eitaa logo
« پُرسانــــــــــــــ پُرسانــــــــــــــ » «...ن‌...»
28 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1هزار ویدیو
20 فایل
بسم‌الله الرحمن‌الرحیم انا اعطیناک #الکوثر فصل لربک #وانحر ان شانئک هو #الابتر قرآن،حدیث،دعا،احکام،متن،شعر،و... (جهان، انقلاب اسلامی، ولایت فقیه) پُرسان‌پُرسان تا آسمان
مشاهده در ایتا
دانلود
۰.۰.۰ به‌نام الله ...شجاعت فهمیدن داشته‌باش شجاعت، تنها جنگاوری نیست، شکستن کلیشه‌های ذهنی و آزادی از محبس‌ذهن، نیازمند بالاترین مجاهدت هاست هر مرام و مسلکی که انسان را از پُرسش و تعقل باز بدارد؛ محبس و زندان انسان است سخت‌ترین و هلاک کننده‌ترین زندانِ روی زمین، زندانی است که در ذهن آدم شکل می‌گیرد و قدرت تعقل و پرسش‌گری را از آدم می‌گیرد فیلسوف‌آلمانی، کانت گفتار ...
✨به‌نام✨الله✨ هفت درس از درس اول را بی‌معرفت معنا مَکُن زَر نداری مُشت‌ خود را وا مَکُن درس دوم گَر نداری دانش ترکیب رنگ بین گل‌ها زشت یا زیبا نکن درس سوم پیرو خورشید یا آیینه باش هر چه عُریان دیده‌ای اِفشا مکن درس چهارم ای که از لرزیدن دل آگهی هیچ‌کس را هیچ‌جا رسوا مکن درس پنجم دل شود روشن زشمع اعتراف با کس ار بد کرده‌ای حاشا مکن درس ششم زر بدست طفل دادن اَبلَهیست اشک را نذر غم دنیا مکن درس هفتم خوب دیدن شرط انسان بودن است عیب را در این و آن پیدا مکن ۰.۰ ۰.۰
☂ بسم ‌الله الرحمن ‌الرحیم هایی با منشاء باز با باز کند هم جنس با هم جنس پرواز الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ و َالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ و َالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ؛ /۲۶ زنهای ناپاک و زشتکار، شایسته مردان ناپاکند و همچنین مردان ناپاک، شایسته زنان ناپاکند. زنهای پاکدامن نیز، شایسته مردان پاکدامن، و مردان پاکدامن، شایسته زنان پاکدامنند ☂ به خود کنی گر همه و کنی إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا؛ /۷ اگر احسان وخوبی کنید، به خودتان خوبی کرده‌اید اگر بدی کنید، به خود بدی کرده‌اید ☂ چو ایزد ببندد ز دری به گشاید در دیگری مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا؛ /۱۰۶ هر آیه‌ای را که منسوخ کنیم یا آن را متروک سازیم بهتر از آن یا مثل آن را می آوریم ☂ است إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَاماً؛ /۶۳ هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب می‌سازند، سلام می‌دهند ☂ گنج میسر نمی‌شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد و َأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى؛ /۳۹ برای انسان جز آنچه که سعی کرده نخواهد بود ☂ یار بی پرده از در و دیوار در تجلی است فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ /۱۱۵ به هر طرف که روی بگردانید آنجا وجه الله است و روی به جانب خداست ☂ باش تا کامروا باشی وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَاماً مَّحْمُوداً؛ /۷۹ و پاسی از شب را زنده بدار،تا برای تو نافله ای باشد، امید که پروردگارت تو را‌ به مقامی ستوده برساند ☂ ☂
به‌نام الله مگذار که ، شود! مجتبی احمدی [چند «رباعی» از یک ویراستارِ نسبتاً عاشق، که هم «زبان فارسی» را دوست می‌دارد و هم «تو» را. این رباعی‌ها پیشکش می‌شود به یاد و خاطرۀ زنده‌یاد «مجتبی عبدالله‌نژاد» و دغدغه‌های عاشقانه‌اش برای زبان فارسی.] پدرم –که «خداش در همه‌حال از بلا نگه دارد»- حافظه‌ای سرشار از ضرب‌المثل‌های شیرین فارسی دارد. یک‌بار، ضرب‌المثلی را به‌کار برد که برایم تازگی داشت؛ «همه‌چیزش به نوا/ نوبتِ انگشترِ پا!»؛ یعنی طرف، همه‌چیزش جفت‌وجور است و اوضاعش بسامان، حالا وقتِ تهیۀ انگشتر برای انگشتِ پاست! کنایه از این‌که طرف، کلّی مشکل و معضل بزرگ و مهم دارد اما انگار نه انگار، و دغدغه‌اش شده یک چیزِ کوچکِ بی‌اهمیت. شاید بعضی‌ها هم وقتی ببینند که یکی دغدغۀ «زبان فارسی» و «درست‌نویسی» و املا و انشای مردم را دارد، بگویند: «همه‌چیزش به نوا/ نوبتِ انگشتر پا!» یعنی این‌همه گرفتاری و مشکل و معضل ملی، از گرانی و بیکاری و فساد تا غیره، را نمی‌بیند و گیر داده به چگونه گفتن و چطور نوشتنِ خلق‌الله! اما باور کنیم که «زبان فارسی» مهم است. • • ! کم پُرغلط و دری‌وری حرف بزن! با لفظِ خوش‌آهنگِ دَری حرف بزن! جان پدرت، زبانِ ما «فارسی» است با من به زبانِ مادری حرف بزن! • ! تا کی به غلط، خوابِ تو هی «خوابه» شود؟ جورابِ تو با «هکسره»، «جورابه» شود؟ این‌ها به درک! ولی به خورشید قسم! مگذار که آفتاب، «آفتابه» شود! * • ای جان من! ای عزیز من! ننویسی... ای لاله و یاس و نسترن! ننویسی... با من به زبان فارسی صحبت کن! خواهشمندم که «خواهشاً» ننویسی! • ! تا بیشتر از این نشوم مات، نگو! محبوبِ عزیز! جانِ بابات نگو! جانم! «الف» و «ت» مالِ جمعِ عربی‌است ای فارسِ من! «پیشنهادات» نگو! • ! کَشتی‌م به گِل نشست، ننویس عزیز! بابا کمرم شکست، ننویس عزیز! از فرقِ میانِ «است» و «هست» آگاهی؟ هی «هست» به‌جای «است» ننویس عزیز! • خواهم که در آغوش کشم آن قَد را آن ماه‌ترین ملاحتِ ممتد را اما قبلش توقّعِ من این است: ننویس به‌جای «است»، «می‌باشد» را • کی گفته لجوج باش و انصاف نده؟! یا گوش به حرفِ ساده و صاف نده؟! «گاهاً» غلط است؛ چشم واکن گاهی! این «گافِ» قشنگ را ببین، گاف نده! • آن‌سان که نباید و نشاید ننویس! ای خوب! بیا و این‌قدَر بد ننویس! از چشمِ من ای‌کاش نیفتی!... افتاد؟ هی جای «بیفتد»، تو «بیوفتد» ننویس! • ! هرچند که داد ظاهراً دست، نبود او بر سرِ عهدی که خودش بست، نبود گفتم که: ببین! تو مطمئنی آیا؟ با «عین» نوشت «مطمعن» است!... نبود • یک‌عدّه همیشه «ب» نوشتند «به» را یک‌عدّه هماره «ک» نوشتند «که» را گفتم که: چرا؟ چرا غلط؟! «ـه» پس کو؟! دیدم که به خنده «چ» نوشتند «چه» را! • (بر اشکال وزنیِ این مصراع واقفم) • • [منتشرشده در هفته‌نامۀ «کرگدن»، شمارۀ نودویکم، سی‌ام تیرماهِ نودوهفت] فرهنگ و هنر افغانستان @Afghanistanart
به نام الله سعدی ابتدای بندهای این شعر به صورت عمودی با بیت اول کاملاً مشابه خوانده‌می‌شوند👇🏻 ز چهره، افروخته، گل را، مشکن افروخته، رخ مرو، تو دیگر، به چمن گل را، تو دگر، مکن خجل، ای مه من مشکن، به چمن، ای مه من، قدر سخن ✨🍃✨
13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از سرودهای ماندگار و انقلابی ... اجرای زنده توسط ؛ زنده‌یاد اسفندیار قره‌باغی - ره که پس از گذراندن یک دوره بیماری سخت سرطان، در تبریز چشم از جهان فرو بست روحش شاد اللهم‌صلی‌علی‌محمدوآل‌محمد و عجل‌فرجهم - عج   🍃 🕊 🍃 🕊 🍃
این ضرب‌المثل‌ها، در جایی ندارد؛ عیسی به دین خود، موسی به دین خود! سری که درد نمیکنه، دستمال نمی بندن! کلاه خودتو بچسب باد نبره! خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو! یعنی؛ کُلُّکُم راع و کُلُّکُم مسئول عَن رَعیّه بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار! تو کز محنت دیگران بی غمی، نشاید که نامت نهند آدمی! چو می‌بینی که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینی، گناه است
به‌نام✨الله✨ نظر آیت‌الله‌العظمی جوادی‌آملی درباره غزل‌های‌حافظ خواندن‌غزل و مناجات با صدای‌خوب، خصیصه ما ایرانیان است پایگاه اطلاع رسانی اسراء: آیت الله العظمی جوادی آملی می‌فرماید: ترانه لذتی کاذب ایجاد می‏‌کند؛ اما که لذت صادق را به همراه دارد و تا پایان عمر با انسان همراه است غزل‌های و چنین‌است معظم له در پاسخ به پرسش، موسیقی ‏های متداول چه تأثیری بر روان آدمی می‌‏گذارد؟ از سخنان ابن سینا بهره گرفته و می‌گوید: (رحمه‌الله) در نمط نهم اشارات و تنبیهات می‌‏نویسد: گاهی عارف به ، یعنی آهنگ ملایم نیاز دارد تا او را متّعظ كند در درس مرحوم (قدس‌سرّه)، وقتی به این قسمت از شرح اشارات رسیدیم (سه نفر در آن درس حاضر بودیم)، پس از درس، از استاد اجازه گرفتیم تا جناب آقای ربانی خراسانی كه از علمای بزرگ تهران بود (یكی از آن سه نفر)، هر شب پس از درس، یكی از غزل‌های استاد را برای ما بخوانند كه ایشان هم اجازه دادند ایشان درباره و اهمیت غزل‌های شعرای ایرانی می‌گوید: گاه مناجات یك جوان را اداره می‏‌كند گاه نیز یك غزل یا قصیده، كمبودهای درونی او را ترمیم می‌‌كند؛ اما لذت غزل هرگز در ترانه یافت نمی‏‌شود ترانه لذتی كاذب ایجاد می‏‌كند؛ اما غزل شهدی است كه لذت صادق را به همراه دارد و تا پایان عمر با انسان همراه است غزل‌های و چنین است به هر حال، اگر كسی خود را با ترانه سرگرم كند، در سنین بالاتر، خود متوجه می‏‌شود كه با ذائقه او هماهنگ نیست، در حالی كه انسان با مناجات و غزل انس دیگری دارد همیشه می‏‌ماند و هرچه سن بالاتر برود، انسان با آن بیشتر مأنوس می‏‌شود معظم له موسیقی ها را به چند دسته تقسیم کرده و توضیح می‌دهد: همه می‌‏دانیم كه آهنگ‌های طرب‌‌انگیز خوی حیوانی را در ما زنده می‏‌كند آهنگ‌هایی كه فرشته‏ مَنِشی را در آدم احیا می‏‌كند، به انسان سبكباری می‏‌دهد و بشر را از شهوت و غضب دور می‏‌كند نیز می‏‌شناسیم به آهنگی مشكوك گوش نمی‏‌دهیم از این نظر موسیقی بر سه قسم است: ۱ - موسیقی ‌هایی كه حالتی روحانی در انسان ایجاد می‏‌كند كه اشكال ندارد ۲ - موسیقی‏‌هایی كه به مجالس لهو و لعب اختصاص دارد و شهوت را تحریك می‏‌كند كه این دسته نامشروع است ۳ - دسته‌‏ای از موسیقی‏‌ها هم مشكوك است، پس با داشتن راه صحیح، دیگر به دنبال مشكوك نمی‏‌رویم حضرت استاد در پایان درباره در مواجه با موسیقی می‌گوید: خواندن غزل‌ها و مناجات‌ها با صدای خوب، خصیصه ما ایرانیان است ما ایرانیان به آواز بیش از نواختن علاقه داریم كه بسیار خوب است و بیش از آن هم نیاز نیست در ما، مستحب است كسی كه می‏‌گوید، « »، یعنی خوش صوت باشد تا نیاز قوه سامعه تأمین شود اشعار خوبی وجود دارد كه اگر با صدای خوش خوانده شود، این نیاز انسان را تأمین می‏‌كند از طرفی، اشعاری كه در اثر پیمودن این راه فرا گرفته، همه عمر برای او می‏‌ماند و هرچه سن بالاتر می‏‌رود، بهره او از این اشعار بیشتر می‏‌شود آیت‌الله جوادی آملی نسیم ‌اندیشه دفتر اول صفحه ۱۱۳ الی ۱۱۶ 🌐 http://news.esra.ir
به‌نام✨الله✨ تاریخ نشان می‌دهد افراد عالمی که مخصوصاً بعد از دوران پختگی به پرداخته و برگشته‏‌اند، کمال و پختگی دیگری داشته‌اند در میان علما امتیاز خاصی دارد؛ مردی جامع الاطراف و ذی فنون است در میان شعرا نیز شاعری است همه جانبه که در قسمت‌های مختلف شعر گفته است، یعنی دایره فهم سعدی دایره وسیعی است شعر او به حماسه و غزل عرفانی و اندرز و نوع دیگر اختصاص ندارد؛ در همه قسمتها هم در سطح عالی است سعدی مردی است که مدت سی سال در عمرش مسافرت کرده است این مرد یک عمر نود ساله کرده که سی سال آن به تحصیل گذشته، بعد از آن در حدود سی سال در دنیا مسافرت کرده است و سی سال دیگر دوره کمال و پختگی او بوده که به تألیف کتاب‌هایش پرداخته است گلستان و بوستان همه بعد از دوران پختگی اوست به همین دلیل سعدی یک مرد نسبتاً کامل و پخته‏‌ای است در بوستان می‌گوید: در اقصای عالم بگشتم بسی‏ بسر بردم ایام با هر کسی‏ ز هر گوشه‏‌ای توشه‏‌ای یافتم‏ ز هر خرمنی خوشه‏‌ای یافتم‏ در داستانهای گلستان و بوستان جملاتی از این قبیل می‌گوید که در جامع بعلبک بودم چنین شد، در کاشغر بودم چنان شد (بعلبک کجا و کاشغر کجا!)، در کاشغر با کودکی مصادف شدم که نحو می‌خواند، به او گفتم: طبع تو را تا هوس نحو شد طاقت و صبر از دل ما محو شد یا گاهی می‌گوید در هندوستان در سومنات بودم، چنین شد، چه دیدم و چنان شد؛ در سفر حجاز که می‌رفتم کسی همراه ما بود که چنان کرد همه اینها را منعکس کرده است شک نیست که روح شاعر با اینها کمال می‌یابد این است که شما در شعر سعدی یک نوع همه جانبگی می‌بینید، ولی در شعر چنین چیزی نیست در اشعار نیز نوعی همه جانبگی می‌توان دید چون مولوی هم بسیار سفر کرده است، با ملتهای مختلف بسر برده و لذا با زبانهای مختلف آشناست و لغات مختلف به کار برده است، با فرهنگهای مختلف آشنا بوده ولی ؛ (با همه ارادتی که ما به او داریم و واقعاً مرد عارف فوق العاده‏‌ای بوده است و در ، سعدی به گرد او هم نمی‌رسد و در این زمینه بسیار عمیق است) یک‌بُعدی است، یک‌بعد بیشتر ندارد او از شیراز نمی‌توانسته دل بکند می‌گوید: اگرچه اصفهان آب حیات است‏ ولی شیراز ما از اصفهان به‏ یا می‌گوید: خوشا شیراز و وضع بی‏‌مثالش‏ خداوندا نگه‏دار از زوالش‏ او آب مصلّی‏ و گلگشت مصلّی‏ و همان جایی را که بود چسبید و ماند می‌گویند یک‌بار سفر کرد و تا یزد آمد ولی آنچنان ناراحت شد که مرتب آرزو می‌کرد که به شیراز برگردد: ای خوش آن‌روز کزین منزل‌ویران بروم‏ راحت جان طلبم وز پی جانان بروم دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت‏ رخت بر بندم و تا ملک سلیمان بروم‏ این شعر در عین حال که عرفانی است، بیان حال او نیز هست توضیح بیت‏ دوم اینکه در تاریخ و افسانه‌های قدیم آمده است که اسکندر که به ایران آمد، یزد را محبس خود کرد یعنی هر کسی را که می‌خواست زندانی کند، به زندان یزد می‌برد و از طرفی در قدیم شیراز و تخت جمشید را ملک سلیمان می‌‏نامیدند: دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت‏ رخت بر بندم و تا ملک سلیمان بروم‏ اگر معنی عرفانی آن را درنظر بگیریم، مقصود از زندان سکندر، تن و عالم طبیعت و ماده، و مقصود از ملک سلیمان، عالم معناست ولی در عین حال ایهام به این معنا (آرزوی بازگشت به شیراز) هم هست بعد برای اینکه به یزدیها برنخورد و آنها را مردم حق ناشناس جلوه نداده و خود هم مرد حق ناشناسی نباشد و همچنین اعتراف کرده باشد که مردم یزد با او خوش‌رفتاری کرده‌اند، در شعر دیگری از آنها ستایش می‌کند: ای صبا از ما بگو با ساکنان شهر یزد ای سر ما حق‌شناسان گوی چوگان شما و قرار بود سفری هم به هندوستان بکند تا کنار دریا رفت ولی آنجا گفت نه، ما اهل دریا نیستیم از همان جا دومرتبه به شیراز برگشت در همان گلگشت مصلّی‏ ماند و دیگر حاضر نشد آنجا را رها کند - صفحه ۱۸۳ تا ۱۸۵ ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 این فیلم از صبح امروز در حال دست به دست شدن است 🔰تعارف که نداریم، من این 28 ثانیه را دوست دارم. 🔹️تصویر پایین، آمریکایی که یخ زده و حالا با مشکل قطعی برق هم در حد وسیعی رو به رو است و مردمش برای نجات خود باید فروشگاه غارت کنند، تصویر بالا هم جان ما ایران، سرزمینی که اگر حادثه ای برایش رخ دهد فرزندانی دارد که فورا به کمک مردمانش می شتابند. 🔹️شهید روح الله عجمیان، آرمان علیوردی و دو مدافع امنیت مشهدی ( شهید دانیال زاده و شهید زینال زاده) از همینها بودند که در سیل و زلزله خادمی مردم را کردند. ✅برای این مدافعان آرزوی موفقیت و برای شهدایشان فاتحه ای قرائت کنید... @mensejjil
    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ﺑﻪ‌ﻧﺎم ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩی ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﻣﺸﺮﻕ ﻭ ﻣﻐﺮﺏ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺳﻮ ﺭﻭ ﻛﻨﻴﺪ، ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ.(١١٥) وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ ﻭ [ﺑﺮخی ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ] ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﻓﺮﺯﻧﺪی ﺑﺮﺍی ﺧﻮﺩ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.» ﻣﻨﺰّﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ، ﺑﻠﻜﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﻭﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺑﺮﻧﺪ.(١١٦) بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﭘﺪﻳﺪﺁﻭﺭﻧﺪﻩﻯ ﺁﺳﻤﺎﻥﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻭﺳﺖ، ﻭ ﻫﻨﮕﺎمی ﻛﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ [ﺁﻓﺮﻳﻨﺶِ] ﭼﻴﺰی ﺭﺍ ﺻﺎﺩﺭ ﻛﻨﺪ، ﻓﻘﻂ میﮔﻮﻳﺪ: «ﺑﺎﺵ!» ﭘﺲ ﺁﻥ [ﭼﻴﺰ، بی ﺩﺭﻧﮓ] ﻣﻮﺟﻮﺩ میﺷﻮﺩ.(١١٧) وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﺎﺁﮔﺎﻩ ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﭼﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻣﺎ ﺳﺨﻦ نمیﮔﻮﻳﺪ؟ ﻳﺎ ﺁﻳﻪ ﻭ ﻧﺸﺎﻧﻪ‌ﺍی ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩ ﻣﺎ نمیﺁﻳﺪ؟» ﭘﻴﺸﻴﻨﻴﺎﻥِ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺰ، ﻫﻤﻴﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺳﺨﻦ میﮔﻔﺘﻨﺪ، ﺩﻝﻫﺎ [ﻭ ﺍﻓﻜﺎﺭ]ﺷﺎﻥ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺍﺳﺖ، ﻭلی ﻣﺎ [ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩی ﻛﺎفی] ﺁﻳﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﺍﻫﻞ ﻳﻘﻴﻦ [ﻭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺟﻮﻳﺎﻥ] ﺭﻭﺷﻦ ﺳﺎﺧﺘﻪﺍﻳﻢ.(١١٨) إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ [ﺍی ﺭﺳﻮﻝ!] ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻖّ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﮔﺮ ﻭ ﺑﻴﻢ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺑﺎشی ﻭ ﺗﻮ ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺩﻭﺯﺧﻴﺎﻥ [ﻭ ﺟﻬﻨّﻢ ﺭﻓﺘﻦ ﺁﻧﺎﻥ] نیستی.(١١٩) وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ [ﺍﻱ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ!] ﻫﺮﮔﺰ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍضی ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ ﺗﺎ [ﺁﻧﻜﻪ ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ‌ﻯ ﺁﻧﺎﻥ ﺷﻮی ﻭ] ﺍﺯ ﺁﻳﻴﻦ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭی کنی. ﺑﮕﻮ: «ﻫﺪﺍﻳﺖ، ﺗﻨﻬﺎ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺍلهی ﺍﺳﺖ.» ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻫﻮﺍ ﻭ ﻫﻮﺱ‌ﻫﺎی ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭی کنی، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﻋﻠﻢ [ﺍلهی] ﻧﺰﺩ ﺗﻮ ﺁﻣﺪ، ﻫﻴﭻ ﺳﺮﻭﺭ ﻭ ﻳﺎﻭﺭی ﺍﺯ ﻧﺎﺣﻴﻪﻯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍی ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ.(١٢٠) الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎنی ﺩﺍﺩﻩﺍﻳﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ ﺍﺳﺖ، ﺗﻠﺎﻭﺕ [ﻭ ﻋﻤﻞ] میﻛﻨﻨﺪ، ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ میﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮﻧﺪ، ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻳﺎﻧﻜﺎﺭﺍﻧﻨﺪ.(١٢١) يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﺍی بنی ﺍﺳﺮﺍﺋﻴﻞ! ﻧﻌﻤﺘﻢ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺯﺍنی ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺑﺮﺗﺮی ﺑﺨﺸﻴﺪم، ﻳﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ. (١٢٢) وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﻭ ﺑﺘﺮﺳﻴﺪ ﺍﺯ ﺭﻭﺯی ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﭼﻴﺰی [ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺧﺪﺍ] ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮی ﺩﻓﻊ ﻧﻤﻰﻛﻨﺪ ﻭ ﻫﻴﭻ ﮔﻮﻧﻪ ﻋﻮضی ﺍﺯ ﺍﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﻰﮔﺮﺩﺩ ﻭ ﻫﻴﭻ ﺷﻔﺎعتی، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﻮﺩ ﻧﺪﻫﺪ ﻭ [ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻫﻴﭻ کسی] ﻳﺎﺭی ﻧﻤﻰ‌ﺷﻮﺩ.(١٢٣) کریم - آیات ۱۱۵ الی ۱۲۳
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
صل‌الله علیه و آله و سلم روز ، بهترین کسی که نزد خداوند برای می‌کند و باعث نجاتش خواهد شد، شوهر اوست - ج ۲۰ ص ۲۲۲ ✨🍁✨ https://eitaa.com/WallsOfHadithsOfThe14Innocents99/351