🕑 💠🌹💠 #بـہـجٺ_خـــوبـان
⚜️ حضرت #آیت_الله_بهجت (قدس سره):
🎙️روایت دارد که خود حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) در خیمه گاه [علیاصغر علیهالسلام] را دفن کرد، لکن نقل شده است که یکی از همین اشقیا مطلع شد، و [شروع کرد به] الله اکبر گفتن و [سر و] صدا کردن، و با آنکه طفل بود و دفن [شده] بود، سرش را برید. به هر حال [چنین کاری] بعید نیست از اینهایی که کلابند (همچون سگاند) و انسان نیستند.
📗 رحمت واسعه، ص٢٧٣.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#حضرت_علی_اصغر
15.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕓 💠🚻💠 #مشاوره_خانواده
🎧 #بشنوید | #پادکست
❓چطور محبت #امام_حسین(ع) رو برای بچهها تعریف کنیم؟
❓چقدر از مصائب #عاشورا رو برای بچهها بگیم؟
🌷 شرکت تو هیئت و روضه خانگی چطور شخصیت اجتماعی بچههارو می سازه؟
🔺 اینجا تجربه سه نفر از والدین رو بشنویم.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
پرتو اشراق
🕕 💠🌷💠 #سـیـره_شـہـداء
🗓️ سالی که #محرم، محمدتقی سوریه بود. سفر اولش بود که ۵۶ روز طول کشید... توی حسینیه محلمون هر شب یادی از محمد تقی می کردن و برای سلامتیش صلوات می فرستادن و برای سلامتی اون و همه ی مدافعان حرم دعا می کردن...
🏴 مخصوصاً شبی که منسوب به #حضرت_علی_اکبر بود.
🍲 جوونای شهاب الدین مسئولیت میزبانی شام دادن به عزاداران حسینی رو به عهده گرفتن. اون شب همش حرف محمد تقی بود.
💧چقدر اون شب براش گریه کردیم...
📲 یه شب ما سه تا خواهرا تو حسینیه کنار هم نشسته بودیم، گوشیم زنگ خورد، شماره ی عجیبی بود پیش شمارش ۱۰۰۰ بود، بر نداشتم بعد گوشی حمیده زنگ خورد، یه شماره شبیه مال من. اونم جواب نداد. بعد هم گوشی محبوبه زنگ خورد. هر سه تا شماره تقریباً شبیه هم بودن، هیچکدوم بر نداشتیم!!
💭 وقتی خونه اومدم یهو به ذهنم اومد، نکنه از سوریه بوده باشه!!!
📞 به زن داداش نرگس زنگ زدم و ماجرا رو گفتم.
📱گفت: بله این شماره ها از سوریه هستن... کلی خودمو سرزنش کردم که حد نداشت... داداشم دلش هوای خواهراشو کرده بود، اما ما گوشی رو نگرفته بودیم...
📞 وقتی باز به زن داداش نرگس زنگ زد، زن داداش بهش گفت که خواهرات خیلی ناراحت شدن که گوشی رو نگرفتن، و مدام خودشونو سرزنش میکنن، محمدتقی دوباره زنگ زد این بار گوشی روگرفتم و تا تونستم قربون صدقه ش رفتم...
💧اون شبها تا اسم محمد تقی میومد اشکمون بی اختیار جاری میشد، به همه می گفتیم تورو خدا دعا کنین، صحیح و سالم برگرده و... صحیح و سالم هم برگشت.
▪️🕯️▪️🕯️▪️
🎬اما شبهای محرم امسال... تا اسم محمد تقی میاد، باز اشک تو چشمامون حلقه میزنه چون خیلی دلمون براش تنگ شده...
🌌 اما این بار دیگه... خیلی دوره... اون قدر دور که صداشم نمی شنویم... گرچه حضورش و حس می کنیم... ولی...
▪️اینک دلم به یاد برادر گرفته است
▪️شاعر از او بخوان که دلم پر گرفته است
▪️آن شعر را که قیمتِ دیگر گرفته است
▪️این شعر ادامه داشت اگر گریه می گذاشت...
🎙️راوی: نرگس سالخورده
🌷 #شهید_مدافع_حرم_محمد_تقی_سالخورده
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
4_6028615151219902182.mp3
19.99M
🎧 #بشنوید | #روضه
🎶 مثل حيدر برگشت...
🎤 حاج محمود #کریمی
🏴 شب هشتم #محرم_الحرام بزرگداشت #حضرت_علی_اکبر (ع)
📥 حجم ۲۰ مگابایت
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
آرومم توی روضهات.mp3
7.5M
🎧 #بشنوید | #زمینه
🎶 آرومم توی روضه هات...
🎤 کربلایی #جواد_مقدم
🏴 شب پنجم #محرم_الحرام۱۳۹۹
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
YEKNET.IR - tak - shabe 5 moharram1399 - mojtaba ramazani.mp3
5.61M
🎧 #بشنوید | #تک زیبا
🎶 دست از طلبت بر ندارم ای یارم
🎶 در راه تو جان می سپارم ای یارم
🎤 کربلایی #مجتبی_رمضانی
🏴 شب پنجم #محرم_الحرام۱۳۹۹
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
YEKNET.IR - vahed - shabe 5 moharram1399 - motiee.mp3
5.64M
🎧 #بشنوید | #واحد
🎶 به لب های تشنه ات سلام الله
🎶 بنفسی انت یا اباعبدالله
🎤 حاج #میثم_مطیعی
🏴 شب پنجم #محرم_الحرام۱۳۹۹
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
4 -Shor - Hajmahdirasuli - Shab6 990604 - Sarallahzanjan.mp3
22.05M
🎧 #بشنوید | #شور زیبا
🎶 به تو دل خوش کردم...
🎤 حاج #مهدی_رسولی
🏴 شب ششم #محرم_الحرام۱۳۹۹
📥 حجم ۲۱ مگابایت
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
18.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان
🎬 #ببینید
🏴 #زهرا_در_مجالس_شما_شرکت_میکنه!
💚 اهل بیت(ع) عاشق مجالس شما هستند!
🌹 وقتی امام صادق(ع)در مجلس عزای ابی عبدالله شرکت می کند!
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
🏴 کاروانی به سوی مرگ!
🌹 حکایتی زیبا از ثبات قدم #حضرت_علی_اکبر (ع) در راه حق
🐫🐪 کاروان #امام_حسین (علیه السلام) از منزلگاه قصر بنی مقاتل به سوی کربلا حرکت کرد مقداری راه طی شد.
🌷 امام حسین (علیه السلام) در حالی که سوار بر اسب بود اندکی به خواب رفت.
- سپس بیدار شد، دو یا سه بار فرمود:
▪️«انا لله و انا الیه راجعون و الحمدلله رب العالمین!»
🌹 فرزندش علی بن حسین (علی اکبر) روی به پدر نمود و عرض کرد:
✋🏻 پدرجان! سبب این استرجاع و حمد چه بود؟
🌷 امام فرمود:
🏇 سواری در خواب بر من ظاهر شد و گفت:
▪️«اهل این کاروان می روند ولی مرگ ایشان را تعقیب می کند»... من فهمیدم خبر مرگ به ما داده می شود.
🌹 علی عرض کرد: پدر جان! مگر ما بر حق نیستیم؟
🌷 امام حسین (ع)فرمود:
▪️«پسرم! سوگند به خدای که بازگشت بندگان به سوی او است ما بر حقیم».
🌹 علی عرض کرد: بنابراین باکی از مرگ نیست.
🌷 امام فرمود:
▪️«فرزندم! خداوند بهترین پاداش را که از سوی پدر به فرزند مقرر فرموده، به تو عنایت کند». (۱) - (۲)
📚 پی نوشت ها:
۱. بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۳۷۹.
۲. بحارالأنوار، ج ۶، ص ۱۵۴ و ج ۴۴، ص ۲۹۷.
📘 داستان های بحارالأنوار، جلد ۳،
محمود ناصری.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#عاشورا
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
🖊️ #شعر | هشتم ماه #محرم، بزرگداشت #حضرت_علی_اکبر (ع)
🕯️ مجلس ختم حسین است! علی محتضر است!
🕯️ داغ جان دادن اولاد، به قلب پدر است
🥀 این علی نیست فقط، احمد و حیدر هم هست
🥀 روضه اش بین محرم، رمضان و صفر است
🕯️ یا پسر مرده شده، یا که برادر مرده...
🕯️ هر کجا دیدی اگر دست کسی بر کمر است!
🥀 پر شده کل بیابان ز علی بن حسین(ع)
🥀 سه پسر دیگر ازین لحظه هزاران پسر است
🕯️ سر زخمش سر مولاست که رفته به سجود
🕯️ پهلویش پهلوی زهراست که در پشت در است
🥀 یک طرف تیغ زیاد و طرفی نیزه زیاد
🥀 یکطرف کم شده و یکطرفش بیشتر است
🕯️ در عبا قطعه به قطعه علی اکبر چیدند
🕯️ یا که در طشت حسن این همه پاره جگر است
🥀 صحبت معجر زینب شد و پا شد آقا
🥀 چه کند؟ زینب کبرای حرم در خطر است
🕯️ ای جوانان بنی هاشمی آماده شوید
🕯️ که دگر موقع تشییع تن دو نفر است
🖊️ سید پوریا هاشمی
▪️«بِأَبی وَ أُمّی دَمُكَ المُرتَقی بِهِ إلی حَبیبِ اللهِ»؛
▪️«پدر و مادرم فدای خون تو كه به سوی حبیب خدا (پیامبر) اوج گرفت.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq