💚 احترام‌ دوستداران آل الله 🌹 #امام_رضا (علیه السلام) به #علی_بن_یقطین فرمود: 🔅اگر انجام یک عمل را برای من ضمانت کنی، من انجام سه عمل را برای تو ضمانت می کنم! ✋ عرض کرد: قربانت گردم ضمانت من چیست و ضمانت های شما کدام است؟ 🌹فرمود: من ضمانت می کنم که حرارت آهن برای کشتن به شما نرسد (با شمشیر به قتل نرسی) و گرفتار فقر و تنگدستی نشوید و در زندان هم قرار نگیرید. ✋ علی بن یقطین گفت: من باید چه کار کنم که این سه شرط انجام پذیرد؟ 🌹 فرمود: هرگاه یکی از دوستان اهل بیت نزد شما آمد او را احترام کنید و خواسته هایش را انجام دهید، او قول داد این کار را بکند و امام سه شرط را تضمین کردند. 📗مشکاة الأنوار ۱۹۳. 📚 جامع احادیث، ج ۱، حدیث ۴۳۷. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7 #روایت #سـیـره_اهـل_بیـٺ #داستان_کوتاه #پندها

🌟 کراماتی از حضرت #امام_موسی_بن_جعفر (علیه السلام) - {٣} ⚠ لزوم توجه به حاجات مردم از سوی مسئولین 👌قابل توجه دولتی‌ها 👳 « #علی_بن_یقطین»، از شیعیان و دوستداران اهل بیت (علیهم السلام) بود؛ او به فرمان #امام_کاظم (علیه السلام)، پُست #وزارت_دولت_عباسی را پذیرفت تا شاید بتواند از مشکلات بسیار زیادی که برای #شیعیان ایجاد نموده بودند، بکاهد. 👴 روزی #ابراهیم_جمال - که ساربانی بیش نبود - به جهت کاری به علی بن یقطین، مراجعه کرد اما او به علت مشغلهء زیاد، ابراهیم را نپذیرفت! 🕋 ابن یقطین در همان سال به حج مشرف شد، پس از آن به #مدینه رفت و خواست خدمت امام کاظم علیه السلام برسد، اما حضرت او را نپذیرفتند!! 👳 با شگفتی علت را جویا شد، به او فرمودند: 🔅«این به خاطر آن است که برادرت ابراهیم را راه ندادی! حج تو نیز مورد قبول واقع نمیشود تا آنکه ابراهیم تو را ببخشد!» 🌴وزیر به فکر فرو رفت، او در مدینه بود و ابراهیم در کوفه! از امام درخواست راه حل نمود... 🌌 حضرت به او فرمودند شبانه به #بقیع برود تا شتری برایش بفرستند که او را با طیّ الأرض به #کوفه رسانده و سپس همانگونه بازگرداند! 🐫 چون وزیر به مقصد رسید، از ابراهیم ساربان، طلب بخشش نمود، و تا ابراهیم پایش را بر صورت او نگذاشت، حاضر به بازگشت نشد... 📚 منتهی الامال /۲/حضرت کاظم/۷/۶. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7 #سیـره_اهـل_بیـٺ #داستان_کوتاه #روایت #پندها

📜 اين لباس را نگهدار! 🌹 على بن يقطين - كارگزار امام هفتم در دربار هارون‏ در پرتو خدمات خالصانه به شیعیان، همواره مورد تأييد و حمايت بى دريغ #امام_كاظم (عليه السلام) - بود و چندين بار در اثر تدبير امام از خطر قطعى رهايى يافت كه يكى از آنها چنين بوده است: 🏰 يك سال #هارون تعدادى لباس به عنوان خلعت به على بخشيد كه در ميان آنها يك لباس خز مشكى رنگ زربفت از نوع لباس ويژه خلفا به چشم مى‏خورد. 🐪🐫 على اكثر آن لباس ها را كه لباس گرانقيمت زربفت نيز جز آنها بود، به امام كاظم عليه‏السلام اهدا كرد و همراه لباسها اموالى را نيز كه قبلاً طبق معمول به عنوان «خمس» آماده كرده بود، به محضر امام فرستاد. 📜 حضرت همه اموال و لباسها را پذيرفت، ولى آن يك لباس مخصوص را پس فرستاد، و طى نامه‏اى نوشت: 🔅اين لباس را نگهدار و از دست مده، زيرا در حادثه‏اى كه برايت پيش مى‏آيد به دردت مى‏خورد!! 🏰 #على_بن_يقطين از راز رد آن لباس آگاه نشد، ولى آن را حفظ كرد. اتفاقاً روزى وى يكى از خدمتگزاران خاص خود را به علت كوتاهى در انجام وظيفه، تنبيه و از كار بركنار كرد. آن شخص كه از ارتباط على با امام كاظم عليه‏السلام و اموال و هدايايى كه او براى حضرت مى‏فرستاد، آگاهى داشت، از على نزد هارون سعايت كرد و گفت: 👨🏻✋🏻 او معتقد به امامت موسى بن جعفر است و هر ساله #خمس اموال خود را براى او مى‏فرستد!! آنگاه داستان لباسها را گواه آورد و گفت: ☝🏻لباس مخصوصى را كه خليفه در فلان تاريخ به او اهدا كرده بود، به #موسى_بن_جعفر داده است. 🔥 هارون از شنيدن اين خبر سخت خشمگين شد و گفت: 🗡️حقيقت جريان را بايد به دست بياورم و اگر ادعاى تو راست باشد خون او را خواهم ريخت. 🏰 آنگاه بلافاصله على را احضار كرد و از آن لباس پرسش نمود. 👳🏻‍♂️ وى گفت: آن را در يك بقچه گذاشته‏ام و اكنون محفوظ است. 👈🏻 هارون گفت: فوراً آن را بياور! 🗝️ پسر يقطين فورا يكى از خدمتگزاران خود را فرستاد و گفت: به فلان اطاق خانه ما برو و كليد آن را از صندوقدار بگير و در اطاق را باز كن و سپس در فلان صندوق را باز كن و بقچه‏اى را كه در داخل آن است با همان مهرى كه دارد به اينجا بياور. ⏳طولى نكشيد كه غلام، لباس را به همان شكل كه قبلاً مهر شده بود آورد و در برابر هارون نهاد. 👈🏻 هارون دستور داد مهر آن را بشكنند و سر آن را باز كنند. وقتى كه بقچه را باز كردند ديد همان لباس است كه عيناً تا شده باقى مانده است! 🔥 خشم هارون فرو نشست و به على گفت: بعد از اين هرگز سخن هيچ سعايت كننده‏اى را درباره تو باور نخواهم كرد، و آنگاه دستور داد جايزه ارزنده‏اى به او دادند و شخص سعايت كننده را سخت تنبيه كردند! (۱) 📚 پی نوشت: ۱. شيخ مفيد، الاًّرشاد،، ص ۲۹۳، شبلنجى، نور الأبصار، ص ۱۵۰، ابن صبّاغ مالكى، الفصول المهمة،، ص ۲۱۸، ابن شهراشوب، مناقب آل ابى طالب، ج ۴، ص ۲۸۹. 📗 سیره پیشوایان زندگانی امام کاظم علیه السلام، مهدى پيشوايى، ص ۴۱۳ - ۴۶۳. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq #روایت #کرامات #داستان_کوتاه