eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
58 دنبال‌کننده
453 عکس
147 ویدیو
75 فایل
آیدی معاون آموزش گروه تبلیغی نورالزهرا سلام الله علیها علی سروش @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
@shere_aeini دلش را برده‌ای، هر وقت صحبت کرده‌ای بانو! محمد را، چنین غرقِ محبت کرده‌ای بانو! تو پیش از وحی، ایمان داشتی، اعجاز عشق این‌ است به قلبت اقتدا، پیش از نبوت کرده‌ای بانو! به محراب دو ابرویش، تماشا کرده‌ای حق را میان معبد چشمش، عبادت کرده‌ای بانو! اگر زر باختی، بردی دل ماه دو عالم را چه سودی، در میان این تجارت کرده‌ای بانو!.. تمام هستیِ حق: کوثرش، سهم تو شد، زیرا تمام هستی‌ات را، نذرِ اُمّت کرده‌ای بانو!.. نبودی در خُم، اما با علی داماد و مولایت به لطف دست زهرایت، تو بیعت کرده‌ای بانو! چه دُرّی، در دل دلدادگی دیدی، که از دنیا به یک پیراهن کهنه، قناعت کرده‌ای بانو! به آن دست کریمت، دارم امّیدی که در محشر ببینم شاعرت را هم شفاعت کرده‌ای بانو! 🔸شاعر: ___________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1300.mp3
9.58M
🎙گل بر من و جوانی من گریه می کند... 🔻روضه (س) ⏱ | 08:54 👤استاد 💡 کانال روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی @RozeKhanegee
✅برخی از آنچه در کتب شیعه و اهل سنت درباره لطمات و صدمات وارده بر حضرت فاطمه زهرا(س) در طی حمله مهاجمین به خانه ایشان آمده است، عبارت است از : 1⃣ضرب تازیانه :👇 🔹بر پهلوها و پشت : نقل شده است : 📋《فَمَاتَت وَ آثَارُ السِّیَاطِ بِجَنبِهَا》 ♦️حضرت فاطمه(س) از دنیا رفت، در حالی که آثار تازیانه بر پهلوی او بود.(۱) و در روایتی : 📋《ضَرَبَ قُنفُذُ فَاطِمَهَ(س) بِالسَّوطِ عَلَی ظَهرِهَا وَ جَنبَیهَا》 ♦️قنفذ با تازیانه بر دو طرف پهلوی فاطمه(س) زد.(۲) 🔹بر دست : نقل شده است : 📋《وَ ضَرَبَ یَدَ الصِّدِّیقَةِ الکُبرَی فَاطِمَةِ(س) بِالسَّوْطِ》 ♦️و آن ملعون دست صدیقه کبری(س) را با تازیانه زد.(۳) در روایتی خود عمر می گوید : 📋《فَضَرَبْتُ كَفَّيْهَا بِالسَّوْطِ فَأَلَّمَهَا》 ♦️با تازیانه بر دستانش زدم و او از آن ضربه من درد کشید.(۴) 🔹بر بازو : در روایتی از خود حضرت فاطمه(س) نقل شده است : 📋《فَالتَوَی السَّوطَ عَلَی عَضُدِی، حَتَّی صَارَ کَالدُّملُجِ》 ♦️عمَر با تازیانه به بازوی من زد و مانند دستبندی سیاه، کبود شد.(۵) 2⃣شکستن شدن پهلو :👇 نقل شده است که : 📋《وَ کُسِرَت جَنبُهَا》 ♦️و پهلویش شکسته شده است.(۶) در روایتی دیگر : 📋《فَدَفَعَها فَکَسَرَ ضِلعَاً مِن جَنبِها》 ♦️قنفذ بانو را به سمتی از خانه‌اش پرت کرد و استخوان دنده پهلویش را شکست.(۷) 3⃣لگد خوردن :👇 نقل شده است : 📋《إنَّ عُمَرَ رَفَسَ (بِرِجلِهِ) فَاطِمَةَ(س) حَتَّی أسْقَطَتْ بِمُحْسِنٍ(ع)》 ♦️عمر لگدی بر فاطمه(س) زد، در نتیجه، فاطمه(س) فرزندی که در رحم داشت، سقط شد.(۸) در روایتی دیگر : 📋《لَکَزَهَا قُنفُذُ》 ♦️قنفذ با لگد به سینه فاطمه زهرا(س) زد.(۹) 4⃣ضربه با غلاف شمشیر :👇 نقل شده است : 📋《فَرَفَعَ عُمَرُ السَّیفَ وَ هُوَ فِی غِمدِهِ فَوَجَاَ بِهِ جَنبَهَا》 ♦️سپس عمر شمشير را بلند کرد، در حالی که در غلاف بود، پهلو های فاطمه(س) را مجروح ساخت.(۱۰) 5⃣فشار بین در و دیوار :👇 نقل شده است : 📋《وَ ضَغَطُوا سَیِّدَةَ النِّسَاءِ بِالبَابِ》 ♦️سرور زنان را با درب مورد فشار قرار دادند.(۱۱) در روایتی دیگر : 📋《ضَغَطَ عُمَرُ لَهَا بَینَ البَابِ وَ الحَائِطِ》 ♦️عمر، فاطمه(س) را بین در و دیوار فشار داد.(۱۲) در روایتی دیگر : 📋《أنـَّهُ حَصَرَ فاطِمَةَ(س) فِی الْبابِ حَتّی أسْقَطَتْ مُحْسِناً》 ♦️عمر، فاطمه(س) را چنان در میان در فشرد که محسن را سقط کرد.(۱۳) و در روایتی دیگر : 📋《عَصَرَ عُمَرُ فَاطِمَةَ(س) خَلفَ البَابِ》 ♦️عمر فاطمه(س) را پشت در فشرد.(۱۴) 6⃣سیلی به صورت :👇 نقل شده است : 📋《لَطَمَ وَجَهَ الزَّکِیَّةِ》 ♦️عمر به صورت فاطمه زکیه(س) سیلی زد.(۱۵) در روایتی، خود عمر می گوید : 📋《فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَى خَدَّيْهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَى الْأَرْضِ》 ♦️از روی مقنعه طوری بر دو گونه اش زدم که گوشواره‌ها پاره شد و به زمین ریخت.(۱۶) در روایتی دیگر : 📋《لَطَمَهَا حَتَّی خَرَّت لِوَجهِهَا وَ جَبِینِهَا》 ♦️عمر با سیلی فاطمه(س) را زد و او با صورت و پیشانی بر زمین آمد.(۱۷) در روایتی دیگر : 📋《ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ‏》 ♦️سپس عمر، سیلی به صورت ایشان زد، که گویا میبینم که بر اثر سیلی او گوشواره از گوشش بر زمین افتاد.(۱۸) 7⃣زخمی شدن سینه توسط میخ در :👇 نقل شده است : 📋《وَ نَبَتَ مِسمَارُ البَابِ فِی صَدرِهَا》 ♦️میخ در، به سینه فاطمه(س) فرو رفت.(۱۹) 8⃣سوختن صورت :👇 از حضرت فاطمه(س) نقل شده است که : 📋《وَ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النَّارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی》 ♦️پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند.(۲۰) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📚منابع : ۱)الهجوم عبدالزهراء، ص۲۷۹ ۲)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۵۸۰ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۵۳، ص۱۴ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۳ ۵)الهدایه الکبری خصیبی، ص۱۷۹ ۶)نوادر الاخبار فیض کاشانی، ص۱۶۳ ۷)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۸۳ ۸)لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶ ۹)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۵۸۰ ۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۹۷ ۱۱)اثبات الوصیه مسعودی، ص۱۴۶ ۱۲)الصواعق المحرقه هیثمی، ص۵۱ ۱۳)اثبات الهداة حرّ عاملی، ج۳، ص۳۹۸ ۱۴)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۹۴۴ ۱۵)بحارالانوار مجلسی، ج۳۱، ص۱۲۶ ۱۶)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ ۱۷)الهجوم عبدالزهراء، ص۳۳۶ ۱۸)الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۵ ۱۹)الهجوم عبدالزهراء، ص۳۱۷ ۲۰)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۵۸۰ @TarikhEslam
هدایت شده از اجتهاد
ir.riqh.reader.apk
10.17M
📱دانلود نرم‌افزار اندروید دارالحدیث 📚 کتب پژوهشگاه قرآن و حدیث (دارالحدیث) 📌امکانات: دانشنامه‌ها، کافی دارالحدیث و ... (۳۵۴ جلد کتاب با امکان مطالعه و جستجو و یاداشت برداری) 🆔 https://eitaa.com/ijtihad
هدایت شده از اسناد المصائب
🔹🔷《اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّيقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ الرَّضِيَّةِ الْمَرْضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ الرَّشِيدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ الْمَغْصُوبَةِ حَقُّهَا الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُهَا الْمَكْسُورَة ضِلْعُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا》🔷🔹 ✅در مورد اواخر عمر شریف حضرت فاطمه زهرا(س) روایت شده که ؛ 📋《أَنَّهَا مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِيهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ نَاحِلَةَ الْجِسْمِ‏ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ بَاكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ يُغْشَى عَلَيْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةِِ》 ♦️حضرت فاطمه زهرا(س) پس از رسول اکرم(ص) پیوسته سری بسته از شدت درد و جسمی نحیف و در خود فرو شکسته و چشمی گریان و قلبی سوخته داشت که ساعت به ساعت از خود می رفت و بی هوش می شد.(۱) در روایتی دیگر آمده است که؛ 📋《فَلَمَّا قُبِضَ وَ نَالَهَا مِنَ الْقَوْمِ مَا نَالَهَا لَزِمَتِ الْفِرَاشَ وَ نَحَلَ جِسْمُهَا وَ ذَابَ لَحْمُهَا وَ صَارَتْ‏ كَالْخَيَال‏ِ》 ♦️وقتی حضرت رسول اکرم(ص) رحلت فرمودند و از طرف جماعت به حضرت زهرای مرضیه(س) آسيب ها رسيد، ایشان در بستر افتاد و جسمش ضعيف گشت و گوشت بدن ایشان آب شد و به تدريج لاغر شد و مانند شبحی گرديد.(۲) در تکمله ی روایت، قاضی نعمان از امام صادق(ع) روایت کرده که ایشان در پایان این روایت فرمودند : 📋《صَارَت عَظمَاً لَیسَ عَلَیهِ إِلَّا جَلدَةً》 ♦️فاطمه زهرا(س) پوستی بر استخوان شده بود.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : به بستر فاطمه افتاده و مولا پرستارش  ببین حال پرستار و مپرس احوال بیمارش  کسی از آشنایان هم به دیدارش نمی آید  بُوَد چشمش به در، تا کی اجل آید به دیدارش؟  علی از چشم زهرا چشم خود را بر نمی دارد  مجسم می کند عشق وفداکاری و ایثارش  کند اشک علی را پاک، با دستی که بشکسته  نخواهد اشک مظلومی فرو ریزدبه رخسارش  علی گه دربغل زانو، گهی سر بر سر زانوست  تو گویی از جدایی می کند زهرا خبردارش  به زحمت واکند چشم و،به سختی می نهد برهم  رمق رفته دگر ازدیده ی تا صبح بیدارش  👤 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۳۶۲ ۲)بحار الأنوار مجلسی، ج‏۷۸، ص۲۸۲ ۳)دعائم الإسلام قاضی نعمان، ج۱، ص۲۳۲ @AsnadolMasaeb
01 باب الحوائج.mp3
15.95M
در مسیر بندگی 1303 آنچه خواهید شنید: ارادت حضرت ام البنین به حضرت زهرا سلام الله علیها www.ostadaali.ir
شبیه شمع چکیدن به تو نمی آید و مرگ را طلبیدن به تو نمی آید خودت بگو که مگر چند سال داری تو جوانِ شهر, خمیدن به تو نمی آید هزار بار نگفتم نیا به دنبالم میان کوچه دویدن به تو نمی آید فقط بلند مشو چونکه زود می افتی   بدون بال پریدن به تو نمی آید تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی   چنین ندیدن و دیدن به تو نمی آید چه خوب بود فقط گوشواره می افتاد   چه کرده اند شنیدن به تو نمی آید تکان نخور قفس سینه ات تکان نخورد   نفس بلند کشیدن به تو نمی آید بمان که دخترمان را خودت عروس کنی به آرزو نرسیدن به تو نمی آید چه با دو دست رئوفانه ات, چه با یک دست   بباف پیرهنت را, حسین منتظر است
آنکه تابید رخش در شب یلدای علی کیست جز فاطمه نوریّه ی شبهای علی همه بر پاش میوفتند پیمبرها هم.. ولی افتاد خود فاطمه بر پای علی بارها گفت پیمبر که علی جان من است و شده فاطمه هم جان گوارای علی زن نبینش! بخدا ظرفیتش را دارد... که به میدان بزند جنگ کند جای علی هرچه گفته ست علی بود علی بود علی نیست بر لوح دلش غیر تولای علی ما گدایانِ علی ریزه خور فاطمه ایم جان فدای کرمت حضرت زهرای علی! حکم لولاک خدا بود که فهماند به ما.. اوست تنها سبب خلقت دنیای علی این دوسه ماه چه آمد به سر بانو که.. بسته شد بر رخ او راه تماشای علی یک در سوخته و یک زن سیلی خورده ما بمیریم برای غم عظمای علی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسوزیم و بسوزانیم با گریه دو عالم را که سوزاندند ناموس رسول اللّه اعظم را لگد بر شاخه خورد و بار افتاد از درختی که به زیر سایه اش گیرد از آدم تا به خاتم را شب تشییع زهرا در سکوت کوچه های شهر علی میبُرد روی شانه اش عرش معظّم را علی زهرای خود را خاک کرد و زیر لب می‌گفت از امشب می‌کِشم من انتظار ابن ملجم را به قدری گریه کرد آن شب به بالای سر قبرش ز قلبش شُست با اشکش خوشی های مجسّم را شتاب دست سنگین را فقط مقداد می فهمد چِشیده صبح دفن فاطمه سیلیِ محکم را تمام نخل ها هستند هر شب شاهد اینکه علی در چاه می‌ریزد تمام درد عالم را زنش را عده ای نامرد کوبیدند بر دیوار به که باید بگوید مرد عالم اینچنین غم را همانکه همسرش را زد به طعنه سر سلامت و با تسلیت خود زنده کرد آن‌ روزِ ماتم را «رضا قربانی، گروه یا مظلوم» @Arshiv_Gholam
در حدیث سوختن دل را بگو پر را نگو شعله ی در را بگو احوال مادر را نگو بی ادب ها پشت در فریاد مستی می‌زدند حرف‌های تندشان در پیش کوثر را نگو گرمی آتش اذیّت می‌کند حوریّه را این وسط آن شعله‌ی خورده به معجر را نگو پای نامحرم‌ اگر بر چادر ناموس خورد گریه کن بر حالش أمّا حال شوهر را نگو میخ نامرد آنقدر کج رفت پهلو پاره شد لال باش ای طبع شرح سقط گوهر را نگو آبرو داری اگر افتاد زیر دست و پا شرح لبخند اراذل بین معبر را نگو راز دست بسته مولا قلاف قنفذ است دست شوهر را بگو و دست همسر را نگو کوچه زهرا در آخر کربلای زینب است پیش مادر روضه‌ی جانسوز دختر را نگو روضه گودال و خنجر را بگو سر را بگو روضه اوضاع زینب بین لشگر را نگو «سید پوریا هاشمی» @Arshiv_Gholam
اهل مدينه فاطمه ام را نظر زدند با برق چشم خرمن جان را شرر زدند در اول ربيع ، خزان شد بهار من ماه مرا به آخر ماه صفر زدند بهر تسليِّ دلِ زهرا يهوديان باهيزم و لگد به عزاخانه سر زدند از چوب ، خون تازه روان شد به روي خاك از بس كه با غلاف به پهلوي در زدند ديدند كه با تو راه به جايي نميبرند نزديكتر شدند و سرت را به در زدند زهرا نبود آنكه بيافتد به روي خاك سيلي به صورت زن من بي خبر زدند تا آمدم به خويش جمالش كبود شد بد سيرتان جمال مرا بي خبر زدند هر قدر گفت دختر پيغمبرم نزن اهل مدينه فاطمه را بيشتر زدند اين جايِ دستهاي فلاني فقط نبود اين نقش را مُسَلمِّ چندين نفر زدند معني ور شكسته چو خواهي مرا ببين سرمايه يِ اميدِ مرا از كمر زدند مردي كه هيچ ضربه به پشتِ كسي نزد زهراش را جماعتي از پشتِ سر زدند افتاد روي جفت علي لنگه ي دري از بس كه جفت جفت و فُرادي به در زدند اهل مدينه با همه ي كينه هاي خود سرو رشيد باغ مرا با تبر زدند (محمد سهرابي)
از زبان حضرت امیر صلوات‌الله‌علیه مرهمی بهر دل ریشم باش مصدری باش ولی‌ پیشم باش خانه را آوار کردن خوب نیست بهر رفتن این همه اصرار کردن خوب نیست چشم ضربه خورده را بیدار کردن خوب نیست با تن در هم شکسته کار کردن خوب نیست صبح تا شب کار و شب تا صبح عبادت میکنی ای جراحت دیده پس کی استراحت می‌کنی از علی بگذر در آن غوغا نشد کاری کنم قنفذ آمد سوی تو اما نشد کاری کنم با غلافش زد به بازوهات نشد کاری کنم این سه ماهه زخم پلهو را نشد کاری کنم سخت شد کار علی با زخم کاری میروی ای جوان‌مرگ علی چه زود داری میروی
لگدی سخت به در خورد نباید میخورد چوبه‌ی در به‌ کمر خورد نباید میخورد فاطمه تکیه به در زد که نباید میزد میخ محکم به پسر خورد نباید میخورد من از این دست به دیوار شدن فهمیدم نوک شلّاق به سر خورد نباید میخورد چادر خاکی زهرا به همه می‌گوید ضربه از چند نفر خورد نباید میخورد نیمِ صورت ورم و نیمِ دیگر زخم شده بانوی خانه نظر خورد نباید میخورد «سید پوریا هاشمی» @Arshiv_Gholam
* برگرد ای توسل شب زنده دار ها پایان بده به گریه ی چشم انتظار ها از یک خروش ناله ی عشاق کوی تو حاجت روا شوند هزاران هزار ها * یک بار نیز پشت سرت را نگاه کن دل بسته این پیاده به لطف سوارها * از درد بی حساب فقط داد می زنم آیا نمی رسند به تو این هوارها دیگر برای تو صدقه رد نمی کنم بیهوده نیست این که گره خورده کارها یکبار هم مسیر دلم سوی تو نبود اما مسیر تو به من افتاد بار ها * شب ها بدون آمدنت صبح می شوند بر گرد ای توسل شب زنده دار ها این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند یا ایها العزیز تمام ندارهاااا ...................... غبار فرش عزا و گدای زهرایم... همیشه سایه نشین عطای زهرایم. به فاطمیه قسم رزق ما ز سفره ی اوست که فاطمی ام و تحت لوای زهرایم صفای مجلس او را به خلد نفروشم جلا گرفته ی بزم عزای زهرایم.. مریض عشق ،طبیب و دوا نمیخواهد شفاگرفته ی دارالشفای زهرایم به درگهی که همه انبیا پناه برند دلم خوش است که گویم گدای زهرایم به بوی فاطمه شهر مدینه زنده بود کنار قبر نبی در هوای زهرایم صفا و شور محرم ز فاطمیه بود اگر محرمی ام از دعای زهرایم همیشه نغمه و شعر و شعارم این باشد غبار کوی علی ، خاک پای زهرایم ..................... می خواهم از مدینه خداحافظی کنم از میخ و زخم سینه خداحافظی کنم از مردم مدینه از این شهر خسته ام از روزگار و مردمشان چشم بسته ام مشکل شده است حل شدن مشکلات من باید که چاره کرد به عجل وفات من از حال و روز تب زده ام تاب رفته است از چشمهای خسته من خواب رفته است سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من پایین نرفته آب خوشی از گلوی من سه ماه و نیم دست به پهلو گرفته ام از همسر غریب خودم رو گرفته ام سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط روزی هزار مرتبه جان باختم فقط سه ماه و نیم پیکر افتاده می برم خود را کشان کشان سر سجاده می برم خود را برای پر زدن آماده کرده ام جوشن نوشته ام کفن آماده کرده ام میخواهم از حبیب خداحافظی کنم از حیدر غریب خداحافظی کنم خیلی شکسته پر شده ام الوداع علی آماده سفر شده ام الوداع علی نه سال سایه ات به سرم بود یاعلی نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی نه سال عشق ما دو نفر بی غروب بود در خانه تو زندگی من چه خوب بود نه سال در کنار تو من غم نداشتم چیزی میان زندگی ام کم نداشتم نه سال بی قرار خلوص تو بوده ام خانوم خانه تو ، عروس تو بوده ام من را ببخش می روم و میگذارمت ای پاره پاره دل به خدا می سپارمت من خویش را روانه سوی قبر میکنم اما براى تو طلب صبر میکنم شرمنده ام که غسل من افتاد گردنت آرام کردن حسن افتاد گردنت امشب به بازویم که رسیدی حلال کن بر زخم پهلویم که رسیدی حلال کن با دیدن کبودی رویم صبور باش دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش با استخوان شکسته مواجه شدی ببخش با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا اصلا به جای غسل تیمم بده مرا بالی که سوخته است وبال تو میشود اندوه فاطمه همه مال تو میشود من را ببخش زحمت تابوت می کشی خود را کنار من روی زانوت می کشی آهسته بر جنازه زهرا نماز کن وقت وداع ، بند کفن را تو باز کن آرام ، زینب و حسنم را صدا بزن با گریه طفل بی کفنم را صدا بزن بالا سر جنازه ام از کربلا بگو از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو آتش بزن به روضه خود عالمین را از جای من ببوس گلوی حسین را .................‌...... بی‌تابی نکن فدای چشمات دستم رو بگیر بازم تو دستات ای درد و بلات به جون زهرا چه بی‌قراری سر روی زانوت میزاری بعد من یاری نداری غصه نخور خدا رو داری برا تو گریونم برا تو میمیرم علی حلالم کن دیگه دارم میرم گفتی که ببین تاریکه خونه گفتم که خدا کنارمونه هرچی که خدا بخواد همونه یادت بمونه تابوتم رو مخفیونه از خونه ببر شبونه به اون مزار بی‌نشونه دل من خسته برا دلت خونه خدا خودش با من برا تو گریونه برا تو گریونم برا تو میمیرم علی حلالم کن دیگه دارم میرم
چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی من آن جا را نمی دیدم توهم سیلی نمی خوردی اگر آنروز همراهم تو را با خود نمی بردم مرا دیگر نمی دیدی میا ن کوچه می مردم 1389/2/17
به بستر فاطمه افتاده و مولا پرستارش ببین حال پرستار و مپرس احوال بیمارش کسی از آشنایان هم به دیدارش نمی آید بُوَد چشمش به در، تا کی اجل آید به دیدارش؟ علی از چشم زهرا چشم خود را بر نمی دارد مجسم می کند عشق وفداکاری و ایثارش کند اشک علی را پاک، با دستی که بشکسته نخواهد اشک مظلومی فرو ریزدبه رخسارش علی گه دربغل زانو، گهی سر بر سر زانوست تو گویی از جدایی می کند زهرا خبردارش به زحمت واکند چشم و،به سختی می نهد برهم رمق رفته دگر ازدیده ی تا صبح بیدارش
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
گرچه فقط بی آبرویی کرده ام باز مولای من لطفی کن و دورم نینداز عمر مرا وقف اباصالح نوشتند در به درت بودم گل نرگس از آغاز @hosenih سائل رسیده، تشنه ی احسان و جود است دریای لطفت را نما ای یار ابراز ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز با یک دعایت می شود قفل دلم باز خالی است دستانم، چه سازم در قیامت بی توشه ی اعمال صالح، بی پس انداز دارایی ام اشک است، شاید این عنایت سازد مرا در دیده ی زهرا سرافراز روضه بخوان از ماجرای داغ مادر از قتل محسن، پشت در، ای محرم راز @hosenih در وصف در، در وصف میخ در، چه گویم؟! در سنگدل، در بی حیا، مسمار لجباز آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر با بال زخمی بود تنها فکر پرواز شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
متن خطبه حضرت زهرا(س) در جمع زنان مدینه https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=246847&typeinfo=25&catid=22897
▪️اشعار فاطمیه سلام الله علیها https://eitaa.com/joinchat/621740063C5d6480b2d4 ▪️اشعار امام زمان ارواحنافداه @yamahdi1001 ▪️اشعار امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/2737569805C13df9b666b ▪️اشعار محرم و صفر https://eitaa.com/joinchat/1881145367C55f91526c6 ▪️اشعار روضه @yatim230 ▪️اشعار مناجات @yatim128