eitaa logo
عریضه(اشعار رضا دین پرور)
644 دنبال‌کننده
35 عکس
94 ویدیو
0 فایل
مناجات، مدح و مرثیه اهل بیت (علیهم السلام) آدرس کانال تلگرام👇: @reza_dinparvar101
مشاهده در ایتا
دانلود
هر لباس کهنه قبل از سال نو پشت در است سائل این خانه اما کهنه کارش بهتر است آی صاحبخانه پس کی نونوارم می کنی؟ پیش خوبانت اگر رسوا شوم درد سر است سفره آماده است، اما میهمان آماده نیست آه باران بهاری! چشم خشکم نوبر است لطف کن چوبم بزن، ردّم کنی دق می کنم آبرویم ریخت پیش هر که این دور و بر است خاک ویرانم ولی حتماً به دردت میخورم آنکه بُرده سود، از خاک خرابه زرگر است آنقدر بخشیده ای خشم تو یادم رفته است آنچه غفلت دارم از آن، ترس روز محشر است نفس، عمری بندگی های مرا در بند کرد نفس را در هم شکستن، کار شاه خیبر است زودتر پرونده ی ما را بده دست علی حاصل صوم و صلات روزه داران حیدر است زیر ایوان طلایش، قبله سرگردان شده حرف انگور نجف در سجده مستی آور است بسکه محتاجم علی را با حسن دادم قسم چون گره را باز کردن، کار سبط اکبر است سفره ی شب های قدرم را حسن انداخته او که در دست کریمش، رزق سال نوکر است عاقبت روزی بقیعش مثل مشهد می شود گرچه حالا چشم ها از غربت آنجا تر است یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر آنکه از آتش فراری داده من را مادر است مادر ما را زدند و دست مولا بسته بود آه حیدر از همان میخی است که روی در است زینبش با آه و ناله گفت ای همسایه ها اینکه می سوزد در آتش، دختر پیغمبر است فاطمه با خنجری کُند از حسینش دل برید حنجرش آتش گرفت اما صدا بی جوهر است خیمه اش در شعله و در شعله دامن سوخته دختری که سوخته دستش به روی معجر است پیش مادر سر جدا شد، سر در آورد از تنور شانه زد زهرا بر آن مویی که پُر، خاکستر است @reza_dinparvar101
از حرم قرب خدای حسن امر شده سجده به پای حسن زر شدم از خاک عبای حسن خلقت من بوده برای حسن گرچه شب توبه و یا ربنّاست کار گدا دست خود مجتباست سبط نبی و نوه ی اوّلی است سائلی از غیر درش معطلی است سفره ی مهمانی حق منجلی است ظرف ولایت حسن بن علی است منتظر ماهم و بدرم از اوست از کرمش، برکت قدرم از اوست فاطمه نوشانده ز کوثر به ما باده رسیده دم این در به ما می زند آقای کرم سر به ما داده ولیمه خود حیدر به ما تا به سحر، جام مضاعف بزن مست حسن باش چنان پنج تن ذکر حسن، شرط قبول دعاست جود حسن، از کرم مصطفاست حب حسن، حب خود مرتضاست خون حسن، در رگ خون خداست لطف حسن بوده که در عالمین... نسل امامت برسد بر حسین خالق عزّ و جلش را ببین نجمه و خیرالعملش را ببین قاسم و شهد عسلش را ببین صف شکنی در جملش را ببین فتنه بپا گشته و در آن وسط پشت حسن مانده خدیجه فقط حرف بد از مردم شامی شنید منّت بیمار جزامی کشید گرچه به او درد و بلاها رسید از غم مادر شده مویش سفید غصه ی آن کوچه، غم دیگری است فاطمه هم دیده حسن، مادری است در وسط کوچه غمی پا گرفت بین مدینه دل زهرا گرفت تا جلوی چشم حسن را گرفت سیلی محکم به رخش جا گرفت روضه ی زهرا غم لولاک بود زیور مادر به روی خاک بود زهر اثر کرده پرش سوخته... حنجره ی شعله ورش سوخته... گرچه تمام جگرش سوخته... از غم ارباب، سرش سوخته خاک شد و وادی دوری نرفت موی سرش بین تنوری نرفت @reza_dinparvar101
1_10353954543.mp3
35.87M
ای که می گویی به رویت قفل درها بسته است کربلا رفتن به امضای حسن وابسته است حاج مجتبی روشن روان @reza_dinparvar101
با همین بیچارگی و چشم تر میشود درمانده اینجا معتبر گرچه من رسوا شدم، ردّم نکن شب که شد، محتاج میکوبد به در چرخ هایم را زدم بعد آمدم باز تحویلم گرفتی بیشتر بین مهمانی مرا جا داده ای گرچه بودم از همه جا بیخبر یک زیارت قسمتم کن در نجف بی زیارت عمر من رفته هدر دستهایم را گرفته یاحسن ای خدای مجتبی من را بخر آرزو دارم در ایوان حسن روضه ی مادر بخوانم یک سحر جان زهرا که میان شعله سوخت بنده ات را رد کن از بین شرر من دلم امشب به اربابم خوش است می خرد او نوکرش را با ضرر دردسر شد بوسه ی زیر گلو قاتلش شد خنجری از پشت سر میشود درد حسن درد حسین داغ تشتی از جگر شد؛ تشت زر! @reza_dinparvar101
69278جمله-ای-از-نور-روی-طاق-عرش-افتاده-است.mp3
12.34M
تشنه لب بوده حسین و تشنه لب بوده حسن با همان سوز جگر، با ناله فرموده حسن ... @reza_dinparvar101
20.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عاشقی اندازه دارد، جلوه ی معشوق نه مدح، کار خالق است و کار هر مخلوق نه مرتضی فاروق ما شد، آن یکی فاروق نه دست خالی آمدم با بقچه و ساروق نه چارده شب رفت و حالا نور کوثر آمده نیمه ی ماه خدا شد، سبط اکبر آمده @reza_dinparvar101
خشت اول گر بیفتد دست خواهان حسن تا ثریا می رود دیوار ایوان حسن @reza_dinparvar101
قاب عکس حرم فاطمه هم رویائی است با همه بی حرمی گفت حسن؛ ای مادر @reza_dinparvar101
گرچه از شعله ی غم می گذرانید مرا بگذارید بسوزم که بخوانید مرا منّت هیچ کسی را نکشیدن هنر است عبد میخانه شدم تا بکشانید مرا دست من را به کلاف موی یوسف بدهید در پی قافله اش سر ندوانید مرا با کریمان ننشینم دل من می شکند اینقدر از در این خانه نرانید مرا حیف شد آبرویم خرج گناهان شده است کوه عصیان و غرورم، بشکانید مرا بگذارید که طفلان، همه سنگم بزنند با پر و بال شکسته نپرانید مرا هر کجا گریه نباشد خبری نیست که نیست هر کجا روضه بپا شد بنشانید مرا جور عشاق کشیدن هنر فاطمه است جان زهرا به زیارت برسانید مرا من غبارم! شرفم خاک بقیع حسن است تا بر این فرش نشستم نتکانید مرا قاسمش بعد عسل، فصل گلابش شده بود گفت زیر سم مرکب، بچکانید مرا @reza_dinparvar101
با سلام و تحیت برای دسترسی بهتر به اشعار مناسبتی از هشتک های ذیر استفاده کنید.التماس دعا ✍ ماه های رجب، شعبان و رمضان ✍ محرم و صفر ✍ فاطمیه ✍ مراثی و مدایح اهل بیت علیهم السلام و .... ✍ بیداری اسلامی ✍ متفرقه @reza_dinparvar101
نوای دل نوشته ... ۱. به سرم زد که سری خانه ی قنبر بکشم مژه بر خاک کف گیوه ی حیدر بکشم مستم و با علی طرف شده ام باز دیوانه ی نجف شده ام ۲. فاطمه بی حرم از عرش خدا دل بُرده وصله ی چادرش از اهل کسا دل بُرده ای گدا پیش پنج تن بنشین دور سجاده ی حسن بنشین ۳. دست خالی به عبای کرمش می چسبد هر ضریحی به غبار حرمش می چسبد آسمان روضه ی منور اوست جبرئیل عاشق کبوتر اوست ۴. دست از جان بکش و دست نکش از حسنین هرکجایی شب جمعه برو بین الحرمین گله را پیش دلبرم ببرید قبل مرگم مرا حرم ببرید ۵. قمر ام بنین که قمر علقمه شد زود شد عبد حسین و پسر فاطمه شد مشک او را گرفته دست خدا تشنه ی اوست جام کرب و بلا ۶. علمش را به سر شانه بگیری عشق است در رکابش که بمانی و بمیری عشق است می نویسم روی عقیق یمن ذکر این الحسین و این الحسن @reza_dinparvar101
حمد، مخصوص خداوند کریم حسن است آنکه در سفره ی رزقش، نظر پنج تن است چهارده نور، عطا کرده به مخلوق خودش سجده ی شکر، فقط در خور این ذوالمنن است از ازل بوده خدا، تا به ابد هست خدا از ازل تا به ابد، کار گدا در زدن است برنگشته نظرش از منِ آلوده هنوز همه گفتند برو، او نظرش آمدن است باغ چشمم چقدر خشک شده، اشکم کو! علف هرز گناهم، ضرر این چمن است سفره، پهن است ولی جهل، مرا بازی داد طفلِ محتاج، سرش گرمِ دو قطره لبن است بزنی یا نزنی، بنده ی تو مست علی است آن شرابی که علی داده به دستم کهن است در سرازیری قبرم که پدر پیشم هست ... مادرم را برسان، گر نظرت سوختن است بارها هر گره ای داشته ام رفتم قم بسکه غم‌های دلم در حرمش سرشکن است قسمم چیست ... الهی بجواد ابن رضا ! کفه ی جود رضا، در کف آقای من است کاظمین و حرم مشهد سلطان، یکیَ اند طور را دیدم و موسا که دمِ کفش کن است این جوان کیست کنیزان به غمش می خندند من بمیرم چقدر همسر او بد دهن است زهر دادند به او و همه بر طشت زدند فاطمه از غم او، مثل حسن سینه زن است بین خانه جگرش سوخت و سیراب نشد آنکه عطشانِ غمِ تشنه ی دور از وطن است رفت تا بام، سرش را نوک هر پله شکست چونکه گودال نرفته، به تنش پیرهن است ما مصیبت زده ی داغ حسینیم فقط سرِ آن پاره حصیری که بجای کفن است @reza_dinparvar101