eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
779 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
وحی و نبوت در قرآن 30 ✅ به آیات زیر توجه کنید تا بهتر تفاوت بین حکم عقل و وحی را دریابیم 🔹 خداى متعال مى‌فرمايد: إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ « يوسف، آيه 40»حكم تنها از آن خداست. 🔹 و مى‌فرمايد: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ* وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ « زلزال، آيه 8 » پس هر كه به اندازه‌اى سنگينى ذره‌اى كار نيك انجام دهد- پاداش- او را خواهد ديد و هر كه به سنگينى ذره‌اى كار بد كند- سزاى- او را خواهد ديد. 🔹 و مى‌فرمايد: إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ « حج، آيه 17 » به درستى خدا در ميانشان روز قيامت حكم خواهد نمود، زيرا خدا بالاى همه چيز شهادت و حضور دارد. 🔹 و مى‌فرمايد: أَ وَ لا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ « بقره، آيه 77 » آيا نمى‌دانند كه خدا آنچه را كه پنهان مى‌كنند و آنچه را كه آشكار مى‌كنند مى‌داند 🔹 و مى‌فرمايد: وَ كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ رَقِيباً « احزاب، آيه 52 » خدا بر هر چيزى مراقب مى‌باشد. و از اين جا روشن مى‌شود كه دين آسمانى كه از راه وحى رسيده در جلوگيرى از تخلف و نقض تواناتر از قوانين معمولى بشرى است، زيرا آخرين وسيله قوانين‌ بشرى در جلوگيرى از تخلف و نقض اين است كه مراقبين و مأمورين انتظامى به ظواهر اعمال مردم بگمارند و براى متخلفين و نقض‌كنندگان قانون كيفرى تعيين نمايند كه تنها در صورت قدرت قانون و ظهور جرم اجرا خواهد شد و بس. 🍁🍁🍁 @rahighemakhtoom ادامه👇👇👇
وحی و نبوت در قرآن 31 ✳ تفاوت بین حکم عقل و وحی 🔹 ولى دين آسمانى: 🔹 اولًا: مانند قوانين بشرى و رژيم‌هاى معمولى مراقبان خصوصى نسبت به ظواهر اعمال مردم دارد. 🔹 ثانياً: از راه وضع فريضه امربه‌معروف و نهى از منكر همه مردم را بى‌استثنا مراقب اعمال همديگر و نگهبان قانون قرار داده 🔹 و ثالثاً: جزء عقايد دينى است كه اعمال مردم از نيك و بد، ضبط و حفظ و براى روز بازخواست بايگانى مى‌شود و رابعاً: بالاتر از همه اينها خداى جهان و جهانيان به انسان و عمل وى محيط و در همه حال و در هر جا حاضر و ناظر است. و نسبت به كيفر اعمال اضافه به كيفر اين جهانى كه مانند قوانين بشرى در هر جرم تعيين شده كيفر روز بازخواست كه هرگز تبعيض و استثنا برنمى‌دارد جزء عقايد دينى است. 🔹 خداى متعال مى‌فرمايد: أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ « نساء، آيه 59 » اطاعت و فرمانبردارى كنيد خدا را و فرمانبردارى كنيد پيغمبر و صاحبان امر را از خودتان. 🔹 و مى‌فرمايد: وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ « توبه، آيه 71 » مردان با ايمان و زنان با ايمان بعضشان سرپرستان بعض ديگرند به معروف امر مى‌كنند و از منكر نهى مى‌كنند. 🔹 و مى‌فرمايد: وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ* كِراماً كاتِبِينَ* يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ « انفطار، آيه 12 » و به درستى بر شما نگهبانانى گماشته شده‌اند كه- پيش خدا- گرامى و نويسندگان- اعمال شمايند آنچه را كه مى‌كنيد مى‌دانند. 🔹 و مى‌فرمايد: وَ رَبُّكَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ حَفِيظٌ «سبأ، آيه 21 » و پروردگار تو نگهبان هر چيزى است. 🍁🍁🍁 @rahighemakhtoom
🍁 بیان آیات 7⃣ و 8⃣ سوره زلزلة🍁 ✳ تفسیر المیزان ✳ شأن نزول آیات ۷ و ۸: مقاتل و سعید بن جبیر گویند: وقتى که آیه «وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یتِیماً وَ أَسِیراً» نازل گردید، مسلمین مى پنداشتند که اگر مال کمى را انفاق و بخشش کنند داراى پاداش و ثواب نخواهند بود و نیز اگر گناهانى که به نظرشان کوچک مى آمد از قبیل دروغ و نگاه کردن از روى شهوت به نوامیس مردم و غیبت کردن را مرتکب گردند، مؤاخذه نخواهند شد. سپس این آیات نازل گردید و به آن‌ها فهمانید که بر کوچکترین اعمال خیر و شر پاداش و کیفر خواهند دید(تفاسیر روض الجنان از خاصه و کشف الاسرار و ابن ابى حاتم از عامه.) فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّة خَيراً يَرَه7⃣ و َ مَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّة شَرا يَرَه8⃣ 🔹كلمه ( ) به معناى هر اى است كه با آن را مى سنجند، و كلمه ( ) به معناى آن هاى ريز است، كه در ديده مى شود، البته اين كلمه به معناى هاى ريز نيز مى آيد. 🍁🍁🍁🍁🍁 آيه مورد 7⃣ به دليل اينكه حرف ( ) بر سر دارد تفريع و گيرى از آيه است، كه سخن از اعمال بندگان داشت، و همان بيان را نموده مى فهماند كه از كليت ارائه اعمال عملى نه خير و نه شر نه كوچك و نه بزرگ حتى به ذره نمى شود و نيز هر يك از صاحبان عمل خير و عمل شر را در بيان نموده، جمله را به عنوان يك و قاعده كه مورد هيچ خصوصيتى ندارد) ذكر مى فرماید. @rahighemakhtoom
