🌷شهید نظرزاده 🌷
🖤🌷🖤🌷🖤 🔺مادر #شهید همت به فرزند #شهیدش پیوست😔 🔹حاجیه #خانم نصرت همت به دلیل کهولت سن شامگاه #یکشنبه
🥀"انالله و انا الیه راجعون"🥀
🖤دیشب روح بلند #حاجیه خانم "نصرت همت" مادر صبور و ارجمند فرمانده بلند آوازه؛ #شهید "محمد ابراهیم همت" به فرزند شهیدش ملحق شد.
🖤ضمن آرزوی #غفران و رحمت الهی برای آن مرحومه و عرض تسلیت به خاندان بزرگوار همت، به اطلاع عزیزان میرسانیم: #مراسم تشییع صبح روز سه شنبه در گلزار 🌸شهدای شهرضا با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار می گردد. شادی روحش #فاتحه مع الصلوات.⚡️
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⚜دلم 💕حسابی #تنگ بود. حال خسته ام را با خودم بردم #حرم تا شفا گیرد. پس از #زیارتِ خواهر شاه خراسان و دو رکعت نماز، دل آشفته ام پرکشید سوی #گلزار🌸. سوار تاکسی شدم و آدرس امامزاده علی بن جعفر را به راننده دادم.
🖇آرام آرام #سوی گلزار قدم برداشتم. بطری های #گلاب کنار درب ورودی، نشان از قرار همیشگی خسته دلانی بود که برای خلوت به این گلزار می آیند.
فضای مسقف پیچیده در چپ و راست که متشکل از #مزار شهداست و نورهای سبز🍃 و سرخ، که حاصل تابش نور☀️ خورشید به سقف های رنگ شده شیروانی بود حال #معنوی خاصی را به انسان هدیه می داد.
⚜ناگهان #دلم دستور داد و پایم به سمت راست قدم برداشت.تعدادی #زائر دور تا دور مزار نشسته بودند.در ظاهر فضا پر از سکوت بود اما، این سکوت شاهد حرف های دلشان با #شهیدان زین الدین بود.
🖇شهید #مهدی_زین_الدین فرمانده لشکر علی بن ابی طالب و برادرش #مجید، فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی بن ابی طالب، در کنار هم آرام گرفته بودند.مهدی، فرمانده ای که همیشه خودش اولین نفر بود برای #عملیات. می گفت:
⚜ «اگر فرمانده نیم خیز راه بره،نیروها سینه خیز راه میرن .اگه #بمونه تو #سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون»
آرزوی #شهادت داشت. عکس دخترش در جیب لباسش بود اما از ترس #مهر_پدری قرار شد بعد از عملیات آن را ببیند.
🖇به رسم حضرت #ارباب نمازهای اول وقتش حتی در جاده های جنگ هم ترک نشد. نمازهایش به نیت پیروزی در عملیات ها ،نماز شب هایش، حال خوشش و گریه 😢هایش در #مناجات باخدا، هنوز هم از خاطرات زیبای به جا مانده در ذهن و #قلب رزمنده هاست.خوش به حالش که خدا را شناخت و چه زیبا🌸 #خدا او را خرید.
⚜لبانم معطر به خواندن #فاتحه ای، چشمانم خیس از اشکِ حسرت و صدای #اذانی که مرا به خود آورد و خدایی که در این #نزدیکی است...
#شهید_مهدی_زین_الدین🌷
#ایام_ولادت
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
تولد داریم😍😍 تولدت مبارک فرمانده #شهید_حمید_باکری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌺باکری را همه میشناسند
نامش که برده میشود، #شجاعت و خدمت در پسِ ذهنها نقش میبندد😌
🎀دو برادر👥 بودند که قلبشان برای #انقلاب میتپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی میکردند.
🎀قلم اینبار از #حمید بنویسد...
#حمید_باکری، مبارزه را از برادر بزرگترشان #علی آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید🕊
🎀قد میکشید اما روح بلندش😇 وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز #آرامَش نمیکرد. به #سوریه و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به #آلمان برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در #پاریس، حمید را به آنجا کشاند!
🎀تمامِ فکر و ذکرش #خدمت بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا میریختند❣️
🎀رنگ و بویِ #جبهه را که دید، گویی روحش به #تکامل رسید، خستگی ناپذیر بود💪 و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمیکرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد. خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد #جهاد بود و میدان جنگ🙂
🎀بیوقفه در تکاپو بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را #شکست دهد. شاید هم به قول #حاج_احمد_متوسلیان "استراحت را گذاشته بود بعد از شهادت"🌷 شهادتی که در #خیبر اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از مجنون باز نگشت😔 اما آنچه حاکم است، #عشقی است به حمید که در دلها مانده❤️
🎀فرمانده حمید؛ این روزها به چون تویی نیاز داریم ...کسی که خسته نشود و دردِ مردم را بفهمد✅درد مردم را درد خودش بداند، به کسی نیاز است که دلبسته به #مقام و منصب و میز نباشد❌
🎀از آنجایی که تو هستی تا جایی که ما ایستاده ایم فرسنگها فاصله است
برای روحِ زمینگیرمان #فاتحه بخوان...شاید نفسِ تو زنده مان کند!
🎊گرچه #شهادت، طلوعِ جاودانگی تو بود اما...
#سالروزِ_زمینی_شدنت_مبارک فرمانده😍🌺
✍️نویسنده: #زهرا_قائمی
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید_حمید_باکری
#مفقودالاثر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📿
🏝اســـم #پنــــجشنبه كه می آيد
ناخــودآگاه ياد مسافران بهشتی🌸
میافتيم.
🌴با #هدیه ای به زیبایی
#فاتــحه وصلوات🌺 یادی کنیم از آنها
روحـ♡ـشون شاد
یادشــون گــــــرامی🌷
#شهید_نوید_صفری
#سلام_روزتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
📌 #شهیدی که#وصیت کرد برای زائران مزارش دعا🤲 می کند
🔹️ هر کسی به قطعه ۵۰ بهشت #زهرا برود یک سری هم به مزار⚰ #شهید مدافع حرم سجاد زبرجدی میرود، #شهیدی که در وصیت نامه✍ خویش قول داده برای زائرانش دعا کند🤲
🔹️ بخشی از وصیتنامه:👌
شما چهل روز دائم#الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت😘 #خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.😢
🔹️ #نماز های واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید درهای اجابت به روی شما باز میشود👌
🔹️ سوره#واقعه را هر شب🌚 یک مرتبه بخوانید🗣، خواهید دید که چگونه فقر 🙇♂ از شما روی برمی گرداند.
از شما بزرگواران خواهشی دارم،🙏 بعد از#نمازهای یومیه دعای#فرج فراموش نشود و تا #قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید زیرا#امام منتظر دعای خیر شما است.👌
🔹️ اگر درد دل داشتید🖐 و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر #مزارم😎 به لطف خداوند حاضر 🙋♂ هستم. من منتظر همه شما هستم👌. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد#شهید شود. خداوند سریع الاجابه است.
پس اگر می خواهید این#دعا 🤲
را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. خواندن #فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکن ❌
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍂در کلبه تنهاییام بر روی فرش بافته شده از تارو پود انتظار نشسته ام، تقویم روزگار را می نگرم. هرهفته، روزها را می شمارم و منتظر #جمعه ام. خانه ی دل را آب و جارو می کنم. #اسپند را آماده می کنم، در کلبه را باز میگذارم تا مهمان عزیزم پشت در نماند و ذکر لبم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج می شود.
🍂بی تابی ام را با تفأل بر کتاب #حافظ آرام می کنم. نگاه می کنم به عقربه های ساعت و زیر لب #فاتحه ای می خوانم و نیت می کنم برای #ظهور امام مظلومم. پلک می زنم و کتاب را می گشایم. اشک هایم بر روی مصرع های فالم می ریزد. دلم خسته از #انتظار و حسرت دیدار غائب از نظر، بیقرارش کرده است.
