eitaa logo
Modiryar | مدیریار
202 دنبال‌کننده
5هزار عکس
793 ویدیو
2 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
هرم سلسله مراتبی نیازهای کارکنان ✅ به‌طورکلی نیازها دارای انواع و اقسام مختلف و متفاوتی هستند که ازجمله شامل نیازهای ابتدایی همچون نیازهای گذران زندگی و امرارمعاش، نیازهای مرتبط با شغل ازجمله امنیت شغلی و اطمینان خاطر در محیط کاری، نیازهای مرتبط با تفریح و مرخصی، نیازهای مرتبط با وضعیت بهداشتی و ایمنی محل کار، نیازهای مرتبط با عزت‌نفس کارمند و نیاز به تشویق و تمجید شدن و مواردی از این قبیل همگی ازجمله نیازهای شخص کارمند، در یک است. ✅ یکی از اساسی‌ترین هر انسان که راهی برای تأمین و رفع سایر نیازهای شخص است، نیاز به کسب درآمد مالی و امرارمعاش است. در رابطه با شخص کارمند نیز، فرد برای گذران زندگی خود نیاز به کسب درآمد از طریق شغل کارمندی را دارد. درآمد کارمند می‌باید مطابق با رعایت حداقل‌های قانون کار بوده و موردتوافق شخص کارمند و همچنین کارفرمای ایشان واقع گردد و پس‌ازآن در نمونه قرارداد استخدام کارمند درج گردد. البته این نیاز تنها به همین‌جا محدود نبوده و علاوه بر حقوق شخص کارمند پاداش‌ها، مزایا و امثالهم را نیز در برمی‌گیرد. www.modiryar.com @modiryar
تکنیک (S.T.O.P) برای تنظیم هیجانات ✅ تعریف این است که توانایی اعمال کنترل بر وضعیت عاطفی خود داشته باشیم. ممکن است شامل رفتارهایی مانند بازاندیشی در یک موقعیت چالش برانگیز برای کاهش خشم یا اضطراب، پنهان کردن نشانه‌های آشکار غم، اندوه و ترس، یا تمرکز بر دلایل احساس شادی یا آرامش باشد. احساسات بخشی عادی از زندگی روزمره هستند 🔴 مکث کنید 🔴 S: stop وقتی هنوز داغ هستید، تحت فشار یا احساسات شدید قرار دارد هر کاری که انجام می دادید را متوقف کنید. در اوج احساسات واکنش نشان ندهید. 🔴 یک قدم به عقب بردارید 🔴 T: Take a step back یک فاصله ذهنی بین خود و چیزی که سبب استرس یا واکنش منفی شما می شود ایجاد کنید. نفس عمیق بکشید و خود را از موقعیت جدا کنید. 🔴 لحظه حال را مشاهده کنید 🔴 O: Observe the present moment بدون قضاوت به چیزهایی که در ذهن شما می گذرد توجه کنید. به هر فکر، احساس یا حالت های فیزیکی که دارید توجه کنید. 🔴 با ذهن آگاهی پیش بروید 🔴 P: Proceed mindfully انتخاب کنید چگونه می خواهید به موقعیت پاسخ دهید. طبق ارزش های خود و چیزی که در لحظه و درازمدت مفیدتر است تصمیمی آگاهانه بگیرید. www.modiryar.com @modiryar
مدل کوه یخ اهمال کاری یا فردافکنی یا تعلل خودداری از انجام وظیفه‌ای است که لازم است تا موعد مشخصی انجام شود. می‌توان از آن به عنوان به تأخیر انداختن (از سر عادت یا آگاهانه) شروع یا پایان کاری، با علم به پیامدهای منفی این تأخیر نیز یاد کرد. ✅ اهمال کاری یعنی غیرضروری کارها، بدون این که ضرورتی در این به تعویق انداختن وجود داشته باشد. اهمال کار می‌داند که به عقب انداختن یک کار می‌تواند برایش تبعات منفی برایش به همراه داشته باشد، با این حال، کار را به تعویق می‌اندازد. ✅ همچنین می‌توان گفت یعنی این که ما بدون توجه به اهمیت و ضروریت کارها، مواردی را در اولویت قرار دهیم که لذت انجام دادن‌شان بیشتر یا رنج انجام دادن‌شان کمتر است. www.modiryar.com @modiryar
کوه یخ سیستم ها: یک مدل ساده و کارآمد برای تفکر سیستمی به مدیران کمک می‌کند تا ساختار، الگوها و وقایع را در پیوند با یکدیگر مورد بررسی قرار دهند و تنها به مشاهده اکتفا نکنند. تفکّر سیستمی مبتنی بر نوعی کلّی‌نگری است که با تحلیل، قابل درک نیست این تفکر کل را متشکل از جزء می‌داند امّا برعکس تفکر مکانیستی (تجزیه گرایی یا جزئی نگر) هر جزء لزوماََ دارای تمام خصوصیات کل نیست بلکه اجزا با خصوصیات منحصربه‌فرد و مرتبط خود یک کل منسجم را تشکیل می‌دهند و با شناخت هر جزء نمی‌توان به تمام خصوصیات کل واقف شد. ✅ به عنوان مثال در بدن انسان، نحوهٔ رفتار چشم بستگی به نحوهٔ رفتار مغز دارد. هر زیرمجموعه‌ای که از عناصر تشکیل شود، بر رفتار کلّ سیستم مؤثّر است و این تأثیر حدّاقل به یک زیرمجموعه دیگری از سیستم بستگی دارد. اجزای یک چنان به هم مرتبطند که هیچ زیرگروه مستقلّی نمی‌تواند از آن‌ها تشکیل شود. با استفاده از تعاریف فوق نتیجه می‌گیریم هر سیستمی را نمی‌توان به اجزای مستقل تقسیم نمود و در نتیجه انتظار اوّلیّه از هدف اصلی سیستم را برآورده نمی‌سازد. در تفکر سیستمی مدیر سازمان تنها به خروجی اکتفا نکرده و برای رسیدن به هدف به یکایک اجزای سیستم توجه خاص می‌کند. www.modiryar.com @modiryar
