هدایت شده از سالن مطالعه
#جهاد_تبیین
✡🔥#تبار_انحراف🔥✡
#پژوهشی_در_دشمنشناسی_تاریخی
نفوذ، خیانت و ایجاد انحراف یهود در ادیان از ابتدای مسیحیت تا کنون.
برگرفته از کتاب "#تبار_انحراف" تالیف و تحقیق استاد "#مهدی_طائب" تا مقاله دهم و بقیه از مؤلفین دیگر.
🖋مقاله اول؛
#پولس_و_عملیات_یهود_برای_تخریب_مسیحیت
https://eitaa.com/salonemotalee/4236
🖋 مقالهی دوم؛
#یهود_و_عصر_بعثت
https://eitaa.com/salonemotalee/4356
🖋 مقالهی سوم؛
#اسلام_و_تروریسم_تاریخی_یهود
https://eitaa.com/salonemotalee/4446
🖋 مقالهی چهارم؛
#مدینه_تا_قدس
https://eitaa.com/salonemotalee/4854
🖋 مقالهی پنجم: #مدینه_رویارویی_یهود_با_پیامبر
https://eitaa.com/salonemotalee/4957
🖋 مقالهی ششم:
#عملیات_روانی_یهود در مبارزه با اسلام
https://eitaa.com/salonemotalee/5038
🖋 مقالهی هفتم:
#ردپای_یهود_در_جنگ_بدر
https://eitaa.com/salonemotalee/1382
🖋 مقالهی هشتم:
#ردپای_یهود_در_جنگ_احد
https://eitaa.com/salonemotalee/5158
🖋 مقالهی نهم؛
#نبردهای_مستقیم_یهود_با_اسلام
https://eitaa.com/salonemotalee/5372
🖋 مقالهی دهم؛
#نقش_یهود_در_تحریف_غدیرخم
https://eitaa.com/salonemotalee/2217
🖋 مقالهی یازدهم؛ #نفوذ_در_سازمان_حکومتی_اسلام
https://eitaa.com/salonemotalee/5774
🖋 مقالهی دوازدهم:
#اقدامات_یهود_علیه_جبهه_حق_پس_از_پیامبر
https://eitaa.com/salonemotalee/5910
🖋 مقالهی سیزدهم:
#نقش_یهود_در_شهادت_حضرت_فاطمه (س)
https://eitaa.com/salonemotalee/6041
🖋 مقاله چهاردهم:
#اولین_عامل_نفوذی_یهود
https://eitaa.com/salonemotalee/6222
🖋 مقاله پانزدهم:
#سقیفه_بنیاسرائیل
https://eitaa.com/salonemotalee/6606
🖋 مقالهی شانزدهم:
#جنگهایخلفا_و_منفعتیهود_از_آن
https://eitaa.com/salonemotalee/6732
🖋 مقالهی هفدهم:
#عصر_عثمان_حکومت_بنیامیه_آلیهود
https://eitaa.com/salonemotalee/7137
🖋 مقالهی هجدهم:
#تبارشناسی_بنیامیه
https://eitaa.com/salonemotalee/7397
🖋 مقالهی نوزدهم:
#جنگ_جمل
ثمرات جنگ جمل برای اسلام یهودی اموی
https://eitaa.com/salonemotalee/7624
🖋 مقالهی بیستم:
#جنگ_صفین
جولانگاه نفوذیان یهودی
https://eitaa.com/salonemotalee/7745
🖋 مقالهی بیست و یکم:
#اشعث_بن_قیس
از مهرههای نفوذی یهود در عرصه سیاسی
https://eitaa.com/salonemotalee/7819
🖋 مقالهی بیست و دوم:
#آیا_ابنملجم_یهودی_بود؟
https://eitaa.com/salonemotalee/7890
🖋 مقالهی بیست و سوم:
#نقش_یهود_در_متلاشیشدن_لشکر_امامحسن
https://eitaa.com/salonemotalee/8075
🖋 مقالهی بیست و چهارم:
#تعاملات_معاویه_با_یهودیان
https://eitaa.com/salonemotalee/8304
🖋 مقالهی بیست و پنجم:
#بازخوانی_پرونده_یک_ترور_بیولوژیک
https://eitaa.com/salonemotalee/3493
🖋 مقالهی بیست و ششم:
#اثبات_نقش_یهود_در_شهادت_امام_حسین https://eitaa.com/salonemotalee/2459
🖋 مقالهی ۲۷م تا ۳۰ام:
#نفوذ_مهرههای_فرهنگی_یهود
۱. #کعب_الاحبار : https://eitaa.com/salonemotalee/1439
۲. #زید_بن_ثابت : https://eitaa.com/salonemotalee/1479
۳. #عبدالله_بن_سلام : https://eitaa.com/salonemotalee/1526
۴. #ابو_هریره : https://eitaa.com/salonemotalee/1553
◀️ این مقالات انشاءالله تا تحلیل #نفوذ_یهود در عصر حاضر ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
خادم شما در کانال @mehdi2506
#رمانهای_دفاع_مقدس_و_شهدا
🌷🇮🇷 #خداحافظ_سالار 🇮🇷🌷
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی
سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
◀️ قسمت نود و هفتم؛
ظهر که حسین آمد ماجرا را گفتم؛ گفت:
"تیکههای بزرگ لباس رو بده هر هفته ببرم لباسشویی بیرون، بقیه رو هم با هم میشوریم."
میخواست کمک کند، اما نمیگذاشتم.
مثل یک دانشجو، سخت درگیر خواندن و مطالعه بود.
وقت خالیش را هم با بچهها پر میکرد
وهب و مهدی را توی مسجد سیدالشهدا برای نماز جماعت میبرد
با آنها در جلسات هفتگی قرائت قرآن شرکت میکرد
میگفت:
"توی جلسه قرآن از پیرمردهای ۷۰ ساله تا بچههای مدرسه ابتدایی کنار هم مینشینن و قرآن میخونن
وهب برای اولین بار سوره تکاثر رو با لرزش صدا و کمی دلهره خواند
تشویقش کردم و حالا با صوت و لحن میخونه.
مهدی هم دوست داره مکبّر بشه
اگر چه گاهی اذکار رو جابهجا میگه و پیرمردهای
مسجد خوششون نمیاد."
نزدیک یک سال به همین منوال
گذشت
تفریح ما مسجد بود و نمازجمعه
حسین داشت پایان نامهاش را پیرامون تجربیات نبرد در پایان جنگ مینوشت
کمتر به خانه میآمد
با هم دورهایهاش درس میخواند
صبح روز چهاردهم خرداد، خواب و بیدار بودم که حسین کلید انداخت
وارد خانه شد
چشمانش سرخ و پلکهایش باد کرده بود
فکر کردم شاید اثر بیخوابی و درس خواندن باشد.
پرسیدم:
«چرا چشمات این طوری شده؟!»
یک دفعه زد زیر گریه و به پهنای صورتش اشک ریخت
اولین بار بود که به شدت مثل یک بچه یتیم پیش من گریه میکرد
نمیتوانست حرف بزند
با صدای بغضآلود و شکسته فقط یک کلمه گفت:
«امام ...»
و زانوهایش خم شد
دست روی سرش گذاشت
زار زد
از صبح رادیو صوت قرآن گذاشته بود و شب گذشته مجریِ خبر از مردم خواسته بود که برای امام دعا کنند
من هم به گریه افتادم
وهب و مهدی که برای مدرسه آماده میشدند نگاهمان میکردند.
حسین پیرهن سیاهش را پوشید
گفتم:
"ما رو هم برای تشییع ببر."
گفت:
"میرم جماران و میآم"
رفت و من تن همه بچهها لباس عزا پوشوندم
فردا صبح با یک پیکان قدیمی که تازه خریده بود آمد.
سوارمان کرد. اما از هر کوچه و خیابان که میخواستیم عبور کنیم به سیل جمعیت میخوردیم
یکجایی رسیدیم که ناچار شد پیکان را یک گوشه رها کند و ما هم به دریای جمعیت بپیوندیم
از همه جا آمده بودند.
سیاه پوش و گریان
از زن و مرد و پیر و جوان چند کیلومتر راه تا بهشت زهرا زیر گرمای سوزان خرداد پیاده رفتیم
تیزی آفتاب و گردوغباری که از اثر راه رفتن مردم به هوا برخاسته بود همه را تشنه و عطشزده کرده بود
زهرا بغلم بود. وهب و مهدی گامبهگام با بابایشان میرفتند
هرچند من و حسین مثل همه مردم در قیدوبند بچههایمان نبودیم صحنهای مثل قیامت بود.
