eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺یادم میاد مقداری از #موهای اطراف سرش کمی سفید شده بود... هر وقت جلوی #آینه می ایستاد و خودش را می
🔻فرازی از وصیت نامه #شهید مدافع حرم #سجاد_طاهرنیا 🌷 محمدحسین عزیز، شما را ندیدم، اما می دانم که شما هم مثل #خواهرت هدیه ی #حضرت_رقیه (س) به من هستید. با این که خیلی دوست داشتم ببینمت، اما نشد. چون من صدای کمک خواستن #بچه های شیعیان را می شنیدم و نمی توانستم به صدای کمک خواستن آنها #جواب ندهم. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بزرگـی می گفتـــــــــ: برای رســـــیدن بـــه کبــــــریا بایـــد نـه کبــــــر داشـــــت ، نه ر
من همیشه می‌گویم ازدواجمان💍 از دو شروع شد. ماجرای این توسل کردن برای خودمان خیلی جالب بود. شهید نوری همیشه می‌گفت من، شما را از (س) گرفتم 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
من همیشه می‌گویم ازدواجمان💍 از دو #توسل شروع شد. ماجرای این توسل کردن برای خودمان خیلی جالب بود. شهی
6⃣1⃣4⃣ 🌷 •●❥❥ نماز عشـــــق ❥❥●• 🔰دومین روز در منزل پدرم در نماز مغرب مشغول عشــ❤️ـــق بازی با بود که محـــــو تماشای او شده بودم😍.صوت زیبای نمازش حقیقی را بر من نازل می کرد. 🔰همان شب را پشت سرش ایستادم و به او اقتدا کردم☺️ و از آن به بعد نماز جماعت دو نفره مان💕 به امامت برگزار میشد که همواره در قنوتش «اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک »🌷 می‌خواند و فروتنی در مقابل معبود در هایش نمایان بود👌. 🔰حالا که نمیشود جماعت های مان را به مردانگی اش اقتدا کنم😔، نذر کرده ام که در موذن ایه های جهاد✊ او باشم ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
چقدر آراااام و زیبــا خوابیده ای😍😌 #خوابِ قشنگی است نـــ
وقٺے همہ #تعلقاٺتــــــ را بگذارے و بروے یعنے از میان همــــہ #داشٺہ‌هایتــــ فقط #شہادتــــ را ڪم داشٺے.. شهید لبنانے مدافع حرم #شهید_احمد_مشلب🌷 معروف به شهید B.M.W سوار! 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
narimani-navadiha-ir_c7d10.mp3
7.17M
🎵 🌴میگفت میخوام برم بشم فدای زینب 🌴یه عمره که شنیدم از غمای زینب 🎤🎤سید رضا 👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
چند باری #خوابشو دیدم یکیش رو اگه بخوام بگم اینه که #مادرم خیلی بی تابی میکرد میگفت نکنه #محسن درد کشیده موقع #شهادتش 😭😭 خیلی #اذیت میشد...😔 همون موقع ها بود که خواب دیدم ازش پرسیدم محسن واقعا دردی نکشیدی؟؟!! لبخند زد و گفت حتی یه ذره هم دردی احساس نکردم☺️ چند بار گفت با همون آرامش و لبخندی که داشت🙂 راوی #خـواهـرشهیـدحججـی🌷 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ دل من مال خودم نیسٺ #ڪفیلے دارد #عشق در مڪتب ما ‌شرح طویلے دارد ڪوچ ڪرده #خبرے داده ڪہ بر مے گردد. او ڪہ در گوشہ این دهڪده #ایلے دارد #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ🌺🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
چشم #خورشید چنان محو #تماشا شده است به رخ #ماه و دل انگیز شما که دلم گفته برای #دلتان دود کنم مشتی #اسپند در این #صبح به دور سرتان #شهید_سیدرضا_طاهر 🕊 #شهید_محمد_سالخورده🕊 #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه7⃣8⃣ 💠تنبیه رزمنده ....😢 🔸بچه های #گردان_کربلا، مانند دیگر گردان های لشکر 7 ولی عصر (عج
🌷 ⃣8⃣ 💠 انفع المعارف امام علی (ع) : من عرف نفسه ؛ فقد عرف ربه 🔸در پادگان مستقر بودیم . 🌞 بیداد می کرد. برای در امان ماندن از تابش خورشید به چادرها پناه می بردیم. اما هوای دم کرده چادرها هم بیشتر کلافه مان می کرد. از همه بدتر، زمین کرخه بود که های زیادی داشت. 🔹همیشه زیر پتو و لباسهایمان چند پیدا می شد. عقرب ها اکثرا در از زمین بیرون می آیند. به خاطر همین هم تا دلتان می خواست دور و بر ما عقرب تاب می خورد. 🔸یکی از راههایی که با آن، عقرب ها را به می انداختیم این بود که کش گتر ( کش دم پاچه شلوار نظامی) را در سوراخ عقرب فرو می کردیم. عقربها از خوش شان می آمد، نیش های خود را در کش فرو می کردند و این طور به دام می افتادند. 🔹ما آن کشها را از سوراخها در می آوردیم و عقربهای متصل به آن را می کشتیم. کم کم بین بچه ها عادی شد و ترس آن از بین رفت. 🔸 یک روز من و بهمن صبری پور با هم قرار گذاشتیم تا برای شکار 🎣 عقرب های بزرگتر به وسط بیابان برویم. برای این کار یک و یک آب هم با خود بردیم. 🔹سرگرم کار خود بودیم که گردان از کنار ما رد شد و ما را در آن حال دید. ظهر، حاج آقا بین دو ظهر و عصر به ایراد سخنرانی پرداخت. 🔸بحث آن روزش درباره بود. از شانس خوبمان 😔یکهو وسط سخنرانی چشم حاج آقا به ما دو نفر افتاد. نگاهی به ما کرد و گفت : " به جای اینکه تو بیابون راه بیفتید، عقرب بگیرید، دنبال گرفتن عقرب های باشید " 🔹من و بهمن سرمان را پایین انداختیم و نمی زدیم. عیسی نریمیسا که از بچه های و دوست داشتنی گردان بود نگاهی به ما انداخت. او رو به حاج آقا کرد و گفت : " حاج آقا ... تازه نمی دانید این دو تا دارند به همه می دهند که چطور بگیرند " با حرف عیسی که می خواست مثل همیشه روغن داغ ماجرا را بیشتر کند، همه بچه ها زدند زیر ....😄☺️ 🌹شادی روح پر فتوح و مطهر شهید بهمن صبری پور و شهید عیسی نریمیسا ... صلوات 🌹 راوی : "شهید مصطفی رشیدپور " گردان جعفر طیار (ع) 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
حال #دنیایم وخیم ست و نگاهم #عشق را  از سکــوت کهنه ی #عکست تمنــا می کند #شهید_حجت_الله_رحیمی🌷 #خادم_الشهدا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
همیشه میگفت دوست دارم بچه‌م #کتابخون باشه.📚 میگفت بزار به دنیا بیاد خودم کتابخونش میکنم.📔 اعتقاد داشت بچه‌ها از کودکی باید #اسلام رو بشناسن👌 خیلی ناراحت بود که ما دین رو فقط #ارثی داریم و چیزی از اون نمیدونیم😔 میگفت برای بچه‌های الان باید با دلیل و مدرک و از کتاب‌های معتبر اسلام رو معرفی کنی👌 شهیـد مدافـع حـرم میثم نجفـے🌺🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣1⃣4⃣ 🌷 💠خبر از هادى.... 🔰مجری صدا و سیما جناب آقای نظام اسلامی، خاطره ‌ای از شهر  و شهدای گمنامی🌷 که در آنجا به خاک سپرده شده ‌اند، می گوید: 🔰زمانی که برای اجرای مراسم تدفین سه به شهر چترود که به نام فاطمیه✨ (چترود تنها شهری است که به نام بی‌ بی‌ فاطمه زهرا (س) گنبدی بنا کرده و پس از آن نام شهر به فاطمیه تغییر یافته است) تغییر نام داده است، سفر کرده بودم 🔰بعد از مراسم تدفین سه شهید، غروب🌥 هنگام زمانی که مشغول نوحه ‌سرایی و  برای این عزیزان بودیم جوانی از میان جمعیت برخاست و تقاضا کرد را بیان کند. دیگران در حالی که با نگاه‌ هایشان😐به وی تشر می‌ زدند می‌ خواستند مانع صحبت وی شوند که با سماجت این جوان اجازه داده شد✔️ حرفش را بزند. 🔰جوان نقل کرد: «امروز صبح☀️ که برای تشییع می‌ آمدم پر از بودم، دلـ❤️ـم گرفته بود. ناامید بودم. زمانی که از زیر تابوت⚰ یکی از همین گرفته بودم و پیش می‌ رفتم به جای تکرار جمله‌ های مداح خطاب به این شهدا گفتم: امروز باید ‌ای به من نشان دهید تا باور کنم که هستید👌 و تردیدم را از بین ببرد. به نوحه ‌سرایی گوش نمی‌ کردم و با این شهید می‌ کردم». 🔰این جوان ادامه می‌ دهد: «بعد از خوابیدم و در عالم رویا جوانی را دیدم که به سویم آمد و گفت: من همان هستم که امروز در زیر تابوت من گلایه می‌ کردی😊، آمدم تا به تو بگویم که باش و باور داشته باش. جوان می‌ گويد؛ به شهید گفتم: تو به درخواست من پاسخ دادی✓، آیا تو هم درخواستی از من داری⁉️ 🔰شهید در رویا 💭به من گفت: آری. من « » هستم. برو به آدرس منزل ما در ، فلکه چهارشیر، کوچه ... نشان به آن نشان که مرا در محله به نام دانشجوی می‌ شناسند، به بگو که دیگر منتظر من نباشد✘ و نشانی مرا در اینجا به او بده.» 🔰نظام اسلامی ادامه داد: وقتی مشخصات شهید را به رییس بنیاد شهید به نقل از این جوان ارائه کردیم. ۴۰ دقیقه بعد رئيس خوزستان تماس گرفت 📞و گفت: استعلام کردیم. مشخصات صحیح است👌. نظام اسلامی در پایان سخنانش گفت: بعد از مدتی که به آدرس مورد نظر مراجعه کردیم در پاسخ به زنگ در🚪، پیرزن رنجوری به محض بازکردن در پرسید: از خبر آوردید؟ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
امام خامنه ای (حفظه الله): هر کس در راه #روشنگری فکر مردم تلاش کند، از یک #انحرافی جلوگیری کند و از یک سوء فهمی مانع شود، چون در مقابل #دشمن است، #جهاد است #جهاد_کنیم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#شهیدی که بعد از #شهادت هم هوای فرزندانش را دارد #شهید_محمد_یزدی_علی_آبادی🌷 #بخوانید👇👇 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهیدی که بعد از #شهادت هم هوای فرزندانش را دارد #شهید_محمد_یزدی_علی_آبادی🌷 #بخوانید👇👇 🍃🌹🍃🌹 @shah
8⃣1⃣4⃣ 🌷 💠 که بعد از هم هوای فرزندانش را دارد 🌷چند سالی از می گذشت. پسر بزرگم "مرتضی" به سن مدرسه🎒 رسیده بود. یک روز وقتی از برگشت، در حالی که اشک می ریخت😭 از من تقاضای کرد. 🌷مقداری خُرد به او دادم . آنها را پس زد، اسکناس💵 می خواست. در خانه اسکناس نداشتم🚫 تا ساکتش کنم . آنقدر نوازشش کردم و قربان صدقه اش رفتم تا شد و خوابید😴. 🌷کنارش دراز کشیدم، کم کم سنگین شد و به خواب رفتم. در عالم خواب به من گفت :«فاطمه علت گریه ی مرتضی چیست⁉️» 🌷گفتم :« اسکناس می خواهد، در حال حاضر در خانه🏡 اسکناس ندارم تا به او بدهم.» گفت :« به برو ، داخل پارچی که به مرتضی جایزه🎁 داده اند، چند اسکناس تومانی است; بردار و به او بده. » 🌷از خواب بیدار شدم، به انباری رفتم. داخل را نگاه کردم، چند اسکناس💵 در آن بود. آنها را برداشتم و به دادم. 🌷هر دو خندیدیم😄، او از سرِ شوق و من از سرِ ; شکرِ حضور مردی که در نبود فیزیکش، باز هم هوای من و را دارد👌 . راوی: 📚برگرفته از کتاب: ره یافتگان کوی یار در ۱۳۳۹/۰۱/۱۵ در روستای علی آباد علیاء از توابع شهرستان زرند به دنیا آمد و در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ در عملیات به درجه رفیع نائل آمد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#یا_امام_رضا باگدایت باغلامت #خو گرفتی از ازل تاابد داری مرا غرق #خجالت میکنی من یقین دارم که قبل از #اربعین آقای من از نجف تا کربلا ما را تو #دعوت میکنی #سلام_رضا_جانم😍 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از پستهای روز
4_5771902022475317553.mp3
5.3M
🎼🎧🎼 منو دریاب 🌸فوق العاده زیبا از دست ندید درباره (علیه السلام ) 👌 🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#روزشمار_غدیر 🗓2 روز تاروز به پاخاستن "یوم القیام"باقیست 📩 #پیشنهادتبلیغی⬇️ هر فرد می تواند با ار
#روزشمار_غدیر 🗓1 روز تا روز شادمانی "یوم الفرح" باقیست.. 📩 #پیشنهادتبلیغی⬇️ هر فرد می تواند با یک #سلام و تجدید #عهد با #وارث روز غدیر، از غربت امام خویش بکاهد و اسباب #شادمانی آن حضرت را فراهم کند. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#داستان_صبا 🔻داستان #شیعه شدن یک بانوی زرتشتی #قسمت_2⃣1⃣ یک روز بعد از زیارت و دعا (به سبک خودم
.... 🔻داستان شدن یک بانوی زرتشتی ⃣1⃣ حاج بابا وقتی شنید به شدت ناراحت شد😕😳 توی پرانتز بگم که من با حاج بابا توی این دوماه در بودم، نظرات و سوالاتم رو میگفتم، حاج بابا هم هرجا لازم میدید جواب میداد یا میداد. گفتم: "اخه چراحاجی مگه چیکارکردم"؟؟؟.....😰 گفت: "باباجان رفتی تودل بحث .....😐 این مساله حداقل یک سال طول میکشه تا برات جا بیفته"...... حاجی یه نکته گفت که: "برای فهمیدن به زمان نیازه..... ☝️ اگر روخوب بفهمی اولین اتفاقی که میفته اینه که زمانت رو خوب میشناسی.....🙂 میفهمی که چه بکنی که مثل نشی و از جنگ نرسی به قتل امام در ......😟😰 این که خوب ولایتو بفهمی هم نیاز به داره......... توسپاه حسین بن الحسن هم بود.... بن عبدالله مشرقی هم بود....☝️ باید ولایتو بفهمی.... فرقی هست بین 👈 بودن و 👈 بودن و 👈 بودن..... گفتم: "حاجی من فکر میکنم نیازی نیس !!!😢 گفت: چرا؟ گفتم: "خب فکرمیکنم برتری داشته باشه ها"....😌 خیلی چالش برانگیز پرسید: "اگراشتباه بکنی چی"؟؟؟؟....😰😨😱😱 راستش از حرف حاجی بشدت ترسیدم 😱و دلم لرزید ولی خب ته دلم،گرم بود به اون حرفایی که با منطق گفته شده بود.....🙃 اگر که اشتباه میکردم چرا باید برای شدنم ازحاجی تبعیت میکردم؟؟ اینم یه جور دیگه!!!! نیس؟؟؟😉🙃 گفتم: "حاجی من دلیل دارما... گفت: "وقتی برگشتی بگو! ولی بدون داری اشتباه میکنی"....😐 خداحافظی کردم و برای اولین بارتوی عمرم کردم......😇 رفتم تو ... نزدیک نمازصبح بود..... گفتم: " رضا من فرق میکنم با همه زایرات...... من نمیتونم و تشخیص بدم ولی میدونم مابقی راه ..... رضا ! ببین اگر همه حرف ولی برتر یعنی و گوش میدادن این همه اختلاف و مشکل نداشتیم اگر همه رو قبول میکردن اگر غدیر رو فراموش نمیکردن، خدا مجبور نمیشد برای نشون دادن عظمت اسلام رو پیش بیاره..... رضا هرجا بحث گمراهی و ضلالت امت اسلامی پیش اومده توی هر ماجرایی تو تاریخ اسلام بخاطر این بوده که از اصل دور شده.... کمکم کن رضا....!!!😭 راه نشونم بده... ای پناهم بده.... .... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
📣مراسم ظهر #عید_غدیر📣 #سخنران: حجت الاسلام پاکیزه سرشت #مداح: کربلایی صادق احمدی، کربلایی محمدعلیزاده کربلایی حسین شیرمحمدی #زمان: پنجشنبه(۸شهریور)ساعت۱۳ #مکان:مشهد،حجاب۲۱،بیت شهیدنظرزاده (علامت پرچم) برادران. خواهران #هیئت_محبان_جوادالائمه (علیه_السلام) 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
در #شفاعت شهدا دست درازی دارند عکسشان را بنگر #چهره ی نازی دارند ما به یادآوری #خاطره_ها محتاجیم ورنه آنان به من و تو چه #نیازی دارند 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#پلاک هوا هوای شــ💚ـهادت دوباره زد به #سرم😞 برای #پر_زدن اکنون دهید بال و پـ🕊ـرم خـدا ڪند #بنویسند نام ما را هم فداییان #زینبُ مدافعان حــرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh