنوی اش بسیار مکتوم بود🍃 و از هرحرف یا هرحرکتی که کوچک ترین حکایتی از او داشته باشد.همیشه پرهیز می کرد.👌 ای را که با خدا کرده بود☝️ تا آخر برای همه کرد و به کسی نفروخت و بالاخره اینکه و رفت.😔🕊 ... @modafeaneharaam
📚 📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 به روایت برادرشهید💚 🍂 آن انگـشـترے چندوقتی بود که به سپرده بودم سوالی رااز بپرسد وبه من جواب بدهد. به زیارت یک روزه رفته بودم.از آنجا بااوتماس گرفتم که ببینم پرسیده یانه.📱👀 تماس که گرفتم گفت است. دم غروب بود گفتم من دو ساعت دیگر پرواز دارم و دارم برمی گردم تهران🚶.اراو خواستم که اگر وقت دارد بیاید همدیگر را ببینیم. جلوی هتل کوچکی که فاصله بسیار کمی با (ع)داشت بااو قرار گذاشتم.تا بیاید🚶، رفتم (ع)و دوتا یک اندازه و یک شکل گرفتم.💍💍 دادم روی یکی شان ذکری را حک کردند و برگشتم جلوی هتل و منتظرش ایستادم. توی شلوغی پیاده رو ایستاده بودم که دیدم از وسط جمعیت دارد می آید🚶. آمد وخوش و بش کردیم.انگشتری را که روی آن ذکر نوشته بودم.می خواستم برای خودم بردارم،ولی آن را به دادم☺️.گفتم:این را دارم رشوه میدهم که آن موضوع را حل کنی😏!گفت:دارم سعی ام را میکنم باید صبر کنی. را گرفت و دست کرد.همینطور که داشتیم حرف می زدیم شانه هایش را گرفتم و چرخاندمش 🍎.گفتم:تو توی لباس از ما به بیت(ع)نزدیکتری🍃. بیا همین جا بکن،شایدحل شود.مثل همیشه کرد و گفت:نه ما که نیستیم دیدارمان پنج شش دقیقه طول نکشید.😞 او هم عجله داشت.روبوسی کردیم و رفت.بعد از ،آن را توی خانه شان،داخل کشوی میزش پیدا کردم.نگاهم که به افتاد، گرفت.😔💔 ادعا و سرو صدا رفت.🕊🕊 🍂 مهـیاے نبرد نهایی اهل بود.مخصوصا در مورد و مسائل مربوط به آن هرکجا چیزی پیدا می کرد.📚 حتما می خواند مثل کتاب یا مقاله های روزنامه ها و پایگاه های خبری تحلیلی.وقت هایی که باهم از تهران به سمت اسلامشهر می رفتیم ،توی ماشینش سر صحبت را باز می کردم تا حرف بزند.😁👌 وقتی حرف می زد با دقت گوش می دادم.حتی سعی می کردم بعضی از هایش را کنم!☝️مثل همیشه بحث کشیده می شد به اتفاقات کشورهای منطقه مثل و و .🍃تبریز هم که می آمد ،وقتی تنها گیرش می آوردم سر صحبت را با او باز می کردم.بیشتر دوست داشتم بشنوم تا حرف بزنم،چون خودش با این اتفاقات از نزدیک درگیربود.☝️ حرف هایش مثل تحلیل های یا نظر کارشناسان برنامه های تلویزیونی نبود.یادم هست که می گفت بحث های تلویزیون درباره به دور از واقعیت است.می گفت واقعیتی که آنجا می گذرد،غیر از حرفاست❌. هرچند تحلیل های مطبوعاتی را می خواند و به من هم خواندن مطالب بعضی از تحلیل گرها مثل سعدالله زارعی را توصیه می کرد. ولی بیشترین استناد را درباره بیداری اسلامی به سخنرانی های می کرد.👌🌺 گاهی نظر خودش را هم می گفت. یک چیز خاصی که توی های_محمودرضا بوداین بود که هرچه درباره اسلامی می گفت،بدون استثنا به زمان ربط پیدا می کرد🍃.یک بار پشت فرمان گفت:به نظر من این دست که ظاهر شده و دارد دیکتاتوری هایی را که مانع امام زمان است یکی یکی از سرراه برمی دارد🌹.این را که می گفت وسطش را به حالتی که انگار می خواهد یک چیزی را با ضربه ی انگشتش شوت کند در آورد و ضربه ای روی فرمان ماشین زد👐. امام زمان و مبارزه برای حکومت آن حضرت اصلی ترین حرفی بود که توی بحث هایش می زدو مدام هم می کرد.☝️👌 @modafeaneharaam