🍂یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه #احزان شود روزی گلستان غم مخور.
بازهم حافظ امیدوارم می کند و #صبر را درمان درد دلم می داند. میترسم عمر این صبر بیشتر از عمر من باشد. می ترسم چشم هایم به جرم #گناههای این روزها، محروم شود از دیدن امامم و آرزو به دل بمانم. می ترسم آسمان #غیبت در روزهای زندگی ام همیشه ابری بماند و خورشید ظهور را نبینم.
🍂باد #پاییزی مرا به خود می آورد و با صفحه های کتاب بازی می کند.چشمانم به دل گویه های حافظ می افتد. دلم میگیرد، #بغضم می شکند و ناله میزنم.
🍂ای غایب از نظر به #خدا میسپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت :)
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
♡ #جمعههای_انتظار♡
📅تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱۴۰۰
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#جمعه های انتظار💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍂در کلبه تنهاییام بر روی فرش بافته شده از تارو پود انتظار نشسته ام، تقویم روزگار را می نگرم. هرهفته، روزها را می شمارم و منتظر #جمعه ام. خانه ی دل را آب و جارو می کنم. #اسپند را آماده می کنم، در کلبه را باز میگذارم تا مهمان عزیزم پشت در نماند و ذکر لبم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج می شود.
🍂بی تابی ام را با تفأل بر کتاب #حافظ آرام می کنم. نگاه می کنم به عقربه های ساعت و زیر لب #فاتحه ای می خوانم و نیت می کنم برای #ظهور امام مظلومم. پلک می زنم و کتاب را می گشایم. اشک هایم بر روی مصرع های فالم می ریزد. دلم خسته از #انتظار و حسرت دیدار غائب از نظر، بیقرارش کرده است.
🍂یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه #احزان شود روزی گلستان غم مخور.
بازهم حافظ امیدوارم می کند و #صبر را درمان درد دلم می داند. میترسم عمر این صبر بیشتر از عمر من باشد. می ترسم چشم هایم به جرم #گناههای این روزها، محروم شود از دیدن امامم و آرزو به دل بمانم. می ترسم آسمان #غیبت در روزهای زندگی ام همیشه ابری بماند و خورشید ظهور را نبینم.
🍂باد #پاییزی مرا به خود می آورد و با صفحه های کتاب بازی می کند.چشمانم به دل گویه های حافظ می افتد. دلم میگیرد، #بغضم می شکند و ناله میزنم.
🍂ای غایب از نظر به #خدا میسپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت :)
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
♡ #جمعههای_انتظار♡
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 2⃣6⃣ #قسمت_شصت_ودوم 📖 #وص
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
3⃣6⃣ #قسمت_شصت_وسوم
📖از ایوب هر کاری بر می اید. هر وقت از او #کمک میخواهم هست. حضورش👤 فضای خانه را پر میکند. مادرش امده بود خانه ما و چند روزی مانده بود. برای برگشتنش پول💰 نداشت، توی اتاق ایوب سرم را بالا گرفتم
_ابرویم را حفظ کن، هیچ #پولی در خانه ندارم✘
دوستم امد جلوی در اتاق
+ #شهلا بیا این اتاق، یک چیزی پیدا کردم
📖امده بود کمکم تا #بخاری ها را جمع کنیم. شش ماهی بود که بخاری را تکان نداده بودیم. زیر فرش یک دسته اسکناس💷 پیدا کرده بود. #ایوب ابرویم را حفظ کرد.
📖توی امتحانهای #محمدحسین کمکش کرد. برای خواستگارهایی که هدی از همان نوجوانیش داشت به خوابم میامد و راهنمایی میکرد👌 حتی حواسش به #محمدحسن هم بود.
📖یک سینی حلوا درست کرده بودم تا محمدحسین شب جمعه ای ببرد مسجد🕌 یادش رفت. صبح سینی را دادم به محمدحسن و گفتم بین #همسایه ها بگرداند. وقتی برگشت حلوا ها نصف هم نشده بود. یک نگاهش به حلوا بود و یک نگاهش به من👀
📖-مامان میگذاری همه اش را #خودم بخورم؟
+نه مادر جان، این ها برای #بابا است که چهار تا نماز خوان بخورند و فاتحه اش را بفرستند
شانه اش را بالا انداخت
_خب مگر من چه ام است⁉️ خودم میخورم، خودم هم #فاتحه اش را میخوانم
📖چهار زانو نشست وسط اتاق و همه #حلوا ها را خورد. سینی خالی را اورد توی اشپز خانه
_مامان فاتحه خیلی کم است. میروم برای بابا #نماز بخوانم.
شب ایوب توی خواب، سیب ابداری🍎 را گاز میزد و میخندید؛ فاتحه و نماز های محمدحسن به او رسیده بود😍
📖از تهران تا تبریز خیلی راه است. اما وقتی دلمان گرفت💔 و هوایش را کردیم می رویم سر #مزارش. سالی چند بار میرویم تبریز و همه روز را توی وادی رحمت میمانیم. بچه ها جلوتر از من میروند. اول سر مزار #حسن میروم تا کمی ارام شوم اما باز دلم شور میزند
📖چه بگویم؟
از کجا شروع کنم⁉️
#ایوب.........
🖋 #پـــــایان
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
"روایتگرے حاج حسین کاجی"
🌷رفتم سر مزار #رفقای_شهیدم و
فاتحه ای خوندم و برگشتم
شب تو خواب رفقای شهیدم رو دیدم
گفتن: فلانی خیلی دلمون برات #سوخت
- گفتم: چرا
جواب دادن:
وقتی اومدی مزار ما #فاتحه خوندی
ما شهدا آماده بودیم هرچی از خدا میخوای برات واسطه بشیم
ولی تو هیچی طلب نکردی و برگشتی
خیلی دلمون برات سوخت...
🌹رفتین مزار #شهـدا
حاجت هاتـون رو بخواید
برآورده میشه...
#شهیدانه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
↯پیام فرزند بزرگوار #شهید_نظرزاده↯
#سلام به دست اندرکاران عزیز کانال
از زحمات بی دریغ شما کمال تشکر را دارم🌸 و از درگاه ایزد منان دراین شبهای عزیز سلامت و #عاقبت_بخیری همه شما عزیزان راخواستارم🤲
پیکر پاک پدر عزیزم♥️ #شهید_براتعلی_نظرزاده درسال 1365 "روز 23 #ماه_رمضان" المبارک در بهشت رضا🌷 آرام گرفت
در این شب عزیز از همه شما خوبان #التماس_دعای مخصوص دارم🙏
🖇ارادتمند #محمدجواد_نظرزاده
📌شادی روح این شهید عزیز که ان شاءالله عنایتی بهمون داشته باشن #صلوات و #فاتحه ای نثار بفرمایید🙏
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شهید تورجی زاده میگفت:
من دوست دارم زیاد برام #فاتحه بخونند
زیاد باقیات الصالحات داشته باشم
میخوام بعد از مرگ خیلی وضعم بهتر بشه
من دوست دارم هرکاری میتونم
برای مردم انجام بدم ، حتی بعد از شهادت.
📚 به نام مادر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
↯پیام فرزند بزرگوار #شهید_نظرزاده↯
#سلام به دست اندرکاران عزیز کانال
از زحمات بی دریغ شما کمال تشکر را دارم🌸 و از درگاه ایزد منان دراین شبهای عزیز سلامت و #عاقبت_بخیری همه شما عزیزان راخواستارم🤲
پیکر پاک پدر عزیزم♥️ #شهید_براتعلی_نظرزاده درسال 1365 "روز 23 #ماه_رمضان" المبارک در بهشت رضا🌷 آرام گرفت
در این شب عزیز از همه شما خوبان #التماس_دعای مخصوص دارم🙏
🖇ارادتمند #محمدجواد_نظرزاده
📌شادی روح این شهید عزیز که ان شاءالله عنایتی بهمون داشته باشن #صلوات و #فاتحه ای نثار بفرمایید🙏
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh