eitaa logo
عرفان های نوظهور
391 دنبال‌کننده
198 عکس
99 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بعضی ها می‌گویند قانون جذب همان کردن است! اما تئوری قانون جذب می‌گوید: « غلام حلقه به‌گوش و غول چراغ هستند؛»[3] یعنی انسان به عنوان یک فرمان‌روای قدرتمند بخواهد و راه چاره‌ای نیست برای جز این‌که آن‌کار انجام شود؛ و حال آن‌که در قضیه فرق می‌کند، یعنی شخص به عنوان درخواست‌کننده از خداوند متعال می‌خواهد که فلان امر اجرا شود. در ثانی این مصلحت و است که جاری و ساری می‌شود؛ و در نتیجه اجباری برای خدای متعال نیز نیست. @n_erfanha
در آثار وین‌داير، ، يوگا و مراقبه‌ی معمول، جايگزين گرديده و اصولاً در نگاه او، مديتيشن، همان عبادت است كه به منتهی می‌‌شود . وی می گوید: «اگر می‌خواهيد به تمرين مديتيشن بپردازيد، به تمام معنی آن را انجام دهيد و سعادت و خوشی را در خلوت اين عمل ببيند و اگر می‌خواهيد نام برآن بگذاريد و آن را به عنوان گفت‌وگو با خداوند تلقی كنيد، چنين نامی را بگذاريد و با تمام وجود دعا كنيد.» ؛ خود حقیقی، ص 159 وی كرامات ادعایی خود را مرهوم مديتيشن مي‌داند و به كرّات مديتيشن و يوگا را به ديگران توصيه می‌كند. ناگفته پیداست مدیتیشن همان سوغات به تمدن غرب است. بعد از آن‌که عده‌ای خلاء عظیم در غرب را دریافتند، این خوراک نامرغوب را با ذوق زدگی به غرب بردند؛ عرفانی که وین دایر عرضه می‌کند. غایت چنین مراقبه‌ای تعالی معنوی و رشد ابعاد مختلف روح نیست و ارتباطی با عرفان و عروج روح ندارد و صد البته با شناخت خدا و رسیدن به معرفت خدا و رضایت خدا کوچک‌ترین نسبتی ندارد. @n_erfanha
در آثار وین‌داير، ، يوگا و مراقبه‌ی معمول، جايگزين گرديده و اصولاً در نگاه او، مديتيشن، همان عبادت است كه به منتهی می‌‌شود . وی می گوید: «اگر می‌خواهيد به تمرين مديتيشن بپردازيد، به تمام معنی آن را انجام دهيد و سعادت و خوشی را در خلوت اين عمل ببيند و اگر می‌خواهيد نام برآن بگذاريد و آن را به عنوان گفت‌وگو با خداوند تلقی كنيد، چنين نامی را بگذاريد و با تمام وجود دعا كنيد.» ؛ خود حقیقی، ص 159 وی كرامات ادعایی خود را مرهوم مديتيشن مي‌داند و به كرّات مديتيشن و يوگا را به ديگران توصيه می‌كند. ناگفته پیداست مدیتیشن همان سوغات به تمدن غرب است. بعد از آن‌که عده‌ای خلاء عظیم در غرب را دریافتند، این خوراک نامرغوب را با ذوق زدگی به غرب بردند؛ عرفانی که وین دایر عرضه می‌کند. غایت چنین مراقبه‌ای تعالی معنوی و رشد ابعاد مختلف روح نیست و ارتباطی با عرفان و عروج روح ندارد و صد البته با شناخت خدا و رسیدن به معرفت خدا و رضایت خدا کوچک‌ترین نسبتی ندارد. @n_erfanha
در آثار وین‌داير، ، يوگا و مراقبه‌ی معمول، جايگزين گرديده و اصولاً در نگاه او، مديتيشن، همان عبادت است كه به منتهی می‌‌شود . وی می گوید: «اگر می‌خواهيد به تمرين مديتيشن بپردازيد، به تمام معنی آن را انجام دهيد و سعادت و خوشی را در خلوت اين عمل ببيند و اگر می‌خواهيد نام برآن بگذاريد و آن را به عنوان گفت‌وگو با خداوند تلقی كنيد، چنين نامی را بگذاريد و با تمام وجود دعا كنيد.» ؛ خود حقیقی، ص 159 وی كرامات ادعایی خود را مرهوم مديتيشن مي‌داند و به كرّات مديتيشن و يوگا را به ديگران توصيه می‌كند. ناگفته پیداست مدیتیشن همان سوغات به تمدن غرب است. بعد از آن‌که عده‌ای خلاء عظیم در غرب را دریافتند، این خوراک نامرغوب را با ذوق زدگی به غرب بردند؛ عرفانی که وین دایر عرضه می‌کند. غایت چنین مراقبه‌ای تعالی معنوی و رشد ابعاد مختلف روح نیست و ارتباطی با عرفان و عروج روح ندارد و صد البته با شناخت خدا و رسیدن به معرفت خدا و رضایت خدا کوچک‌ترین نسبتی ندارد. @n_erfanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عرفان‌های نوظهور، معنویتی بریده از آسمان در تفکر ذن بودیسم آمده است: «دعا و مناجات از دید ذن، تنها بافته‌هایی از صور ذهنیه است که برای استفاده اذهان مقدس با استادی تمام، تنیده شده است.»[سوزوکی، د.ت.مقدمه‌ای بر ذن بودیسم، مقدمه یونگ،ص 51] از نظر ذن بودیسم، تکیه بر فیض آسمانی، تکیه بر بخت و اقبال است و تفوق بر لایه‌های پنهان انسان، تنها از راه‌‌های بشری به دست می‌آید و عملی‌تر است.[همان، ص40] در حالی که صحبت از تعالی معنوی در معنویت‌های کاذب و در عمل بی‌تفاوت بودن نسبت به ارتباط با جهان معنا، تناقضی آشکار وجود دارد؛ و روش عرفانی مذاهب، هرگز متکی بر بخت و اقبال نیست. از دیدگاه عرفان اسلامی اصولاً اگر از جانب آسمان کششی وجود نداشته نباشد، کوشش عارف و راهرو، به جایی نخواهد رسید. بنابراین باید گفت؛ اگر انسان خود را از آسمان و امور ماورای زمین جدا کند، هرگز نمی‌تواند از خواسته‌های نفس و لذایذ فانی این دنیا رهایی پیدا کند. چون خاصیت دنیاگرایی و وابستگی یه دنیا این است که انسان را از امور ماورایی و آسمانی دور می‌کند. @n_erfanha
نظر در مورد این قسمت در بیان : علامه در ذیل این دعا چنین می فرماید: کفعمي رحمة الله عليه اين دعا را در بلد و در الزائر آورده اند همانطور که قبلا اين دو را ذکر کرده بوديم. اما در آخر در آن دو کتاب تقريبا به اندازه ي يک صفحه وجود ندارد و آن از " الهي لنا الفقير في غناي " تا آخر دعا مي باشد. و همچنين در برخي از نسخه هاي نيز وجود ندارد و براي همين، اين صفحه سازگاري ندارد با دعاهايي که از صادر شده است... و بالجملة اين زياده ي در دعا يا واقع شده از سوي برخي از ها كه اولا در بعضي از كتب بوده و ابن طاوس در كتاب الاقبال خود ذکر کرده و از حقيقت آن غافل بوده و يا ثانيا اين زياده را برخي از صوفي ها در خود كتاب انجام داده اند. و شايد قول دوم آشکارتر باشد بر آنچه که اشاره کرديم که در برخي از نسخه هاي و و همچنين در مصباح الزائر، آن صفحه يافت نشد. و خداوند عالم به حقائق حال مي باشد. - العلامة المجلسي - ج 95 ص 227 نظر علامه تهراني در مورد اين دعاي عرفه: علامه تهرانی هم در این دعا می فرماید که: این دعا مربوط به شخص صوفی به نام اسکندراني شاذلي می باشد نه امام حسین(ع) و عده ای این مطلب را در بعضی از نسخ کتاب اقبال سید بن طاووس که در مقائسه با نسخ های اصلی و عتیقه وجاهتی ندارد اضافه نمودند. الله شناسي سيد محمد حسين حسيني طهراني ج1ص271