♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
0⃣4⃣ تدبر در سوره #کهف
🔹نکات سوره کهف از تفسیر عبدالعلی بازرگان
کهف : ۵۰
وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِـمِينَ بَدَلًا
ـ [به یاد آور] زمانی را که به فرشتگان گفتیم: بر آدم سجده کنید [=در خدمتِ رشد و کمال انسان باشید]، ۶۵
پس همگی سجده کردند جز ابلیس که از جن بود، ۶۶
پس [با این سرکشی] از امر پروردگارش خارج شد. ۶۷
آیا [با چنین سوء سابقهای در مخالفت با سـعادت خودتان،] او و فرزندان [=فریب خورده از آدمیان] ش را به جای من به دوستی ميگيريد؟ ۶۸
[این] بد جایگزینی است برای ظالمان.۶۹
۶۵- عزم، قصد، اراده و قدرت تصمیمگیری با ثباتی است که به شخص تسلط بر نفس و استقامت ميدهد.
۶۶ – به شهادت تمام آیات مربوط به سجدة فرشتگان به آدم، ابلیس از جنس و در جرگة همانها بود پس این سؤال مطرح است که جمله «كَانَ مِنَ الْجِنِّ» در صدد القای چه پیامی به تلاوت کننده قرآن است؟ آیا جنسیت و منشأ خلقت جن مورد نظر است كه او را قبلا از فرشتگان شمرده بود، یا صفت او را معرفی ميکند؟ اگر فعل «كَانَ» [در: كَانَ مِنَ الْجِنِّ] را مورد تدبّر قرار دهیم، مشاهده ميکنيم که جملة «كَان َ مِنَ الْکافِرین» هم دربارة ابلیس دو بار در قرآن تکرار شده است [ص ۷۴ (۳۸:۷۴) و بقره ۳۴ (۲:۳۴) ]. معنای کفر «پوشاندن» حقیقت و نادیده گرفتن آن است و در زبان عربی ابر را هم به دلیل آنکه مانع رؤیت خورشید ميشود کافر ميگويند. از طرفی در معنای واژة جن نیز پوشیدگی و پنهان بودن وجود دارد، مثل جنین در رحم، جنّه [سپر پوشاننده]، جنّت [باغ و سبزه که خاک را ميپوشاند]، مجنون که عقلش پوشیده شده، تاریکی شب که همه اشیاء را ميپوشاند و جن ميکند [انعام ۷۶ (۶:۷۶) ] و امثالهم. پس جن و کفر از جهت مفهومی با هم قرابت دارند. فعل «لَمْ یَكُنْ» نیز مثل «لَمْ یَكُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ» [از سجده کنندگان نبود] نیز سه بار [اعراف ۱۱ (۷:۱۱) ، حجر ۳۱ (۱۵:۳۱) و ۳۲] و أفعال «أَبَى وَاسْتَكْبَرَ» [امتناع کرد و تکبر ورزید] هم چندین بار در قرآن آمده است [از جمله: بقره ۳۴ (۲:۳۴) ، ص ۷۴ (۳۸:۷۴) و ۷۵، طه ۱۱۶ (۲۰:۱۱۶) ]. استنباط این قلم از مجموعه آیاتی که درباره ابلیس آمده این است که واژه «جن» [در: كَانَ مِنَ الْجِنِّ] بیانگر عدم سجده ابلیس به آدم و عرضه نکردن خود در خدمت رشد و کمال آدمی است که نوعی اظهار غریبهگی، کفر و پوشاندن تلقی ميشود [والله اعلم].
۶۷- معنای «فسق» خروج از حریم و حدود و نظاماتی است که خدا مقرّر کرده است و نوعی عصیان و قانونشکنی و دریدن پرده و پوستة محافظ محسوب ميشود. فسق ابلیس خارج شدن از صف سجده کنندگان و نقض امر الهی بود.
۶۸- ذُرِّیه به فرزندان و نسلی که از نوع آدمی پدید ميآيد گفته ميشود. این آیه تنها موردی است که ذرّیه به ابلیس نسبت داده شده است و به نظر ميرسد وابستگان صفتی ابلیس و پیروانی را نشان ميدهد که در شبکهای گسترده عمل ميکنند.
۶۹- همانطور که در پاورقی ۴۷ (۱۸:۳۳) توضیح داده شد، ظلم همان مصرف کننده بی محصول بودن است. بندهای که رزق و روزی و نعمات بيکران آفریدگار خود را ناشکرانه مصرف ميکند و دشمن خدا را به دوستی ميگيرد، تبدیل ظالمانهای انجام داده و میوه تلخ و زهرآگینی به عمل آورده است. گفته ميشود عدالت و ظلم متضاد یکدیگرند، در عدالت تعادل و نظم وجود دارد و در ظلم، عدم تعادل و بی نظمی.
کهف : ۵۳
وَرَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُم مُّوَاقِعُوهَا وَلَمْ يَجِدُوا عَنْهَا مَصْرِفًا
و مجرمان آتش [دوزخ] را ميبينند و یقین ميکنند که در آن خواهند افتاد ۷۰
و گریزگاهی از آن نخواهند یافت. ۷۱
۷۰- معنای ریشهای «جرم»، انقطاع و بریدگی است. گناه جرم محسوب ميشود، چرا که دلیل آن بریدن از خدا و خلق و تکالیف بندگی است.
۷۱- ماضی آمدن افعال رءَا و ظنّوا، به دلیل قطعی و مسلم بودن آن است که در زبان عربی معمول ميباشد. فعل مضارع «یَجِدُوا» بیانگر فقدان راه نجات برای همیشه است.
https://b2n.ir/g94617
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💠مروري بر سخنان ناصحانه و ميانجيگرانه علي ع خطاب به #حاكماسلامي (عثمان) و #معترضان
🛑قسمت دوم:
💢در هفته هاي قبل ، در پستهاي با موضوع " در اين شرايط اجتماعي، چگونه #بي_تفاوت نباشيم؟" بيان شد كه طبق ايه 9 سوره حجرات، وظيفهي نيروهاي خارج از منازعه، رفع خصومت و ايجاد #صلح بين طرفين درگيري (حاكمان و معترضان خياباني) و در صورت عدم پذيرش ، مقابله با گروه متعرض و اغاز كننده نزاع است.
❓يكي از سئوالات مخاطبان اين بود كه ايا امامان ما هم چنين كاري كرده اند؟ و ايا وقتي يك طرف منازعه، حكومت اسلامي است، ايا بازهم اين ايه و ايجاد صلح بين طرفين، كار برد دارد؟
به همين منظور بر آن شديم ، سخنان و مكاتبات حضرت علي ع كه نقش #ميانجي و واسطه بين مردم معترض و #عثمان بعنوان خليفه اسلامي را عهده دار شدند تامل نماييم.
✅تاملي در زمينههاي #قيام عليه عثمان و خطبه 164
مقصود اصلى از آن خطبه نصيحت عثمان و هشدار دادن. براى جلوگيرى از خلاف كارى هاى دستگاه او بوده است
↩️و از سه بخش تشكيل يافته است:
بخش اوّل، خطاب به شخص عثمان است؛ خطاب يك ناصح مشفق به شخصى كه او را بر لب پرتگاه مى بيند. در اين بخش امام عليه السلام روى آگاهى هاى عثمان به احكام اسلام و سوابق او در خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله تكيه كرده تا او را از انحراف و اشتباه باز دارد.
↩️در بخش دوّم، امام عليه السلام يك بحث جامع و كلّى درباره پيشوايان عادل و ظالم و ويژگى هاى هر يك بيان فرموده كه مى تواند سرمشقى براى هر زمان و هر مكان باشد و سپس به عثمان هشدار مى دهد كه بازيچه دست اطرافيان خود و امثال مروان نشود.
↩️در بخش سوّم، پاسخى از عثمان نقل شده كه امام عليه السلام بعد از شنيدن آن پاسخ راهكار خروج و نجات از وضع موجود را به او ارائه مى فرمايد؛ ولى افسوس كه اين نصايح در وى مؤثر واقع نشد و حوادث تلخ و دردناك و #خشونت بارى به دنبال آن رخ داد.😔
💢🔻اتمام حجت امام(عليه السلام) با #عثمان:
براى روشن شدن محتواى خطبه لازم است به شرايط و اوضاعى که سبب گفتگوى امام(عليه السلام) با عثمان با اين لحن و اين بيان شد اشاره کنيم .
