eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
#همسر_شهید: 🌷شب عید نوروز بود و هنوز کلی #کار در خانه مانده بود. عصر بود که پویا از خانه بیرون رفت. 🌷نمی دانستم کجا می رود اما خواستم #زود برگردد. ساعت 12 شب به خانه برگشت. 🌷بعد از شهادتش بود که فهمیدم آن شب بسته ها و اقلامی را بر در خانه ی #مستمندان و فقرای شهر برده، تا آنان هم با دلی #شاد سال جدید را آغاز کنند. #شهید_پویا_ایزدی🌷 #شهید_تاسوعا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠معرفی کتاب6⃣1⃣ 📗 قصه دلبری 🌷☘🌷☘ 🔰محتوا:  📖 کتاب قصه دلبری روایتی عاشقانه از 5 سال زندگی مشترک با
#همسر_شهید: 《هروقت #چای می ریختم می آوردم می گفت: بیا دو سه خط #روضه بخونیم تا چای روضه خورده باشیم!》 《قبلا چندربار خواستم #نذر کنم سالم برگردد که شاکی شد و گفت :برای چی؟ اگه با اصل رفتنم مشکل نداری کار درستی نیست! وقتی #عزیزترین چیزت رو به راه خدا می فرستی که دیگه نذر نداره! هم میخوای بدی هم می خوای ندی؟》 📖 دلبرانه؛ #عاشقانه، جونشون براهم میره اما یه چیزدیگه ای هست اینقدر #پررنگ و عمیق که همه دلبستگی ها رو تحت شعاع قرارمیده اون هم ایمان و عشق به #اهل_بیت و حرم و حریم آل الله است... 🔺این قصه خیلی از #مدافعان_حرم هست.. ❣ 🔷خوبه که درکنار جان فشانی ها و خاطرات #جنگ و دفاع #رزمندگان با بعد #خانوادگی شون هم آشنا بشیم. برکاتش قابل توجه است ان شاءالله... #شهید_محمدحسین_محمدخانی #شهید_مدافع_حرم🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مراسم عروسی ما به خواست خودمان نیمه شعبان در مسجد برگزار شد و من #حجاب کامل داشتم.وقتی فیلمبردار📹 آم
#لبیک_یا_زینب ‌‌‌‌‌ راوی: #همسر_شهید ‌‌ 🌷روز خواستگاری درمورد #درسم پرسید و اینڪه دوست‌دارم چه رشته‌ای را ادامه بدهم؟ خودش حقوق میخواند گرایش ثبتی...📖 گفتم: میخواهم علوم‌ سیاسی بخوانم. 🌷پرسید: #جناحی ڪه عمل نمیڪنی؟😑 گفتم:یعنی چه؟😕 گفت:یعنی به سمت گروه خاصی بروی...⚠ گفتم:نه اصلاً❌ ادامه داد ڪه دوست‌دارم همسرم #ولایی و رهبری باشد❤ 🌷این حرفش خیلی به من برخورد!😡 قبلا برای آقاسیدعلی نامه نوشته بودم و ایشان هم جواب نامه را با یڪ #چفیه برایم فرستاده بودن😍🌙 🌷جعبه رو درآوردم و گفتم این هدیه از طرف مقام‌رهبریست!😏 من مریدِ رهبرم😎✋ ‌‌ ‌‌#شهید_رضا_حاجی_زاده 🌷 ‌‌#شهید_مدافع_حرم ‌ ‌‌🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#همسر_شهید 🔹آیت الله بهجت دست روي زانوي او گذاشت و پرسید جوان #شغل شما چيست⁉️ گفت: #طلبه هستم. آیت
🔸 #همسر_شهید مدافع حرم «عبدالمهدی کاظمی» دبیرستانی بود که با #شهید_علمدار آشنا و به این شهید🌷 و زندگی‌اش علاقه‌مند💞 می‌شود 🔹آن‌قدر که حتی از #خداوند، تقاضای همسری می‌کند که در تقوا و انقلابی‌گری همچون #او باشد. ❣خواب دیدم #شهید_علمدار با جوانی دیگر👥 وارد کوچه‌ی ما شدند. وقتی به من رسیدند دست روی شانه‌ی آن #جوان زدند و گفتند: این جوان همان کسی است که شما از #ما درخواست کردید و متوسل به #امام_زمان (عج) شدید.   #شهید_عبدالمهدی_کاظمی #شهید_سیدمجتبی_علمدار 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹رضا دامرودی فرزند حسین متولد 20 تیر 1367📆 در خانواده ای #مذهبی دیده به جهان گشود👶 وی در مدرسه راهنم
همه بار ♡دلتنگی‌ها ☆سختی‌ها ♡مسئولیت‌ها ☆طعنه‌ها ♡کنایه‌ها ☆و نگاه‌ها را به می‌کشد. ♦️زندگی برای این آسان نیست❌ فقط امیدوارم در ازای این همه سختی قدری از به همسران شهدا🌷 نیز برسد ♦️آرزو دارم همان‌طورکه می‌خواست دخترم را آبرومندانه☺️ بزرگ کنم و پیش همسرم💞 سرشکسته نباشم.  همسر شهید🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✨🌸✨🌸✨🌸 🍃همکار و #همرزم و یکی از دوستان بسیار نزدیک #شهید_محمودرضا_بیضایی بود و دوروز بعد از شهادت ا