✳ نکته های آیه 7 سوره زلزال ✅ ۱ - انجام دهندگان کار خیر، در قیامت پاداش دیده، با کردار خویش مواجه خواهند شد. (فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره) ✅ ۲ - کارهاى خیر، هر چند به وزن مورچه اى ریز و یا ذرّات معلق در هوا باشد، باقى مانده، در قیامت بر انسان عرضه خواهد شد. (فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره) «مثقال»; یعنى، وسیله اى که با آن، وزن چیزى سنجیده شود (مفردات). «ذرّة» (مفرد «ذرّ») به معناى کوچک ترین نوع مورچه است (صحاح اللغة). برخى آن را یک صدم وزن «جو» دانسته و برخى گفته اند: مراد ذرّاتى است که در شعاع خورشید، مشاهده مى شود. (لسان العرب) ✅ ۳ - سرنوشت هر کس در آخرت، وابسته به کردار او در دنیا است. (فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره) ✅ ۴ - تجسّم و قابل رؤیت شدن تمام اعمال نیکِ انسان - حتى سبکوزن ترین آنها - در آخرت (خیرًا یره) ✅ ۵ - زمین، مشخّصات کردارهاىِ ریز و درشت انسان را در خود محفوظ داشته، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد. (یومئذ تحدّث أخبارها ... فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره) 🌿🌿🌿 با پیوستن به کانال رحیق حامی معارف و آموزه های قرآنی باشید 🆔 کانال قرآنی رحیق در ایتا @rahighemakhtoom
✳ نکات آیه 8 سوره زلزال ✅ ۱ - بدکاران در قیامت، کیفر دیده و با کردار نارواى خود، روبه رو خواهند شد. (و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره) ✅ ۲ - کارهاى ناروا، هر چند به وزن مورچه ریز و یا ذرّات معلق در هوا باشد، باقى مانده، در قیامت بر انسان عرضه خواهد شد. (و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره) ✅ ۳ - سرنوشت هر کس در آخرت، وابسته به کردار او در دنیا است. (و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره) ✅ ۴ - تجسّم و قابل رؤیت شدن تمام اعمالِ ناشایست انسان - حتى سبکوزن ترین آنها - در آخرت (و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره) ✅ ۵ - زمین، مشخصات کردارهاى ریز و درشت انسان، اطلاعاتى را در خود محفوظ داشته، در قیامت آن را گزارش خواهد کرد. (و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره) ✅ ۶ - ترغیب به کار خیر و وعده پاداش به آن، مقدّم بر تهدید در امر تربیت (فمن یعمل مثقال ذرّة خیرًا یره . و من یعمل مثقال ذرّة شرًّا یره) 🌿🌿🌿 با پیوستن به کانال رحیق حامی معارف و آموزه های قرآنی باشید 🆔 کانال قرآنی رحیق در ایتا @rahighemakhtoom
✳ تفسیرالمیزان نقد و پاسخی در سوره زلزال آیه 7و8 📌 پرسش: ⬅ در اينجا اين سؤال به مى رسد كه در آيات شريفه قرآن هست كه با اين ضابطه كلى(که هرکس عملی انجام دهد نتیجه آن را در قیامت می بیند) نيست، از آن جمله آياتى كه دلالت دارد بر و بى نتيجه شدن اعمال به خاطر اى عوامل، و آياتى كه دلالت دارد بر اعمال خير و شر اشخاص به ديگران، مانند انتقال قاتل به مقتول، و گناهان مقتول به قاتل، و آياتى كه دارد بر اينكه در بعضى كاران گناه به ثواب مى شود 🍁🍁🍁🍁🍁 پاسخ: 📌 پاسخ: از اين سؤال اين است كه آيات مذكور حاكم بر اين آيه است، و بين دليل حاكم و محكوم نيست، آياتى كه دلالت دارد بر اعمال، شخص صاحب عمل خير را از كسانى مى كند كه عمل خير ندارند، و چنين كسى عمل خير ندارد تا به حكم آيه مورد بحث آن را ببيند، و همچنين كه نگذاشت مقتول زنده بماند و عمل انجام دهد، اعمال خيرش را به مى دهند، و خودش عمل خيرى ندارد تا آن را ببيند، و توبه كارى كه مبدل به حسنه مى شود، براى اين است كه گناه ميل او نبوده، عواملى باعث گناهكارى او شدند، و آن عوامل كار خير، طبعشان نيست، ولى چون مى خواستند در بين مردم نيكوكار و باشند، و بلكه رئيس و آنان باشند، لذا با زبان حرف زدند، پس خوبيهاشان از خودشان نيست، لذا در بديهاى توبه كاران را به آن عوامل مى دهند، و خوبيهاى آن عوامل را به توبه كاران، در نتيجه توبه كاران گناهى ندارند تا به حكم آيه مورد بحث در آن را ببينند، و نيز شر، كار خيرى ندارند، تا به حكم آيه مورد بحث آن را ببينند - دقت فرماييد. 🆔 کانال قرآنی رحیق @rahighemakhtoom
✳️ تفسیر المیزان 🔹 روایت آنچه در گزارش می دهد چیست؟ 🔹در است كه و در كتاب از بن مالك روايت كرده اند كه خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) فرمود: در روز به تمامى اعمالى كه در انجام شده خبر مى دهد، آنگاه اين آيه را كرد: (اذا زلزلت الارض زلزالها) تا رسيد به آيه (يومئذ تحدث اخبارها) و آنگاه فرمود هيچ مى دانيد چيست؟ نزد من آمد و گفت: زمين كه زمين روز بدان گواهى مى دهد، اعمالى است كه بر پشتش انجام شده. : نظير اين روايت را از نيز نقل كرده. 🌿🌿🌿 @almizan 🆔 کانال قرآنی رحیق @rahighemakhtoom
وحی و نبوت در قرآن 32 📌 نقد واشكال ديگر: بنابر آنچه گذشت عقل در همه احوال حكم به رعايت قانون و لزوم اجتناب تخلف نمى‌كند و اين معنا منافى است با آنچه در عده‌اى از احاديث ائمه اهل‌بيت وارد است كه خداى متعال بر بندگان خود دو حجت دارد: حجت ظاهرى كه پيغمبر است و حجت باطنى كه عقل انسان مى‌باشد، زيرا بنابر آنچه گذشت عقل در همه يا اغلب موارد تخلف حكمى ندارد تا سمت حجيت داشته باشد. 📌 پاسخ: كار استثنا ناپذير عقل عملى انسان دعوت به جلب نفع و اجتناب ضرر مى‌باشد و در صورتى كه پذيرفتن تعاون و تشريك مساعى از انسان سودخواه و استخدام طلب (با بيانى كه گذشت) از راه اضطرار باشد و منشأ اضطرار همان قدرت كسانى باشد كه انسان مى‌خواهد از اعمالشان آزادانه بهره‌بردارى نمايد يا قدرت كسانى كه مقررات كيفر دست ايشان است. البته در اين‌فرض اگر در مواردى وادار كننده‌اى در ميان نباشد عقل نيز به وجوب متابعت قانون حكم نخواهد كرد و از تخلف و نقض قانون نهى نخواهد نمود. ولى اگر منشأ اضطرار- چنان كه نظريه وحى ايجاب مى‌كند- حكم خدا و مراقبت اعمال و پاداش تخلف و تبعيض و استثناناپذيرى نيكى‌ها و بدى‌ها به عهده خدايى‌ باشد كه غفلت و جهل و عجز راهى به ساحت پاكش ندارد در اين فرض عقل موردى پيدا نخواهد كرد كه ضرورت را مرتفع ديده از حكم سرباز زند و براى هميشه به آنچه وحى حكم مى‌كند حكم خواهد كرد. 🔹 خداى متعالى مى‌فرمايد: اَ فَمَنْ هُوَ قائِمٌ عَلى‌ كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ» « رعد، آيه 33 » آيا كسى كه بالا سر نفس و كارش ايستاده مانند ديگران است. 🔹 و مى‌فرمايد: إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ « طارق، آيه 24 » هيچ نفسى بى نگهبان نيست. 🔹 و مى‌فرمايد: كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ « مدثر، آيه 38 » هر نفسى گروگان كارش است. ✅ نتیجه: حجیت عقل هم به تایید وحی است و باید با وحی هماهنگ باشد. @rahighemakhtoom ادامه 👇
وحی و نبوت در قرآن 32 ✳ راه وحى از خطا و اشتباه مصون است‌ بنابر آنچه گذشت راه وحى و تعليم برنامه زندگى اجتماعى انسان از اين راه جزء برنامه آفرينش مى‌باشد و روشن شد كه تكوين و آفرينش هرگز در كار خود خطا نمى‌كند، پس مواد دين آسمانى كه از راه وحى به مردم تعليم مى‌شود و در طول اين مسافت دچار هيچ‌گونه خطا و اشتباهى نخواهد بود . 🔹 خداى متعال مى‌فرمايد: عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‌ غَيْبِهِ أَحَداً* إِلَّا مَنِ ارْتَضى‌ مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ‌ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً* لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى‌ كُلَّ شَيْ‌ءٍ عَدَداً» « جن، آيات 26- 28 » او تنها داننده غيب است پس هيچ كسى را به غيب خود مسلط نمى‌كند مگر كسى را كه بپسندد از پيغمبر و در اين صورت از پس و پيش او مراقبت مى‌كند تا محققاً پيام‌هاى خداى‌خودشان را برسانند در حالى كه به آنچه پيش ايشان است احاطه نموده و عدد هر چيز را شمرده است (خلاصه ترجمه). 📌 ضرورت خطا ناپذیری پیامبران و از اين جاست كه پيغمبران و فرستادگان خدا بايد معصوم باشند يعنى هم در فراگرفتن تعليمات وحى از عالم بالا و هم در نگهدارى آنچه فرا گرفته‌اند و هم در تبليغ آنچه فراگرفته و نگهداشته‌اند از خطا و معصيت مصون باشند، زيرا اينان براى دستگاه آفرينش در هدايت عمومى كه مى‌كند وسيله كارند و اگر در فراگرفتن و نگه داشتن و رسانيدن وحى خطايى كنند يا به واسطه وساوس شيطانى و نفسانى خيانتى ورزند يا معصيتى كنند كه قهراً به خلاف آنچه تبليغ قولى كرده‌اند تبليغ فعلى خواهد بود در همه اين صور دستگاه آفرينش در اجراء برنامه هدايت خود خطا نموده و محالى به وقوع پيوسته است. 🔹 خداى متعال مى‌فرمايد: {«وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَ مِنْها جائِرٌ» « نحل، آيه 9 » به عهده خداست كه راه ميانه و معتدلى در دست‌رس مردم بگذارد و راهى نيز هست كه از حق ميل و تعدى نموده است (خلاصه ترجمه). @rahighemakhtoom ادامه 👇👇👇
وحی و نبوت در قرآن 32 ✳ حقيقت وحى براى ما مجهول مى‌باشد 🔹 آنچه از بحث‌هاى گذشته ما روشن شد اين بود كه برنامه زندگى انسان كه مقدمه‌ وصول به سعادت نوعى‌اش مى‌باشد و تعليم آن به عهده آفرينش است، ممكن نيست از راه عقل به وى برسد بلكه راه درك ديگرى غير از راه تفكر بايد وجود داشته باشد كه انسان به وسيله آن، وظايف زندگى نوعى خود را تلقى نمايد و اين راه را راه وحى مى‌ناميم. 🔹 البته مقتضاى دليل همين مقدار است كه در نوع انسان چنين دركى بايد وجود داشته باشد نه اين كه همگانى باشد بلكه از اين روى كه تلقى وحى درك پاكى مى‌خواهد كه از هر گونه پليدى و آلودگى مصون باشد و افراد انسان در استقامت حال و اعتدال ادراك و صفاى روح و خلاف اين صفات به غايت مختلفند بايد گفت اين موهبت تنها در برخى از افراد به ندرت تحقق مى‌پذيرد چنان كه قرآن جمعى را به نام پيغمبران و فرستادگان خدا ياد مى‌كند ولى از ذكر شماره آنان و نام همه‌شان خوددارى مى‌نمايد و از گروه‌شان فقط بيست و چند نفر را اسم مى‌برد. «1» 🔹 ما كه از اين موهبت بى‌بهره هستيم و به عبارت ديگر آن را نچشيده‌ايم حقيقت آن براى ما مجهول است، تنها برخى از آثار آن كه از آن جمله قرآن مجيد مى‌باشد و پاره‌اى از اوصاف آن را كه از راه نبوت به ما رسيده ديده و شنيده‌ايم، با اين همه نمى‌توان گفت كه اوصاف آن همان است كه به ما رسيده و بس و ممكن است اوصاف و خواص و شعب ديگرى داشته باشد كه براى ما شرح داده نشده. *🌴🌴🌴 (1). آدم، نوح، ادريس، هود، صالح، ابراهيم، لوط، اسماعيل، اليسع، ذوالكفل، الياس، يونس، اسحاق، يعقوب، يوسف، شعيب، موسى، هارون، داود، ايوب، سليمان، زكريا، يحيى، اسماعيل صادق الوعد، عيسى و محمد صلى الله عليه و آله. اينان پيغمبرانى هستند كه به اسم ذكر شده‌اند و كسانى نيز با اشاره ياد شده‌اند مانند اسباط در سوره نساء آيه 163 و مانند پيغمبرى كه طالوت به اشاره او پادشاه بنى‌اسرائيل شد، سوره بقره آيه 246. @rahighemakhtoom
🍁 بحث روايتى سوره زلزلة🍁 ✳️ تفسیر المیزان ⬅️ در است كه بن سفيان در كتاب و در كتاب اش از بن اوس روايت كرده اند كه گفت: من از خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) شنيدم مى فرمود: ايها الناس متاعى است حاضر كه هم از آن مى خورند و هم ، و بدرستى وعده اى است صادق، كه قادر در آن حكومت مى كند، را محقق و باطل را باطل مى سازد. 🍁🍁🍁🍁🍁 ايها الناس سعى كنيد از آخرت باشيد، و از طالبان دنيا نباشيد، آخرت باشيد، نه فرزند دنيا، چون هر مادرى فرزندش به مى رود (حاصل آن جناب اين است كه خواهان آخرت باشيد نه دنيا، براى اينكه علاقه به دنيا شما را به سوى ماديت و آلودگى هاى آن مى كشد)، آنگاه فرمود: هر عملى كه مى كنيد در حالى انجام دهيد كه از خدا و بر حذر باشيد، و بدانيد كه روزى شما را بر اعمالتان مى دارند، و شما خواه و ناخواه خدا را خواهيد كرد، پس هر كس ذره اى عمل خير كرده باشد، آن را خواهد ديد، و هر كس هموزن ذره اى عمل كرده باشد آن را خواهد ديد. 🌿🌿🌿 @al_mizan 🆔 کانال قرآنی رحیق @rahighemakhtoom
🍁 بحث روايتى سوره زلزلة🍁 ✳️ تفسیر المیزان 📚در تفسير در ذيل آيه (و اخرجت الارض اثقالها) آمده كه منظور از اثقال زمين، . و در ذيل جمله (و قال الانسان مالها) آمده كه اين انسان، (عليه السلام) است. و در ذيل آيه(يومئذ تحدث اخبارها... اشتاتا) آمده كه مردم از جهت ايمان و كفر و نفاق و اشتات مى آيند، بعضى و برخى كافر و جمعى منافق. و در ذيل جمله (ليروا اعمالهم ) آمده كه هر كس سر اعمال خود مى ايستد، و اعمال خود را اينطور و هويدا مى بيند. 🍁🍁🍁🍁🍁 📚و نيز در آن كتاب در روايت از امام (عليه السلام) آمده كه در ذيل آيه (فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره )، فرمود: اگر از اهل باشد، و در دنيا مثقال ذره اى عمل كرده باشد، اگر براى انجام داده باشد، همان عمل خيرش هم مايه مى شود، و در ذيل جمله (و من يعمل مثقال ذره شرا يره )، فرمود: اگر از اهل باشد در روز قيامت آن را مى بيند و سپس خداى تعالى او را مى . 🌹شادی روح علامه طباطبایی (ره) 🌿🌿🌿 @al_mizan 🆔 کانال قرآنی رحیق @rahighemakhtoom
🕙درنگ وتامل ◀️بنابر آیات قرآن و روایات، چه افرادی میتوانند شفاعت كنند؟ ✳️از نظر قرآن و روایات اسلامی حق شفاعت درباره گروهها، افراد، مكانها، قرآن و... فراوان به چشم میخورد كه به مجموع آنها به اختصار اشاره میشود: 1⃣اول؛ خدای تبارك و تعالی؛ «و آخر مَن یشفع هو أرحم الرّاحمین» 2⃣دوم؛ رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم‌ السلام 3⃣سوم؛ قرآن مجید؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود هرگاه آشوبها چون شب تار شما را فرا گرفت به قرآن تمسّك جویید، زیرا قرآن شفیعی است كه شفاعتش پذیرفته است. 4⃣چهارم؛ پیامبران الهی (علیهم‌ السلام 5⃣پنجم؛ فرشتگان (علیهم‌ السلام)؛ كه شفاعتشان چیزی جز استغفار آنان نیست. 6⃣ششم؛ اطاعت از فرمان خداوند؛ «فَاجْعَلُوا طَاعَةَ الله... وَ شَفِیعاً لِدَرَكِ طَلِبَتِكُم»[6] برای رسیدن به خواستههای مشروع خود، پیروی و اطاعت خدا را شفیع خود قرار دهید. 7⃣هفتم؛ توبه و بازگشت به خدا؛ مؤثرترین شفیع در دنیا توبه است. البته نقطه امتیاز شفیعانی چون پیامبران و فرشتگان نسبت به توبه این است كه شفاعت آنان در قیامت نیز مؤثر است، در حالی كه توبه، به دنیا اختصاص دارد. ✳️مؤمنان و پارسایان؛ شهیدان راه خدا؛ دانشمندان و دین پژوهان؛ دانش پژوهان دین و قرآن؛ خویشاوندان (رحم، حمیم)؛ همسایگان؛ امانت داران؛ روزه؛ درود بر محمّد و آل او (علیهم‌ السلام)؛ اطفال سقط شده؛ كاملان در راستگویی (صدّیقان)؛ پیكارگران با زبان، قلم و شمشیر از دیگر کسانی هستند که در آیات و روایات برای آنان حق شفاعت ذکر شده است. 📋🖋گزیده ای از پاسخ حضرت استاد آیت الله جوادی آملی ☘☘☘ برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید. لینک زیر را دنبال فرمائید 👇👇👇 @rahighemakhtoom
✅ ترجمه آيات به نام اللّه رحمان و رحيم ✳ به هيچ وجه كفار، چه مشركين و چه اهل كتاب نخواهند شد تا آنكه نبوت خاتم الانبياء (صلوات اللّه عليه ) و حقيقت دعوتش و قرآنش بر آنان شود.(1) ✳ رسولى از ناحيه كه صحيفه هايى منزه از را بر آنان تلاوت كند(2) ✳ صحيفه هايى كه در آنها كتابهايى هست(3) ✳ و اگر اهل كتاب او را نپذيرفتند و از مسلمانان جدا و گشتند بارى بعد از تماميت حجت عليه شان جدا شدند(4) با اينكه رسالت اين رسول جز اين نبود كه به مشركين و اهل كتاب از طرف خدا مامورند اللّه تعالى را به عنوان معبود بپرستند و چيزى را او نسازند و را بپا داشته را بدهند و دين هم همين است(5) ✳ از اهل كتاب و مشركين، آنها كه شدند در آتش خواهند بود آن هم براى هميشه و ايشان خلق خدايند (6) و كسانى كه آورده اعمال صالح كردند ايشان خلق خدايند(7) ✳ جزايشان نزد پروردگارشان عبارت است از هاى عدن كه نهرها در زير درختانش است و ايشان تا ابد در آنند در حالى كه خدا از ايشان و ايشان هم از خدا راضى باشند اين سرنوشت كسى است كه از پروردگارش (8) 🍁🍁🍁 @rahighemakhtoom
✅ مباحث سوره در یک نگاه ✳ اين سوره محمد بن عبداللّه خاتم النبيين (صلوات اللّه عليه) را براى عوام از اهل كتاب و مشركين مى كند، و به عبارتى تر براى عموم اهل ملت و غير اهل ملت و باز ساده تر بگويم: براى بشر تسجيل مى كند، و مى فهماند كه آن جناب از ناحيه به سوى بشر گسيل شده، و اين رسالت آن جناب سنت الهى، يعنى سنت است، همان سنتى كه آيات زير بر آن اشاره دارد، و مى فرمايد: (إنا هدَيناهُ السَبيل إمّا شاكراً و إمّا كَفوراً)، (و إن مِن أُمّةٍ إلا خَلافيها نَذيرٌ) و به بيانى كه ان شاء اللّه به مى آيد بر عموميت دعوت آن جناب كرده، به اينكه دعوت آن حضرت متضمن مجتمع انسانى است، عقايد و اعمال افراد و جوامع را صالح مى سازد. ✳ اين سوره هم با نزول در مى سازد و هم نزول در ، هر چند كه از نظر به بودن شبيه تر است. 🍁🍁🍁 @al_mizan @rahighemakhtoom
آیت الله العظمی جوادی آملی: مهم ترین اثر یاد معاد، اجرای عدل و برپاداری قسط فردی و اجتماعی است، از این رو امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: كسی كه به یاد سفر آخرت باشد خود را آماده محاسبه آن روز خواهد كرد. نیز فرمود: به یاد گورت باش؛ زیرا از آنجا به طرف معاد مرور می كنی و برای اصلاح جامعه اسلامی به مالك اشتر فرمود: هرگز بر خویشتن تسلّط نمی یابی و از خشم نمی رهی تا اندیشه هایت را بسیار به یاد بازگشت به سوی پروردگارت نگردانی. لذا مهم ترین اثر فراموشی معاد نیز تبهكاری و ستمگری فردی و اجتماعی است. یاد قیامت یكی از عوامل مؤثر در وارستگی انسان است؛ كسی كه معاد را فراموش نكند پارسا خواهد بود؛ زیرا همهٴ اعمال و رفتارش را تحت مراقبت ویژه قرار می دهد و سعی و تلاش همه جانبه دارد تا آنها را بر خشنودی خداوند استوار ساخته، در مدار شهوات، آرزوهای باطل و هوسهای شیطانی نگردد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به این نكته زیبا توجّه داده و فرموده است: هراسناك ترین چیزی كه می ترسم دامنگیر شما گردد دو چیز است: پیروی از هوای نفس و آرزوی دراز؛ اما زیان پیروی از هوای نفس آن است كه راه حق و حقیقت را می بندد و اما زیان آرزوی طولانی آن است كه سبب فراموشی آخرت خواهد شد، پس انسان اگر از قید و بند هوا بگریزد، قهراً برنامه های اخروی را با كمك عقل تنظیم می كند. منبع: تفسیر موضوعی قرآن کریم، جلد 4 (معاد در قرآن) @rahighemakhtoom
📈(ع) 2 در بیان آیت الله العظمی جوادی آملی 👇🏽👇🏽👇🏽 4⃣روش دیگری كه اهل بیت(علیهم‌السلام) در تفسیر قرآن پیموده اند و آن را ترویج، بر آن تكیه و شواهد فراوانی برای آن ارائه كرده اند، همان راهی است كه استاد ما علامه طباطبایی(قدس‌سرّه) پیموده اند. در این روش، برخی آیات قرآن به كمك بعضی دیگر تفسیر می شوند. برای مثال، در بعضی موارد اهل بیت(علیهم‌السلام) آیه ای را تفسیر می فرمودند و وقتی در مورد دلیل آن از آنها پرسش می شد، در پاسخ آیه ای دیگر را ذكر می كردند، چنان كه در زمان یكی از خلفا، مادری فرزند خود را شش ماه پس از ازدواج به دنیا آورد. خلیفه به رجم او حكم كرد و اهل بیت(علیهم‌السلام) با حكم خلیفه، با استناد به آیات قرآن و از طریق انضمام آیات با یكدیگر مخالفت كردند. بدین ترتیب، حكم خدا را بیان و خون بیگناهی را حفظ كردند.[3] در یك آیه، مجموعه دوران بارداری تا پایان شیرخوارگی كودك سی ماه بیان شده است: ﴿وحمله و فصاله ثلاثون شهرا﴾[4] و در آیه دیگر، شیر خوارگی كامل دو سال معرفی می شود: ﴿والوالدات یرضعن اولدهنّ حولین كاملین﴾[5] و چون دو سال، یعنی بیست و چهار ماه، از سی ماه كم شود، مدّت شش ماه برای حد اقل دوران حمل باقی می ماند. ✳️این روش تفسیری، نظیر نوع اول، راهی عمومی است و هر انسانی كه در خدمت قرآن باشد و با آن انس بگیرد، می تواند از ارجاع آیات قرآن به یكدیگر و جمع آنها، پیام و كلام خاص را از آن دریافت دارد. در نوع نخست، به ظاهر یك آیه یا سوره استناد می شود. در آن حال نمی توان گفت: قرآن در این مورد این مطلب را بیان می دارد، بلكه باید گفت: این آیه یا آیات چنین پیامی دارند. وقتی می توان از پیام قرآن درباره یك مطلب سخن گفت كه همه آیات قرآن در كنار یكدیگر مورد توجه قرار گرفته، با اجتهاد، از تفسیر برخی آیات نسبت به بعضی دیگر استفاده شود. در این مرحله نیز نمی توان گفت: نظر اسلام در مورد این مطلب همین است، زیرا برای اثبات این ادعا، باید روایاتی كه درباره مطلب مورد نظر وارد شده، در كمال اجتهاد بررسی نمود و با استعانت از براهین عقلی، در خدمت قرآن، به جمع بندی و نتیجه گیری همت گمارد. منبع: کتاب نسیم اندیشه، جلد اول 🍀🍀🍀 پاورقی: [1] ـ سوره زخرف، آیه 4. [2] ـ سوره شعراء، آیه 195. [3] ـ ر.ك: مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 365؛ دعائم الاسلام، ج 1، ص86. [4] ـ سوره احقاف، آیه 15. [5] ـ سوره بقره، آیه 233. @rahighemakhtoom
📈(ع) 1 در بیان آیت الله العظمی جوادی آملی 👇🏽👇🏽👇🏽 1⃣اهل بیت(علیهم‌السلام) ظاهر قرآن، یعنی آنچه از لغت، جمله، قراین، سیاق و فرهنگ محاوره به دست می آید، را حجّت می دانستند و با استدلال به آن، آیه را تفسیر می كردند. این راه كه آنها خود در پیش گرفته و امضا كرده اند، راهی عمومی است كه دیگران نیز می توانند پی بگیرند. 🌟🌟🌟 2⃣روش تفسیری دیگر امامان(علیهم‌السلام) به تعیین حدودِ احكام و شرایع الهی مربوط است. این روش به امامان(علیهم‌السلام) اختصاص دارد و دیگران از آن بی نصیب هستند. ایشان در این روش، مطلق های قرآنی را مقید كرده، تخصیصات مربوط به عمومات را ذكر می كنند و شرایط یا موانعی را بیان می دارند. این نوعِ تفسیر، از ظاهر و لفظ عبارات قرآنی یا سیاق آیات، جملات و كلمات به دست نمی آید؛ مانند قید یا شرطی كه برای نماز صبح، ظهر یا عصر ذكر می شود، یا اینكه نماز صبح دو ركعت باشد و بلند خوانده شود. بسیاری از اموری كه شرایط، موانع، حدود، قیود و تخصیصات را بیان می دارد و مبهم ها را معین می كند، از این قبیل است. این نوع تفسیر مختص ائمه(علیهم‌السلام) است و از راه وحی به دست می آید. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم وحی تشریعی را از خدای سبحان دریافت می دارد، امّا امامان معصوم(علیهم‌السلام)، چون دارای رسالت و نبوّت نیستند، وحی تشریعی ندارند، امّا از وحی تسدیدی، اِنبائی، الهام و دیگر اقسام آن بهره می گیرند. 🌟🌟🌟 3⃣ نوع سوم تفسیر امامان معصوم(علیهم‌السلام) به باطن قرآن مربوط است. نزول قرآن به تجلّی است؛ نه تجافی. نزول قرآن مانند نزول باران نیست، چون باران به تجافی از ابر فرو می ریزد. در نزول به تجافی، قطره باران تا زمانی كه در بالاست، در پایین نیست و چون به پایین بیاید، در بالا نخواهد بود. اما نزول قرآن، چنان كه در نهج البلاغه آمده، به تجلّی است. در نزول به تجلّی، آن حقیقت در عین اینكه در مبدأ و منبع است، مرحله وسطی و رقیق شده آن به اوسط مراحل و مرحله نازلتر و رقیقتر آن به پایین ترین مراتب می رسد و از این طریق در اختیار دیگران قرار می گیرد. ✳️ریشه اصلی قرآن كریم كه به تجلّی تنزّل یافته است، در ﴿اُمّ الكتاب﴾ است و خدای سبحان بدین سان از جایگاه آن خبر می دهد: ﴿و اِنّه فی اُمّ الكتاب لدینا لعلی حكیم﴾[1]؛ به درستی كه آن در اُم الكتاب نزد ماست و همین كتاب در نزول به تجلی، به صورت ﴿عربی مبینٍ﴾[2] ظاهر می شود. این حقیقت در همه مراحلی كه از ﴿اُمّ الكتاب﴾ تا ﴿عربی مبین﴾، به وساطت فرشتگان، به تجلّی طی می كند، قرآن است، به همین دلیل كسی كه با لغت عربی آشناست، در همان محدوده از آن استفاده می كند، و كسی كه به راه نزول قرآن آشنا باشد، از ظاهر به باطن پی میبرد و از باطن به باطن باطن. در نظر اهل بیت(علیهم‌السلام)، برای قرآن ظاهر و باطنی است و برای باطن آن نیز باطن دیگر، و برای باطن باطن آن نیز بر همین قیاس باطنی است. بر این اساس یكی از روشهای تفسیری اهل بیت(علیهم‌السلام) اظهار و بیان باطن قرآن است، زیرا آنها با بطون قرآن انس كامل دارند و با مسیری كه قرآن در آن نزول كرده، آشنا هستند، و طی این راه تا پایان مختص آنهاست؛ لیكن طی برخی مراحل آن، مقدور صاحبدلانی می باشد كه از راه تهذیب، در خدمت قرآن هستند. 🌟🌟🌟 @rahighemakhtoom
📚 بیان آیه 1 سوره در تفسیرالمیزان لَم يَكُن الّذينَ كَفروُا مِن أهلِ الكتابِ و المشركينَ مُنفَكينَ حَتّى تَاتيهُم البيّنة1 ✅ تفسير آيه1كه گفته شده از ترين آيات قرآنى است. آيات اين سوره در است كه به عليه كافران به دعوت اشاره مى كند، چه از اهل كتاب و چه مشركين، و نيز عده اى از اهل كتاب كه از آمدن حجت به خاطر ناشى از حجت خدا را رها كردند. و با در نظر داشتن اين از ظاهر آيات بر مى آيد كه منظور اشاره به اين معنا است كه خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از حجت اى است كه مردم قيام شده، و الهى كه در بندگان جارى است كرده اين حجت گشته، و اين رسول شود، چون سنت جارى خدا مى كرد بينه و حجت روشنگرش به سوى اين طوايف نيز بيايد، همانطور كه به طوايف و اقوام گذشته از اختلافشان همين اقتضا را كرد و بر ايشان فرستاد، چيزى كه هست خودشان از آن استفاده نكردند، و با يكديگر راه انداختند. 🍁🍁🍁 @rahighemakhtoom
📚 بیان آیه 1 سوره در تفسیر 🔹 بنابراين، از جمله (الَّذينَ كَفروا) در آيه شريفه، كافران از دعوت اسلامى است، از اهل كتاب و چه مشركين، و كلمه (من) در جمله (مِن أهل الكتاب) را مى رساند، نه تبيين را، و كلمه (وَالمُشركين) است بر كلمه (أهل الكتاب) و از (مُشركين)، اهل كتاب است حال چه بت پرست باشند، و چه اصناف ديگر مشركين. 🔹 و كلمه (منفكين) از ماده است، كه به معناى دو چيز است كه به به هم بوده اند، و مراد از آن - به طورى كه از جمله (حَتّى تَاتيَهُم البَينة) استفاده مى شود - شدن از مقتضاى هدايت و بيان است، گويا سنت الهى از آنان نبوده، تا و بينه بيايد، همينكه آمد آن وقت مى كند، و به حال خودشان مى كند، همچنان كه در جاى ديگر به اين اشاره نموده مى فرمايد: (و ما كان اللّه ليضل قوما بعد اذ هديهم حَتى يبين لهم ما يتقون ). 🔹 (حَتَّى تأتِيهُمُ البَينة) - اين جمله به همان معناى معناى مى شود، يعنى منظور از كلمه (تأتيهُم ) كه است همان آينده است، و كلمه (بَينة) به معناى است 🍁🍁🍁 @rahighemakhtoom
📚 بیان آیه 1 سوره در تفسیر بیان آیه 1⃣ سوره در تفسیر ✅ معناى آيه شريفه اين است كه: خداى تعالى كسانى را كه به و يا رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كافر شدند، و يا به قرآن كفر ورزيدند، نخواهد كرد، تا آنكه بينه و دليل روشن كه همان خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است براى آنان بيايد، (و ساده تر آنكه خداى تعالى دست از اين كفار بر نمى دارد تا زمانى كه بر آنان تمام شود، و خودشان كنند كه محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) خدا است، و مى گويد، و و عناد وادار به كفرشان ساخته). 🔹 و اما در تفسير آيه و معانى كلمات آن به راه انداخته اند، به طورى كه از آنان - آنطور كه مى گويند - گفته اند: اين آيه از ترين آيات قرآن است، هم از نظر و هم از نظر . ✅ ولى كه ما براى آيه كرديم با سياق آيات سوره است، و هيچ بين مفردات و جمله هاى آن رخ نمى دهد، و از هر كس بخواهد به طور به آن قيل و قالها واقف شود بايد به مراجعه كند. 🍁🍁🍁 @rahighemakhtoom
وحی و نبوت در قرآن 33 📌 كيفيت وحى قرآن مجيد به طور احتمال آنچه قرآن مجيد در كيفيت وحى خود توضيح مى‌دهد اين است كه وحى اين كتاب آسمانى به طور تكليم بوده و خداى متعال با پيغمبر گرامى خود سخن گفته و آن حضرت با تمام وجود خود- نه تنها با گوش- سخن خدا را تلقى نموده است. ✅ خداى متعال مى‌فرمايد: «وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ* وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» «شورى، آيات 51- 52» به هيچ بشرى نمى‌رسد كه خدا با او سخن گويد مگر اين‌كه وحى كند- سخن پنهانى و با اشاره كه ديگران نفهمند- يا از پشت پرده‌اى حرف زند يا رسول و فرستاده‌اى بفرستد و او به اذن خدا آنچه را خدا مى‌خواهد وحى نمايد، زيرا خدا بلند مرتبه و محكم كار است * و به همين نحو روحى را از امر خودمان- قرآن را- به تو وحى كرديم از پيش خود نمى‌توانستى درك كنى كه كتاب چيست و نه ايمان چيست ولى ما آن را نورى قرار داديم كه با آن كسانى را كه مى‌خواهيم رهبرى مى‌نماييم و تحقيقاً تو راه راستى را نشان مى‌دهى. 🔹 به قرينه ترديدى كه در آيه اولى هست و وحى كه در قسم اول به جايى نسبت داده نشد ودر قسم سوم به رسول نسبت داده شده در آيه براى تكليم خدا سه قسم مختلف ذكر شده است. 🍁🍁🍁 @rahighemakhtoom ادامه در👇👇👇
وحی و نبوت در قرآن 33 📌 در آیه 51 سوره شوری سه گونه وحی بیان شده است که از نوع سخن گفتن خدا با رسول خویش است. ✅ 1. گفتار خدايى كه هيچ واسطه‌اى ميان خدا و بشر نباشد. ✅ 2. گفتار خدايى كه از پشت حجاب شنيده شود مانند شجره طور كه موسى عليه السلام سخن خدا را مى‌شنيد ولى از ناحيه آن. ✅ 3. گفتار خدايى كه ملكى آن را حمل نمود به بشر برساند و در اين صورت سخن فرشته وحى شنيده مى‌شود كه سخن خدا را حكايت مى‌نمايد. 🔹 و آيه دوم مى‌رساند كه قرآن مجيد از همين راه به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله رسيده و از اين جا روشن مى‌شود كه وحى قرآن از راه تكليم و گفت وگو بوده است. ✅ و باز مى‌فرمايد: {«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ* عَلى‌ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ* بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ» «شعراء، آيه 194 » قرآن را روح امين- جبريل- به قلب تو يعنى به نفس تو با زبان عربى آشكار نازل كرد تا از كسانى باشى كه مردم را از خدا مى‌ترساند. ✅ و مى‌فرمايد: {«مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‌ قَلْبِكَ» «بقره، آيه 97» (ترجمه آيه گذشت). 🔷 از اين آيه‌ها استفاده مى‌شود كه قرآن يا بخشى از قرآن به وسيله فرشته وحى كه جبريل و روح امين است فرستاده شده (قسم سوم تكليم). 🔹 و اين‌كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله قرآن را از فرشته وحى با نفس‌ «به دليل اين‌كه در هر دو آيه تنزيل قرآن را به قلب پيغمبر اكرم نسبت مى‌دهد مى‌فرمايد «عَلَى‌ قَلْبِكَ» ونمى‌فرمايد «عليك» و قلب در عرف قرآن نفس است به دليل اين‌كه در چندين جا درك و شعور و هم‌چنين معصيت را كه از آن نفس است به‌قلب نسبت مى‌دهد » خود يعنى با تمام وجود خود تلقى مى‌كرد نه از راه گوش. 🍁🍁🍁 @rahighemakhtoom ادامه در👇👇👇
وحی و نبوت در قرآن 33 📌 در دریافت وحی پیامبر خطا و اشتباهی نکرد ✅ و مى‌فرمايد: {«فَأَوْحى‌ إِلى‌ عَبْدِهِ ما أَوْحى‌* ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‌* أَ فَتُمارُونَهُ عَلى‌ ما يَرى‌» «نجم آيات 10 -12 » پس وحى نمود به بنده خود آنچه را كه وحى نمود دروغ نگفت و اشتباه نكرد قلب- نفس- پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله در آنچه مشاهده كرد آيا با او در چيزى كه- عياناً- مشاهده مى‌كند به مجادله مى‌پردازيد؟ ✅ و در جاى ديگر تلقى وحى را با خواندن الواح تعبير فرموده است: {«رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً» «بينه آيه 2 » فرستاده‌اى از جانب خدا كه صحيفه‌هاى پاكى را تلاوت مى‌كند. ✅ در خاتمه اين بحث مى‌گوييم كه توضيحات و مسائل بسيار ديگرى در اطراف اقسام وحى و صفات و خواص آنها از قرآن مجيد استفاده مى‌شود كه اين كتاب با اختصارى كه از براى آن در نظر گرفته شده گنجايش ايراد آنها را ندارد. 🍁🍁🍁 @rahighemakhtoom
؟ اگر انسان می‌خواهد روح معنویت را در خود قوی کند، باید مقید شود به هرچه از روایات و حقایق قرآن می‌آموزد، عمل کند. همانند حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) که مقید بودند به هر چه از پدربزرگوارشان شنیدند، عمل کنند و با تمام وجود تسلیم اوامر الهی باشند. مهم‌ترین سرّ در الگوگیری از حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)، تبعیت از همین روحیهٔ عبودی ایشان است. برگرفته از بحث