هدایت شده از از ابـــراهـیــم همتـــــ تــا خُـــدا
#فوری
دیشب که هممون در کمال ارامش تو خونه هامون نشسته بودیم وفوتبال میدیدیم...
و غیرت بازیکنامون رو رویزمین تشویق میکردیم و از چنین بازی ای کیف کردیم
♦️ تروریستها به پاسگاه مرزی ایران در #میرجاوه
همزمان با بازی فوتبال ایران و پرتغال!حمله کردند.
🔹در این درگیری ۳ نفر به نام های
#ملاشاهی،
#گمشاد زهی و
#نوتی به شهادت رسیدند....
#غیرت
#دفاع
#تعصب
ایرانی جماعت فقط تویزمین فوتبال نیست،
فقطاونی نیست که از طریق رسانه ها دیده میشد،
از این نوع غیرتها زیادن،چه بسا که دیده نمیشن...
#شادی روح این سه شهید#صلوات
پ.ن:اگه یادتون یاشه تو بازی ایران-استرالیا هم چنین حمله ای صورت گرفت.
میبینید دشمن از چه موقعیت هایی که مردم سرشون گرم یه چیزه ،قصدحمله میکنند؟
حالا چه از نوع فیزیکی که با دلاور مردای ما مهار میشن،
وچه از نظرروانی (که کم هم نیست)و مهارش به یه چیزی به اسم#بصیرت نیاز داره که متاسفانه کم شده....
@kheiybar
#شهیــده
دختـرها هم شهیـد میشوند...🌷
یا شهیـدپرور میشوند...🍃
#خـواهــرم
تو مـاندهاے که #دفـاع کنـے از آنچه که شهیـدان برایش خـون دادند...
دفـاع کنے از #حجــابت 🌹🍃
@modafeaneharaam
جانت را ڪہ بدهی در راه خدا "#شهید" می نامند تو را؛😞
بہ گمانم اگر #روحت را هم بدهی شاید...!😢
.
و مݧ احساس میڪنم اینجا و در ایݧ سرزمین؛
دختراݧ زیادے هستند کہ هر روز پشتِ #سنـــــ😍ـــــگر ِسیاه ِساده ی سنگینِ خود #دفاع می کنند از نجابتشان...😌
و هر لحظہ #شهید می شوند انگار!
پس "#شهید_زنده" حواست بہ حجابت باشد...☺️🙏
.
.
.
گـــآهی که چادرت خاکی می شود از #طعنہ هاے مردم شهــــر...😔
یاد #چفیه هایی باش که برای #چــــــــآدرے ماندنت، خونی شدند...😭
#شهیـد_نظر_میکند_بہ_وجہ_الله 😊
@modafeaneharaam
مـادر شهیــد:🍃
او بچه ی ساکت، سربه زیر و کم توقعی بود؛ هر وقت از بیرون خانه می آمد دست من و پدرش را بوسه می زد☺️😘 من می گفتم که پسرم این چه کاری است که می کنی؟ می گفت: «می خواهم درجه ایمانم را افزایش دهم.» 👌
پدر شهیــد:🍃
زمانی که میلاد می خواست اجازه رفتن به سوریه را کسب کند، یک شبانه روز دست من و مادرش را می بوسید😔 و می گفت می خواهم برای #دفاع از حریم زینب(س) به سوریه بروم، ما در نهایت گفتیم چه جایی بهتر از آنجا.» « میلاد زمان عزیمت 20 سال سن داشت و کل حضور وی در جبهه های سوریه نیز 20 روز بود تا به شهادت رسید.»🕊
شهیـد مدافـع حـرم میلاد بدرے🌺🍃
#سالروزشهــادت🕊🕊🕊
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادر شهید💚
🍂 #قسمت_نـوزدهــم
زنـدگی با شـهـدا
شوق #شهادت طلبی داشت به ویژه از چندماه مانده به #شهادتش اما این چیزی نبود که یک شبه در او ایجاد شده باشد👌.
علی رغم اینکه در #جمهوری_اسلامی #دوست و #دشمن این همه توی سر تبلیغ از جبهه و جنگ گفتن و نوشتن از دفاع مقدس می زنند به عنوان #برادر_محمودرضا می گویم🙂 که او هرچه داشت از فرهنگ #دفاع مقدس داشت.☝️
شخصیت #محمودرضا حاصل انس باهمین #کتاب ها و #فیلم ها و #خاطره ها #گفتن ها و #نوشتن ها از #شهدای_دفاع مقدس بود.🍃
#دانش آموز بود که با حاج #بهزاد پروین قدس در تبریز رفاقتی به هم زده بود.مرتب برای دیدن آرشیو عکس هایش سراغش می رفت.🍃
اولین ریشه های علاقه مندی به فرهنگ #جبهه و جنگ را حاج بهزاد در او ایجاد کرده بود.کتابخانه ای که از او به جامانده،تقریبا تمام کتاب های منتشر شده در حوزه #ادبیات_دفاع مقدس در چندسال گذشته را درخود گنجانده است👌.مثل همه ی بچه های #بسیج به یاد و نام و تصاویر سرداران #شهید دفاع مقدس به ویژه #حاج_همت تعلق خاطر داشت.👌☺️
این اواخر پیگیر محصولات جدید ادبیات دفاع مقدس بود.گاهی از من می پرسید فلان کتاب را خوانده ای🙂؟و اگر میگفتم نه، نمی گفت بخوان،خودش می خرید و #هدیه می داد.❤️
آواخر چندتا کتاب را توصیه کرد که بخوانم،از بین این کتاب ها، #کوچه نقاش ها،#دسته یک،#همپای صاعقه و #ضربت متقابل یادم مانده است☺️،مجموعه شش جلدی<<#سیری_در جنگ_ایران_و_عراق>> را که از کتابخوانه خودش به من هدیه کرد❤️،هنوز به یادگار دارم، یک بار هم رمانی که براساس زندگی #شهید_باکری نوشته بود،ازتهران برایم پست کرد که بخوانم.🙂
یادم هست باهم در مراسم رونمایی این کتاب شرکت کرده بودیم.#سردار سلیمانی هم در آن مراسم حضور داشت☺️.به سردار سعید قاسمی و موسسه فرهنگی میثاق هم علاقمندبود🙂 و بدون استثنا ،هرسال #عاشورا با رفقایش در #مقتل_شهدای_فکه که سردار حضور می یافت، حاضر می شد😊.چند بار هم به من گفت که #عاشورا بیا #فکه.هربار گفتم می آیم ولی نمی رفتم!😔
🍂 #قسمت_بـیـسـتـم
آرزوے نـبـرد در کـربـلا
بعدازاینکه #آمریکا عراق را اشغال کرد مدام از آموزش جوانان #عراقی برای جنگیدن با آمریکا میگفت🙂 آن موقع اگراشتباه نکنم خودش هنوزتوی دانشکده ودرحال آموزش بود🍃
یک باردرباره ی نحوه ی عمل #بمب های کنارجاده ای توضیح دادآن اوایل درعراق ازاین بمب برای زدن تانک هاوخودروهای نظامی #آمریکااستفاده می شد👌
#کلیپ های زیادی هم ازلحظه #انفجاراین بمب هاوازبین رفتن ادوات آمریکایی ها داشت که با هم تماشا کردیم اما هرچه اصرار کردم از هیچ کدام اجازه کپی نداد.☹️
صحنه های هدف قرارگرفتن خودروهای آمریکایی ونفراتشان درحین ترددخیلی
تاثیر گذاروعجیب بود☹️#محمودرضا مدام روی تصاویر کلیک میکرد ونگه می داشت وبعد توضیح می داد.🙂
پرسیدم با این #بمب های دست ساز💣 با آمریکا می جنگندگفت آن قدرتلفات ازآمریکایی ها گرفته اند✌️ که الان نظامیان آمریکایی کشیده شده اند👌 داخل پادگان هایشان طرف آمریکایی از#حاج قاسم خواسته فتیله رابکشدپایین.✌️😊
یک بار اوایل بحران سوریه که او مدام به #سوریه می رفت و می آمد گفت جنگ که در #سوریه تمام بشود میرویم #عراق بجنگیم جنگیدن #درکربلا حال دیگری دارد.😔💔
#ادامه_دارد...
@modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه ❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
❤️شـهـيـد مـدافـع حـرم❤️
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی
به روایت برادرشهید💚
🍂 #قسمت_بـیـسـتوهـفتـم
تـقـدیـم به مـحمـودرضـا
روزهای آخرسال۱۳۸۹بود
چندروزمانده به #عیدباید قبل ازپایان سال ازپایان نامه دکترای تخصصی دفاع می کردم🙂 وقتی رسیدم تهران شب یک راست رفتم سراغ #محمودرضا برای پذیرایی جلسه فکری نکرده بودم☹️ ونگران آبرومندانه برگزارشدن جلسه#دفاع بودم به#محمود رضا گفتم هیچ چیز آماده نیست🙁، وفرداهم وقتش راندارم فردا می توانی بامن بیایی جلسه دفاع؟😒
گفت:چه چیز راباید آماده کنیم😊؟گفتم باید #شرینی #آبمیوه،لیوان #بشقاب #ظرف بلور #میوه کارد #چنگال واین جور چیز ها بخرم🙂 گفت ظرف وظروف رادیگر میخواهی چه کار😕؟ گفتم بشقاب ها ولیوان ها اگریک بارمصرف باشند پایان نامه ام نمره نمی آورد.😐
گفت اینها را ازخانه می بریم گفتم برو کت وشلوارت را هم بیاور بی چون وچرا رفت دو دست کت شلوار آورد☺️ امتحان کردم یک دستش راکه سورمه ای واتو کشیده بود.🙂
گذاشتم کنار صبح ماشین پرایدش رابرداشت وسایل را زدیم توی ماشین واز#اسلامشهر راه افتادیم سمت دانشگاه #تهران🙂 خودش هم برای حضور درجلسه لباس مرتبی پوشیده بود☺️با ماشین رفتیم داخل دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران آن روز درگیر یک مشکل آموزشی بودم که به خاطرآن باید قبل از دفاع،دوساعتی پله های دانشکده دامپزشکی را بالا و پایین می رفتن!😣
در این فاصله #محمودرضا رفت میوه و چندجعبه آبمیوه خرید☺️.تنها چیزی که آنروز خودم رفتم خریدم،یک جعبه شیرینی بود ک باعجله زیاد از خیابان کارگر شمالی گرفتم🍃.غیر از این جعبه شیرینی،همه #کاراهای جلسه را #محمودرضا ردیف کرده بود.👌
حتی وسایل و میوه ها و جعبه های آبمیوه را که خریده بود،از توی ماشین تا داخل سالن آمفتی تئاتر دانشکده آورد☺️ یادم نیست چه مشکلی برایش پیش آمده بود که نتوانست بیاییدسر جلسه و چند دقیقه قبل ازشروع جلسه برگشت.😒
خاطره خوش #همراهی آن روز #محمودرضا را فراموش نمی کنم.💔
که چقدر از اضطرابم کم کرد.دوست دارم اگر گذرم دباره به کتابخوانه دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران افتاد پایان نامه ام را از کتابخانه بگیرم و در صحفه تقدیم نامه،#نام_محمودرضا را کنارنام #بلند_شهید_مهـدے_باکری که #پایان نامه را به او #تقدیم کرده ام اضافه کنم❤️.#آبروی آن #جلسه را از #محمودرضا گرفتم.💔👌
🍂 #قسمت_بـیـسـتوهـشـتم
بےخـواب و بے تـاب
یک روز زنگ زد #گفت:فردا عده ای از بسیجی ها یک شب مهمان ما در پادگان هستند.اگر وقت داری بیا.🙂
بعدا نمی توانی این جور جاها بیایی.دو روز درس و دانشگاه را تعطیل کردم و با #بسیجی های#پایگاه مقاومت حمزه ی سیدالشهدای اسلامشهر همراه شدم و رفتیم پادگان.🙂
دو روزی که مهمان پادگان بودیم #محمودرضا خیلی تلاش کرد دوره به بهترین شکل برگزارشود👌.من ندیدم #محمودرضا توی آن دوروز #بخوابد.🍃
کسی اگر نمی دانست،فکر می کرد #محمودرضا مشغول جنگ است که وقت ندارد بخوابد.✌️
شبی که در پادگان ماندیم برنامه پیاده روی شبانه داشتیم.بعد از نصفه شب بود که از پیاده روی برگشتیم.☹️
#محمودرضا مرا برد اتاق خودش.تختش را نشان داد و گفت:تو اینجا بخواب☺️ .قرار بود تا #اذان صبح استراحت کنیم.بعد بلند شویم برویم برای نماز و صبحانه و بعدش هم میدان تیر🔫.گفتم تو کجا می خوابی؟#گفت من #کار دارم تو بخواب.🙂
این را گفت و رفت.من تا اذان صبح تقریبا نخوابیدم.مرتب چک می کردم که ببینم برگشته یا نه.بالاخره هم نیامد ومن #محمودرضا را بعد از صبحانه،وقتی که داشتیم آماده می شدیم برویم میدان تیر،🔫جلوی ساختمان دیدم☹️.چشم هایش #خواب #آلودوپف کرده بود🙁.
آستین هایش را زده بود بالا. سرش را انداخته بودپایین و داشت با عجله به سمتی می رفت صدایش زدم.😕
کنار درخت کاج کوچکی ایستاد دوربین کوچکی را که توی جیبم داشتم بیرون اوردم و گفتم بایست می خواهم #عکس بگیرم📷.دستش را کرد توی جیبش و به دوربین لبخند زد☺️.دوباره رفت و تا میدان تیر ندیدمش.نمی دانستم قرار است میدان را #خودش_اجرا کند👌🙂.
با اینکه تا روز قبل #استراحت نکرده بود،توی میدان آنقدر #سرحال بود که انگار چندساعت خوابیده است.✌️
قبل از رفتن به میدان تیربه بچه ها گفت:#ده تا تیر به هر نفر می دهیم.سعی کنید از این فرصت استفاده کنید👌.استفاده هم به این است که در این وضعیت #حساس_جهان_اسلام و نیازی که به مجاهدت ما دارد☝️،اینجا بدون #نیت نباشید،#نیت_کنید❤️ و #تیراندازی کنید🔫. خیلی با #روحیه بود.شوخی میکرد☺️.عکس هایی که از او توی میدان گرفته ام هیچ کدامشان #محمود رضا را #خسته نشان نمی دهد✌️.
تا عصر همینطور #قبراق بود و میدان را #اجرا می کرد. توی آن دو روز #محمودرضا برای اینکه به #بسیجی هایی که مهمانش بودندخوش بگذرد همه کار کرد.👌☺️👌
#ادامه_دارد
@modafeaneharaam
بیش از حد به #نماز_اول_وقت و #حجاب تاکید میکرد☝️ و خانه دوم و یا بهتر بگویم سنگرش مسجد بود.
از همان دوران کودکی خوش خلق و خوی و با معرفت بود. گفتار و کردارش در بین همسایگان خوب و صمیمی بود به طوری که هیچ وقت کسی از او گلایه و شکایتی نداشت.👌
متواضع بود و در #سلام_کردن پیشدستی میکرد و در کمک کردن به فقرا پیشقدم بود. انسانی وارسته و فداکار بود🍃او برای #دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه سفر کرد و گفت: ما مدیون هستیم و باید از حرم حضرت زینب(س) دفاع کنیم.🌺
شهید مدافع حرم محسن الهی
#سالروزشهادت🕊
@Modafeaneharaam
همسر شهید:
به عنوان یک وصیت📩 همیشه به من میگفت: «درست است که ما از حضرت زینب دفاع میکنیم اما شما فکر نکنید که نشستید و کاری نمیتوانید انجام دهید❗️
نه بزرگترین کار دست شماست ما از حریم حضرت زینب دفاع میکنیم شما از چادر مادرش #دفاع کنید».☝️
همیشه به جوانان میگفتند که مراقب #چادر حضرت زهرا(س) باشید و روی #حجاب تاکید خاصی داشت و امیدوارم به کمک خون پاک این شهید پیروی راه این بزرگوار باشم.🍃
شهید مدافع حرم
سید حکیم حسینی🌹
#سالروز_شهادت🕊
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
🔹چه اتفاقی باعث شد که شهید بابک نوری که متحول شوند⁉️
#تلنگر
بابک از همون اولشم عاشق امام رضا(ع) بود!❤️
عشق میکرد با آقــا...
بابک یه بچهِ فعال و فوق العاده مهربونی بود...
از بچگیش حال دلش حال دل بود...
با همه قشری میپرید...
اصلا یه آدم فوق العاده اجتماعی بود...👌
عاشق خونه وخانواده بود...
هم پایه هیئت بود وهم پایه دور دور های دوستانه وفوتبال...⚽️
موقع سربازیش که شد تو اون منطقه ای که خدمت میکرد همه اطارفیانش بچه هیئتی و مذهبی بودن،
خصوصا بچه های عزیزِ #مدافع_حرم!🌸
اونجا بابک باتوجه به اینکه خیلی خوش اخلاق و اجتماعی بوده بااونا دوست میشه و کلی باهاشون مَچ میشه...
بابک وقتی از نزدیک بااون بچه ها روبه رو میشه متحول میشه...✨
انسانیت رو درک میکنه...
سعی میکنه از خودش یه انسان کامل بسازه!
بعدها بعد از #شهادتش همه متوجه شدیم که بابک بدون خبر تو زمان خدمت به صورت داوطلبانه میرفته سر مرزهای کردستان...!!
از اونجا فکر #دفاع از حرم حضرت زینب(س) و دفاع از میهن و ناموس کشورش تو ذهنش محکم میشه...👌
و آخر راهش ختم میشه به اینکه رو سنگ مزارش حک میشه؛
#شهید_بابک_نوری💔🌿
#سالروز_ولادت_شهید✨
@Modafeaneharaam
💞 #عاشقانه_شهدا
میگفت:
بزرگ شدن و قدکشیدن بچه هامو و... همه چی رو دوست دارم ببینم ولی خب #اعتقاداتم اجازه نمیده.😞
منم از ته دل راضی بودم که تو این راه رفته، توی راه اهل بیت... اگه بهش میگفتم بخاطر من نرو... پس #خودش چی میشد...
لحظه آخر بهش پیامک زدم، گفتم: راضی ام به رفتنت... دوست دارم تمام تلاشت #دفاع باشه...منم اینجا تاجایی که میتونم از بچه ها مراقبت میکنم🌹.
تو فقط دعا کن...
کاش میدونستی چه #تکیه_گاه محکمی هستی...❤️
#هدیه تولدم قابی بود باخط قشنگش که نوشت... فاطمه ی عزیزم
مهرتان سنجیده ام
خوبان فراوان دیده ام
اما تو چیز دیگری...💕💞💕
#شهید_حسن_غفاری🌷
#شهید_مدافع_حرم
@Modafeaneharaam
بــــرادر❗️
میدان #دفاع از حـــــق
مـــــرد میخواهد☝️
نہ پوتین..
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#مردان_بے_ادعا✌️
@Modafeaneharaam
🌹شهیدمدافع حرم #سید_امین_حسینی 🌹
✅مرد با #ایمانی بود وقتی که در تلویزون #بمباران حرم حضرت زینب سلام الله علیها را مشاهده کرد، دیگر در این حال و هوا نبود میگفت من باید #بروم از حرم عمه ام #دفاع کنم.
✅پدر و مادرم #رضایت دادند تا برود، وقتی که به فرودگاه رسید عمه ام به او تماس گرفت و او را #منصرف کرد.
✅فردایش به سرکار رفت، وقتی که برگشت پاهایش #فلج شده بود.
✅75روز همان طور باقی ماند و به دکتر رفت ولی #خوب نشد.
✅شب 75ام بود که گفت: اگر پاهایم خوب شود #یکسال میروم از حرم #عمه_ام دفاع میکنم، فردایش دوباره #پاهایش خوب شد.
✅سرانجام به سوی #سوریه رفت و در روز ولادت حضرت علی اکبر، به #شهادت رسید
و در نیمه شعبان روز ولادت امام زمان عج الله تعالی به #خاک سپرده شد.
@Modafeaneharaam
🍃 قصه از آنجایی شروع میشود که آقا حمیدرضا #عاشقانه خدایش را میپرستید. عاشقانههایی که از همان طفولیت شروع شد.
🍃 پیاده و سواره در پی جلب لبخند یار بود از این نبرد به آن نبرد، از این کوه به آن کوه، خلاصه اینکه با آن کمی سن و سالش خوب #دلبری میکرد :)
🍃 اولین قدمهایش را از خاکهای #جنوب در #دفاع از وطن و ناموس میبویم، از آن روزهای منحوس #حملهی_رژیم_بعث.
🍃 پروانهی قصهی ما از تمام جانش مایه میگذاشت و هیچ اِبا و ترسی به خود راه نمیداد انگار نه انگار هنوز بچه مدرسهای بیش نیست، اما #مردانگیاش بیش از سن و سالش بود.
🍃 جادهی قدمهایش را که دنبال میکنیم
آخرین رد پاهایش را در #بوکمال_سوریه میبینم همان سرزمینی که خود را در آن فدای جانانش میکند...
🍃 آری درست است، و چگونه در بستر خاک بماند، آن که #پرواز آموخت.
🌷سالروز پروازت مبارک.....
✍نویسنده: #زهرا_حسینی
🌸 بهمناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حمیدرضا_ضیایی
📅 تاریخ تولد: ۱۷ خرداد ۱۳۴۹
📅 تاریخ شهادت: ۲۹ آبان ۱۳۹۶
📅 تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۰
🕊 محل شهادت: سوریه
🥀 مزار شهید: بوکمال
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
@Modafeaneharaam
🌹شهیدمدافع حرم #سید_امین_حسینی 🌹
✅مرد با #ایمانی بود وقتی که در تلویزون #بمباران حرم حضرت زینب سلام الله علیها را مشاهده کرد، دیگر در این حال و هوا نبود میگفت من باید #بروم از حرم عمه ام #دفاع کنم.
✅پدر و مادرم #رضایت دادند تا برود، وقتی که به فرودگاه رسید عمه ام به او تماس گرفت و او را #منصرف کرد.
✅فردایش به سرکار رفت، وقتی که برگشت پاهایش #فلج شده بود.
✅75روز همان طور باقی ماند و به دکتر رفت ولی #خوب نشد.
✅شب 75ام بود که گفت: اگر پاهایم خوب شود #یکسال میروم از حرم #عمه_ام دفاع میکنم، فردایش دوباره #پاهایش خوب شد.
✅سرانجام به سوی #سوریه رفت و در روز ولادت حضرت علی اکبر، به #شهادت رسید
و در نیمه شعبان روز ولادت امام زمان عج الله تعالی به #خاک سپرده شد.
@Modafeaneharaam
🍁برای شهادت باید تلاش کرد...
برای اسلام چه قدر کار کرده ایم؟؟
#شهید_مدافع_حرم_حسین_بواس 🕊🌺
شهید در دوره نوجوانی و جوانی کارهای فرهنگی زیادی میکرد
برپایی و اجرای اردوی #راهیان_نور،
برپایی و اجرای #نمایشگاه هفته #دفاع مقدس و #شهدا،
برگذاری مراسم های یادواره شهدا،
شرکت کردن در هییت های عزاداری
از #بسیجیان #فعال و عضو گردان امام حسین بود
در دوره فعالیت در سپاه همیشه در ماموریتهای یگان رزم و جهادی داوطلب بودن، و در ماموریت های غرب و شمال غرب کشور جهت نبرد با معاندین فرا منطقه ای وگروهک معاند پژاک زیاد شرکت میکرد
#شهادت_۲۱فروردین۹۵
@Modafeaneharaam
#شهید مدافع حرم
تازه دامادشهید،#هادی شجاع 💔
🍃⚘🍃
در ۲۳ آبان ماه سال ۱۳۶۸ درتهران،چهاردانگه اسلام شهر متولدشد.
متاهل بود و تازه داماد
۱۰#روز پس از #ازدواج به #سوریه اعزام شد و#چندروزبعدهم به #شهادت رسید.
🍃⚘🍃
سه خواهروبرادربودند،ایشان فرزند اول خانواده بود.
خانواده اش بسیارمذهبی و متدین بودند، از کودکی در مساجد و حسینیه ها #فعالیت می کرداز ابتدا #با#خدا و بانماز بود از اول #راه #خدا را شناخت،مادرش همیشه از #خدا می خواستند فرزندانشون، کنیزان و نوکران
#اهل بیت⚘ باشند. از بچه 7 ساله تا پیر 80 ساله همه #شهید را به #نیکی می شناختند. پدرش وعمویش،#رزمنده دفاع مقدس بودندو در #جبهه حضور داشتند و این باعث شده بود ایشان از #کودکی با #دفاع از #دین و #ناموس خو بگیرد.
🍃⚘🍃
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
@Modafeaneharaam