eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#شهید_علیرضا_ملازاده: 🔴خواهرم حجابت را ⇜ #حجابت را حفظ کن. ⇜تن پوش و لباست را حفظ کن👌 🔵خواهرم نگذار🚫 پوشش را از تو بگیرند ✘نگذار به اسم #آزادی_زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند شیئ رفتار کنند. #این_فریاد_ازاعماق_قلبم_است 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢چند فایده علمی #حجاب برای زنان (2) ❣🍂حجاب باعث بهبود #عزت_نفس زنان می‌شود. 🔸همان‌طور که #حجاب باع
💢فواید علمی برای زنان(3) ❣🍂حجاب باعث می‌شود دیگران بر و ذکاوت زن تمرکز کنند✅ 🔸وقتی توسط حجاب پوشانده می‌شود، معمولا سایر آدم‌ها بر جنبه‌های دیگر زن، از جمله هوش و ذکاوت💬 وی، تمرکز می‌کنند. 🔸شخصیت خوب، و هوش و ذکاوت زنان باعث خواهد شد در جامعه، و به خصوص در نگاه ، از ارزش بالاتری برخوردار باشند. زیرا زنان محجبه نه به ویژگی‌های جسمی‌شان،  بلکه به ارزش‌های افتخار می‌کنند😍 ❣🍂حجاب باعث ارتکاب به گناه🔞 می‌شود. 🔸 زنان مسلمان ملزم به پوشاندن سر و بدن‌شان هستند. از آن‌جا که این مسئله یکی از دستورات الهی💫 است، آن‌هایی که را رعایت نمی‌کنند، به احتمال زیاد بیش‌تر از زنان محجبه مرتکب گناه خواهند شد. 🔸به علاوه، هر چه انسان گناه کند، بیش‌تر به بهشت🌸 نزدیک می‌شود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_39211027.mp3
4.5M
🎵 سید رضا نریمانی 🕊 بی حجابی و غنا، جایی نداره بین ماها 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
به #دختــرت یه سر بزن کجایی ⁉️ خلاصه من دوستت دارم #بابایی❣ شهید #رضا_دامرودی  #فدای_بی_بی_سه_ساله 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت(20) 2⃣ #ظهور_منجی موسی علیه السّلام پس از آن که بنابر اقوال تاریخی ه
❣﷽❣ 💠💠 و ( 21 ) 3⃣ و علیه السّلام 🔸 علیه السّلام ده سال را در مدین و نزد شعیب پیامبر گذراند و چون آهنگ بازگشت کرد، در طور سینا دچار ماجرایی شد که سرانجام، رفتن او در پی آوردن آتش برای همسرش که در حال وضع حمل بود، منجر به مبعوث شدن وی به مقام شد و از آنجا مأموریت یافت تا به نزد فرعون رفته و از او بخواهد که را آزاد کرده و در اختیار موسی علیه السّلام قرار دهد. 🔸 در خصوص علیه السّلام و ماجرای آن شب و حوادث پس از آن دو نکته قابل تأمل است. 1⃣ بر اساس آیات، ظاهراً مأموریت اصلی موسی علیه السّلام برخلاف تصور اولیه ما از درگیری میان انبیا و طواغیت، در افتادن با فرعون و برانداختن حکومت او نبوده است. اتفاقاً تأکید خداوند متعال بر اتخاذ روش ملایم و دعوت او با آغوش باز به دین است. 🔸مأموریت اصلی ای که دراین رسالت برای حضرت موسای کلیم علیه السّلام از جانب خداوند در نظر گرفته شده است، تکمیل همان نقشه راهبردی الهی است که بر اساس آن، ایشان باید قوم بنی اسرائیل را از زیر یوغ فرعون خلاص کرده و در سرزمین مستقر سازد، تا پس از این تأخیر طولانی، از آنجا مأموریت استقرار و گسترش دین خداوند را به انجام رسانند. 2⃣ نقش است در این مأموریت به عنوان شریک رسالت موسی علیه السّلام، هارون علیه السّلام بنا بر نقل تاریخی از موسی علیه السّلام بزرگتر بود و در علت زنده ماندن او علیرغم جریان سر بریدن نوزادان آن زمان گفته اند فرعون با توصیه بزرگان مصر و برای جلوگیری از انقطاع نسل بنی اسرائیل و کاهش نیروی کار در مصر، دستور داد یک سال نوزادان را به قتل رسانند و سال دیگر زنده شان گذارند. هارون علیه السّلام در آن سالی به دنیا آمد که پسران را زنده می گذاشتند. 🔸با این بیان اگر ذبح نوزادان را برای جلوگیری از تولد منجی بدانیم، باید در این خبر شک کرد، چرا که به سادگی فرعون و اطرافیانش می توانستند بر این نکته واقف شوند که ممکن است منجی بنی اسرائیل در همان سال عدم ذبح به دنیا بیاید. این در حالی است که بنابر نقل تاریخی، منجمان-و یا حتی شخص شیطان-زمان دقیق تولد منجی را به فرعون گزارش داده بودند. لذا بایستی داستان قتل عام نوزادان را از سوی فرعون بیش از یک اقدام احتیاطی برای جلوگیری از تولد منجی، سرکوبی عام برای ایجاد رعب و وحشت در میان بنی اسرائیل ارزیابی نمود که از آنان توان قیام را علیه او سلب نماید. 🔸ظاهراً شیطان بر این نکته خوب واقف است که در برابر اراده الهی مبنی بر تولد منجی، توان ایستادگی چندانی ندارد؛ و از همین رو است که بیشتر تلاش خود را بر سست نمودن امت و همراهان پیامبران و منجیان تاریخ قرار می دهد. 🔸با نبودن موضوع رسالت منتفی و بی ثمر می شود. این موضوع بارها در تاریخ تجربه شده و تا به امروز ادامه دارد. 🔻🔻🔻 . .. 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5870527412327940730.mp3
1.27M
#مبارزه_با_راحت_طلبی 15 ⭕️ ماباید علیه مکر وفریب هوای نفس قیام کنیم ✅ یه عاملی هست که فوق العاده به ما در مبارزه با هوای نفس کمک میکنه👌 🎤🎤استاد پناهیان 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
همسرعزیزتر از جانم💞 از این که رفیق نیمه راه بوده ام شرمـنده ام😞 تو را به همـان #خدایی میسپارم که طف
🔸مرخصی ساعتی اتفاق می افتاد وقتی محل کار بود، گاهی 2 دقیقه از وقت #اداری اش را به کار #شخصی اختصاص می داد. همه این دو دقیقه ها و یا بیشتر و کمتر را #یادداشت می کرد و برای خودش #مرخصی ساعتی رد می کرد. این در حالی بود که چون #فرمانده دسته بود، می توانست از اختیارات فرماندهی اش استفاده کند؛ اما نمی کرد. 🔺نقل از #همکار_شهید #شهید_سیدرضا_طاهر🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
روزی از رضا پرسیدم : تابه حال چندبار مجروح شدی؟ تبسمی کرد و گفت:یازده بار!و اگر خدا بخواهد به نیت #
خواهر شهید: روز سوم شهادتش، #شهيدممقانی خانه‌مان آمد و به مادرم گفت: می‌دانی كه پسرت چه #مسئوليتی داشت؟ مادرم گفت: #پاسدار ساده بود. گفت: او آنقدر فروتن بود كه چيزی به شما نگفت. او #فرمانده لشكر٢٧ #محمد_رسول_الله (ص) بود. هم مادرم و هم ما #تعجب كرده بوديم. هر چند برادرانم از برگه ماموريتش، فهميده بودند كه او مسئوليت مهمی در جبهه دارد، اما بعد از شهادتش فهميدند كه #فرمانده_لشكر است. اين يكی از كارهای فراموش نشدنی برادرم بود كه هميشه در ذهنم مانده است. #شهید_رضا_چراغی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_700328356444373026.mp3
956.7K
✨واعظ: حجت الاسلام #محرابیان 🖱راه مبارزه با #شهوت، #عصبانیت و #اضطراب 🖱 حتما بشنوید👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✅ #پیام_شهید #شهـادت ... اجر ڪسانی است ڪه در زندگی خود مدام در حال درگیری با #نفسند و زمانی ڪه نفس #سرڪش خود را #رام نمودند، خداوند به مزد این #جهاد_اڪبر #شهادت را روزی آنان خواهد ڪرد. #شهید_محمدمهدی_لطفی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
می گن رفیق شهید، شهیدت می کنه... دقیقا همینطوری. #دوشهید_دریک_قاب پ ن: شهید حسین ولایتی فر در کنار
5⃣0⃣9⃣ 🌷 💠 از زبان دوست شهید 🔰از گذشته های دور که رو میشناختم آمادگی جسمانی خوبی داشت👌 و همیشه کار های مختلف و سختی انجام میداد ولی خستگی توی کار حسین نبود❌ 🔰زمان جلسات بیشتر بخش کار میکرد و کار جسمانی زیادی داشت ولی به بهترین صورت👌 انجام میداد و وقتی اردو میرفتیم🚌 برای حمل و نقل بار و چادر زدن🏕 و کار های محتلف دیگه همیشه جز نفرات بود که کار ها رو انجام میداد و اصلا از زیر کاری در نمیرفت... 🔰چند سال هم دغدغه ی آمادگی جسمانی و قدرت بدنی💪 برای حسین اهمیت ویژه ای پیدا کرده بود و از وقتی ک برای دوره های رفت، آمادگی جسمانی حسین خیلی بالاتر رفته بود و بدن عضلانی تری پیدا کرده بود که همیشه از قدرت بدنیش برای کمک و استفاده میکرد. 🔰قطعا حسین میخواست خودش رو به وضعیت جسمانی برسونه که یه سرباز آماده برای و نائب بر حق آن باشه✌️ و بتونه تا آخرین توان برای ولی امر خودش کار کنه و بجنگه👊 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✒️📃 👌یـــــ❗️ـــڪ تلنـــ⚠️ــــگر ، معطّل مــن و تـــو تــو اگـر نشوی، دیگری ... شبیه رفتار کنیمـ 🔔🔔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❂○° #مدافع_عشق °○❂ 2⃣ #قسمت_دوم روی پله بیرون ازمحوطه حوزه میشینم وافرادی ڪه اطرافم پرسه میزنند ر
﴾﷽﴿ 📚 ❂○° °○❂ 3⃣ به دیوارتڪیه میدهم ونگاهم رابه درخت ڪهنسال مقابل درب حوزه میدوزم... چندسال است ڪه شاهدرفت وآمدهایـے؟استادشدن چندنفررا به چشم دل دیده ای؟..تو هم طلبه_هارادوست_داری؟ بـےاراده لبخند میزنم به یادچندتذڪرتو...چهارروز است ڪه پیدایت نیست. دوڪلمه اخرت ڪه به حالت تهدیددرگوشم میپیچد ... اگرنرید.. خب اگر نروم چـے؟ چرادوستت مثل خروس بـےمحل بین حرفت پرید و... دستـےازپشت روی شانه ام قرارمیگیرد!ازجامیپرم وبرمیگردم... یڪ غریبه درقاب چادر. بایڪ تبسم وصدایـےارام... _ سلام گلم.ترسیدی؟ باتردیدجواب میدهم _سلام.بفرمایید..؟ _ مزاحم نیستم؟..یه عرض ڪوچولوداشتم. شانه ام راعقب میڪشم ... _ ببخشیدبجانیاوردم..!! لبخندش عمیق ترمیشود.. _ من؟؟!....خواهرِ مفتشم یڪ لحظه به خودم آمدم و دیدم چندساعت است ڪه مقابلم نشسته وصحبت میڪند: _ برادرم منوفرستادتااول ازت معذرت خواهـےڪنم خانومے❣اگربدحرف زده....درڪل حلالش ڪنے. بعدهم دیگه نمیخواست تذڪردهنده باشه! بابت این دوباری ڪه باتوبحث ڪرده خیلےتوخودش بود. هـےراه میرفت میگفت:اخه بنده خدا به تو چه ڪه رفتـےبانامحرم دهن به دهن گذاشتـے!... این چهارپنج روزم رفته بقول خودش ادم شه!... _ ادم شه؟؟؟...ڪجارفته؟؟؟ _ اوهوم...ڪارهمیشگے! وقتـےخطایـےمیڪنه بدون اینڪه لباسےغذایـے،چیزی برداره. قران،مفاتیح و سجادش رو میزاره توی یه ساڪ دستـےڪوچیڪومیره... _ خب ڪجا میره!! _ نمیدونم! ...ولـےوقتـےمیاد خیلـےلاغره...! یجورایـے توبه میڪنه باچشمانـےگرد به لبهای خواهرت خیره میشوم... _ توبه ڪنه؟؟؟؟...مگه...مگه اشتباه ازیشون بوده؟... چیزی نمیگوید. صحبت رامیڪشاند به جمله آخر.... _ فقط حلالش ڪن!...علاقه ات به طلبه هارم تحسین میڪرد!... ... اینم بزار پای همینش سیدعلی_اکبر... همنام پسرِ اربابــے....هرروز برایم عجیب ترمیشوی... تومتفاوتـےیا...من_اینطورتورامیبینم؟ ڪارنشریه به خوبـےتمام شدودوستےمن بافاطمه سادات خواهرتوشروع❣❤ آنقدرمهربان،صبوروآرام بودڪه براحتـےمیشداورا دوست داشت. حرفهایش راجب تومراهرروزڪنجڪاوترمیڪرد. همین حرفهابه رفت وآمدهایم سمت حوزه مهر پایان زد. گاهاتماس تلفنـےداشتیم وبعضـےوقتهاهم بیرون میرفتیم تابشودسوژه جدیدعڪسهای من... چادرش جلوه خاصی داشت درڪادرتصاویر. ڪم ڪم متوجه شدم خانواده نسبتاپرجمعیتـےهستید. علـےاکبر،سجاد،علـےاصغر،فاطمه وزینب بامادروپدرعزیزی ڪه درچندبرخوردڪوتاه توانسته بودم ازنزدیڪ ببینمشان. تو برادربزرگتری ومابقی طبق نامشان ازتوڪوچڪتر.... نام پدرت حسین ومادرت زهرا حتـےاین چینش اسمهابرایم عجیب بود. تورادیگرندیدم وفقط چندجمله ای بود ڪه فاطمه گاهی بین حرفهایش ازتو میگفت. دوستـےماروز به روز محڪم ترمیشدودراین فاصله خبر اردوی راهیان_نورت به گوشم رسید ↩️ ... ✍🏻 : محیا سادات هاشمی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❂○° °○❂ 4⃣ فاطمه سادات؟ _ جانم؟.. _ توام میری؟. _ ڪجا؟ _ اممم...باداداشت.راهیان نور؟... _ اره!ماچندساله ڪه میریم. بادودلـے وڪمےمِن.و.مِن میگویم: _ میشه منم بیام؟ چشمانش برق میزند... _ دوست داری بیای؟ _ عاوره...خیلـــے... _چراڪه نشه!..فقط ... گوشه چادرش رامیڪشم... _ فقط چی؟ نگاه معناداری به سرتاپایم میڪند.. _ بایدچادرسرڪنـے. سرڪج میڪنم،ابروبالا میندازم.. _ مگه حجابم بده؟؟؟ _ نه!ڪےگفته بده؟!...اماجایـےڪه مامیریم حرمت خاصـےداره! دراصل رفتن اونهابخاطرهمین سیاهـےبوده...حفظ این وڪناری ازچادرش را با دست، سمتم میگیرد دوست داشتم هرطورشده همراهشان شوم.حال وهوایشان رادوست داشتم. زندگـےشان بوی غریب وآشنایـےازمحبت میداد محبتـےڪه من درزندگـےام دنبالش میگشم؛حالا اینجاست...دربین همین افراد. قرارشد دراین سفربشوم عڪاس اختصاصـےخواهروبرادری ڪه مهرشان عجیب به دلم نشسته بود تصمیمم راگرفتم... نگاهت مےڪنم پیرهن سفیدباچاپ چهره شهیدهمت، زنجیروپلاڪ، سربندیازهرا ویڪ تسبیح سبز شفاف پیچیده شده به دورمچ دستت.چقدرساده ای❣ ومن به تازگےسادگـےرادوست دارم❣ قراربودبه منزل شمابیایم تاسه تایـےبه محل حرڪت ڪاروان برویم. فاطمه سادات میگفت: ممڪن است راه رابلدنباشم. وحالااینجاایستاده ام ڪنارحوض آبـےحیاط ڪوچڪتان وتوپشت بمن ایستاده ای. به تصویرلرزان خودم درآب نگاه میڪنم. مےآید...این رادیشب پدرم وقتےفهمیدچه تصمیمےگرفته ام بمن گفت. صدای فاطمه رشته افڪارم راپاره میڪند. _ ریحانه؟ریحان؟....الو نگاهش میڪنم. _ ڪجایـے؟ _ همینجا....چه خوشتیپ ڪردی تڪ خور(و به چفیه وسربندش اشاره میڪنم) میخندد... _ خب توام میووردی مینداختـےدورگردنت به حالت دلخورلبهایم راڪج میڪنم... _ ای بدجنس نداشتم!!..دیگه چفیه ندارید؟ مڪث میڪند.. _ اممم نه!...همین یدونس! تامےآیم دوباره غربزنم صدای قدمهایت راپشت سرم میشنوم... _ فاطمه سادات؟؟ _ جونم داداش؟؟!!.. _ بیا اینجا.... فاطمه ببخشیدِڪوتاهے میگویدوسمت تو باچندقدم بلندتقریبا میدود. توبخاطرقدبلندت مجبورمیشوی سرخم ڪنـے،درگوش خواهرت چیزی میگویـےوبلافاصله چفیه ات راازساڪ دستےات بیرون میڪشےودستش میدهے.. فاطمه لبخندی ازرضایت میزندوسمتم مےآید _ بیا!!.... (وچفیه رادورگردنم میندازد، متعجب نگاهش میڪنم) _ این چیه؟؟ _ شلواره! معلوم نیس؟؟ _ هرهرهر!....جدی پرسیدم! مگه برای اقاعلےنیست!؟ _ چرا!...امامیگه فعلا نمیخواد بندازه. یڪ چیزدردلم فرومیریزد،زیرچشمےنگاهت میڪنم،مشغول چڪ کردن وسایل هستی. _ ازشون خیلـےتشڪرڪن! _ باعشه خانوم تعارفـے.(وبعدباصدای بلند میگوید)..علـےاڪبر!!...ریحانه میگه خیلـےباحالـے!! وتولبخندمیزنـے میدانـےاین حرف من نیست.بااین حال سرڪج میڪنےوجواب میدهی: _ خواهش میڪنم! احساس ارامش میڪنم درست روی شانه هایم... نمیدانم ازچیست! از یا... ↩️ ... ✍🏻 : محیا سادات هاشمی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
4_401499667453444511.mp3
7.19M
مناجات پایانی شب 🌙 جز آه حرفی در خور گفتن ندارم آه ای ملائک روبپوشانید از من غرق معاصی هستم و دیدن ندارم😭 🎤🎤حاج مهدی رسولی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾 #پدرم نیست ⚡️ولی #خاطـــره هایش باقیست 🍂یاد آن قلبـ❤️ پر از مِهر و صفایش باقیست 🌾مرگ پایان کسی
⏰وقت است! و من بیدارم ✘نکند پشت، به آرمانم بزنی! یا که دراین 🌔 نور ایمان✨ خاموش شود تا وقت نمانده ای دوستـ❤️ سر به کوی اش بزن و زاری کن... 🌷 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ گل نرگس نظری کن که جھان #بیتاب است! روز و شب چشم همه #منتظر ارباب است.. مهدی فاطمه پس #کی به جهان می تابی؟ #نور زیبای تو یک جلوه ای از محراب است... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#صبح آمده با عشق بزن لبخندی😍 تا در به #غم و غرورِ شب بر بندی با #عشقـ❣ بپا خیز خوشت باشد روز ای آنکه چو #گل🌺 به روی ما می‌خندی #غواص_دلاور_گردان_یونس #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️نمی دانست برای کسی که #جوانےاش را صرف کرده پیری اش را هم باید بگذارد😔 ⇜روزی بر بالای #گهواره ⇜و روزی دیگر بر بالای #قبر_پسر🌷 #پنجشنبه_های_دلتنگی💔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#بخواب آرام💤 هوا اینجا پُراز #تشویش و ابهام است آسمان ابرے☁️ ست زمین دلگیر💔 و #دریا هـــم پـر ا
وقتے مالے را از دست میداد بہ هیج وجہ بابت از دست دادن مال نمیشد مے گفت: این پول و اموال دست ما و هموڹ ڪسے ڪہ داده میتونہ پس بگیره 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh