🌷شهید نظرزاده 🌷
بار آخر كه گفت #هند ميرود و در واقع #سوريه ميرفت، اشكهايش را ديدم😢، لرزش دستانش را لمس كردم. به
✍از 2_3 ماه مانده به #محرم 🏴 روزشماری میکرد برای نوکری ابا عبدالله الحسین❤️. با شوق خاصی برنامه ریزی میکرد.
🍁هر #سال تو میدان امام زاده علی اکبر، جایی که اکنون مزار مطهرش در آنجاست، #چای_خانه راه اندازی میکرد😊.
🍃خرید ملزومات و وسائل چای خانه رو با وسواس و سلیقه خاصی خریداری میکرد. 👌تمامی رو هم از بهترین ها.
🍂معتقد بود برای #اهل_بیت نباید کـــــم گذاشت،تا زمانی که اونها دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم #شرمنده نباشی که چرا میتونستی و بیشتر انجام ندادی.👏
🌴 #خادم امام زاده و هیئت بود . ولی همیشه جلوی در هیئت می ایستاد.
معتقد بود #دربانی این خاندان بهتره و خاکی بودن برای ائمه لطف بیشتری دارد.👌
میگفت هر چی #کوچکتر باشی برای امام حسین (ع) بیشتر نگاهت میکند😊
#شهید_امیر_سیاوشی🌷
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣3⃣1⃣ به یاد #شهید_عباس_کردانی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4⃣3⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 شهیدی که زمان و مکان شهادتش رو میدانست
🌷شهید عباس کردانی از قبل می دانست که در چه روزی و در کجا #شهید می شود🕊 شبی آقا #امام_رضا(عليه السلام) را در #خواب می بیند
🌷امام رضا عليه السلام در خواب ساعت، تاریخ📆 و #مكان شهادتش🌷 را به او اطلاع می دهند. و عباس به صورت #خصوصی این اتفاق را برای چند تن از دوستانش👥 نقل می کند.
🌷یه روز بعد از #دومین اعزام که بنا به دلایلی به اهواز برگشته بود به بنده گفت: فلانی این #سفر_آخر من هست و دیگر برنمی گردم❌ البته من از کارهایش متوجه شده بودم که مقداری عوض شده
🌷به او گفتم چرا می گویی سفر آخر هست⁉️ برنمی گردی یا اینکه #شهید میشی؛ سرش را تکان داد و گفت: بله من #شهید خواهم شد😊 خواب امام رضا (عليه السلام) را دیدم و امام رضا که #دروغ نمی گوید⛔️
🌷من تعجب کردم😟 ولی او گفت: سال گذشته نیز به تو گفته بودم که #سال آخر زندگی من هست و شهید خواهم شد🕊 و من در آن لحظه سخنش را به یاد آوردم سرانجام #عباس همانطور که خودش پیش بینی کرده بود، در 🗓تاریخ 94/11/19 در #عملیات آزادسازی در شهر #نبل_والزهرا در اثر اصابت تیر💥 به #سینه اش به شهادت رسید🌷 و پیکرش حدود #چهار روز در محل ماند.
🌷زمانیکه پیکر به دست ما رسید⚰ جز ناحیه ای که تیر خورده بود ، مابقی سالم بود. شهید چهار روز به #حالت_سجده قرار داشت و بوی بسیار خوبی😌 از پیکرش، آن محل را فراگرفته بود. آرامگاه شهید در #اهواز، بهشت آبادان، قطعه مدافعان حرم است.
راوی: دوست شهید
#شهید_عباس_کردانی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷فرقي نميكند كجا هستي
فرقي نميكند نژادت چيست
يا چند #سال داري...
اگر براي #شهادت #آماده شده باشي
خواهي ديد كه بالهايت
هركجاي اين كره ي
#خاكي كه هستي
تورا به #مقصد ميرساند...
🌷راهِ شهــادت باز است....
چه در ســوريه باشي
چه در پشت #جبهه
و يا حتي در #شهر خودت
اگر گرفتارِ يار شده باشي
شايد #خيابان منتهي به #خانه ات
#مسير مقصدت باشد...
كسي چه ميداند
#اربابت كجا تورا در #آغوش ميكشد...
🌷براي رسيدن به مقصد
در طي مسير #عاشق باش...
براي مقصدت #عاشقانه بجنگ...
#شهید_امیر_سیاوشی🌷
#شهید_محمدحسین_حدادیان🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
نماهنگ| #سردار_رو_سفید 🎼نماهنگ بسیار زیبا از صحبت های امام خامنه ای در مورد #شهید_احمد_کاظمی همراه
🔸احمد هم همچون سایر #جوانان، سرگرم تحصیل📚 شد. با پیدایش جرقههای💥 انقلاب اسلامی دوشادوش ملت به مبارزه علیه #رژیم ستم شاهی پرداخت.
🔹در بیست و سومین بهار🌸 زندگی خود، در اوایل #سال۵۹ به کردستان رفت تا با رزمی بی امان، دشمنان داخلی انقلاب را #منکوب نماید👊
🔸او دوران جوانی خود را با لذت حضور در #جبهههای نبرد از کردستان گرفته تا جای جای جبهههای جنوب در صف مقدم👤 مبارزه با متجاوزان #بعثی در سِـمتهایی چون:
⇇دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه #آبادان
⇇شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف
⇇یکسال #فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع)
⇇هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان
⇇و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی #سپاه را به عهده داشت.
#شهید_احمد_کاظمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دلــ❤️ آمد و بار عشق بر دوش گرفت فریاد هجوم رنگ خاموش گرفت از بال فرشتگا
#ازدواج_به_سبک_شهدا💍
💞اخلاق و #ایمان در زندگی خیلی برای من مهم بود. مهمترین نکته نیز نوع بینش و برخورد و گفتار #صادقانه وی بود که باعث شد من #حامد را قبول کنم☺️
💞ملاک های #ظاهری و دنیایی اهمیت چندانی برای من نداشت❌ حامد همه معیارهایی که یک #مرد در زندگی باید داشته باشد را داشت، مهربانی و کمک به دیگران❤️ در زندگی #حامد از جایگاه خاصی برخوردار بود.
💞مراسم #ازدواجمان کاملا ساده و #اسلامی برگزار شد، مهمانها مثل یک مهمانی ساده وارد سالن شدند و غذا خوردند و رفتند. زندگیمان را نیز در زمستان سرد☃ #سال۸۶ شروع کردیم.
#شهید_حامد_بافنده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🚨 #خبر_فوری
🌷ورود پیکرهای مطهر #شهدای تازه تفحص شده به کشور
💠پیکرهای مطهر #44شهید تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس روز 📆پنجشنبه ۲۰تیر ماه ساعت ۹ صبح از مرز #شلمچه وارد کشور خواهند شد.
🔸این شهدا🌷 مربوط به #عملیات های ✓رمضان، ✓محرم، ✓خیبر، ✓کربلای پنج ✓و تک دشمن در #سال۶۷ هستند.
💐 مراسم #استقبال از پیکرهای شهدا توسط یگان تشریفات نیروی انتظامی استان خوزستان و با حضور مردم شریف آبادان و خرمشهر در مرز شلمچه برگزار خواهد شد🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣5⃣1⃣ به یاد #شهید_اسماعیل_زاهدپور 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣8⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰شهید اسماعیل #زاهدپور فرزند رجب ۳۰ شهریور📆 سال۱۳۵۰ در شهرستان #کردکوی دیده به جهان گشود. وی دارای دو فرزند👥 به نامهای "علی و ارمیا" است.
🔰ایشان نیروی بازنشسته تیپ یکم نینوا #سپاه استان گلستان بود و از تکاوران یگان #صابرین، تیپ مردم پایه نینوا گلستان و از مربیان👨🏫 پاراگلایدر و چتربازی بودند.
🔰این شهید🌷 بزرگوار پس از سالهای متمادی خدمت صادقانه💖 در سپاه چند سال پیش #بازنشسته شدند. او همیشه دل نگران جا ماندن ازقافله ی #شهادت بود .این شهید عزیز از ۱۳ سالگی درجبهه های حق علیه باطل شرکت داشتند✌️
🔰سالها هم درمناطق غرب کشور🇮🇷 مشغول #دفاع از حریم کشور بودن. اسماعیل در اوایل جوانی با دختر یکی از اقوام به صورت سنتی ازدواج💍 میکند. در چندسال اخیرگویا گمشده ای داشت گمشده اش #شهادت بود بخاطر دوری ازفرهنگ شهیدوشهادت🌷 غمگین بود😔 به همین خاطرمراسم #یادواره_شهدا را ازدست نمیداد.
🔰او به مدت یک ماه🗓 به صورت #داوطلب در سوریه به مبارزه با تکفیری👹 های داعشی ملعون مشغول بود که در ۱۱ آبان ماه #سال۹۴ مصادف با #عاشورای حسینی* بدست مزدوران سعودی وداعش در شهر حلب سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد🕊🌷
#شهید_اسماعیل_زاهدپور
#سالروز_ولادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💐🌾💐🌾💐🌾💐 ♦️نماز رو همیشه #شمرده شمرده و با دقت میخوند، بهمون میگفت: اشکال کار ما اینه که برای همه
9⃣0⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🔰علیرضا دبستان را در #مدرسه عصر انقلاب عصر پهلوی آن زمان گذراند.
بسیار #تیزهوش و در عین حال پسری خندان😃 شلوغ و کمی هم اهل #شیطنت بود.
♻️معلم ها خیلی این پسر را دوست داشتند. یکی از #معلمها میگفت شیطنت از چشمای این بچه👫 می باره ولی چون درس و #اخلاقش خوبه ما هم دوسش داریم.
🔰دبستان که می آمدیم با اینکه خسته بودیم همه را #تشویق میکرد که مسجد🕌 برویم و نماز را به #جماعت بخوانیم بعد هم ناهار و بعد از آن مشغول بازی می شدیم. پایان دوران دبستان مصادف بود با #حوادث انقلاب ما کمتر به درس توجه می کردیم.
♻️علیرضا درس #نمی خواند اما چون توی کلاس خوب دقت می کرد همیشه نمراتش از ما بهتر بود.
با #پیروزی انقلاب وارد مقطع راهنمایی شد مدرسه #شهید ارباب در خیابان حکیم نظامی ثبت نام کرد.
🔰علیرضا آنقدر درگیر مسائل #انقلاب و فعالیتهای #مسجد و مسائل فرهنگی بود که کمتر به درس توجه می کرد با این حال سال اول با معدل بالا قبول خرداد شد. ✔️
♻️دوم راهنمایی سال آخر #تحصیل او بود در این سال معمولاً نیمههای شب✨
پس از پایان کار #بسیج به خانه می آمد صبح 🌤زود هم راهی🚶مدرسه می شد.
🔰در همین دوران بود که با راه اندازی انجمن اسلامی #مدرسه مشغول فعالیتهای سیاسی شد.
گروههای سیاسی مختلف نظام که در مدارس فعالیت می کردند #علیرضا را مانعی بر سر راه خود می دیدند لذا یک بار او را به قدری کتک زدند
♻️که کمتر کسی #تحمل آن را داشت با سر و صورتی خونین💔 راهی خانه شد اما دست از فعالیت هایش بر نمی داشت
نمیدانم که این به #پسر در روز چقدر استراحت میکرد.
🔰 تازه از این #سال برگزاری جلسه قرآن 📖و برگزاری اردو و فعالیت برای خانواده #شهدا در مسجد و تبلیغات بسیج هم به کارهایش اضافه شد. ⚡️
#شهید_علیرضا_کریمی🌷
#شهید_دفاع_مقدس
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹💥🌹💥🌹💥🌹 🔺نمی توانم در کنار #همسر و فرزندانم باشم در حالی که در مقابل چشمم کودکان سوریه و #عراق، وال
1⃣1⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🔰راز #شهادت شهید محمد مهدی مالامیری، بعد از سه سال از زبان پدر
🔆گفت میخواهم #عربی یاد بگیرم، کسی نمی دانست چرا جز خودش و خدا. پیشنهاد #مباحثه به یکی از آشنایان عراقی را داده بود. برای شروع باید متنی را ترجمه می کردند.
🔰 محمد مهدی با یک تیر ☄دو نشان زده بود: "سلام بر ابراهیم".
آنچنان #تسلطی بر این کتاب داشت و مجذوب ابراهیم شده بود، که گویی #خاطرات برای خودش اتفاق افتاده بود و در آخر همینطور هم شد.
🔆در اتاق کارش #سلام بر ابراهیمی داشت که با عربی حاشیه #نویسی کرده بود. می خواست خاطرات ابراهیم را برای سوری ها بخواند تا همه بدانند فرمانده ی معنوی او کیست.
به همه گفته بود باید جانانه بجنگیم که حتی اثری از جسم ما نماند تا مردم به زحمت تشییع نیفتند.
درست مثل #ابراهیم هادی که آرزوی گمنامی داشت. انگار گمنامی گمشده همه ی مخلصین است.
🔰حالا دیگر کسی از خودش نمی پرسد چرا #محمد مهدی در آن محاصره ، کنار بچه های مجروح ماند و برنگشت. مثل ابراهیم، او هم #فرمانده نبود و اگر برمی گشت کسی بر او خرده نمی گرفت. اما ماند تا به همه ثابت کند آنچنان که #شهدا زنده اند، سیره عملی آنها نیز هنوز راه گشا و کلید 🔑سعادت است.
🔆شاید خودش را برده بود به #سال📅 ۶۱، والفجر مقدماتی و محاصره در کربلای کانال کمیل. با خودش گفت مگر عاشق💞 ابراهیم نبودی ⁉️مگر نمی خواستی مثل او باشی؟ امروز همان روزی است که #سالهاست منتظرش بودی، بسم الله، ابراهیم ماند کنار بچه های کمیل تو هم کنار بچه های فاطمیون بمان. او ماند و معبری زد از #بصر الحریر به کانال کمیل.
🔰او محمد مهدی مالامیری ست. نامش را به خاطر بسپار، شبیه ترین #شهید مدافع حرم به ابراهیم هادی اما تفاوتی هم وجود دارد، اگر کسی دلتنگ 💔ابراهیم شد ، کانال کمیلی در #قلب فکه هست که در پی او برود، اما رفقای محمد مهدی...
شهادت اولین روحانی مدافع حرم
#شهید_محمدمهدی_مالامیری🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
حلب خانطومان ۲۰ / دی/ ۹۴ - داش مجید یه چیزی بگم ناراحت نمیشی⁉️ + نه داشی #بگو راحت باش! - میگم تو
#خاطرات_شهید 🌸🥀
🍀●پیش از #سال 93 که مجید به کربلا سفر کرد پسر خیلی شری بود. همیشه چاقوی🔪 در جیبش بود. #خالکوبی داشت. اما بعد از #سفر کربلا تغییر کرد.🍂
.
🌱●زمانی آمد و #اصرار کرد می خواهد برود آلمان و کار کند. تصور می کرد اگر بگوید #سوریه ما اجازه نمی دهیم و اگر بگوید آلمان ما مشکلی نداریم. من خیلی #مخالفت کردم و گفتم نباید آلمان برود. مدتی بود شب 🌙ها خیلی دیر می آمد.
🍁 شرایطش به گونه ای بود که حتی تصور می کردیم با #دختری دوست شده و دیر می آید یا با رفقایش جایی می رود. اما بعدها #فهمیدیم که برای آموزشی اعزام به سوریه می رفته است
.
🌿● قبل از شروع #عملیات، نیروها را جمع کردم و گفتم که چگونه عمل کنند. پس از اتمام #سخنانم، متوجه شدم مجید با یکی دیگر از دوستان در حال کندن یک کانال است. بلند گفتم #مجید چند بار گفتم خاکبازی نکن. لباس آستین کوتاه پوشیده بود. گفتم «چرا خالکوبیات #مشخصه.
🍃چند بار گفتم #بپوشون». پاسخ داد «این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود». این #آخرین شوخی مجید بود..
فردای همان روز مجید به #وسیله موشک کورنت به #شهادت🕊 رسید وتمام خالکوبی هایش پاک شد...😔
#شهید_مجید_قربانخانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌱🍃🌱🍃🌱
🏴اربعین #سال ۹۵📅 در طول راه از نجف به کربلا حاج میثم #مطیعی رو دید و گفت:
🏴حاجی باید با هم #عکس بگیریم و بعد از #شهادتم برام بخونی...
فرمانده تخریب لشکر سرافراز فاطمیون
#شهید_جعفر_حسنی🌷
یاد شهدا با صلوات🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
در قاموس شما
#عشق حرف اول را میزند
نه #سن و #سال ...
سایز لباس خاڪی ات
گـواهِ حـرف من اسـت
و نگاهــی که شایــد
هرگز نتوانم تفسیرش کنم
امـا سربند #لبیڪ_یا_خمینی
اتمـام حجـت تـو با مـن است
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خَلقنـٰامنتُراب ؛ لِما ذالانزُهر ؟
😍🤩ازخاڪآفریدهشدهایم،پسچرا
شڪوفہندهیم .؟!🌱🌸
#سال نو
#زندگی شهیدانه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا🥰👆🏻
+فرازی از وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید😳😱...
من سید حسن، بچه تهران و از لشکر حضرت رسول ص هستم🗣
پدرو مادر عزیزم، شهدا با اهل بیت ع ارتباط دارند؛ اهل بیت ع شهدا را دعوت میکنند
من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت میرسم وجنازه ام هشت #سال و پنج ماه و بیستوپنج روز دیگر درمنطقه میماند.
بعدازین مدت #جنازه ام پیدا میشود آنگاه که دیگر #امام خمینی در میانتان نیست✋🏻.
این اسراری است که ائمه ع بمن گفتند و من بشما میگویم.
به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم ؛ به آنان بگویید که مارا فراموش نکنند🥲...
(دقیقا پیکر شهید بعداز شب عملیات یعنی ۸سال و ۵ ماه و ۲۵ روز بدستمان (دقیقا پیکر شهید بعداز شب عملیات یعنی ۸سال و ۵ ماه و ۲۵ روز بدستمان رسید و کاملا آن وصیتنامه درست بود🖇🌿)
-به نقل از سردار حاج حسین کاجی
برگرفته ازکتاب خاطرات✨📚 ماندگارص۱۹۲
#فدایی_رهبر🌿🌹
❬اللّٰھمصَلِّعَلۍمُحَمـَّدوآلِمُحَمـَّد!❭
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌹 #شهید کاظم یونسیان (#تنکابن) #شانزده ساله ،📆 #شهادت ۴ دی ۱۳۶۵ ام الرصاص؛ #بازگشت پیکر #سال ۱۳۷۴ :
.
▪️پدر شهید : وقتی به مدرسه می رفت ، روزی دو تومن بهش پول می دادم که از نانوایی کنار مدرسه ش برای تغذیه نان بخرد بعد از چند مدت می دیدم پول هاشو جمع می کرد و رنگ می خرید و مسجد را نقاشی می کرد ، پول تو جیبی خودش را صرف امور خیریه می کرد.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh