eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
388 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه‌دارِ منا توئی آقا شاهدِ کربلا توئی آقا پیش تو مادرت زمین خورده نوه‌ی مجتبی توئی آقا همره عمه آمدی گودال راویِ ماجرا توئی آقا آنکه دیده گروه‌گروه زدند سنگ و چوب و عصا توئی آقا آنکه دیده به زیرِ چکمه‌ی شمر شاه، زد دست و پا توئی آقا آنکه دیده تمام قرآن شد با لگد جا به جا توئی آقا آنکه دیده ضریح مویِ حسین دستِ یک بی‌حیا توئی آقا آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا رفت بر نیزه‌ها توئی آقا بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه سویِ آل عبا توئی آقا آنکه همراه قافله رفته سویِ شامِ بلا توئی آقا سخت بر تو گذشت آن ساعات بد شکستند حرمت سادات اوج بی غیرتی نشان دادند سنگ در دست این وآن دادند اول شهر عنان مرکب را دست یک مشت بد دهان دادند جای عرضِ سلام، پیرو جوان ناسزاها به کاروان دادند رأسِ جدت به زیرِ پا افتاد بسکه سر نیزه را تکان دادند دستِ سادات بر سرِ بازار صدقه تکه‌های نان دادند بوسه‌گاهِ رسول خاتم را به دمِ چوبِ خیزران دادند قاسم نعمتی
. پسرفاطمه افتاده ز پا یاور تو پیکرم باد به قربان سر و پیکر تو با تو اینقدر بگویم که دگر کوفه میا می زند موج؛دورویی،نشود باور تو کوچه هایش چقَدَر مثل مدینه تنگ است بود ذکر لب من نام خوش مادر تو جان زینب تو میا کاش ز ره برگردی بیم دارم به اسارت برود خواهر تو بعد تو نیّت این کوفی بی دین این است که بریزند به خیمه به سرِ دختر تو مثل تسبیح که پاره شود ازهم آقا ترسم آن است بریزد به زمین اکبر تو قصد دارند بخندند به زانو زدنت قصدشان است ببینند دوچشم تر تو خولی از بهر سرت نقشه کشیده برگرد قصد دارد که به خورجین بگذارد سر تو **** .
عزیز فاطمه کوفه میا،بیا برگرد به غیر طوعه کسی نیست آشنا برگرد به یاد کوچه ی تنگ مدینه افتادم شدم اسیر چو در بین کوچه ها برگرد به جان مادر پهلو شکسته ات سوگند سنان به سینه ی تو تا نرفته جا برگرد دلم به یاد رباب تو خون شده،ترسم ز شیرخواره اش اینجا شود جدا برگرد به دست حرمله دیدم کمان و تیر حسین گلوی طفل کجا،تیر کین کجا برگرد عصای پیری تو شانه ی علی است ولی عصای دست تو افتد به زیر پا برگرد میان مردم کوفه سخن ز پهلوی توست زنند تا که به تو نیزه بی هوا برگرد تمام غصه ام این است زیر و رو بشوی گره نخورده تنت تا به نیزه ها برگرد ****
. مرثیه حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام)... مسلم اَت را به میانِ یَمِ غم ها کُشتند همه بودند ولی یکه و تنها کُشتند او سفیر پسر فاطمه بود، اما حیف با دلی حُبِ به مولا و به زهرا کُشتند اول او را به میانِ خودشان بُرده و بعد.. ..خنجر از پُشت زدند و به مُصلی کُشتند لب تشنه به سر بام کشیدند او را رو به پایین هولش داده و در جا کُشتند کوفیان راه رسیدن به تو را فهمیدند اینچنین شد که تو را سید و مولا کُشتند بعد مسلم، همه سرْ بخت شما آمده اند همچو گرگان درنده لبِ دریا کُشتند تو که فرزند رسول دو سرا بودی، پس پسرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند علقمه، ساقی و آب آورتان را ارباب از پس چشم تَرِ زینب کبری کُشتند عاقبت قلب مرا واقعه بر درد آورد عده ای بی سر و پا خون خدا را کُشتند تنِتان را به قفا کرده و ذبحت کردند خولی و شمر تو را در دل صحرا کُشتند .
زمزمه، زمینه شب اول (مسلم ابن عقیل) تو شهر کو،فه بی حبیبم بعد از نماز، دیدم غریبم سفیرِ حضرت حسینم.. ولی شده، بلا نصیبم از روی دار، میگم بهت با این نوا پسر عمو، به سوی کوفیا نیا.. نقشه دارن، سر تو رو کنند جدا وای حسین وای حسین، کوفه نیا کوفه نیا.. خودم دیدم، سه شعبه دارن منتظره، یه شیرُ خوارن رباب میشه، اینجا پریشون غم به رویه، دلش می کارن اگر میای، علیِ اصغر و نیار یا لااقل، رقیه تو تنها نذار که زجر و حرمله دارن قصد شکار وای حسین وای حسین، کوفه نیا کوفه نیا.. چی بگم از، سنگای کوفه از نگاهه، مردای کوفه من که یه مَردَم ولی زینب غم می بینه، هر جای کوفه یه روز میاد، تو کوفه زینب اسیره رو نیزه ها، سر تو هم داره میره سنگ میزنن، به تو وُ زینب میمیره وای حسین وای حسین، کوفه نیا کوفه نیا..
سبک واحد حضرت مسلم بن عقیل(عليه السلام)... قلبم حزینه در بین سینه پسر عموجان برگرد مدینه کوفه عجیبه دلْ بی شکیبه حتی تو مسجد مسلم غریبه مثل علیِ مرتضی، حکایتم شد حُب شما هم علته، شهادتم شد گرچه که بیعت کرده اند ، اما شکستن دستای من رو چون علی، تو کوچه بستن آقا دلم حزینه برگرد سوی مدینه(۴) بر روی دارم آروم ندارم داری میایی من بی قرارم من دلْ شکستم از دنیا رَستم میدم سلامِت با حالِ خَستم با اینکه من لبْ تشنه ام، گریَم به حالِت لب ْ تشنه ی کرببلا ، خونَم حلالِت اولاد من فدائيه ، اولادت آقا سرم فدا سر شما، ای پورِ زهرا آقا دلم حزینه برگرد سوی مدینه(۴) خیلی بی تابم در اضطرابم دلواپسِ اون طفلِ ربابم ديوارِ تِكْيَم من غرقِ گِرْیَم من بی قراره گوشِ رُقَیَم کوفه داره کینه به دل، از آل حیدر مثلِ سرِ من مُیبُرَن، از تو آقا سَر اينجا اسارت ميبَرن ، ناموسِ مولا اینجا دیگه زینب میشه، مجروح و تنها آقا دلم حزینه برگرد سوی مدینه(۴)
سبک زمزمه، زمینه، شور فراق کربلا در روز عرفه + ۱بند زبان حال حضرت مسلم(ع)... آرزو داشتم، عرفه تو کربلا باشم، که نشد آرزو داشتم، خادمِ صحن و سرا باشم، که نشد آرزو داشتم، پایین پاتون فدا باشم، که نشد چِقَدر نشد نشد کنم بیا یه کم محل بذار شهادت آرزوم شده روی لبم عسل بذار سلطان کربلا، میدونم دستمو میگیری من رو تا نینوا، میبری حتی توی پیری آقای با وفا ، تو اَنیسِ دل فقیری مولانا حسين، بنفسی لک الفدا حسین(۴) بار گناهام، نمیذاره تا که تو صحنِ، تو بیام دوری و دوستی، درد سریِ برا من که، مبتلام میدونی آقا، قَبلِ محرم زيارت از، تو میخوام داره مُحرمت مياد يه فکری کن به حال من به حَجِ ناتموم شُدَت رَختِ فراقْ اَزم بِکَن کاشکی منم دعا، عرفَم رو حرم می خوندم واسه یه لحظه ام، خودمو پیشت می کِشوندم دستم رو بر ضریحْ، با مددِ عباس می رسوندم مولانا حسين، بنفسی لک الفدا حسین(۴) نامه نوشتم، كه بیایی تو ولی آقا، نیایی آقا ببین که، سفیر تو تنها شد اینجا، نیایی کوفه سرِ جنگ، داره با فرزندانِ زهرا، نیایی خودم دیدم که حرمله سه شعبه آماده میکرد پسر عمو با اصغرت سمت مدینه بر بِگرد اينجا جلو چشات، میبُرن از گلهای تو سَر اینجا تو قتلگاه، میشی ای آقا پاره پیکر اینجا اسیر میشه، بین نامحرما یه خواهر واویلا حسین، یا ذبیحاً بالقفا حسین(۴) * به نظر "ملتمس" این سبک از عرفه تا محرم و حتی شب اول محرم هم قابلیت اجرا دارد.
سبک شور امام حسین(علیه السلام)... برای ماهِ نوکری، جوازِ نوکری میخوام برای گریه تو عزات، یه حالِ ديگری میخوام برای شور و هروله، یه شور محشری میخوام.. برای عرضِ حاجتم، بازم یه فرصتی بده برای خادمیت آقا ، بیا لیاقتی بده برا طوافِ کربلا، آقا یه رخصتی بده.. اباعبدالله به تو بدهکارم اباعبدالله خیلی دوسِت دارم اباعبدالله نوکرِ دربارم اباعبدالله محرمت عشقه اباعبدالله هم علمت عشقه اباعبدالله هم حرمت عشقه اباعبدالله حسین عزیزالله... غيرِ پناهِ روضه ها، کجا رو دارم که بِرَم تمومِ هستیِ منه، همین دوتا چشمِ تَرَم بیا به اشکِ زینبت، بذار تو مُشتَم یه حرم.. نگو که بی لیاقتی، بذار که چون زهیر بشم میون مجلسات آقا، دوماهی اَهلِ سیر بشم تو روضه چون رسولِ‌ترک،من عاقبت‌به‌خیر بشم.. اباعبدالله ای شور هر روزم اباعبدالله برا تو میسوزم اباعبدالله چو شمعِ اَفروزم اباعبدالله پیرهن سیات عشقه اباعبدالله این روضه هات عشقه اباعبدالله کرببلات عشقه اباعبدالله حسین عزیزالله... بايد برات گریه کنم، به رَسمِ زینبِ حزین يه ماه برای کربلا، یه ماه برا شام غمین بيا تو روضه ها آقا، اشکای من رو هم ببین.. فدای غربتت بشم، شبیه مادرت حسین چرا زِ هم پاشیده شد، تمومِ پیکرت حسین شده چراغِ قافله، رو نیزه ها سرت حسین.. اباعبدالله تَنِت توی گودال اباعبدالله چرا شده پامال؟ اباعبدالله نَمونده واسَت حال! اباعبدالله کجاست علمدارت.. ..اباعبدالله سجادِ بيمارت.. ..اباعبدالله زينبِ غمخوارت اباعبدالله حسين عزيزالله...
نه حرم داری نه زائر- محمد حسین حدادیان.mp3
7.78M
نه حرم داری نه زائر مداح : محمد حسین حدادیان @@@@@ نه حرم داری نه زائر نه روضه خون نه شاعر غریب امام باقر غریب امام باقر شاهد روز واقعه راوی ماجرا تویی اون که حسینو دیده روی خاک کربلا تویی نفس آخرت یادت میاد نفس آخرش سرشو میبرید رو چادر خاکی مادرش وای از دم غروب شد خیمه شعله زار گفت زین العابدین علیکن بالفرار
نوحه حضرت مسلم حسین میا به کوفه کوفه وفا ندارد کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد میون شهر کینه غُصه زده شکوفه خیری تو این سفر نیست حسین میا به کوفه حسین میا به کوفه کوفه وفا ندارد کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد ز اوج بی وفایی دلم گرفته امشب شور می زنه دل من برای قلب زینب زبی کسی و غربت سر میذارم رو دیوار بگو که مَشکاتون رو خوب پُر کنه علَمدار حسین میا به کوفه کوفه وفا ندارد کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد تا که سه شعبه دیدم غمین و مضطرِ تو وَ إن یکاد می خوندم برای اصغر تو برای اصغر تو دارم نصیحتی من برات با قلب محزون سپیدی گلویِ اصغرت را بپوشون ... ؟ قول داده مرد کوفی به دخترش بیاره ز کربلا به سوغات براش یک گوشواره ... حسین میا به کوفه کوفه وفا ندارد کوفی بی مروّت شرم و حیا ندارد
ایام مسلمیه امواج طوفانی به جان ساحل افتاد "ای رود جاری"،سمت این دریا نیایی نامه نوشتم که بیا..،امن است کوفه! ای کاش دستم می شکست آقا..،نیایی چشم ترِ امروز من از بی کسی نیست من سوگوارِ آهِ فردای تو هستم دندان مسلم را شکانده سنگ کینه... دلواپس دندان زیبای تو هستم نرخ حیا بسیار ناچیز است در شهر پای دو دِرهَم آبرو را می فروشند این قومِ در ظاهر مسلمان فکر عِیش اند... دین خدا را هم به دنیا می فروشند مانند بابایت علی در هرگذرگاه بی حرمتی از کوفیان پست دیدم گفتم که ای وای از دهانت..،گریه کردم تا نیزه ای دست سنان مست دیدم میخانه‌ها از لات های مست پُر شد دور اراذل های مِی‌خوارش شلوغ است پیران اینجا هم خیال جنگ دارند خیلی سرِ نجار بازارش شلوغ است تمرین تیراندازها با مشک آب است خیلی سفارش کن یل آب آورت را این حرمله بدجور تیر انداز خوبی است... حتماً بپوشانی گلوی اصغرت را کوفه برای اکبرت نقشه کشیده یک بی مُرُوَّت گرز سنگینی خریده جانم به قربان سرت..،امروز دیدم خولی سربازار خُورجینی خریده به همسران پابه ماه خویش..،مردان با روسری‌ها..،گاهواره قول دادند این نامسلمان ها به دختربچه هاشان انگشتری و گوشواره قول دادند فکر و خیال شهر جانم را گرفته اندیشه ی مسموم دارد کوچه هایش اهل و عیالت نیاور کوفه آقا خیلی نگاه شوم دارد کوچه هایش "بُغضً لِحِیدر"..،این چُنین پیداست گویا از کینه ی بابات مالامال هستند این ها برای ذبح تو برنامه دارند این‌ها به فکر کَندَن گودال هستند آن خنجر کُندی که دست شمر دیدم... از حنجرت چیزی نمی ماند عزیزم آن نعل هایی که به سُم اسب بستند... از پیکرت چیزی نمی ماند عزیزم 🔸شاعر: بردیا محمدی
هوشیار-روز-عرفه-روضه9813.mp3
9.31M
|⇦•کوفه میا که می بینم... وتوسل به باب الحوائج‌ حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه ویژهٔ روزعرفه اجرا شده به نفس حاج حسین هوشیار •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام صادق‏ علیه السلام : هر چه می‏خواهی برای خود دعا بخوان و [در دعا کردن] بکوش که آن روز [روز عرفه ]روز دعا و درخواست است 📚التهذیب الأحکام ، ج 5 ، ص 1 ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
بذری-روز-عرفه-روضه9804.mp3
1.27M
|⇦•غصه نخور عیبی نداره... وتوسل به باب الحوائج حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ویژهٔ روز عرفه اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روز عرفه فرصتى استثنايى در هر سال است که بايد از لحظات آن در تقويت رابطه با خداوند استفاده نمود. ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
مداحی آنلاین - منم و شهر نامردی - سیب سرخی.mp3
10.49M
🔳 (ع) 🌴منم و شهر نامردی 🌴بی کسیه عجب دردی 🎤 👌بسیار دلنشین ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
مداحی آنلاین - ای صحرای ماریه - پویانفر.mp3
2.43M
🔳 (ع) 🌴ای صحرای ماریه ای تل زینبیه 🌴بار دیگر رسیده ایام مسلمیه 🎙 👌بسیار دلنشین ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
Doaye_Arafe_Narimani_1.mp3
27.09M
و گریزهای مداحی دعا با نوای سیدرضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Doaye_Arafe_Narimani_2.mp3
18.9M
و گریزهای مداحی دعا با نوای سیدرضا ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
1_1101984377.pdf
1.82M
درشت خط همراه با ترجمه بسیار زیبا و کاربردی ...
1_1104360174.pdf
955.6K
پی دی اف دعا عرفه سید رضا نریمانی
تقدیم به سفیر کربلا مسلم ابن عقیل علیه السلام (دشتی؛ نوحه و سینه زنی؛ روضه ای ) منم مسلم سفیر کربلایم شهید راه دشت نینوایم منم مسلم پسر عمِّ حسینم منم مسلم علی را نورعینم منم مسلم عزیز بوترابم من آن نایب مناب آفتابم منم شیر دلاور همچو حیدر ّبه میدان نبرد نا برابر منم مرد شجاع و مرد پیکار منم فرد بصیر و دیده بیدار منم آن قهرمان و مرد میدان منم نایب مناب شاه عطشان منم مسلم شدم در خون شناور براه دین و قرآن و پیمبر براه کربلا اول قتیلم سفیر کربلا پور عقیلم به کوفه آمدم از بهر بیعت ولی پیمان شکستند از عداوت شدم در کوفه من بی یار و یاور میان قوم بی دین و ستمگر بود دار العماره مقتل من شود دارالزیاره مقتل من شده دارالاماره قتلگاهم بود حب علی جرم و گناهم غریب و بی کس و تنهای تنها گرفتار بلا گشتم خدایا میا کوفه تو ای شاه شهیدان که کوفی بی وفا باشد بدوران میان کوفیان بی وفایم رسیده موقع قالوا بلایم سلامت میدهم وقت شهادت حسین جانم فدای بچه هایت خجالت میکشم از زینب تو. فدای ذکر یارب یارب تو دعا کن مهدی زهرا بیاید ز روی طلعتش چهره گشاید بگو "ناطق" غریب کوفه مسلم که بوده او حبیب کوفه مسلم غلامرضامحمودنژاد (ناطق) قم
من کوفه را چون مردگان بی درد دیدم نـامردهاشان را بـه شکل مـرد دیـدم ایـن نـاسپاسان جمـله اشبـاح الرجال‌اند خصم رسـول و حیـدر و قـرآن و آلند اینان به آن دستی که بـا من عهد بستند عهـد مـن و فـرق مـرا با هم شکستند تنهـا نـه در کوفـه مـرا آواره کردنـد قلبم دریدنـد و لبـم را پـاره کردنـد این شهر را پیوسته نـامردی بـه من بود این قوم تنها مـردشان یـک پیرزن بود زن‌هـا ز نـامردان کوفـه وانماندنـد از بام‌ها بر فرق من آتش فشاندنـد مـن جـان‌نثار عترت خیرالانـامم صیدِ بـه خـون غلتیده‌ی بـالای بامم وقتی که خود را از عطش بی تاب دیدم عکس لب خشک تـو را در آب دیدم در موج خون دریای «لا»را دیدم امروز از بـام کوفـه کربلا را دیـدم امروز انگـار می‌بینم جراحـات تنـت را خونين به چنگ گرگ‌ها، پیراهنت را انگـار می‌بینم گُلان پـرپـرت را پاشیده از هم عضوعضوِ اکـبرت را انگار می‌بینم که بعد از قتـل یـاران هم تیرباران می‌شوی هم سنگ باران انگـار مـی‌بینم ذبیـح کـوچکت را زخم گلوی شیرخواره کودکت را انگار می‌بینم که با اشک دو دیـده داری به روی دست خود دستِ بریده انگار بينم غرق خـون آیینه‌ات را جای سم اسبان و زخم سینه‌ات را انگار می‌بینم که شمر آید بـه گودال انگار می‌بینم زدی در خون پر و بال انگار دیدم جان شیـرینت فـدا شد زهرا نگه کرد و سرت از تن جدا شد من بهترین مهمان شهـر کوفـه هستم مهمـان قصابـان شهـر کـوفـه هستم لب تشنـه از پیکر جـدا گردد سر من آویـزه گـردد بـر قنـاره پیکـر من تنهـا نـه ايـن نامردمردم می‌کُشندم در کـوچه‌های شهر کوفه می‌کِشندم «میثم » شرار از نظم جانسوزت فشاندی بس کن که دل‌ها را به بحر خون نشاندی ✍استاد
ای که از کوفه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری خون من ریخته در گام به گامش، نظری! مسلم از پا شده آویز قناره بدنش... فطرس! امروز ببر سمت نگارم خبری شاه در کوه و کمر! من وسط شهر غریب! آه از آن دربدری وای ازین دربدری.. چند دندان مرا سنگ شکسته، آری! عاشق آن است ز معشوق بگیرد اثری بدنم زیر لگد مانده ترحم نکنید.. با سم اسب بکوبید مرا ده نفری گونه‌ام خرد شد از بام زمین افتادم گریه‌ام هست برآن گونه‌ی سرخ دگری با تن بی رمقم بر تو سلامی کردم به فدای سر تو، ای که میان سفری! حاضرم دختر من را به کنیزی ببرند تا که از دختر تو دفع شود هر خطری کاش می‌شد بدنم را همه آتش بزنند تا نگیرد به پر چادر زینب شرری ✍
همراه خود نیاور ای شاه زیورآلات این‌ها به خانواده دادند قول سوغات شب تا سحر نشستم زانو بغل گرفتم اى واى از این خیالات، اى واى از این خیالات ...کوفه میا حسین جان... کوفه وفا ندارد می‌سوخت نامه‌ی من از سوز این عبارات ...هجده هزار نامه... هجده هزار نیزه تفریط پشت تفریط، افراط پشت افراط نامسلمین کوفه، با مسلمت چه کردند خوب است تازه اینجا... وای از بلاد شامات ای وای از زنی که در ازدحام باشد من رد شدم خلاصه از کوچه با مکافات با عفت رباب و حجب و حیای زینب دارند کوچه‌ها و بازارها منافات با دست بسته وقتی افتادم از بلندی گفتم عزیز زهرا، قربان قد و بالات برعکس از قناره...، عکس مرا کشیدند طفلان شهر کوفه در دفتر مجازات باشد قرار بعدی دروازه‌ی همین شهر آنجا که رأس ما با هم می‌کند ملاقات