حجت الاسلام و المسلمین شیخ الاسلامی معاون فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات طی حکمی حجت الاسلام و المسلمین سید محمدمهدی شفیعی را به عنوان دبیر پنجمین دوره جشنواره بین المللی شعرحوزه(اشراق) منصوب نمود.
همچنین در احکام جداگانهای حجت الاسلام و المسلمین زکریا اخلاقی به عنوان دبیر علمی و جناب آقای سیدعلی نقیب به عنوان دبیر اجرایی این جشنواره منصوب شدند.
لازم به ذکر است پنجمین دوره جشنواره بین المللی شعرحوزه(اشراق) در سال ۱۴۰۰ با اعلام فراخوان و دریافت آثار برگزار خواهد شد.
✍️هوالکریم
یا حسین شد ذکرِ جمعِ اَنبیاء
خالقِ هر دو جهان گفتا حسین
آدم از رویِ اِنابه با امید
دربهشت جاودان گفتا حسین
در میان کوهیِ از آتش خلیل
در عبور از امتحان گفتا حسین
نوح در هنگامِ طوفان بلا
در نجاتِ کاروان گفتا حسین
حضرت یونس میان بطنِ حُوت
بهرِ اَخذ یک امان گفتا حسین
قعرِ زندان فِتَن با اضطراب
یوسف کنعانیان گفتا حسین
موسیِ عمران درونِ رود نیل
با تمام این توان گفتا حسین
عیسیِ مریم به قُنداقِ شرف
تا گشودندش زبان گفتا حسین
مصطفی در غار ثور و در حَرا
با خدایِ مهربان گفتا حسین
مرتضی در بدر و خیبر یا اُحد
بارها آن قهرمان گفتا حسین
مجتبی هنگام غربت در سجود
با نوا و با فغان گفتا حسین
جبرئیل از آسمانها چون گذشت
کهکشان تا کهکشان گفتا حسین
جملهء حور و ملک لبیک گو
پادشاه جنّیان گفتا حسین
ظرفِ زیبایِ نزول آیه ها
آن نشان بی نشان گفتا حسین
امشبی را گوش دل را باز کن
هرچه در سرّ نهان گفتا حسین
سرخوش و مست و پُر از شور و شعف
مادحِ اهلِ جَنان گفتا حسین
عالَمِ برزخ شده غرقِ نوا
کودک و پیر و جوان گفتا حسین
ماه وخورشید و ستاره سرخوش اند
جلوه ها کرد آسمان گفتا حسین
لاله روئید و عیان گفتا حسین
غنچه خندید و به جان گفتا حسین
ابر و باد و رودها مجنون شدند
چشمه جوشید و روان گفتا حسین
قمریان و بلبلان عاشق شدند
هُدهُدِ بی آشیان گفتا حسین
درّ و مرواریدِ دریا خنده کرد
لَعلِ نابِ دُرفشان گفتا حسین
کعبه و سعی و صفا و مروه با
برترین جایِ مکان گفتا حسین
کربلا عرشِ خدا رویِ زمین
این کران تا آن کران گفتا حسین
در میان صحنهء گودالِ خون
فاطمه مُویه کنان گفتا حسین
در کنار ِ علقمه شاهِ وفا
ساقی لب تشنگان گفتا حسین
بارها و بارها در دشت غم
زینب قامت کمان گفتا حسین
هر وجودی یا حسین گفت از وجود
وای بر من خیزران گفتا حسین
مهدی امشب کربلا بیتوته کرد
نوحه گر صاحب زمان گفتا حسین
#عباس_بهمنی
@chanddaneyaghot
.
💠 #اَلسّلامُ_عَلیکَ_أیهَا_الْعَبْدُ_الصّالِح
آمدی شد زمین گرفتارت، شد جهان با تو باصفا عباس
خندهها بر لب علی گل کرد، دید تا چهرۀ تو را عباس
گل گلزار مصطفایی تو، میوۀ باغ مرتضایی تو
شیر میدان کربلایی تو، آفرین بر تو مرحبا عباس
ای رخت جلوۀ جمال علی، صولتت مظهر جلال علی
دستهایت پناه آل علی، چه کسی مثل توست یا عباس؟
یاور حیدر و حسین و حسن، دلت از یاد فاطمه روشن
زینبت با تو ایمن از دشمن، معدن غیرت و وفا عباس
روی زیبای تو بهشت برین، ای به قربانت آسمان و زمین
پسر باحیای امّبنین، ای علمدار کربلا عباس
شاه دین تکیه کرده بود به تو، صد سلام و دوصد درود به تو
میکند کعبه هم سجود به تو، بندۀ صالح خدا عباس
جلوه کردی بهشت نور گرفت، نینوا با دم تو شور گرفت
شعرها با غمت شعور گرفت، گشت مهر تو کیمیا عباس
پسر دلربای شاه عرب، وای اگر بر کسی کنی تو غضب
آبرو از تو یافت شرم و ادب، ماه حُسن و گل حیا عباس
چشمهای تو آسمان حرم، قامتت سرو بوستان حرم
ای نگهبان مهربان حرم، دستهایت گرهگشا عباس
ماه نورانی عشیره تویی، مؤمن نافذالبصیره تویی
در صف کارزار چیره تویی بر دلیران اشقیا عباس
مظهر حلم و مخزن کرمی، تو سپهدار و صاحب علمی
هر زمانی حسین داشت غمی، کرده بیشک تو را صدا عباس
تو برای حسین سرداری، غمگساری برادری یاری
یاور و ساقی و علمداری، ای امامت ز تو رضا عباس
عشق تو کرده در دلم خانه، دلِ بی یاد توست ویرانه
میشود با گناه بیگانه، هرکه شد با تو آشنا عباس
دردها میشود دوا با تو، حاجت عالمی روا با تو
شد حسینیه سینهها با تو، گاه در جمع ما بیا عباس
#محمدتقی_عارفیان، ۱۳۹۹/۱۲/۲۸
.
🌸 خبری از شما نشد آقا
آخرین جمعه هم رسید امسال، خبری از شما نشد آقا
چشم ما با شما نشد روشن، دل غمدیده وا نشد آقا
روزها رفت و هفتهها بگذشت، ماهها در پی هم آمد و رفت
سال هم میرسد به آخر و باز حاجت ما روا نشد آقا
اشتیاق، انتظار، صبر، فراق، چشم ما شد سپید در غم تو
روز هجران به سر نیامد باز، نوبت وصل ما نشد آقا
جمعهها آمدند از پی هم، با تو گفتیم شرح دردِ فراق
زخم این سینه التیام نیافت، درد کهنه دوا نشد آقا
گریه کردیم و ناله سردادیم: العجل العجل، بیا مهدی
در فراق تو اشک باریدیم دل ز داغت جدا نشد آقا
دل به داغ تو مبتلا کردیم، ندبه ندبه تو را صدا کردیم
ما برای فرج دعا کردیم، مستجاب این دعا نشد آقا
از تو حتی نیامده خبری تا که دلخوش به آن خبر باشیم
در افق از شکوه آمدنت گردی آخر بهپا نشد آقا
عالم از ظلم و جور پر شده است، کی تو پا در رکاب خواهی کرد؟
العجل صاحبالزمان الغوث، وقت عدل و وفا نشد آقا؟
در خزان فراق پژمردیم، بد شنیدیم و زخمها خوردیم
در غمت جان به لب شدیم اما جان فدای شما نشد آقا
روز از روضۀ غمت زاریم، شب چو شمع از فراق بیداریم
ای بهار حقیقی، آمدنت خبر سال ما نشد آقا
در میان زلال بارش اشک دیدن تو عجب صفا دارد
شاه خوبانی و تماشایت قسمت این گدا نشد آقا
اشتیاق، انتظار، صبر، فراق، جمعهها واژههای دلتنگی
آخرین جمعه رو به پایان است، خبری از شما نشد آقا...
#محمدتقی_عارفیان، آخرین آدینۀ سال ۱۳۹۷
✍هوالکریم
.........................................................................
حِسّ غروبِ جمعه دارم آخر سال
حال و هوای شنبه را دارد به دنبال
کی می رسانند این خبر را مهدی آمد
عکس تو را بینم به هر وبگاه و پرتال
باید به نام دلربایت قد علم کرد
باید که قامت را الف کرد وسپس دال
باید به خاک زیر پایت بوسه ها داد
با نسخه اش درمان شود کور و کر ولال
در آستان مسجد سبز و قشنگت
صدها ملک جارو کشد با شهپر و بال
بـازآ نقــاب سبــز را از چهــره بـردار
پنهان مکن خورشید را در پشت آن شال
یک دم نگاهی بر رخ این عبد بنما
تا نقش خود بینم کنار آن سِیه خال
بایک نظر دل را مصفّایش نما تا
اِهدا کنم در راه تو اولاد و اموال
آلِ فـلانِ بـی خــدا را ریشـه بـرکن
شیطان اکبر را به دست خود بکن چال
در این دیار پر گهر آقا به عشقت
آماده باشد سر دهد صد رستم زال
با نورِ تو ، ما راهِ خود پیدا نمودیم
بی اعتنا بر دشمن و هر قیل و هر قال
ای شیعهء شیدا به تعجیلِ ظهورش
صدها تحیّت کن نثار احمد و آل
تحویل سال است ای خدا خود چاره ای ساز
لطفی نما بر این دل شوریده احوال
با نام مهدی حال ما را شاد گردان
ای صاحب هرحالت وهرحول وهرحال
بهمن زِ وصلت کی شود خوشدل حبیبا
تا چند از حافظ بگیرد در غمت فال
بِل وا زِوون بختیاری گُم یَه بیتی
جونِ بَوات قُرونِته وَردِر بِیَو مال
#عباس_بهمنی
🔻🔻🔻 🔻🔻🔻
══🍃💚🍃═════
@chanddaneyaghot
══🍃💚🍃═════
اگرچه خانه ی ویران من فقیرانه ست
طلای عشق تو گنجِ نهان این خانه ست
برای دسته ی کوران شهر، ای خورشید
طلوع صبح تو چیزی شبیه افسانه ست
چه افتخار بزرگی که کودکی جاهل
به حال من نظری کرد و گفت: دیوانه ست
نگاه عاشق من در جهانِ نقش و نگار
به جز جمال تو با هرچه هست بیگانه ست
نشان خانه ی من را تو خوب می دانی
گدای چشم به راهت مقیم ویرانه ست
#علی_مؤیدی
#غزل
@moayedialiqom
بسم الله الرحمن الرحیم
نوروز
برای مردم اگر نوبهار نوروز است
برای ما همهی روزگار نوروز است
بیا به دیدهی خوش بنگریم در ایام
که هر دقیقهی دنیا هزار نوروز است
بیار بادهی کهنه که عهد تازه کنیم
که از جهان کهن یادگار نوروز است
آهای گل! به جهان سادهتر کنار بیا
که در کنار تو هر روز خار نوروز است
اگر رها شدن از خویش عید ما باشد
به حکم آینهگی روز دار نوروز است
شب فراق عزیزان ما، شب یلداست
هر آن زمان که در آغوش یار، نوروز است
برای ما که همه عمر در پی وصلیم
همین که ختم شود انتظار، نوروز است
#مجتبی_خرسندی
#نوروز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_khorsandi
سلام
عیدتان مبارک
هرچه شادی در ترازو می گذارم غم شود
چون عسل در سرکه ای انگار...حتّی سم شود
ثانیه ها می رود اما دوباره هیچ و هیچ
ناشناسم مثل یک کشور که بی پرچم شود
آرزوها خاطراتی شد برای دفتری...
گرچه یادش درد ها دارد ولی مرهم شود
هر مسیری رفته ام با کنجکاوی با نشاط
عاقبت در بین راهش مانده ام مبهم شود
در تمام زندگی احساس پوچی می دمد
در نهایت هر سروری لحظه ای ماتم شود
بی حضورش ساعتی لبخند می آید ولی
چون سرابی جای آب ناب باشد غم شود
حاتم طائی اگر مشهور باشد در کرم
چون نباشد یار... با او هرکسی حاتم شود
قرعه ی آخر برای قافیه شد انتخاب
شاه بیت این غزل تنها یکی آدم شود
اللهمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَرَج
محمداسماعیل بیکی شورکی
#شاعران_حوزوی
من هم یکی از فرشتگانم با تو
هرلحظه در اوج آسمانم با تو
خوشبخت ترین زن جهانی با من
خوشبخت ترین مرد جهانم با تو
#سید_محمد_جواد_شرافت
#کنگره_شعر_زیر_یک_سقف
#خانواده_وسبک_زندگی
https://eitaa.com/zire_1_saghf
بسم الله الرحمن الرحیم
روشنا
ای روشنای صبح سحر، روشنای تو
«عالم پر است از تو و خالیاست جای تو»[1]
از هر کجا که میگذرم، در مسیر من
افتاده است نقش تو و ردّ پای تو
این روزها که حالوهوایم بهاری است
باید کمی نفس بکشم در هوای تو
از اشتیاق آمدنت کم نمیشود
حتی اگر که جان بسپارم برای تو
ما را که آب برده و فرعون در پی است
چیزی نجات میدهد الّا عصای تو؟
همواره گفتهاند که پایان آن خوش است
دل بستهام به فصل خوش ماجرای تو
گوش تمام اهل جهان باز میشود
روزی که از حجاز بیاید صدای تو
[1]. صائب تبریزی
#مجتبی_خرسندی
#غزل
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
@Mojtaba_khorsandi
#عیدانه
💠 از تماشای تو ما دیده مگر میگیریم؟!
#زمزمه
هر دم از عشق تو یک شعله اثر می گیریم
با پر سوخته انگار که پر می گیریم
به تماشای جمالت نظر پاک سزاست
هم بر این قاعده ما آینه بر می گیریم
بو که از طرهی گیسوی تو بویی شنویم
جانب زمزمه با باد سحر می گیریم
گل نرگس! تو اگر چهره ز ما می گیری
از تماشای تو ما دیده مگر می گیریم؟!
نفسی نیست که با گریه نخوانیم تو را
روزگاریست کزین بحر گهر می گیریم
آسمان تیره شد از آه جگرسوختگان
تا چو آتش به دل غمزده در می گیریم
دل سودا زده ی ما به خیال تو خوش است
ور نه ما نیز پی کار دگر می گیریم.
✍️ تقی متقی
#نیمه_شعبان
#شاعران_حوزوی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
"بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَي وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ. "
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
ای به فدای رخِ زیبای تو
ملجأِ ما قلبِ شکیبای تو
شُور زَند دل به تمنّای تو
سَرو خِجل از قدِ رعنای تو
دل بَرَد آن خاطرِ شیدای تو
پرده دَرد نُطقِ هویدای تو
شاد شَود مرده به سیمای تو
جان دهد آن باده مینای تو
******
نور ، به شوقِ تو دهد آفتاب
ماه ، به عشق تو فِتاده به آب
آب ، به مِهر تو بِبارد سَحاب
چرخ ، به لطف تو نریزد شهاب
باد ، به یمن تو نگیرد شتاب
صبح ، به دَور تو بچرخد تراب
غنچه به عطر تو بگردد گلاب
رود ، به فیض تو نگردد سراب
جان به پناه تو رود شب به خواب
روح، به حبّ تو نگردد عِقاب
پیر، به چشم تو بگردد چو شاب
عبدِ حریم تو شد عالیجناب
کور ، به حکم تو بگیرد جواب
نذر، به دست تو شَود مستجاب
هور ، به نور تو بگیرد نقاب
روز ، خِجل از تو رَود در حجاب
غم ، به فراق تو گرفته کتاب
لَوح ، به یاد تو رسیده خطاب
قوم ، به بغض تو شود در عذاب
حبّ و رضایِ تو عیار حساب
مَشی و طریقِ تو صراطِ صواب
حق ، به نگاه تو ببخشد ثواب
قلب ، زِ هجرِ تو بگردد کباب
ای تو طبیبِ دل پر اضطراب
"صلوات"
#عباس_بهمنی
══🍃💚🍃═════
@chanddaneyaghot
══🍃💚🍃═══
#عیدانه
غزلی بینقطه برای حضرت ولی عصر روحیفداه
🍃 سورۀ گُل
کرده مرا اهل درد ولولۀ روی او
آمده دام دلم سلسلۀ موی او
روی دلارای او مِهر و مدار دلم
هر سحر آوارهام در هوس روی او
مرهم آلام دل کی دهدم کام دل
موسِم اِحرام دل آمده در کوی او
واله او مهر و ماه، حال مرا او گواه
عود رود در سهگاه در حرم موی او
دل سرِ سودا رود، در ره او در رصد
سوی سُها میرسد لَمعه و سوسوی او
مهر و عطا میدهد، درد و دوا میدهد
عالَم و آدم همه سائل داروی او
مُلهِم و مولای ما، لؤلوی لالای ما
هم دل ما گَرد او هم سر ما گوی او
محرم اسرار ما، لولی و دلدار ما
همدم اسحار ما عکس مه روی او
در هوس وصل او میرود احوال عمر
در سر ما های او در دل ما هوی او
هادمِ سرمای دی، عطر گل روی وی
دعویِ کسری و کِی، سامری کوی او
سورۀ گل میرسد دورۀ مُل میرسد
مصلح کُل میرسد، روی همه سوی او
هادی کلّ اُمم حامل لوح و عَلَم
سوی حِرا در رَسَم میرود آهوی او
تقدیمیِ ✍ شاعر فاضل محمدتقی عارفیان
#نیمه_شعبان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
برای دوست عزیزم #شهید_محمدمهدی_لطفی_نیاسر
این ماه پارهپاره تن از نسل کربلاست
سرمست بادۀ ازل و کشتۀ ولاست
روحش اسیر راحت این خاکدان نبود
او سرو راستقامت گلزار کبریاست
وصف چنین گلی نه سزاوار چون منی است
این لاله پروریدۀ دست خودِ خداست
وصف شهید کار من و کار واژه نیست
مرداب کی معرّف سرچشمۀ بقاست؟!
او از سپاه عشق و از اصحاب شوق بود
او خون تازه در رگ سبز جوانههاست
چون شیر شرزهای به صف صهیونیسم زد
او یادگار خیبر و فرزند مرتضی است
"دست از مس وجود چو مردان ره" بشست
حالا برای عشق، خودش حکم کیمیاست
مهدی نمرده است که او زندهتر شده
حالا که از سپاه شهیدان کربلاست
دیگر نه در زمین که در آفاق این جهان
او راهی مبارزه با صهیونیستهاست
مهدی، لباس سرخ شهادت مبارکت
تنها همین لباس بر اندام تو رواست
"رفتی و همچنان به خیال من اندری"
از رفتن تو در دل من محشری بهپاست
بارانی است چشم من از یاد روی تو
تو شاد از وصالی و این گریه نابجاست
این اشک نیست میچکد از چشمهای من
از شرم کرده دل عرق و اینچنین رهاست
همراه بازمانده ز راه توام رفیق
بیمارم و دلم به غم خاک مبتلاست
دست من زمینی جامانده را بگیر
آن دستهای گرم و صمیمی تو کجاست
دل از فراق روی تو چون شمع نیمهجان
میسوزد و به یاد تو در سوز و در نواست
حقت نبود غیر شهادت عزیز من
جز مرگ سرخ در سفر عاشقان جفاست
پیداست در شهادت تو دست صهیونیست
در پشت دستشان بهیقین دست کدخداست
ای ننگ بر مذاکره! ای ننگ بر سکوت!
ای ننگ بر هرآنکه امیدش به اشقیاست
گیریم انتقام تو را ما، قسم به عشق
فردا از آن ماست، که این وعدۀ خداست
#محمدتقی_عارفیان، ۱۳۹۷/۰۱/۲۵
40 Mojtaba Khorsandi.pdf
754.7K
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
غزلی مهدوی از
#مجتبی_خرسندی
که به عنوان اثر منتخب در نمایشگاه #هنر_انتظار در
#مرکز_اسلامی_لندن
به نمایش عمومی گذاشته شد.
@Mojtaba_khorsandi
بسم الله الرحمن الرحیم
مادر زهرا
زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام
که جلوه کرده در او شأن زن به معنی تام
زنی چنان که خدا هم به او رسانده سلام
که بوده است مسلمان جلوتر از اسلام
کسی به درک مقامش نمیرسد هرگز
به درک معنی نامش نمیرسد هرگز
"فأين مِثلُ خَدیجَه؟" نبود در عالم
خدیجه کیست؟ بپرس از پیمبر خاتم
گدای سفرهی اکرام اوست صد حاتم
از او اگرچه نوشتند عالم و آدم
ولی مدارج شأنش هنوز ناپیداست
همین مقام بس او را که "مادر زهراست"
امینه بوده اگر همسر امین شده است
تمام ثروت او خرج راه دین شده است
که جزء چار زن برتر زمین شده است
به امر حضرت حق "اممومنین" شده است
تمام ثروت اسلام در خزانهی اوست
چرا که عرش خداوند فرش خانهی اوست
کسی که در عرب و در عجم مثال نداشت
فضائلش همه رو بود، پس سوال نداشت
که درک نور نیازی به قیل و قال نداشت
"خدیجه بیشتر از بیستوهشت سال نداشت"
به جهل و کینه از او خط به خط غلط گفتند
"صحیح"های دروغین فقط غلط گفتند
کنار نام رسول خدا و شیر خدا
نوشته است خدا نام نامی او را
چنان که بین رجزهای ظهر عاشورا
امام گفت؛ "أناابْنُ خَدیجَةَ الغَرّاء"
چرا که قبل همه بوده از غدیر آگاه
و گفته : "أَشْهَدُ أَنَّ عَلی وَلیُ الله"
چه بانویی که چنان ترس از خدا دارد
که از رسول خدا خواهش دعا دارد
و برخلاف بقیه چنان حیا دارد
که از گرفتن حتی عبا، إبا دارد!
ولی به خواستهی خود رسید آخر سر
شفیع مادر خود شد شفیعهی محشر
رسید روحالامین در دقایق آخر
گرفته بود ولی پنجتا کفن در بر
یکی برای خدیجه، یکی به پیغمبر...
به گریه گفت: قرار است این سهتای دگر
برای فاطمه و حیدر و حسن باشد
ولی حسین قرار است بیکفن باشد...
#مجتبی_خرسندی
#مربع_ترکیب
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
@Mojtaba_khorsandi
#با_شاعران
تقسیم کردی با خدا دارایی ات را
ای آسمان دیدم دل دریایی ات را
تنها نه در کار تجارت سود کردی
در عشق حتی دیده ام دانایی ات را
خالی شود از غیر او وقتی جهانت
پیغمبری پر می کند تنهایی ات را
حوریه ای را پرورش دادی، مگر تو
از آسمان آورده ای لالایی ات را؟
آن مادری ها را تو یادش داده بودی
تکثیر کردی اینچنین زیبایی ات را
شعب ابی طالب پدید آورد بانو
آزادگی را، نسل عاشورایی ات را
از عالم بالا کفن آمد برایت
فهمید دنیا تا ابد والایی ات را..
✍ عاطفه جوشقانیان
#حضرت_خدیجه
#شاعران_حوزوی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
بسم الله الرحمن الرحیم
رسم اهل کرم
صبا که عطر به نام بهار میبخشد
صفا به آینهی روزگار میبخشد
بهار میرسد و نشئهی هوای خوشی
به جان خستهی باغ خمار میبخشد
به دانهدانهی بیآب، آب میریزد
به شاخهشاخهی بیبار، بار میبخشد
عبای خون به تن دشت لاله پوشانده
قبای سبز به قد چنار میبخشد
طرواتی به لب غنچهها میافشاند
حلاوتی به صدای هَزار میبخشد
به خشکسالی لبها شکوفهی لبخند
به بیقراری دلها قرار میبخشد
اگرچه باد صبا هر بهار را به زمین
هزار صورت و نقش و نگار میبخشد
ولی بهار و صبایش فدای مردی که
تمام زندگیاش را سهبار میبخشد
همان که با ادب و باوقار میبخشد
فقط به خاطر پرودگار میبخشد
کریم فکر حسابوکتاب بخشش نیست
به رسم اهل کرم بیشمار میبخشد
به اسم و رسم توجه نمیکند هرگز
به آشنا و غریب دیار میبخشد
برای اینکه شود حفظ آبروی گدا
بدون منت و بیننگ و عار میبخشد
مقابل بدی و طعنه پاسخش خنده است
سکوت کرده و آیینهوار میبخشد
برای گفتن یکبیت ساده یک ممدوح
کجا به دشمن خود سیهزار می.بخشد؟
به این دلیل غلام حسن خودش آقاست
که گل همیشه به خار اعتبار میبخشد
ازآن که عادتش احسان، سجیّهاش کرم است
عجیب نیست که بیاختیار میبخشد
چرا که او پسر ارشد همان مردیست
که در مدینه به سائل انار میبخشد
چرا که او پسر ارشد همان مردیست
که بین معرکهی کارزار میبخشد
که بین معرکهی کارزار از سر لطف
به دشمن سر خود ذوالفقار میبخشد
بجز علی که به هنگام جنگ بخشیدهست
کدام شیر به وقت شکار میبخشد؟
همیشه موقع بخشش که میشود این مرد
به رسم فاطمه اول به "جار" میبخشد
برادرش هم از او ارث برده بخشش را
اگر به راه خدا شیرخوار میبخشد
#
نمیدهم به دوعالم غلامی او را
گرفتم اینکه به من اختیار میبخشد
#مجتبی_خرسندی
#قصیده
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
@Mojtaba_khorsandi
.
در پاسخ به خاکپاشی خفاشی بر چهرۀ خورشید
#مرد_میدان
بگذاشت پا جا پای مولا مرد میدان
زد مثل مولا دل به دریا مرد میدان
اهل ولایت بود و استادی مسلّم
در بزم شاگردیّ مولا مرد میدان
اهل بصیرت اهل ایمان اهل تقوا
مرد خدا مرد تولّا مرد میدان
اینجا به چشمش کوچک و بیمنزلت بود
چون بود در سودای آنجا مرد میدان
گشتند گرد عافیت دنیاپرستان
رفتند سوی مال، اما مرد میدان
از دام مال و عافیت خود را رهانید
بگذاشت در راه خدا پا مرد میدان
دار شهادت را به دوشش برد عمری
دل کنده بود از دار دنیا مرد میدان
چون از کسی غیر از خدا پروا نمیکرد
در عرش اعلی کرد پر وا مرد میدان
محو خدا بود و فدا در راه او شد
مانند اکبر ارباً اربا مرد میدان
از کربلای شصتویک جا ماند اما
آورد اینجا کربلا را مرد میدان
هم عارفی بیادعا و بیریا بود
هم عاشقی مجنون و شیدا مرد میدان
هم بود مالک هم علمدار ولایت
هم شد فدایی همچو زهرا مرد میدان
سردار دلها بود و سرباز خدا، زد
با رفتنش آتش به دلها مرد میدان
در مکتبی که حاجقاسم کرد تأسیس
پیمان خون بستیم ما با مرد میدان
خورشید را کی میتواند کرد خاموش
خفاش پست چون تویی، نامرد میدان!
#محمدتقی_عارفیان، ۱۴۰۰/۰۲/۰۷
#با_شاعران
ای کریم ابن کریم ای ماه شبهای مدینه
یوسف زیبای یثرب ، دلربای بی قرینه
ای پناه و مأمنِ بی یاوران زار و خسته
کِی شَرر زد بر دل پر عاطفه با زهر کینه
بحر لطف و عشق و احسان بود آن قلب رئوفت
چون رضا شد ،خون کند دریای مهرت،آن لعینه
شاعری بی ذوق و شوقم ، غرق در آمالِ ابیات
طَبع من گل کرده اما باغمت در این زمینه
گر بگویندم چه داری از غم و عشق و مَوَدَّت
پاسخ آرم با حَسن سرشارم از هر سه گزینه
آرزو دارم ببینم گُنبد زردت وَلیکن
سنگ صحن غربتت را میزنم هردم به سینه
گر تهیدستم که تا صحنی بسازم روی خاکت
میکنم اما به عشقت جان ناقابل هزینه
من تمام همّ و غمّم روضهء سمّ و جگر بود
خود اشارت کردی اما بر لب باب سکینه
ناخدای کشتی آزادگی ، باری حسین است
حک نموده یا حسن را ناخدا بر این سفینه
✍ عباس بهمنی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#با_شاعران
🍃 «برگ ها پرنده می شوند»
باد، باد سرد توی شهر
می دود میان کوچه ها
برگ های مرده، زنده می شوند؛
برگ ها پرنده می شوند؛
چرخ می خورند گرد خویش
های و هو کنان
با نوای باد
شاد شاد شاد.
*
ابرهای تیره می دوند، می رسند
بغض ناگهان شان گشوده می شود
شاخه های لخت
مثل پرچم هزارپاره ای
در اهتزاز می شوند؛
چترهای بسته، باز می شوند.
✍ تقی متقی
#شعر_نو
#شعر_معاصر
#شاعران_حوزوی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✅ فراخوان شعر مهدویِ «به امید دیدار»
مجمع شاعران اهلبیت علیهم السلام و کنگره شعر آفتاب برگزار می کند
💐 عاشقانه با دلدار
#شاعران_حوزوی
@shaeranehowzavi
بسم الله الرحمن الرحیم
شب
شب رسید و سکوت سنگینی
به هیاهوی شهر حاکم شد
با کمی نان به سمت نخلستان
مردی از جنس نور عازم شد
میرود تا به پیرمردی که
در خرابهست باز سر بزند
کودکان یتیم منتظرند
تا که مرد غریبه در بزند
پادشاه کدام مملکتی
در غم مردمش سهیم شده؟
چه کسی جز علی در اوج مقام
مرکب کودکی یتیم شده؟
خیلی از بچهها نمیدانند
نام این مرد آسمانی را
ولی او هدیه میدهد به همه
نان و خرما و مهربانی را
کولهبارش همین که خالی شد
شکر کرد و به کار خود برگشت
یک نفر مانده بود و او حالا
به محل قرار خود برگشت
خلوتی داشت در سیاهی شب
با خودش رو به ماه زمزمه کرد
دردهای نهفتهی دل را
باز در گوش چاه زمزمه کرد
تو بگو دست جهل مردم شهر
به کجا میبرد مرا ای چاه...
تا سحر با دل شکسته گرفت
زیر لب نغمهی " الا ای چاه... "
مسجد کوفه آخرین روز است
که علی را امام میبیند
نانجیبی به تیغ زهرآلود
کار او را تمام میبیند
سر او را شکستهاند، اما
دل او از همه شکستهتر است
خسته از عدل اوست کوفه ولی
علی از روزگار خستهتر است
همه دیدند در کنار علی
خون محراب باغ لاله شده
وسط روضه با همین تصویر
روضهی دیگری حواله شده
ناگهان در غروب روز دهم
در دل اهلخیمه غوغا شد
وسط جنگ بین زجر و سنان
سر یک گوشواره دعوا شد
سر اصغر به نیزه بند نشد
فرق عباس با عمود شکست
بدن اکبر ارباً اربا شد
شمر بر سینهی حسین نشست...
#مجتبی_خرسندی
#چهارپاره
#حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
@Mojtaba_khorsandi
[بزرگ باش...]
.
بخند و قیمت فصل بهار را بشکن
طلسم این غم بیاختیار را بشکن
.
بیا دوباره به دیدار چشمهای خودت
سکوت آینهی پرغبار را بشکن
.
دلت اگرچه مزار هزار خاطره است
دوباره زاده شو! سنگ مزار را بشکن
.
بتی که ساخته بودی از او برای خودت
بتی که مانده از او یادگار را بشکن
.
بزرگ باش! دل بیقرار را هرگز؛
ولی غرور دل بی قرار را بشکن
.
دلت شکسته! ولی اهل انتقام مباش
ببخش! سنت این روزگار را بشکن
.
#بشری_صاحبی
.
🔸 کانال شعر اشراق 🔸
https://eitaa.com/joinchat/1669136497C8ec2f6b833
✍هوالکریم
..............................................
قسم به ذاتِ کبرِیـا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به شَمس و وَالضُّحی ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به مَروه و صفا، نَقولُ اَلقدسُ لَنا
قسم به مکّه و مِنا، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به شأنِ مصطفی ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به جانِ مرتضی ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به عصمت و حیا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به اُسوهء سَخا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به مصباحُ الهُدی ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به شاه سرجدا، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به سردارِ وفا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به صحنِ کربلا ، نَقولُ اَلقدس لَنا
قسم به تقدیر و قَضا،، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به مهدی و رضا ،نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به حمد و بر ثَنا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به نوحِ ناخدا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به طور و بر حرا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به قُدسِ دلگشا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به خون لاله ها ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به آن روحِ خدا ، نَقُولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به جانِ مقتدا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به دینِ رهنما ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به لحظهء دعا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به روضه و بُکا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به شمعِ شهدا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
به آن امیرِ دلربا ، نَقولُ اَلقُدسُ لَنا
قسم به آن بادصبا ، بگویم اَلقُدسُ لَنا
قسم به نورِ در فضا ، بگویم اَلقدسُ لَنا
قسم به صبرِ بر بلا ، بگویم اَلقُدسُ لَنا
همه به آهنگِ رسا ، بگوییم اَلقُدسُ لَنا
#عباس_بهمنی
🔻🔻🔻 🔻🔻🔻
══🍃💚🍃═════
@chanddaneyaghot
══🍃💚🍃═════