eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
627 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
168 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
"من ایرانم"و... دوباره مانده‌ام من با "حلالم کن" شنیدن‌ها شکوهِ رفتن یارانِ به راهِ عشق دیدن‌ها چه عطر جنتی می‌آید از کرب و بلای تو چه شوقی هست در، از بند این دنیا رهیدن‌ها برای عاشقانی که به سر دادن شتابانند چرا حیرت کنم از شوق در با سر دویدن‌ها چه دلچسب است هر رنجی به شوق دیدن جانان چه جانبخش است با سودای تو سختی کشیدن‌ها جهان را طی کنی پای پیاده باز می‌ارزد به یک آن طعم شیرین نگاهت را چشیدن‌ها صفایی هست در سعی همه دلدادگان تو چه شوری هست در جان‌هایشان وقت رسیدن‌ها پریشان در فراقم من ،فقط، فکر عراقم من به جانم می‌زند آتش"من ایرانم..."شنیدن‌ها تو خیلی مهربان‌تر هستی از آنی که بگذاری بماند عاشق دلداده‌ای در گوشه‌ای تنها @shaeranehowzavi
غم آمد و پای‌بست تقدیرم کرد دنیا دنیا به درد زنجیرم کرد سرگرم به بازی جوانی بودم رنج و غم و بار زندگی پیرم کرد @shaeranehowzavi
به حریم قرب خدا کسی، ز ره ریا ننهاده پا نرسی به قرب خدا اگر، نشود بَری دلت از ریا پیِ مال و مکنت و سیم و زر، مکن از طریق خطا گذر مفکن به غیر خدا نظر، که نیفتی از نظر خدا @shaeranehowzavi
دلتنگم و نیست جز تو درمان ، الغوث من دشـتم و تو همیشـه باران ،الغوث عجل لولیک الفرج چشـمه ی نور شب خیمه زده به قصد ایمان، الغوث @shaeranehowzavi
حک شدی مانند دشنام رکیکی روی دیوار مبال جاده‌ای منفور مانده‌ای مانند مرداری نهان در آشغال کوچه‌ای چرکین مثل مولود پلیدی حاصل دلالی قواده‌ای منفور ای دریغ از نام بنیامین بر تو ای نوزادکش، ای وصله‌ی ناجور فرزندان اسرائیل تهمت مردی کجا و تو کجا ای شرمگین از شیوه‌ی خون‌ریزی‌ات قابیل؟ روسپید از تو تمام روسپی‌ها، ای به ظاهر مرد! ای چو خفاشان خون‌آشام شوم هرزه‌ی شبگرد از تو خواهد ماند چون هم‌پیشه‌ات شارون لاشه‌ی گندیده‌ای بر دامن صهیون در دل ویرانه‌ها پوسیده چون سگ‌ماده‌ای منفور ای نتانیاهو! نه تنها بچه‌های غزه با بغض تو می‌بالند می‌زنندت سنگ نفرین مردم دنیا بی‌هراس از زوزه‌‌ات چون در قفس، فردا حبس خواهی شد همچو گرگی پوزه‌اش پوشیده در قلاده‌ای منفور @shaeranehowzavi
قلبم شکسته… خسته‌ام… زخمی شده بالم… سایه به سایه مرگ می‌آید به دنبالم بی دامن سرسبز مادر مانده پژمرده گل‌های زرد و قرمز پیراهن و شالم من با تمام کودکی، در میهنم امروز میراث‌دار رنج و اندوهی کهن‌سالم عکاس‌ها! عکاس‌ها! از من چه می‌خواهید؟ من کِی شبیه خنده‌های کارت‌پستالم؟ غمگین‌ترینم من! چه می‌فهمید از احساسم؟ تنهاترینم من! چه می‌پرسید از احوالم؟ شاید مرا در انفجاری تازه بشناسید با گریه‌های گیره‌مو… با بغض خلخالم… آه ای شما راحت‌نشسته گوشهٔ خانه! جز ایستادن راه حلی نیست در عالم @shaeranehowzavi
غزلی از زبان کودک درونم... به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم همه آماده...کفش و کوله...حتی گیره ی مویم... به گوشت میرسم از دورها... از دور های دور... ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم اِله بیکم...هِله بیکم...؟! نمیدانم چه میگوید! غذاهای بهشتی را تعارف میکند سویم ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما بیاد کودکان کربلا چیزی نمیگویم رقیه_دوستم_موهای درهم برهمی دارد برای او ندارم هدیه ای جز گیرهٔ مویم... کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟! زنی با مهربانی مینشیند آه... پهلویم... # من اینجا آسمان را دیده ام با قد کوتاهم نمیخواهم که پیدایم کنند آری... نمیخواهم... @shaeranehowzavi
وقتی که دوباره عشق مهمان دارد زخمی است ولی هنوز درمان دارد می آید ویکباره دگر می سوزد آنکس که به کار عشق ایمان دارد ویران کند وبسازد از نو به جهان تا جان به تن وتن به جهان جان دارد این معجزه مسیح چشمان شماست گه خیس وگهی هوای باران دارد آیینه همان کلام و رفتارشماست هرصبح که اندیشه خوبان دارد @shaeranehowzavi
هدایت شده از شرح آتش دل
‌ 🏴 یا حسین شب جمعه به غیر نام حسین بر دل خستگان دوایی نیست نیست همفکر و هم‌قدم با ما، هرکه خون‌خواه و کربلایی نیست خون پاک تو و ابومهدی به هم آمیخت در طریق حسین بین ما و عراق بعد شما تا قیامت دگر جدایی نیست ✍️، ۱۴۰۳/۰۶/۰۲ ساعت به وقت ۰۱:۲۰ 💔 هدیه به ارواح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس صلوات @SharheAtasheDel
مبتلایان تو در راه اباعبدالله مانده ام با دل پر آه اباعبدالله شاکرم مثل همیشه ‌ که با من مانده غم دیرین تو همراه ابا عبدالله @shaeranehowzavi
ای دست از آستین به درآورده پیش از این محکم بگیر زیر سرت را به آستین وقتی به قلب من بزنی تندتر بزن بشکن بکوب مطرب موزون نازنین بردار ابرِ زیر دو ابروی ماه را مانند شیشه برق بینداز بر جبین یک لحظه با توقف عالم نفس بگیر بنشان غبارِ باد و بلندم کن از زمین ای دستبردِ رهزن زلف تو پُر طلا ای حلقه گشته پنجه به موی تو بی‌نگین دروازه در سکوت گشودند و الفرار! مژگان مگر به هم زدی ای فتنه آفرین این سر سرِ من است مهیای اشتباه آن لب لبِ تو بود سنابرق آتشین بر نکته‌های ریز خودش خط کشید لب روی سر از صدای خودش پا گذاشت مین امید من به آبِ رخ هفت رنگ کیست این کیست این که نیست امیدم به غیر از این دلواپس غنایمِ ناقابل‌ات نباش بنگر به دشمن‌ام که چه زیباست روی زین این از یسار تاخته وقتی زدم به چپ این راست پنجه تا بدرد لشکر از یمین دود از نفس برآورد امروز این کَهَر آتش گشوده روی دو میدان به منخرین ما پوزه‌های خونی و ناکام و تشنه را خشکانده مثل جوهرِ کفران مسلمین بنگر به آن سواره‌ی زیبای بی‌نقاب اما خدانکرده نه با چشم آن و این دنبال جایِ پایِ که افتاده آفتاب او را هدف گرفته کماندارم از کمین کویی اگر به باد نپیمودم آن چنان رویی هم از غبار نمی‌پوشم این چنین با نقشِ پرده‌های جهان می‌کشم کنار یک برگِ فاتح دل اگر خورده بر زمین @shaeranehowzavi
چگونه شعر بگویم تمام زینب را در ابتدای تو ماندیم٬ کیستی بانو؟ * خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است چقدر سهم تو از زخم و درد بسیار است! ☘️روحشون شاد @shaeranehowzavi
کوچه ها دلگیر مثل جمعه ی پاییز شد باز پرچم ها به دار عشق حلق آویز شد هر طرف اشکی روان شد سوی اقیانوس نور سیل حتی روبرویش قطره ای ناچیز شد شهر پر شد از هیاهوی نسیم الرحیل از نجف تا کربلا مانند رستاخیز شد کاش می شد رفت و گم شد در مسیر اربعین بوی تربت را تنفس کرد و عطر آمیز شد حال من در گرد و خاک کربلا سالم تر است اصلا از اول تنفس در حرم تجویز شد «عقل می گوید بمان و عشق می گوید برو» رأی ما در کربلا رفتن به دل تفویض شد من که جاماندم ولی «یا لیتنا کنا معک» چشم هایم کاسه ی صبری است که لبریز شد @shaeranehowzavi
Mahmoud Karimi - Be Nafashaye Atashinam [128].mp3
5.36M
شاعر: امیر حسین هدایتی با مداحی: حاج محمود کریمی @ashareamirhosienhedayati
السلام ای دلبر زینب، رسیده خواهرت با دلی پر خون نشسته روی قبر اطهرت ای عزیز خفته در خاک ای گل نیزه‌نشین خیز! حال خواهرت را در دل صحرا ببین دشت دهشتناک می‌باشد می‌آید سوز غم گریه‌ی جانسوز اصغر می‌رسد بر گوش هم بعد تو سالار زینب، در غروبی جانفزا هلهله برخاست با آتش، در آن دشت بلا در میان قتلگاهت دیدمت درهم شدی تیرها وقتی که باریدند، دیدم کم شدی زیر سم اسبها رفتی عزیز مادرم زیر و رو شد قلب خواهر، ای تمام باورم نای گفتن نیست بس‌که تازیانه خورده‌ام از چپ و از راست ضربه بی‌بهانه خورده‌ام کوفه و شام بلا هر یک مرا داده عذاب شام اما بیشتر، ای نور چشم بوتراب خنده‌ی مردم جدا، زخم زبانهاشان جدا از روی نی‌ها می‌افتادند سرها زیر پا نور ایمان در قلوب شامیان خاموش بود درد با ما یکسره همراه و هم‌آغوش بود دخترت دق کرد آنجا، جان جانانم حسین تا که دیده تشت و حنجر، ماه تابانم حسین در غم مرگ رقیه، زینبت بیچاره شد در خرابه خواهرت درمانده و آواره شد بوریا جای کفن شد خاک بر فرق جهان با خسوفت از تن ما رفت جان، ای مهربان بعد تو ای ماه زینب زندگی جز مرگ نیست در میان باغ قلبم، شاخه‌ای با برگ نیست می‌روم اما دل من پیش جسمت خاک شد در فراق ما برادر نوحه‌خوان افلاک شد پرچم پیروزی‌ات را می‌برم بر روی دوش بعد تو رسوا نمایم فتنه‌ی هر دین‌فروش @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسل ما منتقم خون حسین است حسین دل‌مان عاشق و مجنون حسین است حسین عشق از روز ازل مُهر درِ خانه‌ی اوست (این‌حسین است که عالم همه دیوانه‌ی اوست) نسل ما نسل شهیدان به خون غلتان است نسل "فهمیده" ای از "باکری" و "چمران" است رود جاری شده تا بکرترین دریاهاست نسل ما نسل حسینی‌ست، خود عاشوراست شور آباد شدن در دل ویرانی‌هاست نسل عمارِ رسول است و سلیمانی‌هاست همه مجنون حسینیم و همه مختاریم جمعه تا جمعه پر از تاب و تب دیداریم بگذارید بدانند همه "ما هستیم" قطره‌ای منتظر پهنه‌ی دریا هستیم او که باید برسد از دل اعماق قرون او که دل را همه پر کرده، پر از عشق و جنون او که آرامِ دل منتظران خواهد شد (عالم‌ پیر دگر باره جوان خواهد شد) شب تاریک جهان تشنه‌ی نوری ابدیست نسل ما‌ منتقم‌ خون‌ حسین‌ ابن علی‌ست.... @shaeranehowzavi
باز هم آسمان به اشک افتاد باز هم‌عطر اربعین پیچید باز آمد صدای یا مظلوم این ندا در دل زمین‌پیچید آمدم‌مثل قطره ای تنها تا به دریای بی کران برسم آمدم تا که زائرت باشم به تو گریان و روضه خوان برسم مرز در ازدحام زائرهاست عاشقانت به صف شدند آقا کاروان کاروان به سمت بهشت باز هم اربعین و کرب و بلا عطر چای عراقی از هر سو می رسد تا مشام هر زائر اقتدا کرده قلب مشتاقان به قدم های حضرت جابر السلام ای امام زنده دلان السلام ای شهید،ای مولا عاشقت عاقبت بخیر شده با دعاهای حضرت زهرا @shaeranehowzavi
این خاک زمینی است زمینی دیگر آغشته به خون نازنینی دیگر ای کاش دوباره قسمت ما بشود یک پای پیاده اربعینی دیگر @shaeranehowzavi
برگشتم از رسالت انجام داده‌ام زخمی‌ترین پیمبر غمگین جاده‌ام ناباورانه از سفرم خیل خارها تبریک گفته‌اند به پای پیاده‌ام یا نیست باورم که در این خاک خفته‌ای یا بر مزار باور خود ایستاده‌ام بارانم و ز بام خرابه چکیده‌ام شرمندهٔ سه‌سالهٔ از دست داده‌ام زیر چراغ ماه سرت خواب رفته‌ام بر شانهٔ کجاوهٔ تو سر نهاده‌ام دل می‌زدم به آب و به آتش برای تو از خیمه‌ها بپرس که پروانه زاده‌ام چون ابر آب می‌شدم از آفتاب شام تا ذره‌ای خلل نرسد بر اراده‌ام علیهاالسلام @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قصیده اربعین . . کدام چله نشین است این چنین که منم علم به دوش دراین ظهراربعین که منم اویس،دست تکان می دهد براهل یمن چهل عمود بیایید ازیمین که منم چهل عمودنرفتم که دست حرمله ای کمان به دست فرودآمدازکمین که منم ببین درآینه ی شط شکوه ساقی را خدا که دست برآرد ازآستین که منم چهل عمود،شبی ازفرات رد شده ام به روی دست،ورق های یاسمین که منم! سکوت تشنه لبانیم ساقیا مددی أَدِر، و ناوِلُني مثلَ ساتكين كه منم امام خوانده تورا"نافذالبصیره"وبس برآر دست ازآن چشمه ی یقین که منم علم به دوش،شهیدان کیستند به دشت؟ به لاله پوش ترین قسمت زمین که منم کجاست سوره ی یاسین سربریده به طف به نیزه می شنوم شرح یاوسین که منم میان معرکه "هل من معین"کیست به دشت؟ به نیزه ،شعشعه ی ماه بی معین که منم نشسته جلوه ی ثاراللهی به پیرهنش نشسته نقش هوالله برنگین که منم خموش ردشدی ازخیمه گاه سوخته ای شکسته بشنو ازاین تار بی طنین که منم کنار علقمه ساعت به وقت مرثیه است در این قصیده ببین داغ بر جبین که منم @shaeranehowzavi
در کدامین موکب آب و نان به زائر می دهی در مشـایـه جـان تـازه بـر شعـائـــر می دهی می رسد نـزد عمـود چندم عطـرت بـر مشام در کجـای اربعیـن، خلعت به شـاعر می دهی ....................... در کـدامیـن منـزل آقـا استـراحـت  می کنی پـای زائـر را کجـا خوب از جـراحت می کنی در نجـف یـا کـربــلا و کـوفـه و سهـله ، کـجا صحبـت از جدّ شهیـدت با صراحت می کنی ..................... در کجـاهـا روضـه می خـوانی بـرای زائـرین می زنی بـوسـه به لـب های کدام از خادمین کی بگیـرد دست و بـازوی تـو را در بیـن راه وقتـی از داغ اسیـران بـا سـر افتــادی زمین ................ آب از دسـتِ چـه سقّـایـی کنی آقا طلـب آب اصـلا میـزنـی در ایـن مسیــر آیـا بـه لـب ای زبــانــم لال امّـــا پــرسـشی دارم حـزیـن مـی دهـی آیـا کسی را وصـف سقّـایــی لقب @shaeranehowzavi
🏴 با آه چهل روزه که باران جاریست مهتاب هم از داغ غمت سخت گریست در سینه شکست بغض جان‌سوز فراق درمان دلِ تنگ، به‌جز وصل تو نیست! @shaeranehowzavi