eitaa logo
🍃 شاعران حوزوی 🍃
602 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
137 ویدیو
11 فایل
🌏خبرگزاری‌ها، نشریات، و کانال‌ها در مناسبت‌های دینی و ملی به دنبال اشعار حوزویان هستند و اینجا گنجینه شعر آن عزیزان است. 🍃ارسال اشعار و احوال شاعران به 🍃مدیر شاعران حوزوی @mahta_sa 💠 #شاعران_حوزوی 💠 @shaeranehowzavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 «باران حُسن» میان ماه مبارک چه نوربارانی! به آسمان و زمین شد چه حُسنِ احسانی! ملاحت است که می ریزد از رخی چون ماه شکوه چهره ی او جذبه ی رسول الله به شادباش ملائک به خانه آمده اند به شوق مسئلتی، عاشقانه آمده اند پیمبر آمد و در گوش او اذان را گفت و با نگاه به چشمان آسمان ها گفت: «به انتخاب خداوند نام او حسن است هزار شکر که او میوه ی وجود من است» در اوج کودکی اش داغ های سنگین دید ز روضه های مگویش دل زمین لرزید نشد که یک دل سیر از فراق گریه کند از آن جسارت و‌ آن اتفاق گریه کند اگرچه سرو جوانان اهل جنت بود میان مردم شهرش اسیر غربت بود دریغ کاش که ایمان شهر محکم بود... دریغ در دل شان خوی ابن ملجم بود... صدای سکه ی داروغه مست شان می کرد تصاحب دو سه تا پُست پَست شان می کرد دریغ، دور و برش یار راستین کم بود وگرنه شیر جمل در نبرد محکم بود اگرچه سهم کلاغان زبان درازی شد برای ماندن ریشه به صلح راضی شد به نورْ چشمیِ خورشید سم خورانیدند هزار آینه تکثیر شد نفهمیدند قسم به قاسم و شیرینی شهادت او که رفته است به بابای او رشادت او به قتلگاه شتابان رسید عبدالله از آن عموی رشیدش چه دید عبدالله؟ غروب واقعه حُسن حَسن نمایان بود چو ماه، فاطمه بنت الحسن درخشان بود شبیه زینب کبری بزرگ بانویی که جز به سمت امامش نمی رود سویی سر حسین به نی بود و باقی سر ها اسیر شام بلا می شدند دخترها غروب واقعه داغ دلت دوچندان شد خوشا دلی که به نام غمت پریشان شد خوشا به نور نگاهی که بر تو گریه کند بلند مرتبه شاهی که بر تو گریه کند میان واقعه وقتی عطش جگر سوزاند نشست حضرت ماهی که بر تو گریه کند مصائب تو‌ به چشمان مرتضی آمد که سر نهاد به چاهی که بر تو گریه کند هزار آه درون دلم هدر شده است زهی سعادت آهی که بر تو گریه کند در این تصنعِ بازار حُسن داده دلم به حُسن ناب گواهی که بر تو گریه کند هزار شکر خدا را  که کوه غم را دید و اذن داد به کاهی که بر تو گریه کند @shaeranehowzavi
"سلطان" در مسلک ایرانیان سلطان رضاجان است شاهی‌که بی‌لشگرکشی سلطان ایران است آرامِ‌جان ماست آقایی که دامانش تنها توسل‌خانه‌ی آهوی حیران است مهمان‌نواز است آنقدر که زائرش هربار مانند صاحب‌خانه‌ها در صحن، مهمان است هرجای ایران نام او را بر لب آوردیم دیدیم روی هرلبی بعد از رضا، "جان" است وقتی ضریحش را بغل کردم دلم وا شد در وقت دل‌تنگی فقط آغوش درمان است از بس که اینجا آه درهم می‌شود تکرار انگار در صحن و رواق آیینه بندان است انگار سائل پادشاهی می‌کند اینجا انگار در درب ورودی شاه، دربان است از آب سقاخانه می‌نوشند و خوشحال‌اند کمتر کسی اینجا گرفتار غم نان است درماندگان راهی به‌جز مشهد نمی‌بینند تنها پناه بی‌پناهان در خراسان است @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بدون سایه ی مهرت، جهانی از دردم بدون هُرم نگاهت، چه بیکران سردم بگیر دست مرا و بِـبـَر به معراجت اگرچه خوب نبودم، اگرچه بد کردم @shaeranehowzavi
هر که نگاه کرده آن،گنبد و بارگاه را دمی نبرده از نظر،لذتِ آن نگاه را آینه مات سیرتش،ماه اسیر صورتش که هر طلوع می برد،آبروی پگاه را کلاغم و میان این کبوتران نشسته ام شکر که راه می دهد،این منِ روسیاه را هزار بار خورده ام قسم که توبه نشکنم هزار باره رفته ام مسیر اشتباه را مستی من در آن حرم،چگونه می کشد قلم کاهِ کنارِ کوه را،کوهِ کنارِ کاه را سلسله الذهب بخوان،که با میِ ولایتش درک کنیم مستی،قلعه ی لااله را اگر که دست های او،دستِ مرا کنار زد به دستِ خاک می دهم،عمرِ چنین تباه را شعر پیاده می‌رود،از دلِ جاده می‌ رود باز به دوش می کشد،توشه ی اشک و آه را به کربلا رسیده و،داغ عزیز دیده و چند سر بریده و،کودک بی گناه را چگونه حال و روز او،میان دشت بوده که شکسته پشت شاه تا،دیده جناب ماه را تمام دشت غرقِ خون،شقایق است واژگون گرفته آهِ خواهرش ،دامنِ قتلگاه را یا بن شبیب هم چنان،بگو برای ‌شیعیان رازِ شکوهمندِ آن،گنبدوبارگاه را... @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیـرون نرود از آستانـت مایوس با قلب شکستـه آنکه آمد پابوس تو قبله ی حاجاتی و من جز حرمت حاجت نبرم به هیچ کس، شمس شموس @shaeranehowzavi
🥀 شوق دیدارت مرا سوی حرم می آورد شرح حالم را برای تو قلم می آورد میگذارد دست خالی مرا در دست تو مادرم هربار که رو به حرم می آورد می رود با دست پر،وقتی گدایی با خودش کاسه ی خالی به این دارالکرم می آورد پاسخم را می‌دهی با مهربانی در حرم تا سلامم را نسیم صبحدم می آورد می رود در پشت کوه قاف پنهان می شود هرزمان خورشید در پیش تو کم می آورد می گذارد عاقبت پشت دَرِ باب الجواد هر کسی که با خودش از دور، غم می آورد @shaeranehowzavi
🥀 من به دنبال خویش میگردم در سکوتی پر از هیاهو ها یک قدم این طرف ترم،اینجام... در حریمی به رنگ آهوها گم شدم! بیخیال،اینجا عشق... آشنا با تمامِ گم شده هاست! ترسی از بی کسی نباید داشت نور چشمی ست هرکسی تنهاست * در طواف است دور تو چشمم، یک نفر داد میزند من را در کنار ضریح، جا مانده ست تکه ای از وجود من آقا ! @shaeranehowzavi
"دورِ نزدیک" شعر می‌گویم و آهنگ زیارت می‌کنم با زبان واژه‌ها، عرض ارادت می‌کنم ساعت ِ هشت و... قرارِ یک سلام از راه دور باز هم بر مردم مشهد، حسادت می‌کنم السلام ای ضامن آهو... غریبم! بی‌کسم! پیش آهوها هم احساس حقارت می‌کنم در هوایت، تا پُر از شوق پریدن می‌شوم پشت دیوارِ تن احساس اسارت می‌کنم پیش چشمانت، دو رکعت عشق می‌خوانم و بعد... آیه‌های استجابت را تلاوت می‌کنم حاجتم را داده‌ای از قبل، می‌دانم... ولی تا شوَم غرق اجابت، عرض حاجت می‌کنم راه من دور است، اما قلب، مالامالِ توست من به این دوری ِ نزدیکت، قناعت می‌کنم کاش در هنگام مرگم بشنوم: "این آشناست! زائرم بوده... خودم او را شفاعت می‌کنم" @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴عصر شعر 🔹با موضوع گرامی‌داشت رحلت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص)، شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) 🔸از سلسله نشست‌های ماهانه‌ی حجره‌های ساحلی 🔻با اجرای: سید علی نقیب 🔹با حضور: دکتر محمدعلی مجاهدی 🔺همراه با شعرخوانی شاعران حاضر در جلسه و تقدیر از برگزیدگان فراخوان شعر «آیه‌های غریب» 📆زمان:یکشنبه ۲۶شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۷ 🔰مکان: قم، خیابان شهدا(صفاییه)، نبش کوچه ۱۷، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی، نگارستان اشراق. 🔸اداره هنرهای ادبی، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی @eshragh_adabi
اُدخُلوها بِسَلامٍ آمِنین «اُدخُلوها بِسَلامٍ آمِنین»... در باز شد از میان جمعیت راهی به این سر باز شد در حرم سهل است، حتی در دل میدان مین هر زمان که «یا رضا» گفتیم معبر باز شد اولِ نامش که آمد بر زبانم سوختم در دلم بال صد و ده تا کبوتر باز شد از صدای گریۀ زن‌ها یکی واضح‌تر است خوش به حالش بعد عمری بغض مادر باز شد دار قالی... پنجره فولاد... مادر سال‌ها بس که روی هم گره زد بخت خواهر باز شد نان حضرت، آب سقاخانه، اشکی پر نمک سفرۀ یک شعر آیینی دیگر باز شد :: مادر از باب الرضا رد شد، به من رو کرد و گفت بچه که بودی زبانت پشت این در باز شد... @shaeranehowzavi
🥀 دخیل بسته‌ام امشب به روشنای ضریحت نشسته است دلم بی‌قرار، پای ضریحت ‌ کبوترانه به دور حریم تو به طوافم چه آسمان قشنگی‌ست لابلای ضریحت ‌ چقدر بوسه که نذر تو شد برای تبرّک چه زخم‌های عمیقی‌ست، جای‌جایِ ضریحت ‌ نسیم می‌وزد آرام، بوی عشق میآید عجب شکوه شگفتی‌ست در هوای ضریحت تو را به سجده نشستند آسمان و زمین هم چرا که آخر عرش‌ست ابتدای ضریحت ‌مرا نمی‌طلبی سال‌هاست شاه خراسان! خیال من زده زانو دوباره پای ضریحت... @shaeranehowzavi
🏴 سلام بر پدر باب الحوائج 🏴 ای آنکه نگفته می دهی حاجت را ثابت بنما میان دل یادت را از غیر تو، خسته ام...دلم تنگ شده یک شب تو کرم بکن به من...خوابت را.... 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 هربار بلا برده مرا...آمده ای ای شاه به یاری گدا ....آمده ای اولاد علی همه ،ابا الایتامند ممنون که به سمت فقرا...آمده ای 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 قاتل به غریبی شما رحم نکرد اصلا به امید فقرا رحم نکرد این ننگ برایش شده مادام العمر مامون به علیٍ الرضا رحم نکرد 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 لب تشنه برای کربلا روضه بخوان عالم به فدای عطشت،آه،بمان دنیای پس از تو خالی از ماتم نیست ای خوبِ غریب خاک بی نام و نشان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شمشیر تو علم جاودان بوده رضا علمی که نجات بخش جان بوده رضا در مجلس عالمان...همه می دیدند دریای علوم بی کران بوده رضا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ما زنده به الطاف همایون هستیم هر لحظه به عشق سرخ مدیون هستیم در مُلک خودش به ما سکونت داده از شاه خراسان همه ممنون هستیم 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای نام تو عین نام زیبای علی اوقات تو لبریز دعاهای علی آقا به دعای خیرتان محتاجیم ما را بنواز با تولای علی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 از گدایی زتو یک لحظه کسی خسته نشد هر دلی آمده دیدار تو...وابسته نشد؟ در هر خانه اگر روی گدا شد بسته در این خانه به یمن کرمت بسته نشد 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و رحمت🌺 حلول ماه عزیز و پربرکت ربیع‌الاول بر شما شاعران و شعر دوستانِ همراه گرامی باد. از اینکه در این دو ماه عزاداری با اشعار آئینیِ کانال شاعران حوزوی همراه بودید، بسیار سپاسگزارم. تشکر می‌کنم از همه‌ی دوستان شاعری که در مناسبت‌ها به کانال شاعران حوزوی لطف دارند. برقرار باشید. @shaeranehowzavi
شد وعده ی دلها سرکاری مطلوب نباشد ننگاری آشفته ترین حالت دل بود پنهان بشود داخل غاری انگیزه فرو رفته بجایی آن را که درآورده نداری از جوهر سختی و‌ مصیبت نقاش کشد چوبه ی داری هر جاهل دنیای شعاری دوری کند از نیمچه بهاری این گونه ز اغیار شنیدم باید که عوض کرد قراری فهمیده اگر این کس و آن کس پس در برو با پای فراری !؟ گر خسته شدی یاد سلیمان بخشد به تو قالیچه سواری ما را بنوازد دل تاری معلومه که سیل گله جاری بالابر خوبی بخریدم ناجی تو ببین حوصله داری !؟ گر پیر شود خنده و شادی گل بوسه نزن بر لب زاری آینده ی چیزی به دل افتاد وا وای تعجبش قماری گر مهر خدا از دلمان رفت شد وعده دلها سر کاری !!!! @shaeranehowzavi
🌹🌹🌹 کس دیده مگر از این رفاقت بهتر یا دیده مگر از این رشادت بهتر خوابیده به لیله المبیت در بستر دوست خوابی ز هزار سال عبادت بهتر @shaeranehowzavi
تا صبح علی بود و مناجات شَبش در اوج دعا روح حقیقت‌طلبش لبیک‌زنان به جای پیغمبر خفت ذکر «بِاَبی اَنتَ و اُمّی» به لبش @shaeranehowzavi
💠اداره هنرهای ادبی؛ معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می‌کند: 🔰 محفل هفتگی شعر حوزه《مشارق》 🔴با حضور: استاد مرتضی حیدری آل‌کثیر 🔹زمان: دوشنبه، ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۷ 🔸مکان: قم، خیابان شهدا(صفاییه)، نبش کوچه ۱۷، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی، نگارستان اشراق. ⏰به مکان و ساعت برگزاری دقت بفرمایید. 📝حتما مکتوب اشعارتان را برای نقد همراه داشته باشید. ✔️در اطلاع‌رسانی سهیم باشید. 🔸اداره هنرهای ادبی، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی @eshragh_adabi
. 🌐 شبکه‌ی نویسندگان حوزوی از تا 🔸صفحه مرکزی «نویسندگان حوزوی» https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6 🔸صفحه «افکار بانوان حوزوی» https://eitaa.com/joinchat/666566766C3a95d83645 🔸صفحه «شاعران حوزوی» https://eitaa.com/joinchat/3921805394C8402216852 🔸صفحه «هم‌نویسان» https://eitaa.com/joinchat/2477260908C5a78446aac 🔸 صفحه نویسندگان خراسان رضوی https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b ✔️ از حضور فضلا و نخبگان نویسنده در جمع نویسندگان حوزوی و کانون مدادالفضلاء استقبال می‌کنیم؛ تا را تجربه کنیم. @HOWZAVIAN ✍️✍️✍️و این پویش ادامه دارد ....
☘☘☘ سگی در چشمهایت خفته ،خلقی مات چشمانت نماز عشق می خوانند و تسبیحات چشمانت پناه آورده سمت کوه ،شیخ روستا انگار در آورده است سر از فتنه و آفات چشمانت نگاه مهربانت سهم چشم دیگران،با من سر جنگ و گلاویز است گنده لات چشمانت تو را من دوست دارم،آرزو دارم فقط یکبار شود این قصه ی دلدادگی اثبات چشمانت خدا پشت و پناهت باز هم عزم سفر کردی فقط لبخند باشد بعد از این سوغات چشمانت... @shaeranehowzavi
ملجاء کُلّ اولیا نجف است دومین خانه ی خدا نجف است جز درِ خانه اش مرو جایی باطن عرش کبریا نجف است جان‌ پیغمبر است در اینجا مرقد ختم انبیا نجف است خبری نیست جز در این ایوان که خبرها از ابتدا نجف است در نجف می شود خدا را دید انتهای سلوک ما نجف است اربعین روزیِ زیارت اوست اوّلِ راه کربلا، نجف است @shaeranehowzavi