eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
246 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت از شاخصه های عالم دینی در نگاه آیت الله العظمی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹داستانى را من خيلى سابق از يكى از علماى قم شنيدم. در ميان علما و گذشته در اين صد سال اخير، مرحوم ميرزاى شيرازى (ميرزاى بزرگ، مرحوم حاج ميرزا محمدحسن، همانكه را تحريم كرد) از كسانى است كه در علم و در عقل و در تقوا تقريباً در طراز اول است، و مخصوصاً در صفا و معنويت شايد در طبقه مراجع كسى به حد او نرسيده يا كمتر رسيده است، و ظاهرش هم هيچ نشان نمى داد، خيلى مرد عجيبى بوده است. 🔸در يكى از شهرستانها يك ملايى بوده است، بعضى از دوستان ميرزا گفته بودند ما نامهاى خدمت ايشان نوشتيم و از ايشان تأييد خواستيم كه اين آقا در اين شهرستان هست؛ مرتب نامه به ايشان نوشتيم كه فلان شخص در اين شهر مردى است خيلى عالم، در اين حد عالم است، است و خيلى هم باتقوا، شما ايشان را تأييد كنيد، مثلًا اجازه به ايشان بدهيد. مى گويد: ما نامه نوشتيم، ميرزا جواب نداد. بار ديگر نامه مىنويسد، باز تعريف مىكند كه اين مردى است بسيار عالم و باتقوا، هم علمش را تأييد مى كند و هم تقوايش را. باز ميرزا جواب نداد. تا بالاخره آن كسى كه اينهمه او را تأييد مى كرده بلند مى شود مى رود سامره كه چرا ميرزا جواب نداد، آيا به حرف ما اعتماد نكرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه براى اين آقا تأييد خواستيم شما تأييد نكرديد، چرا نامه هاى ما را جواب نداديد، آيا حرف ما را قبول نداريد كه او مرد عالم و باتقوايى است؟ [میرزای شیرازی] فرمود: چرا، همه حرفهاى شما را قبول كردم. پس چرا شما تأييد نكرديد؟ فرمود: تو همواره در نامه هايت نوشتى كه اين چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در يك نامه ات ننوشتى كه در چه حدى است؟ براى ملّا٬ علم و تقوا كافى نيست، عقل و فكر و دورانديشى و هوشيارى و ادراك شرايط زمانِ خودش و شناختن مردم، اينها خودش ركن اساسى است. خيلى هم عالم و باتقوا باشد اما يك آدم ، نتيجه چيست؟ مىشود، يعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام ها، ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فايدهاش چيست؟ تو هيچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى. من نمى توانم كسى را فقط به دليل علم و تقوا تأييد كنم درصورتىكه براى من محرز نيست كه از نظر عقل و تدبير و هوشيارى و درك شرايط زمان و درك و شناخت مردم در چه حدى است. بسيار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است، اما من نمى توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست كسى بدهم كه عقلش براى من محرز نيست. (مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج27، ص 498) 🔶حاشیه در عصر حاضر با پدیده مواجهیم که تمرکز خود را بر قرار داده اند و سوگمندانه٬ مهم ترین شاخصه مورد تاکیدشان٬ تسلط به اصطلاحات علمی است و کمتر به توانمندی و صلاحیت افراد در اداره مقدرات اسلام و لوازم آن توجه دارند. آنان با سلب مسؤولیت سیاسی/اجتماعی از خود٬ مرجعیت شیعه را از یک نهاد مقتدر و کارآمد به خرده جریانی کم اثر که صرفا جایگاه دانشی دارد٬ تقلیل داده اند. آنگونه که خواندید٬ سلف صالح ما٬ همواره در صلاحیت سنجی مجتهدان٬ به عقل و تدبیر و صلاحیت های مدیریتی فراتر از علم و تقوا٬ تاکید داشته اند. مساله ای که اگر اکنون مورد توجه قرار می گرفت٬ در پرهیز آنان از ریاست دینیه و عدم دعوت به خود و گریز از فعال کردن گسل های اختلاف و انشقاق٬ کفایت می نمود. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
آیت الله شهید مطهری؛ فقیه تحول خواه و اسوه @rozaneebdfarda 🔻🔻🔻 وقتی از ٬ سخن به میان می آید٬ رویکرد تحول گرایانه ایشان نسبت به حوزه مقدسه قم کمتر مورد توجه قرار می گیرد اما تاریخ از یاد نمی برد که او در ضمن اعتقاد حداکثری به اصالت و کارآمدی نهاد روحانیت٬ تغییرات و تحولات بنیادین این نهاد دینی را از ضروریات می دانست. شهید مطهری هرگز خود را به بیان دغدغه های صرف و ٬ محدود نکرد و برای تکامل و بالندگی حوزه٬ و داشت. برنامه آیت الله شهید و عده دیگری از ٬ اگرچه ابتدا با موافقت و تایید زعیم عظمای قم مواجه شد اما با و برخی اطرافیان بی سواد و وابسته به دربار٬ ناتمام ماند و شهید بعد از آنکه از تأثیرگذاری در عرصه تحول حوزه ناکام شد٬ ناگزیر ره تهران در پیش گرفت. بدخواهان و خناسان٬ مطهری فاضل٬ متقی و دلسوز را در منظر چنان جلوه دادند که نه تنها از ‌پذیرفتن او که از مطالعه عریضه مکتوب آیت الله مطهری نیز امتناع کردند و مطهری غریبانه از حضور موثر در امور حوزه برکنار ماند. بعدها در دهه چهل و پنجاه به اشارت امام مبنی بر حضور علمای انقلابی در کرسی های علمی قم٬ ایشان معدود جلساتی در قم داشت که برکات فراوانی را منتج شد اما هرگز دیگر حوزه نتوانست از اندیشه ناب مطهری در جهت اصلاح ساختارها بهره ببرد. اکنون در سالگرد چهل سالگی شهادت آن متفکر کم نظیر معاصر٬ خادمی ها و شیخ غلامرضاهایی پیدا شده اند که استوانه های علمی حوزه را با انواع روشهای ناجوانمردانه از میدان بدر می کنند تا بتوانند با ادبیاتی تقدس مأبانه به ستیز با تحول حوزه بپردازند و بر طبل جدایی دین از سیاست بکوبند. دشمنان دیروز امام و شهید مطهری٬ اکنون با یک تیر دو نشان می زنند؛ همزمان هم با تحول مقابله می کنند که انزوای کلیسایی را خدای ناکرده ممکن است به دنبال داشته باشد و از طرف دیگر در پی فاصله حوزه و‌ نظام هستند. شهید مطهری در عین حال که پیشگام تحول حوزه است٬ نماد نیز هست و از همین رو همزمان و به دشمنی با او و امثال او ادامه می دهند‌. بازخوانی سیره انقلابی و شیوه تحولخواهی آیت الله مطهری٬ گمشده امروز حوزه مقدسه قم است که باید بسیار از آن سخن گفت تا توطئه بایکوت و واژگونه نمایی٬ سیره و سیمای آن اسوه نستوه را بیش از این مخدوش ننماید. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۱ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 استاد شهید ، شاگرد برجسته آیات بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی است. عقبه مطالعات حوزوی او به اندازه ای هست که هیچ کس را یارای آن نباشد که او را از سرآمدان علمای معاصر حوزه قم نشناسد. مطهری یک حقیقت است؛ حقیقتی انکارناشدنی و البته همچنان ناشناخته. شهید مطهری هنوز و همچنان مسئله جامعه ایرانی است؛ شناخت سلوک سیاسی و مشرب علمی او، همچنان گره گشاست و تکثیر و تکرار مطهری، همچنان خلأ راهبردی حوزه علمیه در عصر استقرار است. مطهری گرچه به فلسفه دانی و فقاهت و قلم و خطابه و روزآمدی و انقلابی گری و نوگرایی مشهور است اما هنوز ابعاد ناشناخته ای از زندگانی او وجود دارد که استفاده کامل از برکت وجودی وی در گرو دستیابی بدان است. شهید مطهری در نیمه دوم دهه 30 و در دوران زعامت آیت الله بروجردی، همپای برخی استادانش و همراه با بعضی هم طرازانش، بر طرح متمرکز بود. طرحی که بعد از مدت ها هم اندیشی نخبگان و بزرگان حوزه قم، به نتیجه رسید و تنها یک قدم مانده به اجرا، در اتفاقی تلخ و باورناپذیر، تأییدیه اولیه زعیم قم را از دست داد و ناگزیر همه رشته ها به چشم برهم زدنی پنبه شد و به تاریخ پیوست! شکست طرح تحول حوزه در دهه 30 ریشه در دو عامل اصلی داشت؛ 1- کهنه اندیش و ایستایی که هر تغییری را دشمن دیانت و روحانیت تلقی می کردند و این طرح را عامل برهم خوردن روزگار عافیت می پنداشتند. همینان مهم ترین جریان مخالف در مقابل بعض اصلاحات حوزوی آقای بروجردی در قم و نجف بودند. 2- معدود اطرافیان و بعض اعضای بیت آیت الله بروجردی که مع الاسف علاوه بر کج اندیشی، آلوده به هم بودند! همین جماعت ایضا زمینه تحریک و سرکوب فدائیان و فاصله گرفتن برخی فضلای وقت از بیت آقای بروجردی(خاصه امثال امام خمینی و مطهری و بهجت و...) را فراهم کردند. شکست اصلاحات حوزه علاوه بر آنکه زمینه روزآمدی و تحول ساختاری نهاد روحانیت را از بین برد، کناره گیری امام از بیت آقای بروجردی، قهر آقا مرتضای حائری از قم و کوچ مرتضی مطهری به تهران را در پی داشت! در واقع با این اتفاق تلخ، سه نسل مؤثر از حوزویان از نقش آفرینی جدی در تحولات حوزه، برکنار ماندند. زندگانی مرحوم مطهری در بدو ورود به تهران، با تلخی های فراوانی همراه بود؛ شاید مرور آن مقطع، تسکینی باشد برای طلاب مجاهدی که این روزها با سختی معیشتی به مجاهده علمی مشغولند. مطهری اما آبدیده بود، صبر کرد، تلاش کرد و دوام آورد. او در مدتی نه چندان طولانی با محیط جدید خود را وفق داد بدون آنکه رنگ محیط به خود بگیرد. دوران تأثیرگذاری مجتهد اراده مند قم در تهران آغاز شد؛ او در دانشگاه تدریس داشت اما برخلاف برخی علمای تهران، به درس و بحث بسنده نکرد و این بود که به مرور از محافل مذهبی مانند گرفته تا مجامع روشنفکری مانند انجمن های اسلامی معلمان و مهندسان و حسینیه ارشاد، رد پایش پیدا شد. روح حقیقت طلب مطهری موجب شد پرسش های تازه را به معارف دین عرضه کند و با استنطاق از منابع دینی، پاسخ های عمیق، اجتهادی و روزآمد را به مخاطب ارائه دهد و همین روند بود که بر محبوبیت و تأثیرگذاری جدی او در پایتخت افزود. در کنار برداشت های اجتهادی و تعامل گسترده با طیف های مختلف فکری، شاخصه مهم مطهری اما، فاصله گذاری عقیدتی و فکری او با پیروان مکاتب انحرافی و نحله های التاقاطی بود. مطهری گرچه به اقتضای تکلیف با همگان نشست و برخاست داشت (که البته ممکن است در تحلیل های پسینی نقدهایی نیز بدان وارد باشد)، اما هم مطهری و هم همنشینان او خوب می دانستند که نمی توان در او طمع کرد. این است که مطهری گرچه از تاسیس متاع تا تشکیل حسینیه ارشاد، با امثال بازرگان و سحابی و دیگران همنشین بود اما هرگز هضم نشد و هیچ کس نتوانست او را مصادره کند. او خودش بود! چنانکه همنشینی با امثال هم نتوانست طهارت سیاسی او را به ننگ و عار درباری بودن بیالاید. ادامه یادداشت در: https://eitaa.com/rozaneebefarda/8188 @rozaneebefarda ادامه👇
زندگی بر دهانه آتشفشان در ستایش انقلاب اسلامی [صفحه ۲ از ۲] تنها بازخوانی محققانه سلوک سیاسی-اجتماعی مطهری است که از تصویرسازی های تحریف شده در مورد مطهری پیش گیری خواهد کرد. چه اینکه این روزها تلاش هایی صورت گرفته برای مصادره یا تحریف مطهری؛ نمونه اگر بخواهید خاطرات (همان ) که توسط و با پول بیت المال مسلمین در داخل چاپ شد و در آن مطهری را تلویحا درباری نامیدند و بلکه درباری شدن امثال نصر(که پدرش درباری بود) را به توصیه او دانستند! یا چنان که در مهرنامه و سیاست نامه خواست تصویری و به سان از مطهری ارائه دهد و او را که اسوه انقلابیون بود، در مقابل آنان جا بزند! برداشت های آکنده از زمان پریشی و تحریف، چونان که در یادداشت های پراکنده امثال می بینیم نیز نسبت روشنی با حقیقت مطهری ندارد و لذا تلاش نافرجام دوستانش در برای جا زدن مطهری در زمره حلقه ، نیز ناروا و بیراه است(چه اینکه جناب جعفریان خود بهتر می داند مطهری با کدامین انگیزه و با کدامین شرط و شروط که همه در خدمت به سربازان نهضت امام بود، حضور موقت در دارالتبلیغ را پذیرفت) مطهری اما برخلاف بافته های اغیار، نه چونان شریعتی و بازرگان التقاطی است و نه آنچنان که نصر و سایر درباریان به دروغ در پی القای آنند، درباری است! و نه آنچنان که آرزومندند و تلاش مذبوحانه شان را در این جهت بکار بسته اند، اعتدالی است! اسوه های اعتدالی ها نه امثال مطهری که به حق کسانی مانند است. کسی که از ابتدای نهضت امام تا پایان، سیاست یک به نعل و یکی به میخ را در پیش گرفته بود و آنچنان می نمایاند که نبود و آنچنان بود که نمی نمود! همین است که شریعتمداری و نهضت آزادی هر دو در آستانه پیروزی بر طبل تفرقه در صفوفق انقلابیون کوفتند و به بهانه حفظ قانون اساسی مشروطه، آخرین تلاش ها را برای حفظ سلطنت و شاه به کار بستند! مطهری صریح بود، گرچه در ترویج حق، راه تعامل را نمی بست و با پیروان مکاتب باطل گاه ساعتها وقت گرنمایه به گفت و گو خرج می نمود اما، او کسی نبود که پیشه کند و به اقتضای منافع شخصی یا باندی، از حق گویی کوتاه بیاید. این بود که در کارنامه مطهری، همواره مواجهه های جدی با جریان های فکری مختلف را می بینیم؛ گاه با پورداوود(از بانیان باستان گرایی در دوران جدید) سینه به سینه می شد، گاه دست رد بر سینه مجاهدین می کوفت، گاه در دل دانشگاه تهران با و به محاجه می نشست، گاه شلاق بیداری بر فرق فرقان بدلی می زد و گاهی دیگر به زهدفروشی و انحراف آشکار امثال خرده می گرفت. مخالفت با (معلم پرشور خراسانی که خود مطهری در مشهوریتش نقش اساسی داشت) را اگر تکلیف می دانست، دریغ نمی کرد؛ حتی اگر طرفداران متعصب شریعتی تا مرز دشمنی با او پیش بروند. بازرگان و نهضت آزادی اما، پیچیده ترین جریانی بود که مطهری در آخرین روزهای زندگانی در تدارک جدا کردن راهش از آنها بود. همو البته در بدو ورود امام به تهران و در جابجا کردن محل سکونت امام، سیلی های سختی به فرزندان معنوی نهضت آزادی زده بود اما فرزندان فکری شریعتی فرصت برای تمام کردن این پروژه دشوار را به او ندادند و مطهری آخرین برگ دفتر عمرش را به خط خون امضا کرد. مطهری نه ربطی به درباری ها دارد، نه رابطه ای با التقاطی ها دارد، نه نسبتی با اعتدالی ها! مطهری مطهر است و این است که او را به حق باید اسوه دانست. اسوه ای که علی رغم تأکید امام بر آثار نابش، و علی رغم تصریحات رهبری حکیم انقلاب اسلامی، هنوز که هنوز است در زادگاه فکری خویش (حوزه مقدسه) گمنام و غریب است. شاید بتوان برای قصور و تقصیر برخی متولیان حوزوی در چهار دهه گذشته در محجوریت آثار این شهید در حوزه، توجیهی آورد اما حتما هرگز نمی توان از قصور و تقصیر جریان انقلابی حوزه در بازخوانی مشرب فکری و سلوک سیاسی شهید مطهری، به آسانی درگذشت. روزگار غربت این روزهای جریان انقلابی حوزه، حاصل بی مهری به اسوه هایی است که بازخوانی زندگانی شان، چونان شمشیری بران، و را یکجا کنار خواهد زد و شعار انقلاب اسلامی و آرمان و منویات رهبری را به عینیت نزدیک تر خواهد کرد. این روزهای بیش از هر زمان دیگری به مطهری نیازمندیم؛ آنکه به حق و پرچمدار و نماد است. @rozaneebefarda
تقریظ آیت‌الله شهید مطهری بر کتاب "مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان" با ترجمه و تحشیه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای /۱۰ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️در روزهای ۴۸/۵/۲۷ الی ۴۸/۶/۱، این کتاب که از سوی مؤلف و مترجم اهدا شده است، در مشهد مطالعه شد. بسیار کتاب مفید و لازمی است و در موضوعاتی مانند این موضوع زیاد باید نوشته و به همین خوبی باید تجزیه و تحلیل بشود جزاه‌ الله عن الاسلام و المسلمین خیر الجزاء. مرتضی مطهری۴۸/۶/۱. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید||فرار سفیر آلمان از دانشگاه بیرزیت-کرانه باختری در پی اعتراض و حمله دانشجویان به دلیل حمایت دولت وی از جنایات رژیم صهیونیست @rozaneebefarda
متن اصلی بیانیه جنبش دانشجویی دانشگاه بیرزیت کرانه باختری در پی اخراج سفیر آلمان از این دانشگاه @rozaneebefarda
بیانیه جنبش دانشجویی دانشگاه بیرزیت کرانه باختری در پی اخراج سفیر آلمان از این دانشگاه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسم الله الرحمن الرحیم بیانیه جنبش دانشجویی دانشگاه بیرزیت (2024.5.1/برابر: 12اردیبهشت1403) سلام بر غزه‌ی عزت و افتخار! سلام بر تو! تویی که به این اشغال‌گر ترسو مرگ و مصیبت را چشاندی! سلام بر تو! بر مردم پراستقامت و مرزبان آن که علی‌رغم سستی‌ها و توطئه‌ها [به دشمن] اعتماد نکرد و تسليم نشد و سلام بر مردان مبارکت که از رمل سرزمینت آتش‌فشانی ساختند که جسد غاصب را ذوب نمود. تمام درود و عزت بر شما! بر شما دوستان و فرزندان دانشگاه شهدا! به واسطه افتخار و الگویی که ساختید. شما در هر مرتبه و هر زمان ثابت کردید که ما هیچ منافق و معامله‌کننده با آلام و فداکاری مردم‌مان را قبول نکرده و نخواهیم کرد و آنچه روز گذشته [با اخراج سفیر آلمان] دیدیم در همین چارچوب شرافتمندانه بود چراکه نشان داد و اثبات کرد که همچنان روح «عیّاش»، «الکرمیّ»، «الشقاقیّ»، «النزال» و «شیخ خضر عدنان» همچنان در میان ما زنده است و همچنان دانشگاه شهدا همانطور که با آن عهد بستید علیه هر فرد سست و هر قاتلی آتش است و همانطور که نخست‌وزیر فرانسه و سفیر بریتانیا را پیش از این طرد کردید، امروز با طرد سفیر آلمان از موزه فلسطینی مجاور دانشگاه صحنه‌ای برجسته را ترسیم کردید. ما در این مقطع می‌بایست بر حمایت دائمی و مستمر خودمان از مقاومت شجاع و مقاومان قهرمان‌مان در تمام گروه‌های پیروزمند تأکید کنیم و تأکید می‌کنیم که از هر نماینده‌ای از هر دولتی که حامی رژیم غاصب صهیونیستی باشد استقبال نخواهیم کرد و آماده طرد خواركننده او هستیم. نکته پایانی: دوستان! همانطور که روز گذشته برای همه ثابت کردیم که استقبال از قاتلان فرزندان ملت‌مان ممکن نیست، واجب است که همچنان شعله‌ای خاموشی‌ناپذیر در طوفان‌ها و انتفاضه‌ها و جریان‌سازِ دائم در هر جبهه باقی بمانیم. این وظیفه ماست که برادران‌مان را یاری کنیم و در این معرکه به قدر مقدور و استطاعت یاری برسانیم. @rozaneebefarda
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 صوت کامل بیانات صبح امروز رهبر انقلاب در دیدار معلمان. ۱۴۰۳/۲/۱۲ 💻 Farsi.Khamenei.ir
دانشجویان دانشگاه منچستر انگلیس چادرِ حمایت از فلسطی برپا کردند @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله پلیس ضدشورش آمریکا به تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم ایالت جورجیا که در حمایت از مردم فلسطین برگزار شده بود @rozaneebefarda
جمله فرمانده شهید فلسطینی خلیل البهتینی(أبوهادی) بر دیوار منطقه مرزی رفح-مصر «من یسکن هذه الأرض و لاینال الشهادة فقد خسر» کسی که در این سرزمین زندگی کند و شهید نشود قطعا خسارت کرده است. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تداوم حمله پلیس آمریکا به دانشجویان اعتصاب‌کننده دانشگاه کلمبیا @rozaneebefarda
تصاویر اجتماع جنبش دانشجویی دانشگاه هاشمی اردن در حمایت از غزه و مقاومت و اعتراض به دستگیری دانشجویان حامی فلسطین @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تظاهرات کارگران انگلیسی عضو سازمان «کارگران فلسطین آزاد» در لندن و مطالبه توقف صادرات اسلحه از بریتانیا به رژیم صهیونیستی @rozaneebefarda
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راهپیمایی حمایت از مردم فلسطین-ایتالیا-چهارشنبه12اردیبهشت1403 @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحنه‌هایی از حمله حزب‌الله لبنان به مواضع نیروهای نظامی ارتش صهیونیستی-سه‌شنبه 1403.2.10 @rozaneebefarda
📊 | امام ایمان 👈🏻 روایت شهید مطهری از ملاقات با امام در پاریس 🔻 رهبر انقلاب اسلامی در سی‌وچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام (۱۴۰۲/۳/۱۴) خاطره‌ای از شهید مطهری درباره ابعاد ایمان امام خمینی نقل کردند و گفتند: شهید مطهّری (رضوان الله تعالی علیه) در پاریس یک ملاقاتی با امام کرده بود ــ خود شهید مطهّری کوه ایمان بود؛ او در مقابل ایمانِ امام اظهار حیرت و شگفتی میکرد ــ ایشان بعد از برگشتن گفت که من چهار ایمان در امام مشاهده کردم: 🔹 ۱- ایمان به هدف 🔸 ۲- ایمان به مردم 🔹 ۳- ایمان به راه 🔸 ۴- ایمان به خدا 📥 نسخه با کیفیت 👇 khl.ink/f/53061
آگاهی کهنه ای به نام نو از محمد قوچانی 🍀🍀🍀🍀🍀 ⚫️از شماره حنیف نژاد سیاست نامه به صورت جدی خط فکری و مشق قلم سیاسی محمد قوچانی و تیم عمادالدین باقی را دنبال کرده ام. هر چند قبلی ها را هم تورق کرده ام. یک مخالف معتصب قابل احترام. البته با عمق کم علمی و سطح سواد بالای ژورنالیستی. 🛑نکته ای که متوجه شدم این بود که حتما یک حلقۀ فکری منسجم فکر می کند و بعد از آن تا شمارۀ بعدی و حتی بیشتر، دستور مطبوعات رده پایین تر آن ها را می توانی مشاهده کنی. انسجام عالی و این که هیچ چیز در این نشریه هدر نمی رود. حتی در معرفی رمان و کتاب هم همان خط سیر نشریه را دنبال می کند. که عمدتا در یک مقدمۀ طولانی به قلم خودش قابل مشاهده است. اما این شمارۀ آخری جالب است. ♦️قبلش در مورد شماره قبلی باید بگویم طوفان الاقصی چنان سیلی محکمی به نظم نوین جهانی زده است که این نشریه هم نتوانسته بود به آن بی توجه باشد و مفصل به مسألۀ فلسطین پرداخته بود. البته با تم همیشگی خودش. و تنها راه نجات فلسطین را لیبرالیسم خوانده بود! 🔳اما در این شماره به نظر من در مقایسه با تمام شماره های پیشین افت چشمگیری داشته است. نشریه کلا گیج است. اولین بار است که هیچ خط سیر و خط داستان مشخص در آن مشاهده نمی کنی. یک جُنگ از مطالب با همان تم همیشگی. یعنی یکی کینۀ عجیب و غریب نسبت به امام خمینی و حتی تمام منسوبانش. و یکی هم کینۀ جالب و باور نکردنی نسبت به روسیه – که ای کاش این کینه را نسبت به غرب هم داشتند- ▪️در مورد حاج احمد ضمیمه ای دارد که از عکس روی جلد ضمیمه تا نحوۀ تیتر و ادبیات متن، کینه می بارد. و این کینه به عقیدۀ من از امام ناشی می شود. حتی مصاحبه ای با سید حسن انجام داده که آن هم همین فعل گفتاری و یا نوشتاری را به ذهن می رساند. 🟥در این جُنگ مطبوعاتی این دفعه، یک پیشقراولی برای مبارزات انتخاباتی وجود دارد که در مقدمه دیده می شود. هر چند بر خلاف بقیۀ شماره ها آن را به شک یک روح واحد در کل نشریه جریان نداده است و نشریه همان طور که گفتم حالت یک جُنگ دارد. در این مقدمه حمله ای به حاکمیت کرده است و همان گونه که در یادداشت های قبلی ام حدس زده بودم، رمز مبارزۀ انتخاباتی شان، در این حمله به حاکمیت، دولت و مجلس اقلیت است. آن قدر این کلمه را تکرار می کنند که همه باورشان شود. و البته امید دارند از قاعدۀ "مردم دوست دارند در طرف اکثریت بایستند" در انتخابات آتی برنده باشند. 🔺بقیۀ نشریه هم بدون هیچ جهت خاصی مطالب پراکنده دارد از مطلب در مورد فلسطین دارد تا کیته توزی نسبت به امام و البته نفرت عجیب و غریب نسبت به روسیه و شیفتگی عجیب تر نسبت به لیبرالیسم! https://eitaa.com/yadashthayam
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید|| اتفاق جدید در محور مقاومت/ حمله غیرمنتظره مقاومت بحرین به بندر ایلات برای اولین‌بار مقاومت اسلامی بحرین (گردان‌های الاشتر) اعلام کرد هفته گذشته در جریان حمله پهپادی خود، مقر شرکت حمل و نقل زمینی «تراک نت» رژیم صهیونیستی در بندر ام الرشراش (ایلات) را در سرزمین‌های اشغالی هدف قرار داده‌اند. @rozaneebefarda
گزارش ویژه قوه قضائیه از جزئيات ماجرای فوت نیکا شاکرمی در گزارش تفصیلی خبرگزاری میزان نسبت به دروغ‌پردازی آشکار نکات و مستندات جالبی وجود دارد. این گزارش را اینجا بخوانید: https://www.mizanonline.ir/00K1Cf @rozaneebefarda
نهضت علمی و اصلاح فرهنگی و فکری امام صادق‌(علیه‌السلام) [صفحه ۱ از ۲] اختصاصی|| حجت‌الاسلام حمید احمدی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 اوج‌گیری فرقه گرایی مذهبی، ورود اندیشه‌های کلامی یونان به حوزه اسلامی و دعوت دینی عباسیان همگی ضرورت تلاش و جهاد علمی را طلب می‌کرد تا اندیشه و معارف اسلامی مکتب اهل بیت علیهم‌السلام با نهضت علمی و اصلاحی بالنده و با پیراستن از آرا و اندیشه‌های ناصواب و التقاطی، از آن‌ها تمایز یابد و مهم‌تر از آن، اصول و قواعد بنیادی اسلام نیز استوار گردد. تجارب تاریخی بعد، بر درستی راه و راهبرد امام علیه‌السلام صحّه نهاد؛ چنان‌که در همه ملل و تمدن‌ها آن‌چه موجب ماندگاری و بقاست، صرف عمل و تکثر عددی پیروان نیست و نبوده است، بلکه اندیشه و تفکر مبتنی بر اصول و قواعد استوار است که ماندگار می‌ماند و مکتبی و دیانتی را مانا می‌سازد. در دوران آشوب‌زده و بحران‌های سیاسی، دینی و مذهبی که همگی خود را منتسب به دیانت می‌دانستند و در اوج‌گیری فرقه‌ها و تکوین مکاتب و نحله‌های فکری که متأثر از اندیشه‌ورزان دینی بودند، بی‌آن‌که از آبشخور دین بهره‌ای برده باشند، امام صادق علیه‌السلام به صیانت از دین و ترویج ارزش‌های متعالی و ناب آن همت گمارد. کژراهه‌‌های ایجاد شده در ذیل جریان‌های فکری و مذهبی، در عصر امام باقر و امام صادق علیهما‌السلام، حاصل دوری جستن حکومت‌ها چه در شکل نهاد خلافت و چه در شکل سلطنت، از آموزه‌ها و اندیشه خالص و ناب دینی بود. گسترش فتوحات و اصالت يافتن آن در جوامع اسلامی، باعث غفلت از اندیشه دینی شد و مضافاً تحول در ترکیب جمیعتی و تکوین جامعه‌ای با تنوع فرهنگی و دینی، برخورد با علمای ادیان و مکاتب و رسوم مختلف در سرزمین‌های فتح شده، و ضعف فاتحان و جنگ‌جویان در حوزه معارف و اندیشه دینی، سبب شد که مسلمانان نتوانند سره از ناسره تشخیص دهند و خود عاملان اندیشه‌هایی شدند که آن‌ها را اسلامی پنداشتند و مردان و زنان سرزمین‌های فتح شده نیز فقط با شعارهای عدالت طلبی و برابری خواهی جذب اسلام شدند ولی از اندیشه اسلامی اطلاعی نیافتند و هر آن‌چه از قبل؛ از ادیان و ملل داشتند، حفظ کردند، بی‌آن‌که سایر آموزه‌های وحیانی در ساحت عقیده و اندیشه در تعالیم و زندگی‌شان راه یابد. در چنین اوضاع و بحران اندیشه و فکر، که آرا و آئین ادیان و ملل در پوسته اسلامی وارد شد و هر یک خود را مکتب و فرقه اسلامی معرفی می‌کرد و حوزه درس و مدرسه فکری نیز به راه انداخته،امام علیه السلام با پشتوانه‌ای غنی از ذخایر معنوی و دینی و تمسک به آموزه‌های وحیانی و تعالیم نبوی به تکمیل و تحکیم پایه‌های علمی، حقوقی و فرهنگی مکتب اهل بیت علیهم‌السلام پرداخت و آن را بارور ساخت. با استفاده از سرمایه ارزشمند انسانی تربیت شده در مدرسه دو امام پیشین، نهضت علمی بزرگی را در جهان اسلام پی‌ریخت و با تأسیس مدرسه فقهی که امتداد آن به سایر ساحت‌ها و حوزه‌ها کشیده شد، حیات و بقای شیعه را تضمین کرد. امام در این نهضت عظیم از پرورش‌یافتگان مکتب امامت به شایستگی بهره برد و در شهرهای مختلف که کانون مباحث علمی بود، نخبگان بزرگ شیعه را مرجع دینی و فقهی مردم ساخت، آن‌چنان که حضرت در باره چند تن از بزرگان و فرهیختگان شیعی فرمود: " کسی همانند زراره و ابوبصیر لیث مرادی و محمد بن مسلم و برید بن معاویه عجلی، ولایت ما و احادیث پدرم را زنده نکرد. اگر این‌ها نبودند، کسی از ما و احادیث ما اطلاع پیدا نمی‌کرد. این‌ها حافظ دین و اشخاص محل اعتماد پدرم بر حلال و حرام خدا هستند". [وسایل الشیعه ج۱۸، ص ۱۰۳] این گروه شامل ده‌ها تن از حکما، متکلمان، محدثان و فقهای شیعی بودند و در کنار ده‌ها عالم فرهیخته دیگر همانند ابن ابی‌یعفور و ابوحمزه ثمالی در این نهضت علمی نقش آفرین بودند. امام در روایات زیادی با تأییدشان، ایشان را در مقام مرجعیت علمی و دینی در شهرها و مناطق مختلف معرفی کرد. چنان‌چه ابوالحسن بن اعین بن سوسن( زراره) که از نوادگان راهب یونانی مسلمان شده بود را در عراق مرجعیت بخشید. و ده‌ها عالم بزرگ و برجسته دور او جمع شدند چنان‌چه ابن‌اَبی‌عُمیر می‌گوید: "من و معاصرینم در کنار زراره همچون کودکانی بر گرد معلم بودیم".[رجال کشی،ص۱۳۵] امام با شناختی که از توانایی‌های هر یک از این عالمان داشت،ایشان را در حوزه خاص علوم اسلامی برای تبیین و بسط و دفاع از آن در هندسه اندیشه اسلامی مأمور ساخت. ابوجعفر محمد بن نعمان احول را به حوزه کلامی در عراق گمارد. ابومحمد هشام بن حکم که جوانی شجاع واز مدافعان سرسخت اندیشه شیعی بود در کنار علی بن اسماعیل میثمی در کلام و جمیل بن دراج، عبدالله بن مسکان، عبدالله بن بکیر ، حماد بن عیسی و حماد بن عثمان را در حوزه حدیث مأموریت دادند.[ ر.ک. رجال کشی، ص۱۳۵،۳۰۴و ۳۷۵] @rozaneebefarda