eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
707 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 محبّت مستقر ▪️ «أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا و أُجُورَكُم بِمُصَابِنَا بِالْسَیدنا وَ مَولانَا جَوادُ الْأُمَةِ وَ الْأَئِمَّة عَلَیهِ وَ عَلی‏ آبَائِهِ الأطْیبِینَ وَ أَبْنَائِه الأَنْجَبین آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء» این سوگ و ماتم را به پیشگاه ولیعصر و عموم علاقمندان قرآن و عترت و شما علمای بزرگوار و برادران و خواهران ایمانی تسلیت عرض می‌کنیم! ما در برابر اینها چندین مسئولیت داریم. اولین مسئولیت ما محبت است که دوست اینها باشیم. وقتی دوست، دوستش را از دست می ‌دهد، عزادار است. عزاداری مربوط به سعه و ضیق خود آن دوستی است، تا ما چه اندازه با این خاندان ارتباط داشته باشیم. مستحضر هستید که دوستی اینها اجر رسالت است، معلوم می‌شود مهم ‌ترین ذخیره است که ﴿قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً﴾. این آیه ﴿قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی﴾[1] چه می‌ خواهد بگوید؟ این کلمه ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ مفعول واسطه برای مودّت نیست، این می ‌شود ظرف لغو؛ این [مودّت] را کلیمی هم دارد، مسیحی هم دارد، مگر اینکه کسی امیرمؤمنان را یا اهل‌بیت را نشناسد! این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ مفعول واسطه برای مودت نیست، این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ مفعول واسطه است برای آن «المستقرّة»، «إلا المودة المستقرة فی القربی»، این فرق ما مسلمان‌ ها با دیگران است. اگر این ظرف، ظرف مستقر شد نه ظرف لغو و اگر این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ متعلق به محذوف است نه به مودّت، یعنی تمام حیثیت دوستی ما برای اینهاست. ▪️ این بیان نورانی که در سوره مبارکه «توبه» است: ﴿قُل‏ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَ أَبْنَاؤُكُمْ .... أَحَبَّ إِلَیكُم مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا﴾[2] یعنی همین، آن وقت کل حیثیت علاقه ما برای اینها می ‌شود. آن وقت اگر ما به خودمان یا به فرزندانمان یا به شغلمان علاقمندیم، برای اینکه به اینها وابسته است. آن وقت این می‌ شود شیعه خالص! این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ مفعول واسطه برای مودّت نیست، این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ ظرف مستقر است متعلق است به «المستقرّة»؛ یعنی تمام محبّت ما مستقر در دودمان شماست. ▪️ امروز روز جواد الأئمه (سلام الله علیه) است و ما داغداریم. همین امام جواد (سلام الله علیه) فرمود به اینکه «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ كانَ النّاطِقُ ینْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ».[3] بارها به عرضتان رسید که ما در فضای مجازی نیستیم، ما در فضای حقیقی هستیم. این سیم حقیقت نیست تا بی ‌سیم بشود مجاز. این چهره و شیشه تلویزیون حقیقت نیست تا بی‌ شیشه بشود مجاز. همین دستگاه موبایل و غیر موبایل که اندیشه را نقل و انتقال می‌ دهد، فضا، فضای حقیقی است، سخن از مجاز نیست. عزیزان ما این جوان‌ های ما باید بدانند، امام جواد (سلام الله علیه) فرمایش ایشان این است که اگر کسی گوشی ‌اش را باز کرد و دارد حرف کسی را گوش می ‌دهد، سخنرانی کسی را گوش می ‌دهد، این شخص دارد او را عبادت می ‌کند! اگر او حرف خدا و پیغمبر و اینها را زد، عبادت است. این بیان نورانی امام جواد است: «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ كانَ النّاطِقُ ینْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ»، این یک ساعت این را باز کرده، دارد شیطان را می ‌پرستد! [1]. سوره شوری، آیه23. [2]. سوره توبه، آیه24. [3]. تحف العقول، ص456 📚 سخنرانی در روز شهادت امام جواد علیه السلام تاریخ: 1397/05/21 🆔eitaa.com/EsraTvEitaa 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
◼️ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَرَّ التَّقِيَّ الْإِمَامَ الْوَفِيَّ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی 🆔@rahighemakhtoom
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 8 ⏪ 14. گزيده گزيني: 🔹 «يا هشام! إنّ العاقل رضي بالدّون من الدنيا مع الحكمة ولم يرض بالدّون من الحكمة مع الدنيا، فلذلك ربحت تجارتهم»[ بحار، ج1، ص138.]؛ اي هشام! عاقل به مقدار كم از دنيا كه با حكمت همراه باشد، راضي است و به اندك از حكمت، اگر با دنيا همراه باشد، راضي نمي‌شود. از اين رو (از كساني است كه) تجارتشان پرسود است. 🔹 «الحمق يوجب الفضول»[ شرح غررالحكم، ج1، ص232.]؛ حماقت سبب مي‌شود كه انسان به كارهاي بي‌ثمر بپردازد و گزينش و حُسن انتخاب نداشته باشد. ⏪ 15. قناعت: 🔹 «فمن عقل قنع بما يكفيه و من قنع بما يكفيه استغني و من لم يقنع بما يكفيه لم يدرك الغني أبداً»[ بحار، ج1، ص139.]؛ كسي كه عاقل شد، قناعت مي‌كند به چيزي كه كفايتش كند و كسي كه به قدر كفايت قناعت كرد، بي‌نياز مي‌گردد و كسي كه به قدر كفايت قناعت نورزد، هرگز به غنا و بي‌نيازي نخواهد رسيد. ⏪ 16. زهد در دنيا و رغبت به آخرت: 🔹 «يا هشام! إنّ العقلاء زهدوا في الدّنيا و رغبوا في الآخرة لأنّهم علموا أنّ الدّنيا طالبة و مطلوبة، فمن طلب الآخرة طلبته الدّنيا حتّي يستوفي منها رزقه و من طلب الدّنيا طلبته الآخرة فيأتيه الموت فيفسد عليه دنياه و آخرته»[ بحار، ج1، ص139.]؛ اي هشام! عاقلان نسبت به دنيا زهد پيشه مي‌كنند و به آخرت رغبت دارند؛ زيرا مي‌دانند دنيا دو قسم است: طالب و مطلوب؛ يعني كسي كه در پي آخرت است، دنيا طالب اوست تا وي روزي خود را از دنيا استيفا كند، ولي كسي كه دنيا مطلوب اوست و آن را مي‌طلبد، آخرت، وي را تعقيب مي‌كند تا آنكه مرگ به سراغ او مي‌آيد؛ در نتيجه، دنيا و آخرتش را خراب مي‌كند. 🔹 «من عَمَر دار إقامته فهو العاقل»[ شرح غررالحكم، ج5، ص269.]؛ كسي كه خانه اقامت (آخرت) خود را آباد كند، عاقل است. 🔹 «سبب فساد العقل حبّ الدّنيا»[ شرح غررالحكم، ج4، ص125.]؛ حبّ دنيا موجب فساد عقل است. 🔹 «شيمة ذوي الألباب و النُّهي الإقبال علي دار البقاء و الإعراض عن دار الفناء و التّولّه بجنّة المأوي»[ شرح غررالحكم، ج4، ص125.]؛ شيوه خردمندان، روي آوردن به خانه بقا (آخرت) و روي گرداندن از خانه فنا (دنيا) و شيفتگي نسبت به جنّت المأوي (بهشت) است. ادامه دارد... ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 217 🔅🔅🔅 📈 مناجات‌نامه ▫ پروردگارا! از عَهْد مَهْد تا كنون بندگيم را پذيرفتي، از الان تا لقاي خودت مرا بنده نگهدار. ▫ خدايا! از غير تو بريدم، غيرتت مرا از پيوند به غير حفظ فرمايد. ▫پروردگارا! قرآن كه حبلِ متين توست به آن متمسّك شدم، مرا از آويختن به شرق يا آميختن به غرب برَهان. ▫بارالها! عترت طاهرين(عليهم‌السلام) كه همتاي قرآن حكيم اند قُدْوَه من اند، عنايتي فرما كه از آن ذوات قدسي جدا نشوم. ▫خدايا! عبد آبِق (فراری و گریزان)و فقير وقير (فروتن)ره توشه اي جز كرم تو ندارد، اميد او را به يأس مُبدّل نكن. ▫پروردگارا! نظام اسلامي، امّت مسلمان و ايران عزيز را در ظلّ ثقلين تا ظهور بقيّة الله (ارواح من سواه فداه) حفظ فرما. جوادي آملي آذر 1384 سروش هدايت جلد3، صفحه 10 🌱🌱🌱 🔅 در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم.یاریگر ما در انتشار این دغدغه باشید. تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
📌 مفهوم تدبر اگر فرد عاقلی با شما چند جمله سخن بگوید، آیا جملات سلسله وار او را، تک تک و مجزا مورد توجه قرار می دهید و یا با نظر به ارتباط جملات پیوسته، به مقصود وی از طرح مجموعه جملات می رسید؟ پاسخ روشن است: برای درک مقصود گوینده باید به مجموع جملاتش توجه کرد. ▫ منظور از «تدبر»، همین فهم پیوسته کلمات، جملات و پاراگراف‌های یک کلام است. آیا کلام الهی که اوج و تجلی نظم و حکمت است از این مطلب استثناست؟ آیا نظم آیات در درون سوره ها لغو است؟ آیا گوینده آن از طرح سلسله وار این آیات، هدفی ندارد؟ قطعاً جواب منفی است. ▪ تدبر در قرآن یا همان فهم پیوسته کلمات، جملات و آیات قرآنی در کنار هم، این نظم الهی را برای ما نمایان خواهد کرد. 📌 معنای لغوی تدبر 🔹 کلمه «تدبر» از ماده­ «د­ب­ر» و هیئت «تفعُّل» ترکیب شده است. 🔹 معنای «د­ب­ر»: همه لغت­نامه­‌های زبان عربی، معنای این ریشه را «پشت و پشت سر اشیاء» دانسته­‌اند. گفتنی است که این ماده، چهل و چهار بار و در یازده هیئت در قرآن کریم استعمال شده است و مفهوم پیش­‌گفته، با همه آن­ها سازگار است. 🔹 معنای «تفعُّل»: کتاب­‌های معتبر واژه­‌شناسی و علم صرف، معنای این هیئت را «مطاوعه یا همان اثرپذیری هیئت تفعیل» و مفهوم هیئت تفعیل را نیز «تعدیه یا اثرگذاری» دانسته­‌اند. نتیجه این­که برای فهم معنای «تدبر»، ابتدا باید معنای «تدبیر» را بدانیم. 🔹 تدبیر به معنای «پشت سر هم قرار دادن» و در نتیجه، «تدبر» به معنای «پشت سر هم دریافت کردن» است. 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 معنای اصطلاحی تدبر در قرآن ▫ «تدبر در قرآن کریم» دریافت یا همان پذیرش آگاهانه «تدبیر موجود در قرآن کریم» است. ▫تدبیر خدای حکیم در قرآن کریم، سطوحی دارد و در قبال هر سطح از آن، سطحی از تدبر برای ما فرض است. ▫تدبیر، شأن هر حکیمی به هنگام سخن گفتن؛ و تدبر، شأن هر عاقلی به هنگام شنیدن سخن حکیمانه است. اینجانب به عنوان نویسنده این متن، در حال تدبیر و پشت سر هم قرار دادن کلمات، جملات و پاراگراف­‌ها هستم و به این ترتیب، یک متن علمی را سامان می­‌دهم و شما به عنوان مطالعه­‌کنندگان این متن، در حال تدبر و پشت سر هم دریافت کردن کلمات، جملات و پاراگراف­‌ها هستید و به این ترتیب این متن علمی را می­‌فهمید. ▫خدای حکیم نیز کلمات، آیات و حتی سوره­‌ها را تدبیر فرموده و این­گونه با ما سخن گفته است و ما عاقلان هم برای استفاده از سخن او، باید تدبر کنیم و کلمات، آیات و حتی سوره­‌ها را پشت سر هم و منسجم دریابیم، نه پراکنده و بی­ربط. ▫با توجه به آنچه گذشت، می­‌توان تدبر را این­‌گونه تعریف کرد: 🔹 «دریافت پی­‌در­پی کلمات هر آیه که به فهم منسجم آن آیه منتهی می­‌شود؛ 🔹 و دریافت پی­‌در­پی آیات هر سوره که به فهم منسجم آن سوره منتهی می­‌شود؛ 🔹 و دریافت پی­‌درپی سوره­‌های قرآن کریم که به فهم منسجم همه قرآن کریم منتهی می­‌شود.» 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📜 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
بدی ها و خدا.docx
18.2K
11 🔅🔅🔅 📈بدی ها و خدا (در6صفحه) و به همراه فایل word در کانال ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام جواد علیه السلام 📜 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
بدی ها و خدا.pdf
355.8K
11 🔅🔅🔅 📈بدی ها و خدا (در6صفحه) و به همراه فایل word در کانال ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام جواد علیه السلام 📜 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
. ازدواجی ساده با ساز و برگی اندک، اما صفا و صمیمیتی بسیار صورت گرفت که تحسین همگان را برانگیخت و اسوه‌ای برای آیندگان شد. آن پیوند ساده و بی‌ریا جز پیوند دو معصوم و برگزیده، و ، نبود. سالروز پیوند این دو نور آسمانی بر همگان مبارک باد. ۱- یک پیراهن سفید ۲- یک عبا ۳- یک حولۀ سیاه خیبری ۴- یک روسری بزرگ ۵- یک تختخواب که از پوست درخت خرما بافته شده بود. ۶- دو عدد تشک کتانی سبزرنگ که یکی با پشم گوسفند و دیگری با لیف خرما پر شده بود. ۷- چهار عدد بالش از پوست میش طائف که با گیاهی به نام ادخر پر شده بود. ۸- یک قطعه حصیر هجری ۹- یک عدد پوست برای فرش ۱۰- یک پردۀ پشمی ۱۱- یک عدد آسیای دستی ۱۲- یک عدد کاسۀ مسی ۱۳- یک مشک چرمی برای آبکشی ۱۴- یک تشت برای شست و شوی لباس ۱۵- یک عدد کاسه ۱۶- یک ظرف آبخوری ۱۷- یک مطهره ۱۸- یک سبوی گلی سبزرنگ ۱۹- دو کوزۀ سفالین این، تمام جهاز دختری بود که مادرش ثروتمندترین زن عرب بود و روزی کاروان‌های تجاری‌اش از شام تا یمن در حرکت بودند و او تمام این ثروت را در راه نثار کرد، و پدرش پیامبر خدا بود و فرمانروای . هنگامی که جهاز  را آوردند، اشک در چشم پیامبر حلقه زد و گفت: خداوندا! این پیوند را برای کسانی که اکثر ظروفشان سفالین است، مبارک گردان. استاد محمدرضا 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۱۷۲ 📌مرحله وقتی الی مراحل نفس را به پایان رساند و مرحله را کامل کرد باید برای نجات از صفات رذیله که به او توفیقش را مرحمت فرموده کند و در مرحله مدتی را بگذراند و از بدنی و روحی استفاده کند... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت1:معرفی کلی تفسیر سوره بروج ▫ سوره بُروج، هشتاد و پنجمین سوره قرآن و جزو سوره‌های مَکّی است که در جزء سی‌ام قرآن جای گرفته است. این سوره را به این مناسبت بروج می‌نامند که با سوگند به آسمانی شروع می‌شود که دارای برج‌هاست. سوره بروج درباره سرگذشت اصحاب اُخدود و سرنوشت مؤمنان به خدا در روز قیامت سخن می‌گوید و به تکذیب‌کنندگان قرآن هشدار به عذاب می‌دهد و در آخر، قرآن را در لوح محفوظ می‌داند. لوحی که تمام اتفاقات عالم، همراه با جزئیات کامل در آن ثبت است و به هیچ وجه قابل تغییر و دگرگونی نیست. در روایات آمده است پیامبر(ص) به قرائت این سوره در نمازهای روزانه سفارش کرده‌ است. ▫ بروج جمع بُرج و به معنای قصرهاست. این سوره را به این مناسبت بروج می‌نامند که با سوگند به آسمانی شروع می‌شود که دارای برج‌هاست: «وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ». ▫ سوره بروج از سوره‌های مکی و در ترتیب نزول بیست و هفتمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف هشتاد و پنجمین سوره است و در جزء سی‌ام قرآن جای دارد. ▫ سوره بروج ۲۲ آیه، ۱۰۹ کلمه و ۴۶۸ حرف دارد. این سوره از سوره‌های مُفَصَّلات (درای آیات کوتاه) و از جمله سوره‌هایی است که با سوگند آغاز می‌شوند. تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت2:معرفی کلی تفسیر سوره بروج ▫ سوره بروج با سوگند به آسمان و روز قیامت و تأکید بر وقوع آن آغاز می‌شود و درباره سرگذشت اصحاب اخدود که مومنان را می‌آزردند و خود هلاک شدند سخن می‌گوید؛ سپس به سرنوشت مؤمنان، پاداش آنان در روز جزا و صفات و افعال خداوند، می‌پردازد و به داستان فرعون و ثمود و علم خدا و احاطه علمی او بر اعمال و حرکات و نیت انسان‌ها و عظمت قرآن اشاره می‌کند. ▫ آیات چهارم تا هشتم سوره بروج درباره اصحاب اخدود سخن می‌گوید. «اخدود» به معناى گودال بزرگ یا خندق است.منظور از این واژه در این سوره، گودال‌هایی است که مملو از آتش بود تا مؤمنان را در آنها بیندازند و بسوزانند.درباره اینکه این ماجرا مربوط به چه زمان و چه قومى است، بین مفسران و مورخان اختلاف وجود دارد. معروف‌ترین نظر آن است که این داستان مربوط به «ذو نواس» یهودی آخرین پادشاه «حمیر» در سرزمین یمن است. این پادشاه یهودی، مسیحیان نجران را به آیین یهودیت فرا خواند؛ اما آنان نپذیرفتند و ذونواس دستور داد گودال‌هایی پر از آتش آماده کنند و مؤمنان مسیحی را زنده زنده در آن بیندازند. عده‌ای را نیز با شمشیر کشتند. قرآن درباره این مؤمنان می‌گوید هيچ ايرادى بر آنان (مؤمنان) نداشتند جز اينكه به خداوند عزيز و حميد ايمان آورده بودند.. تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت3:معرفی کلی سوره بروج ▫ آیه پایانی سوره بروج، قرآن را در لوح محفوظ می‌داند. این لوح صفحه‌ای است که تمام اتفاقات عالم، همراه با جزئیات کامل در آن ثبت است و به هیچ وجه قابل تغییر و دگرگونی نیست.علامه طباطبایی در تفسیر این آیات می‌نویسد خداوند بیان می‌کند علت اینکه کفار موعظه نمی‌پذیرند، در واقع اصرارشان بر تکذیب قرآن نیست، بلکه این است که کفار، قرآن را از ناحیه خدا نمی‌دانند و حال آنکه چنین نیست، بلکه قرآن کتابی خواندنی و دارای معانی والا و در لوح محفوظ است؛ لوحی که از دستبرد باطل و شیاطین محفوظ است. ▫ در فضیلت این سوره از پیامبر(ص) نقل شده هر کس سوره بروج را قرائت کند ده برابر روزهای جمعه و روزهای عرفه ای که درک کرده است به او پاداش داده می‌شود. همچنین آن حضرت به قرائت این سوره در نمازهای مختلف روزانه سفارش کرده است. از امام صادق (ع) هم نقل شده است هر کس سوره بروج را در نمازهای واجب خود بخواند در محشر و موقف‌هایی که در پیش خواهد داشت، همراه با پیامبران و رسولان و صالحان خواهد بود؛ زیرا سوره بروج سوره پیامبران است. در تفسیر برهان برای این سوره خواصی از جمله برطرف کننده ترس و سختی از انسان و راحتی خواب و آسوده جدا کردن کودک از شیر مادر ذکر شده است. تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت4:تلاوت و ترجمه سوره بروج بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ ﴿١﴾ وَالْيَوْمِ الْمَوْعُودِ ﴿٢﴾ وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ ﴿٣﴾ قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ ﴿٤﴾ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ ﴿٥﴾ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ ﴿٦﴾ وَهُمْ عَلَىٰ مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ ﴿٧﴾ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّـهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ﴿٨﴾ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَاللَّـهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿٩﴾ إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ ﴿١٠﴾ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْكَبِيرُ ﴿١١﴾ إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ ﴿١٢﴾ إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ ﴿١٣﴾ وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ ﴿١٤﴾ ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ ﴿١٥﴾ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ ﴿١٦﴾ هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْجُنُودِ ﴿١٧﴾ فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ ﴿١٨﴾ بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي تَكْذِيبٍ ﴿١٩﴾ وَاللَّـهُ مِن وَرَائِهِم مُّحِيطٌ ﴿٢٠﴾ بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ ﴿٢١﴾ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ ﴿٢٢﴾ به نام خداوند رحمتگر مهربان سوگند به آسمان آكنده از برج، (۱) و به روز موعود، (۲) و به گواه و مورد گواهى، (۳) مرگ بر آدم‌سوزان خندق. (۴) همان آتش مايه‌دار [و انبوه‌]. (۵) آنگاه كه آنان بالاى آن [خندق به تماشا] نشسته بودند. (۶) و خود بر آنچه بر [سر] مؤمنان مى‌آوردند، گواه بودند. (۷) و بر آنان عيبى نگرفته بودند جز اينكه به خداى ارجمند ستوده ايمان آورده بودند. (۸) همان [خدايى‌] كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن اوست و خدا[ست كه‌] بر هر چيزى گواه است. (۹) كسانى كه مردان و زنان مؤمن را آزار كرده و بعد توبه نكرده‌اند، ايشان راست عذاب جهنم، و ايشان راست عذاب سوزان. (۱۰) كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، براى آنان باغهايى است كه از زير [درختان‌] آن جويها روان است؛ اين است [همان‌] رستگارى بزرگ. (۱۱) آرى، عقاب پروردگارت سخت سنگين است. (۱۲) هم اوست كه [آفرينش را] آغاز مى‌كند و بازمى‌گرداند. (۱۳) و اوست آن آمرزنده دوستدار [مؤمنان‌]. (۱۴) صاحب ارجمند عرش. (۱۵) هر چه را بخواهد انجام مى‌دهد. (۱۶) آيا حديث [آن‌] سپاهيان: (۱۷) فرعون و ثمود بر تو آمد؟ (۱۸) [نه،] بلكه آنان كه كافر شده‌اند در تكذيب‌اند؛ (۱۹) با آنكه خدا از هر سو بر ايشان محيط است. (۲۰) آرى، آن قرآنى ارجمند است، (۲۱) كه در لوحى محفوظ است. (۲۲) ⏪ التماس دعا و تلاوت این سوره هدیه به پیشگاه مقدس امام جواد علیه السلام🌹 تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (171) 🔅🔅🔅 صراط الذين انعمت عليهم غير المغضوب عليهم و لا الضالين (آیه 7،سوره حمد) 📌بحث روایی ⏪ 3- وحدت مصداقى ضال و مغضوب 🔹 عن اءميرالمؤ منين (عليه السلام ): كل من كفر بالله فهو مغضوب عليه و ضال عن سبيل الله (بحار، ج 25، ص 274) 🔹 عن الرضا (عليه السلام ): من تجاوز باءميرالمؤ منين (عليه السلام ) العبودية فهو من المغضوب عليهم و من الضالين. (نور الثقلين، ج 1، ص 25) 👈 اشاره: همان طور كه تطبيق وصف كمال بر اهل بيت عصمت (عليهم السلام ) از باب جرى مصداقى است، نه تفسير مفهومى، تطبيق وصف نقص بر مخالفان و معاندان و غاصبان حقوق آنان نيز از باب جرى مصداقى است، نه تفسير مفهومى ؛ زيرا قرآن كريم گروهى را مغضوب و ضال مى شمارد كه قبل از نزول قرآن رخت بربستند. اثبات غضب و ضلالت براى كافران و اهل غلو در اين احاديث نشانه آن است كه تقسيم انسانها به منعم عليهم، مغضوب عليهم و ضالين در آيه پايانى سوره حمد، مقتضى تقابل نيست، بلكه هر منحرف از حقى، هم ضال است و هم مغضوب. ⏪ 4- مصاديقى از ضال و مغضوب 🔹 عن معاوية بن وهب قال: ساءلت ابا عبدالله (عليه السلام ) عن قول الله: غير المغضوب عليهم و لا الضالين، قال: هم اليهود و النصارى (تفسير عياشى، ج 1، ص 24) 🔹 عن اميرالمؤ منين (عليه السلام ): (غير المغضوب عليهم )، قال: هم اليهود الذين قال الله فيهم: (... من لعنه الله و غضب عليه (سوره مائده، آيه 60.) و لا الضالين، قال: و هم النصارى الذين قال الله فيهم:... قد ضلوا من قبل و اءضلوا كثيرا (- بحار، ج 25، ص 274 (سوره مائده، آيه 60 ) 🔹 عن الصادق (عليه السلام ): المغضوب عليهم النصاب، و الضالين الشكاك الذين لا يعرفون الامام (نور الثقلين، ج 1، ص 24) 👈 اشاره: معرفى يهود به عنوان مغضوب عليهم و مسيحيان به عنوان ضالين در روايات از باب جرى و تطبيق است، نه تفسير؛ چون هر دو گروه هم مورد غضبند و هم گمراه ؛ گرچه در هر كدام، يكى از آن دو صفت بارزتر است اما اين دو از هم جدا نيستد، بلكه هر گمراهى به ميزان گمراهيش گرفتار غضب الهى است و هر مغضوبى به اندازه مغضوب بودنش گمراه است. تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 خطبه وصل ❇ جریان ازدواج در همه ملت‌ها و نِحله‌ها هست، هیچ قومی نیست كه بدون ازدواج بتواند زندگی كند؛ اما حرفی كه انبیا (علیهم السلام) آوردند مخصوصاً وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، فرمود ما یك حرف جدیدی آوردیم و آن این است كه «النِّکَاحُ سُنَّتِی»؛[1] نكاح سنّت من است و از همین منظر فرمود: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ»؛[2] اگر كسی ازدواج كرد نیمی از دین خود را حفظ كرد, پس ازدواجی كه در ملت ‌ها و نِحله‌ های دیگر هست آن صِرف اجتماع مذكّر و مؤنث است، اما ازدواجی كه در اسلام هست صِرف ازدواج و اجتماع مذكّر و مؤنث نیست، یك صبغه ملكوتی دارد كه با آن نصف دین حفظ می ‌شود. ❇ زن و شوهر كه با هم نزدیك شدند به منزله لباس بدن یكدیگرند، همان ‌طوری كه لباس به بدن انسان چسبیده است و انسان را از سرما و گرما حفظ می ‌كند و هیچ كسی از بدن انسان خبر ندارد چون لباس پوشاك است, تن ‌پوش است و حافظ بدن است، زن و شوهر حافظ یكدیگرند, حافظ آبروی یكدیگرند، اسرار یكدیگر را خودشان می ‌دانند. شوهر, اسرار همسر را برای خانواده خودش هم نقل نمی ‌كند؛ خانم او, اسرار شوهر را برای خانواده خودش هم نقل نمی ‌كند ﴿هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ﴾؛[3] فرمود زن و شوهر, لباس یكدیگرند كه آبروی یكدیگر را حفظ می ‌كنند, یك; یكدیگر را در سردی و گرمی روزگار حفظ می ‌كنند, دو. ❇ وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مراسم خطبه ‌خوانی و مقدمه عقد وجود مبارك حضرت امیر و حضرت زهرا (سلام الله علیهما) مطلبی را فرمود كه وجود مبارك امام جواد هم همان مطلب را در مراسم ازدواج خودشان ذكر كردند؛ فرمودند مسئله ازدواج این ‌طور نیست كه دو نفر بخواهند به عنوان مذكر و مؤنث كنار هم جمع بشوند، این ‌طور نیست. در تعبیرات عرفی ما معمولاً فامیل ‌ها را به دو قسم تقسیم می‌ كنیم، می ‌گوییم فامیل نَسبی داریم و فامیل سببی, دایی و عمو و خاله و اینها را می‌گوییم فامیل ‌های نسبی ‌اند, بستگان عروس و داماد را می ‌گوییم فامیل‌ های سببی ‌اند، ما اینها را جزء انساب می‌ دانیم و آنها را جزء اسباب می‌ دانیم؛ ولی در آن خطبه نورانی فرمود: « «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی جَعَلَ الْمُصَاهَرَةَ نَسَباً لَاحِقا»»،[4] مسئله دامادی ملحق به نسب است تقریباً این دو خانواده ارحام هم می‌شوند برای اینكه دو خانواده محفوظ بماند. اگر «جَعَلَ الْمُصَاهَرَةَ نَسَباً لَاحِقا» شد؛ آن وقت عروس را پدرشوهر و مادرشوهر به منزله دختر خودشان می‌ دانند, داماد را پدر عروس و مادر عروس به منزله پسر خودشان می‌ دانند، آن وقت خیرخواه او هستند، فرمود این مثل نَسب است مثل رحامت است ـ خدای ناكرده ـ مشكلی پیش آمد فوراً خودشان حل می ‌كنند، دیگر مسئله سبب نیست فامیل سببی نیستند فامیل نسبی ‌اند. [1] . جامع الاخبار( للشعیری)، ص101. [2] . امالی(طوسی) متن، ص518. [3] . سوره بقره، آیه187. [4] . روضه الواعظین(ط ـ قدیم)، ج1، ص147. 📚 مراسم خطبه عقد تاریخ: 1392/10/15 تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۱۷۴ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۙ أُولَٰئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ «کتمان » قطعا کسانی که آنچه از کتاب نازل فرموده می‏ کنند و آنها را به قیمت کمی می ‏فروشند، آنها چیزی نمی‏ خورند و در شکمشان جز آتش نخواهد بود و خدا روز قیامت با آنها حرف نمی‏ زند و آنها را در آن روز نفس نمی‏ کند و برای آنها دردناکی خواهد بود (سورة البقرة، آیه ۱۷۴) 📌شرط نفس یکی از شرایط برای آن‏که تعالی روز قیامت در نفس به آنهایی که در دنیا نفس نکرده ‏اند کمک کند این است که آنچه خدا از حقایق در نازل فرموده برای مردم بگویند که اگر این حقایق را نگویند روز با آنها حرف نمی‏ زند و ‏ شان نمی‏ کند بلکه دردناکی متوجّه آنها خواهد فرمود... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 9 ⏪ 17. خوف از خدا: 🔹 «إنّه لم يخف الله من لم يعقل عن الله»[ شرح غررالحكم، ج4، ص125.]؛ كسي كه از خدا بهره عقلي ومعرفت عاقلانه نبرد، هراسي از او ندارد. ⏪ 18. مروّت و مردانگي[مروت و مردانگي عبارت است از انسانيتي كه جامع مكارم اخلاق و آداب نيك باشد. ]: 🔹 «يا هشام! لا دين لمن لا مروّة له و لا مروّة لمن لا عقل له»[ [5]ـ بحار، ج1، ص141.]؛ اي هشام! كسي كه مروّت و مردانگي ندارد، دين ندارد و كسي كه عقل ندارد، مردانگي نخواهد داشت. «لا تكمل المروّة إلاّ للبيب»[ شرح غررالحكم، ج6، ص377.]؛ مردانگي، جز براي خردمندان كامل نمي‌شود. ادامه دارد... ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 برقراری پیوند ⏪ دهه پربرکت ذی ‌حجّه تتمه اربعین کلیمی است. ذات اقدس الهی دستور داد به وجود مبارک ابراهیم خلیل که فرزندان انبیای ابراهیمی را او بپروراند تا اینکه نوبت به موسای کلیم رسید. فرمود باید چهل شب مهمان من باشید تا ره آوردی داشته باشید. گرچه چهل شبانه ‌روز موسای کلیم در طور بود؛ اما تعبیر قرآن این است که او چهل شب مهمان ما بود: ﴿وَ وَاعَدْنَا مُوسَی ثَلاَثِینَ لَیلَةً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیلَةً﴾.[1] ⏪ آن فیضی که در نماز شب هست، در اشتغالات روز نیست. برهان قرآن کریم هم این است که ﴿إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً ٭ إِنَّ لَكَ فِی النَّهَارِ سَبْحاً طَوِیلاً﴾؛[2] اشتغال روزانه آن حضور قلب را منع می ‌کند؛ ولی نشئه شب یک ناشئه مستقلی است. این اربعین، «اربعین لیله» است؛ برای اینکه قسمت مهم فیض در همان نماز شب هست، خلوص شب است و مانند آن. آنهایی که از اوّل ذی قعده راه کلیم الهی را طی کرده ‌اند، توفیقی دارند که این نماز دهه ذی حجه را به عنوان تتمه آن سی روز بخوانند: ﴿وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ﴾ و اگر کسی سی روز ذی قعده را در حدّ ریاضت کلیمی به سر نبرد، باز هم این فیض برای او هست. ⏪ مرحوم ابن طاوس در اقبال نقل می ‌کند که ائمه قبلی (علیهم السلام) قبل از اینکه به مقام شامخ امامت برسند، مطیع امام قبلی بودند. ابن طاوس این را در زمان غیر امامت امام صادق نقل می‌ کند؛ لذا می ‌گفت پدرم این چنین دستور داد. پدرم به من فرمود که صادق! اگر بخواهی ثواب حج حاجیان در نامه عمل تو نوشته بشود، این نماز دو رکعت بین مغرب و عشا را ترک نکن که بعد از «حمد» و سوره «توحید»، این ﴿وَ وَاعَدْنَا﴾ مطرح است.[3] ⏪ اینها برای چیست؟ برای آن است که انبیای الهی، ذوات قدسی آنها سمت ‌هایی ویژه دارند، نبوت دارند، عصمت دارند، معجزه دارند، اینها برای آنهاست؛ اما بنده خدا هم هستند! این بندگی آنها مراتبی دارد. کمالاتی که در سایه بندگی نصیب آنها می ‌شود، آن را به ما گفتند شما می ‌توانید تأسّی کنید. اینکه گفتند: ﴿لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾[4] اختصاصی به ذات مقدس حضرت ندارد، به همه انبیا ما می ‌توانیم تأسّی کنیم؛ منتها قلمرو تأسّی مشخص است؛ یعنی نبوت، رسالت، ولایت، عصمت، اینها محدوده منطقه ممنوعه است که برای اینهاست. کسی با درس خواندن و بحث کردن و زحمت کشیدن پیغمبر نخواهد شد؛ این چون راه فکری ندارد، راه علمی ندارد. یعنی در حوزه‌ ها و دانشگاه‌ ها مسئله نبوت و رسالت و ولایت و معجزه و اینها مطرح نیست؛ یعنی راه علمی ندارد، نمی ‌شود به یک پیغمبر گفت چه کار کردی پیغمبر شدی؟ این به قداست روح وابسته است. اینکه می ‌گویند علما ورثه انبیا هستند[5] و انبیا از ذات اقدس الهی می ‌برند: ﴿أَنَّ الأرْضَ یرِثُهَا﴾[6] کذا، ارث پیوند می‌ خواهد، پیوند راه فکری ندارد، راه درسی ندارد؛ یعنی اگر کسی رحلت کرد، سرمایه ‌ای گذاشت، بچه او ارث برد، نمی ‌شود گفت تو چه کار کردی که این مال به تو رسید، این تجارت نیست، راه فکری و اقتصادی ندارد، یک پیوند لازم دارد. «علم الدراسه» راه فکری دارد. «علم الوراثة» یک نماز شب می‌ خواهد، یک جان کَندن می‌ خواهد، یک پیوند می‌ خواهد، آن راه فکری ندارد. اینکه می ‌گویند: «الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِیاء»،[7] مستحضرید این جمله خبریه به داعی انشا القا شده؛ یعنی «أیها العلماء!»، آن راه درس و بحث یک کار قضیه است، بکوشید پیوند برقرار کنید. اینکه جمله خبریه به داعی انشا القا شد معلوم می ‌شود مقدور ما هست. ⏪ بنابراین می‌شود کسی مکه نرود و ثواب مکی را ببرد! گفتند اینها را بخوان، این راه باز است. وقتی این راه باز شد، ما چرا این راه را نرویم؟ این راهی است رفتنی و خدا فرمود ما به همه می ‌دهیم. وقتی فرمود ما به همه می ‌دهیم، کسی که نماز شب بخواند، در نماز شب چهل نفر را دعا می ‌کند، بلند نمی‌ شود که روز مشکلی برای چهل نفر ایجاد کند. [1] . سوره اعراف، آیه142. [2] . سوره مزمل، آیات6 و7. [3]. إقبال الأعمال (ط ـ القدیمة)، ج‏1، ص317. [4]. سوره احزاب, آیه21. [5]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص32. [6] . سوره أنبیاء، آیه105. [7]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص32. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1397/02/25 ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
استاد کتاب ، صفحه ۱۵۹ 📌 انعام يافته‏ ها ◾️كسانى كه به عبوديت و اطاعت رسول مى‏ رسند، اينها انعام مى‏ گيرند. انعامى گسترده كه از بخشش ‏ها و نعمت‏ ها و از كوثر و عافيت، بهره‏ مند مى ‏شوند. ◾️آنچه ما از نعمت‏ ها و بخشش‏ هاى خدا داريم، همه تنعيم و بهره ‏مند ساختن و زمينه فراهم كردن اوست. هنگامى كه در برابر اين تنعيم و بخشش، كارى بكنيم، به انعام مى ‏رسيم و اين انعام گاهى به صورت بخشش‏ هاى جديد و گاهى به صورت كوثر و عافيت به انسان مى ‏رسد؛ انعام نعمت و انعام كوثر. ◾️ چه كسانى از سعادت و بهره‏ مندى سهم بيشترى دارند، آيا آنهايى كه نعمت و امكانات زيادتر دارند؟ راستى كدام يك به نتيجه مى ‏رسند و ادامه مى‏ يابند، آنها كه از موقعيت و امكانات و نعمت‏ هاى بيشتر بهره‏ مند هستند، يا آنها كه از نعمت ‏هاى كم بهره‏ بردارى زيادتر دارند و در هر موقعيت، موضع ‏گيرى خود را مى ‏شناسند و حتى از بدى‏ ها خوب استفاده مى‏ كنند؟ ◾️هنگامى كه چند قطره بنزين در جايگاه خودش مى ‏سوزد، حركت ايجاد مى‏ كند، در حاليكه يك درياى بى ‏حساب فقط حرارت مى ‏آورد. ◾️به تعبير قرآن، حجم عمل و حجم نعمت ‏ها نبايد چشم تو را پر كند، چون آنها كه در جايگاه خود ننشستند، امكانات و فعاليت ‏شان به آنها ثمرى نمى ‏رساند. كارهاشان به خاكسترى مى‏ ماند در باد و در دست طوفان كه به جايى نمى‏ رسد. ◾️ آنها كه در صراط هستند به اين انعام گسترده راه مى‏ يابند، نه تنها از نعمت كه از كوثر بهره ‏مند مى ‏شوند و اين است كه با امكانات كم پيروز مى‏ شوند و جلو مى‏ افتند و ديگران ابتر مى ‏مانند و به نتيجه نمى‏ رسند كه، از كوثر بهره نگرفته ‏اند، ◾️ چون كوثر به معناى كثير النعمه نيست، كثير الخير است. كوثر امكانات و نعمت‏ هاى زياد نيست. بهره‏ بردارى، حتى از امكانات كم و نعمت‏ هاى محدود است. ◾️ رسول از جهت امكانات و نعمت ‏ها در چشم ديگران كوچك بود، ولى از اين كوثر بهره داشت و اين بود كه ادامه يافت. اما سرشارها و بهره‏ مند ها، ابتر و بى‏ ادامه ماندند. 📝 استاد 📚 کتاب صراط، صفحه ۱۵۹ ▶️ @einsad ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 218 📈 پاسخ به نامه آقاي عبدالرضا نعمت پور بسم الله الرحمن الرحيم و ايّاه نستعين حمد خداي را سزاست كه ارشاد ناصحان مخلص را شفاي صدر مشروح مستعدان جَذْبه قرار داد. تحيّت تامّ پيامبرگرامي صلي الله عليه و آله و سلم و اهل بيت عصمت(عليهم‌السلام) را رواست كه با ارائه جَذْوه، مشتاقان شعله نار را به نور كمال نائل مي كنند و درود بي كران بر حضرت ختمي امامت مهدي موجود موعود(عليه‌السلام) كه به يُمْنِ وجود او همگان بهره منداند. به اين ذوات قدسي تولّي داريم و از معاندان لَدود آنان تبرّي مي جوييم. 📜 عزيزم، چاره صيانت از دسيسه بيرون و وسوسه درون از كسي خواستي كه خود خواسته اي در ظلّ توحيد ناب، جز اين ندارد. درمان درد توانفرساي هجران را از مهجوري طلبيدي كه هجر مستمر او به حِجر مَحْجور تبديل شد. علاج شوق لقاي دوست را از كسي انتظار داري كه ابر رحمت دوست «به كشتزار جگر تشنه اش نداد نمي». 📜 عزيزم، قلم هنگامي عَلَم مي شود و به دستور پيشنهادي شما رقم مي زند كه لوح قلب راقم آن مشمولِ (...كتب في قلوبهم الإيمان و اَيّدهم بروحٍ منه... ) [سوره مجادله، آيه 22.]باشد. خامه خامْ، مكتوبِ پخته ندارد و ني هوامدار اگر بنوازد آهنگ داودي نمي سازد و اگر بنگارد زبور داودي نمي نويسد. مرقوم هر قلمي سوگند (... و الْقَلمِ و ما يَسطُرون) [سوره قلم ، آيه 1.]را مصداق نخواهد شد: چون سبزه شو پياده، زيرا در ين گلستان دلبر چو گل سوار است، باقي همه پياده [ديوان شمس، ص 894، ش 2389.] 📜 عزيزم، از تَعداد ذكر يونسي پرسيدي، اگر سالكْ يونسي شد يك بار نيز نتيجه مي دهد و گرنه بايد كوشيد ايمان يونسي يا شبيه آن فراهم نمود: نزديك تر است از تو، بايد چه رَوِي بيرون چون برف گدازان شو، خود را تو ز خودي شو [همان، ص 815، ش 2171.] 📜 سلسله سفراي الهي پيشگامان اهل صلاح و فلاح اند. قافله سالار نبوّت و رسالت كه همه كمالات و كمال همه آنان را به طور جمع سالم حيازت نمود حضرت ختمي مرتبت است كه ائتسا به دوده طاها و ياسين آن حضرت جامع ذكر و فكر و شكر است. 📜 عزيزم، شما كه بنده رضا و پور نعمت ايد آگاهيد كه: نمايد چرخ بيت العنكبوتي چو بنمايد مقام بي مقام او همه عالم گرفت است آفتابي زهي كوري كه مي گويد كدام او [همان، ص 819، ش 2180.] آنچه براي نسل جوانِ متورّع و پارسا سودمندتر است، حضور خالصانه است: اگر جز تو سري دارم سزاوار سردارم و گر جز دامنت گيرم، بريده باد اين دستم[ديوان شمس، ص 532، ش 1419.] آمل، محرّم 1425، اسفند 1382 جوادي آملي 📚 سروش هدايت جلد3، صفحه 13 ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 تدبر در سوره دست­یابی به فهم منسجم سوره­‌های قرآن کریم، نقشی مهم در استفاده ما از هدایت الهی این کتاب آسمانی دارد، زیرا سوره­‌های قرآن کریم، اصلی­‌ترین واحد هدایتی این کتاب عزیز است. ⏪ آنچه این ادعا را ثابت می­‌کند، تحدی قرآن نسبت به سوره­‌هاست؛ یعنی خدای حکیم وقتی اراده فرموده که معجزه بودن قرآن را اثبات فرماید، همگان را به آوردن سوره­‌هایی مانند سوره­‌های قرآن فرمان داده است تا ناتوانی خویش را با تمام وجود دریابند و در برابر حقانیت کلام خدا سر تعظیم فرود­ آورند. (مانند: وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ: و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده‏‌ایم شک دارید، پس اگر راست مى‏‌گویید سوره‏‌اى مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا­خوانید(بقره،۲۳)). این بیان و مانند آن، نشان­ دهنده جایگاه ویژه سوره­‌های قرآن در مهم­‌ترین جلوه اعجاز، یعنی هدایت است. 📌 تفاوت تدبر در قرآن و تفسیر قرآن تدبّر در قرآن، فهم مجموعی و منسجم کلمات، عبارات و آیات قرآن و سوره‌های آن است که برای عموم مردم میسر بوده و نتیجه‌ی آن، فهم خطوط و چارچوب اصلی و کلان دین است؛ اما تفسیر قرآن، فهم لایه‌های معرفتی قرآن و کشف جزئیات و مصادیق آیات قرآن و استنباط فروعات احکام الهی است. تفسیر قرآن بِالاصاله مختص معصومان(ع) است که به تمام حقائق قرآن دسترسی دارند و با تعلیم ایشان و بهره‌گیری از روایات‌شان برای عالمان دینی بالتبع میسر است. ⏪ از این رو، دست‌یابی به چارچوب زندگی الهی در ابعاد بینشی، گرایشی و رفتاری و خطوط اصلی و محوری اعتقادات، اخلاقیات و احکام برای آحاد انسانها و به وسیله تدبر در قرآن میسر است، اما کشف فروعات دین در عرصه اعتقاد، اخلاق و احکام و استنباط جزئیات عملیاتی و اجرائی آن، جز با تفسیر قرآن با مدد از روایات، توسط متخصصان و مجتهدان میسر نیست. 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom