🌷شهید نظرزاده 🌷
شهر و دیار و رفقا خدانگهدار ✋ میروم تا انتقام سیلی حضرت زهرا رو بگیرم 💔😔 #شهید_محمدهادی_ذوالفقا
🍂تفکـ💭ـر فرهنگی جالبی داشت! او یک چادر⛺️ در راه نجف تا #کربلا راه اندازی کرد و نمایشگاه تصاویر #نبرد با داعش👹 را برای زائران اربعین قرار داد.
🍀شیخ #هادی برای این نمایشگاه بسیار زحمت کشید؛ به طوری که طی چند #شبانه_روز کمتر از سه ساعت🕰 خوابید.
🍂اما از آنجا که عاشقـ❤️ #گمنامی بود، همین که نمایشگاه آغاز شد به #نجف برگشت!
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#اطلاعیه_مهم
اعزام #خادمین_شهدای_برادر جهت امدادرسانی به سیل زدگان لرستان
خادمین داوطلب برادر جهت هماهنگی و اعزام نام و نام خانوادگی به همراه شماره همراه و استان محل سکونت خود را به آی دی @shahidanekhodaiy110 در ایتا و یا سروش ارسال نمایید.
16 فروردین 98
#خادمان_شهدا_همچون_شهدا_در_کنار_مردم👌❣
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
به دلیل ارادت زیادی که به حضرت #رسول_الله(ص) داشتند اسم پسرمان را #محمدرسول انتخاب کردند و به نقل ا
🔹تا وقتی که نیروها غذا🍲 نخورده بودند #شهید غذا نمی خورد❌
🔸بعضی از موقع ها به شهید🌷 غذا نمی رسید🚫 می گفت این #وظیفه منه من این کار و نکنم# شرمنده می شم
#شهید_روح_الله_صحرایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹تا وقتی که نیروها غذا🍲 نخورده بودند #شهید غذا نمی خورد❌ 🔸بعضی از موقع ها به شهید🌷 غذا نمی رسید🚫 م
5⃣4⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠گذری کوتاه بر زندگی شهید مدافع حرم
🔰شهید روح اله صحرایی در تاریخ📆 62/10/24 در روستای #پلک_سفلی از توابع شهرستان آمل متولد شد👶
در دوران #کودکی پر جنب و جوش بود و در نبود #پدر که در جبهههای جنگ تحمیلی بودند ، در خانه🏘 پدربزرگ زندگی می کردند.
🔰دوران ابتدایی را در #مدرسه دوازده فروردین و دوران راهنمایی را در مدرسه شهید بزرگی، سپری کرد📚 و از اول راهنمایی شروع به نماز📿 و #روزه کردند و دوره متوسطه را در دبیرستان لسانی گذراند
🔰از همان زمان فعالیت خود را در #مهدیه_آمل شروع کردند و با علاقه❤️ در مراسمات #مذهبی شرکت میکردند.
بعد از گرفتن دیپلم تجربی،با اینکه بخاطر جانبازی پدر از رفتن به سربازی #معاف بودند⛔️ ولی با علاقه به سربازی رفتند و در #ارتش خدمت کردند،چون اعتقاد داشتند که با تحمل سختیها😓 باید #مرد شد.
🔰بعد از پایان #سربازی به دنبال کار در چند جا مشغول شد💥اما هیچ کدام از این موقعیت ها نتوانست❌ رضایتمندی ایشان را براورده کند و دلش جای دیگری💕 بود
🔰هفته ای دو بار به #سپاه آمل میرفت و میپرسید: سپاه نیرو نمی گیرد⁉️تا بلاخره پیگیری هایش جواب داد😃 و نام نویسی کردند📝 و با سماجت و علاقه زیاد، چند ماهی طول کشید تا وارد #سپاه شدند.