گویی که همه فرزند و قوم و خویش را فراموش کردهاند،
چشمها به هلیکوپتری بود که چندبار پیکر امام را به محوطهٔ بهشت زهرا آورده بود
تعدادی از مردم معلق میان زمین و آسمان از هلیکوپتر آویزان بودند.
ادامه دارد ...
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🔰 #سخن_نگاشت | فرزندِ امام
رهبرانقلاب: شهید حاج عماد هم خودش را به قدر یک جوان ایرانی فرزند امام و نزدیک به امام میدانست؛ چرا؟ چون امام به او روح داده بود؛ امام او را زنده کرده بود.
🌹سالگرد شهادت #عماد_مغنیه
💻 Farsi.Khamenei.ir
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل روایت شهید سلیمانی از اتاق عملیات حزبالله با حضور ایشان و سید نصرالله و عماد مغنیه در آخرین مصاحبه با KHAMENEI.IR
🔺 بازنشر به مناسبت سالگرد شهادت شهید #عماد_مغنیه
💻 Farsi.Khamenei.ir
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
⭐️ مجموعه #طلیعه_فتح ۴
👈 سرمایهی جوانی امام(ره)؛ بنیان حکومت جمهوری اسلامی
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: حاج میرزا جواد آقای تهرانی که از علمای بسیار مؤمن، زاهد و خالص بود، نزدیک سی سال پیش، به بنده گفت: «برای تحصیل به قم رفتم و آن زمان، دیدم که یک سیّد طلبهی جوان و نورانی در حرم ایستاده، تحت الحنک را انداخته، نماز میخواند و اشک میریزد و تضرّع میکند. او را نشناخته، مجذوبش شدم؛ پرسیدم این آقای نورانی کیست؟ گفتند روحالله خمینی است. وقتی آقا روحالله، در دورهی جوانی، این سرمایه و ذخیره را پدید میآورد، در سن هشتاد سالگی، امام و بنیانگذار حکومت جمهوری اسلامی میشود.» ۱۳۷۴/۰۹/۱۶
🎨 تصویر: حضرت امام خمینی(ره) در دوران جوانی
💻 Farsi.Khamenei.ir
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
✡ 🕎 #تحقیقی_در_مورد_هولوکاست (۲)
✡ #دادگاه_نورنبرگ ✡
نویسنده: دیوید دیوک
مترجم: محمدحسین خدّامی
🔸قسمت چهارم؛
✡ وقتی من کم کم متوجه شدم که جنگ، چنین بیعدالتهایی را در هر دو جبهه ایجاد کرده است، در اعتقاد خود که آلمانیها را تنها مقصران جنگ جهانی دوم میشناخت، واقعاً تردید کردم.
✡ کشف ارتکاب فجایع توسط متفقین مرا به یاد حمله تبلیغاتی شرارتباری انداخت که در جریان جنگ بین ایالات امریکا پس از آزادسازی اردوگاه زندان اندرسون ویل توسط نیروهای شمالی، بر ضد اهل جنوب به راه افتاد.
زندانیان شمالیِ بسیاری در آن زمان در اثر بیماری و سوء تغذیه مرده بودند.
اما علت ماجرا این بود که نیروهای جنوبی واقعاً چیزی نداشتند که به زندانیان خود بدهند.
✡ بسیاری از خود اهالی جنوب از سیاست «زمین سوخته» ویلیام تکامسه شرمن یعنی تخریب ریلهای قطار و محاصره دریایی جنوب بهشدت رنج میبردند.
در چنین شرایطی تبدیل شدن اردوگاههای زندان به جهنم مایهی تعجب نیست و لازم نیست ریشهی آن را در نقشهای بدخواهانه و با یک توطئه جستجو کنیم.
✡ در همین حال من در دانشگاه خوانده بودم با اینکه اهالی شمال از کمبود غذا رنج نمیبردند. اما شرایط اردوگاههای زندانهای تحت کنترل نیروهای شمالی بدتر از زندانهای جنوبی بود. (۳۷)
وقتی من از دستور مستقیم لینکلن مبتنی بر منع زندانبانان شمالی از تحویل بستههای غذا و پتوهای ارسالی توسط بستگانشان به زندانیان مطلع شدم، به این حقیقت تلخ پی بردم که افراد پیروز همیشه خود را عادل و مغلوبان را ظالم نشان میدهند.
✡ با در نظر گرفتن بیعدالتی آشکار در محاکمات نورنبرگ، نگاه بیطرف به هولوکاست برایم آسانتر شد.
زیرا پایههای هولوکاست بر اتهاماتِ تنظیم شده در دادگاه بینالمللی نظامی نورنبرگ استوار بود.
✡ یک نمونه از مدارک قدیمی هولوکاست، اعترافات معروف رودلف هوس (Rudolf Höss) فرمانده نازی سابق اردوگاه آشویتس است.
مورخین هولوکاست چندین سال اعترافات هوس را به عنوان مدرک نابودسازی یهودیان توسط نازیها در بوق و کرنا کرده بودند.
در واقع این اعترافات مبنای اصلی اتهام قتلعام بهوسیله گاز در آشویتس بوده است.
✡ برجستهترین مورخ هولوکاست رائول هیلبرگ بیش از حد بر این اعترافات تکیه میکرد، اما وقتی محتوای کامل و ویراستاری نشدهی اعترافات بهطور گسترده و علمی در سال ۱۹۶۰ روشن شد، بسیاری از کارشناسان هولوکاست احساس شرمندگی کردند و در سال ۱۹۹۰ برخی به بیاعتباری آشکار آن اذعان نمودند.
کریستوفر برونینگ تاریخدان در مقالهای در مجله وانیتی فر اذعان میکند:
«هوس همیشه یک شاهد ضعیف و حواسپرت بوده است.
به همین دلیل تجدیدنظرطلبان همیشه برای استدلالات خود به او اشاره میکردند تا وقایع گذشتهی آشویتس را کاملاً بیاعتبار سازند.» (۳۸)
✡ نخستین مشکل در رابطه با ارقام بود.
در اعترافات ادعا شدهی وی، آمده است که بیش از ۲/۵ میلیون یهودی در آشویتس با گاز کشته شدند.
تقریباً تمامِ بهاصطلاح صاحبنظران مسأله هولوکاست از جمله سرپرست فعلی موزه و مرکز اردوگاه آشویتس دکتر فرانسیزک پایپر (Franciszek Piper) اکنون این رقم را ۱/۲ میلیون میدانند.
چرا هوس باید دروغ گفته باشد؟!
✡ همچنین برخی اعترافات هوس ناشدنی و غیرممکن هستند.
مثلاً او ادعا کرد پس از کشتن صدها تن از قربانیان بوسیله سیانید هیدروژن، کارگران بلافاصله به اتاقهایی که از گاز تخلیه نشده بود، وارد میشدند و بدون اینکه ماسک گاز به صورت بزنند جنازهها را منتقل میکردند.
او حتی توصیف کرده است چگونه آنها به سیگار کشیدن یا خوردن غذای سبک در حین انجام کار مشغول بودند.
در حالیکه، حتی امروزه در ایالت کالیفرنیا، اتاق گاز را به مدت چند ساعت پس از اعدام از گاز تخلیه میکنند.
✡ حتی پس از این مدت، کارگران بدون ماسک گاز و لباسهای مخصوص محافظ از نفوذ ماده سمی، نمیتوانند وارد اتاق شود.
این ماده سمی میتواند با داخل شدن از طریق منافذ ریز بدن، فرد را بکشد.
هرکس در اردوگاهها بلافاصله وارد اتاق بزرگی شود که از گاز کشنده سیانید هیدروژن اشباع شده و صدها انسان در اثر آن مردهاند، به سرعت خود نیز به قربانیان ملحق خواهد شد.
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/8436
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
#داستان ۲
#دمشق_شهرِ_عشق
قسمت بیست و هشتم؛
بسمه خبر نداشت خیالم زیر و رو شده
با سنگینی صدایش روی سرم خراب شد:
«کل رافضیهای داریا همین چند تا خونوادهایه که امشب اینجا جمع شدن! فقط کافیه همین چند نفر رو بفرستیم جهنم!»
باورم نمیشد برای آدمکشی به حرم آمده و در دلش از قتل عام این شیعیان قند آب میشد
نیشخندی نشانم داد و ذوق کرد:
«همه این برادرها اسلحه دارن، فقط کافیه ما حرم رو بههم بریزیم، دیگه بقیهاش با ایناس!»
نگاهم در حدقه چشمانم از وحشت میلرزید و میدیدم وحشیانه به سمت حرم قُشونکشی کردهاند
قلبم از تپش افتاد.
ابوجعده کمی عقبتر آماده ایستاده و با نگاهش همه را میپایید
بسمه دوباره دستم را به سمت حرم کشید و زیر لب رجز میخواند:
«امشب انتقام فرحان رو میگیرم!»
دلم در سینه دست و پا میزد
او میخواست شیرم کند که برایم اراجیف میبافت:
«سه سال پیش شوهرم تو کربلا تیکهتیکه شد تا چندتا رافضی رو به جهنم بفرسته، امشب با خون این مرتدها انتقامش رو میگیرم! تو هم امشب میتونی انتقام رفتن شوهرت رو بگیری!»
از حرفهایش میفهمیدم شوهرش در عملیات انتحاری کشته شده
میترسیدم برای انتحاری دیگری مرا طعمه کرده باشد
مقابل حرم قدمهایم به زمین قفل شد
به سرعت به سمتم چرخید:
«چته؟ دوباره ترسیدی؟»
دلی که سالها کافر شده بود حالا برای حرم میتپید،
تنم از ترس تصمیم بسمه میلرزید
ولی او کمر به قتل شیعیان حاضر در حرم بسته بود
با نگاهش به چشمانم فرو رفت و فرمان داد:
«فقط کافیه چارتا مفاتیح پاره بشه تا تحریکشون کنیم به سمت مون حمله کنن، اونوقت مردها از بیرون وارد میشن و همهشون رو میفرستن به درک!»
چشمانش شبیه دو چاه از آتش شعله میکشید
نافرمانی نگاهم را میدید
کمی به سمت ابوجعده چرخید و بیرحمانه تهدیدم کرد:
«میخوای برگرد خونه! همین امشب دستور ذبح شوهرت تو راه ترکیه رو میده و عقدت میکنه!»
نغمه مناجات از حرم به گوشم میرسید
چشمان ابوجعده دست از سرِ صورتم بر نمیداشت
مظلومانه زمزمه کردم:
«باشه…»
فقط به اندازه همین یک کلمه نفسم یاری کرد
بسمه همین طعمه برایش کافی بود
دوباره دستم را سمت حرم کشید.
باورم نمیشد به پیشواز کشتن اینهمه انسان، یاد خدا باشد که مرتب لبانش میجنبید و قرآن میخواند.
پس از سالها جدایی از عشق و عقیده کودکی و نوجوانیام اینبار نه به نیت زیارت که به قصد جنایت میخواستم وارد حرم دختر حضرت علی (علیهالسلام) شوم
قدمهایم میلرزید.
عدهای زن و کودک در حرم نشسته بودند،
صدای نوحه از سمت مردان به گوشم میرسید
عطر خنک و خوش رایحه حرم مستم کرده بود که نعره بسمه پرده پریشانیام را پاره کرد.
ادامه دارد ...
قسمت بعد؛ https://eitaa.com/salonemotalee/8437
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
🌍 امروز ۲۲ رجب؛ یادآور دو مناسبت در تاریخ اسلام است:
◀️ فرار #ابوبکر در #غزوه_خیبر (۷ق)
◀️ مرگ #معاویة بن ابیسفیان (۶٠ق)
به همین مناسبتها مقالههایی در این کانال تقدیم شده که یادآوری میشود؛
#ابوبکر #اولین_عامل_نفوذی_یهود
https://eitaa.com/salonemotalee/6222
#تعاملات_معاویه_با_یهودیان
https://eitaa.com/salonemotalee/8304
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee
واکاوی فرار ابوبکر از جنگ خیبر.pdf
990K
✍️ دانلود مقاله
✡ واکاوی فرار #خلیفهٔ_اول از جنگ با یهود خیبر
🔸🌺🔸--------------
@salonemotalee