☘همســ💞ـرم مثل #شهدا بود.. متواضع و صبور و فروتن؛ و خیلی #مهربان بود. 🌿روزی یک ساعت🕰 #قرآن میخواند. علاقه اش به #شهدا توصیف ناپذیر است. کتاب های شهدا📚 رو میخواند و هر سال راهیان نور💫 میرفت. ☘با آنکه مشغله کاری‌اش زیاد بود و #دائم مأموریت می‌رفت اما وقتی از بیرون وارد منزل🏡 می‌شد خیلی #صبورانه رفتار می‌کرد؛ خستگی کارش را پشت در می‌گذاشت؛ به عنوان زن خانه مرا درک💖 می‌کرد. 🌿اکبر برای #شهادت خیلی تلاش کرد💪 #خالصانه برای سپاه کار کرد. می‌گفت: حاضرم برای #سپاه مجانی کار کنم. راوی: #همسر_شهید #شهید_اکبر_شهریاری ❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢کلی فیلم از #جنایات داعش👹 داشتند. یه وقتایی که یک گوشه هایی از آنها را به من نشان می دادند📱 می گفتم
#همسر_شهید: آقاهادی وصیتی که به من کردند این بود↯↯ 📜فاطمه عزیزم! #احترام به پدرو مادر را فراموش نکنید🗯 بدانید #پاسداری از انقلاب اسلامی و اطاعت از ولایت فقیه #واجب است 📜اگر روزی برای من #اتفاقی_افتاد و کلاً در همه اتفاقات زندگی به خداوند توکل کنید🙏 هر اتفاقی پیش خداوند #حکمتی دارد، از خدا بخواهید هرچه #صلاحه زندگیتان هست همان شود👌 #شهید_هادی_شجاع #شهید_مدافع_حرم 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣4⃣1⃣ به یاد #شهید_ابراهیم_رشید 🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #سالروز_شهادت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
0⃣5⃣1⃣1⃣ 🌷 🔰او یک بود و آنقدر به سوریه رفت تا به عشقش رسید💞 بسیار خستگی‌ناپذیر بود، گاهی اوقات ساعت 2 شب🌒 به خانه می آمد و ساعت سه . معمولا کسی که از ماموریت می آید، مدتی در خانه🏡 می ماند تا بگیرد؛ ولی او اینطور نبود❌ تا می آمد سریع به دنبال کار دیگری می رفت. مخصوصا برای مسابقات ضد گلوله💥 خیلی تلاش کرد. 🔰در این سال ها بارها به سوریه رفت. بهمن ماه📆 مجددا برای دفاع از حرم به سوریه اعزام شد و به خاطر فوت پدرم به خانه برگشت و پس از مراسم بلافاصله به رفت. 🔰فوق العاده استثنایی بود👌 چه در مراودات کاری چه در روابط تک بود. خیلی آرزوی شهادت🌷 داشت، به سوریه رفت که بشود، خوشحالم که به آرزویش رسید😊 خدا را شکر می کنم که لیاقت داشتم شوم. 🔰2 روز قبل از با او صحبت کردم📞 گفت به زودی که کارهایم را انجام بدهم. کار کوچکی دارم که تا 2 روز دیگر انجام می شود✅ و در این فاصله بود که به رسید🕊 🔰پنج ماهی بود که او را بودم و تماس و ارتباطی باهم نداشتیم😔 از آنجا که هر سال نورافشانی را انجام می دهیم🎆 امسال گفت این بارم است که نورافشانی می کنم، حضرت حجت، شهادتش را از امام زمان (عج) گرفت🌷 🔰و گفت که است اینجا را می کنم، گفتم: اگر قرار باشد نیایید دیگر نمی شود کار را انجام داد✘ گفت: شما خودت هستی و کار روزی زمین نمی ماند🚫 🔰 که می خواست به سوریه برود برایم بود. چه آن یک ساعتی که در مسیر بودیم🚖 و حرف هایی که بینمان رد و بدل شد و چه لحظه خداحافظی👋 همه برایم جور دیگری بود. راوی: همسرشهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا❣ ❣مسئله‌ای من را درگیر کرده بود، مدام در ذهنم بالا و پایین می‌کردم که چطور آن را مطرح
✍ #خاطره_شهدا🌷 به پـدر و مـادرش بسیـار #احترام می‌گذاشت. خودم حس می‌کردم عاملی که آقاحمید را لایق #شهـادت کرد، احتـرامی بـود که به والـدین خود می گذاشت. 🌷مثلا یک بار که ایشان #تصـادف کرده بودند و برایشــان میسر نبـود که از بسترشان تـکان بخورد، #مادرشـان که تـماس می‌گرفت به نشـانه احتـرام وضعیت خود را تغییر می‌داد. 🌷اگـر خوابیده بود می‌نشست و اگر نشسته بود، می‌ایستاد. به حمید می‌گفتم مادرتان که شما را نمی‌بیند چرا می‌نشینی یا می‌ایستی؟ و او می‌گفت: مادر مرا نمی‌بیند ولی خدا که مرا می‌بیند. #همسر_شهید #شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🕊♥️🕊♥️🕊 #همسران_شهدا💞 در جلسه ی اول خواستگاری با هماںْ شرم و حیای☺️ همیشگی پرسید: حوصله ی بزرگ کردن فرزند شهید🌷 را داری؟ میتوانی #همسر_شهید شوی⁉️ #شهید_مسلم_خیزاب🌷 #شبتون_شهدایی 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹یه روز یکی از بچه های کلاس یه حرکتی کرد که #معلم ناراحت شد، وقتی سوال کرد کی این کار رو کرد، شهید #
🌺یادم میاد مقداری از #موهای اطراف سرش کمی سفید شده بود. هر وقت جلوی آینه می ایستاد و خودش را می دیدآه #حسرتی می کشید و میگفت: #آخر_پیر_شدیم_و_شهید_نشدیم😔 🌺 آنقدر با حسرت ونگرانی این جمله را بیان میکرد که #اشتیاق_بشهادت🌷 را در کلامش میدیدم، او با این جملات مرا آماده میکرد و خودش مهیا میشد برای پرواز🕊... #شهید_مدافع_حرم #شهید_سجاد_طاهرنیا راوے : #همسر_شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ♦️وباز نفسی تازه از بعد از مدتی و وقفه ای، دوباره دیروز مهمان شهیدی🌷 از شام بلا بودیم. دوباره دل در رثای قامت رشید ورعنای پسری شکست💔 دوباره خواهری با سوز دل ناله زد که دلتنگتم ای کاش همه اینا خواب باشه... داداشی سرسفره عقدم نبودی😭 یادته گفتی عروسی جبران میکنم...داداشی پاشو اومده... ♦️و اینجا دیدنی بود اشکهای بر روی شانه های خواهرشهید🌷 که میگفت: آروم باش حامد خوشبخت شد...حامد به رسید...و حالا کارما شروع شده... ♦️و همه اینها با اشک روان😭 و بر گونه ها جاری میشد....همه دور مادر را گرفته بودند برایش دعا میکردند..دستش را میبوسیدند و چقدر اذیت میشد و میگفت نکنید این کارو...خدایا بی چه کنم⁉️ ♦️و چقدر این لحظات و این ثانیه ها را دوست دارم. دل دادن💕 و همزمان اتفاق میفتد. مادر تا نیم ساعت پیش نمیدانسته باید با عزیزدلش کند برای عیادت از پسر آمده بود....و اینجا دیگر اشکهایش تمامی نداشت. و.... ♦️این مادر مثل کوه👊 و مثل ابر بهاری می‌بارید لحظه ای که دلبندش را در میگذاشتند ....وقتی از بلندگو می گفتند: "افهم حامد بن ذبیح ا..." ♦️ دیگر زانوهایش طاقت ایستادن نداشت ... تک فرزند پسر خانواده دل خواهرانش💔 را چنان کرد که میگویند حامد پس از تو خاک بر این زندگی😭😭 ♦️ولی اینها میگذرد و گذشت زمان مقام و و جایگاه رفیعی👌 که دارد را به این خانواده نشان خواهد داد. الان کردن بی معناست...زود است پذیرفتن داغ عزیزی که مرهم و سنگ صبور خانواده بوده است. ♦️ولی خودمانیم... جایگاه وکار بزرگ مدافع حرم هنوز برایمان جا نیفتاده‌ است. هنوز برکت وبزرگی و ودل بریدن این جوانان رشید برای خیلی های ما آنچنان که باید و شاید مفهوم نشده است🚫 انشاالله بزودی زود این شهدا چنان جایگاهی در دل ملت♥️ و فرزندان ماخواهند داشت که منزلشان وعزیزانشان باید فقط گویی کنند و بگویند اینها چه کسانی بودند و چه شد که ومرامشان اینگونه آسمانی وماندگار و شد.... ♦️ و قطعه۵۳ 🌷🌷 دیروز حال و هوای دیگری داشت.. کنندگان مادران وهمسران و پدران و فرزندان وهمرزمان و دوستداران💞 شهدا بودند.. که این حضور مصداق این جمله بود: "به دریا رفته میداند مصیبتهای دریا را" 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh