eitaa logo
پاک‌نویس ( تمرین نویسندگی)
587 دنبال‌کننده
300 عکس
36 ویدیو
7 فایل
♦️ آموزش تخصصی شعر و نویسندگی ✒️📚 💌 پرواز در دنیای ادبیات گروه همراهان پاک‌نویس: https://eitaa.com/joinchat/1348534631C0c1e9e59aa ارتباط با ادمین: @fateme_imani_62 وبگاه؛ fatemeimani.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
کی شعر تر انگیزد؟ خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد غمناک نباید بود از طعنِ حسود ای دل! شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد هر کو نکند فهمی زین کِلک خیال‌انگیز نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد جام می و خون دل هر یک به کسی دادند در دایرهٔ قسمت اوضاع چنین باشد در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود کآن شاهدِ بازاری وین پرده‌نشین باشد آن نیست که را رندی بِشُد از خاطر کـ‌این سابقهٔ پیشین تا روزِ پَسین باشد @paknewis
📌یکشنبه / ۹/ اردیبهشت ۱. دوست داشتم امروز مقایسه‌های چرا ادبیاتو به سرانجام برسونم. مقایسه متن مقاله از داستان دشوارتره یه مقدار. البته این چیزی از علاقه‌ی من به این کار کم نمیکنه. ۲. به نظرم بهتره عادت کنم توی سر و صدا هم تمرکز کنم‌و راحت بنویسم. همش منتظر سکوت صبحگاهی نباشم. هرچند اون رو هم به هیچ وجه نمی‌خوام از دست بدم. اون تایم طلاییه از نظر من. ... ۳. مادر بی‌رحمیه. اصلنم منتظر نمی‌مونه که خودتو براش لوس کنی. به کار خودش ادامه میده. حالا گیرم چند روزی هم قهرکردی و غش و ضعف کردی و خودتو به در و دیوار زدی یا مثلاً سر کار نرفتی. دنیا جریان داره حتا وقتی تو داری از درون داغون میشی. بعدش مجبوری یکی از این دو راهو انتخاب کنی: ۱-لوس بازی رو (که از نظر مامان لوس‌بازیه) بذاری کنار و مشغول یه کاری بشی، ۲- از قطار پیاده شی. اون وقت می‌بینی بدون اینکه برات ترمز کنه یا از سرعتش کم کنه یا حتا بوقی بزنه یا وقتی پریدی برگرده و پشت سرشو نگاه کنه، مستقیم به راهش ادامه میده. بخوای نخوای همینه. ... ۴. می‌خواستم یه نکته دربارهٔ تمرین دوم تفکر نقاد، که این هفته باید انجامش بدیم، از مقاله‌ی بارگاس یوسا به عنوان نمونه بذارم تو کانال. ولی وقتی که رفتم سراغش با کمال تعجب دیدم نکته‌ای که من دنبالشم و فکر می‌کردم هست توی مقاله نیست. پس چرا من فکر می‌کردم هست؟ شاید تو اون مقاله‌ای که خودم نوشتم بوده. به هر حال ظاهرا باید بیخیالش بشم. مغزمم نمی‌کشه. امیدوارم دیگه صبح بکشه. ۵. طنز قدیمی احساس می‌کنم قدیمیا بیشتر به شوخیای پایین‌تنه‌ای می‌خندیدن. البته این نظر دقیقی نیست. بیشتر برخاسته از استقراء ناقصه، یعنی معدود افرادی که دیدم و معدود کتاب‌هایی که خوندم مثل همین دایی‌جان ناپلئون یا بعضی از نوشته‌های بهمن فرسی. البته الان که دوباره به بررسی این موارد معدود دور و اطرافم می‌پردازم، می‌بینم بعضی جوونا هم اینطوری هستن. یعنی تا اسم جوک و لطیفه و حتا طنز میاد، یاد چیزایی میفتن که ممنوعیت پخش داره. خب احتمالا باید تجدید نظر کنم. ینی یا بگم پیر و جوون و جدید و قدیم نداره یا مثلا بگم ذهن اون جوونا هم پیر و قدیمیه. الان دیگه طنز از نظر محتوا یه مقداری پیشرفت کرده، نکرده؟ ندومه والا. @paknewis
📌دوشنبه/ ۱۰ اردیبهشت ۰۳ ۱. سرعت گذشت زمان بیشتر نشده؟ البته میدونم همیشه بیشتره، ولی گاهی حس می‌کنم بیشترتره... ۲. ولی خداییش آشنایی مجازی آشنایی نیست. از یه جهاتی خوبه ولی فقط از یه جهاتی؛ آدما رو توی حقیقی که می‌بینی تازه با خودت میگی: عه! این چقد با تصور من فرق داره. مجازی انگار آدما رو از سوراخ در نگاه کنی، ولی فضای واقعی، واقعیه دیگه، اونور دیواره. امکان شناخت خیلی بیشتره. منظورم از شناخت البته شناخت کامل نیست، همین برداشت ظاهری از شخصیت افراد منظورمه. مثلا می‌بینی که آدما شیطون‌ترن یا مظلوم‌تر، چاق‌ترن یا لاغرتر، پیرترن یا جوون تر. خاکی‌تر یا مغرورتر، خجالتی‌تر یا پرروتر... و غیره. ۳. خونه از کجا می‌فهمه ما توش نیستیم؟ (از سوالات دخترجان) ولی واقعا خونه از کجا می‌فهمه؟ انگار واقعا وجود نفَس آدمیزاد توی خونه، در سر پا موندن خونه موثره. از قدیمم گفتن خونه‌ای که توش آدم نباشه زودتر خراب میشه. در صورتی که شاید آدم فکر کنه باید برعکس باشه. یعنی خونه‌ی خالی باید سالم‌تر بمونه و دست‌نخورده‌تر. من همیشه با خودم می‌گفتم خب خونه‌ی خالی کسی رو نداره که بهش رسیدگی کنه و خرابیاشو رفع و رجوع کنه. ولی از طرف دیگه استهلاکی که از وجود آدما به وجود میادم هست. اما حالا فکر می‌کنم نه، قضیه مهم‌تر از این حرفاس. ۴. یه کلمه هم از پسرجان: -بیچاره اونایی که اسمشون جَکه. -چرا؟ -چون همه بهشون میگن جک و جونور. یاد اون اسمای داستان‌ساز افتادم در کتاب «۱۰۰۱ ایده درخشان برای نوشتن»، یادتونه؟ و همچنین مجموعه‌کتابای تونی گراس به اسم «فسقلی‌ها». اگه داستانی هستین میتونین یه داستان بنویسین با عنوان «جک جونور» یا «جکی جونور». ۵. باطری قلب چیست؟ اگه گفتین! ۶. بن‌بست و شاهراه گاهی یه موقیت‌هایی به نظر بن‌بست میاد، ولی بعد از مدتی می‌بینی که همین بن‌بست، میتونه تبدیل به شاهراه بشه؛ تاحالا تجربه‌ کردین؟ ۷. هیچی برام بهتر از خوب‌کردن حال دیگران نیست، هیچ چیز. این که بفهمم تونستم حال بد کسی رو تبدیل به حال خوب کنم برام خیلی ارزشمنده، حتا اگه یه ذره باشه. ۸. دوست دارم یه‌بار برم سر صحنه‌ی فیلمبرداری. ولی کارگردانی که من می‌پسندم هنوز فیلمشو نساخته، منتظرشم. ینی راهم میده؟ @paknewis
📌سه‌شنبه/ ۱۱ اردیبهشت ۰۳ ۱. بعضی ازکارها برای آدم تبدیل به معضل میشه، در حالیکه واقعا معضل نیست. مخصوصاً وقتی زمان میخوره، همینجوری الکی تبدیلش می‌کنه به معضل، کارو سنگین می کنه، حتا گاهی تا حد یه کوه. کافیه برش داری تا ببینی همون کاهیه که بوده. «مرور زمان» گاهی معضل آفرینه؛ گاهی هم البته حلال مشکلات. ۲. آیا من میتونم زحمات معلمم رو جبران کنم؟ بعید می‌دونم. ۳. این تمایل فراوان به آزادنویسی یه مقداری هم به خاطر تنبلیه شاید؛ البته جدای از عوامل خوب دیگه. پروژه‌های دیگه‌م داره مورچه‌ای پیش میره. ۴. اصن ولش کن. بذار انقد حرص ساعت خوابو نخورم. البته نه اینکه بی‌خیال اصلاحش بشم، نه نه هرگز؛ ولی حرصم نمی‌خورم، چه کاریه؟ به هر حال بخشی از شرایط دست من نیست. ۵. «خوبه ولی می‌شد که بهتر باشه» این جمله انگار هیچ وقت دست از سر آدم بر نمیداره، هیچ وقت. امروز که یازدهم بود، اگه مثل شروع ماه پیش رفته بودم، باید ۲۲۰۰۰ کلمه نوشته بودم، ولی الان ۱۵ هزارو ۸۵۰ کلمه نوشتم. بازم بدک نی. @paknewis .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 مترجمی اینچنین‌ام آرزوست چندی روزی است بر روی مقایسه‌ی دو ترجمه از مقاله‌ی «چرا ادبیات؟» نوشته‌ی ماریو بارگاس یوسا کار می‌کنم. یکی از مترجمین «عبدالله کوثری» است که نامی شناخته شده در صنعت ترجمه و از اساتید مسلم این حوزه است. کم‌کم دارم به این نتیجه می‌رسم که ترجمه‌ی ایشان از این مقاله را می‌توان نوعی بازنویسی مقاله هم دانست و حتا می‌توانم دلایلی بیاورم که این ترجمه، بر اعتبار علمی متن افزوده است. چند روز پیش یکی از آشنایان محترم برای چندمین بار، درباره‌ی ترجمه‌ی یکی از مقالاتم با من صحبت می‌کرد. بازهم سخن از این بود که بعضی از جمله‌ها در ترجمه بی‌معنا می‌شوند یا حتا فلان کلمه در زبان انگلیسی ناسزا به شمار می‌رود و مترجم ما هم می‌خواهد به اصل متن وفادار بماند، چه کنیم؟ این گفتگو، دوباره سوالی را برایم مطرح کرد: «در ترجمه تا چه حد باید به متن اصلی وفادار بود؟» به عبارت بهتر «وفاداری به متن به چه معناست؟ آیا منظور وفاداری به کلمات است یا مضمون متن؟» شاید پاسخ این سوال بدیهی به نظر برسد و بگویید خب معلوم است که انتقال مضمون مهم‌تر از حفظ کلمات است. اما برای مترجمین گویا آنقدرها هم بدیهی نیست. البته شاید برخی از مترجمین هم از این‌رو وفاداری به کلمات را انتخاب می‌کنند که کار آسان‌تری است. وفاداری به مضمون و کلمات مناسب را در خدمت آن درآوردن، برای مترجم غیر کارکشته بسی دشوار و چالش‌برانگیز خواهد‌بود. در پاسخ به آشنای محترم گفتم: -خب معلوم است که در چنین مواردی مترجم باید کلمه‌ای جایگزین پیداکند. اگر هم نمی‌تواند، آن کلمه یا جمله را حذف‌کند؛ من با این کار هیچ مشکلی ندارم. بیشتر منظورم این بود که چنین حذف و اضافه‌هایی کار من نیست، کار خود مترجم است. البته این بار هم خودم این حذفیات را اعمال‌کردم تا مترجم محترم، که گمان نمی‌کنم چندان ماهر باشد، بابت عدم امانت‌داری عذاب وجدان نگیرد، اما همچنان به تفاوت عمیق کار مترجمی چون عبدالله کوثری با سایر مترجمان می‌اندیشم. تحصیلات آکادمیک من در رشته‌ی تفسیر قرآن بود که علاوه بر اصول کلی تفسیر متن، درسی هم درباره‌ی بحث شیرین ترجمه و مقایسه‌ی ترجمه‌ها داشتیم. این مقایسه، خصوصا در مورد متن خاصی چون قرآن کریم، از حساسیت بیشتری برخوردار است و می‌شود درک کرد که چرا برخی از مترجمین، علاوه بر وفاداری به مضمون تلاش می‌کنند وفاداری به کلمات را نیز حفظ کنند. اما حتا درمورد قرآن کریم نیز «ترجمه‌های آزاد» کاملا پذیرفته شده است. پس مسلما درباره‌ی سایر متون نیز دست مترجم برای دخل و تصرف در کلمات و جملات باز است؛ و ظیفه‌ی اصلی او همواره این است که «مضمون» مورد نظر نویسنده را هرچه روشن‌تر به مخاطب زبان مقصد منتقل‌کند. فاطمه ایمانی ۱۲/ اردیبهشت ۰۳ @paknewis
هدایت شده از کانال حسین دارابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : يا مَعشَرَ الشِّيعَةِ ، إنّكُم قد نُسِبتُم إلَينا ، كُونُوا لَنا زَينا ، و لا تَكُونُوا عَلَينا شَينا [مشكاة الأنوار : 134/305] 🏴 امام صادق عليه السلام : اى گروه شيعيان! شما منسوب به ما هستيد. پس مايه زينت ما باشيد، و مايه زشتى (بد نامى) ما نباشيد. | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
📌«این که می‌گویی چه ربطی به موضوع دارد؟» ✅ به ذهنتان اجازه ندهید سرگردان مسائل نامربوط شود. ✅ به دیگران هم اجازه ندهید از مسئلهٔ اصلی منحرف شوند. @paknewis .
چنان دلشورهٔ گنجشک در بورانم انگاری که خنجر می‌کشد قندیل دی بر جانم انگاری پریشانی مطلق نیستم حرفی به دل دارم تماشا کن مرا! نقاشی طفلانم انگاری به چه مانم؟ به شمعی سوخته در چادر چوپان که هر شب از طناب شعله آویزانم انگاری عزیزم، روشنم، بالانشینم، خفته در ترمه غریبم ساکتم بی‌همدمم قرآنم انگاری بپاش ای مرگ! ای یار قدیمی مهربانی کن نمک در کفش‌هایم فکرکن مهمانم انگاری خوشم هربار زخمی از در آمد بیت شعری شد گل و مرغ و شکارم قالی کرمانم انگاری به چای و ذکر و سرفه حل‌نشد این خشت در حلقم کنار برف و آتش بغض کوچک‌خانم انگاری همیشه زخم بر زخمم همیشه رنج بر رنجم به خون آغشته‌ام آشفته‌ام ایرانم انگاری @paknewis
گفت‌وگوی_شاهین_کلانتری_با_علی_معتمدی.mp3
39.91M
🎙گفت‌وگوی شاهین کلانتری (مسئول مدرسهٔ نویسندگی) با علی معتمدی نویسنده‌ی کتاب «باید به کسی می‌گفتم که این‌جا بوده‌ام» قسمت اول ✔️درباره‌ی و تجربه‌ی زیسته .
گفت‌وگوی_شاهین_کلانتری_با_علی_معتمدی (1).mp3
40.8M
🎙گفت‌وگوی شاهین کلانتری با علی معتمدی نویسنده‌ی کتاب «باید به کسی می‌گفتم که این‌جا بوده‌ام» قسمت دوم ✔️درباره‌ی و تجربه‌ی زیسته .
🔖بیست‌وهفتمین کارگاه آنلاین تمرین نوشتن (تولید محتوا) 🔥محتوای این کارگاه هر بار به‌کل تغییر می‌کند. 📌شرکت در کارگاه آنلاین تمرین نوشتن از شما نویسنده‌ی حرفه‌ای‌تری می‌سازد چون در این کارگاه: • در هر جلسه با ۷ تکنیک و تمرین تازه‌ی نوشتن آشنا می‌شویم. • همزمان باهم می‌نویسیم و از این طریق بر اهمال‌کاری‌مان در نوشتن غلبه می‌کنیم. • با کتاب‌های کمیابی آشنا می‌شویم که خواندن آن‌ها شیوه‌های تازه‌ی نوشتن را به ما می‌آموزد. • نوشته‌هایمان را در گروه دوره به‌اشتراک می‌گذاریم و از کارشناس دوره بازخورد دریافت می‌کنیم. • با دوستان خلاقی آشنا می‌شویم که معاشرت و ارتباط با آن‌ها مشوق مداومت در مسیر نویسندگی است. ۴ جلسه‌‌ی آنلاین 🔔جمعه‌ها از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷:۳۰ شروع از جمعه ۲۱ اردیبهشت ➕محتوای کارگاه به‌طور کامل ضبط و در اختیار همه‌ی شرکت‌کنندگان قرار خواهد گرفت. شهریه: ۵۰۰ هزار تومان ✔️ برای ثبت‌نام شهریه را به کارت بانکی زیر واریز کنید 5892101022431759 (بانک سپه، رحیم کلانتری) سپس رسید را برای راهنمای کارگاه بفرستید تا شما را در دوره عضو کند. نشانی راهنمای دوره: ➡️ @Pegie_real خانم جهانگیرنژاد برای مطالعه‌ی فراخوان کامل دوره روی لینک زیر کلیک کنید: madresenevisandegi.com/5732 🔗نظرات شرکت‌کنندگان‌ دوره‌های قبلی در لینک زیر: https://t.me/shahinkalantari/11117