eitaa logo
قران پویان
443 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
681 ویدیو
611 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉منظور از با خدا و رسول چيست؟ ايا به معناي مخالفت با احكام و اوامر خدا يا اسلامي است؟ در اين چند روز متني در فضاي مجازي منتشر شد با اين مضمون كه "چه خداي كوچكي داريد كه با بستن خيابان و چاقو كشيدن ميشه باهاش جنگيد "😔 صرف نظر از اينكه آيا عنوان محاربه بر محسن شكاري صادق است يا نه و آيا در اين صورت، مستحق اعدام بوده است يا مجازاتهاي ديگر؟ به مفهوم محارب در قران مي پردازيم. 👈برخلاف تصور عمومي رايج ، مجازات محارب ، اصلا ارتباطي با مخالفت با خدا و رسول ندارد بلكه مجازات ذكر شده در ايه 33 سوره مائده براي كساني است كه عليه مردم سلاح مي كشند. ✅علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این گونه گفته است:"(يحاربون الله ) دشمنى با خدا معناى وسيعى است كه هم شامل مخالفت با يك يك احكام شرعى مى شود و هم بر هر ظلمى و اسرافى صادق است و ليكن از آنجا كه در آيه شريفه رسول خدا (ص) را هم ضميمه كلمه (الله ) كرده ، و فرموده : (الذين يحاربون الله و رسوله ) اين معنا را به ما مى فهماند كه مراد از محاربه ، دشمنى با خدا در خصوص مواردى است كه رسول نيز در آن دخالتى دارد و همينكه بعد از ذكر محاربه با خدا و رسول جمله : (و يسعون فى الارض فسادا) را آورده ، معناى منظور نظر را مشخص مى كند و مى فهماند كه منظور از با خدا و رسول، در زمين از راه اخلال به امنيت عمومى و راهزنى است ، نه مطلق محاربه با مسلمانان ، بنابراين مراد از محاربه و افساد بطورى كه از ظاهر آيه بر مى آيد به است ." ✅آیت اله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه چنین گفته است: "منظور از «محاربه با خدا و پیامبر» آن چنان که در احادیث اهل بیت(علیهم السلام)وارد شده و شأن نزول آیه نیز کم و بیش به آن گواهى مى دهد این است که: کسى با به وسیله به جان یا مال تجاوز کند، اعم از این که به صورت دزدان گردنه ها در بیرون شهرها چنین کارى کند و یا در داخل شهر. بنابراین، افراد چاقوکشى که به جان و مال و نوامیس مردم حمله مى کنند نیز مشمول آن هستند. 👈جالب توجه است که: محاربه و ستیز با بندگان خدا در این آیه، به عنوان محاربه با خدا معرفى شده و این، تأکید فوق العاده اسلام درباره ها و رعایت آنان را ثابت مى کند." ✅"تعبير «محاربة الله و رسوله» از قبيل مجاز در اسناد است با حفظ معناى حقيقى محاربه، يعنى محاربه با خدا و پيامبر به معناى محاربه با آن چيزى است كه خدا و پيامبر بر آن ولايت دارند كه عبارت باشد از و ، و به قرينه جمله (وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً) كه عطف بر جمله اول شده است، مشخص مى‌شود كه مراد از محاربه، همان ايجاد فساد در زمين از طريق اخلال در امنيت و است نه هرگونه محاربه‌اى از قبيل محاربه كافران و باغيان با مسلمانان. بدين معنا كه هر كس با مسلمانان محاربه كند، مانند آن است كه با خدا و رسول محاربه كرده است و از چنين تعبيرى، زشتى و سنگينى اين جرم فهميده مى‌شود. 💢حاصل كلام آنكه، قياس اين آيه به آيه كه در آنجا رباخوارى در حكم محاربه با خدا و پيامبر بيان شده است، قياسى بسيار خلاف ظاهر است" 🖊 ايت الله هاشمي شاهرودي،بايسته‌هاي فقه جزا @quranpuyan
رَبِّ نَجِّني مِنَ القَومِ الظّالِمينَ ‍ پروردگارا! مرا از این قوم ظالم رهایی بخش! قصص/ ۲۱ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 14 تا 21 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ 💠وَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلی‌ حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها فَوَجَدَ فِيها رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلانِ هذا مِنْ شِيعَتِهِ وَ هذا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَی الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسی‌ فَقَضی‌ عَلَيْهِ قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ (۱۵/قصص) 🌱‏وموسی وارد شهر شد، در حالی كه مردم (از ورودش) بی‌خبر بودند، پس در آنجا به دو مرد برخورد كه با يكديگر نزاع می‌كردند، اين يكی از طرفدارانش و آن (ديگری) از دشمنانش بود. پس آن كه از پيروان موسی بود، از او در برابر دشمنش ياری خواست. پس موسی (به حمايت از دوست خود) مُشتی بر او زد كه كار او را ساخت (و با همان مشت كشته شد)، موسی (از اين پيشامد تكانی خورد و) گفت: اين از كار شيطان بود، همانا او دشمن گمراه كننده‌ی آشكاری است. 🔹مصلحان جامعه بايد گاهی به صورت ناشناس و غير رسمی، بدون نام و عنوان در ميان مردم حاضر شوند. «دَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلی‌ حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِها» ‏ 📚حضرت موسی قبل از نبوّت نيز دارای يار و پيرو بود. «مِنْ شِيعَتِهِ» ‏ 📚گرچه موسی بزرگ شده‌ی كاخ فرعون بود، ولی مردم مستضعف به خاطر تفكّر ومنش، او را حامی و رهبر خود می‌دانستند. «فَاسْتَغاثَهُ» ‏ 📚دفاع و حمايت از مظلومان، شيوه‌ی اوليای الهی است. «فَوَكَزَهُ مُوسی‌» ‏ 📚انبيا، افرادی با غيرت، جوانمرد، مظلوم‌نواز وظلم ستيز بوده‌اند. فَاسْتَغاثَهُ‌ ... ‏فَوَكَزَهُ مُوسی‌ ‏ 📚مردان خدا در صورت لزوم بادشمن درگير می‌شدند و از زور بازو بهره‌ می‌بردند. «فَوَكَزَهُ مُوسی‌» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ از از بزرگترين گناهان است‌ 💠قالَ رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِلْمُجْرِمِينَ (۱۷/قصص) 🌱‏(سپس موسی) گفت: پروردگارا! به خاطر (قدرت و) نعمتی كه بر من ارزانی داشتی، پس هرگز پشتيبان تبهكاران نخواهم بود. 🔷‏در فقه اسلامی باب مفصلی پيرامون" اعانت بر اثم" و" معاونت ظلمه" با احاديث فراوانی داريم كه نشان می‌دهد يكی از زشتترين گناهان ياری ستمكاران و ظالمان و مجرمان است و سبب می‌شود كه انسان در سرنوشت شوم آنها شريك باشد. 🔷‏اصولا ظالمان و ستمگران و افرادی همچون فرعون در هر جامعه‌ای افراد خاصی هستند، و اگر توده جمعيت با آنها همكاری نكنند فرعونها فرعون نمی‌شوند اين گروهی از مردم زبون و ضعيف و يا فرصت‌طلب و دنياپرست هستند كه اطراف آنها را می‌گيرند، و دست و بال آنها و يا حد اقل سياهی لشكرشان می‌شوند، تا آن قدرت شيطانی را برای آنها فراهم می‌سازند. 🔷‏در قرآن مجيد روی اين اصل اسلامی و انسانی كرارا تكيه شده است: در آيه دوم سوره مائده می‌خوانيم: وَ تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی‌ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ‌:" بر نيكی و تقوی تعاون كنيد، و به گناه و تعدی هرگز كمك نكنيد". قرآن با صراحت می‌گويد:" ركون بر ظالمان موجب عذاب آتش دوزخ است" وَ لا تَرْكَنُوا إِلَی الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ (هود- ۱۱۴). 🔷‏" ركون" خواه به معنی تمايل قلبی باشد، يا به معنی همكاری ظاهری، يا اظهار رضايت، و يا دوستی و خيرخواهی، يا اطاعت كه هر يك از مفسران تفسيری برای آن كرده‌اند و يا مفهومی كه جامع همه اينها است، و آن اتكاء و اعتماد و وابستگی است، شاهد زنده‌ای بر مقصود ما است. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 9⃣4⃣ تدبر در سوره 🔹فراز آیات ۸۲-۶۰ بخش اول وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِفَتَاهُ لَا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَيْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا {60} و [ياد كن] هنگامى را كه موسى به جوان [همراه] خود گفت دست بردار نيستم تا به محل برخورد دو دريا برسم هر چند سالها[ى سال] سير كنم {60} فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا {61} پس چون به محل برخورد دو [دريا] رسيدند ماهى خودشان را فراموش كردند و ماهى در دريا راه خود را در پيش گرفت [و رفت] {61} فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَاءنَا لَقَدْ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَذَا نَصَبًا {62} و هنگامى كه [از آنجا] گذشتند [موسى] به جوان خود گفت غذايمان را بياور كه راستى ما از اين سفر رنج بسيار ديديم {62} قَالَ أَرَأَيْتَ إِذْ أَوَيْنَا إِلَى الصَّخْرَةِ فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا {63} گفت ديدى وقتى به سوى آن صخره پناه جستيم من ماهى را فراموش كردم و جز شيطان [كسى] آن را از ياد من نبرد تا به يادش باشم و به طور عجيبى راه خود را در دريا پيش گرفت {63} قَالَ ذَلِكَ مَا كُنَّا نَبْغِ فَارْتَدَّا عَلَى آثَارِهِمَا قَصَصًا {64} گفت اين همان (نشانه ای) بود كه ما مى‏جستيم پس جستجوكنان رد پاى خود را گرفتند و برگشتند {64} فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا {65} تا بنده‏اى از بندگان ما را يافتند كه از جانب خود به او رحمتى عطا كرده و از نزد خود بدو دانشى آموخته بوديم {65} قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا {66} موسى به او گفت آيا تو را به شرط اينكه از بينشى كه آموخته شده‏اى به من ياد دهى پيروى كنم {66} قَالَ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا {67} گفت تو هرگز نمى‏توانى همپاى من صبر كنى {67} وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا {68} و چگونه مى‏توانى بر چيزى كه به شناخت آن احاطه ندارى صبر كنى {68} قَالَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا {69} گفت ان شاء الله مرا شكيبا خواهى يافت و در هيچ كارى تو را نافرمانى نخواهم كرد {69} قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلَا تَسْأَلْنِي عَن شَيْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْرًا {70} گفت اگر مرا پيروى مى‏كنى پس از چيزى سؤال مكن تا [خود] از آن با تو سخن آغاز كنم {70} فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا رَكِبَا فِي السَّفِينَةِ خَرَقَهَا قَالَ أَخَرَقْتَهَا لِتُغْرِقَ أَهْلَهَا لَقَدْ جِئْتَ شَيْئًا إِمْرًا {71} پس رهسپار گرديدند تا وقتى كه سوار كشتى شدند [وى] آن را سوراخ كرد [موسى] گفت آيا كشتى را سوراخ كردى تا سرنشينانش را غرق كنى واقعا به كار ناروايى مبادرت ورزيدى {71} قَالَ أَلَمْ أَقُلْ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا {72} گفت آيا نگفتم كه تو هرگز نمى‏توانى همپاى من صبر كنى {72} قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ وَلَا تُرْهِقْنِي مِنْ أَمْرِي عُسْرًا {73} [موسى] گفت به سبب آنچه فراموش كردم مرا مؤاخذه مكن و در كارم بر من سخت مگير {73} 🖌آقای سید کاظم فرهنگ https://b2n.ir/g94617 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠مروري بر سخنان ناصحانه و ميانجيگرانه علي ع خطاب به (عثمان) و 🛑قسمت پنجم: ايا ميتوان در منازعه عليه حاكم اسلامي ماند؟ در هفته هاي قبل ، در پستهاي با موضوع " در اين شرايط اجتماعي، چگونه نباشيم؟" بيان شد كه طبق ايه 9 سوره حجرات، وظيفه‌ي نيروهاي خارج از منازعه، رفع خصومت و ايجاد بين طرفين درگيري (حاكمان و معترضان خياباني) و در صورت عدم پذيرش ، مقابله با گروه متعرض و اغاز كننده نزاع است. ❓ از ديگر سئوالات مخاطبان اين بود كه آيا ميتوان بود؟ يا بايد از يك طر،حمايت كرد؟ ايا وقتي يك طرف منازعه، حكومت اسلامي است، ايا بازهم اين ايه و ايجاد صلح بين طرفين، كار برد دارد؟ به همين منظور بر آن شديم ، سخنان و مكاتبات حضرت علي ع كه نقش و واسطه بين مردم معترض و بعنوان خليفه اسلامي را عهده دار شدند تامل نماييم. ✅تاملي در خطبه 30 و بيطرفي امام علي ع 🔶من كلام [خطبة] له (علیه السلام) في معنى قتل عثمان و هو حكم له على عثمان و عليه و على الناس بما فعلوا و براءة له من دمه: لوْ أَمَرْتُ بِهِ لَكُنْتُ قَاتِلًا أَوْ نَهَيْتُ عَنْهُ لَكُنْتُ نَاصِراً، غَيْرَ أَنَّ مَنْ نَصَرَهُ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَقُولَ خَذَلَهُ مَنْ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ وَ مَنْ خَذَلَهُ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَقُولَ نَصَرَهُ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي. وَ أَنَا جَامِعٌ لَكُمْ أَمْرَهُ، اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ، وَ لِلَّهِ حُكْمٌ وَاقِعٌ فِي الْمُسْتَأْثِرِ وَ الْجَازِعِ از سخنان آن حضرت است در باره : اگر به كشتن عثمان امر كرده بودم قاتلش بودم، و اگر نهى كرده بودم يارش بودم. البته كسى كه او را يارى داد نمى تواند بگويد من از كسى كه او را يارى نداد بهترم. و آن كه او را يارى نداد نمى تواند بگويد آن كه ياريش كرد از من برتر است. من وضعش را در چند جمله براى شما خلاصه مى كنم: او به جور و اسراف حكومت راند، و شما هم بيش از حد بيتابى كرديد. براى خدا حكم حقّى است در باره او كه جور و اسراف داشت، و براى شما كه خارج از حد عمل كرديد 🖋ترجمه انصاریان 💠خطبه در يك نگاه: مى دانيم كه بعد از كشته شدن عثمان، نظرات مختلفى در باره قتل او ابراز شد. گروهى عثمان را مقصّر مى دانستند، چرا كه با استبداد بى سابقه خود، گروهى از خويشاوندانش را در پست هاى كليدى حكومت اسلامى قرار داد و اموال بيت المال را در اختيار آنها گذاشت، به طورى كه مسلمانان بر ضدّ او خروشيدند و قيام كردند و يا حد اقل به انتقاد پرداخته و در برابر گروه معترضان، كسى به يارى او برنخاست. و عملا به قتل او راضى شدند. ↩️گروه ديگرى، معتقد بودند كه ، نبايد كشته مى شد، بلكه مى بايست به او اجازه مى دادند كه بعد از ، خطاهاى گذشته خويش را اصلاح كند و حد اكثر، او را از خلافت خلع مى كردند. كشتن او به صورت آشكار بدعتى بود كه منشأ كارهاى مشابهى در آينده مى شد و علاوه، چنانكه مى دانيم قتل او دستاويزى براى منافقان و بازماندگان اهل نفاق، جهت تفرقه در صفوف مسلمانان گرديد و اين امر از قبل قابل پيش بينى بود. گروه اندكى از ظاهربينان كه مجال انديشيدن در تاريخ زندگى خليفه سوم را به خود نمى دهند، او را خليفه مظلوم و شهيد مى دانستند و وى را از هر كار خلافى تبرئه مى كردند! امام عليه السّلام در ميان اين عقايد ضدّ و نقيض، حق را كه در ميان اين آرا مكتوم مانده بود بيان مى نمايد و به طرز بسيار دقيق و ظريفى مسائل مربوط به قتل عثمان را تجزيه و تحليل مى كند. 🖊شرح ايت الله ناصر مكارم شيرازي 📝توضيحات بيشتر در قسمتهاي بعدي @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی گوید: «کاش براى زندگانى خود [چیزى‌] پیش فرستاده بودم.» سوره فجر ، آیه ۲۴ شاید در زندگی اتفاقاتی می افتد که تصویر کوچکی از آن حسرتی را برای ما شکل می‌دهد که در آخرت خواهیم خورد، مثلا ای کاش در آن صحنه دعوا نمیکردم، ای کاش فلان چیز را به او نمی‌دادم، ای کاش درس می‌خواندم و هزاران ای کاش، ولی همه اینها تفاوتی که با حسرت در آخرت دارند این است که ممکن است بتوان این ای کاش ها را جبران و از طریقی دیگر آن را چاره کرد، ولی حسرتی که در آخرت خواهیم خورد جز افسوس چیزی ندارد چون آنروز راهی برای جبران و برگشت نیست، اهل خرد و اندیشه هرگز نخواهند گذاشت که کار در آخرت به افسوس و حسرت بکشد. @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 22 تا 28 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan