❤️🍃
سینه ام سرشار درد و کربلایت مرهم است
کاش درمانم دهی و کرببلا خاکم کنی
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#روزتون_حسینی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🔹از همان روزهای ابتدایی که جنگ سوریه شروع شد، او برای دفاع از حرم اهل بیت(علیهمالسلام) راهی شد.
🔥وقتی آتش جنگ در سوریه بالا گرفت و نیروهایی برای مقابله با تروریستها به آنجا اعزام شدند، مدت مرخصیهایی را که به تهران میآمد، کوتاه کرد و بیشتر در منطقه ماند.
🔺حتی چند سال به ایران بازنگشت و من هم آخرین بار وقتی برای برگرداندن وسایل همسر شهیدم به سوریه رفتم، برادرم را آنجا دیدم. همه اینها به دلیل مسئولیت سنگینش در منطقه بود.
#شهید_حاج_اصغر_پاشاپور
#روایت_بانو_پاشاپور_خواهر_معزز
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💠 #جان_شیعه_اهل_سنت| #فصل_سوم
#قسمت_صد_و_یکم
دیگر نتوانستم جلوی اشکم را بگیرم که گلویم از #گریه پُر شد و به یاد مصیبت مادرم ناله زدم: "مجید! من هنوز غم مامان رو #فراموش نکردم! هنوز داغ مامان تو دلم سرد نشده! اونوقت تو میخوای من با تو بیام و #قید بقیه خونواده ام رو هم بزنم! مگه من چه گناهی کردم که باید این همه مصیبت بکشم؟"
سپس مقابل #سیلاب اشکهایم قدرتمندانه #مقاومت کردم تا بتوانم حرفم را #قاطعانه به گوشش برسانم: "گناهم اینه که با یه مرد شیعه ازدواج کردم؟ قبول! من که #حرفی نداشتم! هنوزم حرفی ندارم! ولی حالا که اینجوری شده و من باید بین شوهر شیعه و خونواده ام یکی رو #انتخاب کنم، چرا انقدر اذیتم میکنی؟ چرا کمکم نمیکنی؟ چرا یه کاری نمیکنی که من انقدر عذاب نکشم؟"
و باز هجوم گریه #امانم را برید که دیگر نتواست این همه بی تابی ام را #تحمل کند و با دلواپسی به پای بیقراری هایم افتاد: "الهه جان! تو رو خدا اینجوری #گریه نکن! آروم باش عزیزم! الان که داری گریه میکنی، #حوریه هم داره غصه میخوره! به خاطر #دخترمون هم که شده، گریه نکن! بخدا من نمیخوام تو رو از خونواده ات جدا کنم! من انقدر #صبر میکنم تا بلاخره بابا راضی شه که تو بازم با این مرد #شیعه زندگی کنی و کاری به کارت نداشته باشه. هر وقت هم اجازه بدی، خودم میام با بابا صحبت میکنم."
و بعد مثل اینکه #تصویر پدر در کنار شبح #شیطانی نوریه پیش چشمانش مجسم شده باشد، با لحنی #مکدر ادامه داد: "با اینکه بابا هم کنار #نوریه خیلی عوض شده، ولی بخاطر تو میام باهاش حرف میزنم. ازش #عذرخواهی میکنم تا یه جوری با من کنار بیاد."
ولی من میدانستم که این راه بن بست است و #پدر تا نوریه اجازه ندهد، در حکم #جدایی من و مجید تجدید نظر نخواهد کرد و #مطمئن بودم نوریه ای که ریختن خون #شیعه را مباح میداند، تا مجید شیعه باشد جز به طلاق یا طرد من راضی نخواهد شد که اگر میتوانست با دستان خودش گردن مجید را میزد، همانطور که #تروریستهای تکفیری در سوریه چنین میکنند، پس آهی کشیدم و جواب خوشبینی های بی ریایش را با ناامیدی دادم:
"مجید! فایده نداره! به خدا #فایده نداره! بابا دیگه #راضی نمیشه! نوریه تو رو کافر میدونه! بابا هم که رو حرف نوریه حرف #نمیزنه! پس تا تو شیعه باشی، بابا اجازه نمیده من با تو زندگی کنم! همین الانم فقط میگه طلاق! مگه اینکه من به همه خونواده ام پشت کنم و با تو بیام!"
که خون #غیرت در رگهای صدایش جوشید و با لحنی #غیرتمندانه عتاب کرد: "الهه! به خدا با موندن تو اون خونه داری #گناه میکنی! به خدا اینکه ساکت بشینی و ببینی که یه نفر اینطور بقیه #مسلمونا رو کافر میدونه، گناه داره! تو میخوای من سُنی بشم و بعد #نوریه هرچی میگه، بهش لبخند بزنم؟"
از کلام #آخرش ناراحت شدم و اعتراض کردم: "یعنی چی #مجید؟ مگه من که سُنی ام، نوریه رو قبول دارم؟ مگه من بهش #لبخند میزنم؟ نه، منم نوریه رو قبول ندارم! منم از عقاید #نوریه متنفرم! ولی سکوت میکنم! خُب تو هم #سکوت کن! منم میدونم نوریه با این حرفهایی که میزنه جاش تو جهنمه! ولی چون میدونم حریفش نمیشم، چیزی #نمیگم! تو دلم ازش بدم میاد، ولی از ترس بابا جوابش رو نمیدم! به خاطر #حفظ زندگی ام سکوت میکنم!"
و حالا نوبت او بود که به رفتار #مصلحت اندیشانه ام #قاطعانه اعتراض کند: "ولی من نمیتونم سکوت کنم! دست خودم نیس! من چه #شیعه، چه #سُنی، نمیتونم ساکت باشم!"
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🍃
باز
آینه و آب و سینیِ چای و نبات
باز پنج شنبه
و یاد شهدا با صلوات
🌷مزار مطهر #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور و #شهید_حاج_محمد_پورهنگ در قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🔻پیراهن و شلوار خونیاش را از آن عملیات (آزادسازی سوسنگرد) همچنان نگه داشته بود. لباسی سوراخ سوراخ که خون او رویش مانده بود. دفعه آخر دیدم لباسها را دارد در ساکش میگذارد. با این کارش فهمیدم چه در سر علی میگذرد.
✔️میدانستم مسئولیت طرح عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) را بر عهده دارد. برای همین گفتم: علی جان! به خاطر مسئولیتی که داری من اطمینان دارم اجازه جلو رفتن به شما را نخواهند داد.
🔹گفت: من به کسی کاری ندارم، این بار با اجازه برادران بسیجیام جلو میروم و قرار نیست پشت بیسیم فرماندهی کنم.
😔موقع بستن ساکش، دل توی دلم نبود. پرسیدم حالا چرا این لباس تکه پاره را با خودت برداشتی؟
گفت: «میخواهم حالا که پیش خدا میروم، بگویم خدایا! اینها جای گلوله است، بالاخره ما هم توی جبهه بودهایم»
💔هر چند که با یک لبخند محوی این حرفها را میزد، اما میدانستم از هر وقت دیگری جدیتر است.
#شهید_علی_تجلایی
#روایت_همسر_شهید
پ.ن : شادی روح هردو عزیز، خانم عبدالعلی زاده و شهید تجلایی صلواتی ختم کنیم.
📸 شهیدان کاظم نجفی رستگار، علی تجلایی و ولی الله چراغچی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک
یه سلام که میدم رو به حرم...
🎙کربلایی حسین طاهری
#شب_جمعه
شب زیارتی امام حسین (ع)🥀
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
❤️🍃
سلامی بی جواب از جانب خوبان نمی ماند
به سمت کربلا هر صبح میگویم سلام آقا
حسین مرادی✒️
#به_تو_از_دور_سلام✋
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#صبحتون_حسینی
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~
👿شیطان را باید شناخت. شعار می دهند می گویند شیطان قوی است. نه شیطان قوی نیست؛ ما به شیطان رو می دهیم.
🧒ما بچه بودیم در محلات و خانه های پر درخت تبریز بازی می کردیم. دیدیم ناله یکی از بچه ها بلند شد. دیدیم یک بچه عقرب پیدا شد از مورچه کمی بزرگتر. این بچه، طفلک داشت سیاه می شد.
🦂بچه عقرب از بند انگشت هم کوچک تر بود. عقرب فقط یک لنگه کفش می خواهد. شما الان نمی توانید بگوئید عقرب قوی است ولی موذی است. رو بدهی میاید در آستین آدم.
🔴شیطان هم ضعیف است. نگوئید قوی است. این طور بگوئید روبروی خدا ایستاده اید. شیطان قوی نیست؛ موذی است.
✨در محضر خوبان
📝استاد، سید بزرگوار و معزز فاطمی نیا
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~♢~
🍃احساس تکلیف میکرد. آنجا کار فرهنگی میکرد. دوست داشت راه دکتر #چمران را برود. او ایدههای نو داشت. همه توانش را به کار میگرفت.
👨🏫چند مدرسه بود که به وضعیت بهداشتی آنها رسیدگی میکرد. به خانوادههای فقیر سر میزد و فرهنگ کمک کردن را در بین مردم باب میکرد.
میگفت: «میخواهد آنجا کمیته امداد راه بیندازد.»
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
#روایت_بانو_پاشاپور_همسر_شهید
@shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