نشست طلاب و فضلای شهرستانهای شیراز، مرودشت، سپیدان، خرامه و کوار
با حضور و معرفی کاندیداهای حوزه انتخابیه
یکشنبه ۲۵ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۳۰
.........
فایل معرفی نامزدهای محترم👇
https://eitaa.com/sharhe_hal/4554
معرفی نامزدهای مجمع طلاب فارس شهرستانهای شیراز و مرودشت.pdf
1.88M
فایل معرفی نامزدهای مجمع طلاب شهرستانهای شیراز، مرودشت سپیدان، خرامه و کوار
.........
در این فایل رزومه نامزدهای محترم حجج اسلام:
ابراهیم دهقان - مهدی کشتکاران - حسین کاظمی - علی توحیدی نژاد - سعید نظری - مجید محمدی - محمد استوار
آمده است.
عزیزانی که وجود همگی آنها برای استان فارس و شهرستانهای شیراز، مرودشت و سپیدان و خرامه و کوار مغتنم است و شناخت هرچه بهتر این عزیزان فرصت بهرهمندی هرچه بیشتر از حضرات معظم را فراهم میآورد.
https://eitaa.com/sharhe_hal/4553
هدایت شده از بدون سانسور🇮🇷
🔴شرکت ملی گاز: وارد شرایط بحرانی گاز شدهایم
🔹باید 100 میلیون متر مکعب در روز کاهش مصرف داشته باشیم تا از این اوضاع خارج شویم. مردم، روزانه 6 ساعت یکی از بخاریها را خاموش کنید.
#گاز_برای_همه
✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
شرح حال
🔴شرکت ملی گاز: وارد شرایط بحرانی گاز شدهایم 🔹باید 100 میلیون متر مکعب در روز کاهش مصرف داشته باشیم
هرکس هرقدر که برایش مقدور است به کاهش مصرف کمک کند.
ولو به اندازه اینکه شوفاژ یک اتاق را ببندیم و از آن اتاق استفاده نکنیم.
لابد شما هم تا حالا شنیدهاید که ژاپن در زمان رژیم پهلوی برنامه توسعه خودش را از روی ایران نوشته است و حالا جمهوری اسلامی آن وضعیت را چکار کرده و ژاپن به کجا رسیده؟
در اواخر شهریور ۱۳۵۷ قرار است نخست وزیر ژاپن به ایران بیاید و به همین واسطه در نشریات آن زمان زیاد در مورد ژاپن آن زمان صحبت شده است.
یکی از مقالات را از روزنامه اطلاعات مورخ ۱۴ شهریور ۱۳۵۷ ص ۹، به عنوان نمونه آوردم.
در این مقاله توضیح داده میشود که ژاپن در زمان اوج پیشرفت اقتصادی با بحران گران شدن انرژی به علت تحریم غرب و همپیمانانش توسط اعراب مواجه شده است اما این بحران نیز نتوانسته ژاپن را متوقف کند و امید است که ژاپن با پیشرفت خارق العاده اقتصادیاش دنیا را از رکود اقتصادی خارج کند.
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
این هم یک مقاله دیگر از روزنامه اطلاعات مورخ ۱۴ شهریور ۱۳۵۷ ص ۱۲ در مورد صنعت هواپیمایی و حمل و نقل در ژاپن که توضیح میدهد ژاپن چهارمین شرکت هواپیمایی بزرگ جهان را دارا است و از نظر داشتن هواپیماهای بزرگ رتبه دوم دنیا را دارد و...
حالا وضعیت کشور ما در آن زمان چگونه است؟ در واردات سلاح، واردات مواد خوراکی و کشاورزی و...
جزو رتبههای برتر دنیا هستیم.
آن وقت رسانه چکار میکند؟ ژاپن از روی برنامه ایران الگوی توسعهاش را نوشته است! ملت هم باور میکنند!😳
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
حجت الاسلام مهدی کشتکاران.
یکشنبه بعد از نماز در مجمع طلاب استان فارس جلسه عمومی معرفی نمایندههای مجمع طلاب از شهرستانهای شیراز، مرودشت، سپیدان کوار و خرامه بود.
بنده صحبتهای عزیزان را شنیدم رزومههای دوستان را هم دیدم، بر اساس شناخت قبلی و توصیه دیگر دوستان آقایان:
محمد استوار میمندی، کشتکاران و مجید محمدی را به عنوان گزینههایی که به آنها رای میدهم و توصیه میکنم معرفی میکنم.
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
حجت الاسلام مجید محمدی.
یکشنبه بعد از نماز در مجمع طلاب استان فارس جلسه عمومی معرفی نمایندههای مجمع طلاب از شهرستانهای شیراز، مرودشت، سپیدان کوار و خرامه بود.
بنده صحبتهای عزیزان را شنیدم رزومههای دوستان را هم دیدم، بر اساس شناخت قبلی و توصیه دیگر دوستان آقایان:
محمد استوار میمندی، کشتکاران و مجید محمدی را به عنوان گزینههایی که به آنها رای میدهم و توصیه میکنم معرفی میکنم.
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
حجت الاسلام محمد استوار میمندی.
یکشنبه بعد از نماز در مجمع طلاب استان فارس جلسه عمومی معرفی نمایندههای مجمع طلاب از شهرستانهای شیراز، مرودشت، سپیدان کوار و خرامه بود.
بنده صحبتهای عزیزان را شنیدم رزومههای دوستان را هم دیدم، بر اساس شناخت قبلی و توصیه دیگر دوستان آقایان:
محمد استوار میمندی، کشتکاران و مجید محمدی را به عنوان گزینههایی که به آنها رای میدهم و توصیه میکنم معرفی میکنم.
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
هدایت شده از کشکول یک طلبه
🔺 در حوزه علمیه تنها یک انتخابات عمومی وجود دارد و آن هم انتخابات مجمع نمایندگان طلاب است. به توصیه مرحوم امام تشکیل شد و به تاکید مقام معظم رهبری در زمانی که زمزمه های حذف آن مطرح بود، تداوم یافت.
🔹 نکته مهم در این انتخابات این است که تعداد نمایندگان یک حوزه انتخابیه بر اساس میزان مشارکت طلاب آن حوزه مشخص می شود. اگر میزان مشارکت از حد نصاب کمتر شود تعداد نمایندگان آن حوزه هم کمتر خواهد بود.
✅ بنده با توجه به دغدغه و وظیفه ای که برای شهر خودم #شیراز داشتم، سعی کردم نمایندگان این حوزه را شناسایی و کارنامه شان را بررسی کنم.
1️⃣ اولا که به طلاب عزیز شیرازی و سپیدانی و مرودشتی توصیه می کنم حتما در این انتخابات مشارکت داشته باشند تا از حداکثر ظرفیت نمایندگان این حوزه استفاده شود(متاسفانه در دوره های سابق این اتفاق نمی افتاد)
2️⃣ و ثانیا بنده با توجه به بررسی های که انجام دادم، به آقایان حجج اسلام، استوار میمندی و کشتکاران رای خواهم داد. شما هم می توانید تحقیق کنید. از این کانال می توانید کاندیداها را بشناسید.
💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰
🆔 @KashkooleTalabeh
شرح حال
🔺 در حوزه علمیه تنها یک انتخابات عمومی وجود دارد و آن هم انتخابات مجمع نمایندگان طلاب است. به توصیه
دوستان طلبه امروز شناسنامه همراه خود ببرند.
29.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️قاتلین آزادی؛ بدون سانسور، جلوی دوربین
🔹اگر میخواهید معنی #استکبار را آنطور که هست بصورت ملموس و عینی بفهمید، این ویدیو تصویر شفافی به شما نشان میدهد.
🔸آمریکاییها و بلژیکیها روبروی دوربین نشستهاند و خیلی شیک و مجلسی، داستان قتل و قطعه قطعه کردن و سوزاندن جسد #پاتریس_لومومبا، رهبر استقلالطلبان کنگو و اولین نخست وزیر این کشور را تعریف میکنند.
🔹لومومبا نه مسلمان بود، نه ولی فقیه بود، نه ادعای حکومت اسلامی داشت؛ ملیگرا و آزادیخواهی بود که دنبال #استقلال کشورش بود.
🔸اما او هم مثل #مصدق خیال میکرد میتواند با کمک آمریکاییها، شر استعمارگران بلژیکی را از سر کشورش رفع کند. غافل از اینکه یانکیها اساساً با استقلال ملتها مخالفند!
🔹عمر چند روزه این انقلابها و دیدن نقش آمریکا در انحراف یا نابودی آنها، بزرگی و عظمت معجزه #انقلاب_اسلامی را هم بیشتر به ما نشان میدهد.
🔺پ.ن: دندان طلایی لومومبا به عنوان تنها عضو باقی مانده او، پس از ۶۱ سال به کنگو بازگردانده شد.
🔺این ویدیو خلاصهایست از مستند «پاتریس لومومبا نخست وزیری که در اسید حل شد». توصیه میکنیم فیلم کامل آن را حتماً از اینجا ببینید.
🎬 @Mostazafin_TV
هدایت شده از آیات و روایات کاربردی غفلت شده
در آیه ۱۲۰ سوره مبارکه نحل خداوند میگوید ابراهیم به تنهایی، خود یک امت بود که به عبادت و بندگی میپرداخت و پیرو دین حق بود.
.....
در دنیا آدمهای پولدار و صاحب قدرت و مقام و صاحب فن و حرفه کم نبودهاند اما همه فراموش شدند و فقط کسانی نامشان به نیکی ماند که اهل کار برای خدا بودهاند، هرچه بیشتر اهل ایمان و قیام لله بودند بیشتر زنده شدند، اگر هم در یک مقطع زمان تنها یا کم بودند اما در طول زمان باقی و کثیر شدند، اینها کسانی هستند که در زمان حیاتشان طرف حساب خداوند برای شکلدهی به معادلات تاریخ هستند، اینها هستند که تاریخ قوم خود را میسازند و خداوند بر اساس اراده و ابتلائات آنها و همراهانشان تاریخ عصر را رقم میزند.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
✍ نگفتههای امتحان شفاهی خودم...
چند هفته پیش امتحان شفاهی سال اول خارجم را دادم و متنهای زیادی بعد از آن در مورد امتحان شفاهی حوزه نوشتم. اما یک چیزهای شخصی بود که در دل این ماجرا درسهای خوبی برایم داشت و از آنها ننوشتم.
یکیش مربوط به چگونگی تفویض امر به خداوند بود و دیگری تاثیر خالص کردن نیت:
قرار بود من هم مثل بقیه دوستان موسسه فقهیمان در موسسهای که هستیم ثبت نام کنم و امتحان دهم اما جور نشد و معطل دور بعد نشدم، در سایت مثل همه ثبت نام کردم و روز مقرر به دارالشفاء رفتم، کارم گیر کرد و باید یکی از مسئولها کارم را تایید میکرد. طی صحبتهایم با آن مسئول، بنده خدا تصمیم گرفت عوض اینکه یک سال درسم را نپذیرفتند یک حالی به من بدهد، آمد سفارشم را کرد و گفت ایشان را بیاندازید اتاق ۶. میخواستم بروم اتاق ۶ که ظاهرا خیلی راحت و خوب بود که به من گفتند برو پیش فلان مسئول این امضاء را هم بگیر و بیا. وقتی برگشتم بنده خدا یادش رفت و گفت برو اتاق ۳!
آمدم بگویم قرار بود بروم اتاق ۶ که مکث کردم و با خودم گفتم خدای اتاق ۶ و ۳ مگر فرق دارد؟ تو کارهایت را باید تفویض به خدا کنی، بگذار هر طور شد همان به خیر و صلاح است.
رفتم اتاق ۳ و دوتا ۱۲ نوش جان کردم و بعدش داستان نقد امتحان شفاهی را شروع کردم.
اول یک متنی نوشتم که همهاش نقد بود و تشفی قلب، اما بنده خدایی گفت در این شرایط که همه حوزه را نقد میکنند شما هم نقد کن! الان فایده این نقدت چیست؟ اینها نفس است! به دقیقه نشد که متن را پاک کردم و بعد از چند روز تصمیم گرفتم با قصد اصلاح و دادن راهکار دوباره متنی بنویسم.
بعد که اقبالی از چند جهت برای شنیدن نقدها و راهکارها و پیگیری برای اعمال آنها شد، آن بنده خدا گفت: اینها مال این بود که متنت را بلافاصله پاک کردی.
همان روز امتحان شفاهی ماجرای «افوض امری الی الله» را از باب خنده که: «فرمان را که دادم دست خدا کار خراب شد»، برای همان بنده خدا گفتم.😁
گفت: از همینجا خوردهای، گندهگی کردهای! تورا چه به تفویض امر به خدا! هر وقت از این حرفها میزنی، بلافاصله بگو خدایا حالا ما یه شوخی میکنیم یک ادایی در مییاریم شما جدی نگیر.
فردای امتحان شفاهی جلسه دفاع از پایان نامهام بود، قبل از رفتن به جلسه اینبار گفتم خدایا شوخی شوخی «افوض امری الی الله»، تو خیر مطلقی و من هم فقیر مطلق به کرمت امید بستم. خلاصه جلسه دفاع عالی بود و نمره ۱۹ دادند با کلی تعریف و تمجید. البته اونجا هم بیشتر استاد راهنما جواب میداد تا من.😁
...........
پینوشت: دیشب یکی از فضلای حوزه که مسئولیتها و ارتباطات خوبی در حوزه دارند و از نظر علمی هم ثبوتا و اثباتا مراتب بالایی دارند، منزلمان بودند بحث امتحان شفاهی مطرح شد. پرسیدند: اسم ممتحنت چه بود؟ گفتم فلانی و معلوم شد این بنده خدا که همیشه نمرههایش بالا بوده از آن ممحتن ۸ گرفتهاند!😁 تازه کمی امیدوار شدم.
https://eitaa.com/sharhe_hal
هدایت شده از آیات و روایات کاربردی غفلت شده
از سفارشهای امیرالمؤمنین به مالک است که: «الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ»
فقر زبان استدلال شخص زیرک لال میکند!
عجیب نکبت و بلایی است فقر که آدم را کوچک و بیعزت میکند.
از نصایح حضرت امیر به محمدبن حنفیه آمده است: «يَا بُنَيَّ، إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكَ الْفَقْرَ، فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنْهُ؛ فَإِنَّ الْفَقْرَ مَنْقَصَةٌ لِلدِّينِ، مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ، دَاعِيَةٌ لِلْمَقْتِ»
ای فرزندم من از تو بر فقر میترسم پس از آن به خدا پناه ببر به سه دلیل:
فقر دین را از بین میبرد،
عقل را زایل میکند،
مردم را نسبت به تو دشمن میکند!
......
بنده خدایی میگفت: من و فلانی با هم رفیقیم و هم دورهایم، بچه من و او هم هم دورهاند، بچه من کاری و فرمانبر است اما بچه او صبح تا شب در مسجد و هیات میچرخد نه شغلی دارد نه درس میخواند. پدرش میگفته من این را بچه که بود فرستادم هیات تا تربیت شود حالا شده بیکاره! فکر کار و زندگی نیست، پسر عمویش را هم کرده مثل خودش.
حرفی نداشتم، این جور موارد را هم زیاد دیدهام که میآیند جذب هیات و بسیج و مسجد میشوند و فکر کار و درآمد نیستند و سنشان بالا میرود نه زن و نه بچه و نه شغل درست و حسابی هیچ که هیچ و عوض اینکه کمک خرج پدر و مادرشان باشند، خرجشان را باید پدر و مادر دهند.
ما اگر میخواهیم دین و مذهبمان را ترویج کنیم باید قدرت اجتماعی در دست ما باشد و لازمه قدرت اجتماعی عزیز بودن و الگو بودن است، وقتی بیکاره و «کل علی الناس» باشیم عملا بدترین تخریب دین و مذهبمان هستیم حتی اگر زبانا از دین و مذهب بگوییم.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
DoaMaheRajab-1393.mp3
5.71M
حلول ماه پر فیض رجب مبارک.
ان شاء الله بهرههای فروان از ماههای عزیز رجب، شعبان و رمضان داشته باشید.🌷
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
شکر نعمت رجب - @Khamenei_ir.mp3
5.64M
بايد تبریک عرض کنیم به یکدیگر که توانستیم بار دیگر وارد شهر "رجب" بشویم.
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
🤲روزه مستحبی🤲
🙋♂ سال اول حوزه که بودم گاهی روزه مستحب میگرفتم، یکی دوبار وقتایی که گرسنه میشدم به هم حجرهایهایم گفتم امروز هم روزه مستحب هستم، این دوتا هم حجره ما انگار نه انگار!
دیدم انگار نمیگیرن چی میگم؟! البته ظاهرا یکیشون میگرفت خودش رو میزد به کوچه علی چپ، عجیب آدمی بود!😉 گفتم: میگن سلمان روزه مستحب میگرفت، میرفت توی بازار میگفت کیه که روزه من رو افطار کنه! باز انگار نه انگار!😳 همون که خودش رو میزد به اون راه میگفت خب که چی؟ اون یکی هم که نکته رو نگرفت، شروع کرده بود بحث فلسفی که اصلا اینکار درسته درست نیست با فلسفه روزه جور در میاد؟ نمیاد؟!😱
🙋♂ دیگه موقع روزه مستحب گرفتن روی ایندوتا حساب نمیکردم، جلو بقیه هم که ضایع بود بگم روزه مستحب هستم! غیر ماه رمضان هم که خبری از سحری نبود و نزدیکهای ظهر که میشد دیگه معدهات صدا نمیداد فریاد میزد!
پلتیک جدیدی که زدم میرفتم حجره رفقا مینشستم تا خلاصه یه چیزی تعارف کنن! مهم هم نبود چی باشه ولو یک لیوان آب! نه نمیگفتم، همینکه روزه رو افطار میکردم دیگه لحظهای درنگ نمیکردم و میرفتم پی کارم.😁
🙋♂ خلاصه این سیره همچنان برقرار بود و اوضاع بدتر هم شد، هر وقت بدون سحری روزه میگرفتم دیگه گشنگی فقط نبود بلکه سردردهای بسیار شدید که توان هر کاری را از دست میدادم حتی خوابیدن!
🙋♂ امروز تصمیم گرفتم روزه مستحب بگیرم و گفتم حالا کسی پیدا نشد روزه رو افطار کنه هم اشکال نداره.
اما آخرای ساعت اول کلاس صبحم بود که دیدم داره علائم سردرد شروع میشه، رفتم پیش یکی از رفقا که همیشه یک بقالی متحرک هست و خرما و اجیل و کیک و... همراهش هست، سر صحبت از صحبانهاش و محصولات همراهش باز کردم، دیدم نگرفت!😢 گفتم چقدر خوب بود صبحها بحث میکردیم هر روز، روزه مستحب میگرفتم شما ما رو افطار میکردی، باز نگرفت.
🙋♂ کم کم داشت فرصت از دست میرفت، رفتم پیش رفقای دیگه، مقداری خرما و انجیر که همراه داشتم بهشون تعارف کردم، یکیشون که میدانستم روزه هست هم گفتم بیا بیا من افطارت کنم، اما گفت امروز روزه واجب هستم! حالا اشکال نداشت اگر تیرم به هدف نخورد ولی ۵۰ درصد ماجرا حل بود، بحث روزه و افطار کردن باز شده بود.😜
به نفر بعدی کمی خرما و انجیر دادم گفتم: روزه هم هستی؟ گفت: نه! ولی کاش روزه گرفته بودم هم شما ثواب میبردی هم من.
خب پس داره برنامه خوب پیش میره.
بعد پرسید: شما چی روزه هستی؟ گفتم: هنوز تصمیم قطعی نگرفتم ولی خب چیزی هم نخوردم.
فکر میکنید چی شد؟! هیچی به ذهن مبارکش نرسید که حالا جامون عوض شه اون ثواب ببره منم ثواب ببرم!😭😂
🙋♂ کلاسها تمام شد آمدم خانه، گفتم حالا خانمم دم رفتن سر کار میفهمه روزه مستحب هستم یهکاریش میکنه! آمدم دیدم خونه نیست! آخه یعنی چی؟😭 بچهها چی میشن؟
دیدم بچهها خواب هستند، تماس گرفتم دیدم خانمم عجله داشته چند دقیقه قبل وقتی من از در پارکینگ وارد میشدم اوشون از اون یکی در ساختمان رفته بودن!😡
🙋♂ ظاهرا خدا گرسنگی و سردرد را تقدیرم کرده. اما نه! هنوز راه نجاتی هست. وقتی همه راهها را بسته دیدی خوب مرور کن حتما یک راهی هست ما بن بست نداریم.
بچهها از خواب بیدار شدند و برایشان یک صبحانه خیلی مفصل و لذیذ درست کردم. بچهها را نشاندم. چند لقمه بهشان دادم. بعد لقمه چرب و لذیذی گرفتم و به دست پسرم دادم.
گفت: بابا این بزرگه من نمیتونم اینو بخورم! گفتم اشکال نداره تو بگیر کار دارم. گرفت. گفتم: این مال تو هست بابا جونم درست؟ حالا دوست داری من اینو بخورم؟ گفت: آره. 😃
🤲 وای خدا یعنی میشه؟ واقعا اینبار نقشههام جور شد.
گفتم: آره بابا جون حتما.😂😂
الحمد لله😘❤️
https://eitaa.com/joinchat/2649292800C180b1e3e87
ماه رجب استاد حمید وحیدی .mp3
12.26M
در آستانه بهار معنویت پاسخ استاد حمید وحیدی به سوال مخاطبین در خصوص بیان توضیحات و سفارشات لازم برای بهرهمندی از ماه مبارک رجب.
۲بهمن۱۴۰۱
- نقش مکان ها و زمان ها در رشد معنوی و علمی
- سرادقات الهی
- فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ
- هر جا نمیتوان درس خواند
- هر جا نمیتوان نماز خواند
- ماجرای بعد جنگ صفین و ردالشمس امیرالمومنین علیه السلام
- مکان ها با هم فرق دارند زمان ها هم همین طور هستند
- جایگاه ویژه شب نزد خداوند متعال
- وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَىٰ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا
- إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا
- قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا
- ویژه ترین زمان ماه رمضان
- ماه رجب گیت ورود به ماه رمضان
- رجب اسم نهری است در بهشت
- ویژگی نهر پاکیزه کنندگی و طهارت بخشی است فلذا ماه رجب به نهر تشبیه شده است.
#نماز
#روزه
#شب_بیداری
#استغفار
#پرسش_و_پاسخ
🌀 @HamidVahidi_ir
🌐 http://hamidvahidi.ir
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ إِمَامِ اَلْمُسْلِمِينَ وَ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ ضَاعِفِ اَلْعَذَابَ عَلَى مَنْ ظَلَمَهُ
@sharhe_hal
هدایت شده از آیات و روایات کاربردی غفلت شده
در روایات به تعابیر مختلف سفارش به تجارت کردن شده است، برخی میگویند این روایات ناظر به شرایط حجاز است اما این روایات منحصرا از پیامبر اکرم و حضرت امیر (صلوات الله علیهما) نیست و در دورانی که اسلام در عراق و ایران هم حاکمیت داشته و امکانات کشت و زرع و دامداری هم فراوان وجود دارد.
در برخی روایات خصوص دامداری و کشاورزی که بسیار هم مورد سفارش هستند با تجارت مقایسه شدهاند و گفته شده است: رزق ۱۰ قسمت دارد که نهتا در تجارت و یکی در دامداری است.
در برخی دیگر مطلق بقیه کارها را مقابل تجارت گذاشته است مثلا از امیرالمؤمنین (ع) روایت است:
👈«اِتَّجِرُوا بَارَكَ اَللَّهُ لَكُمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقُولُ «إِنَّ اَلرِّزْقَ عَشَرَةُ أَجْزَاءٍ تِسْعَةٌ فِي اَلتِّجَارَةِ وَ وَاحِدٌ فِي غَيْرِهَا»
تجارت کنید که خدا به شما برکت دهد، من از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم رزق ده جزء است و نه جزء آن در تجارت و یک جزء باقی در بقیه کارهاست.
در روایت دیگری تجارت را موجب کامل شدن عقل دانسته.
📌البته تجارت آن روز به معنای دلالی امروز نبود بلکه یک کالا را از تولید کننده خریداری میکردند و به دست کسانی که نیاز داشتند میرساند و عملا کامل کننده حلقه توزیع بودند نه اینکه در بنگاه بنشینند از کسی که ساده است یا پول لازم، با تنقیص جنس، آن را مفت بخرند بعد با کلی زبانبازی و تعریف بیخود با کلی اضافه به نفر بعد بفروشند.
عملا پول آنها کار میکند و زبانشان نه اینکه کامل کننده حلقه تولید و مصرف باشند.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1
هدایت شده از نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸 کسانی که کم معاشرتند، بعد از مدتی عقلشان تحلیل می رود🔸
یک نفر #تجارت را رها کرده بود. حضرت احوالش را پرسیدند. گفتند ایشان عاقبت به خیر شده! فرمودند چه جوری عاقبت به خیر شده؟ گفتند که طلب هایش را وصول کرده، بدهیهایش را پرداخته،با همه تسویه حساب کرده و الآن دیگر به عبادت رو آورده است. حضرت فرمودند: «بئس ما صنع»: بسیار کار بدی کرده! سپس فرمودند «الیَّ به». (بیاوریدش پیش من). او را آوردند. حضرت فرمودند: چه کار کردی؟ گفت: خدا عاقبتمان را به خیر کرده، حالا دیگر استخوان سبک میکنیم، دیگر از کسی طلب نداریم، به کسی بدهی نداریم و حالا فارغ البال به عبادت مشغولیم. حضرت فرمودند: بد کاری کردی. گفت: چرا؟
فرمودند: نمیدانستی که «أنّ عقل الرجل بالتجاره»؟ (عقل انسان با تجارت رشد میکند) و ارزش عبادت انسان به مقدار عقل اوست؟
حضرت چرا تجارت را میفرمایند؟ زیرا تجارت، اصطکاکِ انسان به انسان است، آنهم نه اصطکاک یک انسان به یک انسان، بلکه اصطکاک یک انسان به هزار انسان. آدمی که تاجر است باید صد تا تاجری که رقیب هست از وسط دست اینها توپ را در بیاورد. اگر در بازی ها ۱۱ تا هستند، در اینجا ۳۰۰-۲۰۰ تا هستند. چه جوری بخرد از وسط اینها، چه جوری بفروشد، چه جوری مشتری جذب کند. پس مرتباً باید تدبیر کند. این حضور و فعالیت و رشد میدهد به عقل. زمینه رشد عقل، #اصطکاک_دائم است. یعنی انسان به مجردی که تعطیل کند اصطکاک را، تحلیل میدهد عقل و فهمش را.
کسانی که کم معاشرتند بعد از مدتی انسان احساس میکند عقلشان تحلیل رفته. هر چه که میزان #معاشرت انسان کمتر میشود میزان حضور انسان در مسائل هم کمتر میشود. چرا؟ چون باید بیاید در میدان تا ورزیده شود. چگونه است که وقتی انسان ورزش میکند قوه میگیرد؟ یعنی اضطرار پیدا میکند به نیرو داشتن. وقتی نیرو خرج نکند نیرو کسب نمیکند. باید «خرج» کند تا بتواند «کسب» کند. پس عقلش را باید به کار بیندازد، «خرج» کند. این میشود #ورزش_عقل. پس تکلیف شرعی ورزش کردن و ورزیده کردن عقل است. یعنی انسان عقلش را همیشه ورزیده نگه بدارد.
@haerishirazi
بالاخره در نبرد بین امام هادی (علیهالسّلام) و خلفایی كه در زمان ایشان بودند، آن كس كه ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی (علیهالسّلام) بود؛ این باید در همهی بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد.
در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یكی پس از دیگری، آمدند و به درك واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود كه حضرت را شهید كرد و خودش هم به فاصلهی كوتاهی مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند؛ یكی بهدست پسرش كشته شد، دیگری به دست برادرزادهاش و به همین ترتیب بنیعباس تارومار شدند؛ به عكسِ شیعه. شیعه در دوران حضرت هادی و حضرت عسگری (علیهماالسّلام)و در آن شدت عمل روزبهروز وسعت پیدا كرد؛ قویتر شد.
حضرت هادی (علیه السلام) چهل و دو سال عمر كردند كه بیست سالش را در سامرا بودند؛ آنجا مزرعه داشتند و در آن شهر كار و زندگی میكردند. سامرا در واقع مثل یك پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان تركِ نزدیك به خود را - با تركهای خودمان؛ تركهای آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود - كه از تركستان و سمرقند و از همین منطقهی مغولستان و آسیای شرقی آورده بود، در سامرا نگه دارد. این عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمیشناختند و از اسلام سر در نمیآوردند. به همین دلیل، مزاحم مردم میشدند و با عربها - مردم بغداد - اختلاف پیدا كردند. در همین شهر سامرا عدهی قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی (علیه السلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره كند و به وسیلهی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام - با نامهنگاری و... - برساند. این شبكههای شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همهی اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روزبهروز تعداد افرادی را كه مؤمن به این مكتب هستند، زیادتر كنند. امام هادی همهی این كارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علیرغم آنها انجام داده است. حدیث معروفی دربارهی وفات حضرت هادی (علیه السلام) هست كه از عبارت آن معلوم میشود كه عدهی قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ بهگونهای كه دستگاه خلافت هم آنها را نمیشناخت؛ چون اگر میشناخت، همهشان را تارومار میكرد؛ اما این عده چون شبكهی قویای بهوجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمیتوانست به آنها دسترسی پیدا كند.
یك روزِ مجاهدت این بزرگوارها – ائمه (علیهم السلام) به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یك روز از زندگی مبارك اینها مثل جماعتی كه سالها كار كنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همینطور حفظ كردند، والّا دینی كه در رأسش متوكل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحییبناكثم كه با آنكه عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یكِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بكل كلكِ آن كنده میشد؛ تمام میشد. این مجاهدت و تلاش ائمه (علیهم السلام) نه فقط تشیع بلكه قرآن، اسلام و معارف دینی را حفظ كرد؛ این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیای خدا.۱۳۸۳/۰۵/۳۰
بیانات رهبری بعد از مراسم روضهخوانی در سالروز شهادت امام علی النقی علیهالسلام
✍️ مردن خلاقیت در یک مثال...
در مباحث علمی حوزه بحثی است به عنوان تقدیم اظهر بر ظاهر، یعنی اگر جایی تعارضی بود و به کمک قرائنی یک طرف اظهر بود، بر آن طرفی که ظاهر است مقدم میشود. این یک قاعده عقلایی در جمع عرفی بین تعارضهای اولیه در دو کلام است.
برخی برای ضابطهمند کردن این بحث، ملاکهایی دادهاند مثلا یکی از ملاکها که گفته شده است اظهر بودن عام نسبت به مطلق است. برای آن نیز مثال شایعی میزنند و میگویند «جمع محلی به الف و لام» عام است و «مفرد محلی به الف و لام» مطلق است یعنی مثلا العُلماء عام است و ظهور در همه علما دارد ولی الفاسق مطلق است و به کمک مقدمات حکمت ظهور آن در همه فاسقها ثابت میشود.
حالا اگر کسی گفت: «أکرم العُلماء» و بعد همان کس گفت: «لاتُکرم الفاسق» در مواردی که عالمی فاسق باشد این دو حکم تعارض بدوی میکنند و چون العلماء عام است، حکم آن، بر حکم مربوط به الفاسق مقدم میشود چون عام اظهر از مطلق در شمولیت است.
این مثال را مکرر در متون آموزشی برای تقدیم عام بر مطلق میزنند اما خب نتیجه این تقدیم و مثال چیست؟ «اکرم العلماء» را در مورد عالم فاسق بر «لا تکرم الفاسق» مقدم کن. یعنی اینکه عالم فاسق را اکرام کن!
خب ما که میدانیم در مورد عالم فاسق ادله خارجی میگوید علم او کمال او نیست بلکه منقصت اوست و او از بدترین مخلوقات عالم است و دیگر وجهی برای اکرام او نیست، پس این چه مثالی است؟ چرا تعصب داریم حتی از مثال هم دست نکشیم و تغییری انجام ندهیم.
کافی بود در مثال میگفتیم: «الفُساق» و «العالم» یعنی برای فاسق مثال عام میآوردیم و برای عالم مثال مطلق تا نتیجه شود که عالم فاسق را اکرام نکن و این در ذهن طلبه بماند.
من در اوایل طلبگی همیشه اینجا هنگ میکردم که الان نتیجه این بحث یعنی ما عالم فاسق را اکرام کنیم؟ اینکه نشد و خلاصه مطلب به خاطر همین اشتباه در مثال، برایم جا نمیافتاد، زمان میگذرد و متاسفانه عزیزان همیشه همین مثال را باز برای طلاب تکرار میکنند و کسی جرأت نمیکند یک مثال ساده را اندکی تغییر دهد تا مطلب حل شود.
این مثال خودش یک مصداق خوب است که ما در دوران حفظ تراث و اصلاح هرچه بهتر متون کاملا بر یک طرف غش کردهایم و جرات حرف زدن و خلاقیت نشان دادن از ما گرفته شده است.
https://eitaa.com/joinchat/3499884818C4a82ae00a1