eitaa logo
پرتو اشراق
757 دنبال‌کننده
24.9هزار عکس
13.3هزار ویدیو
56 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺اون خائن و بی‌شرفی که دیروز خبر خیانتش منتشر شد چه کسی بود؟ 😐 میثم نصیری ملقب به احمدآبادی رئیس مرکز اطلاعات مالی ایران و مسئول مذاکره با FATF ⚠با حضور در کنسولگری امریکا در کشور امارات درخواست تابعیت برای خود و خانواده‌اش کرده است. همچنین یکی از بستگان نزدیک نصیری احمدآبادی هم ساکن و تبعه کشور آمریکا است. وی ممنوع الخروج شده! 😁 ماشاءالله این دولت در پرورش دزد و خائن و جاسوس رکورد زده!!! 🌐 @partoweshraq
😐 وقتی صدای ظریف بلند می‌شود باید بدنبال کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه‌ گشت! 🌐 @partoweshraq
🔺آخوندی: اعدام اقدامی گذرا و برای خنک شدن برخی جگرها بود! 😁 جناب ، باور بفرمائید اگر حضرتعالی نیز بابت عملکردتان، محاکمه شوید جگرهای بیشتری خنک خواهد شد!! 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ✈ مسلمان شدن یک در ارتفاع چند هزار متری..! 🇧🇷 خلبان برزیلی در ارتفاع ١٨٠٠٠ پایی و از کابین کنترل، اسلام آورد و شهادتین داد! 📹 کمک خلبان از لحظه‌ی اسلام آوردن این خلبان برزیلی فیلم گرفت. ☪ طبق آمار، سریعترین رشد را در سراسر جهان از راه «پذیرفتن اسلام» دارد. 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏪 وقتی که در رستوران یا اماکن عمومی مقدار زیادی از دستمال کاغذی، يا صابون یا عطر رایگان استفاده می کنید، در حالی که در منزل خودتان این گونه نیستید، بدین معنا است که اگر «شرایط اختلاس» برای شما فراهم شود مطمئنا اختلاس می کنید! 🍝 اگر در جشن ها و بوفه ها زیاد غذا می خورید در حالی که می دانید شخص دیگری آن را حساب می کند، بدین معناست که اگر «فرصت خوردن مال دیگران» را پیدا کنید، این کار را انجام خواهید داد! 👥👥 اگر حقوق در صف ایستادن و در صف بودن را راعایت نمی کنید، پس شما زمینه این را دارید که برای رسیدن به هدف خود «از شانه دیگران» هم بالا بروید. 💳 اگر بر این باور هستید که هر چه را در خیابان پیدا کردید حق شما است، در حالی که متعلق به شخص دیگری بوده که آن را گم کرده است، پس «قابلیت دزدی» در شما وجود دارد! 🚨 هنگامی که به قوانین راهنمایی و رانندگی توجهی ندارید و به آن اعتنایی نمی کنید، بیانگر این است که شما زمینه «تجاوز و سرکشی» را دارید حتی اگر قرار باشد اشخاص بی گناهی هم در این بین صدمه ببینند. 🐜 اگر به حیوانات آزار می‌رسانید - سگها را به آتش می کشید - و برای کسب پول و درآمد از آزار و اذیت و کشتار حیوانات ابایی ندارید پس شما بالقوه - در قبال دستمزد و پول - توان انجام این اعمال و جنایات را با همنوع و انسان‌های دیگر دارید!! 🎭 پرویز پرستویی. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | ⚠ رحم کن تا خدا رحمت کند! 🕌 انسانیت به نماز و مسجد رفتن نیست! 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