#شهید_روح_الله_صحرایی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🚩 هيئت مذهبی پیروان ولایت
🔴جلسه هفتگی🔴
🌺جشن باشکوه میلاد سرداران کربلا🌺
💺 قرائت مناجات شعبانیه و سخنرانی: اُستاد حجت الاسلام علی زارعین
🎙مداح: حاج حسین قانع
📆 زمان: امشب (شنبه ۱۷ فروردین)
🕖ساعت ۲۰:۱۵
🚪مکان: مشهد؛یوسفی ۲۴ طبقه بالای مسجد المنتظر (عج) پایگاه بسیج حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها
باحضور خواهران و برادران
👨👧👧ضمنا فضای بازی جهت کودکان عزیز شما به همراه مربی مجرب در نظر گرفته شده است.
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹لحظهاي كه #اميرحافظ به دنيا آمد و من صداي🎵 گريهاش را شنيدم، فقط #مصطفي را از اعماق وجودم❤️ صدا مي
#وصیتنامه📜
🔰اینجانب مصطفی شیخ الاسلامی فرزند و #سرباز کوچک حضرت #زینب وظیفه خود دیدم که به کسانی که به حضرت زینب بی احترامی💥 کردند، جواب دندان شکنی دهم و به #جهادی که رهبر انقلاب اسلامی اعلام کرده اند #لبیک گویم و برای دفاع از حرم به عنوان #مدافع_حرم به سوریه بروم.
🔰از شما مردم عزیز میخواهم که همیشه کنار #رهبر انقلاب بوده و #هیچوقت نگذارید تنها باشد❌ و اجازه ندهید کسی به این انقلاب با چشمان بد نگاه اندازد👊 همیشه کنار دین و قرآن📖 باشید و #هرگز آن را ترک نکنید که تمام شیعیان امیدشان به خدا و ائمه اطهار می باشد. امیدوارم روزی برسد که تمام مستکبران👹 #نابود و اسلام پیروز شود✌️
✍مصطفی شیخ الاسلامی ۹۴/۸/۲۲
#شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#تقوای_شهید ♥️ همچون شهید ابراهیم هادی که #خالصانه برای خدا کار کرد و همواره و همه جا تلاش کرد و #ت
امام باقر علیه السلام:
دین همان محبت و دوستی است. و دوستی همان دین.
📘 میزان الحکمه، حدیث ۳۰۹٨
🌷 #محبت ابراهیم شامل حال همه می شد. از اسرای عراقی تا برخی رزمندگان که از نقاط دور دست ایران آمده بودند. این عشق و محبت، ظاهری #نبود.
🌷ابراهیم با عشق و علاقه به دیگران #خدمت می کرد. اینکه ببیند یک بنده خدا اذیت می شود. برای او #بسیار سخت بود.
🌷ابراهیم مسئولیت و #فرماندهی قبول نمی کرد.
شاید یکی از دلایلش این بود که در زمان مسئولیت، امکان دارد انسان تصمیم درستی نگیرد و همین باعث #رنجش اطرافیان شود.
🌷برای همین همیشه می گفت: یک نفر از دوستان، مسۇلیت را قبول کند و ما با تمام توان در کنارش هستیم.
📚 سلام بر ابراهیم۲
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 #قسمت_دوم 🔆💯🔺🔺🔺🔺🌺 استاد پناهیان: اونایی که دنبال کمالات معنوی ه
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
#قسمت_سوم
🔺🔉🔻🔷🔶🔹🔸
استاد پناهیان:
برای مقدمه مطلبی رو بگم:
🔹در جامعه ی ما کم و بیش از اهمیت خانواده حرف میزنن
🔸کم و بیش ارزش خانواده در جامعه ی ما بالا هست.
✅در رسانه ی عمومی، در افکار عمومی و در فرهنگ ما خیلی امور زیبایی هست که نشون دهنده ی اهمیت خانواده هست.
🌺✅🌺
" غربی ها حسرتش رو میخورن "
اونا وقتی میخوان تفریح کن میرن رفقاشونو میبینن!
با "دوستاشون" میرن پارتی میگیرن!
❌با خانواده نمیرن.
🔹مثلا اینطور نیست که اول بزرگارو برن ببینن و یا اول کوچیکه رفته باشه دیدن بزرگترا و یا دور هم بشینن و...
🔴🔴🔴
اصلا یه همچین چیزی حتی توی بسیاری از "کشورهای اسلامی" هم نیست
🔹ما به خانواده اهمیت میدیم
اما این اهمیت دادن مال صرفا "ایرانی" بودن ما نیست.
🔹🔸
اگر چه امام رضا فداش بشم اشاره ای دارن به این معنا. مثلا به مهربانی ایرانی ها ... به اهل صله ی رحم بودن و برخی از مظاهر فرهنگی و..
🔸 اون رو تایید کردن .
ولی "فرهنگ شیعی" ما خیلی رکن اساسی بوده برای ما ایرانی ها که این همه اهل خانواده شدیم.
👏👏👏
مثلا مابزرگترین عیدی که داریم "عید غدیره"
✅
امام علی به عنوان یکی از مهم ترین مراسم ها در این عید، صله رحم رو میفرمایند.
🔹تقریبا تمام کارهایی که در نوروز هست، همه در مراسم هایی که در عید غدیراعلام کردن هست.
🔸🔹
در برخی روایات که سندشون البته قابل تامله و باید بررسی بشه اومده که اول فروردین همون عید غدیر بوده که امام علی علیه السلام به وصایت منصوب شدن.
🌺✅🌺
بعیدم نیست ...
ما شیعیان نوروز رو در دل تاریخ زنده نگه داشتیم .
چرا از بین این همه آیین زرتشتی ها همین یدونه رو ما نگه داشتیم؟!
چرا بقیه رو نداشتیم؟!😒
بیش از ده تا جشن دارن زرتشتی ها.
شاید مال اشاراتی هست که اهل بیت فرمودن☺️
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
امام زمان عج_۲۴.mp3
6.88M
#فایل_صوتي_امام_زمان 23
من اگر منتظــــرم؛
از چه نمــــردم بـــی تــ👈ــو؟
می گویند:
منتظران، بهترینِ هر اُمَّتَند!
🔻مگر منتظران چگونه انسانهایی هستند؟👆
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻پدربزرگوار #شهید_حججی: خواهش میکنم مردم نسبت به #گناهان بیتفاوت نباشند و همیشه #نهی_ازمنکر کنند.
🔹خیمهای #نیمسوخته دود غلیظ🌫 در هوا و آسمانی مایل به رنگ #غروب؛ همگی دست به دست هم دادند تا عکسی متفاوت📸 از جنگ #مدافعان_حرم با تروریستها به دنیـ🌏ـا مخابره شود
🔸مشخص نیست❌ عکاس که بوده 💥اما قطعاً #انتشار این تصاویر به سود او و همفکرانش نشد😏 و همین #تصویر بود که بارها دست به دست چرخید تا دلهای ایرانیان🇮🇷 را به سوی جوان #نجفآبادی سوق دهد.
#شهید_محسن_حججی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💢پرسیدم: شما که #تجربه ات از من بیشتره و سر کلاسهای اخلاقی📚 نشستی بهم بگو چرا هر کاری می کنم #اراده ام قوی نمی شه😔 تا رو در روی گناه🔞 وایستم!؟
💢خیلی جدی گفت: کاری نداره خواهر من. پنج تومن بده سوار تاکسی🚕 شو برو از #داروخونه چند تا قرص💊 اراده بخر و روزی یه دونه بخور😄
_داداش #شوخی نکن دیگه!
💢این بار طوری جواب داد که برای #همیشه آویزه گوشش شد: یه راه☝️بیشتر نداری❌ #روزه_بگیر.
💥رو...زه...ب...گیر!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣ 8⃣6⃣ #قسمت_شصت_وهشتم من- سمیرا خیلی دیوونه ای به صورت خیلی جدی گفت: _ح
📚 #رمان
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس 🌸❣
9⃣6⃣ #قسمت_شصت_ونهم
و من هنوز نمیدونستم اون چیه ..
تو افکار خودمم غرق بودم که گفت:
_#عبدشدن خیلی سخته ها .. نه؟؟
کمی مکث کرد و گفت:
_باید از #خودت بگذری!!
از جمله اش کمی تعجب کردم،
یه بار بصورت جدی به حرفام توجه کرده بود .. نمیدونستم چی جوابشو بدم
داشتیم نزدیک کوچه فاطمه سادات اینا میرسیدیم بعدش کوچه ی ما بود،
🌸یه لحظه حس کردم بوی یاس میاد،🌸
دلم یه جوری شده بود،😢
یه جورِ خاص،
نسیم ملایمی انگار داشت عطر یاس رو تو هوا پخش میکرد،
نگاهی به آسمون کردم،
احساس میکردم غم آسمونو گرفته،😒
از جلوی کوچه فاطمه سادات اینا که رد میشدیم نگاهی به داخل کوچه انداختم،
جلوی خونشون چند نفر ایستاده بودن، یه نفر هم با لباس نظامی،👥🇮🇷
چند تا از خانومای همسایشونم جلوی در خونه شون ایستاده بودن و باهم حرف میزدن،
از حرکت ایستادم،
سمیرا هم به تبعیت از من ایستاد،
به سمیرا نگاه کردم، اونم با حالتی غریب که تا حالا ازش ندیده بودم نگاهم میکرد،
داشت چه اتفاقی میفتاد ..
انگار هیچ کدوممون قدرت حدس زدن نداشتیم ..
به سمت خانومایی که ایستاده بودن حرکت کردیم ..یکیشونو صدا زدم:
_ ببخشین خانم
خانومه باحالتی نگران نگاهم کرد،
می خواستم بپرسم سوالمو اما انگار نمیشد، انگار میترسیدم از جوابش ..
سمیرا زودتر از من گفت:
_چیشده خانم، چرا همه اینجا جمع شدن؟؟
خانمه نگاهش رنگ غم گرفت😒
- پسر آقای حسینی #شهیــد شده
صدای کوبیدن قلبمو به وضوح میشنیدم،
آقا هادی قرار بود بیاد،😨😣
قرار بود دو سه روز دیگه برگرده،
اما نه اینجوری،😥😢
نه،
امکان نداشت،
فقط چهره معصوم نرگس بود که جلوی چشمام میومد …
آخ عاطفه …عاطفه ……😫😭
😭🌷👣
#دلم_یه_جوریه_ولی_پر_از_صبوریه
#ببین_چقدر_شهید_دارن_میارن_ازسوریه
👣🌷😭
#ادامه_دارد...
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
#کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیـاس 🌸❣
0⃣7⃣ #قسمت_هفتادم
کنار فاطمه سادات نشسته بودم
و دلداریش میدادم،😢 همش گریه میکرد و گهگاهی داداش شهیدش رو صدا میزد ..😭😫
نگاهم افتاد به مامان آقا هادی که دستاشو به سر و سینه اش میزد و گریه میکرد ..😭
چقدر درد داشت....
از دست دادن جوونی مثل علی اکبرِ حسین ..
وای که حال امام حسین “علیه السلام “
چه جوری بود وقتی می خواست بدن قطعه قطعه شده غرق در خون #علی_اکبر اش رو بیاره ..😭😣😭
چه حالی داشتی مولای من اون لحظه ..
چه حالی …😭
با یادآروی روز عاشورا....
اشکام سرازیر شدن، زیر لب “یا زینب”
گفتم 😣😭
تا آروم بگیره دل همه ی مادرهایی که جوونشون به دست دشمن کشته شده بود ..
نگاهم به سمت سمیرا کشیده شد
که یه گوشه نشسته بود و پاهاشو تو شکمش جمع کرده بود،😣
باحالتی منقلب به گلهای روی فرش خیره بود، 😢👀با این که میدونست اینا عزادارن ولی آرایش ملایمش مثل همیشه سر جاش بود ..
با دستمال اشکامو پاک کردم
آروم به پشت فاطمه سادات دست کشیدم که کمی آروم بشه و آهسته تر گریه کنه ..😣
اما یادم اومد فاطمه که تو خونه خودشه و بین خونوادش ..😭
#ادامه_دارد...
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
#کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نمیخوام از شهدا جا بمونم.mp3
2.09M
🎵 #صوت_شهدایی
دست رو دلم نذارید که پریشونه😔
خدایا تو میدونی که من نمیخوام اسیر دنیا بمونم... #ازشهدا_جابمونم..😔
🎤🎤 #مجتبی_رمضانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
شب بخیـ🌙ـر
ای #مهربان دردانه ام راحت #بخواب
همچو خورشیـ☀️ـدی به رخسارم #سحرگاهان بتاب
تا #تو می تابی
سپهر زندگانی روشن💫 است
#بانگاهت ظلمت شبهامـ🌚
می گردد سراب
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شبتون_شهدایی 🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
mehrantarazmadar.daneshmand.mp3
2.7M
﷽
📲 #منبر_مجازی
🎙واعظ: حاج آقا #دانشمند
🔖 مهربان تر از مادر 🔖
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سرش خیلی شلوغ بود،ولی حتما قرآن رو #حفظ میکرد. اگر یه روزوقتش به بطالت میگذشت،خیلی ناراحت میشد،عمیقا
#شهید راه چمنی در بین کودکان #سوری پس از آزاد سازی✌️ شهر از چنگال تروریست ها👹
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
#سالروز_شهادت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید راه چمنی در بین کودکان #سوری پس از آزاد سازی✌️ شهر از چنگال تروریست ها👹 #شهید_ابوالفضل_راه_چم
6⃣4⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠سفر راهیان نور
🔰داخل اتوبوس🚎 نشستیم اتوبوس حرکت کرد #آقاابوالفضل دوربین📷 را روشن کرد و گفت: خانم این #عکس را نگاه کن. گفت: ببین این شهید🌷 چقدر شبیه من👥 هست.
🔰دوربین گرفتم و به عکس #شهید نگاه کردم. به آقا ابوالفضل گفتم: واقعا شبیه هم هستید👌 به من گفت: این عکس را به کسی نشان نده❌ و این ماجرا را برای کسی #تعریف_نکن. گفتم: چشم...
🔰گذشت تا چند روز بعد #شهادت آقا ابوالفضل که خانه پدر🏡 آقا ابوالفضل با بقیه خواهر ها و برادرانش جمع بودیم و مشغول نگاه کردن #عکسها و کلیپ های🎞 آقا ابوالفضل بودیم. یاد عکس و آن شهید و #شباهت آقا ابوالفضل به اون شهید افتادم.
🔰عکس📷 را پیدا کردم و به #خواهر آقا ابوالفضل نشان دادم و گفتم: میدانی این کیه⁉️گفت: معلومه ابوالفضله دیگه. گفتم: نه آقا #ابوالفضل نیست🚫 و داستان #جنوب را برایش تعریف کردم.
🔰آقا ابوالفضل 11 اسفند ماه📆 به #سوریه رفت و تحویل سال با من تماس گرفت☎️ در ایام عید که به من زنگ می زد از او پرسیدم: شما هم آنجا #عیددیدنی رفتید که گفت: بله کلی هم از #داعشی ها پذیرایی کردیم😄
🔰سه روز قبل از #شهادتش نیز با من تماس گرفت و به او گفتم: دلمـ💔 برایت تنگ شده و آقا ابوالفضل با #مهربانی پاسخ داد که خانم تو در قدم هایی که من برمی دارم #شریک هستی💞 من جواب دادم که نمی توانی این بار به جای 45 روز 40 روز بمانی و زود برگردی که گفت: امکانش نیست⛔️ اینجا کار زیاد است. #فرودین ماه 1395 بر اثر ترکش خمپاره💥 در #العیس جنوب غرب حلب به فیض شهادت🌷 نائل آمد.
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
#سالروز_شهادت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh