eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
488 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
629 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
سَریّ سَقَطی (عارف قرن سوم هجری) و معرفت سری گفته که:"معرفت، از بالا فرود آید، چون مرغ پروازکنان، تا دلی بیند که در او شرم بُوَد و حیا؛ آن جا فرود آید." (مرغ: پرنده) نَفَحَاتُ الاُنس مِن حَضَراتِ القُدس، نورالدین عبدالرحمان جامی، تصحیح و تعلیقات دکتر محمود عابدی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
خداوندِ خدا، پیش از آنکه انسان را بیافریند، عشق را آفرید؛ چراکه می‌دانست انسان، بدون عشق، دردِ روح را ادراک نخواهد کرد، و بدونِ دردِ روح، بخشی از خداوندِ خدا را در خویشتنِ خویش نخواهد داشت. 📚برشی از کتاب 👤 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ز خاک کوی تو هر خار سوسنی است مرا به زیر زلف تو هر موی مسکنی است مرا برای آنکه ز غیر تو چشم بردوزم به جای هر مژه بر چشم سوزنی است مرا ز بسکه بر سر کوی تو اشک ریخته‌ام ز لعل در بر هر سنگ دامنی است مرا 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
شرح یک رباعی از مولوی عاشق و معشوق ز اول که حدیث عاشقی بشنودم جان و دل و دیده در رهش فرسودم گفتم که مگر عاشق و معشوق دواند خود هر دو یکی بود، من اَحوَل بودم می‌خواهد بگوید که: یک موجود و یک مؤثر در عالم بیش نیست و آن، حضرت حق است سبحانه و تعالی. و از لوچی و احولی است که ما، دو می‌بینیم و سه می‌بینیم و یکی را نمی‌بینیم... وقتی که عشق آدمیان به یک‌دیگر و عشق رود و دریا و درخت و پرنده و چرنده و زمین و آسمان به یک‌دیگر و به آدمی چنین زیباست و دلفریب، بنگر که عشق خدای به آدمی و عشق آدمی به خدای، چه اندازه فریبا و دلرباست! باغ اسرار خدا، شرح رباعیات مولانا، بهشتی شیرازی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
زبان واژه‌ها من و تو، این هجا را می‌شناسیم زبان واژه‌ها را می‌شناسیم سکوت از جنس فریاد است این جا چه خوب این هم‌صدا را می‌شناسیم شاعر شنیدنی است 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هدایت شده از حدیث (نیکوسخن)
امام حسين عليه السلام: لَيستِ العِفّةُ بمانِعَةٍ رِزْقا، و لا الحِرصُ بجالِبٍ فَضْلاً، و إنَّ الرِّزقَ مَقْسومٌ و الأجَلَ مَحتومٌ، و اسْتِعمالُ الحِرصِ طَالبُ المَأْثَمِ نه عفّت و مناعت مانع روزى مى شود و نه حرص زدن روزى بيشتر مى آورد؛ زيرا روزى تقسيم شده و اجل حتمى است و حرص زدن طلب گناه است ميزان الحكمه ج3 ص25 📖https://eitaa.com/hadis_nikusokhan
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
💞 یک عاشقانه آرام از کودکی، عسل را بسیار دوست داشتم. این، شاید، یک قطعه خیالِ خالصِ چسبنده‌ی شیرینِ طلایی رنگ بود. کودکانِ کم‌سال، قدرتِ انتخاب ندارند. کودک، عاشقِ مادر نیست، محتاجِ مادر است. عشق، احساسی و کلامی کودکانه نیست. یک قطعه خیالِ خالصِ طلایی به نام عسل را دوست داشتم، وبعدها، این دوست داشتنِ خیالی، گرفتارم کرد. زمانی عسلی خریدم که عسل نبود. دلم شکست. برانگیخته شدم. دربه‌در به دنبالِ عسلِ اصل گشتم، نیافتم. عسل‌فروشان، پیوسته فریبم می‌دادند. عسل‌فروشان چیزی را می‌فروختند که «مثلِ» عسل بود. دلم بیشتر شکست. دلم برای کودکی‌هایم سوخت. دلم برای خلوصم سوخت. نمی‌خواستم از کودکی تا نوجوانی، تا جوانیِ تمام، چیزی را با لذت، یک لقمه هر صبح، در دهان نهاده باشم که دروغ بوده باشد. هرجا که رفتم، حتی کنار بسیاری از کندوها، عسلِ راست نیافتم، و زنبورانِ بی‌شماری را افسرده و متاسف یافتم، و گریستم. برای ساختنِ یک جهانِ جعلی، که در آن هیچ چیز، همان چیزی نباشد که باید، گروهانی از آدم‌ها، سرسختانه تلاش کرده‌اند؛ و ایشان، به احترامِ همین تلاشِ جان‌فرسای غول‌آسای کمرشکن، دَمی به صداقتْ باز نخواهند گشت؛ دَمی. 📚برشی از کتاب 👤 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخنی از سعدی دُرُشتی و نرمی خشم بیش از حد گرفتن، وحشت آرد و لطفِ بی‌وقت، هیبت ببَرَد. نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند. درشتی و نرمی، به هم در، بِه است چو فاصِد که جرّاح و مرهم‌نِه است درشتی نگیرد خردمند پیش نه سستی که ناقص کند قدر خویش نه مر خویشتن را فزونی نهد نه یک‌باره، تن در مذلّت دهد 🌻🌻🌻 شبانی با پدر گفت: ای خردمند مرا تعلیم دِه، پیرانه یک پند بگفتا: نیک‌مردی کن نه چندان که گردد خیره، گرگِ تیزدندان لغات: فاصد: رگ‌زن، حجامت‌کننده خیره: گستاخ، سرکش کلیات سعدی، گلستان، باب هشتم در آداب صحبت 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
من متعلق به نفرتِ از اسارتم و نفرت از استبداد؛ اما به باورْداشتن، عادت نمی‌کنم. می‌گویم: تو هرگز به خاطر وطنی که به عادتِ دوست داشتنش مُبتلا شده‌یی به جان نخواهی جنگید. هرگز به خاطر مردمی که به مهرورزیِ به ایشان، عادت کرده‌یی، زندگی نخواهی داد. نمازی که از روی عادتْ خوانده شود، نماز نیست، تکرار یک عادت است: نوعی اعتیاد. حرفه‌‌یی شدن، پایانِ قصّه‌ی خواستن است. عادت، رَدّ تفکر است و ردّ تفکّر، آغازِ بلاهت است و ابتدای دَدی زیستن. انسان، هرچه دارد، محصولِ تمامی هستی خویش را به اندیشه سپردن است. و من، پیوسته می‌اندیشم که کدام راه، کدام مکتب، کدام اقدام، در فروریختنِ این بِنا می‌تواند تاثیرِ بیشتری داشته باشد. 📚برشی از کتاب 👤 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
با آنکه دلم از غم هجرت خونست شادی بغم توام ز غم افزونست اندیشه کنم هر شب و گویم یارب هجرانش چنین است وصالش چونست 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انواع سبکهای شعر فارسی از دیدگاه ملک‌الشعرای بهار📚📚📚 ا- سبک خراسانی یا تُرکستانی (آغاز شعر فارسی تا قرن ششم ه. ق.). ۲ - سبک عراقی (از قرن ششم تا قرن دهم). ۳ - سبک هندی (از قرن دهم تا سیزدهم). ۴ - دوره‌ی مشروطه. ۵ - دوره‌ی معاصر. ادبیات فارسی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
ما جُز «گفتن»، هیچ چیز نیستیم. عشق، نوعی گفتن است و عالی‌ترین نوعِ گفتن. جنگ هم گفتن است. ایمان هم گفتن است. نگاه کردن، یک واژه‌ی نرم است. خدا، کلمه بود__ برای انسان. خدا چه چیز به جُز کلمه می‌تواند باشد؟ احساس؟ عظمت؟ مطلق؟ کمال؟ مگر این‌ها جُز کلماتِ خوب، چیزی هستند؟ 📚برشی از کتاب 👤 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
نشان بدبختی در کلام سَهل تُستَری (عارف قرن سوم هجری) از سهل پرسیدند که: "نشان بدبختی چیست؟" گفت: " آن است که تو را علم دهد و توفیق عمل ندهد و عمل دهد و اخلاص ندهد که عمل کنی، بیکار کنی. و دیدار و صحبت دهد با نیکان و تو را قبول ندهد." نَفَحات‌الاُنس، جامی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردن است روز ستاره تا سحر تیره به آه کردن است متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردن است چون تو نه در مقابلی عکس تو پیش رو نهیم این هم از آب و آینه خواهش ماه کردن است نو گل نازنین من تا تو نگاه می‌کنی لطف بهار عارفان در تو نگاه کردن است 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا