eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
6.8هزار دنبال‌کننده
514 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یا بنت امیرالمومنین لب ملائکه ساکت نبوده از تسبیح جز آن زمان که تو دستور اُسْكُتوا دادی @raziolhossein
ای کاش حسین این‌همه مظلوم نبود مغموم که بود کاش مهموم نبود ای کاش که دست کم دم جان دادن از مهریه‌ی فاطمه محروم نبود @raziolhossein
نیستی تا پس از این اشک مرا پاک کنی حقش این بود که امشب تو مرا خاک کنی @raziolhossein
عاشقان عالمی دگر دارند چشم‌هایی همیشه تر دارند پیرزن‌های کربلایی از غم اُمّ‌البنین خبر دارند جای او زائر ابوالفضل‌اند از دلش بار غصه بردارند سفره‌های نیابتی یعنی سهم از این سفره بیشتر دارند از پسرهای مادری گویند مادرانی که خود پسر دارند جایش انگار روضه می‌خوانند روی هر رهگذر اثر دارند روضه اینجا رسید اهل حرم نگران دست بر کمر دارند شیرها رفته‌اند از این بیشه حال اگر گرگ‌ها جگر دارند آه ای روزگار، شب‌پره‌ها نقشه‌ی غارت قمر دارند رفت سقا ولی سه ساعتِ بعد همه بر صحنه‌ای نظر دارند مادری قد خمیده با پسرش سر در آغوش یکدگر دارند آن طرف عده‌ای به سوی حرم این طرف نیز ده نفر دارند نعل‌ نو می‌زنند بر مرکب چه خیالی مگر به سر دارند آنچنان تاختند روی تنش اثری تا نماند از بدنش @raziolhossein
ماه آمده بر زمین مبارک باشد مولود کجا چنین مبارک باشد شاهنشه طوس را ولیعهد آمد بر خاتمش این نگین مبارک باشد @raziolhossein
چه کردی که رقاصه در سجده می‌گفت به موسی ابن جعفر به موسی ابن جعفر @raziolhossein
جام زهری داده و شادم کنید خسته‌ام از بند آزادم کنید بی‌ملاقاتی‌ترین زندانی‌ام راحت از زندان بغدادم کنید هیچ صیدی در غل و زنجیر نیست فارغ از زنجیر صیادم کنید جسم من را روی جسر انداختند کاش بردارید و دلشادم کنید مثل اجدادم به من رحمی نشد لااقل رحمی به اولادم کنید دوستان در تنگنا جان می‌دهم کربلا رفتید اگر یادم کنید @raziolhossein
صدای گریه‌ی باران اباالفضل غم جاریِ نخلستان اباالفضل به قول مهربان مادر بزرگم اوزون قولّاروَه قوربان اباالفضل ترجمه: قربون دستای بلندت … @raziolhossein
مِهر او فانوس‌ها را ماه تابان می‌کند شمع بزمش کار خورشید فروزان می‌کند این جوان خوش قد و بالا خود پیغمبر است روزبه را با گل لبخند، سلمان می‌کند ابرویش تشریح بسم‌الله رحمان رحیم بی‌سخن گفتن لبش تفسیر قرآن می‌کند از صنوبرها شکوه قامتش دل می‌برد خواب گندم‌زار را مویش پریشان می‌کند با دم عیسی اگر مردم مسیحی می‌شدند چهره‌ی اکبر مسیحی را مسلمان می‌کند هر که شعری گفت در وصفش ولی لیلا سرود “من گُلی دارم که عالم را گلستان می‌کند” یوسف اولاد خاتم بس که دارد منزلت خاتم شاهی در انگشت سلیمان می‌کند گرچه می‌دانیم “در بهداری قُرب حسین دردها را بیشتر عباس درمان می‌کند” اکبر لیلا هم اینجا دستگیری دیگر است از همان پایین پا بر خلق احسان می‌کند دل بریدی از همه عالم برو پایینِ پا گریه کن چون او نظر بر چشم گریان می‌کند یاد آن ساعت که دیدند آسمانی‌ها حسین جان خود را در عبا تقدیم جانان می‌کند @raziolhossein
شب سوم رمضان‌الکریم ای گنبد سپید تو آیینه‌ی حسین جای تو خالی است روی سینه‌ی حسین @raziolhossein
ماه صیام آمد و من در خیال خود با بوسه بر ضریح تو افطار می‌کنم… @raziolhossein
به اتفاق برادر به حشر گر برسی به جذبه خیره شود چشم خاص و عام حسن پیمبران متحیر به خویش می‌گویند بوَد کدام حسین و بوَد کدام حسن @raziolhossein
سرِ خوان حسن گر می‌رسیدی دگر از این و آن دل می‌بُریدی به غیر از مجتبی هر کس کرم کرد کرم دیدی کریم اما ندیدی @raziolhossein
سرِ خوان حسن گر می‌رسیدی دگر از این و آن دل می‌بُریدی به غیر از مجتبی هر کس کرم کرد کرم دیدی کریم اما ندیدی @raziolhossein
آن روزهای خوب کنار حبیب بود این روزهای آخر عمرش غریب بود از آن جماعتی که به پابوسش آمدند یک تن نمانده بود خدایا عجیب بود در روضه‌اش برای علی گریه می‌کنم در مرکز خلافت مولا غریب بود مضطر شد آنقدر که به دیوار سر گذاشت “آقا میا”ی او دم اَمَّن یُجیب بود گاهی زنان غیورتر از مرد می‌شوند چون طوعه‌ای که بین لئيمان نجیب بود سر روی بام و تن پی مرکب به کوچه‌ها این هم حکایتی ز فراز و نشیب بود دیدند روی خاک، سری غلط می‌خورد القصه اولین سر خَدُّالتَّريب بود @raziolhossein
صبا شنیده‌ام از مکه رهسپار شده‌ است بگو به قافله‌سالار، سگ نمی‌خواهد؟ @raziolhossein
محمد بانی آبادی ماست علی هم عشق مادرزادی ماست اگر اهل صراط‌المستقیمیم علی ابن محمد هادی ماست @raziolhossein
ای خطّ تو مکتب مکاتب ای خاک تو قله‌ی مراتب اوصاف تو مثل آفتاب است پُر کرده مشارق و مغارب مقهور تو قاهران تاریخ مغلوب تو فاتحان غالب احکام تو را کلیم، مشتاق اسلام تو را مسیح، طالب در وصف تو بیت “اَنوَری” را می‌آورم ای مراد صائب “گردون به ستایش تو مایل اختر به پرستش تو راغب” گفتم پدر عبودیت کیست گفتا پسر ابوالعجائب تو جای خود از غلام تُرکت دیدیم عجایب و غرایب ما جز به تو رغبتی نداریم ای صاحب لیلة‌الرغائب از حوزه‌ی روضه آبرو یافت از جمله رسائل و مکاسب حاضر نشود به حوض کوثر از درس تو آنکه گشت غایب بر خلق اگر که مستحبّ است بر ماست زیارت تو واجب قربان سرت که دستگیر است حتی شده در دل مصائب گویند سر مطهر تو بر مرکب نیزه بود راکب نقل است پس از تنور افتاد یک شب گذرت به دیر راهب با درهم اندکی سرت را آن یار گرفت از اجانب با مُشک و گلاب شستشو داد پیچید به جامه‌ای مناسب مبهوت فقط نگاه می‌کرد تا با تو شد اینچنین مُصاحِب ای ماه خوش آمدی به دیرم ای روی تو حسرت کواکب تا حال من از سری بریده این قدر ندیده‌ام عجایب شادم که به هر کسی زدی سر مختوم به خیر شد عواقب @raziolhossein
صدای گریه‌ی باران اباالفضل غم جاریِ نخلستان اباالفضل به قول مهربان مادر بزرگم اوزون قولّاروَه قوربان اباالفضل ترجمه: قربون دستای بلندت … @raziolhossein
سنگی که به راه اوست زر می‌گردد از نور زبرجدش قمر می‌گردد مسکین برود به خانه اش بی تردید از محضر او کریم بر می‌گردد @raziolhossein
سرِ خوان حسن گر می‌رسیدی دگر از این و آن دل می‌بُریدی به غیر از مجتبی هر کس کرم کرد کرم دیدی کریم اما ندیدی #@raziolhossein
یا صمصام‌المنتقم از بدر، هنوز هم خبر می‌آید با سیصد و سیزده نفر می‌آید تا پر شود از قسط و عدالت دنیا تیغ دو سر از غلاف در می‌آید @raziolhossein
“مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد” علی‌الخصوص که باشد در این حرم شب جمعه خوشا بر آنکه به تمرین از صراط گذشتن مقابل حرمت می‌زند قدم شب جمعه خدا به داد ملائک رسد که محشر کبراست شروع مرثیه‌خوانی محتشم شب جمعه @raziolhossein
تنهاترین مظلوم تاریخم کنارم باش تنها طرفدارم تو بودی آخر افتادی این‌روزها مجروح جنگ غربتم برخیز آه ای طبیب من چرا در بستر افتادی قدری کنارم باش ای رنجیده از دنیا کی من به دوری تو عادت می‌کنم زهرا از بی‌ملاقاتی مشو غمگین خودم هر روز جای همه از تو عیادت می‌کنم زهرا تو شاه‌بانوی بهشتی پس بگو از من کی قصری از فیروزه و یاقوت می‌خواهی از من نکردی خواهشی نُه سال زهرا جان حالا که چیزی خواستی تابوت می‌خواهی؟ حس میکنم آرام جانم رفتنی هستی دست تو را در دست خود هر بار می‌گیرم دیروز اگر تو می‌گرفتی دست بر دیوار حالا منم که دست بر دیوار می‌گیرم @raziolhossein
تقاصی سخت خواهد داشت خونِ مانده بر دیوار یقین دارم که روزی می‌رسد از راه، خونخواهی… @raziolhossein