🕑 💠🌹💠 ⚜ حضرت (قدس‌ سره): 🎙کسی که وحدت مسلمانان را نخواهد، مسلمان نیست. ائمۀ ما (علیهم‌السلام) در نماز جماعت آنان شرکت می‌کردند، به جهت اتّحاد مسلمانان. 📗 زمزم عرفان، ص ٣٨١. 🌐 @partoweshraq
🕓 💠🚻💠 👌تفاوت زن و مرد در بیان احساسات! 🚺 زنها برای اينكه احساسات خود را بيان كنند از اقسام كلمات مبالغه‌آميز و «ترين‌ها» استفاده می‌كنند. و مرد در برابر الفاظ مبالغه‌آميز چون منظور زن را درك نمی‌كند واكنش‌های منفی نشان می‌دهد! 👌وقتی زن می‌گويد: «هيچ وقت به حرفهايم گوش نمی‌دهی» مرد حس می‌كند كه زن دارد حرفی غير منطقی می‌زند. 🚺 در صورتيكه معنای جمله زن اين است: 🔅الان آن‌طوری که شايد به من توجه نمی‌كنی و نیاز به توجه تو دارم. 🌐 @partoweshraq
🔺اعترافات مامور سابق FBI درباره «سردار سلیمانی» 🎙امروز و به لطف پیروزی‌های محور مقاومت، قاسم سلیمانی می‌تواند سوار بر خودرویش از تهران تا مرز فلسطین اشغالی برود، بدون آن‌که کسی جلویش را بگیرد. 🔅بدون شک، حاج قاسم سلیمانی، امروز قدرتمندترین ژنرال خاورمیانه است. 🖥 مشرق 🌐 @partoweshraq
🔺واکنش علی علیزاده به کاریکاتور هرزنامه قانون 💻 لندن نشینم اما ۱ ریال از بیت‌المال نگرفتم/ این شما و مدیر مسئولتان هستید که ۸۰ میلیارد از بیت‌المال گرفتید و ‌پس ندادید و‌ هرروز به وطن حمله می‌کنید! 🌐 @partoweshraq
🔺😳 درآمد ٢۵ میلیونی کواکبیان! 🌐 @partoweshraq
😐 مرسی از گل به خودی زیباتون آقای عراقچی!!! 🌐 @partoweshraq
💚 چند سال پیش، حضرت آقا در یکی از سفرها برای سخنرانی روی صندلی نشستند؛ اما بلافاصله بلند شدند. گفتند صندلی کمی به سمت جلو جابجا شود. ☀ تنها دلیل این کار هم زیر سایه بودن صندلی حضرت آقا بود که با این جابجایی، مثل مردم زیر آفتاب رفتند. 🌐 @partoweshraq
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت سیصد و سی ام 🕘 ساعتی می‌شد که همین چند قدم را با بی‌قراری بالا و پایین می‌رفتم که دیگر خسته و درمانده همانجا روی زمین نشستم، ولی جای نشستن هم نبود که جمعیت مثل سیل سرازیر می‌شد و چند بار نزدیک بود خانم‌ها رویم بیفتند که باز از جا بلند شدم. 🏻 دیگر درد ساق پا و سوزش تاول‌هایم را فراموش کرده و با تن و بدنی که از ترس به لرزه افتاده بود، خودم را میان جمع بانوانی که به قصد زیارت پیش می‌رفتند، رها کردم تا مرا هم با خودشان ببرند و باز خیالم پیش دلشوره و اضطراب همسر مهربانم بود که نگاهم از میان جمعیت دل نمی‌کَند و فقط چشم می‌دواندم تا مجیدم را ببینم. 👁 چشمانش را نمی‌دیدم ولی از همین راه دور، تپش تند نفس‌هایش را احساس می‌کردم و می‌توانستم تصور کنم که به همین یک ساعت بی‌خبری از الهه‌اش، چه حالی شده که بیش از ترس و وحشت خودم، برای پریشانی عزیز دلم گریه می‌کردم. 👥👥 دیگر چشمانم جایی را نمی‌دید و هر جا سیل جمعیت مرا با خودش می‌بُرد، می‌رفتم و فقط مراقب بودم که از میان جمع زن‌ها خارج نشوم و به مردها نخورم. 👁 حالا چشمه اشکم به جوش آمده و لحظه‌ای آرام نمی‌گرفت که پیوسته گریه می‌کردم. 🕌 دیگر همه جا را از پشت پرده چند لایه اشک‌های گرم و بی‌قرارم، تیره و تار می‌دیدم که در انتهای مسیر و در دل سیاهی شب، ماهی آسمانی پیش چشمانم درخشید و آنچان دلی از من بُرد که بی‌اختیار زمزمه کردم: ⁉حرم امام حسین (علیه‌السلام) اینه؟ 👌و بانویی ایرانی کنارم بود که سؤال مات و مبهوتم را شنید و با لحنی ملیح پاسخ داد: - نه عزیزم! این حرم حضرت اباالفضل (علیه‌السلام)! 💧پس ساقی لب تشنگان کربلا و حامل لواء امام حسین (علیه‌ السلام) که این چند روز در هر موکب و هیئتی نامش را شنیده و شیدایی شیعیان را به پایش دیده بودم، صاحب این گنبد و بارگاه درخشان بود که اینهمه از من دلبری می‌کرد و هنوز چشم از مهتاب حرمش بر نداشته بودم که همان بانو میان گریه‌ای عاشقانه زمزمه کرد: ✋🏻 قربون وفاداری‌ات بشم عباس! و با همان حال خوشش رو به من کرد: ⛺ شب و روز عاشورا، حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) مراقب خیمه‌های زن و بچه‌های امام حسین (علیه‌السلام) بوده! تو خیمه‌گاه هم، خیمه آقا جلوتر از همه خیمه‌ها بوده تا کسی جرأت نکنه به بقیه خیمه‌ها نزدیک شه! هنوزم از هر طرفی وارد کربلا بشی، اول حرم حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) رو می‌بینی...!!! 👥👥 و دیگر نشنیدم چه می‌گوید که بر اثر فشار جمعیت، میان مان فاصله افتاد و حالا فقط نوای نوحه و زمزمه روضه به گوشم می‌رسید. عرب‌ها به یک زبان و ایرانی‌ها به کلامی دیگر به عشق برادر امام حسین (علیه‌السلام) می‌خواندند. مردها با هم یک دم گرفته و زن‌ها به شوری دیگر عزاداری می‌کردند و می‌دیدم مست از قدح عشق حضرت اباالفضل (علیه‌ السلام) عاشقانه به سر و سینه می‌زنند و خیابان منتهی به حرمش را می‌بویند و می‌بوسند و می‌روند. ✋🏻 گاهی ایرانی‌ها دم می‌گرفتند: «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...» و گاهی عراقی‌ها سر می‌دادند: ✋🏻 «یا عباس جیب المای لسکینه...» و می‌شنیدم صدای اینهمه عاشق قد می‌کشد: ✋🏻 «لبیک یا عباس...» که هنوز پس از ١۴٠٠ سال از شهادت حضرتش، ندای یاری خواهی‌اش را صادقانه لبیک می‌گفتند که من هم کاسه صبرم سر ریز شد و نمی‌توانستم با هیچ نوحه‌ای هم نوا شوم و به نغمه قلب خودم گریه می‌کردم که نه روضه‌ای به خاطرم می‌آمد و نه شعری از بَر بودم و تنها به ندای نگاهی که از سمت حرم صدایم می‌کرد، پاسخ داده و عاشقانه گریه می‌کردم. 🏻 دیگر مجید و آسید احمد و بقیه را از یاد برده و جدا افتادنم را فراموش کرده بودم که من در میان این جمعیت دیگر غریبه نبودم و در محضر فرزند رشید امام علی (علیه‌السلام)، آنچنان پَر و بالی گشوده بودم که حالا بی‌نیاز از حرکت جمعیت با قدم‌هایی که از داغ تاول آتش گرفته بود، به سمتش می‌رفتم و اگر غلط نکنم او مرا به سوی خودش می‌کشید! 🕌 چه منظره‌ای بود گنبد طلایی‌اش در میان دو گلدسته رعنا که پیش چشمم شبیه دو دست بُریده حضرتش در راه خدا و دفاع از پسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌آمد! 👌ولی این خشت و آهن و طلا کجا و دستان ماه بنی‌هاشم (علیه‌ السلام) کجا که شنیده بودم خداوند در عوض دو دست بُریده، به او دو بال عنایت فرموده تا در بهشت پرواز نماید! 👥👥 هر چه به حرم نزدیک‌تر می‌شدیم، فشار جمعیت بیشتر می‌شد و تنها طنین «لبیک یا عباس!» بود که رعشه به تن زمین و آسمان می‌زد و دل مرا هم از جا می‌کَند. 🕌 حالا به نزدیکی حرمش رسیده و دیگر نمی‌توانستیم قدمی پیش برویم که دور حرم، جمعیت انبوه مردان تجمع کرده و راه بند آمده بود. 🚨🔰 لینک برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند: 🔗 eitaa.com/partoweshraq/8
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت سیصد و سی و یکم 🌌 هنوز دو سه شب به اربعین مانده و تنها به هوای شب جمعه بود که جمعیت اینطور به صحن و سرای کربلا سرازیر شده و برای زیارت اولیای الهی سر از پا نمی‌شناختند. 🏻از این نقطه دیگر گنبد و گلدسته‌ها پیدا نبود که تقریباً پای دیوار‌های بلند و پُر نقش و نگار حرم ایستاده و تنها سیل مردم را می‌دیدم. 🕌 گاهی جمعیت تکانی می‌خورد و به سختی قدمی پیش می‌رفتم و باز در همان نقطه متوقف می‌شدم که در یکی از همین قدم‌ها، صحنه رؤیایی بین‌الحرمین پیش چشمان مشتاقم گشوده شد و هنوز طول بین الحرمین را با نگاهم طی نکرده بودم که به پابوسی حرم نازنین سید الشهدا (علیه‌السلام) رسیدم. 🌷 حالا این خورشیدی که هنوز از داغ خون و عطش شعله می‌کشید، مزار پاره تن فاطمه (علیه‌ السلام) و نور دیدگان علی (علیه‌ السلام) بود که به رویم می‌خندید و به قدم‌های خسته و مجروحم، خوش آمد می‌گفت و من کجا و لبخند پسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) کجا که پیراهن صبوری‌ام دریده شد و ناله‌ام به هوا رفت. 🏴 محو حرم بهشتی‌اش، دل از پرچم عزای روی گنبدش نمی‌کَندم و پلکی هم نمی‌زدم تا نگاه مهربانش را لحظه‌ای از دست ندهم که یقین داشتم نگاهم می‌کند! ✋🏻 هر دو دستم را به سینه گذاشته و تا جایی که نفسم بر می‌آمد، به عشقش ضجه می‌زدم و از اعماق قلب عاشقم صدایش می‌کردم. بانگ «لبیک یا حسین!» جمعیت را می‌شنیدم و دست‌هایی را که پس از هزاران سال به نشانه یاری پسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بالا رفته و رو به گنبدش پَر می‌زد، می‌دیدم و من سرمایه‌ای برای اینچنین جانبازی‌های عارفانه‌ای نداشتم که تنها عاجزانه گریه می‌کردم و نمی‌دانستم چه بگویم که فقط به زبان بی‌زبانی ناله می‌زدم. 💓 دلم می‌خواست تا پای حرمش به روی قدم‌های زخمی‌ام که نه، به روی چشمانم بروم که حالا جام سرریز عشقش در جانم پیمانه شده و می‌دیدم حسین (علیه‌السلام) با دلها چه می‌کند و باور کرده بودم هر چه برایش سر و جان بدهند، کم داده‌اند که چنین معشوق نازنینی شایسته بیش از اینهاست! 🌷 بنده‌ای که در راه دفاع از دین خدا، همه دارایی‌اش را فدا کرده و در اوج تسلیم و رضایت، نه تنها از جان خود که از دلبستگی به تک تک عزیزانش بگذرد و یکی را پس از دیگری در راه خدا عاشقانه به قربانگاه بفرستد و باز به قضای الهی راضی باشد، سزاوار بیش از اینهاست! 🕊 دیگر بیش از این تاب دوری از حرمش را نداشتم و مرغ پریشان دلم به سمت صحن و سرایش پر می‌کشید و صد هزار حسرت که پهنه بین‌الحرمین از خیل عشاقش بند آمده و دیگر برای منِ بی سر و پا مجال رفتن نبود! ولی جان همه عالم به فدای کرمش که از همین راه دور، نگاهم می‌کرد و در پاسخ مویه‌های غریبانه‌ام، چنان دستی به سرم می‌کشید که دلم آرام می‌شد و چه آرامشی که در تمام عمرم تجربه‌اش نکرده و حالا داروی شفابخش همه غم‌هایم ذکر «حسین!» بود و چه شبی بود آن شب جمعه که سر به دیوار حرم حضرت ابالفضل (علیه‌السلام)، تا سحر میهمان نگاه مهربان امام حسین (علیه‌السلام) بودم. 🌌 تا اذان صبح چیزی نمانده و هنوز آشوب عاشقانه عشاق حسین (علیه‌ السلام) به آرامش نرسیده و من بی‌آنکه لحظه‌ای به خواب رفته باشم، با امام شهیدم، راز و نیاز می‌کردم. 🏻 حالا در مقام یک مسلمان اهل سنت، نه تنها برایم عزیز و محترم بود که معشوق قلب بی‌قرارم شده و به پیروی از امامتش افتخار می‌کردم که شبی را با حضور بهشتی‌اش سحر کرده و بی‌خیالِ ‌های و هوی دنیا و بی‌خبر از همسر و همراهانم، به هم‌صحبتی کریمانه‌اش خوش بودم. ⛈ ساعتی می‌شد که آسمان کربلا هم دلتنگ حسین (علیه‌السلام) شده و در سوگ شهادت غریبانه‌اش، ناله می‌زد و گریه می‌کرد تا پس از قرن‌ها، زمین کربلا را از خجالت آب کند و روی زمان را شرمنده که طفل شیرخوار خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیهم‌اجمعین) در همین صحرا با لب تشنه به شهادت رسید و ندای «العطش» کودکان حسین (علیه‌السلام) همچنان دل آب را آتش می‌زد و من به پای همین روضه‌های جگر سوز تا سحر ضجه زدم و عزاداری کردم تا طنین «الله اکبر» در آسمان قد کشید و چه شوری به پا کرد که امام حسین (علیه‌السلام) به بهای برپایی نماز، در این سرزمین مظلومانه به شهادت رسید. 📿 نماز صبح را با همان حال خوشی که پرورگارم عنایت کرده بود، خواندم و باز محو تماشای خورشید درخشان کربلا، به دیوار حرم حضرت ابالفضل (علیه‌السلام) تکیه دادم و غرق احساس خودم، به حرکت پیوسته زائران نگاه می‌کردم. ⛈ حتی بارش شدید باران و هوای به نسبت سرد سحرگاهی هم شور و حرارت این عاشقان کربلا را خنک نمی‌کرد که در مسیر بین الحرمین پریشان می‌گشتند و گاهی به هوای این حرم و گاهی به حرمت آن حرم بر سر و سینه می‌زدند. 🚨🔰 لینک برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند: 🔗 eitaa.com/partoweshraq/8
🕕 💠🌷💠 🎤 لا به لای روضه هایش از من پرسید: ⁉ می‌دونی اِرباً اِربا که می‌گن یعنی چی؟! 🌹 گفتم: مثل گلی که پر پر کنند و بپاشند اطراف!! 🌷گفت: نه! توی شرهانی، وقتی بدن یه شهید هفده هجده ساله رو جدا جدا توی شعاع دویست متری پیدا می کردیم، فهمیدم ارباً اربا یعنی چی... دست و پا و جمجمه و اعضا هر کدوم یه طرف بود... 📗برگرفته از كتاب عمار حلب، . 🌐 @partoweshraq
🌹 کسب فیوضات الهی راه دارد و خدا بدون یک سلسله مسائل، چیزی به کسی نمی دهد؛ بدانید هر کس به هر جا رسیده، یک چیز مثبت در زندگی اش به پروردگار نشان داده است. 🌐 @partoweshraq
🇮🇷 نمونه‌ای از رفتار وحدت‌ بخش با یکی از شخصیت‌ های اهل سنت دیگر کشورها 🎙یک وقت خدمت آقا بودیم. سخن از رهبران یکی از احزاب اسلامی در یکی از کشورها به میان آمد. رئیس آن حزب مدتی بود که با جمهوری اسلامی بد رفتار کرده بود. مصاحبه‌های نیشدار انجام می‌داد و گاهی نقدهای تندی علیه جمهوری اسلامی داشت. ❓در آن موقع ما می‌خواستیم ببینیم نظر آقا در این ‌باره چیست؟ آیا با این شخص ارتباط برقرار کنیم و با او رفتار محبت ‌آمیز داشته باشیم یا نه؟ 🇮🇷 آقا فرمودند: ما آقای فلانی را از خودمان می‌دانیم و علی ‌رغم همه‌ی آنچه می‌گوید، حتماً با او ارتباط برقرار کنید. ❓به آقا گفتم شما راضی هستید ما همین حرفی که شما فرموده‌اید را به او منتقل کنیم؟ 🇮🇷 فرمودند بله، به ایشان منتقل کنید. 👌اتفاقاً اثر هم کرد و باعث شد به این سمت برگردد و خیلی معتدل شود. 🌹به مناسبت 🎙به نقل از حجت الاسلام ‌و المسلمین ، دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی. ▶🆔: @partoweshraq
⏳ راز زنده بودن (علیه السلام) 🌍 الیاس (علیه السلام) از پیامبرانی است که هنوز زنده و غایب از نظرهاست. 📚 نقل شده: (علیه السلام) نزد او رفت تا روحش را قبض کند... الیاس (علیه السلام) به گریه افتاد. ⚜ عزرائیل (علیه السلام) گفت: آیا گریه می‌کنی، در حالی که به سوی پروردگارت باز می‌گردی؟! 🌹 الیاس (علیه السلام) گفت: 🌙 گریه‌ام از ترس مرگ نیست، بلکه برای شبهای [طولانی] زمستان و روزهای [گرم و طولانی] تابستان است که دوستان خدا، در این شبها به می‌گذرانند و در این روزها می‌گیرند و در خدمت خدا هستند و از مناجات با محبوب لذت می‌برند؛ ولی من از صف آنها جدا شده، اسیر خاک می‌گردم! ⚜ خداوند به الیاس (علیه السلام) وحی کرد: 🔅تو را به خاطر آنکه دوست داری در خدمت ما باشی، تا روز مهلت دادم تا زنده باشی [و در صف اولیاء خدا مشغول مناجات بمانی]. 📚 داستان‌های صاحب‌دلان، محمدی اشتهاردی، ج ۲، صص ۱۵۵ ـ ۱۵۶. 📚 المخازن، ج ۱، ص ۲۸۶. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌺 🌹 العجل اى صاحب محراب و منبر العجل 🌷 العجل اى حامى دين پيمبر العجل 🌷 العجل اى باعث ايجاد عالم العجل 🌹 العجل اى وارث شمشير حيدر العجل 🌐 @partoweshraq
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | ⁉دسیسه انار؟! 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | ⁉دسیسه انار؟! 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا