eitaa logo
🌹سردار شهید حاج احمد سیاف زاده 🌹
185 دنبال‌کننده
680 عکس
57 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
و مرتضی قربانی هم رفت اول پوزه ی برغازه را گرفت. عراقیا یک دفعه به خودشون آمدند، دیدند در جبهه این‌ور هم ایرانی ‌ها دارند به سمت دوسلک و فکه میان. این بود که یگان‌هایی رو که فرستاده بود برای کمک به لشگر ۱۰، میان راه همه را برگرداند و گفت بیایید پاتک کنید به رقابیه و برغازه که اینجا را از ما گرفتند... دیگه جنگ از این محور به بعد خیلی پیچیده شد. عراقی‌ها از یک جبهه باید با محور فتح به شدت می‌جنگیدند، چون اصلاً قبول نمی‌کردند که رقابیه و برغازه دست ما باشد، از یک طرف هم در عین خوش داشتند می‌جنگیدند که اینجا یه کار قشنگی صورت گرفت. آقا محسن و آقای صیاد دستور دادند قرارگاه حسن باقری که علی گره زد را گرفته، حرکت کنند، بیان از پشت، ابوصلیبی خات را بگیرند. به جای اینکه قرارگاه فجر بیاد از جلو، از شلش و انگوش و شلبیه و ابوزند و اینها ابوصلیبی خات رو بخواد بگیره، گفتند قرارگاه نصر یه پیچش به خودش بده لشکر ۷ و ۲۷ و ۲۱ حمزه آمدند و رسیدند به زیر ارتفاعات ابوصلیبی‌خات. عراقی‌ها دیدند این محور سقوط کرد و کلید منطقه را دارند از دست میدهند. چون صدام اولین بار بود که گفت هر کس سایت ۴.۵ و ارتفاعات رادار را بگیرد، من کلید بصره را بهش میدهم، کلیدی که پیشنهاد کرد در همین جریان بود. لشگر ۱۰ هم همیشه خیلی مغرورانه می‌جنگید. آن اوایل که آمد این مناطق را گرفت، در تماس تلفنی که با صدام داشتند به هم تبریک می‌گفتند و پیشنهاد کرد که سیدی اگر اجازه بدهید من تا تهران می‌روم.... اما حالا داشتند مواضع‌شان را از دست می‌دادند و نمی دانستند که چگونه توجیه کنند لذا جنگ سختی را لشگر ۱۰ صورت داد. وقتی مرحله سوم عملیات صورت گرفت و رقابیه به اشغال درآمد و بخشی از برغازه یعنی کل طرح معلوم شد؛ برای همین عراقی‌ها اولین بار تصمیم به عقب‌نشینی گرفتند و یک عقب‌نشینی تاکتیکی کردند و محورهایی را که در دشت عباس به دست آورده بودند در پاتک ها، اینها را تخلیه کردند و ابوصلیبی‌خات هم در فشاری که قرارگاه نصر آورد، تخلیه کردند و در حال فرار بودند که به قرارگاه فتح گفته شد که برند و پشت‌شون رو توی فکه ببندند اما اونها به سرعت هم لشگر ۱۰ رفت توی تنگه ابوغریب و از اونجا برگشت به چم هندی و هم لشگر ۱ رفت به فکه و در منطقه شیخ حاوی مستقر شد و ما حتی به برغازه هم رسیدیم، بقیه برغازه هم در مرحله چهارم عمل شد لذا ارتفاعات تینه را هم مجبور شد خالی کند و بره پشت دویرج بایستد. این عقب‌نشینی‌های دشمن دیگه مرحله‌ای رو به نام چهارم و پنجم برای ما باقی نگذاشت. مقاومت شهید خرازی در پادگان عین‌خوش و حرکت زیبای تیپ ۸ نجف و تیپ ۲۵ کربلا که اگر هر کدوم از این ۴ قرارگاه را بخواهم برای شما تشریح کنم، هر کدام نیم ساعت فقط مراحل و ریزه‌کاری‌هایش طول می‌کشد که چطوری [مرتضی]صفار رفته؟ کار تانک‌ها رو بگویم؟ چطوری این تنگه رو بستند؟ احمد[کاظمی] چطوری رقابیه را گرفت؟ مرتضی چطوری برقازه را گرفت؟ نقش لشگر ۱۶ چه بود؟ نقش تیپ ۵۵ هوابرد چه بود؟ خیلی جالبه ولی فرصت نیست. در کل ۴۵۰۰ کیلومتر مربع کل حجم منطقه اشغال‌شده فتح‌المبین بود که ۴۰۰۰ کیلومتر آن را ما پس گرفتیم و در مرحله بعدی در بیت‌المقدس مجید بقایی بقیه فتح‌المبین را کامل کرد و به بالای دویرج رسید. نهایت ۸ الی ۹ روز عملیات طول کشید که دو روز آن را در عقب‌نشینی بودیم، رسیدیم به سایت و رادار، آتیشش رل زد و بچه‌ها رسیدند آن‌جا که هنوز هم داشتند می‌سوختند و ارتش عراق آمد از ابوصلیبی‌خات پایین، خبر نداشت که پشتش یه باتلاقه، تمام ماشین‌هاش تو باتلاق فرو رفت. یک غنیمت بزرگ و اسناد زیادی از لشگر ۱ عراق تو همین صبغی پشت ابوصلبیخات گیر ما آمد که همه در صندوق‌های چرمی بودند. صندوق‌های عراقی یه صندوق‌های خاصی بود که اولین بار این حجم زیاد سند بدست ما آمد که به قرارگاه کربلا دادیم، سوار کردیم و بردیم. آن جا هم آقای اسدی آمده بود هم آقای دقیقی آمده بود و هم آقای نبی رودکی آمده بود و آن منطقه را دیدند. تقریباً، یک تیپ رفته بود توی باتلاق. شب عقب‌نشینی کرده بودند و باتلاق را ندیده بودند و رفتند داخل گل و به صورت غنیمت، ما تا سال‌ها، تا یکی دو سال می‌گشتیم توی شیارهای فتح‌المبین، تانک پیدا می‌کردیم، نفربر پیدا می‌کردیم چون اینقدر منطقه ذو عارضه هست که نمی‌توانستیم در همان وحله اول ذاقه مهمات پیدا کنیم یا تانک پیدا کنیم. خیلی چیزها قایم شده لای شیارها. یکبار آقای کوسه‌چی هم به من گفت ما دو سال بعد تانکی پیدا کردیم در منطقه فتح‌المبین که خودمان اگر میخواستیم بگردیم نمی‌تونستیم آن را پیداش کنیم. 🌸شادی ارواح طیبه شهدای عملیات فتح المبین صلوات🌸 🆔 @shahid_sayafzadeh
📍استعداد منحصر به فرد سرداران حاج احمد غلامپور، حاج غلام محرابی و حاج احمد سیاف که در حقیقت ترکیب استثنایی را به وجود آورده بود، ویژگی های برجسته ای به قرارگاه کربلا داده بود که فرماندهان بزرگی چون شهیدان باکری، خرازی، کاظمی و سلیمانی در ماموریت هایی که تحت امر قرارگاه کربلا قرار می گرفتند، کاملا گوش به فرمان بودند. 🎙 سردار سیامک بمان از مسئولان ۸ سال دوران دفاع مقدس روایت می‌کند👇👇👇👇 🆔 @shahid_sayafzadeh
🔖 دلنوشته‌ای برای برادرم احمد💐 🖌 سیامک بمان از مسئولان ۸ سال دوران دفاع مقدس: خدا رحمت کنه احمد سیاف‌زاده را که انصافا در ثبت وقایع و انتقال مسائل و تجارب جنگ، جایش بسیار خالی است. یکی از دلائل مهم و اصلی در باقی ماندن قرارگاه کربلا در کورس ارکان اصلی در فرماندهی جنگ، علاوه بر فرماندهی مثال زدنی سردار غلامپور به عنوان فرمانده قرارگاه، کارایی و راندمان بی بدیل دو رکن اصلی این قرارگاه یعنی اطلاعات و طرح و عملیات قرارگاه توسط برادران عزیز سرداران و بود. 📍استعداد منحصر به فرد سه نفر مورد اشاره که در حقیقت ترکیب استثنایی را به وجود آورده بود، ویژگی های برجسته ای به قرارگاه کربلا داده بود که فرماندهان بزرگی چون شهیدان باکری، خرازی، کاظمی و سلیمانی در ماموریت هایی که تحت امر قرارگاه کربلا قرار می گرفتند، کاملا گوش به فرمان بودند.(که این موضوع خود قدرت فرماندهی را ارتقاء و در نتیجه باعث کارآمدی بیشتر در کسب موفقیت می شد) 🕊 اما چون یادی از شهید عزیز سیاف‌زاده شد باید به عرض برسانم از نظر بنده مهم‌ترین کار این عزیز در واحد طرح و عملیات قرارگاه کربلا، کلاسیک کردن وظایف واحد طرح و عملیات قرارگاه بر اساس کلیه آئین نامه‌ها و دستورالعمل‌های آموزشی رایج و جاری آکادمیک نظامی بود. 📌 وقتی جایگاه این قرارگاه و روابط و تعاملات آن با سایر رده ها در تمامی سطوح جنگ را نگاه کنیم، می‌بینیم به خصوص در تعاملات با رده های ارتش، رد و بدل شدن کلیه مستندات و دستورات آن‌قدر سهل و روان و قابل قبول(از نظر موازین نظامی کلاسیک) بود که هیچ‌گاه اعتراض و گوشزدی از ناحیه برادران ارتش آن‌ هم در سطوح عالی فرماندهی آن‌ها را شاهد نبودیم و این موضوع یکی از دلائلی بود که در خیلی از مواقع پذیرش فرماندهی قرارگاه کربلا بر بخش‌هایی از یگان‌های ارتشی را نیز تسهیل کرده بود. 🆔 @shahid_sayafzadeh
‏گفتمش جانا نرو خندید و رفت😞 ... روزت مبارک ❤️ فرارسیدن سوم شعبان المعظّم، روز میلاد با سعادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و روز پاسدار بر تمام حافظان و پاسداران انقلاب اسلامی تبریک و تهنیت باد. 🆔 @shahid_sayafzadeh
🔖 از ابتدای سال ۱۳۵۸ جذب سپاه شدم. نامه ای از جهاد آمد‌ که از من خواستند عضو شورای جهاد بشوم اما من سپاه را بیشتر دوست داشتم. از ابتدای سال ۵۸ در سپاه اهواز بودم. فرمانده سپاه خوزستان آقای بود. ابتدا آقای مسئول آموزش سپاه شد. او یک رنجر انقلابی و اخراجی از ارتش در زمان پهلوی بود. محل آموزش ابتدا در پیش آهنگی سابق اهواز در فلکه چهارشیر قرار داشت. بعدا به پروکان‌دیلم منتقل شد. ما را به عنوان مربیان سپاه اهواز انتخاب کرد و به پادگان سعدآباد تهران فرستاد تا آموزش ببینیم. من جزو گروه تخریب بودم. ۱۰ روز در تهران آموزش دیدیم. آقا [غلامعلی] رشید، آقای سید محمد حجازی و آقای زارع هم بودند. از شهر های دیگر هم در سعدآباد حضور داشتند ولی سهمیه اهواز بیشتر بود. خرابکاری های خلق عرب شروع شده بود و اهواز به تخریب‌چی و خنثی کننده بمب نیاز داشت. چون اهواز کانون اصلی انفجار بود... 📋 انتشار بخش هایی از خاطرات سردار شهید حاج زاده در کتاب روایت زندگی شهید حسن باقری(جلد اول) به مناسبت فرا رسیدن روز پاسدار 🆔 @shahid_sayafzadeh
🌿 ای شهید من ای که بر کرانه ابدیت نشسته‌ای دستی بگیر و ما را با هوای دلت هم‌نشین کن... روز استاد و سالروز ولادت سردار بی ادعا سردار شهید حاج زاده گرامی باد💐 🆔 @shahid_sayafzadeh
🌹 لحظاتی با حماسه سازان قرارگاه همیشه پیروز ڪربلا 1️⃣ واحد 2️⃣ احمد سیاف 3️⃣ بچه های سیاف 1️⃣ واحد طرح و عملیات قرارگاه ڪربلا نامی آشنا برای تمام فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس است. نام قرارگاه ڪربلا ابتدا تحت عنوان قرارگاه مشترڪ ارتش و سپاه با هدف اجرای عملیات های مشترڪ در سال ۱۳۶۰ راه اندازی شد و در سال ۱۳۶۲ با تشڪیل قرارگاه مرڪزی خاتم الانبیاء و قرارگاه های ۴ گانه جنوب، غرب، شمال غرب و دریایی با نام قرارگاه مقدم نیروی زمینی در جنوب یا همان قرارگاه ڪربلا در پایگاه منتظران شهادت(گلف) آغاز به ڪار ڪرد و به صورت متمرڪز، طراحی و اجرای عملیات های شاخص دوران دفاع مقدس را عهده دار شد. ✨ مهمترین ارڪان این قرارگاه دو واحد و بودند. از جمله وظایف این دو واحد بررسی وضعیت ڪمیت و ڪیفیت یگان های دشمن، نحوه استقرار و تحرڪات دشمن برعهده واحد اطلاعات عملیات بود. طراحی و پیشنهاد زمین و زمان به قرارگاه مرڪزی برای اجرای عملیات های بزرگ و ڪوچڪ و طرح های پدافندی و بررسی های نظامی در قبل و حین و بعد از عملیات ها در منطقه جنوب یعنی از دشت عباس تا دهانه فاو بر عهده واحد بود. البته در دوره هایی این قرارگاه ماموریت هایی را در جبهه میانی و غرب هم انجام داد ولی تمرڪز اصلی بر جنوب بود. 2️⃣ احمد سیاف مسئولیت واحد طرح و عملیات قرارگاه، از ابتدای تشڪیل قرارگاه مقدم نیروی زمینی در جنوب از سال ۱۳۶۲ تا پایان جنگ و بعد از آن، برعهده سردار سرافراز سپاه اسلام شهید حاج احمد سیاف زاده(معروف به احمد سیاف) بود. ایشان از سال ۵۸ و باتشڪیل سپاه خوزستان مسئولیت واحد عملیات سپاه خوزستان را عهده دار شدند و از سال ۶۰ و با راه اندازی قرارگاه های لشگری، معاونت طرح و عملیات قرارگاه لشگری قدس خوزستان را برعهده گرفتند. 🌴 حاج احمد، چهره آشنا و دوست و رفیق تمامی فرماندهان دفاع مقدس بود و هیچ سرداری نیست ڪه دنیایی خاطره و سخن، در مورد او بیان نڪرده باشد. 🌾 شاید همت بزرگی را می طلبد تا نویسندگان زبردست جهادی ڪنند و تمام عرصه حیات شهید حاج احمد سیاف را تبدیل به چندین جلد ڪتاب نمایند ڪه قطعا یڪی از بزرگترین گنجینه های مستند دفاع مقدس خواهد شد. 🍃 احمد هر چند همیشه در متن مناطق درگیری و خطوط مقدم جبهه بود و چندین بار مجروح شد و بارها در معرض شهادت قرار گرفت اما اراده خداوند بر این بود تا چند سال بعد از جنگ زنده بماند و از آنجا ڪه گنجینه بی نظیری از اطلاعات و تجارب و خاطرات دفاع مقدس بود باید رسالت زینبی اش را نیز با شوق و شتاب عجیبی ایفا می ڪرد و این اطلاعات را یا به صورت مڪتوب یا در ڪلاس های دافوس و دانشگاه دفاع ملی و حتی به عنوان راوی ڪاروان های راهیان نور در مناطق عملیاتی به نسل های بعدی منتقل میڪرد و همین امر باعث شد تا او را مقدس بنامند. وقتی مجاهدت های حسینی و زینبی احمد تمام شد، او دیگر تاب تحمل فراق یاران شهیدش را نداشت و باید به جوار آنان و بسوی لقای الهی میشتافت و ناگهان این اتفاق افتاد و در شب رحلت حضرت پیامبر(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) در اول بهمن ماه سال ۹۰ از میان مان پر ڪشید و پیڪر خسته و رنجورش از زخمهای جبهه در روز شهادت امام رضا(ع) در قطعه شهدای گمنام بهشت زهرا س) آرام گرفت و داغش بر دل یارانش ماند ڪه ماند... 3️⃣ بچه های سیاف احمد در طول این دوران معمولا همڪارانش را خودش شناسایی و انتخاب می ڪرد. بچه های سیاف یاران وفاداری ڪه از ابتدا تا انتها با او بودند مگر آنها ڪه شهید شده و یا بنا به درخواست فرماندهان به لشڪرها مامور می شدند. معمولا تعداد بچه های سیاف بین ۱۰ تا ۱۵ نفر بود و هر ڪدام شهید می‌شدند فرد دیگری به واحد اضافه می شد. البته در زمان عملیات ها ڪه حجم ڪارها زیاد می شد موقتا تعدادی از بچه های دیگر واحدها به آنان اضافه می شدند. معمولا یڪی از توانمندترین بچه های سیاف، حڪم معاون او را پیدا میڪرد. از معاونان شهید احمد میتوان نام های زیر را یاد کرد: شهید شهید حاج شهید شهید شهید اینها ڪه هرڪدام خود سردارانی نام آور بودند در ڪنار خورشید درخشان احمد چند صباحی مثل ماه تابیدند و افتخار آفریدند. همچنین شهیدان والامقام واحد طرح و عملیات در طول هشت سال دوران دفاع مقدس عبارتند از: شهید شهید شهید شهید شهید شهید این نام های بزرگ همگی به عنوان بچه های هر ڪدام در یڪی از عملیات ها پس از حماسه آفرینی های پی در پی سرانجام به آرزوی دیرینه خود، شهادت دست یافتند. 🕊 عزیزان دیگری همچون و نیز دو تن از بچه های واحد بودند ڪه
متاسفانه بعد از جنگ به جمع یاران شهیدشان پیوستند. 🌸 دیگر بچه های سیاف ڪه بصورت دائم و یا موقت در ڪنار او بودند وهر ڪدام بارها تا مرز شهادت پیش رفتند و بعضا به مقام جانبازی رسیدند: برادران: بودند. 🌹روح آنان ڪه رفتند شاد و خداوند متعال به جاماندگان از این غافله عشق توفیق ملحق شدن به دوستان شهیدشان را عنایت فرماید🌹 تهیه متن: حاج ناصر صالحی 🆔 @shahid_sayafzadeh
🎙 روایت معاون طرح و عملیات قرارگاه قدس در عملیات بیت المقدس 📌 عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر سه موضوع دارد. این است که چرا خرمشهر را از دست دادیم؟ آیا نمی توانستیم خرمشهر را از دست ندهیم؟ موضوع آزادسازی مجدد خرمشهر است که چگونه محوری را که از دست داده بودیم را به فاصله یک سال و شش ماه مجدداً به دست آوردیم! و و بحث انتهایی هم این است که چرا جنگ در خرمشهر تمام نشد؟ 🆔 @shahid_sayafzadeh
🌹سردار شهید حاج احمد سیاف زاده 🌹
🎙 روایت #سردار_سیاف معاون طرح و عملیات قرارگاه قدس در عملیات بیت المقدس 📌 عملیات بیت المقدس و آزادس
🎙 روایت معاون طرح و عملیات قرارگاه قدس در عملیات 📌 چرا عراق توانست را تصرف کند؟ گرفتن شهر ها خصوصا شهر خرمشهر کار ساده ای نبود. وارد خیابان ها و شریان های شهر ها شدن موضوع ساده ای نیست اما وقتی نگاه می کنیم میبینیم عراق خیلی راحت اراده میکند از شلمچه وارد می شود و در مدت زمان کوتاهی با وجود مقاومت جانانه و مظلومانه بچه های خرمشهر، شهر را تصرف می کند. 🔖 عراق برای گرفتن خرمشهر به لشکر ۳ و ۱۱ و تیپ ۳۷ کماندویی ماموریت داده بود. ✨ حالا ما در مقابل چه داشتیم؟ ما در خوزستان لشکر ۹۲ زرهی را داشتیم که یک تیپ آن در دزفول، محور فکه تا موسیان را پوشش می دهد و در آن جا مستقر است. یک تیپ به حمیدیه رفته است و محور بستان، تپه های الله اکبر و تنگه چزابه را پشتیبانی میکند. یک تیپ هم حالا در اهواز است و به لحاظ موقعیت جغرافیایی و مرکز استان بودنش بیشتر از این ها نیرو میخواهد. ما تا شروع جنگ ۱۱ دوره نیرو در آموزش داده بودیم که آموزش نیروهای دوره آخر با شروع جنگ مصادف شد و آن ها را مستقیم به بستان فرستادیم. حالا شما حسابش را بکنید خرمشهر که سپاهش دیر تشکیل شده و درگیر موضوعات داخلی خودش بوده است، شاید تا آن روز به زور ۱۰۰۰ پاسدار را توانسته باشد آموزش داده باشد. حالا این حجم نیرو به علاوه گروه های دیگر مردمی و بسیجی باید در برابر ۳ لشکر و تیپ عراق مقاومت کند. لشکر های عراق به لحاظ ساختار شرقی آن از ۱۸ تا ۲۳ هزار نفر نیرو دارد؛ حالا وقتی می گویم لشکر ۳، ۱۱ و تیپ کماندویی دیگر خودتان حساب تجهیزات و امکانات و میزان نیروی آن ها را بکنید. 🔰 در چنین شرایطی و پس از ۳۴ یا به تعبیری ۴۴ روز مقاومت از سوی بچه های خرمشهر متاسفانه خرمشهر به دست عراقی ها افتاد. ⁉️ حالا همه منتظر هستند تا طرحش را ارائه دهد. کم هم اختیار ندارد. رئیس جمهور است، فرمانده کل قواست، ۱۱ میلیون رای از مردم گرفته است، امام(ره) خیلی به او متکی است و خیلی بها به او می دهد. حتی حمله هایی هم به دولتش می شود اما امام(ره) از آن دفاع می کند و البته ایشان از همه دولت هایش دفاع می کرد و در چنین شرایطی از او انتظار می رود تا کار مثبتی انجام دهد. ♻️ یعنی همان کاری را که درست یک سال بعد ما انجام دادیم، پتانسیل نیروها را شناسایی کردیم، قرارگاه های مشترک راه اندازی شد، نیروهای مردمی و بسیجی را منسجم کردیم؛ انتطار داشتیم نه تحت عنوان قرارگاه ولی شبیه یک چنین ساختاری را بنی صدر تشکیل داده و از تمام ظرفیت های نیروها استفاده کند. نیروهایی که در خط ها و محور ها مستقر شده بودند را مانند نخ تسبیح به هم وصل کرده و آن ها را پَر و بال دهد اما اصلا به نیروهای مردمی و بسیجی و حتی سپاهی ذره ای اهمیت نمی داد و آن ها را نیروی دست و پاگیر می دانست... 📻 🆔 @shahid_sayafzadeh
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 🔻 معاون طرح و عملیات قرارگاه قدس در عملیات 📌 بنی صدر باید ساختار ها را در ۳ جبهه جنوبی، میانی و شمالی آرایش می داد. اما کاری انجام نداد. نقش در پیشرفت تجاوز عراق به خاک کشورمان خیلی مهم است. فرض میگیریم هفته اول و ماه اول توجیه نبود و کاری نکرد؛ بعد از آن چطور؟ ماه های بعد چطور؟ مگر برای فرمانده کل قوا کم گزارش نظامی می آمد؟ 📍 ما قبل از شروع رسمی جنگ تحرکات عراق را رصد می کردیم. در ، ، ، کاملا عراقی ها فعال شده بودند. ما می دیدیم آن ها تانک آورده اند، زمین را می کندند و داخل می رفتند. هر چه برای بنی صدر گزارش می بردیم می گفت شما دارید جو سازی می کنید و توهم توطئه دارید! اصلا عراق موقعیت حمله به ما را ندارد!! 🔸 اینکه چه تصوراتی در ذهن داشت و کارشناس هایش چه مشورت هایی به او می دادند را نمی دانم اما اگر خودش هم شمّ نظامی نداشت لااقل می توانست به حرف دلسوزان گوش دهد و اجازه نمی داد عراق تا این مقدار وارد خاک مان شود. ▪️ ممکن است این سوال به ذهنتان بیاید که او تجهیزاتی در دست نداشت و ارتش هم در جریانات انقلاب ضربه خورده بود اما پاسخ این است که ما در همان شرایط ۴۰۰ الی ۶۰۰ فروند هواپیمای F4، F5 و F14 داشتیم، چندین هواپیمای C130 خریداری شده بود، این ها کجا بودند؟ ارتش ۲۰۰۰ بالگرد در اختیار هوانیروز قرارداده بود که با کمک آن ها تیپ ۵۵ هوابرد و تیپ ۲۳ نوهد بتوانند چتر بازان و نیروهای شان را هلی برن کنند. 💠 علاوه بر امکانات و تجهیزات چه مقدار یگان در اختیار داشت؟ لشکر های: ۲۱ حمزه، ۷۷ خراسان، ۸۱ کرمانشاه، ۳۷ زرهی شیراز، ۸۸ زاهدان، ۱۶ قزوین، ۹۲ زرهی، ۸۴ خرم آباد، ۵۷ ذوالفقار، ۴۰ سراب، ۶۴ ارومیه، ۲۸ کردستان؛ این ها کجا هستند؟ حالا علاوه بر ارتش، سپاه و بسیج هم به استعداد نظامی کشور اضافه شده است. شاید شما بپرسید باید به ارتش کمک می شد و کسی نبود آن ها را همراهی کند اما وقتی با دقت نگاه می کنیم متوجه حضور ظرفیت هایی می شویم که در ۹ ماه ابتدایی جنگ آن قدر به آن ها توجه نشد تا سرانجام به شهادت رسیدند... @defae_moghadas 🍂
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
خرّم آن شهر که در کشور دل جا دارد ... 💠 @bank_aks