eitaa logo
Modiryar | مدیریار
230 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
843 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
#بازاریابی 💎 سامانه های ارتباط با مشتری @modiryar
! ⇦ تصور کنید فردی سیگاری هستید و روزانه سیگار می کشید. خبردار می شوید که سیگار با کیفیت‌تر و بهتر "مارلبورو" که تاکنون واردات آن ممنوع بوده، قرار است تحریم آن برداشته شود و شما با خوشحالی به مغازه‌دار سر کوچه می سپارید که یک جعبه برای شما کنار بگذارد. ⇦ همانطور که مشتاقانه گرفتن و کشیدن سیگار را پیش‌بینی می کنید، کماکان با سیگار همیشگی‌تان (وینستون) وقت می گذرانید تا اینکه متوجه می شوید ممنوعیت واردات مارلبورو مجددا برقرار شده و در نهایت شما به سیگار مارلبورو نمی رسید. مطابق با این مثال شما اصطلاحا "جیلت" شده اید. ⇦ به معنی پیش‌بینی دریافت یک گزینه بسیار جذاب نسبت به محصول فعلی می باشد در صورتی که این اتفاق نیفتد. سئوال این است که این تجربه‌ جیلت، باعث خواهد شد که کماکان به سیگار وینستون وفادار بمانید یا احتمال اینکه سیگار دیگری استفاده کنید بیشتر خواهد شد؟ ⇦ مطابق با نتایج پژوهشی که به تازگی انجام شده و در ژورنال معتبر؛ به چاپ رسیده، تجربه جیلت باعث خواهد شد تا علاقه مصرف‌کنندگان نسبت به محصولی که همیشه مصرف می کردند (در مثال فوق سیگار وینستون) کمتر شود و احتمال تغییر محصول از طرف آنها افزایش یاید. ⇦ وقتی انتظار دریافت یک محصول جدید مطلوب را پیش‌بینی می کند، به صورت ذهنی نسبت به گزینه فعلی تفکرات منفی می کند به این مفهوم که عیب های محصول فعلی در ذهنش پررنگ‌تر می شود. حال وقتی به هر دلیل محصول جدید به دستش نمی رسد، تمایل بیشتری به تغییر محصول فعلی خودش و شیفت به سمت محصولات دیگر خواهد داشت. 🔚 بیان نتایج: نتایج این پژوهش برای مدیران و کاربرد فراوانی دارد. وقتی یک برند معروف، نوید اضافه کردن ویژگی های برجسته‌ای در محصولش را می دهد اما موفق به برآورده کردن انتظارات نمی گردد، در واقع باعث ایجاد حس جیلت در مصرف کنندگان می شود و این موضوع به رقیبان این برند، این فرصت را فراهم می کند تا آن مصرف‌کنندگان را به سمت محصولات خودشان شیفت دهند. اثر جیلتینگ در زمینه های دیگر نیز می تواند تاثیرگذار باشد. به طور مثال کارمندی که پیشنهاد شغلی بهتری نسبت به شغل فعلی‌اش دریافت می کند اما وقتی شغل جدید را بدست نمی آورد، تمایل بیشتری خواهد داشت تا شغل فعلی را تغییر دهد. @modiryar
واقعیت برخی جملات و اصطلاحات رایج مدیران 🔺 کارمند خوب پیدا نمی‌شود! 🔻 مهارت کافی در نداریم. 🔺 هیچ‌کس کار را مثل خود آدم انجام نمی‌دهد. 🔻 نکرده‌ایم یا مهارت تفویض را نمی‌دانیم. 🔺 اگر من نباشم کارمندان کار نمی‌کنند؛ 🔻 به کارمندان را بلد نیستیم. 🔺 به کارمندان اختیار بدهیم سوءاستفاده می‌کنند؛ 🔻 سیستمی برای سنجش و کارکنان وجود ندارد. 🔺 فرصت بازاریابی و تبلیغات ندارم؛ 🔻 نداریم. 🔺 شرایط اقتصادی خوب نیست و نمی‌توان کاری کرد؛ 🔻 به اندازه کافی بر و تمرکز نکرده‌ایم. www.modiryar.com @modiryar
تفاوت فروش و بازاریابی ▪️اگر یک  کوچک یا متوسط داشته باشید، احتمالاً فرق چندانی بین بخش بازاریابی و فروش قائل نیستید، چون نیروی کافی برای تمرکز جداگانه بر روی این دو بخش ندارید. به علاوه، فکر نمی‌کنید که این دو تفاوت چندانی با هم داشته باشند. اگر این حرف درست است، باید به شما خبری بدهم: بازاریابی و فروش با یکدیگر فرق بسیاری می‌کنند و در نتیجه، نیاز به تخصص‌های متفاوتی دارند. ▪️اگر قرار باشد بخش فقط با هدف افزایش فروش فعلی اداره شود، کارکرد آن به پشتیبانی از با یک تمرکز درون شرکتی محدود خواهد شد. اما اگر مارکتینگ جایگاه خود را در تیم مدیریت پیدا کند، می‌تواند تبدیل به یک المان رشد خوب با تمرکز برون شرکتی شود که فروش شما را هم افزایش می‌دهد. ▪️پس بهتر است به جای اینکه و فروش را ادغام کنید، دو بخش جداگانه برای آنها در نظر بگیرید و کاری کنید که این دو بخش به خوبی یکدیگر را پشتیبانی کنند. به این ترتیب تضمین رشد تجارت شما بیشتر خواهد بود. البته این فقط حرف ما نیست. نتایج یک  علمی هم این موضوع را تائید می‌کند و به ما نشان می‌دهد شرکت‌هایی که دو بخش فروش و بازاریابی آنها جدا هستند، رشد بیشتری را نسبت به رقبا دارند. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
🔺مدیریت ارزش تجربه 🔻نقش تجربه مشتری در خلق ارزش #مدیریت_مشتری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.co
🔺مدیریت ارزش تجربه 🔻نقش تجربه مشتری در خلق ارزش ✅ امروزه ایجاد در مشتریان باعث شده شركت‌ها به هر آب و آتشی زده و از تعریف برنامه‌های وفاداری و ایجاد باشگاه‌های مشتری گرفته تا ارائه تخفیف‌های گاه و بی‌گاه و حتی بی‌برنامه، سعی در جذب مخاطبان جدید و نگهداشت مشتریان فعلی خود کنند. اما آیا انجام اولین خرید به معنی تكرار خرید خواهد بود؟ یا آیا می‌دانیم ارزش مورد انتظار مشتری در تجربه‌ای كه كسب کرده چیست و نیز در تجربه خرید خود بیش از آن ارزش را كسب کرده است یا خیر؟  آیا ارزش تجربه‌ كسب شده، این اولویت اساسی را در مشتری برای اینكه از شما مجددا خرید و آن را به دیگران توصیه کند ایجاد خواهد کرد؟ ✅ طبیعتاً این واقعیت كه ما چگونه وفاداری را می‌سازیم مهم است. وقتی كه مشتری تعاملی برقرار می‌كند و بخش‌های موجود در آن، می‌تواند دارای ارزش یا بی‌ارزش باشد. به‌طور شفاف، مردم برخی از تجاربشان را به سایر آنها ترجیح می‌دهند. این اولویت بندی مبتنی بر هر دو بخش ارزش‌های احساسی و كاركردی بوده كه به‌طور مشخص از تجربه مشتق شده است. به‌طور كلی زمانی كه ما تجربه‌ای را كسب کرده و آن را به سایر تجارب‌مان ترجیح می‌دهیم، به آن متعهد شده و آن‌را بیش از پیش دنبال می‌كنیم و این یعنی ما تبدیل به یك مشتری وفادار شده‌ایم. ✅ باید دقت داشت كه به منظور اهرم کردن متغیر تجربه به‌عنوان یك پیشنهادی، بسیار حیاتی است كه ابعاد مختلف تجربه مشتری و چگونگی درك نتیجه تجربه در خلق ارزش را شناسایی کنیم. مدل اولویت‌بندی تجربه مشتری شامل سه محدوده بوده و در این مدل هر دو موضوع تجربه كلی مشتری و ابعاد تجربه در طول یك زنجیره با محدوده منفی، خنثی و مثبت نشان داده می‌شود. ✅ ارزیابی با ارزش مثبت ناشی از تجربه كسب شده از تعامل با یك خدمت یا كالاست كه ترجیح و اولویت را تعیین كرده و نهایتاً باعث وفاداری می‌شود. به‌صورت كلی، واكنش‌ها و برداشت‌ها از تجارب شكل گرفته و ممكن است در یكی از سه محدوده موردنظر قرار گیرد. این سه محدوده مبتنی بر ادراك مشتری ناشی از تجربه كلی كسب شده‌اش بوده و به شرح ذیل توصیف می‌شود: ▪️محدوده منفی یا ترجیح به رد: جایی كه ، آتش سوزان خلق می‌كند: تجربیاتی هستند كه به‌صورت منفی درك شده و باعث می‌شوند مشتری نسبت به كالا یا خدمتی حس نامناسبی درك كرده و آن را رد كند.مشتریانی كه تجاربشان در این محدوده طبقه‌بندی می‌شود به احتمال خیلی زیاد همان كسانی هستند که منبع تفسیر‌های منفی نسبت به كالا یا محصول شما بوده و دهان به دهان علیه آن تبلیغ منفی می‌كنند. ▪️محدوده خنثی یا بی‌تفاوتی: این تجربیات منجر به خلق احساسی قوی در هردو حالت منفی یا مثبت نخواهند شد. در اصل مشتری چیزی را درك می‌كند كه به آن منطقه تعادل یا ثابت می‌گویند یعنی جایی كه تجربه‌های ناشی از یك یا كالا در آن بهتر یا بدتر است یا هیچ تمایزی نسبت به سایر كالاها و خدمات ندارد. ▪️محدوده مثبت یا دارای اولویت بالا؛ تجاربی كه مخاطبان متعهد خلق می‌کنند: تجاربی هستند كه به وضوح در خارج از منطقه تعادل حركت کرده و تعهد بر تكرار تجربه و صحبت درباره آن با دیگران را در پرورش می‌دهند. تجاربی كه توسط مشتری در این محدوده طبقه‌بندی می‌شود نوعی وفاداری بلند‌مدت در وی پدید خواهد آورد. ✅ در یك نگاه كلی، بخش منفی تجربه باعث كاهش ارزش درك شده توسط مشتری شده و كلیه راه‌های ایجاد وفاداری را تخریب خواهد کرد. درخصوص بخش خنثی باید گفت این بخش از ارزش تجربه نخواهد كاست اما احساسات قوی نیز ایجاد نخواهد كرد، به عبارت دیگر تجربه كسب شده تقریباً مورد انتظار مشتری بوده است و در نهایت بخش مثبت آن به ارزش‌های تجربه‌ای، بسیار كمك کرده و نیز كل تجربه را تقویت و آن را به‌شدت متمایز خواهد کرد. تجارب مثبت، بعد عاطفی را در مشتری و تمایل به بازگشت دوباره را در وی تقویت كرده و آنها را به داستان‌سرایی در خصوص كالا و خدمات شما تشویق خواهند کرد و این دقیقا همان بخشی است كه سنگ بنایی بر دهان به دهان و نیز بازاریابی همهمه‌ای خواهد بود. www.modiryar.com @modiryar