📚 📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـ‌هـيـد مـدافـع حـرم❤️ 💚 به روایت برادرشهید💚 🍂 آبــروی جـمـهـورے اسـلامے مـیـرود تعریف میکردبه سوری هاتوپ۱۰۶داده بودیم💣 مدت هابو نظامی های ارتش نقطه ای را باسلاحهای منحنی زن هدف گرفته بودندولی نمی توانستند .☹️ روزی که آمدم رابه آنهاآموزش بدهم بنابوداولین راهم انجام بدهم تا آنها ببینند.🙂 می گفت به های گفتم همان نقطه ای راکه نمیتوانید بزنید همان جا راهدف قرارمی دهیم.😉 می خواستم اجرای آتش بکنم که توی دلم گفتم بخورد.🙁 رود.😞 برداشت من این است که آنجا به خودش بعنوان نگاه می کرد🙂✌️.می گفت وبه هدف موردنظر کردبلافاصله از سیم هاصدای .✌️😍 می گفت های ارتش سوریه دورما زدنند.چنددقیقه بعد سروکله شان هم پیداشد.😊 آمدازمن شما تان چیست فکرمی کردمن آدم مهمی هستم😐.گفتم من ازنیروهای هستم.می گفت بعدازاصابت توپ به هدف توی دلم که نرفت.این جمله اش راهیچوقت نمی کنم.☺️☝️ 🍂 از مـیـدان نـظامـے تا مـیـدان سـیاسـے درباره وضعیت از او سوال می کردم،یک بار بحث کشید به یا .🍃 با این اوضاع به نظرت بشاراسد است یا ماند؟🤔 اگر ۲۰۱۴بماند بعد از آن حتما در می آورد⚡️ در رسانه زده آن روز که کاملا بود و آمریکایی ها و وابستگان منطقه ای اش به او اسرار داشتند🍃،انتظار چنین جوابی را نداشتم،گفتم از کجا معلوم تا۲۰۱۴بماند؟🤔 اگر ارتش کاملا به پشت کند باز هم را دارد🙂. می گفت مردم الان متوجه شده اند، و در انتخابات به بشار اسد خواهند داد.✌️ بیشتر تعجب کردم. اما او این حرف ها رو خیلی با می زد. این روز ها هایش مدام یادم می افتد.💔 داشت و درباره اوضاع سیاسی در حد خودش آدم مطلعی بود و داشت.👌☺️ @modafeaneharaam
پدرش می‌گفت: آخرین باری که آمده بود مرخصی خیلی حال عجیبی داشت،نیمه شب با صدای ناله اش ازخواب پریدم رفتم پشت در اتاقش سرگذاشته بود به سجده و بلند بلند گریه میکرد میگفت:«خدایا اگرشهادت را نصیبم کردی میخواهم مثل مولایم امام حسین #سر نداشته باشم مثل حضرت عباس #بی دست شهیـد شوم » دعایش مستجاب شد و یڪجا سر و دستش را داد... عملیات کربلای پنج فرمانده گردان سیدالشهدا لشکر۴۱ ثارالله شهید ماشاءالله رشیدی #سردار_بےدست_بےسر @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎بوسه شوهر به سر همسر وسط خیابون میخوام ارایشم و پاک کنم 😊 مشاهده کنید امر به معروف یا همان لحظه تأثیر دارد یا اجازه بدین زمان و نظر اهل بیت علیهم السلام نتیجه خودش و برسونه تفاوت نباشیم 👏👏 @Modafeaneharaam