eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
770 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
(91) 🔅🔅🔅 ✅آیه 3 - الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنهم ينفقون 💢تفسير ▫️يومنون: واژه ايمان از ريشه امن است و سر اطلاق ايمان بر عقيده آن است كه مومن اعتقاد خود را از ريب، اضطراب و شك، كه آفت اعتقاد است، مى رهاند و آن را ايمن مى كند. از اين رو رسوخ و استقرار عقيده در قلب را ايمان مى گويند و براى رسيدن به آن، علم به تنهايى كافى نيست، گاهى انسان به چيزى عالم است ولى به آن مومن نيست: (وجحدوا به واستيقنتها انفسهم). ▫️اعتقاد علمى بايد با جان و قلب انسان معتقد و عالم عجين شود و در اوصاف نفسانى و اعمال بدنى او جلوه كند تا اطلاق ايمان بر آن درست باشد و بر اين اساس، اطلاق مومن بر كسى كه عقيده حق را تنها بر زبان مى راند درست نيست: (من الذين قالوا امنا بافواههم ولم تومن قلوبهم)، (احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا امنا و هم لا يفتنون)، عقد علمى كه قضيه ذهنى و معقول است تا با جن عالم عقد و گره ديگر نيابد، ايمان نيست. 🔅🔅🔅 ▫️غيب: غيب چيزى است كه با هيچ يك از حواس عادى و يا حواس مسلح قابل درك نباشد و در مقابل حضور و شهادت است و مصاديق فراوانى دارد و اگر در بحث روايى مفسران شيعه عنوان غيب، بر حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) تطبيق شده است، از قبيل بيان مصداق است، نه تفسير مفهوم، و از باب نمونه است، نه حصر. و مستند آن نص مورد قبول اماميه است، گرچه ديگران آن را نپذيرند. بنابراين، آنچه آلوسى به پيروى از امام رازى گفته است: زعمت الشيعه انه القائم وقعدوا عن اقامه الحجه على ذلك ؛ ناصواب است. ▫️ايمان به غيب يا به استناد برهان عقلى است و يا به استناد دليل نقلى (مواردى كه نقل حجت است) و گاهى به استناد (وجدان كشفى) و همان طور كه براى ارزيابى برهان عقلى يا نقلى، معيار خاصى است كه صحت برهان مزبور با آن معيار سنجيده مى شود، براى مشاهده نيز معيار ويژه اى است كه صحت كشف ياد شده، با آن ارزيابى مى شود. ▫️برخى از صاحب دلان، برهان نظرى را همواره در معرض دخل، قدح و عيب و نقص دانسته اند. از اين رو مى گويند: كسى كه اهل برهان است (نه عرفان و وجدان) هرگز ايمان مخلوط دل او نخواهد شد؛ ليكن اطلاق چنين پندارى ناصواب است ؛ زيرا گرچه برهان حصولى، همتاى عرفان صحيح حضور نيست، ولى چنين نيست كه همه براهين در معرض نقد و قدح باشد. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
💢درون مرزی و برون مرزی ⏪در برابر بيگانه‌ها فرمود: =رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاء=؛ـ اين بيان نوراني حضرت امير است ـ فرمود: هر سنگي که چه از شرق و چه از غرب آمد آن را به همان‌جا برگردانيد! يک ملت ستم‌پذير نباشيد! ◽️عفو و اينها جاي خاص خودش را دارد، عفو برای درون‌مرزي است، در برون‌مرزي اگر کسي تجاوزي به گوشه‌اي از مرزهاي شما کرد، =رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاء=؛ فرمود: مبادا گوشه‌اي از گوشه‌هاي مملکت شما سنگي بيايد و شما آرام باشيد! ▫️عفو و احسان و مانند اينها برای برون‌مرزي نيست، در کشورتان بايد با عزّت و استقلال زندگي کنيد، امّا در درون مرز با بدي بجنگيد، نه با بد! ﴿وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ﴾، نه =السيّئ=! نه آدم بد! بدي را برداريد! ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾، اين آيه غير از آن آيه اوّلي است، دستوري هست که شما با خوبي بدي و اختلاف را برطرف کن، نه طرف مختلِف را! طرفي که با شما اختلاف دارد، سعي مي‌کنيد او را از پا دربياوريد؟! اينکه کار اسلامي نيست! سعي بکن اختلاف را از بين ببر! ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾، آن وقت ﴿فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ﴾؛ آن وقت آن دوست خوبي براي شما خواهد شد! دوبار که شما گذشت کنيد، او دوست =حَمِيم= خواهد شد! =حَمِيم= مثل =حمّام=؛ يعني دوست گرم، =صَميم= يعني پُر، اين سنگ سخت را که سبک نيست مي‌گويند صخرهٴ صمّاء، کسي که =ثقل سامعه= پيدا کرده و چيزي در گوش او نفوذ ندارد را مي‌گويند =أصم=، دوست صميمي يعني دوستي که درون‌پُر است و چيز خلاف در او نيست. فرمود اگر شما بدي را از پا درآورديد، ﴿فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ﴾، قبلاً =عَدُو= بود، الآن مي‌شود =وَلِيّ=، =حَمِيم= هم هست، =حمّام= هم هست، گرم هم هست و دوست گرمي مي‌شود. ▫️پس وظيفه ما در درون‌مرزي برداشتن اختلاف و بدي است و رسالت ما در برون‌مرزي دفاع است. بين =رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاء= و بين ﴿وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ﴾، همان فرق بين درون‌مرزي و برون‌مرزي است. ▫️حضرت امير فرمود: =لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيل‌= همين است! =ضَيم= يعني ستم‌پذيري، هيچ ملت آزاده و عزيزي ستم‌پذير نيست! فقط ملتِ ذليل و زبون است که زير بار ظلم مي‌رود... 🗓فرازی از درس تفسیر سوره شوری جلسه 32 آیت الله 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌صدقه عقد لازم 🔹يک بيان نوراني از حضرت امير است که فرمود: =إِذَا أَمْلَقْتُمْ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة=؛فرمود اگر شما يک وقت گرفتار شديد، دَيني داريد و مشکل مالي داريد، صدقه بدهيد که اين ده برابر مي‌آيد! ما اينها را باور نکرديم که کار به دست ديگري است. 🔹فرمود هر وقت کمبودي داريد و وضع شما قدري ضعيف شد، فوراً صدقه بدهيد. صدقه غير از هديه است، صدقه غير از هبه است، صدقه غير از بخشش رايگان است، صدقه عقد است! ايجاب دارد، قبول دارد، قصد قربت دارد و مثل نماز است! صدقه نظير مال دادن و کمک کردني که فلانی بيچاره است، از آن سنخ نيست و تا قصد قربت نشود، صدقه نيست؛ مثل نماز، تا در نماز قصد قربت نشود که نماز نيست! صدقه عقد =واجب الوفاء= است و گرفتن جايز نيست، اين نظير هبه نيست که بشود پس گرفت. 🔹صدقه عقد است، يک؛ عقد لازم هم هست، دو؛ مثل هبه نيست که عقد جايز باشد، سه؛ در هبه قصد قربت شرط نيست، چهار؛ اين عبادت است و مثل نماز است؛ خدايا! به فرمان تو و =قُرْبَةٌ إِلَی اللَّه‌= دارم صدقه مي‌دهم. شما گفتي صدقه بده، من هم مي‌گويم چشم! اين مي‌شود صدقه! 🔹وجود مبارک حضرت امير فرمود: ==إِذَا أَمْلَقْتُمْ=؛ وقتي مشکل مالي پيدا کرديد، مگر نمي‌خواهيد تجارت کنيد و سود ببريد؟! بهترين تجارت، تجارت با خداست =فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة=. ✅اين نهج‌البلاغه بايد حداقل در کفِ دست ما باشد، حالا آن شروح دقيق آن از خيلي‌ها توقع نيست؛ ولي يک دور نهج‌البلاغه باشد در دست همه ما باشد، چون آداب زندگي به ما ياد مي‌دهد! فرمود اين کار را بکنيد، ما هم بايد بگوييم چشم! 🗓فرازی از درس تفسیر سوره شوری جلسه 32 آیت الله 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
اعراف 31.mp3
12.82M
31 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
(34) 🔆🔆🔆 💢 راهبردهای فرهنگی 3. پویایی و حرکت آفرینی درجهت تحقق عدالت لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَديدَ فيهِ بَأْسٌ شَديدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ (25/حدید) ترجمه:ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب (آسمانى) و ميزان (شناسايى حقّ از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند و آهن را نازل كرديم كه در آن نيروى شديد و منافعى براى مردم است، تا خداوند بداند چه كسى او و رسولانش را يارى مى‏كند بى‏آنكه او را ببينند خداوند قوىّ و شكست‏ ناپذير است! ☑ ناسازگارى دین الهى، با ظلم و بى عدالتى (و أنزلنا معهم الکتب و المیزان) ☑ استثمار و بى عدالتى اقتصادى، از مشکلات عمده و اساسى جوامع در طول تاریخ (لقد أرسلنا رسلنا ... و أنزلنا معهم الکتب و المیزان) با توجه به این که «میزان» (ترازو) ابزارى است که در مبادلات اقتصادى به کار مى رود و با آن کالاها را توزین مى کنند; مى توان گفت که: این واژه در آیه شریفه استعاره از خصوص عدالت اقتصادى است. ☑ دین و عدالت، مایه قوام و سلامت جامعه است. (و أنزلنا معهم الکتب و المیزان لیقوم الناس بالقسط) ☑ نقش بنیادین عدالت اقتصادى در قوام، سلامت و بالندگى جامعه (و أنزلنا معهم ... و المیزان لیقوم الناس بالقسط) «قسط» به معناى عدل است و مراد از آن - به قرینه «المیزان»- عدالت در روابط و مناسبات اقتصادى است. ☑ عدالت در تمام ابعاد مطلوب است. «بِالْقِسْطِ» مطلق آمده كه شامل همه چيز مى‌شود. «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» ☑ اول كار فرهنگى و تربيتى، بعد اعمال قدرت و تنبيه. أَنْزَلْنا ... الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ‌ ... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت17: نکته های تفسیری آیات 18تا 20سوره تکویر ✳️و الصُّبْحِ‌ إِذَا تَنَفَّسَ 18 ۱ - سوگند خداوند به بامداد; زمانى که سپیده صبح در آسمان گسترده مى شود. (و الصبح إذا تنفّس) «تنفّس روز» به معناى توسّع و گسترده شدن آن است. (مفردات راغب) ۲ - سوگند خداوند به سپیده دم; زمانى که نفس تازه کند. (و الصبح إذا تنفّس) از معانى «تنفّس» وارد ساختن نفس به درون و خارج ساختن آن است (مصباح). نفس تازه کردن صبح، کنایه از رفع موانع نور خورشید است; به گونه اى که گویا روز از حبس شب رها شده و در هواى آزاد نفس مى کشد. ۳ - هنگام دمیدن صبح، لحظه اى جالب و رضایت بخش (و الصبح إذا تنفّس) سوگند خداوند، حاکى از عظمت چیزى است که به آن یاد مى شود. عظمت صبحدم در رابطه با انسان ها، فرحناک و به کام بودن آن است. ۴ - تحوّل روز به شب و شب به روز، تحوّلى بزرگ در نظام جهان (و الّیل إذا عسعس . و الصبح إذا تنفّس) 🔅🔅🔅 ✳️إنَّهُ‌ لَقَوْلُ‌ رَسُولٍ‌ کَرِيمٍ 19 ۱ - قرآن، کلام خداوند است. (إنّه لقول رسول) عنوان «رسول» گویاى آن است که او ابلاغ کننده قول است; نه گوینده آن. ۲ - خداوند براى ابلاغ قرآن، فرستاده اى را به سوى پیامبر(ص) گسیل داشت. (إنّه لقول رسول) ضمیر «إنّه» - به قرینه سیاق آیات - به قرآن برمى گردد. مراد از «رسول» - به قرینه مقابله این آیه با جمله «و ما هو بقول شیطان» در آیات بعد - مأمور ابلاغ قرآن به پیامبر(ص) است که در بعضى از سوره ها، جبرئیل عهده دار این وظیفه معرفى شده است. ۳ - فرستاده خداوند براى ابلاغ قرآن به پیامبر(ص)، واجد تمام کمالاتى است که براى پیام رسان ضرورى است. (رسول کریم) هر چیز که در زمینه مربوط به خود، والا مرتبه باشد با وصف «کَرَم» توصیف مى شود. (مفردات راغب) ۴ - جبرئیل، داراى ویژگى ها و رفتارى پسندیده و فرستاده اى بزرگوار براى ابلاغ قرآن (رسول کریم) «کرم» واژه اى است که در مورد زیبایى هاى والا و کارهاى پسندیده کاربرد دارد. (مفردات راغب) ۵ - خداوند، در تأکید بر مأموریت جبرئیل در ابلاغ قرآن به پیامبر(ص)، به ستارگان و شب و سپیده دم سوگند یاد کرده است. (فلاأُقسم بالخنّس ... و الّیل ... و الصبح ... إنّه لقول رسول کریم) ۶ - ارتباط پیامبر(ص) با فرشته وحى (إنّه لقول رسول کریم) ۷ - نزول قرآن، به صورت گفتار بوده است. (إنّه لقول) 🔅🔅🔅 ✳️ذي‌ قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي‌ الْعَرْشِ‌ مَکِينٍ‌ 20 ۱ - جبرئیل، فرشته اى نیرومند و پرقدرت (ذى قوّة) نکره بودن «قوّة»، بر عظمت آن دلالت دارد. ۲ - جبرئیل، به دور از هرگونه نقص و ناتوانى در ابلاغ پیام خداوند به پیامبر(ص) (ذى قوّة) مراد از «قوّة» ممکن است نیروى لازم براى انجام رسالت باشد. در این صورت به معناى فراموش کار نبودن و توانمندى جبرئیل بر دریافت کامل قرآن و حفاظت از آن، تا مرحله رساندن به پیامبر(ص) است. ۳ - جبرئیل، نزد خداوند، داراى قدر و منزلتى والا است. (عند ذى العرش مکین) «مکین»، به معناى جا افتاده و داراى قدر و منزلت است. (مفردات راغب) ۴ - عرش (جهان هستى)، مملوک و در اختیار خداوند است. (ذى العرش) «عرش»; یعنى، تخت فرمانروایى (مقاییس اللغة). مالکیت عرش، کنایه از سلطه بر اداره و تدبیر نظام عالم است. ۵ - سلطه خداوند بر عرش، پشتوانه اقتدار جبرئیل (ذى قوّة عند ذى العرش مکین) وصف «ذى العرش»، مى تواند این نکته را برجسته سازد که منزلت والاى جبرئیل، نزد کسى که عرش مقهور او است، اتصاف او را به «ذى قوّة» تضمین مى کند. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيه ۱۱ 📌 الی بايد بداند که نبايد هيچ کس را از خدا کند. زيرا تعالی درباره مشرکين که بدترين خدا هستند می فرمايد اگر کنند، را بپا دارند و بدهند برادران دينی شمايند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
33 🔅🔅🔅 💢مَثَل 5 (وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَیَسْمَعُ إِلا دُعَآءً وَنِدَآءً صُمُّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَیَعْقِلُونَ) . (40) ((مثال (تو در دعوت ) کافران مثال کسی است که (گوسفندان و حیوانات را برای نجات از چنگال خطر) صدا می زند ؛ ولی آنها چیزی جز سر و صدا نمی شنوند ؛ (و حقیقت و مفهوم گفتار او را درک نمی کنند . این کافران ، در واقع ) کر و لال و نابینا هستند ؛ از این رو چیزی نمی فهمند ! )) . بر مثل این کافران بر داعیند(41) آنچنان که هر رمه (42) بر راعیند(43) مر بهائم (44) را کند ناعق صدا بشنوند امّا نفهمند آن ندا بل ز حیوانند بی ادراک تر خواندن ایشان بود دور از ثمر زان که آنها بشنوند آواز را لیک نتوانند فهم راز را وین گُرُه را غیر از آن که نیست هوش هم زبهر استماعی نیست گوش از حجر در عقل و دانش کمترند نه همین گنگ اندیا کور و کرند با بتانی که پرستند از غلط گوییا هم دانش اند و هم نَمَط(45) (46) =========== 40-بقره / 171. 41-((داعی )): دعوت کننده ، خواهنده . 42-((رَمَه )): گلّه گوسفند و یا گاو. 43-((راعی )): چوپان . 44-((بهائم )): چهار پایان ، جمع بهیمه . 45-((نمط)): روش . 46-تفسیر صفی ، ج 1، ص 80. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✅اصل هفتم 📃سزاوار است تا پایان عمر به یاد دادن و یادگرفتن قرآن اهتمام داشت. ▫️قال الصادق علیه السلام قال: يَنبَغِي لِلمُؤمِنِ أَن لَا يَمُوتَ حَتَّى يَتَعَلَّمَ القُرآنَ أَو يَكُونَ فِي تَعلِيمِه‏. ▫️امام صادق علیه السلام فرمودند: براى مؤمن شايسته است كه نميرد تا قرآن را ياد بگيرد يا در كار ياد گرفتنش باشد. ⏪این روایت برایم گفت: ☑️قرآن همیشه چیزی برای یاد دادن به من دارد. هیچ وقت از قرآن بی نیاز نمی شوم. ☑️علوم قرآن بی نهایت است. ☑️دانسته های خود از قرآن را به دیگران بگویم. ☑️هر وقت برای دیگران از قران گفتم یا سر سفره قرآن نشستم، خوشحال باشم که امری از امامم را انجام داده ام. 👈🏾این کلام امام چه علم را به شما عطا کرد؟ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
بالاترین مخلوق.mp3
1.92M
🔹 بالاترین مخلوق ☘️☘️☘️ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب ادب فنای حضرت آیت الله جوادی آملی ج6 در تفسیر کبیره (13) 🔅🔅🔅 ⏪3. نمونه هايي از نمازهاي كامل ◽️ نماز امام حسين (عليه‌السلام): ابن اثير امام حسين (عليه‌السلام) را به عنوان كثير الصوم، كثير الصلاه، كثير الحج، كثير الصدقه و... ستوده است: كان الحسين» فاضلاً كثير الصوم و الصلاة و الحجّ و الصدقة و أفعال الخير جميعها[اسد الغابه، ج 2، ص 27، ش 1173، الحسين بن علي[عليه‌السلام].]، به گونه اي كه امام سجاد(عليه‌السلام) مي فرمود كه پدرم پيوسته در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مي خواند: إنّه كان يصلّي في اليوم و الليلة ألف ركعة.[ ترجمه تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 184.] 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
بدگمانی به خدا و خلق 57.mp3
4.97M
(56) مرحوم آیت الله (رضوان الله علیه) 🌿🌿🌿 📼بد گمانی به خدا و خلق 3 🕑 زمان:41دقیقه ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رابطه حیات و ممات با شناخت قرآن و عترت درباره گفته شد: (من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه)، کسی بمیرد و امام زمانش را نشناسد، او مرگ است. اگر ، مرگ جاهلی بود؛ معلوم می شود ، حیات جاهلی است‌؛ چون مرگ عصاره زندگی است. انسان محصول زندگی را یکجا می چشد به نام (مرگ) که ( کل نفس ذائقه الموت ). مرگ عصاره زندگی است؛ اگر مرگ، مرگ جاهلی بود، نشان می دهد که حیات، حیات جاهلی است. پس کسی بماند و امام زمانش را نشناسد، مرگش مرگ جاهلی است، یعنی حیاتش حیات جاهلی است. چون و عِدل یکدیگرند، پس ( من مات و لم یعرف القرآن مات میته جاهلیه). 🔷️ ر.ک وسائل الشیعه / جلد ۱۶ / صفحه ۲۴۶ و سوره آل عمران / آیه ۱۸۵ ✅ دیدار با اعضای ستاد برگزاری اولین همایش ملی (بررسی آراء و اندیشه های تفسیری آیت الله العظمی جوادی آملی) در رفسنجان _ قم ؛ آذر ۱۳۹۸ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
سوره مبارکه بینه.استاد ملکی.Mp3
586.3K
💢 تدبری درباره سوره 📼حجت الاسلام و المسلمین ملکی 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔵 تصوری ناقص و رایج درباره دلیل انفاق به دیگران 🔸ممکن است برخی گمان کنند که انفاق تنها فلسفه‌اش پر شدن خلأهای اجتماعی است، و لذا می‌گویند اگر این مسئله را حکومت و دولت به عهده بگیرد و با سازمان‌هایی که تشکیل می‌دهد مشکلات فقر و مسکنت را حل نماید، دیگر نیازی نیست که به صورت انفاق‌های فردی انجام گیرد. 🔹ولی این‌چنین نیست، یعنی انفاق فلسفه‌اش تنها پر شدن خلأها نیست، بلکه رابطه‌ای با «ساخته شدن» دارد. اینکه انسان چیزی داشته باشد و از خود جدا کند و مظهر رحمانیت پروردگار بشود، نقش بزرگی در ساختن انسان دارد. 🔸 عطوفت که از ماده عطف است - یعنی تمایل و توجه به دیگران، با دیگران یکی شدن و دل به جای دل آنها نهادن - خود هدف است، هدفی اساسی و قابل اهمیت. اگر چنین مفهومی در جامعه نباشد، عیناً مثل آن است که در محیط خانواده محبت و عطوفت مفقود گردد و به جایش مؤسسات تربیتی تشکیل شود. 📝 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۲، ص۶۷ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيه ۱۶ 📌 الی بايد بداند که او بدون رها نشده است و نبايد را همراز خود بداند؛ بلکه بايد فقط خدا، رسول و واقعی را دوست و صاحب خود بداند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(92) 🔅🔅🔅 ✅آیه 3 - الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنهم ينفقون 💢تفسير ▫️يقيمون: اقامه از قيام و قوام مشتق است و قيام گاهى در مقابل قعود و سجود و اضطجاع و استلقاء است و به معناى ايستادن، مانند: (الذين يذكرون الله قياما وقعودا)، (329) (يبيتون سجدا و قياما) (330) و گاهى در مقابل حركت است و به معناى توقف و سكون ؛ مانند: (كلما اضاء لهم مشوا فيه و اذا اظلم عليهم قاموا) (331). گاهى نيز قيام در برابر انحراف و اعوجاج است و به معناى ايستادگى نه ايستادن ظاهرى، مانند: (جعل الله الكعبه البيت الحرام قياما للناس). (332) ▫️الصلوه: برخى برآنند كه صلوه و زكوه، ناقص يائى است، ولى براى تفخيم لفظى، آنها را به صورت واو مى نگارند. (333) احتمال ناقص ‍ واوى بودن بودن صلوه نيز از برخى نقل شده است. ▫️رزقناهم: رزق انعام خاصى است كه به مقتضاى حال و بر اساس نياز مرزوق باشد. رزق، يا قيودى كه در تعريف آن ذكر شد، با مفاهيمى همچون: احسان، انعام اعطاء، حظ، نصيب و انفاق متمايز مى گردد. (334) عنوان رزق تكوينى بر هر چيزى كه انسان يا جاندار ديگر تغذيه مى كند يا از آن به نحو ديگر بهره مى برد صادق است، ليكن رزق تشريعى بر هر مال يا منفعت و يا انتفاعى، صادق نيست، مگر آن كه حلال باشد، چون در نظام تكوين، حليت و حرمت اعتبارى راه ندارد. بنابراين، تقييد آن به قيد حلال، ناصواب است، ليكن در بحثهاى تشريعى، چنين تقييدى صائب است. ▫️ينفقون: تامين هزينه، خواه هزينه مالى باشد يا غير آن و خواه از دست انفاق كننده خارج گردد يا نه، انفاق است ؛ آنچه از دست انفاق كننده خارج مى شود، مانند انفاق غير خداوند و آنچه از دست او خارج نمى شود، مانند انفاق خداوند كه در عين تامين هزينه ديگران، در دست خداست. پس، (بر خلاف پندار قرطبى) (335) در حقيقت انفاق، بيرون رفتن مال از دست انفاق كننده اخذ نشده است. 🔹برخى انفاق را از نفق به معناى لانه زير زمينى موش صحرايى دانسته اند كه داراى دو در است و هر گاه كسى از درى خواست او را صيد كند از در ديگر خارج مى شود. وجه مناسبت آن است كه انفاق، نسبتى به خداوند بى نياز دارد و نسبتى به مخلوق محتاج. (336) ================ 329- سوره آل عمران ، آيه 191 330- سوره فرقان ، آيه 64 331- سوره بقره ، آيه 20. 332- سوره مائده ، آيه 97 333- تفسير منهج الصادقين ، ج 1، ص 139. 334- التحقيق فى كلمات القرآن الكريم ، ج 4، ص 115 335- الجامع لاحكام القرآن ، ج 1، ص 174 336- تفسير ابن عربى ، ج 1، ص 59. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
(35) 🔆🔆🔆 💢 راهبردهای فرهنگی 📌 4. بصیرت ونگاه عمیق به همه لایه ها قُلْ هذِهِ سَبيلي‏ أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَني‏ وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ (108/یوسف) ترجمه:بگو: «اين راه من است من و پيروانم، و با بصيرت كامل، همه مردم را به سوى خدا دعوت مى‏كنيم! منزّه است خدا! و من از مشركان نيستم!» ☑ رهبرو مدیر فرهنگی بايد بصيرت كامل داشته باشد. «عَلى‌ بَصِيرَةٍ» ☑ کارگزاران فرهنگی بايد هر كدام مبلغى باشند كه با بصيرت و آگاهى مردم را به سوى خدا دعوت كنند. أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ‌ ... أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي‌ ☑ بصیرت امتها در گرو بصیرت رهبران ایشان است. (على بصیرة أنا و من اتبعنى) نیاوردن «على بصیرة» در «من اتبعنى» على رغم مقصود بودن آن ، اشاره به این دارد که بصیرت پیروان پیامبر (رهبر) در گرو بصیرت اوست. 👈 ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
اعراف 32.mp3
13.13M
32 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت18: نکته های تفسیری آیات 21و22 سوره تکویر ✳️مُطَاعٍ‌ ثَمَ‌ أَمِينٍ 21 ۱ - فرمان هاى جبرئیل، تخلف ناپذیر است و کسى از اطاعت او سرپیچى نمى کند. (مطاع) ۲ - جبرئیل در ابلاغ قرآن به پیامبر(ص)، تنها نبود و مأمورانى فرمان پذیر در اختیار داشت. (لقول رسول ... مطاع) ۳ - هر آنچه در سیطره عرش خداوند است (تمام هستى)، به فرمان جبرئیل گردن مى نهد. (عند ذى العرش مکین . مطاع) مقید نشدن «مطاع» به طائفه اى خاص و نیز توصیف خداوند به «ذى العرش» در بیان جایگاه ویژه جبرئیل نزد او، گویاى آن است که فرمان روایى جبرئیل بر تمام عرشیان و در نتیجه تمام هستى، فراگیر است. ۴ - جبرئیل در پیشگاه خداوند، فرشته اى امین و به دور از خیانت در انجام دادن رسالت هاى خویش (ثَمّ أمین) 🔹 «ثَمَّ» اسمى است که براى اشاره به مکان دور یا با عظمت به کار مى رود. و در آیه شریفه، اشاره به مکانى است که «عند ذى العرش» بر آن دلالت داشت. ۵ - جبرئیل در ابلاغ قرآن به پیامبر(ص)، امانت دارى قابل اعتماد و به دور از هرگونه دخل و تصرف در آن بود. (إنّه لقول رسول ... أمین) ۶ - قرآن در مرحله نزول بر پیامبر(ص)، از هرگونه تحریف، افزودن و کاستن مصون بوده است. (إنّه لقول رسول ... ثَمّ أمین) ۷ - توجّه به شرافت جبرئیل و نیرومندى، منزلت الهى، فرمان روایى بى چون و چرا و امانت دارى او، زمینه ساز باور به سلامت قرآن در مرحله نزول و ابلاغ به پیامبر(ص) (إنّه لقول رسول کریم . ذى قوّة عند ذى العرش مکین . مطاع ثَمّ أمین) 🔅🔅🔅 ✳️وَ مَا صَاحِبُکُمْ‌ بِمَجْنُونٍ‌ 22 ۱ - برخى از مردم عصر بعثت، پیامبر(ص) را دیوانه شمرده و او را به تدوین قرآن براساس اختلالات عقلى، متهم مى کردند. (و ما صاحبکم بمجنون) ۲ - نسبت دیوانگى به پیامبر(ص)، نسبتى ناروا و مردود است. (و ما صاحبکم بمجنون) ۳ - آشنایى مردم عصر بعثت با سوابق پیامبر(ص) و معاشرت آن حضرت با آنان (و ما صاحبکم) ۴ - مشاهده کمال عقلانى پیامبر(ص) از سوى معاشران آن حضرت، دلیلى کافى بر مردود بودن ادعاى جنون درباره او است. (و ما صاحبکم بمجنون) 🔹 عنوان «صاحبکم» گویاى مردود بودن اتهام جنون است; زیرا مصاحبت روز مرّه کسانى که به پیامبر(ص) تهمت جنون مى زدند، با آن حضرت، مایه شناخت وضعیت فکرى آن بزرگوار بوده و دستاویزى براى نسبت جنون باقى نمى گذارد. ۵ - مرحله دریافت قرآن، همانند مرحله نزول آن، مصون از خطا و تحریف است. (إنّه لقول رسول ... و ما صاحبکم بمجنون) ۶ - سلامت عقلانى پیامبر(ص)، ضامن دریافت صحیح قرآن از فرشته وحى و مصونیت مرحله دریافت از خطا و تحریف (و ما صاحبکم بمجنون) 7 - جنون آمیز خواندن رفتار و گفتار پیامبر(ص)، از شیوه هاى مبارزه مخالفان با آن حضرت در صدراسلام (و ما صاحبکم بمجنون) 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
هدایت شده از مدارس فعال اهواز
نیاز جامعه اسلامی در مقالبه با طاغوت.mp3
3.13M
استحکام جامعه اسلامی به واسطه انس با قرآن حاصل می‌شود. انس با قرآن است که دنیای اسلام را از حفظ می‌کند. مانع می‌شود که دلها به راه خدا خیانت کنند. 〰〰〰〰〰 📙@Maaref_Enghelab
بررسی دلالت‌های نحوی و تفسیری «إلاّ» و «غَیْر» در قرآن کریم.pdf
322.9K
18 📚عنوان : بررسی دلالت‌های نحوی و تفسیری «إلاّ» و «غَیْر» در قرآن کریم 💢 به کتابخانه عمومی ایتا ( کتابیتا ) بپیوندید : 🆔 http://eitaa.com/joinchat/839057428Cbb18df1b3c 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom