eitaa logo
شعر و داستان
1.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
79 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
در حسرتم که بین سخن‌ها تصادفا یک‌بار هم به اسم صدایم کنی فقط @shearvdastan
هر چند که تازه میکنی دردم، ای صبح، سلام بر تو، خوش بر دم... @shearvdastan
بندِ همه غم‌های جهان بر دلِ من بود در بند تو افتادم و از جمله برستم @shearvdastan
دل بـــــلا دیـــده و گـفــتــه ست بــلــی روز الــست در ره پــر خــطــر عشــق همـین بـــوده و هــسـت خــواب آشفـتـه ی چشـمـان تــو مـی بینـد و بس هــر کــه دل را بــه ســر زلـف پــریشـان تـو بست سنــگ در دسـت تــو مــی بیــنم و دل می گـوید بــه فـدای سرت ای دوست اگر شیشه شکست روز دلــتـنــگی ایــن دل بـــه ســر آمــد کـه شـــبـی عشــق پـیدا شـد و درخـلوت این خــانه نشست حـافـظ آنگونــه کـه مـی گفت تـو را می خـواهـم "زلف آشفتـه وخوی کرده وخندان لب و مست" در خـیــالــم چــه شـــود آن کــه شبــــی بــاز آیــی "پیرهـن چاک و غزلخوان و صراحی در دست" پــــرتـــو مــهــری و بـــر مــا نــظری داشـتــه بــاش تـا بـه سـمـت تـو بـچــرخد گل آفــتــاب پـرست @shearvdastan
از تو، آنی دل دیوانه‌ی من غافل نیست اینکه در سینهٔ من هست، تو هستی، دل نیست @shearvdastan
زهرا مرا دعوت نموده تا بیایم پایین نشستم گفت که بالا بیایم در عالم ذر گریه می کردم دلش سوخت من را دعایم کرد تا دنیا بیایم او انتخابم کرده که گریه کن هستم بی دعوتش کی میشود اینجا بیایم من را خرید و دوستانم را هم آورد راضی نشد به روضه ها تنها بیایم اشک مرا امروز دید و نامه ام را امضا زد و فرمود که فردا بیایم من را که غرق معصیت بودم کمک کرد تا زودتر بر ساحل دریا بیایم فردا که هر کس دست بر دامان چیزی است باید به پای ناقه ی زهرا بیایم بهمن ترکمانی @shearvdastan
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی @shearvdastan
هرجا غمی‌ست بر دل من می‌کند دچار دانسته روزگار که مرد تحمّلم... @shearvdastan
باریده مگر نم‌نم نام تو به شعرم؟ باران ترنم شده‌ام در خودم امشب @shearvdastan
بوسه هایت شهر را با خود به آتش می کشید در دلم ستارخان دلشوره ی تبریز داشت... @shearvdastan
با تو بودن آرزویی تا ابد شاید محال خوش به حال هر کسی دلتنگ و بی تابش تویی @shearvdastan
به پاییز می‌مانی آدم نمی‌داند چه بپوشد وقتِ دیدنت... @shearvdastan
زین قیل و قال جهان سخت خسته ایم کو خلوتی که در آن با توحرف هاست @shearvdastan
بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بلکه شما زندگی دنیا را ترجیح می‌دهید. اعلی | ۱۶ @shearvdastan
هزار و یک اسم‌ داری‌ و من‌ از آن‌ همه‌ اسم،‌ «لطیف» را دوست‌تر دارم‌، كه‌ یاد ابر و ابریشم‌ و عشق‌ می‌افتم. خوب‌ یادم‌ هست‌ از بهشت‌ كه‌ آمدم، تنم‌ از نور بود و پَر و بالم‌ از نسیم. بس‌ كه‌ لطیف‌ بودم، توی‌ مُشت‌ دنیا جا نمی‌شدم. امّا ... زمین‌ تیره‌ بود. كدر بود، سفت‌ بود و سخت. دامنم‌ به‌ سختی‌اش‌ گرفت‌ و دستم‌ به‌ تیرگی‌اش‌ آغشته‌ شد و من‌ هر روز قطره‌قطره‌ تیره‌تر شدم‌ و ذره‌ذره‌ سخت‌تر. من‌ سنگ‌ شدم‌ و سد‌ و دیوار... دیگر نور از من‌ نمی‌گذرد، دیگر آب‌ از من‌ عبور نمی‌كند، روح‌ در من‌ روان‌ نیست‌ و جان‌ جریان‌ ندارد. حالا تنها یادگاری‌ام‌ از بهشت‌ و از لطافتش، چند قطره‌ اشک است‌ كه‌ گوشه‌ دلم‌ پنهانش‌ كرده‌ام، گریه‌ نمی‌كنم‌ تا تمام‌ نشود، می‌ترسم‌ بعد از آن‌ از چشم‌هایم‌ سنگ‌ریزه‌ ببارد. یا لطیف! این‌ رسم‌ دنیاست‌ كه‌ اشک، سنگ‌ریزه‌ شود و روح‌، سنگ‌ و صخره؟ این‌ رسم‌ دنیاست‌ كه‌ شیشه‌ها بشكند و دل‌های‌ نازک شرحه‌شرحه‌ شود؟ وقتی‌ تیره‌ایم، وقتی‌ سراپا كِدِریم، به‌ چشم‌ می‌آییم‌ و دیده‌ می‌شویم، اما لطافت‌ كه‌ از حد بگذرد، ناپدید می‌شود. یا لطیف! كاشكی‌ دوباره‌ مُشتی، تنها مُشتی‌ از لطافتت‌ را به‌ من‌ می‌بخشیدی‌ تا می‌چكیدم‌ و می‌وزیدم‌ و ناپدید می‌شدم، مثل‌ هوا كه‌ ناپدید است، مثل‌ خودت‌ كه‌ ناپیدایی ... یا لطیف! مُشتی، تنها مُشتی‌ از لطافتت‌ را به‌ من‌ ببخش. @shearvdastan
نفس میگیرم از عطرت.... به هنگام طلوع صبح... عجب خورشیدچشمانت ، دَمادَم گرمِ اعجازاست...!! @shearvdastan
دستان دلم بالاست.. تسلیم دو خط شعرم.. @shearvdastan
فراخوان چهاردهمین جشنواره بین‌المللی "شعر علوی" به ذره گر نظر لطف، بوتراب کند  به آسمان رود و کار آفتاب کند به فضل خداوند متعال چهاردهمین دوره  جشنواره شعر علوی در گستره بین‌المللی برگزار می‌شود. موضوع اصلی جشنواره: برداشت از خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های نهج‌البلاغه و سیره‌ی حضرت اميرالمؤمنين علی (ع) در حوزه‌های حکمرانی، فرهنگ، اخلاق، عدالت اقتصادی و اجتماعی و برداشت‌های آزاد شاعرانه  موضوع ویژه جشنواره: شعر نبوی (اشعار با موضوع پیامبر گرامی اسلام (ص) و سیره‌ی آن حضرت) گونه‌های شعری: ۱-شعر بزرگسال (فارسی) ۲-شعر کودک و نوجوان (فارسی) ۳- شعر بومی (شامل شعرهای محلی مازندرانی در بخش بزرگسال و کودک و نوجوان) قالب‌های شعری: کلاسیک و سنتی، ترانه و محاوره، نیمایی، سپید و آزاد تقویم جشنواره: مهلت ارسال آثار: حداکثر تا ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۳ (بدون تمدید) آیین اختتامیه: ۲۳ دی ماه ۱۴۰۳ درگاه‌های ارسال آثار: نشانی پستی: ساری، میدان حضرت امام(ره)، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران، دبیرخانه جشنواره سراسری شعر علوی شماره تماس: ۰۹۱۱۴۲۲۴۲۰۰ پیام رسان‌ها: ۰۹۳۵۹۴۲۰۰۴۶
پای من در ســـر کوی تو به گِل رفت فرو گر دلت سنـگ نباشـد گِل گیــرا داری... @shearvdastan
رنگ و بوی گل مرا از فکر فردا دور کرد کاج اگر‌ می‌کاشتم شاید خزانم این نبود @shearvdastan
فرزند آدمم که زِ سیبی گذر نکرد پس من چگونه از لبِ سرخت حذر کنم؟ @shearvdastan
هزار صبح برآید همان نخستینی.. @shearvdastan
دانی که چیست حاصل انجام عاشقی جانانه را ببینی و جان را فدا کنی @shearvdastan
گر چه دیشب وطنم زخمی دشمن گردید این نشانی است که دشمن ز هجومم لرزید ای که گفتی سخن‌‌ نرم به از شمشیر است تیغ بر سحر چنین یاوه سرایی ارزید هر چه سرو است فدای وطن و ناموسم بهر آزادی ات ای قدس نباید ترسید ( سجده در مذهب ما ) با خطرش شیرین است مرگ‌بر آنکه به هنگام خطرها خوابید زخم شمشیر به گفتار و سخن بد تر شد باید از ریشه بساط سگ صهیون برچید @shearvdastan