eitaa logo
از تبار رئیسعلی
615 دنبال‌کننده
431 عکس
107 ویدیو
2 فایل
🌴 از تبار رئیسعلی، از نسل شهید رئیسعلی دلواری☀️ ما از نسل سردارِ استعمار ستیزے هستیم‌ که دو قرن پیش پوزه استعمار پیر انگلیس را در بوشھر به خاک مالید✊🇮🇷 📲راه ارتباطی با ما: @Rezagh86 ⚘️التماس‌دعای‌شهادت
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی در جبهه‌ی شوش بود، من چند بار به ايشان زنگ زدم، ولی ايشان گفتند: «به من زنگ نزن، چون بچه‌ها همه نشسته‌اند و منتظراند كه به آنها زنگ بزنند و وقتى شما زنگ مى‌زنى، من خجالت مى‌كشم!» من هم گفتم: «باشد، ديگر زنگ نمى‌زنم!» 🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
احمد هرگز در مورد جبهه و مسئوليت‌هايش در جنگ چيزی نمى‌گفت. بعد از شهادتش، همرزمانش كه همگى اهل شهرستان‌هاى اطراف بودند، از شهامت و شجاعت او بسيار تعريف مى‌كردند. آن زمان بود كه ما تازه فهميديم او در جبهه، فرمانده گروه تخريب بوده است. چون همه همرزمان او در آن گروه، اهل شهرستان‌هاى ديگر بودند، عكس يا خاطرات او، به همرزمانش در استان هاى ديگر محدود مى‌شود كه معلوم نيست زنده هستند يا شهيد شده اند. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
لَا يُعَمَّرُ فِي الدُّنْيَا مَنْ كَرِهَ لِقَاءَكَ... آن که به دیدار یار شوق ندارد مرده بنامش..‌. 🌱صحیفه‌ سجادیه 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
با وجود اينكه دوران نوجوانى و جوانى دوران رنگ به رنگ شدن و چشم ‌هم‌چشمى مى‌باشد، يكبار نشد كه همچون ما از پدر يا مادر درخواست خريد يك پيراهن نو داشته باشد. هميشه مى‌گفت: همين لباس‌های كنارگذاشته شما كه كهنه شده است براى من كافيست و جالب‌تر آنجاست كه، حتى در دوران حضور در جبهه نور عليه ظلمت نيز پیراهنی كه بر تن داشت و اعزام شده بود، هديه‌ی دایيم بود. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
📸 شهید احمد بازیار نهم آبان ۱۳۴۰ در روستای فاریاب از توابع شهرستان دشتستان به دنیا آمد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت چهاردهم دی ۱۳۶۰ در گیلانغرب توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش قرار دارد. 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
قبل از آخرين سفرش زمينه ازدواجش را فراهم كرده بوديم. وقتی با خبر شد گفت: دست نگهداريد اين آخرين سفر است. شب قبل از شهادتش در خواب ديدم كه پسرم زخمی در خون دست و پا می زند. بيدار كه شدم به مادرش گفتم: پسرمان شهيد شده اما او قبول نكرد. صبح كه رفتم به بنياد شهيد خبر شهادتش را شنيدم. 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
دنیا میدان موانع برای رسیدن به شهادت است... 💻طراحی پوستر: کوثر عبدالله پور 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
برادرم اکبر با این که هنوز دوران جوانی را هم تجربه نکرده بود اما از نظر فعالیت های اجتماعی سرآمد بود. از یک طرف در پایگاه مقاومت شرکت فعال داشت و از طرف دیگر در مراسمات مذهبی حضور می یافت و همچنین تا جایی که می توانست به مردم کمک می کرد. او تعصب عجیبی روی ارزشها و همچنین تعالیم اسلام داشت و حاضر بود ساعت ها با کسی در این مورد به بحث و گفتگو بنشیند. او سرشار از احساسات معنوی و اخلاقی بود. پاکی و صداقتش در کنار جرات و شجاعتش موجب تعجب و حیرت ما بود. اکبر در خانه فرد مرتب و منظمی بود و با وجود سن کمش کارهایش را با دقت و نظم خاصی انجام می داد. سحر خیزی او زبانزد بود. 🔻راوی: خواهر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شب قبل از شهادت شاهرخ، خواب ديدم كه من و او در ميدان جنگ هستيم. در يك صف، عده زيادى از رزمندگان ايستاده بودند و در طرف ديگر عده كمتری قرار گرفته بودند. آتش دشمن لحظه‌اى خاموش نمى‌شد. شاهرخ در قسمتى كه عده‌ كمتری ايستاده بودند، ميان نيروهاى دشمن گير افتاده بود و با دست به من اشاره مى‌كرد كه چه كار كنم؟ من هم به سمت كربلا اشاره مى‌كردم و به او مى‌گفتم: «برو آن طرف!» 🔻راوی: پدر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
وقتی شب از مناطق جنگى برمى‌گشت ما را بيدار نمى‌كرد تا وقتى صبح بلند مى‌شديم متوجه مى‌شديم او در كنار ما خوابيده و استراحت مى‌كند. به برادر كوچكش ابراهيم خيلى علاقه داشت. وقتى به مرخصی مى‌آمد به نزد همه قوم و خويشان مى‌رفت و به همسايه ها سر مى‌زد. و ما به او متذكر مى‌شديم كه فرزندم آنها بايد به ديدار شما بيايند. مى‌گفت: مادر چه فرقى مى‌كند من مى‌روم و اين را وظيفه خويش مى‌دانم.  🔻راوی: مادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
شهید آهنجان در حفظ اموال بیت المال بسیار کوشا بودند و هیچ وقت به یاد ندارم که کارهای شخصی خود را با اموال بیت المال انجام دهند. روزی که برادر ایشان به علت پرتاب شدن از کوه وفات کرده بودند ایشان در محل خدمت خود یعنی سپاه جم بودند، من با آنکه باردار بودم و مسافت خیلی زیاد بود برای خبردار کردن ایشان پای پیاده به سپاه رفتم و به ایشان خبر دادم. در آن زمان شهید آهنجان موتورسیکلتی در اختیار داشت که با آن کارهای سپاه را انجام می داد و هنگام برگشت به خانه آن را در سپاه می گذاشت. من از ایشان تقاضا کردم که به خاطر اینکه من باردار هستم و مسافت زیاد است و من خسته شده‌ام با موتور برویم اما در عین ناباوری ایشان با اینکه خبرفوت برادرش را شنیده بود و می خواست زود به خانه برگردد حاظر نشد که از اموال بیت المال استفاده کند و ما پیاده به خانه برگشتیم. 🔻راوی: همسر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir
محمد بخاطر علاقه زیادی که به حضرت امام(ره) داشت از ایشان (امام) خواسته بود عکسی یادگاری به او بدهد. امام به محمدگفته بودند: عکس دادن به شما برای من زحمتی ندارد، ولی بخاطر جوانی‌ات میترسم برای شما دردسر ایجاد شود. شهید گفت: دردسر را به جان می‌خرم و عکسی از امام می‌اندازد. 🔻راوی: برادر شهید 🌴کانال از تبار رئیسعلی @Raisali_ir