eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
469 دنبال‌کننده
2هزار عکس
580 ویدیو
57 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادآوری🕯🕯🕯 قالب‌های شعری رباعی: شعری چهار مصراعی است که مصراع سوم آن، معمولاً قافیه ندارد؛ گرچه رباعیهایی که هر چهار مصراعش قافیه دارد هم موجود است. رباعی، قالبی ایرانی است و از زمان رودکی تا حال در شعر فارسی رواج داشته است. درون‌مایه‌ی آن، بیشتر عاشقانه، عارفانه و فلسفی است و مناسب‌ترین قالب، برای ثبت لحظه‌های کوتاه شاعرانه است. خیام، عطار، مولوی و بابا افضل کاشانی، از بهترین رباعی‌سراها به شمار می‌روند. چند رباعی: گر مرد رهی، میان خون باید رفت از پای فتاده، سرنگون باید رفت تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت (عطار) 🌺🌺🌺 من درد تو را ز دست آسان ندهم دل برنَکَنم ز دوست، تا جان ندهم از دوست به یادگار، دردی دارم کان درد به صد هزار درمان ندهم (مولوی) 🌺🌺🌺 گفتی که ز بهر مجلس افروختنی در عشق چه لفظ‌هاست اندوختنی ای بی‌خبر از سوخته و سوختنی عشق آمدنی بود، نه اندوختنی (سنایی) 🌺🌺🌺 آرایه‌های ادبی، ص۴۷ - ۴۹. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
ای گل! ز اصلِ شکری، تو با شکر لایق‌تری شکر خوش و گل هم خوش و از هر دو شیرین‌تر، وفا 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
بی‌قراران را از آن یکتای بی‌همتا طلب چون شود از دشت غایب سیل در دریا طلب دست خواهش چون صدف مگشای پیش خاکیان هر چه می‌خواهد دلت از عالم بالا طلب اهل همت را مکرر دردسر دادن خطاست آرزوی هر دو عالم را ازو یکجا طلب هیچ قفلی نیست در بازار امکان بی کلید بستگی‌ها را گشایش از در دل‌ها طلب گر ز خاک آسودنت آسوده می‌گردند خلق تن به خاک تیره ده، آسایش دل‌ها طلب چشم چون بینا شود، خضرست هر نقش قدم رهبر بینا چه جویی، دیده بینا طلب آبرو در پیش ساغر ریختن دون همتی است گردنی کج می‌کنی، باری می از مینا طلب جان وحشی را ز خاک تیره دل جستن خطاست آهوی رم کرده را از باد، نقش پا طلب عشق آتش دست می‌بندد دهان عقل را مرهم این زخم از خاکستر سودا طلب این جواب آن غزل صائب که سید گفته است گر تو چون ما طالبی، مطلوب بی‌همتا طلب 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
انسان شناسی ۱۲۹.mp3
11.06M
♨️ خطرناک‌ترین و حساس‌ترین لحظه‌ی زندگی هر انسان، دقیقاً لحظه‌ی بعد از خروج او از بدن، و قبل از شروع ماجرای زندگی ابدی‌اش است! ✦ لحظه‌ای که به ملاقات خصوصی با خدا نائل می‌شود! ☜ کیفیت این ملاقات نه در گِرو عبادات ماست، و نه اعمال ما... پس در گِرو چیست؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
از ساحت واژه دستگیری کرده‌است با تیغ زبان خود دلیری کرده‌است در تک‌تک خطبه‌های مولا پیداست در مُلک سخن هم او امیری کرده‌است ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ نوای آه از دل ها بلند است شب تنهایی دنیا بلند است میان هر خط «نهج البلاغه» صدای غربت مولا بلند است علیه‌السلام 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عزیزتر بودن مال از جان گفت: مال، نزدیکِ چهار تن از جان عزیزتر است: آن که جنگ از برای اُجرت کند و آن که زیرِ دیوارهای گران، برای دانگانه، سُمج گیرد و آن که بازارگانیِ دریا کند و آن که در معادن، مُزدور ایستد. لغات: نزدیکِ: نزدِ، در نظرِ گران: سنگین دانگانه: چیزی اندک نزدیک به یک دانگ، مال و کالای اندک سمج: راهِ زیرزمینی، نَقب و حفره مزدور: آن که کار کند و مُزد گیرد، کارگر روزانه شرح کلیله و دمنه، ص ۲۶۴. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
خانه‌ام ابری ا‌ست یک‌سره روی زمین ابری‌ است با آن. از فراز گردنه، خرد و خراب و مست باد می‌پیچد یک‌سره دنیا خراب از او است و حواس من. آی نی‌زن! که تو را آوای نی برده‌ است دور از ره، کجایی؟ خانه‌ام ابری‌ است اما ابر بارانش گرفته ا‌ست در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم من به روی آفتاب می‌بَرم در ساحت دریا نظاره و همه دنیا خراب و خُرد از باد است و به ره، نی‌زن که دائم می‌نوازد نی، در این دنیای ابراندود راه خود را دارد اندرپیش. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
رفتن ما اتفاق ناگوار کوچکی است بازمی‌گردیم روزی، روزگار کوچکی است می‌گذاری گاه دور از تو جهان را حس کنم لطف یا قهر است این؟! دورم حصار کوچکی است با مرور دوستی هایم به من اثبات شد هر که جز تو دوستم شد، دوستدار کوچکی است در تو من دنبال چیزی ماورای شهرتم شاعرت بودن برایم افتخار کوچکی است من برای عشق می‌میرم، برای شعر نه! دفتر شاعر برای او مزار کوچکی است... چون "عطارد" گرد تو بیش از همه چرخیده‌ام سوختم، شکر خدا عشقت مدار کوچکی است بارها از پیش رویت رد شدم صیاد پیر می پسندیدی نمی گفتی شکار کوچکی است بعد ساعت‌ها نگاه و ذوق و ترس و شرم و شک انتظار یک تبسم، انتظار کوچکی است با دعا شاید به دست آوردمت؛ چون با دعا دستکاری کردن تقدیر کار کوچکی ست 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
اگر او را گوهری باشد که نخواهد که فعل بد کند، اگر منع کنی و اگر نکنی، او بر آن طبع نیک خود و سرشت پاک خود خواهد رفتن. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هر جا که هستی، حاضری؛ از دور در ما ناظری شب خانه روشن می‌شود، چون یاد نامت می‌کنم 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
نگاه خیسم از افلاک برگشت کمی چرخید و سمت خاک برگشت «صحیفه» باز کرد و زیر باران گناه آلوده آمد، پاک برگشت ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ بیچاره پرنده‌ای که پرواز نکرد تا آخر راه رفت و آغاز نکرد دستی به دعا نبرد و در عمر خودش یک‌مرتبه هم «صحیفه» را باز نکرد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
انسان شناسی ۱۳٠.mp3
11.56M
🎐 موفق‌ترین انسانها در رشد معنوی و پروازهای انسانی، موفق‌ترین انسانها در کنترل خیالات هستند! ✖️ چگونه می‌شود خیالامان را از بندهای پایینی آزاد کنیم، و در محدوده خیالات انسانی نگهداریم؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من یقین دارم یا اباعبدالله دوست داشتنِ تو عاقبت به خیرم می‌کند...❤️ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ نماهنگ زیبای مثلا جنگ نیست...! 🔺کاری از عبدالرضا هلالی در حمایت از کودکان غزه 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از این توفان سنگین فصل باران‌های آهنگین می‌آید کاروان در کاروان گل، با صدای پای فروردین می‌آید روح صحراها گل‌افشان، جان مشرق‌ها و مغرب‌ها درخشان خاک لبریز از نیایش، از تمام دشت‌ها آمین می‌آید می‌تراود در فلسطین، می‌درخشد در بلندی‌های جولان در شبی سرشار حیرت، مثل ماه از آسمان پایین می‌آید پرشکوه این دشت‌ها را، اسب یال افشان او در می‌نوردد زیر باران تجلی، با سوارانی زلال آیین می‌آید در ترنم‌های لیبی، در نواهای شبانگاهان لبنان با تغزل‌های موزون، با بشارت‌های آهنگین می‌آید مثل سروی سایه گستر، می‌چمد در ساحت میدان لؤلؤ شوق‌ها گل می‌دهد باز، عشق‌ها را لحظه‌ی تکوین می‌آید از پی صبحی نمایان، در میان حلقه‌ی شوق شهیدان از مسیر ارغوان‌ها، با سپاه لاله و نسرین می‌آید چون نسیمی آسمانی می‌وزد در جمع یاران یمانی با شمیم آشنایی، با تبسم‌های عطرآگین می‌آید موج‌هایی پرتکاپو، از فرات افشانده تا نیل این هیاهو کشتی این جزر ومد‌ها، عاقبت تا ساحل تسکین می‌آید آخر آن طاووس دل‌ها، کعبه را محو تجلی می‌نماید چشم در راهیم آری، موسم آن وعده‌ی دیرین می‌آید سختی این سال‌ها را، می‌تکاند با سلامی سبز و آخر با تمام خارها گل، با تمام تلخ‌ها شیرین می‌آید 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast