eitaa logo
مِنّا | سید حمید طباطبائی
371 دنبال‌کننده
11 عکس
30 ویدیو
0 فایل
مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در #هویت فراگیر امام 【فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي】 سید حمید طباطبائی؛ طلبه و پژوهشگر «تربیت» ارتباط شخصی: @toubaa صفحه قبلی در اینستاگرام: S.h.taba
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 ما نگران تشدید دوقطبی‌ها هستیم، وگرنه این درخت، محکم‌تر از آن است که با اغتشاشات بی‌سر زامبی‌ها و جوکرها آسیبی ببیند ⏳ ، ریشه در باورهای فرهنگی هزاران ساله‌ای دارد که در طول قرن‌ها، میلیون‌ها تن از افراد جامعه‌اش را با مشارکت دادن در تصمیمات و اقدامات و مجاهدات هویت‌دار کرده است. میلیون ها انسانی که خدمت و تلاش برای ارتقای این فرهنگ را بخش مهمی از هویت خانوادگی یا اجتماعی یا فردی و یا تاریخی خویش یافته و سر سپردن به فرهنگ دیگر را مخالفت با هویت خود و موجب بی‌هویتی خود می‌دانند. 🎭 در این ، پوچی و بی‌هویتی را با وضوح و کیفیتی بالا، در قالب فول‌اچ‌دی، در عملکرد آشوبگران و تحریک‌کنندگان آنها مشاهده کردیم. به همان وضوح کسانی را هم دیدیم که بعد از چند قدم همراهی با آشوب‌ها، به سرعت متوجه تعارض این نوع از اعتراض با هویت جمعی و تاریخی خود شدند و به ذلت خیانت به آرمان‌ها و هویت خود و ذلت خدمت به هویت اجتماعی باطل تن ندادند 🌅 این فرهنگ هویت‌بخش، گذشته و ریشه این انقلاب است و آینده‌اش یی بزرگ و هویت‌بخش‌تر. رؤیای نزدیک و باورپذیر و جهانی ، که در زیر سایه خورشید ولایت، تأمین کننده سعادت دنیا و آخرت همه موجودات خواهد بود. 🎖 این ، در زمان حال نیز، افراد و گروه‌های بسیاری را با مشارکت و مجاهدت‌ها، هویت‌دار کرده است. در همین جامعه امروز ایران، میلیون‌ها خانواده، هویت‌هایی انقلابی؛ همچون خانواده شهید و مجاهد و ایثارگر و عالم دینی و نیکوکار را در خود احساس و با آنها زندگی می‌کنند. ↔️دشمنان این فرهنگ و این رؤیا و این مردم، برای مبارزه با این هویت، به ایجاد طمع برده‌اند. این همان طور که در دوقطبی‌های شکل‌گرفته در جامعه ریشه داشت، بیشترین خطر را برای انسجام و مردم دارد. اکنون که به لطف خدا و برکت خون آرمان‌های مظلوم این انقلاب، اغتشاش‌گران پوچ، اضغاث احلام و خواب‌های پریشان خود را بر باد رفته می‌بینند، شاهد هستیم که: ◀️ در یک‌سو؛ برخی از این جماعت، بیش از پیش، زبان به ناسزا گشوده و به بهانه اعدام‌های شرعی محاربین، بی‌پرده و از سر حرص، سعی در خالی نمودن دارند ▶️و در سوی دیگر؛ دلسوزان انقلاب، بیش از ۲ ماه از برخی آشنایان در همسایگی و فامیل، زخم‌زبان و همراهی با طاغوت و حتی کلمات کفرآمیز شنیده و به دوراهی انتخاب قطع‌رحم و بی‌محلی به برخی آشنایان و همسایگان رسیده‌اند اما خداوند متعال تکلیف ما را برای دوره بعد از فتح و به‌گونه‌ای دیگر رقم زده‌است. همان‌گونه که خوردن خون‌دل‌ها، انقلاب را از کید این نجات داد، دفع این دوقطبی خطرناک نیز با همین راه و روش ممکن است. آنها که حکم شرعی دارند را به محاکم بسپرند و اذناب غافل و جسور را به اغماض و بزرگواری خود. باید راهی برای چگونگی معاشرت با این دنباله‌ها پیش پای دلسوزان نظام بگذارد. فعلاً باید با این مدارا نمود. تا تاریخ، به تصفیه و نهایی خود نزدیک‌تر شود بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا جَآءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ. وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ ۚ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا Eitaa.com/S_h_taba
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
1⃣ ما معمولا معنی که اتفاقا بزرگتر از است را اشتباه فهمیده‌ایم. بعضی از ماها فکر می‌کنیم این است که انسان به اصلاح نفس مشغول شود، پس اصلاح اجتماع و درگیری با طاغوت می‌شود: این اشتباه به خاطر این است که ما انسان را منحصر در او می‌دانیم. در حالی‌که اگر هر انسان، هویت‌های متعددی دارد، جهاد نفس‌های او هم متعدد می‌شود؛ او هم متعدد می‌شود؛ او هم متعدد می‌شود. 2⃣ گاهی با ملامت‌های نفس لوامه اتفاق می‌افتد. گاهی انسان غفلت را به‌جایی می‌رساند که ناگهان به‌خود می‌آید و بر خود نهیب می‌زند، خود را ملامت می‌کند، تا نجات پیدا کند؛ «قَدْ اَتَيْتُكَ يا اِلـهي بَعْدَ تَقْصيري وَاِسْرافي عَلي نَفْسي ... لااَجِدُ مَفَرّاًمِمّا كانَ مِنّي» ✳️ حال که هویت اجتماعی هم بخشی از نفس انسان است، بیدار کردن نفس لوامه اجتماع هم است. 🕯 و شهیدی که در میدان نبرد با باطل، با مظلومیت و معصومیت خود، وجدان رو به خواب جامعه‌ای را بیدار کرده، بین جهاد اصغر و اکبر جمع کرده است. Eitaa.com/S_h_taba
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🙁اگر توهین به چیزی یا آن تو را کند، آن چیز بخشی از هویت توست بخشی از توست 🙂اگر یا تمجید از چیزی هم تو را کرد، آن چیز هم بخشی از تو و هویت توست 📎ممکن است آن «چیز»، یک شخص باشد، یک گذشته باشد، یک وطن، یک فامیل یا یک صنف باشد. به هر حال بخشی از توست، که با موفقیتش خوشحال می‌شوی و با شکستش ناراحت. خودت را باید درست بشناسی ، بدون شناختن همه‌ی خودت کامل نمی‌شود 🔸ما هویت‌های فراوانی داریم؛ باید همه‌اش را بشناسیم و باید برای اصلاح همه‌اش کنیم؛ ، هویت فامیلی، هویت صنفی، هویت ملی، هویت سنی، هویت جنسی، و و و 🤔 مهم‌ترین بخش و مهم‌ترین بخش و مهم‌ترین بخش و مهم‌ترین بخش ، این می‌شود که بدانی چه چیزهایی هویت تو را تشکیل می‌دهد و حدودش را تعیین می‌کند و اینکه بدانی چطور می‌توانی انتخاب کنی که چیزی، جزئی از هویت تو باشد یا نه؟! Eitaa.com/S_h_taba
⏳از قدیم یه بحث مفصلی بین متکلمین و فلاسفه وجود داشته و هنوز هم ادامه داره: ▪️ میگند که ریشه‌ای‌ترین انگیزه انسان در کارهاش، رسیدن به برای خودشه؛ من تا نفعی در کاری برای خودم نبینم اقدام به اون کار نمی‌کنم. ▫️ هم این منطق رو خودپرستی می‌دونند و میگند: ریشه‌ای‌ترین انگیزه‌های انسان، میل به پرستشه و مومن، هر کاری که می‌کنه، برای خداست. 🔳 بعد فلاسفه می‌گند این پرستش هم برای نفع بردن خودشه. اگه نفعی برای من نداشته باشه، انجامش نمی‌ده. حتی مادری که برای فرزندش می‌کنه، بخاطر خودش و خوشحالی خودشه. 🔲 بعد متکلمین قبول نمی‌کنند و همون حرف قبلی رو تکرار می‌کنند و خلاصه هرکدوم همین مطلب رو پِنجاه بار تکرار می‌کنند تا خسته شند.😉 خلاصه‌ی بحث این دو بزرگوار اینه که: آیا طینت ما بر پایه کسب منفعت سرشته شده یا بر پایه پرستش؟؛ پایه گازسوزیم یا بنزین‌سوز؟😁 من کاری به این دعوای گیج کننده ندارم. سؤال من اینه که: 🔍انگیزه حرکت هر چه که باشه، اون «من» که دنبال انگیزه حرکتش می‌گردید، محدوده‌ش چیه؟ آیا فقط منافعی که به من فردی برگرده می‌تونه برای انسان انگیزه‌سازی کنه؟ یا اون من قابل توسعه است و می‌تونه از گسترده تر باشه؟ 📝 [منظورم از فرد: خود انسان است به‌تنهایی؛ حقیقتی از انسان که جز خودش کس دیگه‌ای در اون جا نمی‌شه] 💡به نظر میاد ما مجبور نیستیم بگیم که اون من انگیزه‌ساز، فقط شامل منافع تک نفره فردی باشه. بلکه انسان داره و رشد و بهره‌مندی چیزها یا کسانی که بهشون تعلق داره می‌تونه به او انگیزه فعالیت بده. 🙄 کاری نداریم به اون دعوای فیلسوف و متکلم که هر کدوم این انگیزه و تلاش رو چجوری تحلیل میکنند؟! به هر حال! محدوده‌ی اون من که منافعش حرکت دهنده انسان است رو؛ او معلوم می‌کنه. ❗️یعنی من انسان قابل گسترشه؟! بله! البته؛‌ قابل گسترش دانستن من انسان، نباید فردیت و انسان‌ها رو نفی و انکار کنه. 👥تعلقات انسان، یک در کنار فردیتش درست می‌کنه که منافع این حقیقت، میتونند محرک او باشند. 🔅 بهترین اسم برای این حقیقت جدید؛ است. 👤 یعنی مجموعه تعلقات انسان که منافع اونها می‌تونند انگیزه‌ساز حرکت او باشند. 🌀انسان حقیقتی داره به نام هویت؛ که با گسترش تعلقاتش قابل گسترشه: به‌خاطر تعلق به یک جمع، پیدا می‌کنه و برای منافع اون جمع تلاش میکنه. به خاطر تعلق به یک خانواده؛ پیدا می‌کنه و ... 👤فرد مستقل بودن و وحدت داشتن هر انسان و کثرت داشتن انسان‌ها، قابل انکار نیست. اما قرار نیست که تعلقات، فردیت من رو کم و زیاد کنند؛ تعلقات، هویت من رو کم و زیاد می‌کنند: 🔆 أيُّها النّاسِ ، إنَّما يَجمَعُ النّاسَ الرِّضا و السُّخطُ (نهج‌البلاغه) ........ ان‌شاءالله ادامه دارد Eitaa.com/S_h_taba
🎭 ، شکل دهنده هویت‌ها هستند و سه دسته هویت رو در افراد شکل میدند: 1⃣ هویت فردی؛ که ناشی از تعلق فرد به خودشه. در این هویت فقط خود فرد به تنهایی جا میشه. 2⃣ هویت‌های اجتماعی که از تعلق به دیگران یا منافع مشترک ناشی میشه. هر انسانی هویت‌های اجتماعی متعددی داره. یک نفر میتونه دانشجو، مرد، ایرانی، قمی، والیبالیست، دهه شصتی، بلند قد، عینکی، پرسپولیسی، حلیم شکرگرا و ... باشه و منافع همه این هویت‌های اجتماعی رو با هم پیگیری کنه. روابط افرادی که هویت اجتماعی مشترک دارند بر اساس قراردادهایی شکل می‌گیره که منافع اکثریت رو به نحو حداکثری تأمین کند. 3⃣ هویت‌های تاریخی؛ که تعلقات و آرمان‌های مشترک موجب شکل‌گیری این هویت میشه. روابط کسانی که هویت تاریخی مشترکی دارند بر اساس از خودگذشتگی برای خدمت بیشتر و تحقق اون آرمان‌ها شکل می‌گیره. مهم‌ترین هویت تاریخی ما، ایمان به اهل بیت و پیروی از جریان تاریخی انبیاء علیهم السلام و تلاش برای تحقق آرمان ظهوره. به همین خاطر، روابطمون با کسانی‌که در این هویت با ما مشترکند، باید بر اساس و ایثار باشه 🤲 ان‌شاءالله تفاوت هویت اجتماعی و تاریخی رو توضیح خواهم داد و در مورد راه‌های القا و تشدید این هویت‌ها هم صحبت خواهم کرد. 🔅 فعلا بحث خیلی خیلی مهم تربیتی اینه که: این هویت‌ها به هم چیه؟ آیا ما نسبت به تکامل همه اون‌ها به شکل مساوی تکلیف داریم؟ یا این که این هویت‌ها، یک رو درست می‌کنند و یکیشون در جایگاه محور قرار می‌گیره و به بقیه نظم میده؟ در این صورت ما هم نسبت به اون محور، تکلیف بیشتری داریم. اگر اینطوره، اون هویت محوری کدام است؟ 🌐 به نظر می‌رسه که همه وجود چنین نظامی رو قبول دارند. ولی نگاهشون در مورد هویت محوری متفاوته. مثلاً؛ 📿 بیشتر معتقدند که مهم‌ترین وظیفه ما، رشد دادن به هویت فردیمونه. 🌎 هویت اجتماعی رو محور هویت‌ها می‌دونند. مهم‌ترین وظیفه نظام تربیتی غربی، القای هویت اجتماعی و تشدید اونه. 📚 و بعضی از عرفا هم هستند که وظیفه نظام تربیتی رو بیش از هر چیز، خدمت به هویت تاریخی می‌دونند. اینها همون کسانی هستند که دائما از اهمیت صحبت می‌کنند و معتقدند مهم‌تر از هر چیز و أوجب واجبات، خدمت به اسلام و نظام اسلامیه. یکی از مهم‌ترین مراکز این نگاه تربیتی، مکتب فقهی-تربیتی است و می‌توان این نگاه رو، و استادشان مرحوم شاه آبادی هم دانست. 🕋 اسلام در کلمات حضرت امام یعنی همان « و دین و ». وقتی تحقق توحید و ظهور، مهم‌ترین تکلیف شرعی باشه، مهم‌ترین وظیفه نظام تربیتی، پرداختن به هویت تاریخی و مکتبی است. 🔆 محوریت دادن به هویت تاریخی یعنی: خدمت به اسلام و تلاش برای ظهور تعیین کند که فرد چه‌مقدار و چگونه کند. نه اینکه سیر و سلوک او تعیین کنه چه‌مقدار باشه و برای ظهور و تحقق توحید جهاد کنه. ✳️ محوریت ، مهم‌ترین ویژگی است. نظریه همه کسانی است که افقی وسیع‌تر از را برای توسعه تربیت در نظر دارند. همه‌ی Eitaa.com/S_h_taba
13.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛓ نظام مادی، از «رشد اختیار» مردم و حتی می‌ترسد؛ زیرا تصور می‌کند: 🔸 افزایش اختیار مردم و امت ها = کاهش قدرت حاکمیت و خودش 🔸 انسان مختار = انسان غیرقابل کنترل 🔸 تربیت = پیش‌بینی‌پذیر کردن رفتارها 🤔 ولی وقتی هدف، کنترل یا پیش‌بینی‌پذیر کردن رفتار است، چطور می‌توان نام آن را «تربیت» گذاشت؟! 🕋 اسلام اما به دنبال «رشد اختیار» انسان هاست، حتی زمانی که برای تربیت آنها برنامه می‌ریزد. 🌱 نظام تربیتی اسلام، اهل اجبار و تحمیل و تحقیر و شرطی سازی و تخدیر و ... نیست. فرصت تفکر و حتی خطا می‌دهد. به جای کنترل، مسیر رشد را روشن می‌کند و کار را به خود متربی و به خود مردم می‌سپارد. ✊ وقتی می‌کوشد تا با و و ترور، مردم و امت‌ها را به شکلی که می‌خواهد درآورد، اسلام را از دست خستگان می‌گیرد و به دست و امت‌ها می‌سپارد؛ 📖 «یا ایها الذین امنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه أذلة علی المومنین أعزة علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم ذلک فضل الله یوتیه من یشاء و الله واسع علیم» 🌟 اسلام می‌خواهد که تحقق دنیای آرمانی اش با انسان محقق شود؛ حتی اگر آن آرمان، دیرتر محقق شود: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا» https://eitaa.com/s_h_taba مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در فراگیر امام 【فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي】
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏛 نظام‌های مادی، رشد اختیار مردم را موجب کاهش اختیار خود می‌دانند؛ زیرا رابطه حاکم میان حاکمیت و مردم، رابطه منفعت‌طلبی (بازاری یا سلطنتی) است نه محبت. 🔒 به همین خاطر است که در نظام تربیتی‌شان به دنبال کنترل رفتار مردم هستند، نه رشد اختیار آنها. 🤝 اما وقتی پایه روابط، محبت باشد، مردم، رشد اختیار حاکمیت هم هست؛ زیرا در چنین نظامی، حاکمیت و مردم و امت‌ها، یک «ما»ی مشترک می‌شوند و رشد یکی، رشد همه است؛ درست مثل بنای خانواده که بر پایه محبت بنا شده است. 👨‍👩‍👧‍👦 در خانواده، «والدین» فرزند را جزئی از خود می‌بینند نه رقیب خود. رشدش را می‌خواهند نه کنترلش را. موفقیتش را می‌خواهند، نه یا را. به همین خاطر، موفقیت او را پیروزی خود می‌دانند و رشد اختیار فرزندان را رشد و افزایش قدرت خانواده. 💫 «محبت، هویت مشترک می‌سازد». و وقتی هویت مشترکی شکل گرفت، پیش‌بینی‌پذیر کردن رفتار، مطلوب نخواهد بود. آنچه مهم است، رشد و حرکت در مسیر صحیح است. 🎯 https://eitaa.com/s_h_taba مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در فراگیر امام 【فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي】
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎨 یکسان‌سازی یا شخصی‌سازی در تربیت؟ 🧩 گفتیم که بیرون از ، تربیت؛ پازلی برای به خدمت گرفتن و است. یکی از قطعات این پازل، متربیان است: 🏭 نظام آموزشی مدرن، فرزند سه پدیده است: 1️⃣ انقلاب صنعتی و نیاز به کارگر منظم 2️⃣ دولت‌های مدرن و شهروندسازی یکسان 3️⃣ سرمایه‌داری و کالایی شدن آموزش* ⛓ این نظام آموزشی به دنبال متربیان یا همان خود می‌رود. در حقیقت یکسان‌سازی ساختاری‌ست برای: 🔸سپردن «تصمیم‌گیری» به نهاد تربیت و بیرونی کردن تصمیم‌ها 🔹پیش‌بینی‌پذیر کردن رفتارها 🔸 تراشیدن تفاوت‌ها و محدود کردن خلاقیت‌ها 🌱 اما وقتی رابطه نهاد تربیت و متربیان، رابطه شد، متربی و مربی، علاوه بر هویت شخصی‌شان، هویتی مشترک دارند. برای : هر جزء باید مسیر رشد خاص خود را بپیماید تنوع استعدادها، غنای جامعه است و تفاوت‌های فردی، فرصت‌اند نه تهدید. 🧩 در آرمان تربیتی ، قطعه یکسان‌سازی جای خود را به قطعه تربیت می‌دهد. 🕌 «وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ» * 📚 «مدارس خلاق» (رابینسون، ۲۰۱۵) https://eitaa.com/s_h_taba مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در فراگیر امام 【فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي】
4.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 تقدیم به ؛ مربیان الهی دلسوز خستگی‌ناپذیر💐 🤔 چرا نظام تربیتی مدرن، عوامل شخصی‌سازی را حذف می‌کند؟ 🏭 مدرنیته برای توسعه خود به نیاز داشت و تولید این قطعات را به عهده نظام تربیتی مدرن گذاشت. ⚙️ راه‌حل نظام تربیتی برای حل این مسئله؛ حذف یا مطیع کردن عواملی بود که می‌خواست تربیت را شخصی کند و برای هر متربی نسخه شخصی خودش را پیدا کند. مثلاً 👇 👨‍👩‍👧‍👦 ها که زمانی خود را مسئول تربیت فرزند خود می‌د‌انستند و به دنبال یافتن مسیر تربیتی مناسب فرزند خود بودند، در نظام تربیتی مدرن، به دستیار و “بازوی اجرایی مدرسه” تبدیل و موظف شدند پیگیر خواسته‌های آموزشی معلم باشند! این یعنی: ✖️ حذف تدریجی عوامل شخصی‌سازی ✔️ هماهنگ کردن آنها با نظام یکسان‌ساز 🎯 هدف: تولید انسان‌هایی با رفتارهای قابل پیش‌بینی و کنترل. اما ما در این نظام تربیتی چه چیزی را از دست می‌دهیم؟ 🤔 . . . https://eitaa.com/s_h_taba مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در فراگیر امام 【فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي】
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓ یکسان‌سازی در آموزش موجب جامعه می‌شود و انسجام اجتماعی هدفی مطلوب است که با اصول اسلامی هم همخوانی دارد. پس مشکل کجاست؟ ⚡️ بسیاری از منتقدان غربیِ یکسان‌سازی، آن را نقد می‌کنند و آن را روشی ناکارآمد برای اهداف تربیتی تمدن غرب می‌دانند (بخوانید) اما چالش با یکسان‌سازی اساسا بر سر جهت است نه کارآمدی. درواقع مسئله ما یا نیست؛ چالش اصلی بین و رفتار است 🎯 روش‌هایی که به شکل شخصی‌سازی شده به دنبال ماشینی کردن رفتار متربیان باشند نیز، از نگاه تربیت اسلامی نامطلوب هستند. مشکل ماشینی شدن رفتار متربیان هم صرفا با شخصی‌سازی آموزش (personalized learning) از راه‌هایی مانند منتورینگ و گیمیفیکیشن حل نمی‌شود 🌟 راه حل بنیادین ما، حاکم کردن میان نهاد تربیت و متربی است. درست نقطه‌ی مقابل رابطه‌ای که بر نظام‌های تربیتی مادی حاکم است؛ یعنی یا 🤝 فقط وقتی میان مربی و متربی حاکم باشد و این دو را به برساند، رشد اختیار متربی برای مربی، نهاد تربیت و حاکمیت مطلوبیت دارد. و صد البته که در فضای محبت، نمی‌توان به علایق، مشکلات، نیازها و در یک کلام به متربی بی‌تفاوت بود ⚠️ انسجام و مزایایی که به بهای ماشینی شدن رفتار مردم جامعه ایجاد شود، نه مطلوبیت دارد و نه پایداری و دوام خواهد داشت؛ زیرا مهم‌ترین بُعد وجودی انسان، یعنی اختیار را نادیده گرفته است. مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در فراگیر امام 【فَمَن تَبِعَني فإِنّهُ مِنِّي】
2.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 بهترین رهیاران تربیتی نظام تربیتی مدرن به دنبال حذف عوامل شخصی‌ساز تربیت است. اما ما برای و در تربیت، نیازمند عواملی هستیم که: 🔸 پیوند عاطفی قوی با متربی داشته باشند 🔹 او را عمیقاً بشناسند 🔸 فرصت همراهی مستمر با او را داشته باشند و در یک کلام: ✅ در یافتن مسیر رشدی که به شرایط شخصی‌ متربی توجه نموده باشد به او کمک کنند 👨‍👩‍👧‍👦 و چه کسی بهتر از والدین؟ ویژگی‌های منحصربه‌فرد والدین: ❤️ 1️⃣ پیوند عاطفی الهی • محبت و دلسوزی ذاتی • صبر و حوصله بی‌پایان • درک عمیق نیازهای عاطفی 🔍 2️⃣ شناخت عمیق و همه‌جانبه • آشنایی کامل با روحیات فرزند • درک استعدادها و توانمندی‌ها • شناخت نقاط قوت و ضعف ⏰ 3️⃣ حضور مستمر و موثر • همراهی شبانه‌روزی • مشاهده رفتار در موقعیت‌های مختلف • امکان راهنمایی به موقع ✨ به همین خاطر می‌توان ادعا نمود که هیچ مربی‌ای نمی‌تواند جایگزین این گنج بی‌نظیر شود! حتی اگر این رهیاران الهی، آمادگی مشارکت در تربیت را ندارند، باید با آموزش و تربیت والدین، مسیر کمک گرفتن از آنها را برای نهاد تربیت هموار کنیم، اما به حذف یا کمرنگ کردن نقش آنها در فرآیند تربیت فکر نکنیم مِـنّـــا؛ تلاشی برای یافتن خویش در فراگیر امام 【فَمَن تَبِعَني فإِنّهُ مِنِّي】
