eitaa logo
شعر و داستان
1.9هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
80 ویدیو
44 فایل
مدیر کانال @rEzA1996 ارسال اشعار و انتقادات و پیشنهادها
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح یعنی پرواز قد کشیدن در باد چه کسی می‌گوید پشت این ثانیه‌ها تاریک است گام اگر برداریم، روشنی نزدیک است! @shearvdastan
وصفت چه نویسم که ملامت نکند عشق؟... حسنِ تو خیالیست که تصویر ندارد... @shearvdastan
آدینه شد و در طلبت، شعر سرودم... صبحت به خوشی ای همۂ بود و نبودم! @shearvdastan
لكنت می اندازد نگاهت در زبانم دردت به جا... دردت به جا... دردت به جانم... @shearvdastan
چو چشمت هرگزم چشمی به چشمم در نمی‌آید به چشمانت که چشمم را به جز چشمت نمی‌باید @shearvdastan
شد غرق در غم روزگارت عمه جانم خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم بر روی تل، در غربتِ شام غریبان ایکاش بودم در کنارت عمه جانم تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی مرهم برای حال زارت عمه جانم جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی دیدم گره خورده به کارت عمه جانم مانند قلبت چند جای چادرت سوخت در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم چشم عمو عباسمان را دور دیدند شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم بین تمام داغ هایی را که دیدی می سوزم از داغ اسارت عمه جانم! مرضیه عاطفی @shearvdastan
کتاب کهنه‌ای هستم پر از اندوه یا شاید درختی خسته در اعماق جنگل های گیلانم... @shearvdastan
دردا که هدر دادیم آن ذات گرامی را تیغیم و نمی‌بریم، ابریم و نمی‌باریم @shearvdastan
از خواب سوختن پر و از داغ خالی ام عمری به خون نشسته ی زخمی خیالی ام با هر نگاه سرد، ترک می خورد دلم دلواپس شکستن قلبی سفالی ام یک روز در هراسم و روزی پر از امید مانند چشم های تو حالی به حالی ام هرچند در ستایش باران گریستم چشم انتظار آمدن خشکسالی ام بشکن مرا رفیق! که من نیز مدتی ست چون شیشه ی شراب تو از خویش خالی ام... @shearvdastan
کشتی و سهراب در خون خفته را نشناختی بی‌وفا! سرباز بی‌جانی که می‌بینی منم! @shearvdastan
و تو آن ندای مهری همه صبح بر جهانم... @shearvdastan
اگر می‌خواهی کسی را در مورد موضوعی متقاعد کنی، بر مزایای آن تمرکز نکن؛ بلکه سعی کن به او نشان بدهی چگونه می‌تواند از مضرات آن رها شود.  📚 کتاب هنر شفاف اندیشیدن @shearvdastan
خون گریه کن به حال من ای شیشۀ شراب تنها حریف درد من این روزها فقط تویی @shearvdastan
دلتنگی عشق است که معنا شدنی نیست آغاز غروبی است که فردا شدنی نیست دور از تو تن سرد منٍ درد کشیده افتاده درختی است که برپا شدنی نیست می خندم و می گریم و درگیر جنونم این فاجعه در چشم تو پیدا شدنی نیست نامردترین حالت مردانه یک زن بغضی است فروخورده که حاشا شدنی نیست بگذار که صندوق دلم بسته بماند بعد تو اگر قفل زبان ‌وا شدنی نیست @shearvdastan
حالا كه مى روى به سلامت ولى بدان هر شب كسى به ياد تو خوابش نمى برد .. @shearvdastan
از صدایِ سخنِ عشق ندیدم خوش‌تر یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد @shearvdastan
می‌گویم اما درد دل سربسته‌تر بهتر بغض گلوی مردها نشکسته‌تر بهتر وقتی که چای چشم پررنگ تو دم باشد مردی که پیشت می‌نشیند خسته‌تر بهتر در مکتب چشمت گرفتم «کاردانی» را ابروی تو هرقدر ناپیوسته‌تر بهتر سخت است فتح کشوری که متحد باشد موهای تو آشفته و صد دسته‌تر بهتر از دور می‌آیی و شعرم بند می‌آید موی تو وا باشد دهانم بسته‌تر بهتر @shearvdastan
عقل می‌گفت: برو، عشق به پایان آمد عشق می‌گفت: بمان، سوء‌تفاهم شده‌ است @shearvdastan
آواز تیشه مضطرب آید به گوش دل شیرین مگر به دیدن فرهاد می‌رود! @shearvdastan
ظلمت خانهء من جاری ِ تنهایی بود جلوه فرمودی و از پنجره ام نور افتاد...:) @shearvdastan
مردادی جان تولدت مبارک 🎁 @shearvdastan
دل می‌برد از خَلق نگاهی که تو داری حُسن است همه صورتِ ماهی که تو داری روز از تو گرفت‌ست سپیدی و پس از آن شب زاده شد از چشمِ سیاهی که تو داری ابروی کمان ؛ تیرِ نگه ؛ لشگرِ گیسو لرزید دل از خیلِ سپاهی که تو داری دلخواه‌ترین وسوسه ؛ ای سیبِِ بهشتی ! کفر است محابا ز گناهی که تو داری گنجشککِ باران زده‌ام  کُنجِ خیابان محتاج به آغوش و پناهی که تو داری جز جان که به لب آمده در چَنته چه دارم ؟ تا هدیه کنم  در خورِ شاهی که تو داری دیدند به محشر که دلی خون شده دارم گفتند : قبول است گواهی که تو داری ای سینه‌ی تاول زده حرفی نزن از درد صبر است فقط چاره‌ی آهی که تو داری ! @shearvdastan
آن كه برگشت و جفا كرد به هيچم بفروخت به همه عالمش از من نتوانند خريد @shearvdastan
حــرفـی نـزدم مـن بـجــز از نـقــطه ی خــالـــت پر شـد دو سـه دفـتر ولـی از وصف جمـالت یوسف کده شـدمصردل ازحسن تو ای گل مـــریـــم کـــده ای ســـر زده از بــاغ خــیــالـت افـشان هـمــه جـا رایحه ی زلـف تـو گـویـــا وا شــد گــره تـازه ای از گــوشــه ی شــالــت گـردیـده بــه دور سـر تـو کـعبه و کـرده سـت مـــحــراب دعــا ســجـده بــه ابـــروی هـــلالت در پای تــو دل در پی دل ریخت چه آسان چـون اشـک تر از جــاری چــشــمــان زلالت درگـوشـه ی فنــجان دلـم لـکه عشق است عیــسـی نــفســی ســر زده از نـیــت فــالــت @shearvdastan
من این مراد ببینم به خود که نیمه شبی به جای اشک روان ، در کنار من باشی؟ @shearvdastan