eitaa logo
راوینا | روایت مردم ایران 🇮🇷
2.7هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
321 ویدیو
4 فایل
🇮🇷 روایت مردم ایران از پیکرهٔ حوزه هنری انقلاب اسلامی هنر خوب دیدن و خوب نوشتن وابسته به نویسندگان مردمی خرمشهرهای پیش‌رو، آوینی‌ها می‌خواهد... نظرات، انتقادات، پیشنهادات و ارسال روایت: ˹ @ravina_ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 📌 از پارچه تا پرچم محرم امسال هیئت می‌رفتم. هیئت حضرت علی‌اصغرِ نزدیکِ خانه. توی تلویزیون‌های بزرگِ گوشه‌کنار، سخنران را دیدم. چند ثانیه‌ای از شروع سخنرانی نگذشته بود که دکور پشت سر سخنران؛ توجهم را جلب کرد... ادامه روایت... زهرا جلیلی دوشنبه | ۶ اسفند ۱۴۰۳ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
🔖 📌 خدا! چقدر ما بد شانس بودیم... مسیر تهران به قم بر قاعده نقشه و نشان ۱ ساعت و ۹ دقیقه راه است، اگر باران آمده باشد و جاده زیر چرخ ماشین‌ها امان ندهد می‌شود ۱ ساعت و ۵۷ دقیقه و اگر ایران، یک بازی باخته مقابل ژاپن را در یک چهارم نهایی جام ملت‌های آسیا در دقایق پایانی، با گل دقیقه ۹۶ جهانبخش برده باشد و رسیده باشد به بازی نیمه نهایی با قطر، این مسیر زیر ۳ ساعت طی نمی‌شود... ادامه روایت... محمدسبحان گودرزی دوشنبه | ۶ اسفند ۱۴۰۳ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
🔖 📌 مسافر بیروت تا شنید بابا راهی لبنان است نگرانی نقش بست توی چشم‌های کوچکش و در کسری از ثانیه شبنم اشک جا خوش کرد روی مژه‌های نازکش... ادامه روایت... راحله دهقان‌پور شنبه | ۱۱ اسفند ۱۴۰۳ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
🔖 📌 شروعی دوباره اول مهر بود و قرار بود در مدرسه‌ای جدید به‌عنوان مربی تربیتی مشغول شوم، اما همچنان درگیر خاطرات سال گذشته بودم. دانش‌آموزانی بی‌تفاوت، مدیری که کارم را جدی نمی‌گرفت، و منی که بودن یا نبودنم تفاوتی نداشت. آن‌قدر ناامید بودم که هنوز قدمی به سمت مدرسه برنداشته بودم... ادامه روایت... زهرا سالاری سه‌شنبه | ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها
🔖 📌 کربلا به قدس نزدیکتر شد بیل مکانیکی با احتیاط زمین را چنگ می‌زد و خاک‌ها را برمی‌داشت. ایستاده بودم جلوی در راه‌روی خانه پشتی که حالا حیاط ندارد و به کوچه و باغ جلوی خانه پدری مشرف شده. دلم گرفت، خانه قدیمی بود اما هنوز جان داشت برای زندگی، تصمیم گرفته بودند از نوبکوبند، چند طبقه بالا بیاورند... ادامه روایت... خاطره کشکولی سه‌شنبه | ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ | ــــــــــــــــــــــــــــــ 🇮🇷 | روایت مردم ایران @ravina_ir مجلـه | بلـــه | ایتـــا | دیگررسانه‌ها