🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_208
🌷 #آیه_189_سوره_بقره
🌸 يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِىَ مَواَقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْواَبِهَا وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
🍀 ترجمه:درباره هلال هاى ماه از تو سؤال مى كنند، بگو: براى آن است كه مردم اوقات (كارهاى خویش) و زمان حج را بشناسند. (به آنان بگو:) نیكى آن نیست كه (در حال احرام حج،) از پشت خانه ها وارد شوید، بلكه نیكى آن است كه تقوا پیشه كنید و از درها وارد خانه ها شوید، و تقوای خداوند را پیشه کنید ، باشد كه رستگار شوید.
🌷 #الأهلة:هلال هاى ماه
🌷 #مواقیت:جمع میقات به زمان یا مكانى معیّن گفته مى شود كه براى انجام كارى مشخّص شده باشد.
🌷 #البر:نيکی
🌷 #البیوت:خانه ها جمع البيت است
🌷 #ظهورها:پشت آن
🌷 #ابواب:درها جمع باب است به درب خانه باب گفته می شود.
🌷 #تفلحون:رستگار شوید
🔴 در این آیه ضمن پاسخگویى به سؤال گروهى از #مردم كه از پیامبر صلى الله علیه وآله درباره هلال ماه مى پرسیدند، به مواردى اشاره دارد كه با هم آن را بررسى مى كنیم: اى پیامبر! به آنها كه از فایده ى جلوه هاى مختلف ماه مى پرسند، بگو: آن تغییراتى كه در ماه پدید مى آید، براى مردم وسیله ى وقت شناسى و تقویم همگانى و طبیعى است. یكى از امتیازات #اسلام این است كه برنامه هاى خود را با مقیاس هاى طبیعى، عمومى و مجانى طرح مى كند، مثلاً براى تعیین مقدار آب كُر، وَجب را مقیاس قرار مى دهد و یا براى تشخیص وقت نماز، طلوع و غروب و زوال خورشید را مطرح مى كند. و براى آغاز و انتهاى ماه رمضان و یا ایام حج، هلال ماه را ملاک قرار داده است. اشكال مختلف #ماه نیز، حكم یك نوع تقویم عمومى را دارد كه در اختیار همه است.
🔴 نیاز به #تقویم و #تاریخ، لازمه ى زندگى اجتماعى است و بهترین وسیله عمومى براى این تقویم همین است كه افراد اعمّ از باسواد و بى سواد در هر كجاى عالم با یک نگاه و در یک لحظه بتوانند روزهاى ماه را تشخیص دهند. هر كارى راهى دارد و باید از مجراى طبیعى و راهش وارد شد. براى انجام هركار زمان مناسب، شیوه مناسب و رهبر مناسب لازم است. همانگونه كه زمان از طرف خداوند به وسیله #ماه و #هلال معیّن مى شود، رهبرى نیز باید از طرف خداوند تعیین شود.
🔴 بنابراین مفهوم این آیه است: از هلال براى #وقت_شناسى استفاده كنید و در روش انجام امور، به دستورات آسمانى و رهبران مراجعه كنید و بیراهه نروید. #سعادت و #خوشبختى، راهى دارد كه باید از راهش وارد شد و در انتخاب زمان، روش و رهبر از خدا بترسید تا شاید رستگار شوید. امام صادق علیه السلام فرمود: منظور از آیه «واتوا البیوت من ابوابها» آن است كه هر كارى را از راهش وارد شود. و امامان معصوم علیهم السلام فرمودند: ما آل محمّد باب خداوند هستیم. وپیامبر صلى الله علیه وآله فرمودند: من شهر علمم و على درب آن است. در این آیه جمله «واتوا البیوت من ابوابها» میان دو «تقوا» قرار گرفته است، شاید این رمز آن باشد كه شناخت راه كار و ورود و خروج در امور، نیاز به تقواى فوق العاده دارد و كسانى كه تقواى كمى داشته باشند بازهم بى راهه مى روند.
🔹پيام های آیه 189 سوره بقره 🔹
✅ #حركت سیاره ها و ماه، داراى برنامه و زمان بندى دقیقى است كه برای عبادت و نظم امور زندگى مردم مؤثر می باشد.«قل هى مواقیت للناس»
✅ #اسلام، با آداب و رسوم جاهلى و خرافى مبارزه مىكند. «لیس البر بان تأتوا البیوت من ظهورها»
✅ ارزش #مفاهیم دینى، زمانى است كه در افراد جلوه كند. به جاى اینكه بگوید: نیكى تقواست، فرمود: نیكى، متّقى است. «ولكن البر من اتقى»
✅ بیراهه رفتن تقوا نیست. اگر از سیره عقلا واولیاى خدا سرپیچى كنیم ونام آن را #تقوا و #خودسازى بگذاریم منحرف شده ایم.
✅ به کارگیرى روش هاى نادرست و غیر منطقى براى انجام امور، خلاف تقواست. «واتوا البیوت من ابوابها واتقوا اللَّه»
✅ حفظ وقت و مراعات نظم در كارها و عبادات، یکی از مصادیق #تقوا و رستگاری است.
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
مرد میخواهد...
اینکه بگذری از آرزوهایت...
زنجیرهای #دلبستگی را از خود رهاکنی
گفتنش آسان است...
اگر عمل کردن به آن هم سهل بود به خیلی هامان واژه #شهید اضافه شده بود.
ســـلام✋
#عاقبتتون_شهــ🌹ـــدایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
دعای۲۰-ج۶۱-ب۲.m4a
2.99M
🔴نکات کاربردی دعای بیستم صحیفه سجادیه
جلسه شصتویکم
#بخشدوم
💠مدیریت فردی و تعاملات اجتماعی
🔸طریق مثلی یعنی چی؟!
🔸امتحان بد است یا خوب؟
#حمیدرضاابراهیمی
#داستانک
سہ برادر با هم هماهنگ بودند
داخل خونه بیرون از خونہ
با هم سر کار مے رفتند،
بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے،
آخر هم جبهہ و #شـهــادت...
#ابراهیم شهید شد
#عبدالله مفقود الاثر شد
#حبیب رو هم پس از نہ سال تڪہ ای از استخونهاشو بہ همراه پلاڪ برای خانواده اش آوردند...
#برادران_شهید_جعفرزاده🌷
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#کتاب_با_بابا
براساس خاطراتی از
#سردار_شهید_حاج_محمد_طاهری
و فرزندش#مصطفی
#قسمت_بیست و پنجم
#درک_حقایق
مدتها بعد از بهبودي، برخی دوستان به من گفتند: تو هجده روز در یک سفر معنوي الهي بودي و مطالب بسياري را متوجه شدي، آنچه را در این سفر برداشت کردي براي همه بنویس. من هم مطالبی که در خاطرم داشتم را اینگونه نوشتم: خدا را شکر که دعاي مرا برای دیدار از بهشت شهدا اجابت فرمود، هرچند این انتقال از خاک به افلاک، بسیار سخت گذشت ولي دریچه اي ازعالم معنا را برای این بنده کمترین گشود. معارفي را فهمیدم که در مسیرزندگی بسیار به من کمک نمود و قصد نداشتم به دیگران بگویم. اعتقاد داشتم" آن را که خبر شد خبري باز نیامد" ولی بعد از سالها، احساس کردم شهدا مرا لایق دانسته اند که آن معارف ناب (که همگی در قرآن و روایات به آنها اشاره شده) را به کساني که طالب آنند بیان کنم. باشد که قبول درگاه الهي قرار گیرد. ۱- در آنجا فهمیدم که خوشبخت ترین افراد و کامل ترین انسانها و با ایمان ترین مردم، کساني هستند که به خودشان سختي ميدهند تاروحشان پرورش یابد. آنان با اینکه به جسم خود ظلمي نمي کنند ولي دغدغه تن پروري نداشته و اشتهاي
طعام و غریزه جنسي، آنها را از فضائل انساني دور نساخته است. آنان در عمل به واجبات ديني و خوبيها و ترک گناهان از همه جلوترند. خیرخواهي، خدمت به خلق، محبت، نوع دوستي، آنها را برجسته و محبوب نمود. آنها نه حسرت گذشته را می خوردند و نه نگراني و ترس از آینده دارند. آنها ظرفیت روحشان بالا رفته و دیدار و گفتارشان خدايي شده وقلبشان به آرامش رسیده.
👇👇👇👇👇
آنها دوست نداشتند تنهايي به بهشت بروند و خوبیها را براي همه می خواستند. آنقدر خوب بودند که محبوب قلبها و امام متقین شدند. آنجا فهمیدم که "والعاقبة للمتقين"
يعني چه؟!
در عالم ملکوت درک می کردم که شهدا و مجاهدان، پیشواي متقين هستند و خدا آنها را پذیرفت و "عند ربهم يرزقون" گشتند و به خلوت پروردگار دعوت شدند. خوش به سعادت آنها ۲- در آنجا مي فهمیم که چقدر در
دنیا بي خود و بی دلیل غصه مسائل پیش پا افتاده را خوردیم. در آنجا میفهمیم که به گفته بزرگان دین: "ما مامور به انجام وظیفه انساني و اسلامی خود هستیم، نه نتیجهي مطلوبي که تصور می کردیم" کارها به دست خداست و ما باید سرباز الهي و مؤمن واقعی باشیم، فقط به او توکل کنیم و از او کمک بخواهیم. هرگاه از فشار کار روزمره خسته شدیم، با یاد او خستگي را به در کنیم و نظارت و یاري او را جدي بدانیم. اگر اینطور شد مشتاق وقت اذان می شویم. چرا که زمان تكلم باحضرت یار است. این صدا ما را به خلوتي آرامش بخش دعوت می کند. آنجاست که تمام کارها را رها می کنیم و به سوي ملاقات او مي شتابیم تا دوباره نیرو بگیریم. در ملکوت درک می کردم که اگر مشتاق وقت نماز نباشیم و به این فرصت دیدار که هر روز پنج بار ایجاد ميشود اهمیت ندهیم، چقدر خود را از مقصد دور ساخته ایم و اگر عاقل باشیم چاره اي مياندیشیم، اما افسوس که شیطان با وسوسه اش ما را مغرور می کند تا نفهمیم چقدر محتاج نماز و تشکر از خدا هستیم...
۳- آنجا میفهمیم خداوند متعال چقدر در دنیا به ما خوبي کرده و دست ما را گرفته، اما شیطان با وسوسه هایش کاري کرده تا الطاف خداي مهربان را نبینیم یا فراموش کنیم و خدای نخواسته از خدا طلبکار شویم. آنجا این حدیث را درک می کنیم که خداوند نسبت به بندگانش هزاران برابر، از مادر مهربان تر است. و اینکه خداوند مشتاق بندگانش است و اگر بندگان از شدت علاقه خداوند به خودشان اطلاع داشتند از شوق، جان مي دادند...
در آنجا مي فهمیم؛ تمام مشکلات زندگي به نفع ما بوده. در ملکوت میفهمیم که الطاف خفیه الهي از الطاف آشکار او بیشتر است. ائمه و اولیاء خدا بارها به این موضوع تاکید کرده اند ولی ما باور نکردیم.
حتي معصومین، ما را می بینند و بر مشکلات ما آگاهند. باور کنید در ملکوت، این جمله از زیارتنامه را المس خواهیم کرد:" اشهد انک تسمع كلامي و ترد سلامي" آنها به امر خدا صداي ما را می شنوند و جواب سلام ما را در حد شایستگي و لیاقت ما ميدهند..چشم دل باز کن که جان بيني
آنچه نادیدي است آن بيني ۴- درعالم ملکوت، میزان زشتي گناهان و کارهای بد دنیايي را دقیق متوجه می شویم. اینکه با ارتکاب هر گناه، چه توفيقاتي را از خودمان سلب می کنیم. اینکه اعمال زشت ما چقدر ما را از خدا و خوبيها و نورانیت بندگی دور کرده است. حتي گاهي به خاطر مشغولیات زندگي و وسوسه شیطان، توفیق توبه را پیدا نمی کنیم. ولي اگر درک درستي از "گذرگاه" دنیا داشته باشیم، گناهان را مثلزبالهاي متعفن می بینیم که دنبال آن بودن دیوانگی است. اگر اینگونه شد، دیگر بدي کسي را نمی گوییم، کسي را مسخره نمی کنیم، مال حرام نمی خوریم، از دروغ و فحشا و منکرات دوري می کنیم و عیب کسي را نمي گوييم. اینجاست که به مقام عصمت نزدیک ميشويم و چشم ما بينا مي شود و تحمل دنیا را نخواهیم داشت، بي قرار خدا می شویم، به دنیا پشت می کنیم و در شوق دیدار یار، دنبال بال پرواز می گردیم... من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله عليهفمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظرو مابدلو تبديلا.. (صدق الله) ۵- زندگی دنیا به گونه اي است که در طول شبانه روز، مشکلات و روزمرگي، انسان را سرگرم می کند. شیطان هم مامورشده و قسم خورده که آدمیان را با وسوسه و... گمراه سازد. اما براي این مطلب، خداوند راههايي قرار داده تا آدمیان در صراط مستقیم ثابت قدم شوند و از شر شیطان در امان باشند. مانند توصیه به واجبات، مانند نماز و روزه (که اگر واجبات روزانه نبود دین ما در معرض خطر بود.) یاری رساندن به گرفتارانصدقه، خمس، زکات و...) تلاوت قرآن و عمل به دستورات آن. تضرع به درگاه الهي. علم آموزي يعني علم مفيد. صله رحم. صبر در برابر مشکلات و... این اتفاقات مثل پله هایی هستند که انسان را در مسیر کمال انساني بالامي برند. ما باید از این فرصتها
استفاده کنیم.
