❣ خون حسین (علیه السلام) و چشم دشمن!!
💚 به مناسبت #شب_جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن
👳🏻 #ابن_ریاح #روایت می کند که به مرد نابینایی را که روز شهادت حسین (علیه السلام) در کربلا حاضر شده بود دیدم، کسی علت نابینایی او را سؤال کرد!
👳🏻 جواب داد: ما ده نفر رفیق بودیم که برای کشتن حسین (علیه السلام) به #کربلا رفتیم.
🗡🏹 ولی من شمشیر و تیر و نیزه به کار نبردم.
🌄 چون حسین (علیه السلام) کشته شد، به خانه بازگشتم و نماز عشا را خواندم و به خواب رفتم.
👤 در عالم خواب شخصی نزد من آمد و گفت: #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تو را می خواند؛ برخیز و اجابت کن.
👳🏻 گفتم: مرا با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چه کار است؟
👤آن شخص گریبان مرا گرفت و کشان کشان نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برد.
🏜 دیدم #پیغمبر_خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) در بیابانی نشسته و آستین های خود را بالا زده و حربه ای در دست گرفته و فرشته ای برابر او ایستاده و در دست او نیز حربه ای است از آتش!!
🔥 نه نفر از دوستان مرا کشت و به هر کدام که ضربتی می زد سر تا پای آنها از آتش فرا می گرفت و می سوزانید.
👳🏻 من نزدیک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتم و مقابل او زانو بر زمین زدم و گفتم:
✋ السلام علیک یا رسول الله.
⏳ولی آن حضرت جواب نفرمود و مدت زیادی مکث کرد!!
🌹پس از آن سر خود را بلند نمود و فرمود: ای دشمن خدا! هتک حرمت مرا نمودی و عترت مرا کشتی و حق مرا رعایت نکردی...؟
👳🏻 گفتم: یا رسول الله به خدا قسم من در کشتن فرزندانت نه شمشیر زدم و نه نیزه به کار بردم و نه تیری انداختم.
🌹فرمود: راست گفتی؛ ولی سیاهی لشکر کشندگان حسین (علیه السلام) را زیاد کردی... نزدیک من بیا...
👣 من نزدیک آن حضرت رفتم...
❣دیدم طشتی پر از خون نزد اوست.
🌹 به من فرمود: این فرزندم حسین است.
👳🏻 پس از آن خون به چشم من کشید... چون بیدارم شدم، تاکنون چیزی را نمی بینم.
📔 #چهل_داستان از #کرامات #امام_حسین (علیه السلام)، #مصطفی_محمدی_اهوازی
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#داستان_کوتاه
#پندها