هفت مهارت اثر گذار بر شکل گیری تفکر سیستمی www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ هفت مهارت اثر گذار بر شکل گیری تفکر سیستمی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
هفت مهارت اثر گذار بر شکل گیری تفکر سیستمی مجموعه‌‌ای از «مهارت‌های فکری» هستند که در کنار هم به تقویت «تفکر سیستمی» کمک می‌کنند. یکی از راه‌های تقویت تفکر سیستمی این است که با انجام تمرین‌هایی، این مهارت‌ها را در امور روزمره به کار بگیریم و به این ترتیب، آنها را در طول زمان تقویت کنیم. 🔴 تفکر در طول زمان (تفکر پویا) یا «تفکر در طول زمان» مهارت ایجاد ارتباط بین «رویداد»های مختلف و دیدن «روند»هایی است که در طی زمان در حال شکل گرفتن هستند. افرادی که دارای این مهارت هستند، علاوه بر توجه به شرایط موجود، می‌توانند روندهایی که در گذشته شکل گرفته و ما را به وضع موجود رسانده را شناسایی کنند. این مهارت ایده‌هایی هم برای روندهای آینده و مسیر نیل به اهداف به دست می‌دهد. 🔴 تفکر درونزا (ساختار به عنوان علت) یا «تفکر ساختار به عنوان علت» به این واقعیت توجه دارد که این «ساختار سیستم» است که «رفتار سیستم» را می‌سازد. به این ترتیب، «تفکر ساختار به عنوان علت» مسوولیت نتایج به دست آمده و رفتار سیستم را به عهده عوامل درون سیستم می‌گذارد و معتقد است با تغییر در «ساختار سیستم» می‌توانیم به اهداف مورد نظر دست پیدا کنیم. 🔴 تفکر کل نگر کمک می‌کند به جای غرق شدن در جزییات، به کل سیستم و «ساختار» اصلی شکل دهنده «رفتار سیستم» توجه کنیم. در نگاه سیستمی، اگرچه کل سیستم از اجزائی تشکیل شده است، «کل» چیزی بیشتر از جمع اجزاء دارد. فهم رابطه بین «کل» و «جزء» نقش مهمی در شکل‌گیری تفکر سیستمی دارد. 🔴 تفکر عملیاتی مهارتی است که باعث می‌شود به جای جستجوی عوامل موفقیت و شکست، به چگونگی ساختن مسیر موفقیت توجه کنیم. افرادی که مهارت تفکر عملیاتی در آنها رشد پیدا کرده است، با توجه به وضع موجود، مسیری از «تصمیم‌»ها و «اقدام»‌ها طراحی می‌کنند که وضعیت را بهبود می‌دهد و اهداف را در طی زمان محقق می‌کند. تفکر عملیاتی در ارتباط تنگاتنگ با مهارت فهم چگونگی شکل گیری تاخیر و محاسبه زمان تاخیر و انباشت‌های ناشی از تاخیر است. 🔴 تفکر حلقه بسته سیستم را به صورت مجموعه‌ای از حلقه‌های بسته می‌بیند که در هر «حلقه بسته»، بر مبنای وضعیت سیستم، «تصمیم»‌هایی در مورد «اقدام»‌های آینده گرفته می‌شود. این تصمیم‌ها و اقدام‌ها به نوبه خود وضعیت آینده سیستم را رقم خواهند زد و موجب تصمیم‌ها و اقدام‌های بعدی می‌شوند. حلقه‌های بسته به دو گروه «حلقه‌های مثبت» و «حلقه‌های منفی» تقسیم می‌شوند. حلقه‌های مثبت «رشد نمایی» را در پی دارند و حلقه‌های منفی رفتار «هدف‌جو» را به وجود می‌آورند. 🔴 تفکر کمی اهمیت ویژه‌ای به کمی‌سازی عوامل مختلف و بررسی تغییرات آنها در طی زمان می‌دهد. همچنین تفکر کمی می‌پذیرد که حتی وقتی نمی‌توانیم «اندازه‌گیری» کنیم، می‌توانیم به عوامل کیفی یا عواملی که اندازه گیری نشده‌اند، مقدار دهی کنیم. به این ترتیب، با استفاده از تخمین‌های ذهنی و رسم نمودارهای کمی از تغییرات این متغیرها، زمانی که داده اندازه‌گیری شده نداریم هم می‌توانیم آنها را در تصمیم گیری مورد استفاده قرار دهیم. 🔴 تفکر علمی در پارادایم تفکر سیستمی به این واقعیت توجه می‌کند که تمام مدل‌ها فرضیه‌هایی دارای خطا هستند و محدودیت‌های عملکردی دارند. به این ترتیب، تفکر علمی تلاش می‌کند با استفاده از همین مدل‌هایی که دارای خطا و محدودیت هستند، برای یافتن نقاط اهرمی استفاده کند. نقاط اهرمی نشان دهنده اقداماتی هستند که با فعال کردن حلقه‌های مثبت و منفی درون سیستم، بیشترین اثر در رسیدن به اهداف مورد نظر را ایجاد خواهند کرد. www.modiryar.com @modiryar
مدل کوه یخ دانش فرایند تفسیر دانش حوزه‌ای خاص است که فرد به کمک آن فعالیت‌های آن حوزه را انجام می‌دهد. میلتون معتقد است کسب دانش شامل استخراج، جمع‌آوری، تحلیل، مدل‌سازی و اعتبارسنجی دانش است. دالکر بیان می‌کند که اکتساب دانش فرایند استخراج، تبدیل و انتقال تخصص از یک منبع دانش است. ✅ از طرفی اکتساب دانش با خبرگان است که طیّ آن تخصّص و تجربۀ خبره تشریح می‌شود و دانش ضمنی وی به دانش آشکار تبدیل می‌شود. وی مدیریت دانش ضمنی را فرایند اخذ تجربه افراد سازمان و در دسترس قرار دادن آن برای افرادی که به آن نیاز دارند، می‌داند. ✅ بسیاری از پژوهشگران و متخصّصان حوزۀ ، دانش سازمانی را همانند کوه یخی معرّفی می‌کنند که بخش اعظم آن پنهان است و تنها بخش کوچکی از آن در قالب دانش آشکار به سادگی قابل دسترس است. نمودار نمادی از این الگو را نمایش می‌دهد. www.modiryar.com @modiryar
ماتریس دانش یا فرایند خلق دانش ✅ اگرچه بهترین شیوۀ دسته‌بندی دانش همواره محلّ بحث بوده است، امّا یکی از رویکردهای بسیار رایج در دسته‌بندی دانش از دیدگاه آن، رویکرد نوناکا و تاکوچی است (هاجیمایکل و توکاس). ✅ ارائه شده توسّط نوناکا و تاکوچی، به طور گسترده‌ای مورد پذیرش قرار گرفته و استفاده شده است. این ماتریس دانش را به لحاظ ضمنی یا صریح بودن، و فردی یا اشتراکی بودن تقسیم‌بندی می‌کند. شکل مدل تکمیل شدۀ مارپیچ دانش را نشان می‌دهد. www.modiryar.com @modiryar
مدل مفهومی مارپیچ دانش یا فرایند خلق دانش www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مدل مفهومی مارپیچ دانش یا فرایند خلق دانش #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیریار www.modi
مدل مفهومی مارپیچ دانش یا فرایند خلق دانش یا فرایند SECI خلق دانش براساس نوناکا و تاکوچی و نوناکا و توکایاما: ایشان هم‌چنین فرایندهای مربوطه را که دانش را از یک شکل به شکل دیگر تبدیل می‌کند، ارائه می‌دهند: 🔴 اجتماعی‌سازی: راهبرد از ضمنی به ضمنی، هنگامی‌که یک شخص دانش ضمنی را مستقیماً از دیگران از طریق به اشتراک‌گذاری تجارب، مشاهدات، تقلید و… اکتساب می‌کند. این فرایند شامل دستیابی افراد به درک متقابل از طریق تعاملات اجتماعی چهره به چهره، تسهیم دیدگاه ها، هم اندیشی و تعاملات حمایت گری است. 🔴 بیرونی‌سازی: راهبرد تبدیل دانش از ضمنی به آشکار، از طریق بیان در قالب مفاهیم آشکار. این فرایند به افراد اجازه می دهد که به صورت انفرادی مفاهیم دانش ضمنی را تدوین نموده و با دیگران به اشتراک بگذارند و دانش جدید به وجود آورند. 🔴 ترکیب: راهبرد تبدیل دانش از آشکار به آشکار، از طریق سامان‌دهی مفاهیم طرّاحی شده بر بدنۀ دانش آشکار. عقاید در این مرحله با یک سیستم دانش (مانند پایگاه داده) ترکیب می‌شوند. افراد به می‌پردازند و این دانش از طریق مستندات، جلسات، مکالمات تلفنی و تبادل اطلاعات از طریق فناوری‌ها و ابزارهایی مانند شبکه‌های کامپیوتری ترکیب می‌شوند. دانش جدید نیز می‌تواند از طریق ساختاردهی مجدد اطلاعات کنونی به وسیله ذخیره سازی، افزودن، ترکیب و طبقه‌بندی دانش صریح ایجاد می‌شود؛ 🔴 درونی‌سازی: راهبرد تبدیل دانش از آشکار به ضمنی، از طریق فرآیند «یادگیری در عمل»، و از طریق کلامی‌سازی و مستندسازی تجربیات انجام می‌شود. درونی‌سازی زمانی رخ می‌دهد که کارگران جدید، دانش یک پروژه را با مطالعه بایگانی‌های آن، احیاء کنند. همچنین درونی‌سازی را زمانی می‌توان مشاهده کرد که مدیران یا خبرگان باتجربه سخنرانی کنند و یا نویسندگان تصمیم به نوشتن بیوگرافی از یک کارآفرین یا موسسه داشته باشند. به محض درونی شدن، دانش‌های جدید مورد استفاده کارکنانی قرار می‌گیرد که آن را در پایگاه موجود خود توسعه داده و سازمان‌دهی مجدد کرده‌اند. ✅ ، فرایند «خلق دانش سازمانی» را به عنوان یک مارپیچ وصف می‌کند که در آن دانش از طریق این چهار حالت تبدیل، توسعه می‌یابد و تقویت می‌شود. هم‌چنین درنظر گرفته می‌شود که در سطوح بالاتر از فرد، از طریق گروه به سمت سطوح سازمانی و حتّی بین سازمانی متبلور می‌شود. www.modiryar.com @modiryar
نمودار اجزای ارگونومی www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ نمودار اجزای ارگونومی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
نمودار اجزای ارگونومی 🔴 : ✅ تعریف نظری ارگونومی: متشکل ازمجموعه علومی است که با قابلیت ها و محدودیت های عملکرد انسان سر و کار دارد. ✅ تعریف عملی ارگونومی: استفاده از تکنولوژی های مختلف جهت بهبود سیستم های کاری، ابزارآلات، محصولات و عملکرد انسان با هدف ✅ تعریف عملی ارگونومی: ارتقای سطح سلامتی و ایمنی, راحتی و آسایش, کیفیت کار و زندگی 🔴 رایج در مشاغل ✅ خطای انسانی ✅ فرسودگي شغلي ✅ غیبت های ناشی از کار ✅ اختلالات ذهني و رواني ✅ اختلالات اسکلتی عضلانی ✅ خستگی (جسمانی، ذهنی) ✅ مشكلات مربوط به بار كاري ✅ اختلالات ناشی از نوبت کاری 🔴 ✅ طراحی شغل: چرخش شغلی دوره های کار و استراحت ریتم و سرعت کار الزامات فیزیکی کار ✅ طراحی سازمانی: استخدام/مالکیت شغلی, سیستم پاداش/درجات شغلی, تخصیص شغلی, نحوه کار و حضور و غیاب, مشارکت کارکنان, طراحی نوبت کاری, مدیریت ایمنی و بهداشت, گزارش و مدیریت حوادث و آسیب ها, تعمیر و نگهداری ✅ طراحی فیزیکی: طراحی کارخانه, فضای کار و چیدمان, ابزار و تجهیزات, شرایط فیزیکی محیط کار, صدا و ارتعاش, تهویه, نور و روشنایی www.modiryar.com @modiryar
مدل عملیاتی گام به گام اجرای مداخلات و ارزیابی ارگونومی جامع (Ergonomy) واژه ای است که ریشه یونانی داشته و از دو قسمت “ergo” به معنی کار و “nomos” به معنی قوانین طبیعی تشکیل شده است و مربوط به فاکتور های انسانی (human factors) می باشد. ✅ (Ergonomics) دانشی نو بوده و شاخه ای از علم مهندسی است که در آن از علوم زیستی برای بررسی رابطه بین انسان (غالبا نیروی کار) و محیط کار او استفاده می شود. ✅ ، ابتدا توانایی ها و محدودیت های انسان را بررسی کرده و سپس آن ها را در آن چه که انسان ها با آن سر و کار دارند، در نظر می گیرند و به طور کلی این علم در طراحی محیط کار انسان ها نقش مهمی دارد. ✅ به عبارت دیگر ارگونومی یا چیدمان محیط کار، محصولات یا سیستم های کاری به گونه ای متناسب با افرادی که آن ها را استفاده می کنند، می باشد تا خستگی، آسیب و خطرات تا حد مطلوبی کاهش یابند. ✅ در نتیجه با در نظر گرفتن ارگونومی به سه هدف مهم زیر دست پیدا خواهیم کرد: ◾راحتی و رضایت ◾بهره وری ◾سلامت ✅ بر خلاف تفکرات اکثر مردم که فکر می کنند ارگونومی فقط به طرز نشستن و یا کنترل اتومبیل یا سایر ابزار ها ربط دارد، ارگونومی مربوط به هر چیزی است که انسان در آن نقش داشته باشد؛ ✅ مثل محیط کار، ورزش، سرگرمی ها و… . با نیاز به توجه به راحتی بشر در محیط های مختلف یا در استفاده از تجهیزات بیشتر می شود. www.modiryar.com @modiryar
مدل مفهومی فرایند مداخلات و ارزیابی ارگونومی ✅ امروزه ناراحتی های اسکلتی-عضلانی در دنیا به علت آسیبی که به نیروی کار و بهره وری وارد می سازد از اهمیت فو قالعاده برخوردار است. لذا ضروری است که مطالعات وسیعی برای شناسایی و پیشگیری از بروز این آسیب ها و کنترل ریسک فاکتورهای ایجادکننده آنها انجام گیرد. ✅ معمولا به دلیل داشتن ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیطی باید تعادل یافته و به طور مشترک بهینه سازی شود. یک نظم علمی است که به واکنش بین انسان ها و اجزای دیگر سیستم ها مربوط است و حرفه ای است که داده ها، روش ها، اصول و تئوری را به منظور بهینه سازی سلامت انسان و عملکرد سیستم در طراحی استفاده می کند. و در این راستا دو هدف عمده دارد: ◾اجتماعی (سلامت انسانی) ◾اقتصادی (عملکرد کلی سیستم) www.modiryar.com @modiryar
خورشیدواره زندگی سالم ما با تاثیر از عوامل زیر شکل می‌گیرد: ◾ جنسیت؛ ◾ دین و مذهب؛ ◾ فرهنگ اجتماعی؛ ◾ دیدگاه تربیتی والدین؛ ◾ وضعیت اقتصادی فرد؛ ◾ سبک زندگی دوستان نزدیک؛ ◾ و… هر یک از موارد بالا در تعیین سبک زندگی شما تا حدی تاثیر گذار است. تغییر در شرایط مذکور ممکن است رفته رفته منجر به تغییر لایف استایل شما شود. ✅ همه ی ما دنبال راهی هستیم که همراه با سلامتی داشته باشیم. همه افراد به این خواسته نخواهند رسید؛ زیرا این عمر طولانی به دور از درد و بیماری پاداش انتخاب های صحیح است. انتخاب هایی که چندان ساده هم نیست. ✅ راه و روش هرکس برای زندگی را تحت عنوان سبک زندگی می شناسیم. سبک زندگی شما مجموعه ای از انتخاب ها، علاقمندی‌ها، خط قرمزها و پرهیزهاست. اگرچه انتخاب سبک کاری دشوار است اما شما را از یک زندگی سرتاسر چالش و مشکل دور خواهد. www.modiryar.com @modiryar
ساختار اجرایی پروژه ✅ زمانی که حرف از به میان می‌آید در ذهن‌ها تجسم به حضور یک شخص در پروژه است. این در حالی است که مدیریت پروژه متشکل از یک تیم متخصص است که راهبری آن توسط مدیر پروژه است. ✅ بسیار مهم است که به این موضوع نگاه فرآیندی داشت زیرا برای انجام کار گروهی باید تمامی حوزه‌های کاری، شرح وظایف و رویه‌های انجام کارها مشخص باشد تا پروژه به محصول نهایی خود برسد. استانداردها موجود مانند pmbok در حقیقت به دنبال همین موضوع هستند که بتوانند فرآیندهای کاری در را استاندارد و بهینه نمایند. ✅ فرآیندهای اجرایی شامل فرآیندهایی است که برای تکمیل کارهای برنامه ریزی شده و به منظور رسیدن به شاخص‌ها و محصول نهایی پروژه تعریف می‌شوند. هدف این گروه فرآیندی، هماهنگ نمودن افراد و منابع، مدیریت انتظارات ذینفعان و همچنین یکپارچه سازی و انجام فعالیت‌های پروژه در راستای برنامه مدیریت است. www.modiryar.com @modiryar
نقش های مدیران از دیدگاه هنری مینتزبرگ www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ نقش های مدیران از دیدگاه هنری مینتزبرگ #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
نقش های مدیران از دیدگاه هنری مینتزبرگ یک مدیر در به صورت مداوم در حال تغییر نقش است و در طول روز به مسائل مختلفی برمی‌خورد که باید برای آن راه حلی پیدا کند. بنابراین شاید اساسی ترین نیاز هر مدیر داشتن اطلاعات و اخبار مختلف در زمینه فعالیتش و اساسی‌ترین مهارت هر مدیر پردازش اطلاعات و تصمیم‌گیری باشد. از دیدگاه مینتزبرک نقش‌های مدیریتی به ۳ دسته تقسیم می‌شوند که هر دسته وظیفه‌ای بر عهده دارد. از دید مینتزبرگ، نقش‌های مدیران به سه گروه عمده تقسیم می‌شوند: 1⃣ نقش‌های متقابل شخصی: به رفتارهایی از مدیر توجه دارند که به روابط شخص مدیر با دیگر افراد درون یا بیرون سازمان برمی‌گردد. این نقش‌ها، مستقیماً از اختیارات و جایگاه مدیران که با اداره سازمان‌ها مرتبط است، نشأت می‌گیرند. نقش‌های متقابل شخصی، به سه نقش عمده تقسیم می‌شوند که عبارتند از: ◾نقش تشریفاتی (Figurehead) ◾رهبری (Leader) ◾رابط (Liaison) 2⃣ نقش‌های اطلاعاتی: اساساً با فرایند پردازش اطلاعات لازم مدیران، ارتباط دارد. مدیر در تعامل با دیگران، خواه زیردستان وی باشند و خواه افراد بیرون از سازمان، مرکز اطلاعات سازمان خود تلقی می‌شود. در واقع بخش عظیمی از تمامی اطلاعات در اختیار وی قرار می‌گیرد. شاید وی هرچیزی را نداند، ولی بیش از تک‌تک اعضای سازمان و زیردستانش، اطلاعات دارد. ◾گیرنده اطلاعات (Monitor) ◾نشردهنده اطلاعات (Disseminator) ◾سخنگو (Spokesman) 3⃣ نقش‌های تصمیم‌گیری: سومین دسته از نقش‌های مدیران است. اطلاعات به تنهایی، تمام آن چیزی نیست که سازمان‌ها برای تصمیم‌گیری نیاز دارند بلکه ورودی اساسی برای فرایند مهم تصمیم در سازمان تلقی می‌شود. چهار نقش ذیل، کنترل مدیران به‌عنوان تصمیم‌گیرنده در سازمان بر سیستم تدوین استراتژی را توصیف می‌کنند: ◾کارآفرینی (Enterpreneur) ◾آشوب‌زدایی (Disturbance Handler) ◾تخصیص‌دهنده منابع (Resource Allocator) ◾مذاکره‌کننده (Negotiator) www.modiryar.com @modiryar
رسالت توسعه پایدار نقطۀ عطف پارادایم جدید است که پس از پنج دهه چالش های نظری و عملی در زمینۀ توسعه در جوامع انسانی پا به عرصۀ اندیشه و عمل گذاشته است تا با پیوند نظام های اقتصادی، همه جانبه، متوازن، اجتماعی و اکولوژیکی، توسعه را به مفهومی انسانی، متعالی و چندبعدی بدل کند. ✅ کلمه ی درلغت به معنی گسترش و بهبود است. توسعهٔ پایدار فرآیندی است که آینده‌ای مطلوب را برای جوامع بشری متصور می‌شود که در آن شرایط زندگی و استفاده از منابع، بدون آسیب رساندن به یکپارچگی، زیبایی و ثبات نظام‌های حیاتی، نیازهای انسان را برطرف می‌سازد. ✅ واژه توسعه پایدار به مفهوم گسترده آن شامل اداره و بهره برداری صحیح وکارا از ، منابع طبیعی، منابع مالی و نیروی انسانی برای نیل به الگوی مصرف مطلوب همراه با بکارگیری امکانات فنی و ساختارو تشکیلات مناسب برای رفع نیاز نسل های امروز و آینده به طورمستمر و قابل رضایت می شود. www.modiryar.com @modiryar
مدل مفهومی ارزیابی عملکرد مدیریت نوآوری در سازمان های خدماتی www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
مدل مفهومی ارزیابی عملکرد مدیریت نوآوری در سازمان های خدماتی ✍ #دکتر_سعیده_براتی #مدل_مفهومی #مدل_
مدل مفهومی ارزیابی عملکرد مدیریت نوآوری در سازمان های خدماتی ✅ برای بسیاری از کسب و کارها به خصوص کسب و کارهای نوپا، یک اصل کلیدی در درجه نخست بقا و در درجه بعدی دستیابی به مزیت رقابتی محسوب می شود. نکته ای که در مورد این مفهوم اهمیت ویژه ای دارد آن است که در یک فرایند خود به خودی یا تصادفی اتفاق نمی افتد؛ ✅ بلکه با گام های نظام مند و برنامه ریزی شده می توان آن را تقویت کرد و توسعه داد. اهمیت بالای نوآوری و مدیریت نوآوری برای کسب و کارها از آنجا ناشی می شود که سازمانهای دارای ظرفیت نوآوری بالا، توانسته اند سریع تر و به شکل مناسب تری به چالش های محیطی پاسخ دهند. ✅ ، مفهومی همه جا حاضر است که در بسیاری از رشته های دانشگاهی جایگاه خود را پیدا کرده است. اما لازم به ذکر است که طبق دیدگاه گافین و میچل، بسیاری از مطالعات و پژوهشگران حوزه کسب و کار، فهم درست و کاملی از نوآوری ندارند. ✅ به اعتقاد آنها، اینکه تنها در زمانی اتفاق می افتد که شرکت بتواند محصول جدیدی را به بازار عرضه کند، یکی از اشتباهات رایج در مورد مفهوم نوآوری در کسب و کار است. جالب آن است که کج فهمی ها، در مورد چیستی نوآوری، تنها به فعالان حوزه آکادمیک مربوط نمی شود، بلکه چنین سوء برداشت هایی در عمل باعث می شود، کارآفرینان نتوانند در کسب و کارشان به معنای واقعی در راستای تقویت نوآوری گام بردارند. ✅ به مدیریت محصولات، فرآیندهای تجاری و نوآوری‌های یک سازمان اطلاق می‌شود که اساساً ترکیبی از مدیریت فرآیندهای نوآورانه و تغییر در مدیریت است. مدیریت نوآوری شامل معرفی/ راه‌اندازی ایده‌های جدید و خلاقانه به‌منظور پاسخ‌گویی به فرصت‌های داخلی و خارجی است. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ درجه های نوآوری #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
درجه های نوآوری و انواع آن ✅ نوآوری ها، در هر مورد می توانند درجه های متفاوتی داشته باشند. نکته حائز اهمیت در اینجا آن است، که درجه های مختلف نو آوری می توانند با هر یک از انواع نوآوری (همچون فرایند، خدمت، محصولات، مدل های کسب و کار و غیره) ترکیب شوند و یک سازمان را به یک واحد بسیار رقابتی تبدیل کنند. در این راستا، گافین و میچل، یک دسته بندی سه بخشی از درجه های گوناگون ارائه داده اند که شکل زیر این دسته بندی را به نمایش گذاشته است: 1⃣ نوآوری های تدریجی ✅ این نوآوری ها شامل بهبود در فرایندها، خدمات و محصولات موجود است. اینها مشتریان و بازارهای اساسی را مورد هدف قرار می دهند و می توانند برای شرکت، از طریق کسب سهم بازار، رشد را به ارمغان بیاورند. در جاهایی که مشتری به سادگی اولویت های خود را بروز می دهد، پیدا کردن فرصت های جدید با استفاده از پژوهش های بازار سنتی، به آسانی صورت می گیرد. نمونه هایی از این گونه ، تولید ماشین های ظرفشویی است که آب و برق کمتری مصرف می کنند. مثال دیگر، حساب های بانکی است که به مشتریان خود اجازه مدیریت حساب را از طریق موبایل می دهد. 2⃣ نوآوری های چشمگیر ✅ این نوع ، بیانگر محصولات و خدماتی هستند که مبنای آن ایجاد تغییرات جدی است. برای مثال، تغییراتی که از طریق فناوری های جدید با پوشش نیازهای ارضا نشده مشتری به وقوع می پیوندد، نوآوری های چشمگیرند. این نوآوری ها عموما برای مشتریان کاملا تازه قلمداد می شوند و مقوله های جدیدی را خلق می کنند. لازم به ذکر است، شرکت هایی که سعی می کنند در محصولات و خدمات خود از نوآوری های چشمگیر بهره مند شوند، غالبا بیش از نوآوری های تدریجی دچار چالش های جدی می شوند. ✅ برای مثال، در این نوع نوآوری ها زمان زیادی لازم است تا از مزایای خدمات و محصولات جدید آگاه شوند؛ پس شرکت ها برای دستیابی به سود بیشتر به زمان بیشتری نیاز دارند. ذکر این نکته اهمیت دارد که نوآوری های چشمگیر به کسب و کارها کمک می کند تا از بازارهای اساسی خود به سمت بازارهای مجاور حرکت کرده و رشد خود را گسترش دهند؛ اضافه کردن خدمات پیک موتوری به سرویس های تاکسی آنلاین می تواند نوآوری چشمگیر تلقی شود؛ یا امکان ساخت پرسشنامه های آنلاین توسط پژوهشگران مثال دیگری برای این گونه نوآوری ها است. 3⃣ نوآوری های بنیادی ✅ شدیدترین نوع ، نوآوری های بنیادی است گاهی اوقات به عنوان نوآوری های تحولی شناخته می شوند که به نوعی قواعد بازی را در کسب و کارها تغییر می دهند. این گونه نوآوری ها تغییرات عمده ای را در کسب و کارها ایجاد می کنند، حتی محیط رقابتی خود را به طور کامل باز تعریف می کنند. ایده های جدیدی همچون سرویس آیتیونز (iTunes)، می تواند در زمره نوآوری های بنیادی محسوب شود. در ایران، ظهور تاکسی یاب آنلاین اسنپ مثالی برای نوآوری بنیادی است؛ این مدل کسب و کار چنان تغییری در صنعت تاکسیرانی ایجاد کرد که بارها موجب اعتراض سرویس های سنتی تاکسیرانی شد. ✅ به اعتقاد گافین و میچل، اینکه نوآوری ها دقیقا جزء کدام یک از انواع نوآوری های ذکر شده (نوآوری تدریجی، چشمگیر و بنیادی) هستند، به بستر و زمینه آن بستگی دارد. برای مثال، یک نوآوری خاص، در کشوری می تواند یک نوآوری تدریجی و در کشوری دیگر یک نوآوری بنیادی محسوب شود. این محققان در کتاب خود نشان داده اند اگرچه بسیاری از کسب و کارها آرزوی داشتن را دارند، اما در عمل، درصد بالایی از آنها تنها به داشتن نوآوری های تدریجی اکتفا کرده اند. www.modiryar.com @modiryar
مدل مفهومی تأثیر باورهای مبتنی بر کارایی و نظریه انتشار نوآوری بر باورهای مبتنی بر پذیرش فناوری نظریه‌ای است که توسط اورت راجرز (Everett Rogers)، نظریه‌پرداز و جامعه‌شناس آمریکایی، در سال ۱۹۶۲ مطرح شد. این مدل به چگونگی و چرایی پخش شدن یک ایده، محصول یا خدمات جدید در جامعه، شبکه‌های اجتماعی یا سازمان‌ها می‌پردازد. ✅ این مدل در علم بسیار پرکابرد است. بازاریاب‌ها برای درک احتمال میزان پذیرش یک محصول یا خدمت جدید از سوی مصرف کنندگان از این مدل استفاده میکنند. این مدل برای کسب وکارها و استارت‌آپ ‌ها نیز بسیار کاربردی است و درک درستی را از میزان انطباق و تعامل با خریداران محصولات و خدمات جدید برای کسب وکارها و استارت‌آپ‌ها ایجاد میکند. با کمک این تئوری، شرکت ها می توانند به رفتار گروه‌های مختلف مصرف کننده را پیش بینی کنند و استراتژی‌های بازاریابی مناسبی را برای رسیدن به اهداف خود تدوین نمایند. ✅ یک محصول، خدمت یا ایده جدید، ناگهانی و یک شبه مورد پذیرش قرار نمیگیرد. حتی در میان افراد یک جامعه نیز پذیرش به طور همزمان و یکسان رخ نمیدهد. براساس مطالعات انجام شده، مشتریان و مصرف کنندگان ویژگیهای شخصیتی متفاوتی دارند. به همین دلیل است که گروهی از مصرف کنندگان زودتر و گروهی دیرتر نوآوری را قبول میکنند. بنابراین درک ویژگی‌های گروه‌های مختلف در جامعه میتواند در پذیرش یا عدم پذیرش موثر باشد. www.modiryar.com @modiryar
حق با مشتری نیست ✅ سال های فراوانی است که در بسیاری از مقاله ها، یادداشت ها، سخنرانی ها، همایش ها، سمینارها و کتاب های «کسب و کار و بازاریابی» بسیاری از اساتید گفته اند: «حق با مشتری است». همچنین جملاتی همچون؛ مشتری تاج سر است، خیلی خوب است، همیشه باید مطابق میل او رفتار کرد و ... کلیدواژه های پر تکرار حوزه بازار و محافل کسب و کار بوده اند. به یاد دارم در مقاله ای پر طرفدار نظریه پردازی به دو اصل مهم در این رابطه پرداخت که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. وی گفت: اصل اول این که: «همیشه حق با مشتری است» و اصل دوم «هر وقت در این رابطه شک کردید به اصل اول برگردید.» اما با گذر زمان این نظریه (همانند بسیاری دیگر از ایده ها و عقاید پرطرفدار که در زمان خود کاربرد فراوانی داشته اند) اکنون نیازمند به روزرسانی و اصلاح است. امروز باید بگوییم این اصل کامل نیست و نیاز به اصلاح دارد. بدین صورت که باید بگوییم «صرفاً حق فقط با با کیفیت و با ارزش است». ✅ هر رهگذری که از ما، پرستیژ برند، جذابیت و خدمات، ویترین زیبا و پر رونق و یا هر مورد دیگری که از ما برایش جالب بود خوشش آمد قطعاً نمی تواند و نباید یک مشتری مناسب و ارزشمند تعریف شود. به بیان دیگر فردی که قصد خرید ندارد، پول پرداخت نمی کند، مانع کسب است و یا به هرصورتی آیینه دق می شود چرا باید در زمره ی مشتریان ما قرار بگیرند که قرار هم هست همیشه حق با او باشد؟ جیمز کالینز استاد مدرسه عالی کسب و کار استنفورد در کتابش این گونه اشاره می کند: «حقیقت این است که امروز می گوییم ارزشمندترین دارایی سازمان، منابع انسانی شایسته اش است. پس شما هم صرفاً روی مشتریان با کیفیت و شایسته حساب کنید.» مشتریان ارزشمند همان هایی هستند که از نردبان شرکت، سازمان یا کسب و کار ما بالا می روند و تعریف خاصی دارند. آنها خواهان گسترش روابط با ما هستند، شرکت ما را به دیگران توصیه می کنند، جذب رقبا نمی شوند، حاضر به پرداخت قیمت بالاتری هستند، با ما همکاری می کنند و در نهایت حتی حاضر به سرمایه گذاری و مشارکت با ما هستند. ✅ پس شما باید اول خود را کاملاً شناسایی کنید و به میزان ارزشمندی برای کسب و کارتان روابط خود را با آن ها تنظیم کنید. گاهی مشتری صرفاً به دنبال آشنایی با برند شماست که از آن با عنوان «بیننده» یاد می شود. گروهی از مشتریان احتمالاً در آینده نزدیک از شما خرید خواهند کرد که به آن ها «مشتری احتمالی» گویند. برخی برای اولین بار از شما خرید می کنند که به آن ها می توان عنوان «مشتری» اطلاق کرد. اگر این دسته از مشتریان خرید خود را تکرار نمایند به «مشتری وفادار» تبدیل می شوند و نهایتاً زمانی فرا می رسد که مشتری وفادار حامی برند شما خواهد بود و آن را به دیگران توصیه می کند که به بالاترین و ارزشمندترین سطح می رسد و تبدیل به «مشتری حامی» می گردد. بر این اساس شیوه ی مواجهه شما و وقت سپاری و اختصاص انرژی و اهمیت برای مشتریان تان متفاوت خواهد بود. ✅ اگر فله ای یا کیلویی و از یک کنار هر رهگذری را بخوانیم و برایش فرش قرمز پهن کنیم و «همواره هم بگوییم حق با اوست» بدین ترتیب در عصر رقابت و سرعت انرژی ما برای جذب مشتریان ارزشمند کاهش می یابد و توانایی اختصاص وقت کافی برای آن ها را نخواهیم داشت. بدون شک ما همواره مبادی آداب خواهیم بود، به همگان احترام می گذاریم، کسی را از خود نرانده و دشمن خود و کسب و کارمان نمی کنیم ولی با این همه دلیلی هم ندارد از یک کنار همه را با یک چشم ببینیم و تفاوتی برای «رهگذر، بیننده و مشتری وفادار» قائل نشویم. هر مشتری زمانی که در مسیر «ارزش آفرینی» برای ما، تجارت و کسب و کار ما قرار می گیرد در برنامه ریزی های ما به صورت هدفمند مورد توجه قرار خواهد گرفت و برای توسعه ی ارتباطش با خویش تلاش می کنیم. ✅ قاعدتاً به میزانی که مشتری با ما همراهی کند، ارزش آفرین باشد و از ما حمایت به عمل آورد به او حق می دهیم و تمامی تلاش خود را در سوگیری، برنامه ریزی، تولید محصولات و ارائه خدمات بهتر در جهت او انجام خواهیم دارد. در عصر تنوع و تکثر که گستردگی و پیچیدگی ها بسیار بالا است آن چنان «امکان و زمان» نداریم که بدون دسته بندی و طبقه بندی حرکت کنیم. تبلیغات ما باید به صورت هدفمند، گزیده شده و در محیط های مربوط صورت پذیرد و مراوده، زمان و تلاش ما هم در جهت کسب رضایت مشتریان ارزشمند و وفادار است. بدین صورت آن ها همواره از ما و خدمات ما راضی هستند و ما به حداکثر بهره وری می رسیم. فقط در این میان می ماند افرادی که به صورت بالقوه صلاحیت تبدیل شدن به مشتریان ارزش آفرین را دارند که برای توسعه کسب و کار و تجارت باید به صورت ویژه آن ها را شناسایی و برایشان برنامه ریزی کنیم. 🔺منبع: ، 🔻بهار 1403، شماره 7 www.modiryar.com @modiryar