✅مورّخ معروف، #طبرى، مى گويد:
«عثمان کارهايى کرد که در اسلام سابقه نداشت و باعث خشم مسلمانان گرديد. نمونه اى از اين اعمال سپردن کارهاى مهم حکومت مسلمانان به افراد نااهل و افراد فاسق و سفيه و بى دين و بخشيدن غنائم به آنان و آزار و ستم طاقت فرسا به شخصيتهاى بزرگى مانند ابوذر و عمّار ياسر و عبدالله بن مسعود و مانند اينها بود.
💢او وليد بن عقبه را والى کوفه ساخت که شراب مى نوشيد و در حال مستى به ميان مردم مى آمد و رسوايى هايى به بار آورد که گروهى نزد عثمان به آن شهادت دادند و بعد از عزل او سعيد بن عاص را ـ که او نيز مرد تبهکارى بود ـ به جاى وى نشاند. سعيد با اعمال ناروايش #خشم مردم را برانگيخت و مردم به مخالفت با او برخاستند. عثمان به جاى اين که آتش #فتنه را خاموش کند دستور داد #رهبران_مخالفان را به شام #تبعييد کند. آنها در شام بر معاويه شوريدند. عثمان مجبور شد که آنان را به کوفه بازگرداند، و دگربار آنها را به حمص تبعيد کرد.
نه تنها در کوفه که در نقاط ديگر نيز انتقادها بالا گرفت. سرانجام گروهى از اصحاب پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) گردهم آمدند و ايرادهاى مهم را به وسيله عامر بن قيس ـ که مردى پاک طينت و خداشناس بود ـ به عثمان رساندند. او به جاى اين که از اين #خيرخواهى سپاسگزارى کند پاسخ اهانت آميزى به فرستاده آنها داد.
وضع مدينه روز به روز ناآرام تر مى شد و فرياد انتقاد بلندتر مى گشت. عثمان، ناچار شد که گروهى مانند سعيد بن عاص و معاوية بن ابى سفيان و عمروعاص را براى مشورت دعوت کند و با آنها به شور بنشيند. بعضى گفتند: «صلاح، اين است که مردم را به جهاد مشغول سازى تا اين مسائل فراموش شود.» ولى سعيد بن عاص، او را به #انتقام گيرى از سران انتقاد کنندگان تشويق کرد و گفت: «اگر آنها، رهبران خود را از دست بدهند، متفرّق خواهند شد.»
🖊شرح آیت الله مکارم شیرازی
💫ادامه دارد
@quranpuyan
.
#آیههاینور
❤ بسم الله الرحمن الرحیم ❤
وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ
تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا
و از هر چه از او خواستيد به شما عطا كرد
و اگر نعمت خدا را شماره كنيد نمى توانيد
آن را به شمار درآوريد.
🌼 سوره ابراهیم ، آیه ۳۴
کانال قرآن پویان
🆔️ @quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_نمل آیات 23 تا 35
📄#صفحه_379
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_379
❇️#درسهای_آموزنده از داستان #سليمان
👈آنچه در اين بخش از آيات خوانديم، نكتههای فراوانی دارد كه میتواند در زندگی همه انسانها و روند همه حكومتها مؤثر باشد:
🔹رئيس حكومت يا يك مدير بايد آن چنان در سازمان تشكيلاتی خود دقيق باشد كه حتی غيبت يك فرد عادی و كوچك را احساس و پیگيری كند.
🔹مراقب تخلف يك فرد باشد و برای اينكه روی ديگران اثر نگذارد، محكم كاری كند، و پيشگيری لازم را به عمل آورد.
🔹هرگز نبايد كسی را غيابا محاكمه كرد، بايد اجازه داد در صورت امكان از خودش دفاع كند.
🔹بايد جريمه به مقدار جرم باشد، و برای هر جرمی مجازات متناسبی در نظر گرفته شود، و سلسله مراتب رعايت گردد.
🔹بايد هر كس و لو بزرگترين قدرتهای اجتماعی، تسليم دليل و منطق باشند هر چند دليل از دهان فرد كوچكی بيرون آيد.
🔹در محيط جامعه بايد آن قدر صراحت و آزادی حكمفرما گردد حتی يك فرد عادی بتواند در موقع لزوم به رئيس حكومت بگويد:" من از چيزی آگاهم كه تو نمیدانی"!
🔹ممكن است كوچكترين افراد از مسائلی آگاه شوند كه بزرگترين دانشمندان و قدرتمندان از آن بيخبر باشند تا انسان هرگز به علم و دانش خود مغرور نگردد.
🔹در سازمان اجتماعی بشر، نيازهای متقابل آن قدر زياد است كه گاه سليمانها محتاج يك پرنده میشوند.
🔹گرچه در جنس زنان شايستگيها بسيار است، و حتی خود اين داستان نشان میدهد كه ملكه سبا از فهم و درايت فوق العادهای برخوردار بود، ولی با اينهمه رهبری حكومت چندان با وضع روح و جسم آنها سازگار نيست كه هدهد نيز از اين مساله تعجب كرد و گفت:" من زنی را بر آنها حكمران ديدم"!
🔹مردم غالبا بر همان آئينی هستند كه زمامدارانشان میباشند، لذا در اين داستان میخوانيم كه هدهد میگويد من آن زن و قوم و ملت او را ديدم كه برای خورشيد سجده میكنند (نخست سخن از سجده ملكه سپس از ملتش میگويد)
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_379
❇️#آیه34نمل
💠قالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً وَ كَذلِكَ يَفْعَلُونَ (۳۴/نمل)
🌱(بلقيس) گفت: بی شك، هرگاه پادشاهان به منطقهی آبادی وارد شوند (و هجوم برند،) آن جا را به تباهی میكشند و عزيزان آن جا را ذليل میكنند و اين، سيرهی هميشگی آنان است.
🔹اعتراف به روحيّات وخصلتهای پادشاهان، نشانهی شهامتِ بلقيس است.
قالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ ...
🔹بلقيس هم دغدغهی شكست از سليمان و هم دلبستگی به آبادی كشور خود داشت. «أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً»
🔹تنها به قدرت خود تكيه نكنيد؛ ديگران را نيز به حساب آوريد. (اطرافيان بلقيس میگفتند: «نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ»، ولی بلقيس هشدار داد كه قدرت سليمان را كم نپنداريد). قالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ ...
🔹شيوهی حكومتهای غير الهی، ايجاد فساد و ذلّت در بين منطقه و مردم است. «كَذلِكَ يَفْعَلُونَ»
🔹آفت حكومت وقدرت، سلطهطلبی، جنگ افروزی و ويرانگری است.
الْمُلُوكَ ... أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
♻️♻️♻️ #قرآنفهمیبرایهمه : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول
1⃣4⃣ تدبر در سوره #کهف
🔹ارتباط آيات ۴۷ تا ۵۹ سوره كهف با داستانها و آيات قبلی چيست؟
اين آيات متصل به آيات قبل است و در پى همان آيات سير مى كند و به بيان اينكه اين اسباب ظاهرى و زخارف فريبنده دنيوى كه زينت حيات هستند به زودى زوال و نابودى بر آنها عارض مى شود مى پردازد، و براى انسان روشن مى كند كه مالك نفع وضرر خويش نيست ، و آنچه براى انسان مى ماند همان عمل او است كه بر طبقش كيفر و يا پاداش مى بيند.
در اين آيات ابتدا، مسأله قيام قيامت مطرح شده ، و بيان مى فرمايد كه هر انسانى تك و تنها بدون اينكه كسى به غير از عملش همراه او باشد محشور مى گردد، و سپس مسأله امتناع ابليس از سجده بر آدم و فسقش نسبت به امر پروردگار را ذكر مى كند كه پيروانش او و ذريه او را اولياى خود مى گيرند، و به جاى خدا او را كه دشمن ايشان است سرپرست خود اتخاذ مى كنند. آنگاه دوباره مسأله قيامت را عنوان مى كند كه در آن روز خداوند خود پيروان شيطان و نيز شيطانها را كه شريك خدايش گرفته بودند احضار مى كند، در حالى كه رابطه ميان آنان قطع شده باشد. و در آخر آياتى چند در خصوص وعده و وعيد آمده و مجموع آيات از نظر هدف با آيات قبل متصل است.
تفسیر المیزان
https://b2n.ir/g94617
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
مروري بر سخنان ناصحانه و ميانجيگرانه علي ع خطاب به #حاكماسلامي (عثمان) و #معترضان
🛑قسمت سوم: تاملي در زمينههاي #قيام عليه عثمان و خطبه 164
🖋📚ادامه بيان اوضاع و شرايط انتهاي خلافت عثمان از تاريخ #طبري
💢🔻 کم کم مردم در انتقاد به عثمان، جسورتر شده و گفتند: تو بنى اميه را بر دوش مردم سوار کرده اى يا عدالت کن يا از خلافت کناره گيرى!»
عثمان که قدرت تصميم گيرى را از دست داده بود، به فرماندهان خود گفت تا مردم را براى جهاد آماده کنند، ولى اين دستور مشکلى را حل نکرد.
👈سرانجام در سال 35 هجرى مخالفينش، در شهرهاى مهم اسلامى با هم مکاتبه کردند و تصميم بر عزل عثمان و فرماندارانش گرفتند. گروهى از مصر و گروه ديگرى از کوفه و گروه بسيارى از بصره، به عنوان زيارت خانه خدا حرکت کرده و به سوى مدينه آمدند و مردم مدينه را از تصميم خود باخبر ساختند. مهاجران و انصار ـ که از عملکرد عثمان ناراضى بودند ـ به حمايت او برنخاستند. مخالفان به آسانى وارد مدينه شدند و خانه عثمان را محاصره کردند، ولى مانع از رفت و آمد افراد نبودند.
عثمان از اين هجوم عمومى سخت در وحشت فرورفت و نزد امام على (عليه السلام) آمد و از آن حضرت تقاضا کرد که نزد معترضان برود و آنها را از راهى که در پيش گرفته اند منصرف سازد. امام (عليه السلام) فرمود: «با چه شرايطى آنها را راضى کنم؟»
#عثمان عرض کرد: «با اين شرط که من، بعد از اين تنها با صلاح انديشى شما کار مى کنم.» امام (عليه السلام) فرمود: «بارها تو را نصيحت کرده ام و تو هم وعده داده اى، ولى به وعده ات وفا نکرده اى و به سخنان مروان و معاويه و امثال آنها گوش فرا دادى.»
👌سرانجام امام (عليه السلام) پذيرفت و براى فرونشاندن خشم مردم با گروهى از مهاجران و انصار حرکت کرد و نزد معترضان آمد. مخصوصاً با مصريان که انتقادهاى شديدى داشتند مذاکره فرمود و آنها قبول کردند که به مصر بازگردند.
به عثمان نيز سفارش فرمود که به تمام شکايت مردم رسيدگى کند و از کارهاى گذشته توبه کند.
👈 عثمان خطبه اى خواند و آشکارا اعلام #توبه کرد و قول داد به تمام #شکايات_مردم رسيدگى کند.
هنگامى که عثمان به منزل بازگشت ديد مروان و عده اى از بنى اميه در منزلش گرد آمده اند. مروان گفت: «سخن بگويم يا ساکت بنشينم»؟ همسر #عثمان فرياد زد: «ساکت باش! به خدا شما قاتل عثمان و يتيم کننده اطفالش خواهيد بود. او به مردم وعده داده و بايد به وعده اش وفا کند».
🔻مروان، ساکت ننشست و گفت: «سخنى را که گفتى به صلاح خلافت تو نبود.»
عثمان تحت تأثير مروان قرار گرفت😔 و به او دستور داد تا مردم را پراکنده کند.
مردم به خانه امام على(عليه السلام) رفتند و جريان را گزارش دادند.
🌴امام (عليه السلام) فرمود: «اگر در خانه بنشينم عثمان مى گويد که مرا تنها گذاردى و خوار کردى و اگر براى او صلاح انديشى کنم، باز مروان او را بازيچه خود قرار مى دهد.» سپس به خانه عثمان رفت. فرمود: «به وعده خود وفا نکردى و به سخنان ناصواب مروان ـ که برخلاف دين و عقل است ـ گوش دادى. من از اين پس به سراغ تو نخواهم آمد.»
📚تاريخ طبرى، جلد 3، صفحه 360 به بعد (با تخليص)، حوادث سال 33 هجرى.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#دعاهای_روزانه
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تعقل در شريعت
با عمومی سازی فهم و تفسير قرآن
@quranpuyan
💠#تلاوت_روزانـہ یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ
📖#سوره_مبارڪه_نمل آیات 36 تا 44
📄#صفحه_380
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan