eitaa logo
علی مترقّب
788 دنبال‌کننده
62 عکس
30 ویدیو
12 فایل
هوالعزیز 📌 ادمین کانال: @al_asem
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالحی 🔸مخاطب خُطَب امیرالمؤمنین علیه‌السلام کیست!؟ حفظه الله: مرحوم علامه والد (علامه طهرانی) قدّس سرّه می‌فرمودند: یکی از آقایان از علمای به نامِ مشهد یک روز به منزل آمدند. من بعضی از این خُطَب توحیدی را برای ایشان خواندم و پرسیدم معنای اینها چیست؟ گفتند: آقا! نمی دانم. خطبه دیگری را خواندم و پرسیدم این معنایش چیست؟ معنای خطبه دیگری را پرسیدم؟ گفتند: نمی‌دانم‌. بعد آقا به ما رو کردند و گفتند: آقا! اینکه نمی‌شود! امیرالمؤمنین علیه‌السلام برای چه کسی بیان کرده‌اند؟ شما یک عالمِ دینی هستید که در علم اصول چقدر غور می‌کنید؛ چرا نباید یک خطبه توحیدی امیرالمؤمنین علیه‌السلام را بفهمید؟ چرا نباید درک کنید که حضرت چه می‌خواهد بفرمایند؟ پس حضرت این خطب توحیدی را برای چه کسی بیان کرده‌اند؟ برای ما و شما بیان کرده‌اند‌. برای ملائکه که نگفته‌اند! خدا واحد بالصّرافه است؛ واحدٌ لا بالعدد، معنایش چیست؟ می‌گویند: نمی‌دانیم! مخاطب این خطبه توحیدی ما انسانها هستیم. اگر بخواهیم این خطب و معارف توحیدی را بفهمیم، باید با آثارِ اهل عرفان مأنوس باشیم. این بزرگان از قبیل مرحوم سید حیدر آملی و ملاعبدالصمد همدانی، روایات توحیدی را به خوبی شرح و بسط داده‌اند. اینها همان معارفی است که اولیاء الهی در لسان شعر بیان کرده‌اند: بیا در بحر و دریا شو، رها کن این من و ما را که تا دریا نگردی تو، ندانی عین دریا را 📚 کتاب شریف هنالک الولایة، ص ۱۶۸. https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
هوالعلیم 🔸خيالات را برای حيوانات بزار : فكر و ذكر را دو بال مرغ جان ملكوتيّت در طيران و عروج به اوج سعادتت بدان. و بدانكه خيالات تو تنها كارى كه براى تو رسيده‏اند اين است كه تو را از سير به ديار ملكوت يعنى از اين طيران و عروج باز داشته‏اند. خيالات را براى حيوانات بگذار تو انسانى با عقل و عاقل و معقول باش. 📚رساله نور على نور، ص ۵۲. 🔰علی مترقّب🔰 https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
هوالعلیم 🔹 باید فاتحه همه زوائد ذهنی و قلبی را خواند. حفظه الله: نفی خواطر اولین دستور سلوک است. انسان وقتی برای عبادت فارغ می‌شود که هم جسم او آمادگی عبادت داشته باشد و هم قلب او آماده باشد، پس باید برای عبادت تمام زوائد ذهنی و قلبی خود را دور ریخته و فاتحه‌اش را بخواند، بعد بگوید: الله اکبر و نماز خود را شروع کند. در حین ذکر نیز باید همین طور باشد و الا با یک چمدان خواطر وارد عبادت و ذکر شود، این ذکر از حیّزِ انتفاع افتاده، سودی برای انسان ندارد و او را جلو نمی‌برد. این مسأله خیلی مهم است، خیلی مهم است! انسان باید به هر نحوی شده خود را فارغ کند و کلید آن دستِ خودِ انسان است؛ ببیند چه چیزهایی فکر او را مشغول کرده و سبب آن چیست؟ کارِ زیاد است؟ کار خود را کم کند. معاشرت با افراد است؟‌ این معاشرت را قطع کند. 📚گلشن احباب، ج ۹، ص ۲۴۷. https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
برای فهم معارف قرآن هیچ چاره ای جز خواندن عرفان نظری نداریم.استادیزدانپناه.مصباح ج۳۷۶.mp3
1.64M
هوالعلیم 🔸 برای فهم معارف قرآن هیچ چاره ای جز خواندن عرفان نظری نیست : حضرت امام دارد که به جان دوست قسم، عرفان نظری شرح آیات و روایات است. عرفان نظری به جدّ ناظر است به آنچه در متون دینی آمده است. وقتی انسان عرفان نظری بخواند تازه قوّت کار علّامه در المیزان را می‌فهمد، نه اینکه علّامه تحمیل کرده باشد بلکه به سطح و مستوایی رسیده است که حال می‌تواند حلّ و فصل داشته باشد. انصافاً کسی که قرار است در آیات معارفی قرآن و روایات معارفی کار کند، چاره‌‌ای جز خواندن مباحث عرفان نظری نیست. حتی حرف‌های صدرا با اینکه خیلی حرف‌های او از سرِ همین سفره عرفا هست، باز کافی نیست و باید همه این‌ها خوانده شود و الا همه‌اش باید بگوید نمی‌دانم و یحتمل یحتمل یحتمل. به حدی این یحتمل‌ها زیاد می‌شود که هیچ معنایی نمی‌فهمد. 🔰علی مترقّب 🔰 https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
هوالعلیم 🔸تفاوت ولیّ خدایِ عالِم و غیرعالِم حفظه‌الله : بین آن ولىّ خدائى که عالِم بالله و بأمرالله و جامع علوم ظاهرى و باطنى است و در مرز مشترک بین عالَم معقولات و عالم محسوسات کرسى زده و جلوس نموده است، و آن ولىّ خدائى که معرفت إلهى بر قلب او استیلاء یافته و مستغرق در مشاهده أنوار جلال و کبریائى حضرت حقّ گشته و تنها عالم بالله است و از أحکام جز آنچه را که از آن گریزى نیست و در عمل بدان محتاج است نمى داند، تفاوت واضح و آشکارى وجود دارد. این جماعت از أولیاء خدا چون از سعه و ظرفیّت بیشتر و بالاترى برخوردارند، از سالکین راه خدا و مشتاقان وادى إلهى بیشتر دستگیرى مى نمایند. انسان کامل عالِم، عالَمى را با خود همراه نموده و به سوى حقّ جلّ و علا مى کشاند. امّا انسان کامل غیر عالم، فقط افراد معدودى را در حِجر تربیت خود گرفته و از آنان دستگیرى مى نماید؛ و این تمایز و تفاوت بین کاملین به وضوح مشهود است. 📚 نور مجرّد، ج ۱، ص ۵۴. https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
هوالحکیم 🔹سیر تحصیل علوم عقلی 🔸از دیدگاه استاد شیخ محمدحسن وکیلی 🔻حداقل لازم و کافی🔻برای کسی که می‌خواهد به طور تخصصی فلسفه کار کند: 1⃣ منطق مقدماتی: الکبری فی المنطق یا منطق یک استاد منتظری مقدم 2⃣ منطق متوسطه: الحاشیه ملاعبدالله 3⃣ منطق پیشرفته: شرح شمسیه 4⃣ برهان: صناعت خمس جوهر النضید و کتاب برهان مرحوم علامه طباطبایی 5⃣ کلام: کشف المراد 6⃣ فلسفه مشاء: مطالعه حکمت مشاء استاد فیروزجایی یا متن اشارات ابن سینا 7⃣ فلسفه اشراق: کتاب حکمت اشراق استاد یزدان‌پناه یا کتاب آموزش حکمت اشراق استاد امینی‌نژاد 8⃣ حکمت متعالیه: نهایةالحکمة و تکمله نهایة الحكمة استاد امینی‌نژاد 9⃣ عرفان نظری: مبانی و اصول عرفان نظری استاد یزدان‌پناه 🔟 حکمت متعالیه: اسفار؛ اگر طلبه مقدمات تحصیل اسفار را خوب خوانده باشد، خیلی در اسفار نیاز به استاد ندارد؛ بلکه جنس کتاب اسفار، مراجعه کردنی و مطالعه کردنی است. اما معمولا حدود دو جلد را درس می‌گیرند تا در فهم روان‌تر شود. البته اگر درسی باشد که با سرعت مطلوب پیش رفته و عملاً به اندازه مطالعه وقت ببرد، شاید مطلوب باشد که طلبه بقیه مجلدات هم با همان صوت و با سرعت بالایی کار کند. 📌 تذکّر مهم: کسی که فلسفه می‌خواند، نیاز بیشتری برای فهم این دانش به توکّل بر خداوند متعال و توسّل مستمر به اولیاء الهی و مراعات مراتب تقوا و خلوت و سهر و جوع و... دارد و ترجیحاً باید به سلوک عملی نیز مشغول شود. مرحوم ملاصدرا هم در اوائل اسفار و هم در اواخر تذکر میدهد که محتوای حکمت متعالیه محصول معرفت نفس است و بدون آن راهی برای فهم این حکمت نیست. https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
هوالحی 🔸 خاطرات مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالقائم شوشتری در جستجوی استاد سلوکی 📌قسمت اول بنده شبی در خواب دیدم که یکی از اولیاء خدا به قم تشریف آورده اند. در خواب به من گفتند ندائی از امام زمان به گوش تو خواهد خورد. این مطلب در ایامی بود که همیشه دعا می‌کردم که خداوند دستم را به استاد کاملی برساند. در آن موقع من خدمت برخی از اولیاء الله می‌رفتم، مثل مرحوم آقای دولابی و آقاسید حسین یعقوبی و آقای نصیری شاگرد مرحوم بهاء الدینی و امثال ایشان، ولی به یکی از عرفای بزرگ، یکی از اولیاء خدا خیلی بدبین بودم و همیشه بد می‌گفتم که ایشان مرحوم علامه طباطبائی بودند. در همان زمان که با ایشان بد بودم و صادقانه هم در طلب استاد کامل بودم آن خواب را دیدم. از منزل بیرون رفتم و در خیابان به آقای سید عبدالله موسویان برخورد کردم که از شاگردان مرحوم آقای الهی قمشه‌ای بود و هنوز هم زنده اند. با ایشان برخورد کردم و احوالپرسی کردم و گفتم از اولیاء الله کسی تازه نیامده قم؟ گفتند چرا آمده. شما آقا سید محمدحسین طهرانی را می‌شناسید؟ گفتم نه! نمی‌شناسم و هنوز اسم ایشان را نشنیده بودم. این جریان مربوط به خیلی سال پیش است. مربوط به ۳۵ پیش است. گفتند من الآن نشانی ایشان را به شما می‌دهم. ایشان مردی است معروف در نزد اولیاء خدا و ناشناس در نزد عوام. شما الآن برو از ایشان وقتی بگیر. ایشان شاید بخواهند در قم چند روزی بمانند. از الآن از ایشان وقت بگیر. 📚ویژه‌نامه پرتویی از نورمجرّد، ص ۹۶ https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
هوالحی 🔸 خاطرات مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالقائم شوشتری در جستجوی استاد سلوکی 📌قسمت دوم من از همانجا آمدم به آدرس مرحوم علامه رفتم و خودشان تشریف آوردند دم در. یک شال سبز کشمیری هم بر دوش انداخته بودند و خیلی چهره زیبای ملکوتی داشتند که تا آخر هم این چهره معنوی محفوظ بود. بنده سلام دادم و با اینکه نمی‌خواستم دستشان را ببوسم خم شدم دستشان را بوسیدم و گفتم من از دوستان آقا سید عبدالله موسویان هستم و ایشان شما را معرفی کرده‌اند. آمده‌ام وقت بگیرم که چند روزی که شما تشریف دارید هر ساعتی که وقت دارید خدمت شما برسم. اگر می‌شود روزی یک ساعت وقت بدهید چون سؤالات زیادی دارم. ایشان فرمود دیگر با چه کسانی قبلاً‌ آشنا بوده‌ای؟ گفتم با آقای شیخ ذبیح الله قوچانی. من تازه از خراسان آمده‌ام به قم و تازه شما را شناخته‌ام. گفتند چه شده آمدی اینجا؟ آقاسید عبدالله موسویان کی هستند؟ گفتم من یک شب قبل خواب دیدم که ندائی از امام زمان امروز به گوش تو خواهد خورد. و این ندای از امام زمان را به شما تطبیق دادم. بعد ایشان فرمود من یک هفته بیشتر اینجا نیستم. هر روز یک ساعت وقت برای شما تعیین میکنم. ساعت ۳ تا ۴ بعد از ظهر. هوا هم گرم بود و عادتاً در آن ساعت افراد کم از خانه بیرون می‌آمدند. گفتند اول وقت بیا و سر وقت هم برو و سر ساعت مقرر بیا، نه دیرتر و نه زودتر. قبل از آنکه خدمت ایشان برسم این ۲۴ ساعت برای من به قدر یک سال طول کشید و خیلی برایم سخت بود ولی چاره‌ای نداشتم. https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
هوالحی 🔸 خاطرات مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالقائم شوشتری در جستجوی استاد سلوکی 📌قسمت سوم فردا طبق فرمایش ایشان بنده ساعت سه رفتم ولی با همه سفارش ایشان پنج دقیقه زودتر رفتم و به ایشان عرض کردم بنده که زودتر آمدم بی‌قرار شدم و از سر تمرد نبود. ایشان بنده را راهنمائی کردند به اطاقی.که میهمانها را پذیرائی می‌کردند - در آن منزل تنها بودند و همه کارهایشان را خودشان می‌کردند - ولی تا ۵ دقیقه تکمیل نشد نیامدند. و بعد از ۵ دقیقه سر ساعت سه آمدند. بنده در آن مجالس خیلی سؤال پرسیدم ولی خیلی متأسفم که آن سؤالات را ننوشتم و ضبط هم نکردم و جوابها از دست رفت ولی یادم هست که روز اول پرسیدم درباره این آیه شریفه که: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً و ایشان یک ساعت در این باره صحبت کردند و فردا درباره اسم اعظم پرسیدم و ایشان یک ساعت صحبت فرمودند و یک روز پرسیدم آیا دیدار امام زمان علیه السلام ممکن است. تا اینکه عرض کردم آخر که آقا بنده آنچه می‌خواستم برایم روشن شود، روشن شد و گمشده من شما هستید بنده را بپذیرید. فرمودند فعلاً شما چون در دلت از یکی از اولیای خدا ناراحتی من نمی‌توانم شما را بپذیرم. باید بروی و ایشان را راضی کنی. گفتم کی؟ من از کسی از اولیاء خدا ناراحت نیستم. فرمودند چرا مگر تو از علامه طباطبائی ناراحت نیستی؟ گفتم:‌ چرا. https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
هوالحی 🔸 خاطرات مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالقائم شوشتری در جستجوی استاد سلوکی 📌قسمت چهارم فرمودند: چرا از ایشان ناراحتی؟ گفتم: آقا ایشان فلسفه می‌خواند، فلسفه درس می‌دهد. عرفان می‌خواند عرفان درس می‌دهد. کسی که اهل عرفان باشد اهل فلسفه باشد به چه درد می‌خورد؟ ایشان خیلی از صداقت من خوششان آمد و گفتند شما اشتباه می‌کنی. شما همین الآن از منزل ما برو خدمت ایشان و جای دیگر هم نرو و در بزن و با ایشان صحبت کن و من پا شدم و مستقیم رفتم درب خانه علامه طباطبائی. زنگ زدم و ایشان خودشان تشریف آوردند دم در و فرمودند با آن لحن زیبای ترکی فارسی خودشان: چکار داری آقاجان؟ عرض کردم من از طلبه های مشهدم و شاگرد مرحوم شیخ مجتبی قزوینی بودم. و من چون در سایه ایشان بودم افکارم همه‌اش افکار آنهاست. من با فلسفه مخالف بودم و علتش همان حدیث بود که فلسفه و تصوف را مذمت میکند و حالا فهمیده‌ام که من اشتباه می‌کنم و آمدم از شما حلالیت بطلبم. ایشان خنده‌ای کردند و فرمودند پسر جان. أنت بحلٍّ. از وقتی بچه بودیم رفتیم مشهد و تا زمانی که لمعه می‌خواندم مشهد بودم و سخت طرفدار مکتب تفکیک بودم. خب یک طلبه لمعه خوان چه می‌تواند بفهمد؟ ما روی تعصب به آشیخ مجتبی قزوینی به شدت طرفدار تفکیک بودیم. آمدیم قم چند سال هم در قم طرفدار سرسخت مکتب تفکیک بودم. حدوداً ده سالی شد که من بر این عقیده بودم. و کم کم برگشتیم. علامه طهرانی را شناختیم و علامه طباطبائی را شناختیم و خود امام خمینی را هم که ایشان هم وحدت وجودی است و کم کم ساختمانم از هم پاشید. https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
هوالحی 🔸 خاطرات مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالقائم شوشتری در جستجوی استاد سلوکی 📌قسمت پنجم بعد به علامه طباطبائی عرض کردم حالا که من بخشی از عمرم در نگرش باطل مصرف شد خواهش می‌کنم از این به بعد گاهی خدمتتان بیایم تا استفاده کنم. ایشان فرمود تو هر وقت دلت خواست بیائی بیا. هر ساعت دلت خواست چه شب باشد و چه روز. خیلی هم خودمانی بود. من بچه بودم، عقلم کم بود و ایشان خیلی متواضع بود و من فکر کردم ایشان همین است و به چشمم عادی می‌آمد. تا اینکه گفتم آقا من چند جلسه آمدم خدمت شما و شما به من ذکری تعلیم ندادید. یک ذکری به من تعلیم بدهید. گفتند من منتظر بودم شما آماده بشوی و به شما تعلیم بدهم. حالا آماده هستی و به تو می‌گویم. این ذکرها را امشب بگو. شب یا در مکاشفه یا در خواب مطالبی برایت اتفاق می‌افتد و چیزهائی خواهی دید. فردا بیا و بگو که چه دیدی. بنده همان شب خواب دیدم که یک اقیانوس بزرگی هست و موجهایش مثل کوههای البرز و موج پشت سر هم و عجیب بود. من عاشق این اقیانوس شدم و تا نگاه میکنم به این اقیانوس می‌خواهم بروم در دل این اقیانوس و غرق بشوم و برای اینکه غرق نشوم رویم را برمیگرداندم و باز نگاه میکردم و می‌خواستم بروم و غرق شوم و باز رویم را برمی‌گرداندم. اقیانوس با این عظمت و جلال باز هم جاذب بود. یک قایقی لب اقیانوس بود و پارویش آماده ولی ملاح نداشت. گفتند تو باید با این قایق سفر کنی در این اقیانوس. با خودم گفتم با این موجها با هیچ کشتی اقیانوس پیمائی نمی‌شود سفر کرد. https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687
هوالحی 🔸 خاطرات مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالقائم شوشتری در جستجوی استاد سلوکی 📌قسمت ششم مانده بودم چکار کنم. آخر سر گفتم نه من نمی‌آیم و از این دریا صرف نظر کردم. خدمتشان خواب را نقل کردم. از قیافه‌شان فهمیدم که ناراحت شدند که چرا من دل کندم. چون تعبیرش خوب نبود برای من. آن اقیانوس توحید بود و من جذب شدم و ای کاش می‌رفتم و غرق می‌شدم. اگر می‌رفتم کارم درست حل می‌شد. ایشان ناراحت شد که چرا من نرفتم. گفت شما چی تعبیر کردی؟ گفتم من تعبیرم اینست که این بلم یعنی استاد و آن استادی که به من معرفی کرده‌اند خود شما هستی. من با شما نمی‌توانم این دریا را بروم. همینطور صاف گفتم و ایشان از صافی من خیلی خوششان آمد. فرمود خوب شد صاف حرفت را گفتی. گفتم حالا چکار کنم؟ گفت: حالا صبر کن. مقداری با شما کار کنیم بعد به شما می‌گویم. شما ناراحت نباش که در اقیانوس نرفتی. اگر می‌رفتی بهتر بود و اگر با آن بلم میرفتی آن بلم غرق نمی‌شد و می‌برد تو را و اگر غرق هم می‌شدی اشکالی نداشت و همه‌اش توحید و ... خدا بود. اینجا من فهمیدم هنوز خیلی برای راه طفلم. به هر حال ایشان دستوراتی فرمودند و چند اربعین چند ماهی طول کشید و بعد دو مرتبه فرمود که این ذکر را بگو و چیزهائی خواهی دید. این دفعه من دیدم که آقای علامه طباطبائی تشریف آوردند و من به ایشان گفتم انت عِشت بالله و فی الله و لله و من الله و الی الله و لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. وقتی این خواب را گفتم ایشان خوشحال شدند و عرض کردم تعبیر چیست؟ فرمودند این مربوط به من می‌شود. https://eitaa.com/joinchat/2337342120C0f71cd5687