سه روایت از یک حماسه: تحلیل از دریچه 🔥 انسجامی که در ۱۲ روز از فرزندان این مرز و بوم متجلی گشت، چنان خیره‌کننده بود که برای اثبات پیوند ناگسستنی میان “تهدید” و “وحدت” کفایت می‌کرد. اما این معادله ساده «جنگ > انسجام» در پس خود حقایقی عمیق‌تر را پنهان کرده است. 🧩 در تحلیل این پدیده شگفت‌انگیز، سه در برابر دیدگان ما قد علم می‌کند؛ سه تفسیر از آنچه در روزهای آتش و خون رخ داد. «هم‌سویی هویت‌ها»، «زایش هویت مشترک» یا «اصلاح نظام هویتی»؟ کدام تحلیل به حقیقت نزدیک‌تر است؟ 🌱 را می‌توان «نظریه رشد اضطراری» نامید. باورمندان به این دیدگاه معتقدند جنگ همچون کوره‌ای عمل می‌کند که ناخالصی‌های روح و عقل را می‌زداید. در این نگاه، انسان‌ها در مواجهه با خطر مشترک، به بلوغی اجباری می‌رسند که اختلافات را کم‌رنگ و وحدت را پررنگ می‌سازد (مثل این تحلیل هوشمندانه). گویی ، دوربین ذهن را از نمای نزدیک به نمای دور تغییر می‌دهد و ما ناگهان می‌بینیم که شباهت‌هایمان بیش از تفاوت‌هایمان است. ⚔️ ، «نظریه هویت واکنشی» است. در این تفسیر، خالق هویتی نوظهور است؛ هویتی که پیش از آن وجود نداشته یا کمرنگ بوده است. همچون دو قطره آب که در مواجهه با نیرویی بیرونی به هم می‌پیوندند، انسان‌ها در برابر دشمن مشترک، هویتی جدید می‌یابند. «ما» در برابر «آنها» شکل می‌گیرد و ایرانیت یا قومیت یا ...، چتری می‌شود برای پناه دادن به همه کسانی که تا دیروز خود را غریبه می‌پنداشتند. 🌊 اما ، که می‌توان آن را «نظریه لایه‌های هویتی» نامید، داستان متفاوتی روایت می‌کند. در این نگاه، جنگ نه خالق هویت است و نه اصلاح‌کننده هویت‌های فردی؛ بلکه تنها پرده‌برداری از حقیقتی است که همواره وجود داشته اما در زیر لایه‌های مدرن پنهان شده است. هویت‌های جمعی (چه اجتماعی و چه تاریخی) همچون رودخانه‌ای زیرزمینی در وجود همه ما جاری است، اما فرهنگ و نظام‌های تربیتی و اجتماعی معاصر، «من» را بر «ما» مقدم داشته‌اند. تنها این رودخانه را به سطح می‌آورد. 🔍 دوگانه محوریت-تبعیت در هویت‌های انسانی، شاید کلید فهم معمای باشد. در جوامعی که هویت فردی محور است و هویت‌های جمعی به حاشیه رانده شده‌اند، هر فرد جزیره‌ای مستقل است که تنها با پل‌های منفعت به دیگران متصل می‌شود. نتیجه چنین نظمی، جامعه‌ای است متشکل از «تنهایی‌های موازی» که در بهترین حالت، همزیستی مسالمت‌آمیز را تجربه می‌کنند، نه همبستگی عمیق را. 💫 آنچه به ارمغان می‌آورد، «معکوس‌سازی» این هرم هویتی است؛ هویت‌های جمعی از حاشیه به متن می‌آیند و هویت فردی موقتاً عقب می‌نشیند. این جابجایی، رمز است؛ انسجامی که نه از محو تفاوت‌ها، بلکه از تغییر اولویت‌ها حاصل می‌شود. شاید بتوان گفت جنگ، «آینه‌ای معکوس» است که به ما نشان می‌دهد در شرایط عادی چه چیزی را فدای چه چیزی کرده‌ایم. 🕊️ پرسش اساسی این است: آیا می‌توان به انسجام ملی دست یافت، بی‌آنکه بهای سنگین را پرداخت؟ آیا «همبستگی بدون تهدید» افسانه‌ای بیش نیست؟ شاید رمز این معما در بازنگری نظام‌های اجتماعی، تربیتی و فرهنگی‌مان نهفته باشد؛ نظام‌هایی که می‌توانند با محوریت دادن به ، انسجامی تاریخی را حتی در زمان صلح و غلبه حق برقرار سازند. @s_h_taba