eitaa logo
پرتو اشراق
784 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
14.3هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🕑 💠🌹💠 ❓چرا هر روز پای منبر رسول‌الله، امیرالمؤمنین و ائمه هدی (علیهم‌ السلام) نمی‌رویم؟! ⚜ حضرت (قدس‌ سره): 🎙معرفت نداریم، چرا به بیانات رسول اکرم (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم) و عترت (علیهم‌ السلام) که در کتب نوشته و ضبط شده، اهمیت نمی‌دهیم؟! ❓چرا ما شیعیان، هر روز به پای منبر امیرالمؤمنین و ائمه هدی و رسول‌الله (علیهم‌ السلام) نمی‌رویم و به حکَم، آداب و معارفی که الی‌ ماشاءالله در اخبار آنها نهفته است گوش فرا نمی‌دهیم؟! ❓چرا هر روز احادیث اهل‌بیت (علیهم‌ السلام) را مطالعه نمی‌کنیم یا درباره آن درس و بحث نداریم؟! 📚 در محضر بهجت، ج ۲، ص ۲۸۲. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🕓 💠🚻💠 💔 گاهی بدون اینکه بدانید، رفتارهایی نشان می‌دهید که باعث ناراحتی همسرتان می‌شود مثل صمیمیت بیش از حد با جنس مخالف. 📱شاید برایتان سرگرم کننده باشد که با اقوام یا همکارتان شوخی کنید و سر به سر آنها بگذارید، اما افراط در این کار می‌تواند اثرات منفی زیادی را بر رابطه عاطفی‌تان بگذارد. ⛔ افراد متاهل باید محدودیتها و خط قرمزهای اخلاقی و شرعی را بشناسند. 🌐 @partoweshraq
😡 چرا غربزده‌ها و بعضی سلبریتی‌ها در مقابل بی احترامی اخیر رژیم صهیونیستی لال شده‌اند؟! 🌐 @partoweshraq
⚠ مجلس قرارست فردا درباره یکی از ملحقات #FATF تصمیم بگیرد! 😐 قطعاً نمیشود در تاریکی نشست و ادعای شفافیت کرد پس بهتر است رأی گیری علنی باشد تا همچون رسوایی #برجام، بعداً کسی زیرش نزند! 🌐 @partoweshraq #نه_به_FATF
😳 آخه کجای کارنامه درخشان آخوندی جای دفاع از خودش باقی میزاره؟ 🌐 @partoweshraq
🏟 ورزشگاه امام رضا علیه السلام مشهد نامزد زیباترین ورزشگاه جهان در سال ۲۰۱۷ شد. 🌐 @partoweshraq
🔺توییت وحید یامین پور ✌تفاوت ایرانی‌ها با سعودی‌ها 🌐 @partoweshraq #اقتدار
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت دویست و پنجاه و نهم 👌دستش را از روی پهلویش برداشت، با سرانگشتانش ردّ پای اشک را از روی گونه‌اش پاک کرد و با صدایی که از فوران احساسش به لرزه افتاده بود، زمزمه کرد: 🏻نمی‌دونم چه حالی شده بودم، ولی اونقدر حالم خراب بود که نتونستم برم تو صف و با جماعت نماز بخونم! آخه هر کاری می‌کردم نمی‌تونستم جلوی خودم رو بگیرم، از مردم خجالت می‌کشیدم، دلم نمی‌خواست کسی ببینه چقدر به هم ریختم! رفتم یه گوشه مسجد و خودم نماز خوندم، ولی بازم آروم نشدم، می‌خواستم بلند شم برم، ولی نمی‌تونستم، می‌ترسیدم! فکر می‌کردم خُب به فرض با این پول یه چیزی گرفتم و امشب هم گذشت، فردا رو چی کار کنم؟ می‌ترسیدم از مسجد بیام بیرون... 🏻و حالا از اینهمه درماندگی‌اش دلم به درد آمده و بی‌آنکه بخواهم، بی‌صدا گریه می‌کردم و او همچنان برایم می‌گفت: 🏻 نماز جماعت تموم شد، یخورده هم عزاداری کردن و بعدش همه رفتن. می‌دونستم یواش یواش در مسجد رو هم می‌بندن، ولی نمی‌تونستم بلند شم. هر کاری می‌کردم دلم نمی‌اومد از جلوی پرچم موسی‌ بن‌ جعفر (علیه‌ السلام) بلند شم! چشمم به پرچم عزای امام کاظم (علیه‌السلام) مونده بود... و دیگر نتوانست در برابر شورش عشقش مقاومت کند که در برابر چشمانم به گریه افتاد. 🏻🏻دیگر صدایش را در میان همهمه اشک‌های بی‌قرارش می‌شنیدم: 🏻 دیگه به حال خودم نبودم، فقط با امام کاظم (علیه‌السلام) دردِ دل می‌کردم، می گفتم مگه شما باب الحوائج نیستی، پس چرا من اینجوری تو مخمصه گیر افتادم؟ پس چرا به دادم نمی رسی؟... به نظرم کسی تو مسجد نبود، ولی بازم می‌ترسیدم یکی صِدام رو بشنوه، برا همین سرم رو گذاشتم رو مُهر تا صدای گریه‌ام بلند نشه، فقط خدا رو قسم می‌دادم که به خاطر امام کاظم (علیه‌السلام) یه راهی جلوی پام بذاره... 🚪این چند روز نماز خواندنش را در همین اتاق مسافرخانه دیده بودم و می‌دانستم که با جراحت دست و پهلویش نماز خواندن برایش چه عذابی دارد. 👁 می‌دیدم که در هر سجده چقدر زجر می‌کشد که دستش روی زمین فشرده می‌‌شد و پهلویش در هم فرو می‌رفت و می‌توانستم احساس کنم چقدر قلبش از داغ غم و غصه می‌سوخته که دیگر سوزش زخم‌هایش به چشمش نمی‌آمده که اینچنین به سجده افتاده و به درگاه خدا استغاثه می‌کرده تا به فریادش برسد. 🛏 سپس با انگشتان خیس از اشکش لبه تخت را گرفت و همانطور که پایین‌تر از من روی زمین نشسته و سرش را بالا گرفته بود تا در همین نور ضعیف چشمانم را ببیند، به پای صبوری صادقانه‌ام، شرمندگی نجیبانه‌اش را به نمایش گذاشت: 🏻 ازت خجالت می‌کشیدم، به خدا دیگه ازت خجالت می‌کشیدم! به خدا التماس می‌کردم، می‌گفتم خدایا من بَد بودم، من اشتباه کردم، تقصیر الهه چیه؟ فقط بهش التماس می‌کردم که تو رو از این وضعیت نجات بده... 🔥و دلش به قدری از شراره طعنه‌های عبدالله آتش گرفته بود که اینچنین به درگاه پروردگارش پناه آورده بود: ✋🏻می‌گفتم خدایا اگه قراره کسی تقاص پس بده، من باید مصیبت بکشم، الهه که گناهی نداره!» 💓 از این‌ کلمات مظلومانه‌اش دل من هم آتش گرفت و خواستم پاسخی بدهم که دیدم دلش دیگر در این اتاق و پیش من نیست که کسِ دیگری پاسخ این راز و نیاز بی‌ریایش را داده بود. 🏻سرش را پایین انداخت تا کمتر اشک‌هایش را ببینم و زیر لب زمزمه کرد: - اصلاً فکر نمی‌کردم همون لحظه‌ای که من انقدر درمونده شده بودم، خدا اینطوری جوابم رو بده... 🏻دلم بی‌تاب تماشای پاسخ خدا شده و بی‌صبرانه نگاهش می‌کردم تا عنایت پروردگارم را ببینم که سرش را بالا آورد و به اینهمه انتظارم پایان داد: 🏻 سرم رو که از روی مُهر برداشتم، دیدم یه آقایی کنارم نشسته. 👳 یه روحانی حدوداً شصت ساله. فکر کنم امام جماعت مسجد بود. 🏻 خیلی خجالت کشیدم. اصلاً دلم نمی‌خواست کسی گریه‌هامو شنیده باشه. انقدر ناراحت شدم که بلند شدم برم، ولی تا خواستم برم، دستم رو گرفت و با خنده گفت: 👳 لابد باهات کار دارم که اینجا نشستم! 🏻 اصلاً روم نمی‌شد تو صورتش نگاه کنم. 👌دستم رو کشید و اشاره کرد تا بشینم. وقتی نشستم، با دستش زد رو پام و به شوخی گفت: 👳 با خودت چی کار کردی؟ تریلی از روت رَد شده؟ 🏻فقط می‌خواستم زودتر برم که یک کلمه جواب دادم: - چیزی نیس حاج آقا! 👳 اونم فهمید نمی‌خوام بهش حرفی بزنم، با یه محبتی نگام کرد و گفت: 🏴 امشب شب شهادت موسی‌ بن‌ جعفر (علیه‌السلام)! شب شهادت باب‌الحوائج تو خونه خدا نشستی، دیگه چی می‌خوای؟!!! چرا تعارف می‌کنی؟!!! 🚨🔰 لینک برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند: 🔗 eitaa.com/partoweshraq/8 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
پرتو اشراق
🕕 💠🌷💠 ⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜🇮🇷⚜ ✋🏻سید علی گفت: چی شد این طرفا اومدی؟! 🕌 او هم با صداقتی که داشت گفت:‌ داشتم از جلوی مسجد رد می‌شدم که دیدم مراسم دارید. گفتم بیام ببینم چه خبره که شما را دیدم. 👤سید علی خندید و گفت: 💌 پس شهدا تو رو دعوت کردن. بعد با هم شروع کردیم به جمع‌آوری وسایل مراسم. یک کلاه آهنی مربوط به دوران جنگ بود که این دوست جدید ما با تعجب به آن نگاه می‌کرد. 👤سید علی گفت:‌ اگه دوست داری بگذار روی سرت... ⛑ او هم کلاه را گذاشت روی سرش و گفت: به من میاد؟! 👤 سید علی هم لبخندی زد و به شوخی گفت: 👌دیگه تموم شد شهدا برای همیشه سرت کلاه گذاشتند...!! 👥👤همه خندیدیم. 👌اما واقعیت همان بود که سید گفت: 🌷این پسر را گویی شهدا در همان مراسم انتخاب کردند. 🌭 پسرک فلافل فروش همان هادی ذوالفقاری بود که سید علی مصطفوی او را جذب مسجد کرد و بعدها اسوه و الگوی بچه‌های مسجد شد. 🌷 شهید مدافع حرم، هادی ذوالفقاری 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان 🌹خدا برای بندگانش هیچ بدی و انحرافی را نمی‌پسندد. همۀ خوبی‌ها به دست خدا و از ناحیه اوست و در مقابل هر بدی که به انسان می‌رسد از طرف خود اوست. 🌐 @partoweshraq
پرتو اشراق
🌟 کراماتی از حضرت (علیه السلام) - {٣} 🌹سر مبارک امام حسین (ع) کدام آیات را تلاوت کرد؟ 🏴 پس از شهادت امام حسين (علیه السلام) سرِ مطهّر حضرت را به كوفه و شام بردند در هر دو شهر، افراد متعدد،‌ آياتی را از رأس مطهّر شنيده و روايت كرده ‌اند. 📚 در روایتی از زید بن ارقم آمده است‌: 🌹سر مبارك حضرت امام حسین‌ را بر نیزه در كوفه در حال خواندن آیات دیدم: 🔅«اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَاب‌َ الكَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ كانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا؛ (١) 🔅آیا گمان كردی و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟» 👤 موی بر تنم راست شد و گفتم‌. این ماجرا عجیب‌تر از جریان اصحاب كهف است‌. (٢) 📚 در نقل دیگری آمده:  🌹وقتی راس و سر مبارك را در جایگاهی كه در صیارفه برایش معین كرده بودند، نهادند، چون آن جا در اثر ازدحام جمعیت و عبور و مرور شلوغ بود، سر مبارك برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند گلو صاف كرد به گونه ای كه همه به تعجب به نظاره سر نشستند و سر مبارك به تلاوت آیات سوره كهف پرداخت و تا: 🔅«(انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا) تلاوت كرد». (٣) 🌹سر مبارك را بر چوبی نصب كرده و مردم به نوری كه از سر به آسمان ساطع بود، نگاه می كردند كه این آیه را تلاوت فرمود: 🔅«و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون». (۴) (۵) 👤 سلمه بن كهیل از سر مبارك شنید كه بر نیزه می خواند: 🔅«فسیكفیكهم الله و هو السمیع العلیم». (۶) (٧) 👤 ابن وكیده گوید:  🌹از سر مبارك شنیدم كه سوره كهف را  می خواند. شك كردم كه صدا از سر هست یا از جای دیگر كه ناگاه سر مبارك تلاوت را ترك كرد و متوجه من شد و فرمود: 🔅ای فرزند وكیده! مگر نمی دانی كه ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم. با شنیدن این كلام او تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن كند كه سر مبارك به او می فرماید: 🔅ای فرزند وكیده! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد. پس آن ها را واگذار، «اذ الاغلال فی أعناقهم و السلاسل یسحبون»؛ (٨) در آن هنگام كه غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آن ها را می كشند». (٩) 👤 منهال ابن عمرو گوید: 🌹سر مبارك را در دمشق بر نیزه دیدم كه آیات سوره كهف تا: «ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقیم كانوا من آیاتنا عجباً»، تلاوت می كرد و در اینجا به آشكاری تمام فرمود: 🔅عجیب تر از اصحاب كهف قتل من و بر نیزه كردن سرم می باشد. (١٠) 🏰 وقتی یزید در پی اعتراض سفیر روم به ظلم رفته بر اباعبدالله، دستور به كشتن او داد، سر مبارك با صدای بلند فرمود: 🔅«لا حول و لا قوه الا بالله». (١١) 📚 مورخان گفته اند كه: ✍🏻 چون یزید بن معاویه نواده پیامبر (ص)، حسین بن علی (ع) را كشت، سر او را بر بالای نیزه گذاشت و فرمان داد تا برای عبرت مردم آن را در شهرها بگردانند، و آن سر در این مسیر پیوسته آیه مباركه را قراءت می كرد. 🌏 شاید قرائت این آیه به این امر اشاره می كند كه جهان در ضمن معادله ای حكیمانه جریان می كند كه یكی از جمله های آن حمایت كردن خداوند متعال از مظلومان و ستمدیدگان است، بدان جهت كه یاری دادن به ستمدیدگان جزئی از آن معادله به شمار می رود كه پروردگار ما سبحانه و تعالی در همه ابعاد جهان به جریان انداخته بوده است. ⚜ معنی این آیه آن است كه: 🔅ای انسان! آیا چنان گمان می كنی كه آنچه بر آنان گذشت چیزی عجیب و غریب است؟ هرگز چنین نیست. 🌹زمانی كه سر امام حسین ـ علیه السّلام - بالای نیزه حمل می‌شد، شیخ مفید به نقل از زید بن أرقم آورده است، روز دوّم كه عبیدالله دستور داد تا سرهای شهدا را در كوفه بگردانند، «من سر امام حسین را دیدم كه آیه ای از سوره كهف را كه ـ ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقیم كانوا من آیاتنا عجبا  را تلاوت می كرد. 📚 آنچه مورّخین و علماء و بزرگان علوم اسلامی پیرامون مسأله شهادت امام حسین علیه السّلام و حمل سر مبارك  ایشان به مجلس ابن زیاد در كوفه و از آنجا به شام نقل كرده اند عبارت از این است: 🗡 كه در آخرین لحظات كه سپاه دشمن بر امام حسین علیه السّلام یورش بردند، توسط سنان بن أنس سر امام از تن ایشان جدا شد و سر حضرت توسط خولی به نزد ابن زیاد در كوفه برده شد. بعد از چند روزی كه سرهای شهداء كربلاء به همراه كاروان اسراء در كوفه بود عبیدالله دستور داد كه اسراء و سرهای شهدا را به همراهی ۵٠٠ نفر نیرو به شام به نزد یزید بن معاویه بفرستند و در حالیكه سرهای شهدا بر روی نیزه ها حمل می شد وارد شام شدند و از آنجا به نزد یزید برده شد. ⚜ شیخ مفید می فرمایند: 🌄 بامداد روز بعد كه عبید الله بن زیاد سر از بالش ستم برداشت دستور داد سر مبارك حضرت امام حسین را با دیگر سرها در میان تمام كوچه ها و قبیله های كوفه بگردانند. <<١>>
پرتو اشراق
<<٢>> 📚 علامة مجلسی هم در بحار به ذكر این مطلب اشاره كرده است و می‌گوید: ⚜ از زید بن ارقم روایت شده است كه می گوید من شنیدم كه سر امام حسین این آیه را تلاوت می كرد [١٢]، «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً». [١٣] 📙 امّا روضة الشهداء ملا حسین كاشفی به این مطلب اشاره می كند و می‌نویسد: 🐪🐫🐪 وقتی كاروان اسراء به همراه سرها در حالیكه بر روی نیزهها حمل می شدند و به طرف شام برده می شدند، در بین راه یك مردی یهودی بنام «یحیی حرّانی» به استقبال این كاروان آمد، ناگاه چشمش به سری افتاد كه لبهای وی به هم می خورد. 🕎 راوی كه این یهودی است گفت: 👣 من نزدیكتر رفتم و گوش فرا داشتم كه این كلمات را شنیدم «وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ». [١۴] 👁 یحیی از مشاهده این جریان متعجّب شد و پرسید این سر كیست؟ 👥👥 گفتند: آن سر حسین بن علی كه مادرش فاطمه دختر پیامبر است و در این زمان كه «یحیی» این جریان را دید مسلمان شد. [١۵] 📚 پی نوشت ها: ١. کهف (١٨)، آیه ٩. ٢. الارشاد، شیخ مفید، ج ٢، ص ١١۶، کنگره شیخ مفید. ٣. مقتل الحسین، مقرم، ص ٣٣٢. ۴. شعراء (٢۶)، آیه ٢٢٧. ۵. مناقب، ابن شهراشوب، ج ٢، ص ١٨٨. ۶. بقره (٢)، آیه ١٣٧. ٧. اسرار الشهادة ، ص ۴٨٨. ٨. غافر (۴٠)، آیه ٧١. ٩. شرح قصیدة ابیفراس ،ص ١۴٨. ١٠. خصائص سیوطی، ج ٢، ص ١٢٧. ١١. مقتل العوالم، ص ١۵١. ١٢. مجلسی، بحارالأنوار، نشر بیروت، چاپ سوّم، ١۴٠٣ هجری، ج ۴۵، ص ١٢١. ١٣. كهف/٩. ١۴. شعراء/٢٢7. ١۵. كاشفی سبزواری، حسین، روضه الشهداء، قم، نشر نوید آلام، چاپ اوّل، ١٣٧٩، ص ۴۵٨. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
💚 حسین جانم 🌹 یک نفر گریه کند بهر حسین(ع) 🌹 کل هیأت را تو یکجا می‌خری 🌹 من یقین دارم که ما را #اربعین 🌹 کربلا پای پیاده می‌بری 🌹 ای اجل تکلیف خود با جان ما روشن نما 🌹 یا بگیرش بین روضه، یا بماند، اربعین در کربلا 🌐 @partoweshraq
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🔥عمر بن سعد و دنیاپرستی 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
4_5884140607525356994.mp3
4.28M
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🔥عمر بن سعد و دنیاپرستی 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜ امام علی (علیه السلام): 🔅روز عدالت براى ستمگر، سخت تر از روز ستم بر ستمديده است. 🔅«يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ، أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ». 📗حکمت ۳۴۱ نهج البلاغه. 🌐 @partoweshraq
🌹 ❓ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺪﺍﻧﯽ چقدﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻭ ﻋﺰﯾﺰ ﻫﺴﺘﯽ؟ 🗓 ڪافيست ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﺮﺍﻏﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﯿﺮﯼ! ⚠ ﻧﻪ ﺍینکه ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻟﻮﺱ كني، ﻧﻪ ﻫﺮﮔﺰ... 📱ﻓﻘﻂ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﯼ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ كن، ﺩﺭ ﺍین صورت ﯾﺎ ﺩﻟﺘﻨﮕﺖ می شوند ﻭ ﯾﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ می ڪنند! 💔 ﺍﮔﺮ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻭ ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﺷﺪﻧﺪ ﻗﺪﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻗﯿﻤﺘﯽ كه ﺷﺪﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ كنار ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺖ كردند، به رﺍﺣﺘﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺸﺎﻥ كن... ﻫﻤﯿﺸﻪ «ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ» ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻧﯿﺴﺖ... 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🎙پاسخ سید محمد حسینی به سخنان جدید سید حسن (نشر مطالب شبهه ناک) درباره عزاداری محرم 🌐 @partoweshraq
🏝 دو فروشنده کفش برای فروش کفش‌های فروشگاهشان به جزیره‌ای اعزام شدند. 👲🏻فروشنده اول پس از ورود به جزیره با حیرت فهمید که هیچکس کفش نمی‌پوشد! 🕹 فورا تلگرافی به دفتر فروشگاه در شیکاگو فرستاد و گفت: فردا برمی‌گردم. اینجا هیچکس کفش نمی‌پوشد. 👨🏻 فروشنده دوم هم از دیدن همان واقعیت حیرت کرد! 🕹فورا این تلگراف را به دفتر فروشگاه خود فرستاد: لطفا ١٠٠٠ جفت کفش بفرستید. اینجا همه کفش لازم دارند...! ❓فرق بین مانع و فرصت چیست؟ 👁 نگرش ما نسبت به آن... 📘 اصول نگرش | جان سی مکسول 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
🌼 صبح است، ياس را بايد کاشت 🌼 توی گلدان ظريفی که پر از عطر خداست... ☀ سلام صبحتون بخیر و پر برکتی 🌐 @partoweshraq #شعر
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓سؤال: اخیراً علمای اهل سنت حکم ارتداد و کشتن بازیکن را دادند چون شعری خوانده بود و گفته بود من از سه تن بیزارم لطفاً در این زمینه روشنگری کنید! ✅ پاسخ: 👌چنان که اشاره شد برخی از علمای اهل سنت محب وهابیت به خاطر یک شعر کوتاه که بازیکن فوتبال به نام شایان مصلح در مجلسی ایراد کرد که «شیعه رافضی ام، از سه نفر بیزارم» فتوا به ارتداد و لازم القتل بودن او دادند و برخی از آنان تشبیه کردند که همانگونه که سلمان رشدی به خاطر ارتداد در دستشویی نیز امنیت ندارد این بازیکن نیز از این پس هیچگونه امنیت جانی ندارد!! ⚠ ما خطاب به این علمای وهابی مسلک در لباس اهل سنت چند نکته را متذکر می شویم: 1⃣ سخن شما برگرفته از این کلام ذهبی است که می گوید: 🔅«کسی که کوچکترین طعنی به صحابه وارد کند یا آنها را مورد توهین و دشنام قرار دهد از دین و ملت اسلام خارج شده است». 📚 الکبائر، ج ۱، ص ۲۳۷. 👤یا سرخسی می گوید: 🔅«هر کس به یکی از صحابه اشکال بگیرد کافر و اگر توبه نکند از اسلام بیرون رفته و چاره او شمشیر است». 📚 اصول السرخسی، ج ۲، ص ۱۳۴. 👤و یا از سیوطی نقل شده است: 🔅«حتی اگر کسی گمان برد که صحابه مستحق دشنام هستند باید او را سوزاند و حتی بیش از سوزاندن سزای اوست». 📚 اقام الحجر... ،ص ۶۶. ❓آیا حب تمام صحابه جزو اصول دین است که کسی که از این حب بیزاری جوید کافر شود؟ ❓طبق کدام آیه قرآن اثبات می کنید چنین مطلبی جزء اصول دین است و کسی که آن را انکار کند از اسلام خارج است؟ 2⃣ بر اساس عقیده شما در درجه اول عمر باید کافر باشند زیرا اهانت هایی که او به صحابه کرد کسی مانند آن را نکرد. 🌀 در شورای ساختگی سقیفه که منجر به خلافت ابوبکر شد، سعد بن عباده از بزرگترین مخالفان خلافت ابوبکر بود. 👤عمر خطاب به او می گفت: 🔅«خداوند سعد را بکشد». 📚‌ صحیح بخاری، ج ۶، ص ۸۷؟ ❓آیا تعبیر فوق طعن به یک صحابی و اهانت به او نمی باشد؟ ❓آیا بر اساس عقیده شما عمر کافر نمی باشد که به یک صحابی اهانت کرده است و باید سوزانده و کشته می شد؟ 3⃣ آیا حضرت علی (علیه السلام) صحابی پیامبر گرامی نبود که معاویه لعن و دشنام به او را جزء آداب محراب و منبر قرار داد؟ 👤‌سیوطی در این باره می نویسد: 🔅«در زمان بنی امیه بر اساس سنتی که معاویه بنا نهاد بر فراز بیش از هفتاد هزار منبر، علی بن ابی طالب مورد لعن قرار می گرفت». 📓 النصائح الکافیه، ص ۱۰۵. 👤مسلم نیشابوری نقل می کند: 🔅«معاویه سعد را امر کرد و به او گفت چه چیز تو را از سب و دشنام به ابوتراب (علی) باز می دارد...». 📚‌صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۸۷۱ - سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۷۲۴. 👤ابن ابی شیبه استاد بخاری نقل می کند: 🔅«سعد بن ابی وقاص گوید در یکی از سفرهای حج نزد معاویه رفتم و معاویه به آن حضرت دشنام داد». 📚 المصنف، ج ۶، ص ۳۶۶. 👤طبری می نویسد: 🔅هنگامی که معاویه مغیره را والی کوفه قرار داد به او چند توصیه کرد از جمله: 🔅«از فحش و ناسزا به علی کوتاهی مکن». 📚 تاریخ طبری، ج ۳، ص ۲۱۸. ❓آیا شما بر اساس عقیده خودتان نباید معاویه را کافر و واجب القتل بدانید که به صحابی والا مقامی چون علی (علیه السلام) توهین و سب می کرد؟ ❓پس چگونه جانتان را برای معاویه (لعنت الله علیه) می دهید؟ 4⃣ آیا برائت جویی و توهینی از این بالاتر که عایشه و طلحه و زبیر در برابر مولا علی (علیه السلام) جنگی را به راه انداختند که هزاران هزار نفر کشته شدند؟ ❓آیا نباید از این سه تن بیزاری بجویید، چون به علی (علیه السلام) صحابی پیامبر بزرگترین توهین ها را روا داشتند؟ 5⃣ آیا توهین به یک صحابه از این بالاتر است که عایشه به خاطر کشته شدن علی (علیه السلام) سجده شکر به جا آورد؟!!! 👤ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبین خودش به نقل از ابوالبختری می نویسد: 🔅«چون خبر کشته شدن علی علیه السلام به عایشه رسید سجده کرد». 📔 مقاتل الطالبین، ص ۵۵. 6⃣ طبری و دیگران از علمای اهل سنت نیز می نویسند: 🔅«چون خبر کشته شدن علی (علیه السلام) به عایشه رسید این شعر را خواند: ❌«پس عصایش را افکند و آرزوها بدان آرام گرفت، همان گونه که با آمدن مسافر، دیده روشن می گردد» سپس پرسید چه کسی او را کشت؟ 👥‌گفتند مردی از قبیله مراد! گفت؛ اگر چه دور بود ولی اشکالی ندارد، کسی که خبر مرگ او را آورد پاینده باشد!!! 📚 تاریخ طبری، ج ۵، ص ۱۵۰ - الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۴۳۸. ❓آیا شما از عایشه به خاطر این توهین و طعن به علی (علیه السلام) برائت می جویید؟ <<١>>