eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.7هزار دنبال‌کننده
734 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به لحظه ای که در آن شعله ها نوا کرده برای آمدنت مادرت دعا کرده برای اینکه بگیری تو انتقامش را میان نافله هایش چه ناله ها کرده اگر که شیعه شدیم اعتقاد ما این است به یمن توست به ما هم گر اعتنا کرده  تو گفته ای که بود الگوی تو مادر تو همان که شیر خدا بر وی اقتدا کرده هزار سال گذشته هنوز عزاداری تمام عمر تو را غصه اش عزا کرده شنیده ام که بدست شماست پیرهنش نگه به پیرهنش بادلت چها کرده  برای زخم کبودش بیار دارویی همان که بهر ظهورت خدا خدا کرده @raziolhossein
فهم هر کس که رسیده خاک‌سار زینب است قلب ما گر درد دارد بی‌قرار زینب است چشم ما از خود ندارد اشک زهرا لطف کرد مثل چشمه چشم شیعه اشک‌بار زینب است ظاهرا کرب و بلا باشد خزان عمر او در حقیقت روز عاشورا بهار زینب است راه را تا کربلا نه تا خدا هموار کرد این که ما در راه باشیم انتظار زینب است ما رأیت گفته است الّا الحسین کی دیده است روی خونین حسین آئینه‌دار زینب است آمدن در قتلگاه و بوسه بر حنجر زدن گفتن ذکر تقبّل افتخار زینب است هر که می‌گوید ندارد معجری باور نکن نور هجده سر حجاب باوقار زینب است مشکل امر فرج با دست او وا می‌شود بر خود مهدی قسم این کار کار زینب است @raziolhossein
فهم هر کس که رسیده خاک‌سار زینب است قلب ما گر درد دارد بی‌قرار زینب است چشم ما از خود ندارد اشک زهرا لطف کرد مثل چشمه چشم شیعه اشک‌بار زینب است ظاهرا کرب و بلا باشد خزان عمر او در حقیقت روز عاشورا بهار زینب است راه را تا کربلا نه تا خدا هموار کرد این که ما در راه باشیم انتظار زینب است ما رأیت گفته است الّا الحسین کی دیده است روی خونین حسین آئینه‌دار زینب است آمدن در قتلگاه و بوسه بر حنجر زدن گفتن ذکر تقبّل افتخار زینب است هر که می‌گوید ندارد معجری باور نکن نور هجده سر حجاب باوقار زینب است مشکل امر فرج با دست او وا می‌شود بر خود مهدی قسم این کار کار زینب است @raziolhossein
ای بی کفن تو فکر کفن کن برای من هر چند چیزی از تن زینب نمانده است یک دسته گل برای مزارم تهیه کن دیگر گلی به گلشن زینب نمانده است   @raziolhossein
در نام رقيه فاطمه پنهان است از اين دو يكي جان و يكي جانان است در روي كبود اين دو پيداست خدا آيينه بزرگ و كوچكش يكسان است ...... از کودکی اش فاضله و عالمه بود چون شیرزن قبیله بی واهمه بود بر بوسه‌ی عمه بر جمالش سوگند از بدو تولدش خودش فاطمه بود ...... ای چهره ات از نور نجابت گلگون زد بوسه به دستان تو چرخ گردون افتاده گره به کارمان! کاری کن... زهرایِ حسین ؛ یارقیه خاتون! @raziolhossein
آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه حرم برای تو شه کرم می سازه آخر برات یه گنبد طلا می سازیم شبیه گنبد امام رضا می سازیم سر مزارت ضریح طلا می سازیم مثل ضریح شش گوشه بهش می نازیم سقا خونه بنا کنیم با شور واحساس سر قبر ام البنین مادر عباس دخیل می بندیم و می گیم بر تو اسیریم حسن حسن می گیم واز عشقت می میریم آقا می یاد و می گیره تقاص زهرا بقیع تو آباد می شه به جان مولا @raziolhossein
امير بى قرينه كى مى آيي؟ كشم ناله ز سينه كى مى آيي؟ عزيزم فاطمه چشم انتظاره سحر خيز مدينه كى مى آيي؟ .... امان از درد سخت نا اميدى چه سازم هرچه بد كردم تو ديدى تو دانى آن چه را مردم ندونند گمونم ديگه از من دل بريدى @raziolhossein
در نام رقيه فاطمه پنهان است از اين دو يكي جان و يكي جانان است در روي كبود اين دو پيداست خدا آيينه بزرگ و كوچكش يكسان است ...... از کودکی اش فاضله و عالمه بود چون شیرزن قبیله بی واهمه بود بر بوسه‌ی عمه بر جمالش سوگند از بدو تولدش خودش فاطمه بود ...... ای چهره ات از نور نجابت گلگون زد بوسه به دستان تو چرخ گردون افتاده گره به کارمان! کاری کن... زهرایِ حسین ؛ یارقیه خاتون! @raziolhossein
درد دارم غصه ‌دارم گریه دارم صبح‌ و شام جمله هایم نامرتب حرف‌هایم ناتمام بی کسی،غربت،یتیمی،غصه بی معجری از کدام این مصیبت ها‌بگویم؟ از کدام؟ کاش مثل دختر مسلم همان عصر دهم.. کربلا میمردم و هرگزنمیرفتم به شام بر‌مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا تار میبینم.. ولی پیدات کردم با مشام محمل صدپرده ام را باد زیر پا گرفت راز محجوبیّت من فاش شد بین عوام دختری که در مدینه کوچه هم کم دیده بود میرود بازارهای مختلف در ازدحام گونه ی سرخم شبیه گونه ی تو بد شکست آنقدر که سنگ خوردم بی هوا از روی بام من که گوشم آشنای آیه های وحی بود ناسزاهایی شنیدم که نگو جای سلام! من‌که هم‌ معصوم هم معصوم زاده بوده ام با سنان و شمر بودم همسفر جای امام هرچه توهین بود شد اما به یمن خون من میشود از بعد من توهین به دخترها حرام.. @raziolhossein
ای در تنور افتاده تنها یا بُنَیَّ دورت بگردد مادرت زهرا  بُنَیَّ من که وصیت کرده بودم با تو باشد هر جا که رفتی زینب کبری بُنَیَّ باور نمی‌کردم تو را اینجا ببینم کنج تنور خانهٔ اینها  بُنَیَّ هر قدر هم خاکستری باشد دوباره من می‌شناسم گیسوانت را  بُنَیَّ با گوشهٔ این چادر خاکی بشویم خون لبت را با نوای یا  بُنَیّ آخر چرا از پشت سر ذبحت نمودند ای کشتهٔ افتاده در صحرا  بُنَیَّ شیب الخضیبت را بنازم ای عزیزم با این حنا شد صورتت زیبا بُنَیَّ آبت ندادند و به حرفت خنده کردند گفتی که باشد مادرت زهرا  بُنَیَّ؟ گفتی زن خولی برایت گریه کرده حتی به او هم می کنم اعطا  بُنَیَّ @raziolhossein
انتهای صبر در اصل ابتدای زینب است چشم زهرا و علی وقف عزای زینب است گریه بر او هست گریه بر حسین و بر حسن مبدا گریه در عالم غصه های زینب است در غدیر کربلا زینب امامت میکند جلوه "مَن کُنتُ مولا" در ولای زینب است پنج تن دلداده ی اویند پس با این حساب اصلا این اهل کسا اهل کسای زینب است حق شفا را داده در تربت که این خاک شریف.. کیمیای عشق شد چون زیر پای زینب است کربلا را زینب از غربت برون اورده است پرچم سرخ حسینی در هوای زینب است نور خاک چادرش کافر مسلمان میکند عزت اسلام از یاربنای زینب است شام را با جمله "اِلّا جَمیلا "خاک کرد ابتلای انبیا جمعا بلای زینب است دختر حیدر کجا و کوچه و بازارها.. مردن ما کمترین درک عزای زینب است @raziolhossein
درد دارم غصه ‌دارم گریه دارم صبح‌ و شام جمله هایم نامرتب حرف‌هایم ناتمام بی کسی،غربت،یتیمی،غصه بی معجری از کدام این مصیبت ها‌بگویم؟ از کدام؟ کاش مثل دختر مسلم همان عصر دهم.. کربلا میمردم و هرگزنمیرفتم به شام بر‌مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا تار میبینم.. ولی پیدات کردم با مشام محمل صدپرده ام را باد زیر پا گرفت راز محجوبیّت من فاش شد بین عوام دختری که در مدینه کوچه هم کم دیده بود میرود بازارهای مختلف در ازدحام گونه ی سرخم شبیه گونه ی تو بد شکست آنقدر که سنگ خوردم بی هوا از روی بام من که گوشم آشنای آیه های وحی بود ناسزاهایی شنیدم که نگو جای سلام! من‌که هم‌ معصوم هم معصوم زاده بوده ام با سنان و شمر بودم همسفر جای امام هرچه توهین بود شد اما به یمن خون من میشود از بعد من توهین به دخترها حرام.. @raziolhossein