❣ #سلام_امام_زمانم❣
🍃با هر نفسی #سلام کردن عشق است
🍂آقابه شمااحترام کردن عشق♥️است
🍃اسم قشنگتان چون به میان می آید
🍂از روی ادب #قیام کردن عشق است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بعضے ها را هر چقدر بخوانے♥️
#خستہ نمے شوی!
بعضے ها را هر چقدر گوش دهے
#عادت نمےشوند!😍
بعضے ها هر چہ #تڪرار شوند
باز بڪرند👌 و دست نخورده!
مثل #شهدا...🌷
#شهید_احمدمحمد_مشلب
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎵 #صوت_شهدایی ✨بی قراری 🎤🎤کربلایی #مصطفی #طاهری 👈 تقدیم به #مادران_شهدا🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#مادر_شهید
شهیـ🌷ـد...
#پلاک هویت ...
صدای زنگ درب ...
خدا کند #مادرش زنده باشد ...😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✍شهید حاج قاسم سلیمانی:
🔰آقا، برادر عزیز، #هیچ_وقت توجیه غیرشرعی خودتان رانکنید⛔️ یک موقع میبینی انسان می خواهد یک عملی انجام بدهد، هی خودش را #توجیه می کندو میخواهد به یک شکلی خودش را راضی کند.
🔰در انسان دو #نفس هست..یکی می کشد به طرف شیطان😈 یکی می کشد به طرف #خدا. انسان باید خودش موقعی که یک تصمیم گرفت، خدای خودش♥️ را در نظربگیرد.
🎤سخنرانی درروز۳خرداد۶۱
📚منبع:کتاب ذوالفقارص۵۳
#شهید_قاسم_سلیمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
⚜وَ فَدَيناهُ بِذِبحٍ عَظيم⚜
#عشـق است . . .
که دل به راه دلبر دادن💞
جان را به هوای #آل_حیـدر دادن
این کارِ بزرگ، کار مردان خداست🌷
ماننـد حسین بن علی #سـر دادن
✍پ ن:
🔹مادر شهید میگفت: همرزمش گفته که رضا شب قبل از #شهادتش خـوابی دیده و همه را بیدار کرد. گفت: بیدار شوید، بیدار شوید من می خواهم #شهید بشوم🕊
🔸دوستانش گفتند: حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست⁉️ #کو_شهادت؟
گفت: من خواب دیدم #امام_حسین(ع) به خوابم آمد و فرمود: "رضا تو شهید می شوی، اگر #ســرت را بریدند، نترس، درد ندارد...❌"
🔹وقتی من این را شنیدم واقعاً آرام شدم... تسلی پیدا کردم... #مطمئنم که خود امام حسین(ع)♥️ در آن لحظه هوای پسرم را داشته...
#شهید_رضا_اسماعیلی🌷
#اولین_ذبیح_فاطمیون
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
برق نگاهت... قدرت گناه را از من گرفته؛ من تا ابد به عهد خویش با چشمانت پایبندم وقتی نگاهت به من است
#باشهداگمنمیشویم
⚜همیشه آیهي «وَ جَعَلْنا...»
را زمزمه می کرد
گفتم:
آقا ابراهیم این آیه برای #محافظت
در مقابل دشمنه، اینجا که دشمن نیست ...🤔
⚜نگاه معناداری کرد و گفت:
دشمنی بزرگتر از #شیطان هم وجود داره⁉️
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
Page244.mp3
954.4K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه یوسف✨
#قرائت_صفحه_دویست_وچهل_وچهار
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
✅ او به شهادت خود یقین داشت ...
🌸 زمانی که به زیارت کربلا و مکه رفتیم، خواستم لباس آخرت (کفن) بگیرم، او گفت: «من نیازی ندارم؛ شما اگر میخواهید برای خودتان تهیه کنید.» او به شهادت خود یقین داشت.
🌸 بارها می گفت: حالا فرصت جهاد پیش آماده است چرا از آن استفاده نکنیم! اگر در این مسیر به درجه شهادت برسیم چه بهتر ولی حتی اگر به درجه جانبازی هم نایل شویم باز هم در این فرصت جهادی که خدا به ما داده است پیروزیم و با رفتن خود به عنوان مدافع حرم حداقل توانسته ایم تکلیف خود را در این مسیر درست انجام دهیم.
🌸 نصف شبی همراه با حسینعلی گلزار شهدای رشت و بالای سر قبر شهید سید مسافر رفتیم. حسین از این شهید که همرزمش بود خیلی تعریف کرد و برگشت به من وصیت کرد: وقتی شهید شدم من را در همین جایی که ایستادهام دفن کنید. اینجا جای من است! مطمئن باشید کنار شهید مسافر جای من است و خالی میماند.
#قهرمان_من #شهید_حسینعلی_پورابراهیمی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 #کلیپ ♦️صحبتهای #همسر_شهید در مورد اولین هدیه تولدی که برای عباس خریده بود #شهید_عباس_دانشگر #ال
مصداق بارز فرمایش حضرت آقا بود که فرمودند: اول باید خودت را شهید کنی بعد شهیدبشی🕊.
🌷عباس تو مسیر اهل بیت علیهم السلام حرکت میکرد اصلا رمز موفقیت عباس این بود که شاگردی اهل بیت علیهم السلام را کرده بود و تو همین مسیر رشد کرده بود.
🌷یادمه با عباس هر هفته شبهای جمعه میرفتیم به امامزاده یحیی برای شرکت در مراسم دعای کمیل، صبحهای جمعه دعای ندبه و بعد به نمازجمعه؛ به نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد.
🌷خیلی جوان باادب و فهمیده ای بود عباس اهل تفکر بود؛ او خوب راهی را انتخاب کرده بود...
راوی: دوست شهید
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مصداق بارز فرمایش حضرت آقا بود که فرمودند: اول باید خودت را شهید کنی بعد شهیدبشی🕊. 🌷عباس تو مسیر ا
6⃣6⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 شهادت عباس
⚜روستایی که تا یک هفته پیش تا مرز #سقوط رفته بود با همت، #شجاعت و رشادت های عباس و چند نفر از دوستان اینطور نشد🚫 و ما یک هفته زیر آتش سنگین و حملات دشمن💥 #مقاومت کردیم.
⚜وقتی روز آخر #روستا سقوط کرد و ما مجبور به ترک روستا شدیم به ما گفته شد که باید روستای پشتی را #پر_کنید تا دشمن نتونه از این جلوتر بیاد📛. یکی از بچه هامون زخمی شده بود و قرار شد ما اون رو به بهداری🚑 برسونیم.
⚜منم به #عباس گفتم بیا همراه ما بریم و این دوستمون رو برسونیم بهداری ولی عباس قبول نکرد❌. قرار شد عباس با #فرمانده تیپ بروند سمت منطقه جدید. دوباره بهش گفتم: عباس اینجا دیگه کاری نیست و بقیه هستند، بیا #بریم.⚡️ولی بازم عباس قبول نکرد.
⚜سر یک سه راهی╣ #راه_ما از هم جدا می شد. ما می خواستیم بریم به راست➡️ و سمت بهداری ولی عباس و بقیه به سمت چپ⬅️. #نگاهای_آخر ما بود، لبخند روی لبش😄 بود و داشت به من نگاه می کرد که از هم جدا شدیم💕.
⚜تقریبا دو ساعت⌚️ بعدش به ما خبر رسید که عباس به #شهادت رسیده و نمیشه جنازه عباس رو برگردوند عقب😔. شب اون منطقه خیلی ناامن بود و اصلا امکانش نبود که بشه #پیکرعباس رو عقب آورد.عباس #شب_جمعه پیکرش تنها افتاده بود.
⚜ما صبر کردیم و تقریبا ساعت 11 یا 12 جمعه بود که رفتیم به منطقه #شهادت_عباس. به ما گفته بودند که اونجا به دوتا ماشین🚙 #موشک_تاو اصابت کرده و شما باید احتمالا پیکر عباس رو کنار ماشین جلویی پیدا کنید.
⚜ما تا نزدیکی های دشمن رفتیم ولی ماشینی پیدا نکردیم😔. بعد خبر دار شدیم که اون ماشینی که ازش گذشتیم🚕 همون ماشینی بوده که پیکر عباس⚰ کنارش قرار داشته.
⚜داشتیم برمی گشتیم، یه مسجد 🕌حوالی اون منطقه بود و ما که از کنار این مسجد رد شدیم، یکی از دوستان گفت: به حق همین مسجد ان شاالله که پیکر عباس رو #پیدا می کنیم. آخه ما سر پیدا نشدن پیکر یکی دیگه از دوستان #شهیدمون خیلی زجر کشیدیم و طاقت نداشتیم که دیگه پیکر عباس هم برنگرده😭.
⚜وقتی دوباره رسیدیم به ماشینها، من بین #ماشین_سوخته_ودیوار، یک جسد سوخته دیدم که هرچه نزدیک تر می شدیم بیشتر شمایل عباس در آن دیده میشد😭. چون عباس قد بلند و هیکل رشیدی👤 داشت و وقتی رسیدیم بدون دیدن چهره اش و بدون هیچ تردید تشخیص دادم که این #عباس است
⚜چون دوتا انگشترهای عباس💍 را در دستش دیدم. فهمیدم که خود عباس است. یکی از این انگشترها رو یکی از بچه های #سوریه بهش یادگاری داده بود و به عباس گفته بود که من #شهید_میشم و وقتی که این انگشتر رو دیدی یاد من کن،⚡️ ولی عباس از همه جلو زد🕊. ولی کجا بودی ببینی که الآن عباس خودش #شهید شده و تو باید یادش کنی🌷.
#شهید_عباس_دانشگر
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
Recording۲۰۱۵۰۶۰۴_001_1395-6-27-23-58.amr
369.3K
صوت ضبط شده #شهید_عباس_دانشگر
درجنوب حلب سوریه
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5785005233256006271.pdf
11.4M
#فایلpdf
ویژه نامه #اذان_صبح_به_وقت_حلب
💠 زندگی نامه، خاطرات، دستنوشته ها و تصاویر......
⚜جوان مومن انقلابی
⚜شهید دهه ی هفتادی
⚜مجاهد فکری و فرهنگی
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#شهید_مدافع_حرم
#خیلی_زیبا_و_تاثیر_گذاره
#خصوصا_برای_جوانان👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
◀دائم الوضو . 🍂روستای سابقیه را تازه فتح کرده بودیم. درگیری سنگینی داشتیم. در آن درگیری ها، تانک را
#ارسالی_مخاطبین
پلنگی بودم برای خودم؛ شاخ اینستا. ابرپیج داشتم. بیستوچهارساعته عکسامو استوری میذاشتم و با هرکس و ناکسی چت میکردم. خانوادهام تقریبا مذهبی بودن ولی پاک از دستم ناامید شده بودن.
مشهد خونه داشتیم و طبق برنامه هرسال رفتیم زیارت. من که اهل زیارت و دعا نبودم. توی صحنها میچرخیدم و فقط در و دیوار و گنبد رو نگاه میکردم. یک روز گفتم میرم کتابفروشی ورودی حرم ببینم رمان داره بخرم که بیکار نباشم.
چشمم افتاد تو چشمِ شهید حججیِ روی جلد کتاب #سربلند .خودمم نفهمیدم چرا دستم رفت سمتمش. خودمم نفهمیدم چرا بابتش پول دادم. خودمم نفهمیدم چرا سراسیمه رفتم داخل حرم و شروع کردم به خوندن. دقیقا هنوز بوی حوض صحن گوهرشاد موقع خوندن کتاب یادمه.
نیمه اول کتاب، با اینکه متوجه خیلی از ویژگیهای خاص شهید شده بودم ولی برام گنگ بود که اصلاً مگه همچین آدمی هم وجود داره؟ میگفتم نویسنده پیاز داغشو زیاد کرده. همش دلم میخواست برم جلوتر ببینم چی میشه؟ باز فرداش رفتم زیرزمین قسمت بانوان ادامهشو خوندم.
از نیمه دوم کتاب بود که همش تو مخم بود که آقا این آدم بلدِ راه بوده! این آدم واقعاً زندگی کرده!
کتابو که بستم فقط بخاطر مدل زندگیم گریه میکردم. یکدفعه دلم خواست شبیه ایشون باشم.
دیگه عکسایی که توی پیجم گذاشته بودم و چتهام با نامحرما اذیتم می کرد. همون روز حذفش کردم.از معمولیترین کارها شروع کردم. حجابم، نمازم و... حتی اون عهدنامهای که شهید با دوستشون بعنوان مرامنامه نوشته بودن رو برای خودم ترتیب دادم. واقعا خیلی چیزا عوض شد برام؛ حتی هدفهام و اولویتهام.
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔊اذان زیبا و غمناک #شهید_مهدی_باکری بسیار نایاب👌🏻 یاد شهدا باشیم حتی با یک #صلوات اللَّهمَّےﷺ صَلِ
#عاشقانه_شهدا 🌹
💞دختر خانہ بودم داشتم تلویزیون تماشا مے کردم، مصاحبه اے بود با شهردار شهرمان. یک خورده کہ حرف زد خستہ شدم. سرش را انداخته بود پایین و آرام آرام حرف میزد با خودم گفتم این دیگه چہ جور شهرداریہ ؟ حرف زدن هم بلد نیست. 💕
💞بلند شدم و تلویون را خاموش کردم چند وقت بعد همین شهردار شریک زندگیم شد.
روز عقد کنان بود. زن هاے فامیل منتظر بودند داماد را ببینند وقتے آمد گفتم اینم آقای داماد کت و شلوار پوشیده و کراواتش را هم زده داره میاد.
💞 مرتب و تمیز بود با همان لباس هاے سپاه فقط پوتین هایش کمے خاکی بود❤️
🍃🌺🍃🌺🍃
💞دیر به دیر می آمد. اما تا پایش را مےگذاشت توے خانہ بگو بخندمان شروع میشد. خانہ مان کوچک بود گاهے صدایمان میرفت طبقہ ے پایین .
💞یک روز همسایه بهم گفت : « بہ خدا اینقدر دلم میخواد یک روز کہ آقا مهدی میاد خونہ در خونتون باز باشہ من ببینم شما دو تا زن و شوهر بہ هم دیگہ چے مے گید اینقدر مے خندید؟
#شہدا_اهل_محبت_در_خانہ
#شهید_مهدی_باکری
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#شهـدا..
مانده ام از ڪدامتان،
بنویسم..!
بخوانم..!
بشنوم..!
⇜هر ڪدامتان را صفتے ست
ڪه #شهره شده اید به آن
⇜هر ڪدامتان را اخلاقے ست
ڪه #جادوانه شده اید به آن
💥اما مے دانم !
همه ے شما را اگر خلاصه ڪنم،
👈مے شـود #عبد
و تمام پیام تان را اگر خلاصه ڪنم
👈مے شـود #حق
دعا ڪنید ما را تا #عبد_حق شویم ...
رهایمان نڪنید ...
#شهدا
#همیشه_نگاهی😔🙏
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 #شهـدا.. مانده ام از ڪدامتان، بنویسم..! بخوانم..! بشنوم..! ⇜هر ڪد
•°•|♥️|•°•
شدهـ #دلتنگــ شوے
غمـ💔 به جهانت برسد...؟
#گره ات کور شود
غمـ به روانتـــ برسد⁉️
#اللهم_ارزقنا_توفیق_الشهاده🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊 #افلاکیان_خاکی 10 📖 ای مادر هنگامی که فرودگاه تهران را ترک گفتم، تو حاضر شدی و هنگام خداحافظی گفت
🕊 #افلاکیان_خاکی 11
📖 چه کار کردی احمق ؟! زدی تو گوش فرمانده سپاه غرب کشور. میدونی چی کارت می کنند؟ خودت را بدبخت کردی. جلوی چشم این همه آدم زدی تو گوش محمد بروجردی ...
📚کتاب #تکه_ای_از_آسمان(ص/۵۴)
#شهید_محمد_بروجردی🌷
#مناسب_انتشار_در_اینستاگرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#یاصاحب_الزمان(عج)
🌾سه شنبه شد و دلم هوای توکرده
به عشـ♥️ـق رویت
پرواز به #جمکران توکرده
🌾چه میشود که #بیایی
عزیز فاطمه مردیم😢
🌾تمام شیعه
دست دعا🤲 بلند
به سوی #تو کرده
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سه_شنبه_های_جمکرانی💔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh