#قصه_های_نماز
این داستان: قدردانی
مادرت را دوست داری 💐 چون که میدانی برای بزرگ کردنت چقدر رنج کشیده است ، پس به او میگویی ' دوستت دارم'❤️
قدر دان زحمت پدرت هستی چون میدانی بخاطر توزحمت زیادی میکشد🌺 به او می گویی : ممنون پدر🧡
🌿"گواهی میدهم که هیچ خدایی جز خدای یکتا نیست، و هیچ شریکی ندارد، 🌺
این تشهد است
✨#شهادت_دادن_بر_یگانگی_خدا✨
این را در نمازت به خدا میگویی چون میدانی هیچ شریکی ندارد، 🌻
🌸"گواهی میدهم که #محمد فرستاده خداست
و درود میفرستم بر محمد و ال او 🌸
زیرا میدانی که بهترین بندگان خدا هستند، 🌹
🌾در رکعت #دوم و #اخر نماز #تشهد #واجب است و پس از ان #سلام میفرستی بر پیامبر و بندگان صالح خداوند💐
🍃#تشهد و #سلام در پایان نماز مثل قدر دانی در پایان یک روز از مهربانی و زحمات کسانی است که دوستشان داریم🍂
@montazer_koocholo
Audio_20816.mp3
5.97M
#قصه های خاله نبات
📚عنوان: امام به من لبخند نزد
🎬قسمت: دوم
🎤گوینده: خانم ملیحه نظری
🍄🍃🍄🍃🍄🍃
🌟🌺 سلام دوست های خوب خدا💖
عزیزان من امشب خاله نبات دومین قسمت از داستان
امام به من لبخند نزد😢
از کتاب ده قصه از امام صادق علیه السلام رو برامون میخونن🎤
موافقین با هم داستان خاله نبات رو بشنویم❓
@montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه امروز ما قرائت سوره #تکویر
تقدیم به امام زمان(عج)💚
با صدای زیبای قاری نوجوان یوسف کالو
🍎🍃🍎🍃🍎
@montazer_koocholo
#شهادت_حضرت_معصومه_س
✨حضرت معصومه س در روز اول ماه #ذی_القعده در شهر #مدینه بدنیا امد✨
🌺پدرش #امام_کاظم و مادرش #نجمه بود🌸
🌼وقتی بدنیا امد پدرش با صدای ارام در گوش راست و چپ او اذان گفت : و اسمش را #فاطمه گذاشت🌼
🍁حضرت معصومه ۴ ساله بود که پدرش #امام -کاظم_علیه_السلام را به زندان بصره بردند.🍂
🍂امام کاظم سه سال هم در زندان #بغداد، در اتاقی تنگ و تاریک زندانی بودند🍁
در ان چهار سال سخت #حضرت_فاطمه_معصومه_س🌟 هر روز نگاهش به در بود، و هر شب با ارزوی دیدن پدر به خواب میرفت.😔
#امام_رضا_علیه السلام🌟 هر روز به انها سر میزد
روزی خبر دردناکی در شهر پیچید،
امام کاظم علیه السلام🌟 در زندان بغداد به دستور هارون الرشید به شهادت رسیده است.😭
فاطمه معصومه در ۱۰ سالگی پدرش را از دست داد😔
💫فاطمه معصومه ، خواهر امام رضا علیه السلام است، امام رضا علیه السلام لقب #معصومه را برای او گذاشت، و برای همین به ایشان فاطمه معصومه میگویند.💫
حضرت فاطمه معصومه🌟 دانش فروان و هوش زیادی داشت، خانم های مدینه سوالهایشان را از او می پرسیدند و از او درس می اموختند👌
در سال ۲۰۱ هجری مامون امام رضا را به زور از مدینه به خراسان برد😞
فاطمه معصومه که در ۱۰ سالگی پدرش را از دست داده بود،غم دوری از برادر نیز به غم هایش اضافه شد،😔 امام رضا 🌟بیش از ۲۰ سال از او مراقب کرده بود....
🏴🏴🏴🏴
@montazer_koocholo
#شهادت_حضرت_معصومه_س
قسمت دوم
🌱یک سال از سفر برادر گذشت فاطمه معصومه (س) که شبانه روز به یاد برادرش بود تصمیم گرفت به دیدار او برود، کاروان اماده حرکت بود، زنان مدینه با چشمهایی اشک بار😢 دور فاطمه حلقه زدند، همه نگران بودند نکند برای او اتفاق تلخی بیفتد.😪
کاروان مدینه شهر های ایران را پشت سر گذاشت ، در نزدیکی شهر #ساوه حضرت معصومه بیمار شد😔
بیماریش انقدر شدید بود که دیگر نتوانست به سفر ادامه دهد ، . از همسفرانش پرسید:
از اینجا تا #قم چقدر فاصله دارد🤔
گفتند: ده فرسنگ.
گفت: مرا به شهر قم ببرید، روزی پدرم گفت:
شهر قم مرکز دوستان و شیعیان ماست.💚
🌸فاطمه معصومه و همراهانش روز ۲۳ ربیع الاول به نزدیکی شهر قم رسیدند،🌾
همه مردم شادی کنان به سوی دروازه شهر دویدند.😇
🌸موسی بن خزرج که از دوستان اهل بیت بود،جلو دوید و افسار شتر را گرفت، و فاطمه معصومه س و همراهانش را به خود به خانه برد☘
فاطمه معصومه ۱۷ روز درخانه موسی بود، و روز به روز حالش بدتر میشد.😞
ناگهان در روز ۱۰ ربیع الثانی قلبش ارام و چشم هایش خاموش شد، چه روز سختی!😢
مردم قم مثل ابر بهار گریه میکردند.😭
فاطمه معصومه روی برادر را ندید و در جوانی به اسمان پرکشید😭
درست مثل حضرت حضرت فاطمه زهرا (س)🏴
#پایان
🏴🏴🏴
@montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منتظر کوچولو های عزیزم😘
بیایین امروز که روز #شهادت_حضرت_معصومه_س است 🏴
همه از راه دور و نزدیک به ایشون سلام🖐 بدیم☺️
🏴🏴🏴🏴
@montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون #مهارت_های_زندگی
این قسمت: زیارت
🍃 پیام اخلاقی: اداب رفتن به حرم
🏴🏴🏴🏴
@montazer_koocholo
#داستان
زندگی #امام_سجاد_علیه_السلام
#روز_زیارتی
#سه_شنبه
داستان این هفته: نا مادری
تَق تَق کسی دوباره به در زد، بعد در اتاق را باز کرد ، یک پیرزن بود، او به مرد مو فرفری و مهمان هایش سلام🖐 کرد.
مرد مو فرفری با دیدن او اخم 🤨کرد، و از جا بلند شد، موقع رفتن زیر لب غُرغُر کرد:
اوه.... باز هم این امد ! و رفت توی راهرو با پیرزن حرف زد،
بعد از مدتی با اخم و ناراحتی🙁 پیش مهمان ها برگشت، مهمان چاق پرسید:
این پیرزن که بود⁉️
مرد مو فرفری جواب داد:.
نامادری ام... سالها در خانه ما بود، من اصلا حوصله اش را ندارم😟، الان خودش تنها زندگی میکند، فقیر است ، هرچند وقت یکبار می اید تا چیزی به او بدهیم.
مهمانی که فقط یک چشم داشت گفت: این روزها ادم حوصله مادر خودش را هم ندارد، چه برسد به نامادری😟، مثلا مادرم که پیر و ازکارافتاده است، خیلی مزاحم است ، هر روز یک چیز میخواهد، گاهی خیلی از دستش عصبانی😡 میشوم وسرش داد میزنم ، گاهی از انجام کارهایش فرار میکنم ، و به حرفهایش اعتنا نمیکنم☹️ اخر من چکار کنم بدبختی خودم کم است باید به مادرم هم برسم.
مرد مو فرفری خندید و گفت: حالا او که دیدی مادرت هست، اما این پیرزن که دیدی ، نا مادری من است، حالا امده بود و از من پول💰 میخواست، به همسرم گفتم کمی ارد به او بدهد
یکی از خدمتکاران #امام_سجاد_علیه_السلام🌟 هم که در مهمانی بود رو به او کرد و گفت:
ایا این نامادری با شما بد رفتاری هم میکرد⁉️
مرد جواب داد: خیر، اتفاقا خیلی زن خوبی بود و ما را خیلی دوست داشت هنوز هم دارد.
خدمتکار ادامه دارد:
پدر و مادر خیلی احترام دارند، حتی این پیرزن که نامادری شماست و زحمت زیادی برای شما کشیده است.کاش همه ان طور که مولایم امام سجاد🌟 به نامادریشان احترام میگذاشتند ،به پدر و مادرشان احترام میگذاشتند.
مولایم وقتی نوزاد بودند مادرشان را از دست دادند ، زنی پرستاری او را به عهده گرفت، سالها از او نگهداری میکرد.
زمانی که من خدمت کار خانه امام حسین علیه السلام🌟 بودم، امام سجاد نوجوان بود ، من مدتی غذای🍚 خودش و مادرش را در یک ظرف می ریختم و برایشان میبردم بعد متوجه شدم ایشان با مادرشان در یک ظرف غذا نمیخورد بلکه صبر میکند تا اول ایشان غذا بخورد بعد خودش👏
یک روز از او پرسیدم : فدایت شوم، با اینکه شما نامادریتان را دوست دارید چرا در یک ظرف با او غذا نمیخورید🤔
فرمود:دوست ندارم، دستم جلوتر از دست مادرم به سوی لقمه ایی دراز شود، که او میخواهد، میترسم به او ستم کرده باشم👌
مهمان یک چشم گفت: این که نامادریش بود، پس اگر مادر واقعی اش بود چه میکرد.
کاش این را زودتر میشنیدم حالا میفهمم نسبت به مادرم کوتاهی کردم و احترامش را نگه نداشتم باید از این به بعد به او بیشتر احترام بگذارم😔
مرد مو فرفری هم به خدمتکار نگاه کرد، این بار نگاهش غمگین بود او گفت:
دوست من! تو باعث شدی من به اشتباهم پی ببرم این پیرزن سالها به ما خدمت کرد اما من....
اشک در چشمان مرد😢 مو فرفری حلقه زده بود.
#پایان
🏴🏴🏴
@montazer_koocholo
#سه_شنبه_های_امام_زمانی
امام زمان (عج) 🌟 که بیایید،
دیگر هوا الوده نیست
و همه جا پر از هوای پاک و تمیز میشود.😍
@montazer_koocholo
#قصه_های_نماز
این قسمت:
هم صحبتی با خدا
هرکس که #نماز میخواند ، در واقع در حال صحبت کردن با خداست، انجام دادن بعضی کارها موقع نماز ،نماز را باطل میکند،
مثلا نباید با دیگران صحبت کرد، چون نماز #باطل میشود،
مثلا در حال #نماز خواندن نباید به مادرش بگوید" گرسنه هستم" یا به پدرش بگوید" امشب بریم پارک"⛔️
یکی دیگر از کارهایی که #نماز را باطل میکند، خندیدن در نماز است.⛔️
لبخند زدن در حالت نماز اشکالی وارد نمیکند اما اگر کسی با صدای بلند بخندد😄 یا طوری بخندد که که نتواند خودش را کنترل کند، و از حالت نماز خارج شود، نمازش #باطل میشود⛔️
#ادامه_دارد...
📚 نماز کله گنجشکی، علی بانشی
🍎🍃🍎🍃🍎
@montazer_koocholo
Audio_966892.mp3
5.53M
#قصه های خاله نبات
#قصه_شب
📚عنوان: پند های پیامبر
🎬قسمت: اول
🎤گوینده: خانم ملیحه نظری
🍄🍃🍄🍃🍄🍃
منتظر کوچولو های عزیزم😘
🌟🌺 امشب همراه خاله نبات باشید تا یک داستان جذاب و شنیدنی💕💛 که از
📚کتاب
#قصه_های_خوب_برای_بچه_های_خوب هست رو با هم بشنویم💐
@montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه امروز ما قرائت سوره #مطففین
تقدیم به امام زمان(عج)💚
با صدای زیبای قاری نوجوان یوسف کالو
🍎🍃🍎🍃🍎
@montazer_koocholo