eitaa logo
قران پویان
464 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
96 8 27 - ناشناس.mp3
11.08M
🔷🔷حضرت #رضا(ع) و تبیین #عقلانی شریعت ✅ ٢٧ آبان ١۳٩۶ استاد سروش محلاتی @quranpuyan
از منظر قرآن: ⁉ايا در قران اعداد 9 و15 سال براي و ذكر شده است؟ 🛑قسمت اول: بلوغهای مختلف برای امور مختلف در ایات قرآن به ابعاد مختلفی از بلوغ انسان اشاره شده است. از جمله فقهایی که ابعاد مختلفی برای تعریف کرده است، مرحوم آیت الله صادقی تهرانی است که در رساله خود این گونه آورده است: -🌱 "بلوغ و رسايى از نظر روحى و جسمى مراحلى گوناگون دارد: مسأله ی 25- مرحله ى نخستين احكام بلوغ، رسايى و پذيرش الزامى عقلى براى و مانند آن است، كه زيربناى تمامى عبادات و ارتباطاتِ بندگى در برابر حضرت اقدس الهى است. و همان رشد عقلى شناخت خداى تعالى و دين براى انجام نقطه ى نخستين احكام اسلامى كافى است. مسأله ی 26- ميانگين بلوغ در مورد نماز و مانندش- از تكاليف عقلانى- براى پسر و دختر نوعاً از آغاز ده سالگى است، زيرا به گونه اى همسان و همپايه در جو ايمانى عقيده ى ايمانى را آغاز مى كنند، چنان كه رواياتى هم در اين زمينه وارد شده است. مسأله ی 27- مرحله ى دوّم بلوغ، بلوغِ براى است كه معيار آن توانايى جسمى، و ميانگينش براى هر دوى پسر و دختر، سيزده سالگى است، و توانايى جسمى دختر اگر كم تر از پسر نباشد، بيشتر هم نيست، و دست بالا برابرند. و در رواياتى هم سن معمولى بلوغ هر دو را- براى روزه- سيزده سالگى ذكر فرموده اند بنابراين اين خود تحميلى ناروا بر دختران است كه شش سال پيش تر از پسران روزه بگيرند! بنابراين نظرات و فتاوا نه سال براى دختران و پانزده سال براى پسران هيچ گونه پايه و اساسى ندارند. مسأله ی 28- سومين مرحله ى تكليف، بلوغ براى است كه ميزان آن، توان زناشويى است. و در اين مرحله نوعاً دختران زودتر از پسران بالغ مى شوند. و بلوغِ جسمى و جنسى در دختران تقريباً يكسان است. مسأله ی 29- مرحله ى چهارم، بلوغ است كه نوعاً پسران از دختران جلوترند، زيرا رشد و زمينه ى تلاش اقتصاديشان قهراً بيشتر است، به ويژه براى پرداخت حقوق شرعيه، حجّ، عمره و ساير عباداتى كه نياز مالى دارند. مسأله ی 32- معيار نشيب و فراز بلوغ در تمامى مراحل آن، عقلى سپس بدنى يا جنسى يا مالى و يا اجتماعى است." ⭕ "بلوغ نخستين ـ كه است ـ در پسر و دختر يكسان و در حد معمولى سن ده سالگى است كه عباداتى عقلانى را بر آنان واجب مى كند، مانند نماز كه بر پسر و دختر در اين سِنّ واجب است كه نه اين وجوب از سن نه سالگى دختر است و نه پانزده سالگى پسر، البته مواردى استثنائى هم وجود دارد ⭕سپس نوبت به بلوغ بنيه مى رسد كه اينجا روزه مطرح است و بايد پرسيد كه آيا بنيه دختر در نه سالگى با بنيه پسر در پانزده سالگى برابر است؟ هرگز! و اگر دختر ناتوانتر از پسر نباشد دست كم با او برابر است، پس چرا دختر بايد شش سال زودتر از پسر روزه بگيرد؟! بلكه چنانكه در رواياتى نيز آمده ـ و وضع عادى هم اكثراً چنين است ـ روزه هر دو در سن سالگى آغاز مى گردد، مگر 🌱دختر يا پسرى كه پيش از اين توان روزه را داشته باشند و يا به عكس كه حتى در اين سن هم توان روزه را نداشته باشند. كه در صورت اول واجب و در صورت دوم اگر روزه حَرَجى باشد واجب نيست و اگر عُسرآور و زيان بار باشد حرام است" 📚تفسير فرقان سوره انعام 💫در قسمتهای بعد به آیات قرانی مرتبط با موضوع بلوغ خواهیم پرداخت. http://quranpuyan.com/yaf_postst5144_zmynhhy-mkhtlf-blwG-nsn-dr-qrn-y-dr-qrn-dd-9-w13-sl-bry-blwG-dkhtrn-w-psrn-dhkr-shdh-st.aspx @quranpuyan
🔴⚫ در منطق تشیع، مبارزه با ظلم مبتنی بر واقعیتهای میدانی و نتایج مثبت است. و دفاع از مظلوم امری عقلی و وجدانی است و شریعت در این گونه امور، ارشاد به حکم عقل می کند‌. همچنین این که مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم باید در روندی و مفید و نتیجه بخش صورت بگیرد و به نابودی و هلاکت و خسارتی بزرگتر از ظلم موجود منجر نشود، حکمی عقلانی است و بر خلاف آن عمل کردن مصداق خسارت و سفاهت است. 🟢اما آنچه بعد از انقلاب ۵۷ به عنوان مبارزه با ظلم و استکبارستیزی رخ داد با عقل و مذهب عقلانی نسبتی نداشت و متاثر از آموزه های چپ و یا اسلام ستیزه گرانه سلفی بود که منجر به تحمیل خسارت‌هایی عظیم و هنگفت بر ایران و مردم ایران و بسیاری از کشورهای منطقه شد. 🟢برای آن که موضع عقلانی و تشیع در مقوله ظلم ستیزی و ابتنای آن بر هزینه و فایده و نتیجه بخشی، روشن شود، مناسب است مروری بر فاجعه در تاریخ بیاندازیم: 🔴در سال ۶۳ هجری، ۲ سال بعد از حادثه عاشورا مردم مدینه علیه حکومت به رهبری عبدالله بن حنظله (یکی از خوشنام ترین صحابه پیامبر ص) قیام کردند. در این واقعه، بسیاری از مردم مدینه، از جمله ۸۰ تن از صحابه و ۷۰۰ تن از حافظان و قاریان قران کشته شدند و اموال و نوامیس مردم به غارت رفت. مسلم‌بن عقبه، به دستور یزید، سه روز جان و مال مردم را بر لشگریانش حلال کرد. مورخان، غارت و جنایات سپاهیان او را مصیبتی سهمگین و وصف‌‌ناپذیر خوانده‌اند. سپاهیان مسلم‌بن عقبه که بعد از این جنگ به دلیل حجم عظیم جنایاتش مسرف بن عقبه نامیده شد، در آن سه روز، از ارتکاب هیچ عمل زشتی، همچون تجاوز به نوامیس، بیرون کشیدن جنین از شکم زنان و کشتن نوزادان فروگذار نکردند. شمار کشتگان واقعه حرّه را بیش از ۴۰۰۰ و به قولی بیش از ۱۰۰۰۰ نفر برآورد کرده‌اند. 👈مساله عجیب در این ماجرا عدم همراهی ع با این قیام بود تا جایی که فرمانده لشگر یزید اعلام کرد هر کسی به خانه علی بن حسین پناه ببرد، در امان است.‌ یکی از مهمترین ادله عدم همراهی امام سجاد، آگاهی به ضعف و عده کم اهالی مدینه و مبارزه، در مقابله با سپاهیان بسیار شام که از خشونت و قساوت دریغ نداشتند، ذکر شده است. 