۶- در دنیا قراراست اتفاقاتي بيفتد که انسان امتحان شود و هیچ چیز، اتفاقی نیست. آنجا مي فهمیم که
شانس» كلمهاي بي معناست. قرار است انسان با امتحانات به خدانزدیکتر شود وصابران و مؤمنان شناخته شوند. تمام اتفاقات ریز و درشت زندگي امتحان است. اگر استقامت کنیم و توکل کنیم و از امتحانات سربلند بیرون آییم، خدا ما را ياري مي کند. ۷- درک من، در عالم بالا این بود که لزوم دین در دنیا را مي فهمیدم و اینکه چرا پروردگار، آنرا براي ما فرستاده و چرا آیهان الدين عند الله الاسلام" نازل شده؟ آنجا اینطور فهمیدم: اگر دیندار نباشیم
👇👇👇
مثل فردي هستیم که پیاده حرکت می کند و دیرتر و با مشکلات بیشتري به مقصد مي رسد. ولي خداوند، وسیله نقلیه اي به مومنان هدیه مي دهد که سریعتر آنان را به مقصد برساند. وقتشان گرفته نشود، خسته نشوند و سرگرم لذات زودگذر و موانع بین راه نشوند. عقل انسان در مدت عمر توانايي فهم و حل مشکلات را ندارد و از طرفي، فرصت کسب تمام تجربیات را پیدا نمی کند. ولي دینداران با اعتماد و اعتقادي که به پروردگارشان دارند، هدایت خود را به او مي سپارند. او که هم خالق است و هم مربي، بهترین و نزدیکترین راه
رسیدن به مقصود را به صورت دستورات دین به ما می آموزد.. ۸-در آنجا برای من جالب بود که مي دیدم، افرادي که قبل از مردن صدقه داده یا از اموال خود در جهت کارهای خیر استفاده کرده اند، نسبت به افرادي که در وصیتنامه خود سفارش به خیرات بعد از مرگ کرده بودند درجات بسیار بالاتري داشتند. من مي فهمیدم کارهاي خوب و خیراتی که انسان قبل از مرگ، براي رضاي خداوند و بدون ربا انجام داده، چقدر درجه او را بالا می برد، درحالی که اموال بسیار زیادی کهطبق وصیت، در راه خدا خرج شود، ارزش زیادی نداشته است. در آنجا درک می کنیم، مالي که بعد از مردن به جامانده مربوط به ما نیست، لذا دل کندن از آن، کار سختی نیست و ارزش چنداني ندارد و شنیدم برخي ناله می کنند:"رب ارجعون لعلي اعمل صالحا فيما ترکت...(صدق
الله)
-من انسانهاي خوبي را دیدم که در بهشت برزخي بودند و دیدار با آنها براي ایمان من موثر بود. برخي افراد را دیدم که در دنیا، خود را در محضر الهي حس مي کردند، لذا بهطبق وصیت، در راه خدا خرج شود، ارزش زیادی نداشته است. در آنجا درک می کنیم، مالي که بعد از مردن به جامانده مربوط به ما نیست، لذا دل کندن از آن، کار سختی نیست و ارزش چنداني ندارد و شنیدم برخي ناله مي کنند:"رب ارجعون لعلي اعمل صالحا فيما تركت...(صدق الله)
-من انسان هاي خوبي را دیدم که در بهشت برزخي بودند و دیدار با آنها براي ايمان من موثر بود. برخي افراد را دیدم که در دنیا، خود را در محضر الهي حس می کردند، لذا بهوجود خداوند پشت شان گرم بود و همواره سرزنده و با نشاط بودند. آنها دائم ذکر می گفتند و از نماز و قرآن و ائمه معصومین مدد
می گرفتند.
اما برخی دیگر را دیدم که مقامشان از بقیه اهل بهشت برزخي بالاتر بود. آنها عاشقان امام زمان(عج) بودند. آنها میدانستند اگر امام زمان خود را نشناسند، مرگشان مانند مردمان جاهلیت خواهند بود. آنان در دوران غیبت، روز خود را با سلام بر امام زمان (عج) آغاز می کردند و همواره در دعاهایشان امام غائب از نظر را یادمی کردند. آنها مي فهمیدند که هر هفته اعمالشان به امام عصر(عج) عرضه مي شود، لذا تلاش مي کردند تا گناه در نامه عملشان نباشد. این افراد مي دانستند اگر آنان امام خود را نمی بینند، اما امام زمان(عج) هر روز آنها را نظاره مي کند. البته این را هم متوجه شدم که مهمتر از دیدار امام عصر(عج) این است که عمل به دستورات دین داشته باشیم و شیعه و منتظر واقعي حضرت
باشیم.
⬅️#ادامه_دارد...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
بسم الله الرحمن الرحيم
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_209
🌷 #آیه_190_سوره_بقره
🌸 وَقاَتِلُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
🍀 ترجمه:و در راه خدا با كسانى كه با شما مى جنگند، بجنگید ولى از حدّ تجاوز نكنید، كه خداوند تجاوزكاران را دوست نمى دارد.
🔴 این آیه با اینکه درباره جنگ است نکات لطیفی دارد و یکی از این نکات که دین #اسلام_ناب_محمدی آغاز کننده جنگ نیست زیرا می فرماید با کسانی که با شما می جنگند بجنگید . دین اسلام دین مهربانی است ولی در برابر ظلم و باطل و متجاوزان و لشکر کشی دشمنان می ایستد.
🔴 در این آیه ضمن تصریح به ضرورت دفاع و مقابله در برابر تجاوز دیگران، یادآور مى شود كه در میدان #جنگ نیز از حدود و مرزهاى الهى تجاوز نكرده و متعرض بیماران، زنان، كودكان و سال مندانى كه با شما كارى ندارند نشوید. دست به اسلحه نبرید و شروع كننده جنگ نباشید و مقرّرات و عواطف انسانى را حتّى در جنگ مراعات كنید. بعضى از صفات، در شرایط مختلف ارزش خود را از دست مى دهند؛ مثلا ترحّم یك ارزش است، ولى ترحّم بر ظالمان و مستکبران ظلم به مستضعفان است و بر ظالمان نباید ترحم کرد و سازش نباید انجام داد.
🔴 جنگ #مسلمانان براى دفاع از خود و دین #خداوند است، لكن هدف دشمن از جنگ، خاموش كردن نور خدا؛ «لیطفؤا نور اللَّه بافواههم» وبه تسلیم كشاندن مسلمانان است. «لن ترضى عنك الیهود و لا النصارى حتّى تتّبع ملتهم»
🔹پیام های آیه 190 سوره بقره🔹
✅ #دفاع و مقابله به مثل، از حقوق انسانى است. اگر كسى به ما حمله کرد ما هم با او مىجنگیم. «قاتلوا... الذین یقاتلونكم»
✅ هدف از جنگ در #اسلام، گرفتن آب و خاک و یا استعمار و انتقام نیست، بلكه هدف، دفاع از حقّ با حذف عنصرهاى فاسد و آزادسازى افكار و نجات انسانها از خرافات و موهومات مى باشد. «فى سبیل اللَّه»
✅ حتّى در جنگ باید #عدالت وحقّ رعایت شود. «قاتلوا... لاتعتدوا» بارها قرآن با جمله ى «لاتعتدوا» سفارش كرده كه در انجام هر فرمانى از حدود ومرزها تجاوز نشود.
✅ ظلم و ستم، رشته ى #محبّت الهى را پاره مى كند. «ان اللَّه لا یحبّ المعتدین»
✅ تنها حضور در #جبهه سبب قرب الهى نیست، بلكه محبوبیّت نزد پروردگار زمانى است كه در جنگ عادل باشیم و حقوق را رعایت كنیم. «لا تعتدوا ان اللَّه لا یحبّ المعتدین»
✅ در #جنگ، هدف باید فقط خدا باشد، نه هوسها، تعصّبها، غنائم، ریا و سمعه. «فى سبیل اللَّه»
✅ حتّى در دفاع از حقّ طبیعى خود، باید #خدا را در نظر گرفت. با آنكه آنان جنگ را علیه شما آغاز كردند و شما باید دفاع كنید، ولى باز هم «فى سبیل اللَّه»
#تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🤲 دعای سلامتی و فرج امام زمان (عج)
✅ اللَّهُمَّ كُن لِوَلِيِّكَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَن
✅ صلَوَاتُكَ عَلَيهِ وَ عَلَى آبَائِهِ
✅ في هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ
✅ ولِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلاً وَ عَيناً
✅ حتَّى تُسكِنَهُ أَرضَكَ طَوعا
✅ و تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
✅به رحمتک یا ارحم الراحمین
دل تنها نردبانی است
که آدمی را به آسمان می رساند، و تنها وسیله ایست
که خدا را می یابد....
#ســـلام
#صبحتون_شهــ🌹ــدایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏪استاد محمد علی کریمخانی آسمانی شد....
🎥آمده ام آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی زِگناهم بده
محمدعلی کریمخانی، خواننده قطعه مشهور «آمدمای شاه پناهم بده» دیشب در سن ۷۱ سالگی درگذشت.
#فاتحهای برای استاد کریمخانی بخوانید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 فکر نمیکنم تا حالا دیده باشید
مشاهده👆🏻 کنید هنگام فیلم برداری از سریال مریم مقدس چه کسی نظاره گر تهیه سریال است؟
اللهم عجل لولیک الفرج
⬅️ دلنوشته های زیبا و خواندنی از #شهید_دکتر_مصطفی_چمران
دلنوشته شهید دکتر مصطفی چمران در مورد عشق
خدایا ، بزرگترین خلاقیت تو در عشق تجلی کرده است . راستی که با خلقت عشق چه معجزه ای خلق کرده ای ! خارج از قدرت بیان و فهم و درک بشری است که در باره ی عشق سخن بگوید.
این معجون افسانه ای که قطره اش انسانی را به کلی منقلب می کند، انسانی نو می سازد با خواسته ها و خواهش های دیگر، نیاز های دیگر ترس و وحشتی دیگر....
راستی چقدر عجیب است که مرگ خشن و سرد مخوف را عشق آنچنان لطیف و تابناک و محبوب کند که عاشق سراسیمه به آغوشش پناه می برد وترس و وحشت وقتی بر او غلبه می کند که نتواند وجود خود را فدا کند.
نیاز عاشق سوختن است، لذت او درد کشیدن است ، بقای او در فدا شدن است ، خستگی و ملامت او به سلامت زیستن است .
خدایا، این چه معجون عجیبی است که خلق کرده ای؟ همه ی مفاهیم، همه ی اهداف ، همه ی خواهش ها و همه ی نیاز های آدمی را یکباره با عشق زیر و رو می کنی. چه کیمیای عجیبی؟ وای به آن کس که از این معجون بیا شامد و وای به آن کس که این کیمیای خلقت را به مس وجود او تلاقی کند؟
عشق مرگ ر ا آسان و شیرین می کند، عشق ترس را برطرف می کند و شجاعت می آفریند . عشق خودخواهی را می کُشد و فداکاری خلق می کند. عشق خسّت را زایل می نماید و سخاوت جایگزینش می کند سخاوتی که حتی حیات خود را در مقابل یک نگاه در یک لحظه تقدیم می نماید. عشق ، خلاقیّت ، هنر ، علم ، ادب ،شعر ، قدرت ،سرعت و نشاط می آفریند.
عشق آرامش می آورد .حتی در بحبوبه جنگ ، در کشاکش مرگ و حیات، زیر رگبار گلوله ها و بمب ها، در مقابل هجوم دشمن و خطر مرگ ، آنچنان آرامشی می آورد که یک طفل نوزاد در دامان مادر احساس می کند.
عشق آتش می آفریند، در یک نگاه ، در یک کلمه ، در یک برگ ،در یک نغمه ، در یک اشاره ، در یک ستاره و دریک سنگ ریزه آنچنان شور و هیجانی خلق می کند که در وجود عاشق آتشفشانی به وجود می آورد .
عشق جمال و کمال و جلال را به آدمی نشان می دهد. عشق زیبایی را به انسان می نماید. عشق اسرار نهانی آسمان ها را در گوش دل زمزمه می کند. عشق تاریخ گذشته ها را از زبان کوه ها و درخت ها و سنگ ریزه ها و ستاره ها بازگو می کند.
عشق سرنوشت آدمی را در آسمان ها می خواند . عشق حیات می بخشد . عشق حیات را می گیرد و ابدیت تقدیم می کند. عشق لغت نیاز وجود برای پرستش خداست . عشق کلمه ی فلسفه ی خلقت خداست.
#روحش شاد
#یادش گرامی با ذکر#صلوات
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
معــ🌷﷽🌷ـــ۱۷ــبر
🌹 خاکریز خاطرات (منبر اثر گذار کجاست؟)
شیخ اکبرزاده☆
که به او شیخ صلواتی میگفتند
هم مسئول مجموعهی فرهنگی لشکر بود.
او امثال بندهى تنبل را وادار کرد
که ده هزارتا صلوات بفرستیم.
گفتم:
«من تسبیح ندارم.»
یک تسبیح به من داد.
بعد که ده هزار تا صلوات فرستادم،
یک انگشتر دستم کرد.
چنین کسی
با توجه به مسئولیتش
باید در قرارگاه و عقبهی لشکر میماند
و حداکثر سخنرانی میکرد
و حدیث می گفت،
اما آمد از خين رد شد
و به کانال نهر خین یعنی نوک محل درگیری رفت.
آنجا موشک آر.پی.جی. سفت میکرد
و دست رزمندهها میداد.
آنقدر کنار آر.پی.جی زن ایستاد
تا شهید شد.
اکبرزاده یک بسیجی بود.
پاسدار هم نبود.
آخوندی بود که باید منبرش را میرفت،
اما دید که منبر اثر گذار در آنجاست.
🎤 راوی: سردار حاج احمد فتوحی جانشین فرماندهی لشکر۱۷ علیبنابیطالب علیهالسلام در دوران دفاعمقدس
📖 منبع: کتاب روایت احمد فتوحی، بسیج در لشکر۱۷ علیبنابیطالب علیهالسلام، ص۳۷۰.
☆ شهید عارف حجتالاسلام و المسلمین مجتبی اکبرزاده"حاج آقا صلواتی"《مسئول عقیدتی لشکر۱۷ علیبنابیطالب (علیهالسلام) ♢ ●ولادت: ۱۳۴۰، اراک ♢ ○شهادت: ۱۳۶۵، شلمچه، عملیاتِ کربلای۴》
🌷نثار روح مطهر سردار بسیجی، روحانی عارف، شهید حجتالاسلام و المسلمین "مجتبی اکبرزاده" صلوات🌷
#کتاب_با_بابا
براساس خاطراتی از
#سردار_شهید_حاج_محمد_طاهری
و فرزندش#مصطفی
#قسمت_بیست و ششم
#جمع_آوری_خاطرات
قبل از ماجراي تجربه نزدیک به مرگ، سؤالاتي در ذهن خود داشتم که همگی در این سفر جواب داده شد. من بارها دنبال جواب این سؤال بودم: چرا خداوند می گوید شهیدان زنده اند؟ اینها که از پیش ما رفته اند و آنها را به خاک سپرده ایم!؟ اگر زنده بودن، منظور در پیشگاه خداست که اموات هم در پیشگاه خدا حضور دارند. پس چرا خداوند به ما اهل زمین تأکید می کند که شهدا را مرده حساب نکنید، بلکه آنها | زنده اند؟! من چطور ميتوانم زندهبودن آنها را درک کنم؟ هدف قرآن و احادیث از بیان زنده بودن شهدا چیست؟ بعد از این سفر و زمانی که مشاهده کردم پدرم و برخي از شهدا مرتب به زمین آمده و گره گشايي از بندگان خداوند را انجام ميدهند، تصمیم گرفتم تلاش خودم را بیشتر کنم. باخودم گفتم: باید حداقل پدرت را بشناسی. تا حالا فقط عنوان فرزند شهید را داشتي. حالا تلاش کن پدرت را بهتر بشناسي. اما چگونه؟ من فقط چند نفر از رفقاي پدر را می شناختم. حاج آقايپیروي هم که با دوستان پدر ارتباط داشت، دیگر نبود تا مرا کمک کند. روزها و سالها گذشت. در پیچ و خم زندگی روزمره گرفتار بودم. تا اینکه یک نیمه شب در عالم خواب، شهیدان حاج قاسم سليماني و ابراهیم هادي را دیدم. آن روياي صادقه وسخنان زیبای این دو شهید باعث شد که سخنان پیامبر(ص) را تکمیل کنم. من کتاب خاطرات شهید ابراهیم هادي را خوانده بودم و تا حدودي این بزرگواران را مي شناختم. چند روز بعد، از موسسه شهیدهادي تماس گرفتند که خاطرات من و پدرم را تبدیل به کتاب کنند. تقارن این اتفاق برایم
جالب و عجیب بود. پرسیدم شما از کجا خبر دارید؟
ظاهرة يكي از دوستان دوران دانشجويي، کتاب سه دقیقه در قیامت را خوانده بود و با مؤسسه تماس گرفته بود. از آن روز تصمیم گرفتم که خودم تا مي توانم در مورد پدرم اطلاعات بيشتري به دست بیاورم تا در زمینه کتاب به آنها کمک کنم. ابتدا به روستاي مهدي آباد کاشمر و
سر مزار پدر رفتم. از او در این راه کمک خواستم. مادر شهید الحمدلله سالم و سرحال بود و خیلی به من کمک کرد. ما به او بي بي مي گفتیم. قرار شد اولین مصاحبه را با او انجام دهم. وقتي به منزلشان رفتم و موضوع را مطرح کردم، بي بي گفت: با من بیا به انباري تا صندوق چوبي که عکس ها و نوشته هاي پدرت در آن است را نشانت دهم. با خوشحالي به انباري رفتم. مادربزرگ گفت: «اینها اسناد و مدارکی است که از پدرت مانده. برای این که از بین نرود، همه راداخل این صندوق نگه داشتم، اما متأسفانه چند روز پیش در این منطقه سیل آمد و آب به داخل انباري ما نفوذ کرد، همه چیز خیس شد و برخي وسایل از بین رفت. وقتي به انباري رفتم، این صندوق قديمي را دیدم و یادم افتاد که وسایل پسر شهیدم اینجاست.» باخوشحالي درب صندق را باز کردم. هرچه مي خواستم برایم مهیا شده بود. چندین سررسید آنجا بود که تمام مطالب آن توسط شهید طاهري نگارش شده بود. دهها نوار کاست که سخنراني هاي پدرم بود. حتي برخيعکسهاي پدرم را بعد از سالها میدیدم. حالا منابع بسياري براي تحقیق داشتم. از خوشحالي نمي دانستم چه کنم. به مادر بزرگ گفتم: چرا تا حالا حرفي از اینها نزده بودید؟ گفت: نگه داشته بودم تا بزرگ شوي و قدر این ها را بداني. وقتي مي خواستم آنها را ببرم، مادر بزرگم گفت: یکی دو تا از دست خطهای شهید را بده، من مي خواهم در کفن خودم قرار دهم. من هم دو صفحه از مطالبی که پدرم در مورد آموزش سلاح نوشته بود رابه مادر بزرگ دادم. به چند نفر از دوستان پدرم در مشهد خبر دادم که مدارک ارزشمندي از شهید طاهري پیدا شده. دو نفر از دوستان پدرم به دیدن من آمدند و گفتند: نوارها و سررسیدها و عکس هاي پدرت را بیاور، مي خواهيم براي پدرت کتاب چاپ کنیم. همان شب در عالم رویا احساس کردم که در یک کوچه تاریک حرکت می کنم. یک تیر چراغ برق بود که یک جوان، با لباس بسیجیان زمان جنگ، زیر نور آن ایستاده بود. من جلو رفتم و سلام کردم. تا برگشتند،به مادر بزرگ دادم. به چند نفر از دوستان پدرم در مشهد خبر دادم که مدارک ارزشمندي از شهید طاهري پیدا شده. دو نفر از دوستان پدرم به دیدن من آمدند و گفتند: نوارها و سررسیدها و عکس هاي پدرت را بیاور، مي خواهيم براي پدرت کتاب چاپ کنیم. همان شب در عالم رویا احساس کردم که در یک کوچه تاریک حرکت مي کنم. یک تیر چراغ برق بود که یک جوان، با لباس بسیجیان زمان جنگ، زیر نور آن ایستاده بود. من جلو رفتم و سلام کردم. تا برگشتند،
باتعجب دیدم که پدرم هستند. خيلي خوشحال شدم. همدیگر را در آغوش گرفتیم. کمی جلوتر از ما در داخل کوچه، چند نفر در تاریکی ایستاده بودند. آنها را شناختم. همان دوستان پدرم بودند که قصد چاپ کتاب براي پدر را داشتند. با اشاره به آنها به پدر گفتم: اینها دوستان شما هستند. من تصاویر آنها را با شما دیده ام. قرار است دستنوشته هاي شما را به آنها بدهم تا کتابي از خاطرات شما بنویسند. مي خواستم سمت آنها بروم که پدر دستم را گرفت!بعد کمی اخم کرد و گفت: «اینها دوستان ما بودند، اما از وقتي که اهل دنیا شده اند دیگر با ما رابطهاي ندارند. شما هم سراغ آنها نرو.» بعد از آن دیگر سراغ این افراد نرفتم. بعدها شنیدم که آن چند نفر آنقدر اهل دنیا شدند که حتي عاقبت بخیر نشدند... بگذریم. اما خدا را شکر دوستان کنگره شهداي خراسان زحمت کشیدند و مطالبي جمع آوري و كتابي به نام گل اشک به قلم دکتر سعادتمند که بیسیم چي شهید طاهري بود منتشر کردند.
⬅️#ادامه دارد...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