👈👈در اینجا نمی خواهم یک تشابه سازی بی مورد تاریخی بین قیام حرّه با جنگ حماس با اسرائیل، انجام دهم بلکه تنها می خواهم به این نکته اشاره کنم که در منطق تشیع، مبارزه با ظلم باید مبتنی بر واقعیتهای میدانی و نتایج مثبت و نه احساسات صرف و شعارهای ایدئولوژیک باشد. در هر صورت سیاست خارجی تهاجمی و مداخله گر جمهوری اسلامی ربطی به مبانی تشیع نداشته و باید به حساب ایدئولوژی چپ و اسلام سلفی گذاشت که در عین حال تبدیل به یک بیزنس بسیار سودآور برای عده و حلقه ای خاص در داخل ایران و کشورهای مورد مداخله شده است. ⚫مساله گروگان دو جریان جنگ سالار است که مایل به راه حل تشکیل دو دولت مستقل فلسطین و اسرائیل نیستند. ✍مهدی نصیری @quranpuyan
از منظر قرآن: ⁉ايا در قران اعداد 9 و15 سال براي و ذكر شده است؟ قران چه مراحلی از بلوغ را اشاره کرده است؟ 🛑قسمت اول: بلوغهای مختلف برای امور مختلف در ایات قرآن به ابعاد مختلفی از بلوغ انسان اشاره شده است. از جمله فقهایی که ابعاد مختلفی برای تعریف کرده است، مرحوم آیت الله صادقی تهرانی است که در رساله نوین خود و تفسیر فرقان این گونه آورده است: -🌱 "بلوغ و رسايى از نظر روحى و جسمى مراحلى گوناگون دارد: مسأله ی 25- مرحله ى نخستين احكام بلوغ، رسايى و پذيرش الزامى عقلى براى و مانند آن است، كه زيربناى تمامى عبادات و ارتباطاتِ بندگى در برابر حضرت اقدس الهى است. و همان رشد عقلى شناخت خداى تعالى و دين براى انجام نقطه ى نخستين احكام اسلامى كافى است. مسأله ی 26- ميانگين بلوغ در مورد نماز و مانندش- از تكاليف عقلانى- براى پسر و دختر نوعاً از آغاز ده سالگى است، زيرا به گونه اى همسان و همپايه در جو ايمانى عقيده ى ايمانى را آغاز مى كنند، چنان كه رواياتى هم در اين زمينه وارد شده است. مسأله ی 27- مرحله ى دوّم بلوغ، بلوغِ براى است كه معيار آن توانايى جسمى، و ميانگينش براى هر دوى پسر و دختر، سيزده سالگى است، و توانايى جسمى دختر اگر كم تر از پسر نباشد، بيشتر هم نيست، و دست بالا برابرند. و در رواياتى هم سن معمولى بلوغ هر دو را- براى روزه- سيزده سالگى ذكر فرموده اند بنابراين اين خود تحميلى ناروا بر دختران است كه شش سال پيش تر از پسران روزه بگيرند! بنابراين نظرات و فتاوا نه سال براى دختران و پانزده سال براى پسران هيچ گونه پايه و اساسى ندارند. مسأله ی 28- سومين مرحله ى تكليف، بلوغ براى است كه ميزان آن، توان زناشويى است. و در اين مرحله نوعاً دختران زودتر از پسران بالغ مى شوند. و بلوغِ جسمى و جنسى در دختران تقريباً يكسان است. مسأله ی 29- مرحله ى چهارم، بلوغ است كه نوعاً پسران از دختران جلوترند، زيرا رشد و زمينه ى تلاش اقتصاديشان قهراً بيشتر است، به ويژه براى پرداخت حقوق شرعيه، حجّ، عمره و ساير عباداتى كه نياز مالى دارند. مسأله ی 32- معيار نشيب و فراز بلوغ در تمامى مراحل آن، عقلى سپس بدنى يا جنسى يا مالى و يا اجتماعى است." ⭕ "بلوغ نخستين ـ كه است ـ در پسر و دختر يكسان و در حد معمولى سن ده سالگى است كه عباداتى عقلانى را بر آنان واجب مى كند، مانند نماز كه بر پسر و دختر در اين سِنّ واجب است كه نه اين وجوب از سن نه سالگى دختر است و نه پانزده سالگى پسر، البته مواردى استثنائى هم وجود دارد ⭕سپس نوبت به بلوغ بنيه مى رسد كه اينجا روزه مطرح است و بايد پرسيد كه آيا بنيه دختر در نه سالگى با بنيه پسر در پانزده سالگى برابر است؟ هرگز! و اگر دختر ناتوانتر از پسر نباشد دست كم با او برابر است، پس چرا دختر بايد شش سال زودتر از پسر روزه بگيرد؟! بلكه چنانكه در رواياتى نيز آمده ـ و وضع عادى هم اكثراً چنين است ـ روزه هر دو در سن سالگى آغاز مى گردد، مگر 🌱دختر يا پسرى كه پيش از اين توان روزه را داشته باشند و يا به عكس كه حتى در اين سن هم توان روزه را نداشته باشند. كه در صورت اول واجب و در صورت دوم اگر روزه حَرَجى باشد واجب نيست و اگر عُسرآور و زيان بار باشد حرام است" 💫ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst5144_zmynhhy-mkhtlf-blwG-nsn-dr-qrn-y-dr-qrn-dd-9-w13-sl-bry-blwG-dkhtrn-w-psrn-dhkr-shdh-st.aspx @quranpuyan
❌پرهيز از تعصب، فحش، تكفير و اختلاف افكني در گفت‌وگوها ⁉️چرا برخی از ما به چیزهایی که از قدیم برایمان به ارث مانده، می‌ورزیم؟ فکر، ما نیستیم؛ فکر، چیزی است که ما به ارث برده‌ایم و یا به آن قانع شده‌ایم. وقتی شما به چیزی قانع می‌شوید و دیگری به چیز دیگر قانع می‌شود. ❓اگر شما اطمینان دارید که هستید، چرا از گفت‌و‌گو با دیگری بیم دارید؟ ❓و اگر دیگری شما را قانع کرده، چرا باید از اینکه به باور جدید پای بند شوید، بیم به خود راه دهید؟ 👈عقیده باید از عمق باور انسان برخیزد. از این رو، هر چه واقع بین‌تر و اندیش‌تر باشیم، خواهیم دانست چگونه بر اساس حکمت و عقل و برهان با یکدیگر گفت‌و‌گو کنیم و هر چه مسئولیت‌شناستر باشیم بهتر خواهیم توانست در بحران‌هایی که خطر سقوط امت را به همراه دارد کوتاه بیاییم، و این چیزی است که ما باید از (ع) یاد بگیریم. ⭕ مشکل ما این است که علی (ع) را به یک قهرمان تبدیل کرده‌ایم و او را به عنوان و راهبر امت نفهمیده‌ایم. او که بسامان ماندن امور مسلمانان را شرط پذیرش دانست و وقتی اساس اسلام را در خطر دید، بحث و اختلاف را به کناری نهاد؛ زیرا دشمنان کینه توز اسلام، در مواقع حساس از اختلاف مسلمانان سوء استفاده می‌کنند. 👈باید بدانیم که چگونه را مدیریت کنیم تا این اختلافات، هستی و موجودیتمان را ساقط نکند. ⭕️ و ما نسبت به یکدیگر، دشمنان مستکبر و چپاولگر ما را خشنود می‌کند. 👈ما در عین حال که معتقدیم، عقیده انسان باید از باور او نشأت گیرد و انسان باید داشته باشد، در صورتی در فرایند ، سخن و ادعا و استدلال طرف مقابل برایش اقناع کننده باشد، آن را بی‌هیچ هراسی بپذیرد. اما معتقدیم باید هوشیاری خود را حفظ کرد و این مسأله را در دایره خودش قرار داد و بازیچه تحریک‌ها و شیطنت‌ها نشد. ✳زمانی کسی نزد مرحوم سید محسن امین رفت و به ایشان گفت: می‌خواهم شیعه شوم. سید به او گفت: «فرقی میان شیعه و سنی نیست، شیعیان مسلمان‌اند و سنی‌ها هم مسلمان‌اند و کسی که می‌خواهد از دینی به دین دیگری در آید، می‌تواند بپرسد چه باید بگوید و چه کاری باید بکند. اما همه ما مسلمانیم. آن مرد اصرار کرد و شاید هم از جایی مأمور شده بود تا سید را وادار به گفتن حرفی کند و آتش فتنه را با علم کردن آن حرف برافروزد. سید پذیرفت که او را به مذهب شیعه منتقل کند. به او گفت: 🌱می‌خواهی شیعه شوی، پس بگو «اشهد ان لا اله الا الله»؛ آن مرد گفت. سپس گفت: بگو «اشهد أنّ محمداً رسول الله»؛ آن مرد هم تکرار کرد. سید به او رو کرد و گفت: اکنون شده‌ای، زیرا تشیع هم جز این نیست.» 🖋مرحوم علامه سيد محمد حسين فضل الله 📃نشريه حوزه ۱۵۵و۱۵۶، بهار و تابستان ۱۳۸۹، صص۷۱-۱۱۶ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔵 و شهيدمطهری در مباحث و نهادهاي 🛑قسمت دوم ❇آسیب شناسی و 🔻امر به معروف مطهری فقیهی برجسته بود ولی فقهش در محدوده تقلید از فقهای پیشین نبود. در فقه او، اجتهاد و استنباط در روایات خلاصه نمی‌شد. فقه مطهری جدای از عقلانیت نبود، لذا وقتی به امر به معروف تاکید می‌کرد، فقط آن را در قلمرو شیوه‌ها و روش‌های مورد تایید علوم اجتماعی، مشروع و مجاز می‌دانست. و در زمانی که به تعبیر خودش کسی "غیر از پند و بند" نهی از منکری نمی‌شناخت، می‌گفت: "روانشناسی و جامعه شناسی می‌خواهد تا انسان بفهمد که چگونه کند و تشخیص دهد منکر از کجا سرچشمه می‌گیرد؟" البته او اگر امروز بود، پاسخ اینگونه سوالاتش را دریافت می‌کرد که "سرچشمه منکر" معلوم است، نه روانشناسی می‌خواهد و نه جامعه شناسی، فقط یک چیز می‌خواهد و آن هم "دشمن شناسی" 🔻نطق و منطق مطهری در برابر مدعیان امر به معروف (که می‌گفتند: ما احتمال تاثیر می‌دهیم پس وظیفه داریم) این بود که: ⭕️"تو که نمی‌دانی راه امر به معروف چیست، تو که روانشناسی نمی‌دانی که برای نفوذ در بشر از چه راهی باید با روح او مواجه شد، تو که جامعه شناسی نمی‌دانی، حق نداری بگویی من می‌دهم و یا احتمال نمی‌دهم." مطهری چون حکیم بود، دین را تفسیر می‌کرد. در نگاه عقلانی او تاکید اسلام بر این فریضه، بمعنی صحه گذاشتن بر روش‌های خردمندانه و عقل پسند برای اصلاح فرد و جامعه است. او به کلمات فقهاء بسنده نمی‌کرد و به سخن حکماء نیز اعتنا داشت و از بوعلی سینا در اشارات را نقل می‌کرد که "امر بمعروف با و مداراست، نه با زور و : العارف ....اذا امر بالمعروف امر برفق ناصح لا بعنف معیر." 🔻نگاه تاریخی : چگونگي تغيير جهت نهي از منكر از اصحاب قدرت به صاحبان فضيلت در تحلیل همه جانبه و بحث‌های آسیب شناسانه استاد مطهری، آگاهی‌های تاریخی او نیز سهم وافری داشت. اینکه چگونه خوارج این فریضه را ریل عقلانیت خارج گردند و یا عباسیان عنصر اساسی نقد قدرت را آن گرفتند و تا دوره اخیر که آن را به امور جزئی محدود ساختند و اختیار مباحات را هم از مردم سلب کردند، در بررسی تاریخی مطهری دیده می‌شود و همین آگاهی تاریخی است که او را نسبت به داعیه های نهی ازمنکر، هوشیار و حساس ساخته و متوجه خطرات پنهان می‌کند. او در بحث نشان می‌دهد که آنان به نهی از منکر بسیار اهمیت می‌دادند و از خطر نیز استقبال می‌کردند ولی ایراد کارشان این بود که اجرای این فریضه، تابع منطق نبوده و نابخردانه اقدام می‌کردند. ولی مطهری در این نقطه توقف نمی‌کند و به سراغ دنباله های خوارج می‌رود، کسانی که همان خُشک سری و بی فکری خوارج را دارند و به نتایج و پیامدهای نهی از منکر خود نمی‌اندیشند، ولی مانند خوارج شجاعت نهی از منکر در برابر اصحاب قدرت را ندارند. اینها بمراتب از خوارج دیروز خطرناک ترند زیرا آنها سراغ حاکمان می‌رفتند و اینها سراغ اصحاب فضیلت، آنها شمشیر بر فرق قدرتمندان می‌زدند و اینها با سلاح و اتهام، ارباب کمال و اخلاص را ساقط می‌کنند. سخن مطهری در باره این جریان چنین است: 🔻"، شمشیر پولادین را به کناری گذاشتند و از امربه معروف که برایشان خطر ایجاد می‌کرد، صرف نظر کردند و با شمشیر زبان به جان افتادند و هر صاحب فضیلتی را به نوعی متهم کردند." (جاذبه و دافعه علی ع) 🔻اینک در میان ما نیست ولی ایا و فکر او در میان ما زنده است؟ آیا امروز ما نیز مانند مطهری امر به معروف را می‌شناسیم و می‌شناسانیم؟ آیا نهاد امر به معروف در جامعه ما بر مبنای اندیشه مطهری شکل گرفته و عمل می‌کند؟ 👈امروز هر چند خلأ مطهری دردناک است ولی تاثر بیشتر آن است که این خلا را با شِبه مطهری ها پر کرده ایم. مصیبت بزرگ امروز ما این است اندیشه‌های متحجرانه بَدَلی، جای تفکر روشنگرانه مطهری را گرفته و مطهریِ امام در غربت و انزوا قرار داده است! 🎙استاد سروش محلاتي 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇نگاه فقها به و حجاب مصوب مجلس 🛑قسمت چهارم؛ ⚡️ فوق حق است. مبنای دین، ازادی است ⚡️ و نداریم. اکراه با ازادی و دین نمی سازد. ✅یکی از اصولی که هم پشتوانه‌ی کلامی، هم پشتوانه‌ی فلسفی، هم پشتوانه‌ی عرفانی، هم پشتوانه‌ی قرآنی و هم پشتوانه‌ی روایی دارد، است. ❓آیا آزادی حق است؟ ما می‌گوییم آزادی فوق حق است. آزادی بالاتر از است. چرا؟ برای این‌که آزادی را نمی‌شود حذف کرد. طرف می‌تواند بگوید من از حقم می‌گذرم، اما کسی نمی‌تواند بگوید من از آزادی‌ام می‌گذرم. آزادی قابل گذشت نیست. آزادی مقوّم ذات انسان است. آزادی جزء ذاتیات انسان است. آزادی را اگر از انسان بگیرید، دیگر خبری از انسان نخواهد بود. نمی‌توان گفت او انسان است، ولی آزاد نیست. انسان غیرآزاد انسان نیست. ♦️ آزادی یعنی چی؟ یعنی خودش باید برای خودش تصمیم بگیرد و نه دیگری. آزادی خدادادی است. خدا من را جبراً آزاد خلق کرده است. دین مبنایش بر آزادی است. دلیل؟ آیه‌ی مبارکه‌ آیت الکرسی. دین با نمی‌سازد. به همین دلیل در سوره‌ مبارکه‌ نور آمده است که «قل للمومنین».به کسانی که ما را قبول دارند بگو. نمی‌گوید خودت بکن. نمی‌گوید خودت به سرشان کن. شما به آنها بگو خدا می‌گوید شما این‌گونه خودتان را حفظ کنید. «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ.» به مؤمنین بگویید، به مؤمنات بگویید. مؤمنین یعنی کسانی که شما را قبول دارند. ♦️ اکراه با آزادی نمی‌سازد. اساس دین بر آزادی است. من وقتی پیامبر را قبول می‌کنم که بشناسمش و دلیل بر صدقش داشته باشم. من حق ندارم همین جوری پیامبر را بپذیرم. وقتی می‌پذیرم که او را صادق بدانم، گذشته‌اش را بشناسم، برایم دلیل بیاورد که راست می‌گوید. من معرفت را با آزادی می‌پذیرم، توحید را آزادانه می‌پذیرم، معاد را آزادانه می‌پذیرم، حجاب را آزادانه می پذیرم. اگر آزادی نباشد که پذیرش معنا پیدا نمی‌کند. ♦️ ما بهشت و جهنم اجباری هم نداریم بلکه بهشت و جهنم انتخابی است. انسان خودش انتخاب می‌کند. ♦️ یکی از شرایط آزادی میل است. فردی از امام موسی بن جعفر (ع) سؤال کرد که روایت می گوید نماز اول وقت ثوابش خیلی بالاست اما من الان خسته‌ام. آیا الان بخوانم و اول وقت را مراعات کنم یا دو-سه ساعت بعد بخوانم که حالم سر جایش بیاید و با حال خوب بخوانم؟ امام فرمود چرا با خستگی می‌خواهی نماز بخوانی؟ وقتی که پیدا شد بخوان. ♦️ من باید برسم به اینکه این کار و آن کار خوب است یا بد. چگونه می‌شود به این خوب و بد رسید؟ با فهمیدن. ♦️ این حرف را بارها گفته‌ایم که مردم در عصر غیبت، پیامبر و امام زمان را نمی‌بینند، بلکه منِ را می‌بینند. گفتار و عمل و رفتار و تعریف من باید با قرآن بخواند. ✴️ نباید با تحقیر و ذلت و خواری همراه باشد. قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ.» نمی‌گوید «عظمنا»، نمی‌گوید «فضلنا»، می گوید «کرمنا». یعنی چی؟ در تفضیل ممکن است بزرگی از بیرون باشد، اما کرامت معنایش این است که انسان ذاتاً بزرگ است، نه اینکه بزرگی را به او وصل کرده باشند. انسان به گونه‌ای آفریده شده است که با ملک فرق می کند. 🔻ما در دنیای امروز و حتی در محیط‌های علمی‌مان گرفتار دو چیز هستیم: اشعری‌گری (اشاعره آمدند و عقل را از حجیت انداختند و انسان را آوردند پایین)؛ و اینکه کتاب خدا را گذاشتیم کنار. اگر عقل و قرآن را ملاک قرار دادیم، دین‌مان قابل عرضه است و امورش قابل پیاده شدن خواهد بود و الا که نباشد، دینی که همراه با خشونت باشد، دینی که با و نباشد، نه قابل عرضه است و نه قابل حمایت. 🎙آیت‌الله بیات زنجانی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